گفتوگو با ترسناکترین تبهکار تهرانی / عقاب شیطان عاشق شده بود!
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۲۰۱۸۴
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، فروردین ماه امسال بود که زن جوانی سراسیمه به اداره پلیس رفت و از پسر جوان موتورسواری به اتهام سرقت گوشی تلفن همراهش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: محل کارم در یکی از خیابانهای مرکزی تهران است. دقایقی قبل از محل کارم بیرون و به داخل خیابان آمدم که تلفن همراهم زنگ خورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به او شک کردم، اما پسر موتورسوار در کمتر از یک ثانیه روبهروی من قرار گرفت و با قیافه ترسناکی که داشت مرا به شدت ترساند. او صورتش را به شکل ارواح و شیطان نقاشی کرده بود و روی ساق دستانش هم اشکال ترسناکی خالکوبی شده بود، به طوری که وقتی به او نگاه میکردی چهرهای وحشتناک داشت. در حالی که دست و پایم به لرزه افتاده بود سارق خوفناک گوشیام را قاپید و به سرعت از محل گریخت. آنقدر وحشت کرده بودم که حتی توان حرف زدن هم نداشتم که از رهگذران درخواست کمک کنم و فقط او را نگاه کردم.
با شکایت زن جوان، پرونده به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
سارقی با چهره شیطان
بدین ترتیب مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی سارق موبایلقاپ آغاز کردند، اما دریافتند وی هیچ ردی از خود به جای نگذاشته است و هنگام سرقت هم چهرهاش را گریم و پلاک موتورسیکلتش را هم مخدوش کرده است.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران پلیس با شکایتهای مشابه دیگری روبهرو شدند که همگی حکایت از آن داشت سارق موتورسوار با چهرهای شبیه شیطان و در حالی که دستانش هم خالکوبی ترسناک دارد، تلفن همراه شهروندان را در خیابانهای مرکزی تهران سرقت میکند. همچنین مشخص شد سارق موتورسوار که گاهی سارق دیگری هم همراه او است وقتی با مقاومت مالباختهها روبهرو میشود با تهدید چاقو دست به سرقت میزند.
آخرین سرقت
چند روز قبل در حالی که هر روز به تعداد شاکیان سارق ترسناک افزوده میشد به مأموران کلانتری ۱۴۸ انقلاب خبر رسید که شهروندانی در یکی از خیابانهای اطراف سارق موتورسواری را دستگیر کردهاند که چهرهی عجیبی دارد.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند و سارق را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. بررسیها نشان داد سارق دستگیرشده همان سارقی است که از مدتی قبل با چهرهای ترسناک اقدام به سرقت موبایل شهروندان میکند. همچنین معلوم شد وی دقایقی قبل همراه همدستش تلفن همراه مردی را سرقت میکنند که هنگام فرار تعادل موتورسیکلتش را از دست میدهد و به زمین برخورد میکند و رهگذران هم او را دستگیر میکنند، اما همدستش موفق به فرار میشود.
شرط عجیب
متهم که پسر ۲۵ سالهای به نام شاهرخ و معروف به عقاب شیطان است و قبل از این هم پنج سابقه سرقت در کارنامهاش دارد، اواخر هفته گذشته به دادسرای ویژه سرقت منتقل شد. وی در بازجوییها به سرقتهای سریالی اعتراف کرد و در ادعایی عجیب گفت که برای ازدواج با دختر جوانی سارق شده و این تنها شرط پدر دختر مورد علاقهاش بوده است. در حالی که تلاش برای دستگیری همدست وی ادامه دارد، متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتگو با متهم
شاهرخ، چرا چهرهات را هنگام سرقت ترسناک میکردی؟
واقعیتش دوست داشتم دیگران را بترسانم و از طرف دیگر هم مالباختهها خیلی زود از ترس تسلیم میشدند و من زودتر موفق به سرقت میشدم، اما این همه ماجرا نیست.
چه ماجرایی؟
ماجرا برمیگردد به پاییز سال ۸۸ که من عاشق دختری به نام ساناز شدم. آن زمان تازه از زندان آزاد شده بودم و تصمیم گرفتم دست از خلاف بکشم و زندگی عادی را شروع کنم و به همین خاطر وقتی عاشق ساناز شدم، فکر کردم اگر با او ازدواج کنم سر به راه میشوم و دور سرقت و خلاف را خط میکشم، اما بعد متوجه شدم پدرش از خلافکاران و سارقان سابقهدار است که بیشتر عمرش را در زندان سپری کرده است.
