در این «سینما» خبری از «پول» نیست!/ خودمان به هم رحم نمیکنیم
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۳۲۳۱۸
خبرگزاری مهر- گروه هنر- زهرا منصوری: گرچه این یکی دو روزی بود که سینماها به لطف فیلم تازه، حیاتی دوباره را تجربه کردند اما بارزترین ویژگی این روزهای «سینما» که در سایه اما و اگرها درباره تعطیلی چندین و چندباره سالنها به وجود آمده همچنان «بلاتکلیفی» است و علیالظاهر هم از آن گریزی نیست.
احتمالاً وقتی از سینما صحبت میکنیم غالباً فیلمهای بلند را به خاطر میآورید، اما گونهای دیگر از همین سینما در این چند سال اخیر در ایران نه تنها با رشد فزاینده رو به رو شده که یکی از سکوهای افتخار این هنر نیز بوده است؛ از «سینمای کوتاه» میگویم، همان که در این چند سال فرصت نمایش هم پیدا کرده و توانسته بخشی از ساختار «هنر و تجربه» را به خود اختصاص دهد، همان که توانسته بخش عمدهای از حضورها و جوایز بینالمللی را به خود اختصاص دهد و حالا جشنوارهای تحت همین عنوان؛ جشنواره فیلم کوتاه تهران به گفته مدیرانش در میان فستیوالهای معتبر بنشیند و یکی از دروازههای ورود آثار به جشن سالانه اسکار باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزها بستهای تحت عنوان «هفت» که شامل هفت فیلم کوتاه است در گروه سینمایی «هنر و تجربه» در حال اکران است.
علی تصدیقی کارگردان «تردید»، مهدی برجیان کارگردان «سکون»، امیرمهدی صادقی کارگردان «قوها سوار بر بادند» و محسن نجفیمهر کارگردان «سقف کاذب» که آثارشان در قالب این بسته روانه پرده سینما شده است، مهمان خبرگزاری مهر شدند تا به این بهانه از دغدغههای خود در حوزه فیلمسازی و اولویتهای حمایتی این عرصه در فصل تغییر مدیران دولتی بگویند.
در ادامه بخش نخست میزگرد خبرگزاری مهر با این فیلمسازان سینمای کوتاه را میخوانید؛
* برای شروع و قبل از ورود به فیلمهای حاضر در بسته اکران «هفت»، میخواهم کمی درباره «اقتصاد سینمای کوتاه» صحبت کنیم. بهخصوص که هزینه تولید فیلم کوتاه متأثر از شرایط کرونایی، مانند سینمای بلند چند برابر شده است. در این وضعیت تولید فیلم کوتاه چقدر بهصرفه است و آیا با این شرایط سخت امکان بازگشت هزینه در این حوزه وجود دارد؟
علی تصدیقی: وقتی هزینهها در حوزه دستمزد در سینما بالا میرود، طبیعتاً بر فرآیند ساخت فیلم کوتاه هم تأثیر میگذارد. در برخی هزینهها تفاوتی میان سینمای بلند و کوتاه نیست. دستمزد هم شاید کسانی که در فیلم کوتاه کار میکنند، کمتر بگیرند اما به هر حال وقتی هزینهها بالا برود، بر همه اجزا تأثیر میگذارد. در مجموع هم بعید میدانیم فیلم کوتاه هیچگاه هزینهاش برگردد مگر اینکه جایزهای در جشنوارهای ببرد. بهخصوص که همه فیلمها موقعیت فیلمهای ما را هم ندارند که بتوانند به اکران برسند. خیلیها برای تجربه سراغ سینمای کوتاه میآیند.
برجیان: در فیلم کوتاه، اقتصادی وجود ندارد و صرفاً باید هزینه کرد. هزینه تولید در سینمای کوتاه امروز ۵ برابر شده است و فیلمی که زمانی میشد با ۲۰ میلیون ساخت، امروز نیاز به ۱۰۰ میلیون هزینه دارد. فکر نمیکنم امروز با زیر این مبلغ بتوان فیلم کوتاه ساخت مهدی برجیان: من اساساً با این سوال زاویه دارم. وقتی صحبت از اقتصاد میکنیم، یعنی از رفت و برگشت میگوییم. از این منظر در فیلم کوتاه، اقتصادی وجود ندارد و صرفاً باید هزینه کرد. در موارد خیلی معدود است که شاید پولی بازگردد. هزینه تولید در سینمای کوتاه امروز ۵ برابر شده است و فیلمی که زمانی میشد با ۲۰ میلیون ساخت، امروز نیاز به ۱۰۰ میلیون هزینه دارد. فکر نمیکنم امروز با زیر این مبلغ بتوان فیلم کوتاه ساخت...
* بهخصوص که عوامل سینمای کوتاه، خیلی حرفهای هم شدهاند و در ترکیب عوامل معمولاً سراغ حرفهایها میروند.
