ایران طی ۱۲ سال گذشته قدرتمندتر شده است/ غیر از توافق با تهران راه دیگری نداریم
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۰۵۷۱۳
با تغییر دولت رژیم صهیونیستی و روی کار آمدن یک دولت ائتلافی، کارشناسان صهیونیستی معتقد هستند که دولت جدید باید نوع سیاست تقابلی خود را در مقابل ایران تغییر دهد.
سرویس جهان مشرق - وب سایت صهیونیستی (zman) در گزارشی در ارتباط با تغییر دولت در اسرائیل نوشت : پس از ۱۲ سال زمامداری بنیامین نتانیاهو در پست نخست وزیری، معضل ایران فقط بزرگ تر شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از ۱۲ سال دوران تصدی نتانیاهو، روی کار آمدن دولت جدید امکان بازنگری در اصول سیاست خارجی اسرائیل و در راس آن، سیاست های دگماتیکی را که اورشلیم (بیت المقدس) در سال های اخیر در مقابل ایران رهبری کرده است، فراهم می کند.
اگرچه ظاهرا در موضوع برخورد با ایران، در درون اسرائیل این اجماع وجود دارد که باید جلوی برنامه هسته ای این کشور گرفته شود، اما لازم است در ارتباط با این پرسش بحث شود که آیا سیاست هایی که اسرائیل با نظارت نتانیاهو در رابطه با ایران اتخاذ کرده است، در خدمت اهداف استراتژیک اسرائیل بوده است؟ آیا اتخاذ سیاست دیگری که منجر به تحقق هدف اصلی یعنی توقف برنامه هسته ای ایران شود، صحیح نیست؟
پس از ۱۲ سال دوران نخست وزیری نتانیاهو - معضل ایران فقط بزرگتر شده استنتانیاهو به عنوان نخست وزیر، یک سیاست تهاجمی را علیه ایران رهبری و هدایت کرد که هدف مشخص شده این سیاست ها، رساندن حکومت ایران به این نکته تعیین کننده بود که میان بقای خود و توسعه برنامه هسته ای یکی را انتخاب کند و فرض بر این بود که اگر ایران با چنین شرایطی مواجه شود، دست از برنامه هسته ای خود خواهد کشید. به منظور رسیدن به این هدف، اسرائیل عامل و مولد سیاست "فشار حداکثری" بر ایران بود که اساس آن، اعمال تحریم های سنگین اقتصادی بر علیه این کشور بود و در این میان اسرائیل با هرگونه مذاکره با ایران مخالفت کرد.
در همین زمان، طبق گفته نشریات خارجی، اسرائیل چندین عملیات مخفیانه علیه دانشمندان ایرانی و تأسیسات هسته ای برای به تأخیر انداختن توسعه برنامه هسته ای این کشور انجام داده است و به نظر می رسد که اسرائیل در قلب خود امیداور بود که همین تحریم ها باعث یک انقلاب سیاسی علیه زمامداران وقت ایران و در نهایت باعث سقوط و تغییر حکومت ایران شود.
اما علی رغم بعضی از موفقیتهای بزرگ اسرائیل در تقابل با ایران در سالهای اخیر، اسرائیل در هدف اعلام شده خود در ارتباط با توقف پروژه هسته ای ایران، شکست خورده است. همچین اسرائیل در جلوگیری از به رسمیت شناختن بین المللی حق ایران به منظور پیگیری برنامه هسته ای برای اهداف صلح امیز شکست خورد، مسئله ای که از اهمیت بالایی برخودار بود.
در حال حاضر ایران موفق شده است از بسیاری از موانع پیش روی خود عبور کند و دانشمندان این کشور نیز موفق به تولید یک مجموعه غنی سازی بسیار گسترده و متنوع در دو سایت حفاظت شده شده اند. علاوه بر این، دانشی که امروز در ایران وجود دارد (به ویژه در مورد غنی سازی) به حدی است که حتی " از بین بردن" سایت ها نیز نهایتا باعث کند شدن و یا توقف موقتی برنامه هسته ای شود، اما مطمئناً باعث از بین رفت آن نمی شود. باید گفت که برنامه هسته ای ایران امروزه بسیار گسترده و بسیار قدرتمند تر از آن است که با عملیات های مخفی بتوان جلوی آن را گرفت.
همچنین علی رغم خواست اسرائیل، اما حکومت ایران هیچ گاه در معرض خطر واقعی از دست دادن کنترل کشور قرار نگرفته است. درست است که در سالهای اخیر تظاهراتها و فراخوانهای بی سابقه ای در سرتاسر ایران علیه حاکمیت وجود داشته است، اما رژیم ایران می داند و تشخیص میدهد که چگونه با این تظاهرات برخورد کند، و به نظر نمی رسد که حداقل در دوره زمانی پیشرو، حکومت ایران در معرض یک خطر واقعی باشد. ایران همچنین یاد گرفته است که چگونه با رژیم تحریم کنار بیاید و علی رغم مشکلات اقتصادی شدید، شهروند ایرانی به دلایل مختلف ترجیح می دهد که برای اعتراض به خیابان ها نرود.
پیشرفت برنامه هسته ای ایران از زمان ابطال عملی توافق هسته ای نشان می دهد که توانایی متوقف کردن این برنامه از هر راهی به غیر از راه توافق بسیار محدود و نشدنی است، همچنین توانایی اسرائیل برای مقابله با تهدید ایران به تنهایی و بدون کمک آمریکا بسیار محدود است. اگرچه اسرائیل می تواند پروژه هسته ای ایران را مورد گزش قرار دهد، اما توانایی آن در رهبری این کارزار بر علیه ایران تا حد زیادی به تمایل آمریکا برای کمک آن به آن بستگی دارد. ایران امروز مقدار زیادی اورانیوم غنی شده دارد و به پیشرفت در تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته و استفاده از سانتریفیوژها با سرعت غیر معمول ادامه میدهد.
