Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری- زهرا رستگاه مقدم:  آقای «میم» را سال‌هاست می‌شناسم. نویسنده‌ای که تا امروز ناشران بنامی آثارش را منتشر کرده‌اند. اما در این گفت‌وگو قرار نیست من نام او را که برای اهالی کتاب و خوانندگان آشنا به ادبیات ایران بیاورم. او در این گفت‌وگو در سایه است؛ سایه‌ای که گاه بعضی نویسندگان، مترجمان، شاعران، ویراستاران و محققان در آن قرار گرفته‌اند و بعضی‌های دیگر برای همیشه در آن آرمیده‌اند، بی‌آنکه هویت‌شان هیچ‌گاه آشکار شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قرار است بی‌نام بردن از او، برایمان از تجربه نویسندگی در سایه بگوید؛ تجربه همان‌هایی که گاه با عنوان سایه‌نویس شناخته می‌شوند. آنهایی که جای دیگران قلم می‌زنند. در این گفت‌وگو او ما را با سازوکار نویسندگی در سایه هویت دیگری آشنا می‌کند. به ما می‌گوید که برای چنین کاری چگونه قرارداد بسته، چه مبلغی دریافت کرده و احساساتش نسبت به اینگونه نویسندگی چیست؟

تعریف کنید چطور شد که شما به نویسندگان در سایه پیوستید؟
ماجرا از اینجا شروع شد که یکی از دوستان در تماسی تلفنی، به من گفت که آقایی می‌خواهد کتابی بنویسد. این کتاب در حوزه‌ سیاست و خاطرات بود و این دوست، من را پیشنهاد کرده بود. جلسه‌ای تشکیل شد و من به دفتر این آقا رفتم و در همان آشنایی اولیه از او پرسیدم که قرار است چه کاری انجام شود؟ و او به من توضیح داد و قصه کتابی که قرار بود نوشته شود را برای من تعریف کرد. او برای نوشتن کتاب بازه زمانی را تعیین کرد؛ ۳۵۰صفحه در ۳ماه. در قبال نوشتن این کتاب هم تعهداتی تعیین شد که باید هر دو به آن عمل می‌کردیم.

چقدر به این فکر کردید که چنین کاری را انجام دهید و شرایط‌تان برای قبول این کار چه بود؟
در جلسه اول بدون هیچ پیش‌فرضی شرکت کردم، اما برایم مهم بود با کسی که قرار است کار کنم چه ویژگی‌هایی دارد. شاید به‌عبارت ساده‌تر می‌خواستم بدانم با این فرد حال می‌کنم یا نه؟ این برایم مهم بود که حس اعتماد و امنیت نسبت به او و وعده‌هایش داشته باشم. آن دوست که ما را با هم آشنا کرد نیز توضیح دقیقی درباره این فرد به من نداده بود. اما بعد از جلسه اول حس کردم می‌توانم به او اعتماد کنم. برای من مسئله مالی بسیار مهم بود. اما شرط هر دو که در نهایت یکی از بندهای قرارداد است، این بود که نباید مشخص شود نویسنده اصلی این کتاب چه‌کسی است. این اولین‌بار بود که به شکل جدی و با قرارداد چنین کاری را انجام می‌دادم. نویسندگی در سایه در همه دنیا مرسوم است و در ایران نیز نویسندگان بزرگی مانند شاملو و دیگران چنین کاری کرده‌اند. انگیزه مالی باعث شد چنین کاری انجام دهم. به‌نظرم کاری انجام نداده‌ام که از آن شرمگین بوده یا اصول اخلاقی و فکری‌ام را زیر پا گذاشته باشم. اینکه کسی بلد نیست کتاب بنویسد و از کسی که می‌تواند بنویسد می‌خواهد چنین کاری را برایش انجام دهد، نفسا کار بدی نیست. البته این کتاب با سایر مجموعه‌های نوشتن در سایه تفاوت‌هایی دارد. به این فکر کردم اگر شرایط خوب پیش برود از نظر مادی، اعتماد و خوش‌قولی، در آینده نیز چنین کاری خواهم کرد. توانایی نوشتن، ابزار من است و تا جایی که اصول اخلاقی من را دچار چالش نکند، مشکلی با آن ندارم. مثل همه آنهایی که صاحب حرفه، توانایی و ابزاری هستند و از طریق آن درآمدزایی می‌کنند.