برجیان: بله. حتی در حد دستیاران هم دستمزدها دو سه برابر شده است. در ایران سالی ۲، ۳ هزار فیلم کوتاه تولید میشد که هزار و خردهای به جشنواره فیلم کوتاه تهران میرسید، امسال اما نمیدانم آیا در مجموع ۳۰۰ فیلم تولید شده است یا نه! این آمار را با توجه به ورودی جشنوارهها میتوان فهمید. این یعنی شرایط سخت شده است. سراغ دارم افرادی را که هزینههایی را جمع کرده بودند برای تولید فیلم اما از جریان بازماندند. در زمینه حمایت دولتی هم که تنها یک انجمن سینمای جوانان را دارد که آن هم تنها از فیلمهای با موضوعات خاص حمایت میکنند. یا خانه فیلم کوتاه سازمان اوج را داریم که خیلی محدود حمایت میکنند. عملاً «سینمای کوتاه» به فنا رفته است و کسانی که وارد این عرصه میشوند، اگر به پولش نیاز دارند، باید این کار را کنار بگذارند. اگر زمانی اصلاح رنگ فیلم دقیقهای ۳۰ هزار تومان بود، امروز این هزینه به ۳۷۰ هزار تومان رسیده است! اینها هزینه روز است.
امیرمهدی صادقی: من مدیر تولید هستم. قبلاً فیلم کوتاه با ۲۰، ۲۵ نهایت ۳۰ میلیون تومان بسته میشد، اما امروز با زیر ۱۵۰ میلیون تومان ممکن نیست.
برجیان: همین چهار فیلمی که ما ساختهایم، هزینه تولیدشان مجموعاً ۱۰۰ میلیون نشده است اما امروز یک فیلم کوتاه معمولی، ۱۰۰ میلیون تومان هزینه دارد.
صادقی: هزینههای تولید در همه بخشها بالا رفتهاست. به خصوص در زمینه تجهیزات که تأمین آن برای ارائهدهنده تفاوتی نمیکند برای فیلم بلند میخواهی، برای فیلم کوتاه میخواهی یا حتی برای یک تیزر. عدد و رقم خودشان را در این حوزه دارند و با هیچ کسی هم تعارف ندارند. صحبتی که به بهانه طرح این سوال میخواهم مطرح کنم و فکر میکنم یک معضل است، این است که بچههای فیلم کوتاه خودشان هم به یکدیگر رحم ندارند!
مهدی برجیان و امیرمهدی صادقی* چه ادعای غریبی چون غالباً برعکس شنیدهایم و عمدتاً مرسوم است که ساخت فیلم کوتاه را حاصل رفاقتها و پشتیبانیهای دوستانه میدانند.
صادقی: خیر. اینکه میگویید مربوط به فیلمسازی در دهه ۸۰ است. یک عده از فعالان یک صنف فنی، نشستهاند و با هم جلسه گذاشتهاند که زیر یک میلیون و پانصد هزار تومان، هیچ کاری را قبول نکنند. من ۳۰ میلیون از انجمن سینمای جوان پول گرفتهام و مثلاً ظرف ۵ روز میخواهم فیلمم را جمع کنم. ۵ تا ۱.۵ میلیون تومان میشود چقدر؟ برای بخشهای دیگر چقدر باید کنار بگذارم؟ وقتی هم میگوییم عددتان را پایین بیاورید، میگویند ما توافق کردهایم. به انجمن هم که میگوییم این پولی که دادهاید تنها هزینه مثلاً بخش صدای فیلم من میشود، خیلی راحت میگویند برو فیلم صامت بساز که نیاز به صدا نداشته باشد! بابت همین میگویم نسبت به هم رحم نداریم، سینمای کوتاه برای برخی تبدیل به ناندانی شده است.
دو روز پیش من یک فیلم کوتاه تازه ساختم. طرف همان انتظاری که از کار برای یک تیزر دارد، از فیلم کوتاه دارد. در حالی که تیزر اساسش تجاری و برای درآمد است و فرق دارد با فیلم کوتاه که بیشتر دلی است و بحث صرفاً اقتصادی در آن مطرح نیست.
صادقی: کسی که اعتبارش را از همکاری با بچههای فیلم کوتاه به دست آورده است، باید عدد و رقمش برای همکاری با بچههای این حوزه متفاوت باشد. وقتی میدانیم حمایتی از سینمای کوتاه صورت نمیگیرد، تشکیل کمپین صنفی برای تعیین کف دریافتی را متوجه نمیشوم برجیان: اصلاً چرا باید کسی در این زمینه رحم کند؟ وقتی وضع خراب است، چرا کسی باید از ما دستمزد کمتر بگیرد؟ خب روزیاش از همین کار است. ترجیح میدهد برود سراغ یک تیزر که پول بهتر بگیرد.
صادقی: کسی که اعتبارش را از فیلم کوتاه گرفته، ماجرایش متفاوت است. کسی که اعتبارش را از همکاری با بچههای فیلم کوتاه به دست آورده است، باید عدد و رقمش برای همکاری با بچههای این حوزه متفاوت باشد. وقتی میدانیم حمایتی از سینمای کوتاه صورت نمیگیرد، تشکیل کمپین صنفی برای تعیین کف دریافتی را متوجه نمیشوم. کسانی که در حوزه فیلم کوتاه آزمون و خطا کردهاند و امروز به جایگاهی رسیدهاند، حالا باید نگاه متفاوتی داشته باشند. مانند علیرضا علویان که برای صداگذاری امروز از بچههای فیلم کوتاه پول نمیگیرد. خیلیها هم هستند که میگویند ما خودمان پول نمیگیریم اما پول دستیارانم را حساب کنید. اینها نگاه برخی عوامل حرفهای نسبت به سینمای کوتاه است. عطوفت فعالان حرفهای سینمای بلند نسبت به ما فیلمکوتاهیها، خیلی بیشتر از خود بچههای فیلم کوتاه نسبت به یکدیگر است.