همچنین در زمینه تحولات منطقه ای توجه به این نکته مهم است که علی رغم سیاست تهاجمی اسرائیل در سوریه به منظور تلاش برای جلوگیری از تشدید حضور حزب الله و ریشه کن کردن حضور ایران در این کشور، اسرائیل در رسیدن به این اهداف ناکام مانده است. علاوه بر این، اخیرا به احتمال ورود بازیگران بیشتر و تحت حمایت ایران مانند حوثی های یمن و شبه نظامیان شیعه در عراق به چرخه تقابل با اسرائیل اشاره شده است.
پیشرفت برنامه هسته ای ایران از زمان ابطال عملی توافق هسته ای نشان می دهد که توانایی متوقف کردن این برنامه از هر راهی به غیر از راه توافق بسیار محدود استبنابراین، علی رغم سیاست تهاجمی اسرائیل در برابر ایران در سال های اخیر، نتیجه نهایی بدست آمده بسیار محدود است و از این رو نیاز است که مسیر جدیدی برای تقابل با ایران در نظر گرفته شود.
ما در اینجا برخی از گزینه های جایگزین برای سیاست فعلی اسرائیل در برابر ایران را ذکر میکنیم:
۱-) با توجه به درک اینکه توافق هسته ای در حال حاضر بهترین راه حل برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران است، اسرائیل می تواند و باید از تلاش های ایالات متحده حمایت و به آنها برای بازگرداندن ایران به توافق هسته ای کمک کند. اگر این توافق تکرار شود، آنگاه برنامه هسته ای ایران دوباره به عقب خواهد رفت و اگر ایران به توافق هسته ای بازنگردد، آنگاه مشروعیت اسرائیل برای اقدام به منظور متوقف کردن این تهدید به طور قابل توجهی تقویت خواهد شد.
۲-) با توجه به این درک این نکته که پس از انتخاب رئیس جمهور محافظه کار در ایران، شکاف بین مردم و دولت در کشور و همچنین در جناح محافظه کار بین محافظه کاران معتدل و جناح افراطی تر آن افزایش خواهد یافت، اسرائیل و ایالات متحده باید به فکر سیاست هایی باشند که بتوانند به سمت کسانی که با افزایش قدرت محافظه کاران افراطی میزان خطر برای ایران را درک می کنند و می توانند منجر به تغییر در رژیم ایران شوند، دست دوستی بدهند.
۳-) با این فرض روشن که تا زمان حضور بشار اسد در راس قدرت، ایرانیان مهمانان مطلوبی برای رژیم بشار در سوریه خواهند بود، اسرائیل در رابطه با مسئله سوریه باید یک برنامه سیاسی را در قبال روسیه و ترکیه دنبال و توسعه دهد که هدف اعلام شده آن حذف بشار اسد از قدرت باشد. همانطور که قبلا ثابت شده است، حملات مستمر به منافع و عوامل ایران در سوریه، مطمئنا ابزار موثری برای متوقف کردن و برچیدن حضور ایرانیان در سوریه نیست.
۴-) در رابطه با لبنان، با توجه به کم بودن احتمال بروز جنگ با لبنان به علت سنگین بودن خسارات آن برای اسرائیل و لبنان، اسرائیل باید به یک برنامه سیاسی در این باره فکر کند و باید بیندیشد که چگونه از موقعیت سیاسی و اقتصادی حاکم در لبنان و همکاری با دوستان خود در عرصه بین الملل، برای ایجاد یک واقعیت سیاسی و امنیتی بهره برداری کند تا بتواند موقعیت حزب الله را در لبنان به طور قابل توجهی محدود کند.
در عمل معضل ایران فقط در سال های اخیر بزرگتر شده استعلی رغم دستاوردهای آشکار اسرائیل در کارزاری که علیه ایران انجام می دهد، نتایج این کارزار نشان می دهد که در عمل معضل ایران فقط در سال های اخیر بزرگتر شده است و بنابراین، اسرائیل ممکن است در مبارزات کوچک و مقطعی پیروز شود اما در جنگ شکست بخورد.
اسرائیل با تمرکز بر اقدامات حرکتی تاکتیکی که برخی از آنها برگرفته از فیلم های جیمز باند است، فراموش کرده است که این اقدامات باید در خدمت یک هدف و یک عمل سیاسی باشد. و اگر اسرائیل این نکته را در برنامه های خود در نظر نگرفته است، پس در حقیقت تمام اقداماتی که انجام شده اند، تقریبا بی معنی بوده است.
تغییر دولت در اسرائیل فرصتی طلایی برای بحث عمیق درباره اصول سیاست اسرائیل در برابر ایران است، بحثی که می تواند منجر به تغییر عمیق در تصور اسرائیلی در رابطه با اقداماتی شود که باید برای تحقق اهداف استراتژیک اسرائیل برداشته شود.
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا بیت المقدس حزب الله لبنان سوریه اسراییل ایران برنامه هسته ای اسرائیل رژیم صهیونیستی تهران برجام برنامه هسته ای ایران سال های اخیر معضل ایران فقط توافق هسته ای بسیار محدود حکومت ایران محافظه کار متوقف کردن سیاست ها بر ایران علی رغم ۱۲ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۰۵۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.