چه مبلغی برای نوشتن این کتاب درنظر گرفته بودید؟ چانه‌زنی هم کردید؟
مبلغی که برای این کتاب گرفته شد، یکصد میلیون تومان بود و قرار شد در ۳ قسط پرداخت شود. البته این تجربه برای من بسیار خوب بود. نوشتن این کتاب زحمت زیادی داشت و ۴ماه، شبانه‌روز، وقت من را گرفت. زمان عقد قرارداد نیز از این مبلغ کوتاه نیامدم، هرچند زمان تحویل کار ۱۰میلیون تومان آن را نگرفتم تا رضایت دوطرفه باشد. اما از آنجا که این کتاب جز آن آورده مالی هیچ انگیزه‌ای در من ایجاد نمی‌کرد و در اصل برای کس دیگری کار می‌کردم، با توجه به حجم کار و زمان اندک، نمی‌توانستم خودم را به کمتر از این مبلغ راضی کنم. هر چند آن آقا نیز به تعهداتش عمل کرد و از نتیجه کار بسیار راضی بود.

قرارداد بین شما شامل چه مواردی بود؟
این قرارداد خیلی سرسختانه بسته شد. بندها مثلا شامل این بود که در ۳ قسط مبلغ پرداخت شود؛ زمان عقد قرارداد، وقتی ۷۰درصد کتاب تحویل داده شد و باقی در پایان کار و به سرانجام رسیدن کتاب. بیشتر بندها درباره پوشیده ماندن این ماجرا، نام آن فرد و موضوع کتاب نوشته و به آن تأکید شده بود.

آیا مبلغ را متناسب با تعداد صفحه و کلمه پیشنهاد کردید؟
داستان این کتاب متفاوت است. ممکن است اگر بخواهم با شخص دیگری قرارداد چنین کاری را امضا کنم، مبلغ کمتری بگیرم. اما چون قرار بود این کتاب ترجمه و در کشور دیگری منتشر شود و در حوزه سیاست بود و به امور حساس و گفته نشده‌ای پرداخته شده بود، چنین مبلغی را پیشنهاد کردم. از سوی دیگر این کتاب، اثری نبود که من به‌عنوان نویسنده بخواهم دخل و تصرف محتوایی در آن داشته باشم. ۲۰ساعت فایل صوتی در اختیار من گذاشتند و با پیاده‌سازی، تنظیم، ویرایش، به شکلی که نویسنده کتاب آن فرد به‌نظر برسد، ساخت و بافت جدیدی به خاطرات داده و آماده‌اش ‌کردم. مثل اینکه پای صحبت‌های شخصی نشسته باشید که حرف زدن بلد نباشد و شما بخواهید خاطرات او را به کتاب بدل کنید. اگر او اینها را برای من تعریف می‌کرد و من قرار بود خودم آن را بدل به کتاب کنم، شاید می‌توانستم از قدرت خلاقه نویسندگی‌ام استفاده کنم و کار آسان‌تری بود. اینکه همه آن حرف‌ها در شکلی ساختارمند، فصل‌بندی و طبقه‌بندی شده با اطلاعات و آمار و خط زمانی مشخصی نوشته شود، کار دشواری بود. کتاب ۳۵۰صفحه شد، اما ما در قرارداد با هم صفحه‌ای کار نکردیم چون کیفیت اثر بسیار مهم بود. این کتاب ۵بار ویراستاری و ۳مرتبه بازنویسی شد تا شکل درستی به‌خود بگیرد. اگر بحث مالی در بین نبود هیچ‌گاه چنین کاری نمی‌کردم.

نگرانی از اعتبار کاری‌تان بود که باعث می‌شدتا این میزان حساس باشید و کتاب را چندبار ویرایش کنید؟
اعتبار برایم مهم نبود، اما با تربیت ذهنی و شکل معمولی که در نوشتن پیش گرفته‌ام، ترجیحم این بود که کار ارائه شده درست به انجام برسد. مثل اینکه ویراستار نتواند از غلط ویراستاری بگذرد، چون چشم‌اش عادت کرده آن را ببیند، حالا آن نوشته خودش باشد یا هر کس دیگری. درباره نوشتن این کتاب هم چنین بود. هنوز گاهی آن آقا تماس می‌گیرد و از کتاب تعریف می‌کند و بسیار از کتاب منتشر شده‌اش راضی است.

در حلقه دوستان‌تان کسی را می‌شناسید که مانند شما در سایه نوشته باشد؟
در جمع دوستان نزدیکم نشنیده‌ام یا اینکه در خاطر ندارم. اما درباره‌ بعضی نویسنده‌ها و شاعران بزرگ چنین مواردی را شنیده و خوانده‌ام. اطلاعات کلی‌ای در این زمینه داشتم.