محسن نجفی مهری: من هم معتقدم سینمای کوتاه هیچگاه نگاه اقتصادی نداشته، در شرایط فعلی هم فضا برای فیلمسازی دشوارتر شده و هم تعداد نیروهای فعال در این حوزه بسیار بالا رفته است.
* البته در همین شرایط استفاده از چهرههای حرفهای سینمای بلند، بستر کشف استعداد در حوزههای غیر از کارگردانی را کمی محدود کرده است. مثلاً حضور بازیگران مطرح سینمای بلند در فیلمهای کوتاه زیاد شده و این فرصت بروز و ظهور استعدادهای تازه را کم کرده است.
نجفی مهری: من با این نظر موافق نیستم.
برجیان: شاید از تعداد ۲۰۰۰ فیلم کوتاهی که در سال ساخته میشود، چیزی در حدود ۱۰۰ فیلم با عوامل حرفهای تولید شود، بیشتر هم نیست.
نجفی مهری: شاید عوامل پشت دوربین حرفهای شده باشند، اما آن را هم نمیتوان گفت همه از عوامل سینمای بلند هستند. خیلیها همین بچههای سینمای کوتاه هستند که بعد از چند سال کار به این سطح از کار استاندارد رسیدهاند. چارهای هم نیست. اگر فیلم حرفهای و خوب نسازی، در این حوزه دیده نمیشوی. اینکه شرایط تولید سخت شده است هم واقعاً تقصیر عوامل فعال در سینمای کوتاه نیست. شرایط کشور سخت و همه چیز گران و هزینهبر شده است. نمیتوان از کسی خرده گرفت که چرا دستمزد بالا میخواهی. خب همه داریم در همین کشور زندگی میکنیم.
محسن نجفیمهر* با این تصویر مشترکی که شما از شرایط اقتصادی سینمای کوتاه ارائه کردید، جای این سوال وجود دارد که در صورت عدم بازگشت سرمایه و هزینهبر بودن صرف فعالیت در این حوزه، منطق فیلمسازی در سینمای کوتاه چیست؟
برجیان: در کجای دنیا این بازگشت سرمایه وجود دارد؟
* منطق اقتصادی ما در همه زمینههای با اقتصاد دنیا متفاوت است.
برجیان: من خیلی جشنواره خارجی رفتم. در حوزه فیلم کوتاه، آنها هم مثل ما هستند و بازگشت سرمایه ندارند. من فرانسه رفته بودم و آنجا یکی متقاضی حق پخش فیلمم بود. یک فیلمساز فرانسوی آمد به من گفت، در ایران حق پخش نمیخرند که من حق فیلمم را بفروشم؟ طرف هیچ شناختی از شرایط ما نداشت. اینکه میگویید کار در این حوزه چه منطقی دارد، واقعاً بستگی به خود ما فیلمسازان دارد.
* اما این انتظار در بخشی از جریان فیلم کوتاه بهصورت جدی همیشه وجود داشته که فیلمهایشان اکران شود تا از قِبَل فروش بلیت بخشی از سرمایه تولیدشان برگردد.
برجیان: این انتظار شاید مربوط به گروه «هنروتجربه» باشد. وقتی صحبت از منطق کار در این حوزه میشود، میگویم من باید چند فیلم کوتاه بسازم تا بتوانم فیلم بلند بسازم. قبلاً چنین قانونی وجود داشت و هرچند آن قانون حذف شده اما صورت نانوشته آن همچنان وجود دارد. وقتی قرار است تأییدیه کارگردانی برای ورود به سینمای بلند بگیری، حتماً از تو نمونه کار میخواهند. اگر نداشته باشی، میگویند برو بساز. پس بهعنوان یک فیلمساز برای رسیدن به سینمای بلند، قطعاً باید ابتدا فیلم کوتاه بسازم و خودم را آماده کنم. ماجرای «هنروتجربه» هم برای من بیش از ماجرای اقتصادی، بحث فرصت دیده شدن است. زمانی اگر فیلمی در جشنواره فیلم کوتاه تهران دیده نمیشد، کارش تمام بود.
نجفی مهر: اساساً اکران برای فیلم کوتاه، بازگشت سرمایه ندارد. همین فیلمهای ما هم هرچند پربازیگر بود اما انتظار بازگشت سرمایه از آن نداشتیم. در بهترین حالت شاید هزینه تبلیغات آن تأمین شود. فیلمکوتاه همین که در جشنوارهها دیده شود کفایت میکند. من خودم ۲ دلیل برای فیلمسازی کوتاه دارم. یکی ورود به سینمای بلند است و دیگری علاقهام به سینمای کوتاه. یعنی اگر زمانی فیلم بلند هم بسازم، بازهم هر از گاهی فیلم کوتاه خواهم ساخت.
صادقی: باید دید هدفگذاری ما از ساخت فیلم چیست. زمانی بهدنبال کسب تجربه هستیم و گاهی به صرف علاقه به مدیوم کوتاه سراغ این حوزه میآییم. برخی سینمای کوتاه را هنوز سینمای آماتوری میدانند که صرفاً میتوان در آن کسب تجربه کرد. من با فیلم کوتاه عاشق سینما نشدم. با فیلم بلند عاشق سینما شدم. بعد درسش را خواندم، دوره گذراندم، اما امکانش نبود مستقیم سراغ ساخت فیلم بلند بروم. باید قدم به قدم پیش میرفتم تا بتوانم بدوم.