او پیشکسوت سارقان بود و وقتی فهمید من خواستگار دخترش هستم، گفت به شرطی دخترم را به تو میدهم که خلافکار سرشناسی بشی و من هم برای اینکه به دخترش برسم تمام تلاشم را کردم که در بین سارقان و خلافکاران معروف بشوم، اما مورد قبول واقع نشد.
پس شما قبل از خواستگاری هم سابقه داشتید؟
بله سابقهدار بودم، البته قبل از اینکه سارق شوم در مغازه پردهفروشی کار میکردم و درآمدم هم بد نبود، اما یک بار به خاطر تفریح گوشیقاپی کردم و به زندان افتادم و بعد از آن بود که تصمیم گرفتم ازدواج کنم و سر به راه شوم که با شرط پدر ساناز روبهرو شدم، اما هر بار که خلاف میکردم او میگفت که هنوز معروف نشدهام.
چگونه میخواست شما معروف شوید؟
میگفت باید بین همه سارقان و خلافکاران اسم دربیاری و میگفت باید خشن باشی.
به همین خاطر چهرهات را ترسناک میکردی؟
بله. من معروف به عقاب شیطان بودم، چون هم ترسناک بودم و هم به سرعت مثل عقاب تلفن همراه رهگذران را سرقت میکردم. این لقب را برای خودم انتخاب کرده بودم که بین سارقان معروف شوم و به گوش پدر ساناز برسد.
آخرین بار که از زندان آزاد شدید کی بود؟
اسفند ماه سال قبل بود که با گذاشتن وثیقه به مرخصی آمدم و فراری شدم. پس از آن به خواستگاری ساناز رفتم، اما پدرش گفت هنوز خیلی معروف نشدهام، بنابراین دوباره شروع به سرقت کردم و چند روز قبل دستگیر شدم.
اموال سرقتی را چه کار میکردید؟
یکسری از گوشیها را میفروختم و یکسری را هم به دوستان خلافکارم هدیه میدادم تا اسم و لقبم سر زبان خلافکاران بیفتد و مثل رابینهود مشهور شوم و به گوش پدر ساناز برسد. میخواستم هر طوری شده بین خلافکاران اسم و رسم در بیاورم.
منبع: رکنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث سارق حرفه ای تلفن همراه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۲۰۱۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاهرخخان در تهران دستگیر شد
همشهری آنلاین - الهه فراهانی : سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت در این باره گفت: با اجرای طرحهای مختلف برخورد با سارقان که از سوی پلیس آگاهی تهران صورت گرفته است، شاهد بودیم که از ابتدای سال جاری تا کنون میزان سرقت در تهران کاهش یافته است. در تازهترین طرح نیز ۵۷ سارق و مالخر را که در زمینه سرقت وسایل نقلیه نقش داشتند دستگیر شدند.
وی افزود: از متهمان دستگیر شده علاوه بر خودروهای مسروقه، ۲۰۰۰ قطعه دزدی نیز کشف شده و بررسیها نشان میدهد برخی از افراد دستگیر شده سابقهدار هستند. به گفته سردار گودرزی، اعضای دستگیر شده یکی از باندها اقدام به سرقت موتور سیکلت کرده و آنها را به استان همجوار برده و تحویل مالخر می دادند. مالخر نیز پس از بین بردن شماره ارکان موتور، با دستگاهی که داشت، شمارههای جدیدی روی آن حک میکرد و موتورها را تحت عنوان موتورهای مزایدهای میفروخت.
وی همچنین به دستگیری دزدان خودرو در این طرح اشاره کرده و توضیح داد: بارها بر ضرورت تجهیز خودروها به ردیاب تاکید کردهایم، چرا که این اقدام ایمنی در جلوگیری از سرقت، تاثیر بسزایی دارد. همچنین جلسات مستمری در خصوص ایمنی و امنیت خودروها با خودروسازان برگزار کردهایم و راهکارهای ارتقاء امنیت خودروها را ارائه دادهایم که یکی از آنها، تجهیز همه خودروهای تولیدی به ردیاب بود.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت با اشاره به تفاهمنامه همکاری میان پلیس و یکی از شرکتهای دانشبنیان در حوزه ساخت ردیاب گفت: استفاده از وسایل و تجهیزات الکترونیکی درخودروها راهکار خوبی برای ممانعت از سرقت خودروها است و میتواند سرنخ خوبی برای پیدا شدن وسیله نقلیه بعد از سرقت باشد.
