ضرورت انجام اصلاحات در اقتصاد ایران
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۴۲۰۲۵
مهدی عسلی اقتصاددان در روزنامه شرق نوشت: با تغییر دولتها گمانهزنیها درباره سیاستهای اقتصادی دولت جدید بالا میگیرد؛ بهویژه اگر وضعیت نامطلوب اقتصاد انتظارات زیادی برای دخالت دولت جدید برای بهبود شرایط ایجاد کرده باشد. در کشوری مانند ایران که سهم بخش عمومی در اقتصاد بالا بوده و عدم تعادلهای بزرگی هم در آن پدید آمده است، تغییر سیاستها میتواند تأثیرات دامنهداری بر سرمایهگذاری، تولید و مصرف بگذارد؛ بنابراین طبیعی است که مردم، اعم از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و نیز کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی این موضوع را با علاقه و حتی نگرانی دنبال کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه به این نگرانیها دامن میزند، تشتت آرا بین کارشناسان و تصمیمگیرندگان و فقدان برنامه روشنی برای خروج از بحران اقتصادی موجود است. بهطور کلی برای هر جامعهای دو هدف عمده اقتصادی را میتوان در نظر گرفت: (۱) رشد مستمر تولید و درآمد واقعی و (۲) توزیع عادلانهتر درآمدها.
اگر توجه شود میبینیم اینها در واقع اهداف کلی اعلامشده تمام دولتهای قبلی در کشور بوده و انتظار میرود در دولتهای آینده هم همینطور باشد، بههمیندلیل لازم است دلایل عدم تحقق این هدفها در گذشته بررسی شود؛ چون میتواند به نتیجهبخشبودن تلاشها در آینده کمک کند و آشفتگیها را کاهش دهد.
سؤالی که پیش میآید این است که چرا این هدفها تحقق نیافته و اقتصاد دچار وضع بحرانی فعلی شده است؟ افراد بسته به موقعیت، تجربه کاری و دانش و آگاهیهایی که از مسائل اقتصادی -اجتماعی دارند دلایل مختلفی برای این عدم موفقیت اقامه میکنند.
از تأثیر تحریمهای بینالمللی و بیثباتی سیاسی تا راهبردها و سیاستهای غلط اقتصادی تا سوءمدیریتها و فقدان مهارتها و تخصصهای لازم نزد مسئولان تا فساد مالی و اداری و موارد دیگر که هریک حاوی نکات تأملبرانگیزی است، اما تصویری کامل از دلایل این شکست ارائه نمیکند؛ بنابراین بهتر است ابتدا تصویری کلیتر از وضعیت داشته باشیم و بعد در موضوع مورد بحث دقیقتر شویم. شاید بتوان تمام دلایل عدم موفقیت کشور در توسعه اقتصادی و توزیع عادلانهتر درآمدها را در این دو جمله خلاصه کرد:
الف- در چهار دهه گذشته فقدان «محیط مناسب کسبوکار» مانع تحقق انباشت منظم سرمایه، بهبود بهرهوری عوامل و بسط ظرفیتهای تولید و رشد درآمد واقعی در کشور شده است.
ب- شکست دولتها در اجرای یک برنامه همهجانبه و حسابشده فقرزدایی و توزیع عادلانهتر درآمدها موجب بروز شکاف و نابرابری فزاینده درآمدها، (بین خانوارها و نیز در میان مناطق جغرافیایی کشور)، شده است.
ما در اینجا تنها به مورد اول میپردازیم، زیرا بحث پیرامون مورد دوم خارج از حوصله این مختصر است. در دهههای اخیر ادبیات وسیعی در شرح و بسط مفهوم «محیط کسبوکار» پدید آمده و ارتباط آن با رشد و توسعه اقتصادی کشورها مورد بررسی قرار گرفته است.