* در نشست قبلی که با بچههای فیلم کوتاه داشتیم، برخی دوستان شما معتقد بودند کرونا موجب بهتر دیده شدن سینمای کوتاه شده و این حوزه به اندازه سینمای بلند از بحران کرونا آسیب ندیده است. شما هم این گزاره را قبول دارید؟
برجیان: در اکران بیشتر شاهد قدرت گرفتن فضای مجازی بودیم. کرونا همانطور که زیان داشت، برکاتی هم داشت که یکی از آنها قدرت گرفتن ویاودیها بود. امروز به سختی میتوان ویاودیها را کنار زد. در حوزه فیلم کوتاه هم ۲ سامانه «هاشور» و «وودیو» بسیار تلاش کرده بودند، دیده شوند اما فضای آن بهوجود نیامده بود. پس اگر شرایط بهتر شده، مربوط به اکران آنلاین است و در شرایط اکران عمومی، سینمای کوتاه هم شرایط مشابه سینمای بلند را دارد. بزرگترین بستر برای اکران فیلم کوتاه همین «هنروتجربه» است. فرصت دیگری هم وجود ندارد و امیدوارم بنای این گروه در دولت بعدی بهم نریزد. برخی دوستان شاید نگاه حیاط خلوت به این گروه داشته باشند و پیش خود بگویند این گروه کارکردی نداشته و باید تعطیل شود. واقعیت اما این است که این گروه دستاوردهای معنوی بسیاری داشته است. هم برای بچههای فیلم کوتاه، هم برای بچههای مستند، فیلمهای بسیاری از کمدها بیرون آمد و دیده شد.
صادقی: اگر از بحث کرونا کمی فاصله بگیریم، شخصاً معتقدم بحث فضای مجازی خیلی کمک کرده است. شاید یک سری دلقک در اینستاگرام، ذهنیتی را ایجاد کرده باشند اما همین که این فضا ایجاد شده تا ظرف ۵ دقیقه یک داستانی روایت شود و مخاطب هم آن را ببیند خوب است. مقایسه کنید با دهه ۸۰ که باید به دوست و فامیل و آشنا توضیح میدادیم فیلم کوتاه الزاماً همان فیلم بلند نیست. الان دیگر همه میدانند فرمت فیلم کوتاه چیست. اگر ۱۰ سال پیش افراد را دعوت به تماشای فیلم کوتاه میکردیم، میپرسیدند یعنی چه؟
نجفیمهر: کرونا بالاخره در روند تولید تأثیر گذاشته است اما آنقدر باعث تغییر در شرایط اقتصادی فیلم کوتاه نشده، شرایط سختتر شده است و به راحتی افراد سر پروژههای مختلف نمیروند.
* در حالی درباره شرایط فیلم کوتاه صحبت میکنیم که دولت دوازدهم ماه پایانی را پشتسر میگذارد و مدیران سینمایی در شرف تغییر هستند. نگاه شما نسبت به عملکرد مدیران سینمایی این دوره، مشخصاً در حوزه سینمای کوتاه چگونه است و فکر میکنید چقدر با شرایط ایدهآل فاصله داریم؟
برجیان: با شرایط ایدهآل که طبیعتاً همیشه فاصله داریم. اینکه چقدر مدیران در این دوره توانستهاند مفید عمل کنند هم نیاز به آمار و ارقامی دارم که من در اختیار ندارم.
نجفیمهر: فیلم آخر من نزدیک ۹۰ میلیون هزینه داشت که انجمن فقط ۲۰ میلیون تومان کمک کرد. مگر این چند درصد بودجه فیلم من است؟ در آخر هم ۷۰ درصد مالکیت فیلم برای انجمن میشود! درست است پولی نمیگیرد اما این چه حمایتی است؟ نجفی مهر: مسأله این است که ما فیلمساز مستقلیم و وابستگی به دولت نداریم. برایمان هیچ فرقی ندارد چه کسی میرود و چه کسی میآید.
برجیان: بچههای که با انجمن سینمای جوان کار میکنند باید در این زمینه نظر بدهند.
نجفی مهر: آن بودجه هم همیشه بوده. شاید برخی سیاستهای کلی در زمینه تخصیص بودجه تغییر کند اما اصل حمایت همیشه بوده و هست. مگر میزان این حمایتها چقدر است؟ فیلم آخر من نزدیک ۹۰ میلیون هزینه داشت که انجمن فقط ۲۰ میلیون تومان کمک کرد. مگر این چند درصد بودجه فیلم من است؟ در آخر هم ۷۰ درصد مالکیت فیلم برای انجمن میشود! درست است پولی نمیگیرد اما این چه حمایتی است؟ همین بودجه به چند درصد از فیلمسازان تعلق میگیرد؟ به همین دلایل در عمل ما خودمان هستیم و خودمان، وابسته به هیچ نهاد دولتی هم نیستیم.
* این استقلال ناظر به همه فیلمسازان سینمای کوتاه است یا تنها گروهی که با بودجه شخصی فیلم میسازند را مدنظر دارید؟
نجفی مهر: قطعاً همه بچههای سینمای کوتاه خودشان کار میکنند. مگر چند فیلم کوتاه داریم که سفارشی ساخته شوند و بودجه به آنها تعلق بگیرد؟
* خب بالاخره همیشه بحث «نورچشمیها» در زمینه حمایت از سینمای کوتاه از سوی برخی فعالان این حوزه مطرح بوده و هست.