سرقتهای شاهرخخان ایرانی
سن و سال زیادی ندارد اما تا دلتان بخواهد سابقه سرقت دارد. به او میگویند شاهرخخان، چون به گفته خودش شبیه این هنرپیشه هندی است. او را به جرم سرقت خودروهای مزدا ۳ دستگیر کردهاند. گفتوگو با وی را بخوانید.
چقدر سابقه داری؟
۱۰، ۱۲ باری می شود که دستگیر شده و به زندان رفتهام.
مگر چند سالت است؟
۲۸ سال. از نوجوانی سرقت میکردم. این بار هم به جرم سرقت مزدا ۳ دستگیر شدهام. البته فقط چند سرقت داشتم و خیلی طول نکشید که دستگیر شدم.
چرا از نوجوانی سر از دنیای مجرمان درآوردی؟
به خاطر کسب درآمد. میخواستم روی پای خودم بایستم. من از همان ابتدا راهم را اشتباهی رفتم و برای همین سرنوشتم اینطوری شد. یعنی اگر دوباره از شکم مادرم متولد می شدم، حتما راه درستی را پیش می گرفتم؛ مثلا دکتر می شدم. نه. نه. هنرپیشه می شدم. میبینید چقدر شبیه به شاهرخ خان هستم. این را خودم نمیگویم. دوستانم می گویند. اصلا آنها این اسم را روی من گذاشتند. من هم بعضی وقتها فاز هنرپیشگی میگیرم. مخصوصا وقتی از این مواد جدیده استفاده میکنم.
مگر چی مصرف میکنی؟
تیتاخ. یک نوع مخدر جدید است. تا قبل از این گل و شیشه می کشیدم. یک شب دوستانم گفتم بیا تیتاخ را امتحان کن. اسمش جالب بود و مصرف کردم. بعد از مصرف دچار توهمات عجیب و غریبی شدم. فکر می کردم در یک قصر بزرگ زندگی می کنم و شاهرخ خان واقعی هستم. خیلی دنیای عجیبی بود.
فقط مزدا ۳ سرقت می کردی؟
سالهاست که تخصصم سرقت مزدا ۳ است. خیلی وقت پیش به یک سارق حرفه ای پول دادم و او راز و رمز سرقت مزدا ۳ را یاد گرفتم. گاهی هم مزدا ۳ سرقت میکردم و با آن میرفتم سراغ ماشینهای دیگر. سراغ شاسی بلندها و لوازم داخلش را سرقت میکردم و با مزدا ۳ فرار میکردم.
از خودروهای شاسی بلند چطور سرقت می کردی؟
در عرض چند ثانیه با وسیله خاصی که داشتم(اسمش را نمیگویم که بدآموزی نداشته باشد) شیشه ماشین را می شکستم و وسایل با ارزشی که داخل آن بود را به سرقت می بردم.
مزدا ۳ را چطور سرقت می کردی؟
در عرض ۴ دقیقه با قیچی سلمانی. گفتم که پول دادم و روشش را یادگرفتم.
قبل از مزدا ۳ چی سرقت میکردی؟
از خانهها سرقت میکردم. گاهی هم پراید یا پژو می دزدیدم. البته فقط لوازم آن را بر می داشتم و ماشین را رها می کردم. سرقت از خانه ها هم خیلی مشکل بود، چون باید وارد خانه ها می شدم که ریسکش زیاد بود و دردسر داشت. آها. یکبار هم گوشی دزدیدم.
پس همه جور سرقتی انجام می دهی؟
ولی تخصص اصلی ام سرقت مزدا ۳ است. همه می دانند که شاهرخ خان سارق مزدا ۳ است. سرقت گوشی هم تفننی بود. داشتم از یک خیابان خلوت عبور می کردم که دیدم یک نفر گوشی آیفون آخرین مدل دستش است. من هم که مواد کشیده بودم و آماده سرقت. این بود که گوشی را قاپیدم و فرار کردم.
طعمهات خانم بود یا آقا؟
در مرام من سرقت از خانم ها نیست. من به هیچ عنوان از یک زن سرقت نمی کنم. من در زندان کسانی را که از خانمها سرقت کرده بودند، مسخره میکردم.
خالکوبی روی پایت چیست؟
«هرکه مرا دید تو را نفرین کرد». منظورم کسی است که مرا به این راه کشاند. نفرین ندارد؟ به نظر من که نفرین دارد. من داشتم زندگی ام را میکرد که یکی از دوستانم گفت بیا برویم سرقت. چون خوشتیپی و کسی به تو شک نمی کند. من هم رفتم و دیدم پولش خوب است و دیگر نتوانستم از این راه خارج شوم.