سازمانهای بینالمللی مانند بانک جهانی نیز گزارشهای منظمی از شاخصهای محیط کسبوکار در کشورهای دنیا ارائه دادهاند؛ برای مثال در گزارش سال ۲۰۲۰ بانک جهانی تحت عنوان «انجام کسبوکار؛ مقایسه مقررات کسبوکار در ۱۹۰ اقتصاد» ردهبندی کلی ایران در «آسانی انجام کسبوکار» در مقایسه با چند کشور تازهتوسعهیافته یا درحالتوسعه در جدول داخل متن به آن اشاره شده است.
واضح است که وضعیت کشور ما از نظر شاخصهای محیط کسبوکار بههیچوجه مطلوب نیست. وضع ما نهتنها با کره جنوبی یا امارات متحده عربی بلکه با عربستان سعودی و ترکیه هم قابل مقایسه نیست و به مرور حتی بدتر هم شده است؛ بنابراین عجیب نیست که توسعه اقتصادی ما نیز از این کشورها عقب مانده و سالهای متمادی رشد سرمایهگذاری و تولید در کشور منفی شده و خانوارهای بیشتری زیر خط فقر قرار گیرند.
در ادبیات موضوع «محیط کسبوکار» را تحت تأثیر مؤلفههای زیر دانستهاند:
سیاستهای اقتصادی محیط اجتماعی روابط سیاسی نهادهای حقوقی و قانونی مناسبات علمی و فناوری در داخل و در سطح جهانی.از اینجا دو نکته معلوم میشود؛ اولا همه نیروهای سیاسی-اجتماعی باید برای توسعه همهجانبه کشور بسیج شوند و دستگاه اجرائی یا دستگاههای دیگر به تنهایی قادر نیستند کشورها را در مسیر رشد و توسعه اقتصادی-اجتماعی بلندمدت قرار دهند و رفع موانع تولید و جهش اقتصادی در دورهای طولانی بدون اصلاحات واقعی در:
سیاستهای اقتصادی شامل اتخاذ و اجرای سیاستهای پولی و مالی صحیح، رفع موارد شکست بازار و سازگاری نهادهای ناظر بر فعالیتهای اقتصادی محیط سیاسی شامل تنشزدایی از روابط بینالملل و توسعه آزادیهای سیاسی و تحزب واقعی در کشور نهادهای حقوقی و قانونی شامل ایجاد و فعالیت دستگاه قانونگذاری کارآمد و مایل به توسعه اقتصادی و دستگاه قضائی سالم و مستقل برای مبارزه واقعی با فساد مالی-اداری محیط اجتماعی مناسب برای توسعه مؤسسات و نهادهای مدنی مردمنهاد و رسانههای منتقد حاکمیت برای مبارزه با فساد و ناکارایی سیستم مدیریتی و اداره کشور روابط علمی و فناوری با مراکز علمی و فناوری جهانامکانپذیر نیست. ثانیا موفقیت کشورهایی مانند کره جنوبی برای رسیدن به این درجه از پیشرفت و توسعه اقتصادی اتفاقی نبوده، بلکه حاصل اتخاذ راهبرد صحیح توسعه و دهههای متمادی کار سخت و هوشمندانه و اجرای برنامههای همهجانبه اصلاح محیط کسبوکار در آن کشور بوده است.
از پروفسور رونالد کوز، اقتصاددان بزرگ و برنده جایزه نوبل سال ۱۹۹۱، نقل شده است «در جامعهای که به دزدی و راهزنی جایزه میدهند، گروههایی برای غارت و راهزنی و در جامعهای که به ابداع و اختراع و سازندگی پاداش میدهند، سازمانهایی برای ابداع و نوآوری و سازندگی ایجاد میشود».
شاید بتوان گفت هم در کشور ما و نیز کشورهایی مانند الجزایر، عراق و ونزوئلا و هم در کره جنوبی و کشورهایی مانند نیوزیلند، سنگاپور و دانمارک که بالاترین ردههای محیط کسبوکار در سطح جهانی را داشتهاند، در واقع به توصیه پروفسور رونالد کوز عمل شده.