نجفی مهری: این توهمی است که همواره وجود دارد و همواره شما میتوانید فکر کنید که گروهی هستند که بهصورت ویژه بودجه میگیرند. این گروه نورچشمی چه کسانی هستند؟ بله ارگانهایی مانند خانه داستانی داریم اما مگر چند فیلم از این دست داریم؟ فیلمهای شاخص این نهادها و ارگانها تا به امروز کدام بوده است؟ اگر کسی آمده است که بودجه بگیرد و فیلمی بسازد و برایش مهم نباشد چه میسازد، بله او میتواند نگران باشد! کدام فیلم شاخص را در سالهای اخیر داشتهایم که بخواهیم بگوییم با بودجه ۲۰۰ میلیونی فلان ارگان ساخته شده است؟
اینکه بخواهیم همیشه شاکی باشیم که بودجهها به ما نمیرسد، درست نیست. انجمن سینمای جوانان هم دو سه سال است که همه چیزش شفاف شده و شما میتوانید برای دریافت حمایت، چه پیش از تولید و چه پس از تولید، بهصورت اینترنتی فرم تقاضا پرکنید. همین امروز میتوانید بروید و ببیند من محسن نجفی مهری چند فیلم تا به امروز ثبت کردهام و با حمایت چند فیلمم موافقت شده است. حتی در پایان هر سال مشخص است که هر فردی چقدر بودجه گرفته است.
اگر شما فیلمنامهای ثبت کنی و تصویب نشود که نمیتوانی آن را گردن کسی بیندازی. سلیقه همه جا وجود دارد و میتوان به آن معترض شد اما نمیتوان کلی گویی کرد و گفت چرا به دیگران بودجه میدهند و به ما نمیدهند.
صادقی: من هنرجوی دهه ۸۰ سینمای جوان هستم. زمانی که ما کار میکردیم، حوزه هنری و مرکز گسترش هم در زمینه فیلم کوتاه فعال بودند. خیلی از بچههای سینمای بلند وقتی دو سه کار با انجمن میساختند و اعتباری کسب میکردند، سراغ مرکز گسترش میرفتند و در سطح یک پروژه سینمایی کار میگرفتند. خیلی از بچهها در این دوره وارد سینمای بلند شدند. نوبت به ما که رسید حوزه هنری بهصورت خاص روی فیلم بلند متمرکز شد و مرکز گسترش هم حمایت از سینمای داستانی را متوقف کرد. انجمن سینمای جوانان فقط باقی ماند. سینمای جوانان هم فرازونشیبهایی را طی کرد. در مقطعی واقعاً نورچشمیهایی هم داشت که باعث میشد به خیلی از ماها کار نرسد. امروز اما فضای سینمای کوتاه از لحاظ حمایتی بهتر شده است. امروز هم سازمان اوج حمایت میکند، هم انجمن سینمای جوان حمایت میکند و هم چند سازمان و نهاد در این زمینه بودجه حمایتی دارند.
حمایتها بهتر شده اما هنوز آنگونه که باید و شاید نیست. شاید به نظر برسد ما فیلمکوتاهیها همیشه در حال غر زدن هستیم اما اینها واقعیت است. ما همه فیلمسازان مستقل هستیم. خودمان کارمان را ساختهایم و برایش تبلیغ کردهایم اما اینگونه نیست که حمایتی هم وجود نداشته باشد، کسی که بخواهد با حمایت فیلم بسازد، مراکز متعددی هستند.
* برخلاف این حمایت ناچیز اما سینمای کوتاه همواره حضور بسیار خوبی در عرصه داخلی و بینالمللی دارد و همین حضور هم غالباً مورد تأکید و توجه همه مدیران بوده است.
صادقی: میدانید چرا؟ چون کارتابلهایشان را قطورتر میکند و عکسهای یادگاری بیشتری میتوانند بگیرند. در زمینه پخش فیلم کوتاه، حتی انجمن سینمای جوانان هم از تو حمایتی نمیکند و فقط خودت باید مدام بدوی تا به نتیجه برسی. دوستی داشتم که ۱۰۰ میلیون تومان هزینه فیلمش شد و ۱۲۰ میلیون تومان هزینه کرد برای پخش آن فیلم. یعنی به همان اندازه پخش یک فیلم میتواند هزینه داشته باشد، بعد هم که فیلم به سختی به یک رویداد بینالمللی میرود و موفق میشود، همه یادشان میآید با آن عکس یادگاری بگیرند. در پایان سال هم میگویند این تعداد فیلم در عرصه بینالمللی داشتهایم.
* اساساً رمز این موفقیت را در نبود حمایت مناسب چه میدانید، بهخصوص که سینمای کوتاه ما در عرصه بینالمللی موفقتر از سینمای بلند هم ظاهر شده و میشود.
نجفی مهر؛ یکی از دلایل این موفقیتها میتواند تعدد تولید و تعدد حضور باشد. تعداد رویدادهای فیلم کوتاه در دنیا بیشتر از سینمای بلند است و این تعدد حضور طبیعتاً شانس موفقیت را هم بالاتر میبرد.
* اما به نظر میرسد در عرصه فیلمکوتاه کمی جسورتر هم هستیم.