چاپ شده کتاب را دیدید؟
نه. اینطور که آن آقا می‌گفت، اصلا قرار نبود کتاب در ایران منتشر شود. برنامه‌هایی برای کتاب داشت. به‌نظرم بیشتر کتابی شخصی بود به نام فردی بلندپرواز. دوست داشت کتاب منتشر کند و فکرهایی در سر داشت که به‌نظرم چندان عملیاتی نبودند. برایم هم مهم نبود کتاب را ببینم. پس از تحویل کتاب هم ایده‌هایی در حذف و اضافه به سرش می‌زد و مطرح می‌کرد که بنده هم به حکم اخلاق آن کارها را روی کتاب انجام می‌دادم. البته این مسئله چندبار بیشتر اتفاق نیفتاد.

چقدر رضایت آن فرد برای شما مهم بود؟
خیلی مهم بود. وجدان کاری و تربیت ذهنی‌ام، من را بر آن می‌داشت که رضایت آن فرد برایم مهم باشد. خودم هم با وجود بی‌علاقگی به موضوع کتاب، بهترین کار را در تحریر و تالیف آن انجام دادم. انصاف حکم می‌کرد با توجه به تعهدی که با هم داشتیم، من کارم را به‌درستی انجام دهم، هر چند آن فرد بی‌سواد باشد و نتواند حتی درست صحبت کند یا هر جمله‌اش ده‌ها غلط املایی داشته باشد. من پول می‌گرفتم که چنین ضعف‌هایی را بپوشانم. از سو دیگری آدمی نبودم که بخواهم در پایان کار دچار چالش و دعوا شوم. به همین‌خاطر رابطه دوستانه ما هنوز ادامه دارد.

به‌نظر شما این کار می‌تواند منبع درآمد مناسبی برای نویسندگان به‌حساب بیاید؟ 
کار بسیار سختی است و هر کسی هم برای چنین کاری ممکن است چنین مبلغی پرداخت نکند. شاید خیلی‌ها ارزان‌تر این کار را انجام دهند. چنانچه خود این آقا بارها به من گفت می‌توانسته این کتاب را به نویسنده دیگری بسپارد و مبلغ کمتری خرج کند، اما ترجیح داده با کسی قرارداد ببندد که بهترین کار را به او تحویل دهد. انگیزه خوبی برای هر دو طرف وجود داشت. او بهترین کار را می‌خواست و من بهترین رقم پرداخت را در ازای ارائه چنین اثری.

با توجه به اینکه کتاب‌های زیادی منتشر کرده‌اید، نترسیدید، لحن و زبان شما در کتاب مشخص شود؟
لحن این کتاب خاطره و گزارش‌نویسی بود و خب حوزه نوشتاری من با این کار متفاوت است. بنابراین لحن، بیان و شکل نوشتار من نمی‌توانست چندان در آن اثر وارد شود.

اگر روزی فاش شود این کتاب را شما نوشته‌اید، چطور از خود دفاع می‌کنید؟
این کتاب را من ننوشتم. من زبان شفاهی و خاطره یک نفر را تبدیل به کتاب کردم. اگر روزی هم مشخص شود، مشکلی ندارم. جایی برای شرمساری نیست. مثل همان کاری که شما می‌کنید، حرف‌های آدم‌ها را بدل به یادداشت یا گفت‌وگو می‌کنید.

کد خبر 611198 برچسب‌ها کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: نوشتن این کتاب چنین کاری برایم مهم برای من گفت وگو آن فرد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۰۱۸۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رئیس شورای شهر: سال آینده نمایشگاه کتاب به «شهر آفتاب» منتقل می‌شود

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهدی چمران امروز پیش از آغاز دویست و سی‌ویکمین جلسه شورای شهر تهران در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه یک سال بیشتر به اتمام دوره پنجم مدیریت شهری نمانده و اگر بخواهید وعده‌ای به شهروندان در خصوص نیاز شهر تهران و تحقق آن بدهد، اظهار کرد: ابتدا روز شوراها را به شورایی‌ها تبریک می‌گویم، ان‌شاءالله همه شورائیان در سراسر کشور بتوانند خدمتگزاران و خادمین خوبی برای مردم خودشان باشند.

وی با تاکید بر اینکه بنده هیچ وقت وعده‌ای نمی‌دهم و بنابراین این بار هم وعده‌ای نخواهم داد، افزود: آنچه که در مسیر اجراست پروژه‌های عمرانی ما هستند. پروژه‌های بزرگی در شهر تهران وجود دارد که به سرعت جلو می‌روند و امیدواریم به سرعت آماده و تحویل شوند و مردم از آنها استفاده کنند.