اما متأسفانه برای ما در دو جهت مخالف؛ بنابراین با یادآوری شکاف شگرفی که بین اقتصاد ما با اقتصادهایی مانند کره جنوبی (که زمانی در حد اقتصاد ما بود) و حتی ترکیه (که زمانی کوچکتر از اقتصاد ما بود) به وجود آمده و زمان و فرصتهایی که از دست میرود (خروج سرمایه انسانی از کشور، تخریب محیط زیست و احتمال بیمشتریماندن منابع هیدروکربنی کشور در سالهای آینده بهدلیل سقوط تقاضا برای سوختهای فسیلی...)، اشاره میکنیم که قراردادن اقتصاد ایران روی ریل رشد و توسعه بلندمدت مستلزم اجرای برنامهای همهجانبه و حسابشده است.
این برنامه اولا باید شامل اصلاحاتی در تمام مؤلفههای یادشده در بالا بهویژه تنشزدایی در روابط بینالملل برای کاهش هزینههای بالای مخاطرات سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی در کشور باشد و ثانیا از پشتیبانی و حمایت تمام هیئت حاکمه و مراکز قدرت و نه صرفا دستگاه اجرائی برخوردار باشد. در غیر این صورت اصلاحات مقطعی در سیاستهای پولی، مالی، اعتباری، تثبیت اداری قیمتها و... کارساز نخواهد بود، زیرا در تمام ۴۰ سال گذشته این سیاستها با ناکارایی اجرا شده و اعتماد مردم به سیستم سیاسی-مدیریتی کشور را از بین بردهاند.
نکته پایانی آنکه مواردی که به آنها اشاره شد، اصطلاحات ساده و آسانی نیستند و صرف پذیرفتن ضرورت این اصلاحات آنها را عملی نمیکند. علاوه بر برنامههای حسابشده، برنامههای عملیاتی و سازماندهی هوشمندانهای برای اجرای آنها لازم است. در تأثیر سیاستهای اقتصادی بر توسعه اقتصادی باید توجه کرد که اصلاح این سیاستها در خلأ عمل نمیکند، بلکه از طریق بهبود شرایط کسبوکار موجب تخصیص بهتر منابع، افزایش سرمایهگذاری و بهرهوری عوامل تولید و رشد و توسعه اقتصادی میشود.
میتوان نشان داد که اصلاح سیاستهای اقتصادی برای رشد بلندمدت ظرفیتهای تولید مستلزم رفع و حل سه معضل یا بهاصطلاح «شکست» است: شکست بازار (Market Failure)، شکست دولت (Government Failure) و شکست یا ناسازگاری نهادهای ناظر بر فعالیت اقتصادی (Institutional Failure or Institutional Mismatch). اینها اصطلاحاتی آشنا برای دانشجویان علم اقتصاد هستند و ما نمیتوانیم در اینجا به جزئیات آنها بپردازیم.
تنها اشاره میکنیم که عنصر کلیدی در اینجا دولت (به معنی کلیت هیئت حاکمه) است. اگر به این اصلاحات توجه داشته باشد و با عزمی راسخ بهدنبال آن برود، شاید نوری در انتهای تونل به چشم بخورد، در غیر این صورت ممکن است خیلی زود دیر شود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اقتصاد ایران رشد اقتصادی اصلاحات اقتصادی سیاست های اقتصادی توسعه اقتصادی محیط کسب وکار سرمایه گذاری رشد و توسعه کسب وکار هایی مانند کره جنوبی همه جانبه سیاست ها کشور ها دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۴۲۰۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توانایی ایران در وصل شدن گذر جنوب شرق به اروپای شرقی
تین نیوز
ایران در حالی حدود ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی که حدود ۴۰ درصد از مرز کشور را تشکیل می دهد، کشوری دریایی محسوب می شود که سهم دریا از تولید ناخالص داخلی بسیار پایین و در حد ۲ درصد است.
به گزارش تین نیوز به نقل از اقتصادآنلاین، ایران با برخورداری از ۱۹۰ هزار کیلومترمربع گستره دریایی و حدود ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی که حدود ۴۰ درصد از مرز کشور را تشکیل می دهد، کشوری دریایی محسوب می شود و از دو سوی شمال و جنوب به دریا دسترسی دارد اما از نظر بهره برداری از این نعمت خدادادی در رتبه های آخر جهان قرار دارد.