نجفی مهر: بالاخره در سینمای کوتاه، همه ما مستقلیم و همه چیز دست خودمان است. به همین دلیل آنچه دوست داریم را میسازیم. نمیدانم آیا امروز ممکن است فیلم کوتاه را بهصورت مستقل بسازیم؟ شخصاً هنوز فیلم بلند نساختهام و نمیدانم آیا میتوانم ایدهای که در یک فیلم کوتاه دارم را در قالب فیلم بلند بسازم یا نه.
برجیان: درباره جشنوارههای خارجی به این نکته هم توجه داشته باشید که مگر چند درصد بچههای فیلمکوتاه آثارشان را به جشنوارهها میفرستند؟ اصلاً چند درصدشان بلدند که فیلم پخش کنند. پخش فیلم خودش یک مسئله است. به خود من کاوه مظاهری حضوردر جشنوارههای بینالمللی را یاد داد. او مسیری را رفته بود که اگر من میخواستم برای آن هزینه کنم، ۵ برابر بودجه فیلمم باید هزینه میکردم. مقوله پخش، مقوله بسیار پیچیدهای است. معتقدم یک فیلم کوتاه، وقتی تمام میشود، تازه شروع میشود! بهخصوص که بهعنوان کارگردان همه کار برعهده خودمان است.
* که برخی بچههای فیلم کوتاه انرژی کم میآورند و از جایی به بعد کار را رها میکنند.
نجفی مهر: بحث کم آوردن نیست. اصلاً مگر ما پخشکننده تخصصی داریم؟ یادگیری این فرآیند زمانّبر است. پخشکننده هم داریم. من برای همین فیلم «سقف کاذب» با چهار پخشکننده جلسه هم گذاشتم اما به نتیجه نرسیدم و احساس کردم خودم کارم را انجام دهم بهتر است.
برجیان: نکته همین است که خودت باید سرآخر کارت را انجام دهی. هیچکس برای تو دل نمیسوزاند. هیچکس هم فیلمت را به همه جشنوارهها ارسال نمیکند. مگر کاوه مظاهری تجربههای خود را به چند نفر میتواند منتقل کند؟ خود من به چند نفر این مسیر را آموزش دادم اما از خیرش گذشتند!
* چرا؟
برجیان: برای اینکه بهشدت زمانبر است. کار سختی است. باید به زبان مسلط باشید. مسئله بعدی بهواسطه حضور در جشنوارهها، آشنایی با برنامهریزهای جشنوارههای دیگر است. همین برنامهریزها در گامهای بعدی شروع میکنند فیلمت را به دیگران پیشنهاد کردن. من شخصاً شناختی از برخی از این رویدادها نداشتم. شناخت این مسیر بسیار سخت و پیچیده است و به همین دلیل ۹۰ درصد فیلمسازان آن را رها میکنند.
نجفی مهر: اتفاقاً تفاوت سینمای کوتاه ایران و جهان، در زمینه تولید نیست، در همین مرحله توزیع و پخش است.
ادامه دارد...
کد خبر 5249890 زهرا منصوریمنبع: مهر
کلیدواژه: فیلم کوتاه علی تصدیقی محسن نجفی مهدی صادقی تئاتر ایران فیلم کوتاه فیلم سینمایی جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران برنامه تلویزیونی سینمای مستند شبکه دو سیما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمایشگاه نقاشی فیلم دینامیت رادیو بازیگر سینما ویروس کرونا شبکه مستند سیما انجمن سینمای جوانان بچه های فیلم کوتاه انجمن سینمای جوان همکاری با بچه سینمای کوتاه سینمای بلند بازگشت سرمایه یک فیلم کوتاه برابر شده فیلم کوتاه هم میلیون هزینه میلیون تومان حوزه فیلم هزینه تولید جشنواره ها ۱۰۰ میلیون بین المللی بر شده نجفی مهری برای فیلم فیلم بلند ۲۰ میلیون ساخت فیلم چند درصد چند فیلم پخش کنند هزینه ها فیلم ها حرفه ای دیده شد ما فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۳۲۳۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زور سرمایه به هنر نمیرسد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بخشی از سخنان نایبرئیس هیئتمدیره نماوا درباره اهالی سینماست که در چند روز گذشته واکنشهای بسیاری در پی داشت. اظهاراتی که پس از واکنش تعدادی از اهالی سینما با پاسخ و عذرخواهی روابط عمومی این پلتفرم همراه بود. اما این پاسخ، جواب قانعکنندهای برای اهالی سینما نیست. در این میان واکنش گسترده صنوف خانه سینما به این اظهارنظر توجهبرانگیز شد و هرکدام در بیانیههایی جداگانه خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و روابط عمومی خانه سینما هم اعلام کرد هیئترئیسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان این پلتفرم را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد. اما به همین بهانه با همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما، نگاهی کلانتر به گسترش پلتفرمها داشتیم و میزان دغدغهمندی آنها در حوزه فرهنگ را واکاوی کردیم و در ادامه شرایط حضور هنرمندان در پلتفرمها را بررسی کردیم که آیا در شرایطی که سینما در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، این پلتفرمها هستند که در اولویت فعالان سینما قرار گرفتهاند؟ گفتوگوی روزنامه شرق را در ادامه میخوانید:
چند روزی است صحبت درباره اظهارات نامناسب یکی از مدیران ارشد یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی واکنشهای زیادی بین اهالی سینما داشته، فارغ از جنس ادبیات مطرحشده که حتما جای نقد دارد، بد نیست به این بهانه نگاهی به گستردگی شبکه نمایش خانگی و اقبال به این پلتفرم بین اهالی سینما و مخاطبانش داشته باشیم. پلتفرمها همزمان با دوران کرونا در ایران به سرعت میان مخاطبان فراگیر شدند و هنرمندان زیادی جذب کار در این حوزه شدند. فکر میکنید این مدیوم مسیر درستی را در این چند سال طی کرده است؟