رئیس شورای شهر تهران گفت: برنامه‌هایی در ارتباط با خریدها به‌ویژه در حوزه حمل و نقل عمومی داریم که آنها هم با شدت و حدت هر چه تمام‌تر به‌رغم همه کارشکنی‌ها و کم‌کاری‌هایی که در بعضی‌ جاها ممکن است وجود داشته باشد انجام می‌شود.

چمران در پاسخ به این سؤال که آیا مشکل واگن‌ها حل شده است، گفت: هنوز این مسئله حل نشده است البته دوستان وزارت کشور لطف کردند و گام‌هایی در این خصوص برداشته شده است. دوستان نامه دیگری دادند تا مبلغ تامین و به اعتبار سازنده واریز شود و آنها شروع به ساختن کنند، البته طبق قولی که از سازنده گرفتیم آنها کار ساخت را شروع کردند و این مایه امیدواری است. ان‌شاءالله بتوانند حدود 14 ماهی که قول دادند این کار را به سرانجام برسانند.

وی ادامه داد: دیدگاهی که من دارم جهادی است. چون همیشه در چنین مسیری حرکت می‌کردم. اینکه این پروژه‌ها و خریدها یک ساعت زودتر به نتیجه برسد به نفع مردم و برای من واقعا مهم است. تلاش از سوی اعضای شورا صورت می‌گیرد هر کس به میزان توانش تلاش می‌کند که بتواند این مشکلات را حل بکند البته  مشکلات هم فراوان است.

رئیس شورای شهر تهران تاخیر در این مسیر باعث از دست رفتن زمان می‌شود، تصریح کرد: سعی می‌کنیم این مسائل را انجام بدهیم. نه این دوره دوره‌های قبل هم اینچنین بوده. مثلا در دوره‌های قبل برای تاسیس بانک شهر نیاز به 200،300 امضا بود شبانه کسانی را مامور کردیم که از افراد امضاهایشان را بگیرند. با چنین حرکات جهادی باید کارها را انجام داد. اگر غیر از این باشد به نتیجه نمی‌رسیم.

چمران درباره مافیای خودروهای برقی انتقاد کرده است، گفت: چون در این باره اطلاعاتم دقیق و صددرصدی نیست نمی‌توانم اظهارنظر بکنم.

وی در پاسخ به این سؤال که نمایشگاه کتاب باز هم در بین‌المللی برگزار خواهد شد، گفت: خوشخبختانه تعدادی از رسانه‌ها به این موضوع اشاره کرده بودند. برگزاری چنین نمایشگاه‌های رفت و آمد را مختل می‌کند البته مسئولان اعلام کرده‌اند سال آینده نمایشگاه کتاب به «شهر آفتاب» منتقل می‌شود.

رئیس شورای شهر تهران در پاسخ به این سؤال که اخیراً در سکوهای مترو تبلیغاتی در ارتباط با برگزاری نمایشگاه صنعت، حمل و نقل ریلی در محل نمایشگاه بین‌المللی تهران مشاهده می‌شود، گفت: اگر این تبلیغات را شرکت‌هایی که اجاره کرده باشند انجام داده باشند آنها هر تبلیغی که مجاز باشد می‌گذارند اما اگر این تبلیغ را خود مترو گذاشته باشد قطعاً ما برخورد می‌کنیم. اگر شرکت‌هایی که اجاره کرده باشند دیگر دست مترو نبوده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • نوشتن کتابی درباره امام قلی‌خان برای بچه‌ها
  • روز معلم و بهانه‌ای برای نوشتن روزگار معلمی 
  • بدون آرام سازی اقتصاد هیچ کاری انجام نمی شود
  • سیاستمدار انگلیسی: جریان حمایت غرب از اسرائیل معکوس شده است
  • بدون آرام‌سازی اقتصاد امکان انجام هیچ کاری نیست
  • رسیدن به فلسفه زندگی از راه خودشناسی
  • آرزوی ستاره سیتی: آرسنال امتیاز بدهد، خوب می‌شود
  • مشق نوشتن دانش‌آموزان چینی زیر سرم/ شکست اصلاحات آموزشی چین برای تکالیف منزل (فیلم)
  • بانک دی استخدام می کند (+جزئیات)
  • رئیس شورای شهر: سال آینده نمایشگاه کتاب به «شهر آفتاب» منتقل می‌شود