طبق آمارهای منتشر شده بین المللی هم اکنون در اکثر کشورها، سهم حوزه دریا در تولید ناخالص ملی کمتر از ۱۰ درصد نیست که این رقم در کشورهای ساحلی پیشرفته مانند بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و حتی آسیا به ۵۰ درصد هم می رسد. اما آمارهای استخراج شده نشان می دهد این سهم در ایران کمتر از ۲ درصد است.
مناطق ساحلی بستر فعالیت های عظیم اقتصادی و اجتماعی به شمار می رود، بگونه ای که حدود دو سوم جمعیت جهان در محدوده ۶۰ کیلومتری حاشیه دریاها استقرار یافته اند و بیش از ۸۰ درصد از شهرهای بزرگ جهان که امروزه به عنوان قطب های تجاری شناخته می شوند، در مناطق ساحلی قرار دارند.
اقتصاد دریا محور که در اصطلاح جهانی به آن اقتصاد آبی گفته می شود، در واقع استفاده پایدار از منابع و گستره های آبی اعم از اقیانوس ها، دریاها، دریاچه ها سواحل و جزایر، برای رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت و ایجاد مشاغل است.
به دلیل وجود ظرفیت های عظیم دریایی کشور، رهبر معظم انقلاب در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست های کلی توسعه دریا محور را برای اقدام به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند.
بهروز آقایی مدیر کل سابق بنادر و دریانوردی استان خوزستان در پاسخ به این پرسش که چرا در اقتصاد دریا محور تا این حد ضعف داریم و چه اقداماتی باید انجام داد تا مسیر را هموار کرد؟ گفت: مقام معظم رهبری در سال ۸۲ و ۸۳ در خصوص اقتصاد دریا اعلام کردند که هر زمان که به دریا رسیدیم متوقف شدیم و این صحبت کاملا تخصصی و درست است. در حال حاضر وضعیت نسبت به سنوات گذشته بهتر شده است.
در برنامه هفتم توسعه اقتصاد دریا محور پررنگ تر دیده شده استمدیر کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان در پاسخ به این سوال که آیا راهکاری در این خصوص می توان برای تسریع در نتیجه ارائه کرد؟ گفت: به هر حال یک سری از اقدامات می تواند کمک حال باشد. در حوزه ترانزیت می توانیم یک سری هم افزایی با همه ارگان ها ایجاد کنیم. یک سری اختیارات هم می توان در خصوص نظام تعرفه ای اگر بیشتر باشد به سازمان بنادر و دریانوردی تا شاید وضعیت بهتر شود.
گفت: در برنامه هفتم توسعه اقتصاد دریا محور پررنگ تر دیده شده است اما نیاز است که یک سری اقدامات بزرگتر را در حوزه اقتصاد دریا محور و در برنامه هفتم توسعه دید. مثل نیروی انسانی و توسعه فیزیکی و توسعه غیر فیزیکی نیاز است که پررنگ تر دیده شود.
کارشناسان بر این باور هستند که ایران در منطقه ای قرار دارد که می تواند گذر جنوب شرق را به اروپای شرقی از طریق ترکیه وصل کند. کشورهای منطقه زیرساخت خود را توسعه داده اند پس ما نیز باید روابط تجاری خود را به دلیل قرار گرفتن در بهترین ظرفیت به لحاظ جغرافیایی و ژئوپلتیک باید افزایش دهیم. هر چند معتقد هستم که برای گسترش روابط بین الملل در حوزه اقتصاد از زنجیره ما خارج است.