ابتدا باید اشاره کنم باورم این است که حرفهای این مدیر محترم شاید عامدانه نبوده. شاید روی بیان کلماتش دقت نکرده است. نمیخواهم قضاوتی داشته باشم و ماجرا را صفر یا صد ببینم. انتظار همه ما این است، افرادی که در این سطح مدیریتی قرار میگیرند و در هیئتمدیره یک پلتفرم عظیم هستند، کافی بود اشاره کنند که بعضی از تهیهکنندگان یا بازیگران به تعهدشان یا اخلاقیات پایبند نیستند. در این صورت نهتنها کسی ایرادی نمیگرفت، بلکه تأیید هم میکرد. تصور ما هم این نیست که جامعه منزهی هستیم. جامعه سینما مثل تمام مشاغل دیگر طبعا ضعفها یا قوتهایی دارد. من هم خیلی خوب میدانم برخی از دوستان تهیهکننده یا بازیگر ما در ارتباط با پلتفرمها بدرفتاریها یا بداخلاقیهایی داشتهاند و این حق طبیعی یک مدیر است که از این ماجرا گلهمند باشد. همینطور که ممکن است برخی از دوستان ما هم وقتی پای پول وسط میآید هرکاری بکنند. ولی وقتی این جملات به همه اهالی سینما تسری پیدا میکند، دیگر مورد صنفی است و باید شأن حرفهمان را در نظر بگیریم و موظف هستیم از آن دفاع کنیم. صنوف و هیئتمدیره خانه سینما همگی به این ماجرا واکنش نشان دادند و این حرفها بار حقوقی داشت.
البته مجموعه نماوا عذرخواهی کرد. خودم در چند سال گذشته تنها پلتفرمی که با آن کار کردم نماوا بوده و مشخصا از مدیریت نماوا آقای میرطاووسی جز رفتار محترمانه چیز دیگری ندیدم وگرنه مجدد با این پلتفرم کار نمیکردم. این نبوده که من با این پلتفرم پدرکشتگی داشته باشم و از این جهت واکنشی نشان بدهم. اما واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و ویاودیهاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همینطور روز به روز به تعدادشان اضافه میشود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرمها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته میشود و تعدادی از اعضا در آن کار میکنند، اما حجم کاریای که این پلتفرمها برای اهالی سینما ایجاد میکنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست. در دو سال کرونا اگر پلتفرمها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا میکردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرمها بودند که سریال میساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۴ سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایهها به این عرصه استقبال کنیم. بهشخصه وقتی متوجه میشوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرمها اضافه میشود، خوشحال میشوم. میدانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود. میدانیم که سرمایه، قدرت میآورد و قدرت سرمایه آنقدر زیاد است که برخی فکر میکنند میتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید این را در نظر گرفت که این قدرت سرمایه در عرصه فرهنگ و هنر بدون تعامل با اهالی فرهنگ و هنر موفق نخواهد بود و قطعا در این رودررویی سرمایه شکست میخورد. همینطورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست میدهد و اگر هنرمندانی که میتوانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق میتواند دقیقا برای پلتفرمها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری میکنند، قطعا اشتباه بزرگی میکنند. واقعیت هم این است که تا به امروز چنین رفتارهایی از مدیران پلتفرمها ندیده بودیم. ممکن است در ذهنیتشان این باور وجود داشته، اما حداقل به این شکل بیان نشده بود. عذرخواهی و پوزشخواهی نماوا را در آن بیانیه به فال نیک میگیرم. یعنی فکر میکنم خود دوستان هم در مجموعه مدیریتی آنجا این نگاه را قبول ندارند و نمیپسندند. ظاهرا منظورشان یک پروژه بوده، ولی من فکر میکنم هیجانزده شدهاند و همه ما را به یک چوب زدهاند و طبیعی هم بود چنین واکنشهایی را از سمت هنرمندان در پی داشته باشد.
در بین صحبتها به وضعیت نابسامان سینما اشاره کردید. میدانیم که دستکم در دو سال گذشته رونق گیشه سینما تنها با تعداد اندکی فیلم آن هم از جنس کمدی اتفاق افتاد و در این شرایط بسیاری از اهالی سینما تمایلی به حضور در این عرصه ندارند و بخشی از این دلزدگی، ظاهرا تکصدایی یا واگذاری عرصه به ساخت فیلمهای کمدی در سینماست.
صحبتکردن درباره سینما با صحبتهایی که شما اشاره کردید کمی پیچیده است. ما در دو سال گذشته و مشخصا سال گذشته از جهت گیشه رونق خوبی را تجربه کردیم. اما این رونق محصول نهایتا پنج فیلم بود. صاحبان سالنهای سینما خوشحال هستند، چون در واقع توانستند ضرر دوران کرونا را جبران کنند و این تعداد فیلم کمدی برای آنها سودده هم بوده است. اما پنج فیلم کلیت سینما نیست. ما نمیتوانیم خوشحال باشیم که چهار فیلم ۸۰۰ میلیارد فروختهاند و در کنارش مثلا ۵۰ تا فیلم روی هم ۲۰۰ میلیارد فروختهاند. این یعنی ضرر سینما. بحثم فقط فیلم اجتماعی نیست. فیلمهای عاشقانه، پلیسی، معمایی را هم از دست دادیم. از ژانرهای دیگر غافل شدیم.
البته بخشی از انتقادها از سمت فیلمسازان در یکی، دو سال گذشته بهدلیل ندادن پروانه ساخت به فیلمهای اجتماعی است.
اینجا نمیتوانیم یک جا را مقصر بدانیم و بگوییم که اگر اینجا درست رفتار میکرد، همهچیز درست پیش میرفت. اگر بگوییم شورای پروانه ساخت سختگیری میکند، جواب آنها هم این است که کدام کارگردان نامی ما فیلمنامه داده و ما رد کردهایم؟ موضوع اینجاست که فیلمنامهای ارائه نمیشود. باید بررسی کنیم چرا فیلمنامه به شورای پروانه ساخت ارائه نمیشود؟ از طرف دیگر، هزینه تولید فیلم به شدت بالا رفته است. یک فیلم با کمترین هزینه در شرایط فعلی، حداقل ۲۵ میلیارد تومان هزینه دارد و این یعنی۷۰، ۸۰ میلیارد تومان فروش برای اینکه بتواند به پولش برسد. تنها فیلمهایی که فروش بالای نوروز را به خودشان اختصاص دادند، فیلمهای کمدی بودند. فیلمهایی در ژانرهای دیگر مثل «بیبدن» یا «مست عشق» با وجود اینکه مخاطب دارند، بعید میدانم به فروش فیلم «تمساح خونی» برسند و اگر فیلمهای دیگر در گیشه پاسخگو نیستند، به این دلیل است که هزینه تولید بالا رفته. این هزینه تولید چطور بالا رفته است؟ یک بخش از آن شرایط کشور است و تورم وحشتناکی که بهخاطر آن همه چیز بالا رفته. دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرمها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله میکنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند. یک بار تلویزیون سالها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرمها این کار را انجام دادند و هزینهها را در سینما بالا بردند. بازیگران در سریال حیرتانگیز دستمزد میگیرند و طبیعتا برای یک فیلم سینمایی پرداخت رقمهای بالا به بازیگران ممکن نیست. اما موضوع مهم این است که تحولاتی در کشور اتفاق افتاده که این تحولات جامعه ما را ۱۰ پله جلو برده است. خیلی از فیلمسازان ما دچار سردرگمی هستند. فیلمنامهای که دو سال پیش برای آنها جذاب بوده، امروز حس میکنند موضوعیت ندارد. جامعه آنچنان دچار تحول شده که عملا فیلمسازان را سردرگم کرده است. اگر بسیاری از فیلمسازان ما فیلمنامه به شورای پروانه ساخت نمیدهند، به این دلیل است که نمیدانند باید چه کار کنند. اگر نتوانیم توقع فرهنگی مردم را برآورده کنیم، شکست میخوریم. نمیدانیم چه چیزی بسازیم که پاسخگوی زمانه ما باشد و این یک معضل دیگر است.
پس فکر نمیکنید در این شرایط پلتفرمها در مقابل سینما ایستادهاند.
من معتقد نیستم سینما در مقابل پلتفرمها از بین رفته است. سینما تبدیل میشود به یک مراسم. تبدیل میشود به یک ضیافت. فردی که از خانه بیرون میآید و هزینه میکند و سینما را انتخاب میکند، تمایل به دیدن فیلم مفرح در سینما دارد. در شرایطی که حال روحی و اجتماعی مردم خوب نیست و مرتب داریم با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم، مخاطب سینما این زمان را برای دیدن فیلم کمدی صرف میکند. برای اینکه دو ساعت حواس مخاطب به چیز دیگری غیر از مشکلاتی که روزمره با آن دست و پنجه نرم میکند پرت شود.
حالا اگر همین دو ساعت، دردهای خودش را در فیلم هم ببیند قطعا سینما برایش وسوسهانگیز نیست. ما قبلا هم این وضعیت را داشتیم. هر وقت شرایط روحی و روانی جامعه خوب بوده فیلمهای اجتماعی خیلی خوب پاسخ داده و درست در شرایطی که وضع روحی جامعه بد است اتفاقا فیلمهای اجتماعی جواب نمیدهد. اصلا باور نمیکنم که این فیلمهای کمدی ما باعث شده فیلمهای اجتماعی فروش نرود. فیلمهای جدی ما در غیاب فیلمهای کمدی همینقدر فروش میرود. چون اساسا تمایل برای دیدن آن فیلمها وجود ندارد. واقعیت این است سال گذشته فیلمهایی که در جشنواره دیدم یک شکست سنگین برای فیلمهای جدی خواهد بود. نمونهاش را در هفت، هشت فیلمی که در عید اکران شد دیدیم. به جز فیلم «تمساح خونی» و «بیبدن» باقی فروشها شکست خوردهاند. نمیتوانم بگویم این میان مقصر «تمساح خونی» است. امسال هم تا آخر سال هفت، هشت فیلم کمدی داریم که سالنداران از فروش این فیلمها راضی خواهند بود. اما این کلیت سینما نیست. کلیت سینما در معرض خطر است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900027