ایران گذر جنوب شرق را به اروپای شرقی را کاملا می تواند از طریق ترکیه وصل کندبهنوش موسوی رئیس اداره سرمایه گذاری بندر امام خمینی (ره) در این خصوص می گوید: ایران در نقطه ای قرار دارد که گذر جنوب شرق را به اروپای شرقی را کاملا می تواند از طریق ترکیه وصل کند. با این حساب ظرفیت ها و پتانسیل ها موجود است. پس این یک تلاشی را می طلبد که همه این زنجیره با هم کمک کنند که ما بتوانیم سهم بیشتری را از اقتصاد دریا محور در منطقه داشته باشیم.
او می گوید: کشورهای منطقه زیرساخت خود را توسعه داده اند پس ما نیز باید روابط تجاری خود را به دلیل قرار گرفتن در بهترین ظرفیت به لحاظ جغرافیایی و ژئوپلتیک باید افزایش دهیم. هر چند معتقد هستم که برای گسترش روابط بین الملل در حوزه اقتصاد از زنجیره ما خارج است.
به گفته مقامات مسئول سازمان بنادر و دریانوردی در برنامه هفتم به دو موضوع اقتصاد دریا و ترانزیت تاکید شده، می توان با قاطعیت گفت که هر چقدر در این دو بخش سرمایه گذاری صورت بگیرد، هزینه ها در این دو حوزه بعد از مدتی برگشت داده می شود.
نظام مسائل در حوزه اقتصاد دریا را احصا و فرصت های پیشران را جدی بگیریممحمدمهدی سالاری رئیس دبیرخانه شورای عالی صنایع دریایی با بیان اینکه ۱۵ حوزه تخصصی در زمینه زیست بوم کسب و کارهای دریای احصا شده است، می گوید: سهم اقتصاد دریا در اقتصاد کلان کشور کم است و باید نظام مسائل در حوزه اقتصاد دریا را احصا و فرصت های پیشران را جدی بگیریم.
او معتقد است حال اگر می خواهیم توسعه دریا محور در کشور رخ دهد باید تلاش کنیم این زنجیره های ارزش رشد کند. متاسفانه نسبت به این حوزه توجه مناسبی نشده و سهم ما از اقتصاد جهانی بسیار کم و اقتصاد دریا در اقتصاد کلان کشور نیز سهم کمی دارد.
کسب و کارها در حوزه اقتصاد دیجیتال در حوزه اقتصاد دریا غایب هستندسالاری با بیان اینکه کسب وکارهای ما در حوزه اقتصاد دیجیتال در حوزه اقتصاد دریا غایب هستند، گفت: توسعه زیرساخت گردشگری، شیلات و خدمات دریایی، توسعه فناوری های دریایی، سامانه پرداخت اینترنتی و سامانه های اعتباری، تامین و توزیع کالاهای دریایی، ساخت و خرید شناور و رزرواسیون گردشگری از جمله حوزه های اولویت دار برای سرمایه گذاری در اقتصاد دریا هستند.
مهم ترین حوزه ها در اقتصاد دریا حمل و نقل دریایی، توسعه بنادر، شیلات، کشتیرانی، مجموعه های کشتی سازی و صنایع مرتبط با آن ها و همچنین استقرار جمعیت به طور پایدار در حاشیه سواحل و دریاها است که توجه به ابعاد مختلف آن ها در نهایت موجب افزایش اشتغال زایی در این حوزه می شود که منافع بسیاری را برای کشور در پی دارد.
در شاخص های اقتصاد دریا یک شغل مستقیم چهار شغل غیرمستقیم ایجاد می کنددر شاخص های اقتصاد دریا در صورتی که یک شغل مستقیم ایجاد شود در کنار آن چهار شغل غیرمستقیم ایجاد می شود. این در مقایسه با صنایع دیگر و حوزه خدماتی نشان از توان بالای اقتصاد دریا در اشتغال زایی و رشد اقتصادی است.
به نظر می رسد با توجه به حجم گسترده صادرات و واردات کالا، توسعه بنادر به عنوان دروازه های ارتباطی کشور در راستای توسعه دریا محور، امری الزامی است بنابراین ضرورت توجه ویژه به اقتصاد دریا محور در برنامه هفتم توسعه بیش از پیش ضرورت دارد.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید