۴ دهه با عمو قناد
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۵۰۵۲۱
عمو قنادی به وسعت خانوادهبزرگ ایران كه حدود چهار دهه است عموی بچههای ایران است. مجیدقناد كه سالهاست برای مخاطبان كودك و نوجوان برنامه اجرا و تهیه میكند و میسازد و این اواخر آیتم «بیدار شو» در برنامه «صبح بخیر ایران» را هم اجرا میكرد، نوروز امسال با برنامه تركیبی «لوبیا فردا زود بیا» میزبان مخاطبان شبكه آموزش بود كه به دلیل استقبال بچهها تولید و پخش آن ادامه پیدا كرد كه هر هفته روزهای جمعه ساعت ۱۱ صبح عمو قناد از طریق این برنامه با بچههای دهه ۸۰ و ۹۰ در ارتباط است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استودیویی شاد در مجموعه تكتا
مجموعه تكتا شامل استودیوهای مختلفی است كه برخی برنامههای تلویزیونی در آنجا ضبط میشود. یكی از این برنامهها «لوبیا فردا زود بیا»ی شبكه آموزش است كه گروه از سال گذشته در یكی از استودیوهای این مجموعه مستقر شدهاند و برنامه ضبط میكنند. پس از هماهنگی با حراست این مجموعه باید تا انتهای خیابان را طی كنیم تا به استودیوها برسیم. خودروی واحد سیار معمولا مقابل استودیوهای برنامهها مستقر میشود، بهترین نشانی برای یافتن لوكیشن این برنامه است. چادر سیاه ضخیمی مقابل در سوله كشیده شده و صدای موسیقی برنامه شنیده میشود. با احتیاط و بدون سر و صدا وارد میشویم.
از همان بدو ورود با دكور شاد و رنگارنگ و بادكنكهای زیبایی مواجه میشویم كه ما را با خود به دنیای كودكیمان میبرد. عمو قناد و بازیگران در حال ضبط یكی از آیتمهای برنامه هستند. چهار دوربین در نقاط مختلف استودیو قرار دارد كه تصویربردارها با ماسك و گوشیهایشان پشت هركدام از دوربینها ایستادهاند. میز صدا و نور هم در گوشهای از استودیو قرار دارد و همچنین مهرداد یكتا همراه كیبوردش كنار یكی از تصویربردارها مستقر شده است. روی سقف هم نورهای بسیاری قرار دارد كه همگی روشن است و فضا را در این روزهای گرم تابستانی گرمتر و غیرقابل تحملتر میكند. البته كرونا روی این پروژه هم تاثیر گذاشته و باعث شده تا از تعداد عوامل كاسته شود. با این حال همه اعضای این گروه در تلاشند تا به واسطه این برنامه لحظات شادی را برای بچهها رقم بزنند تا كمی از استرسها و نگرانیها و فشارهای عصبی این روزها كاسته شود. بازیگران این برنامه لباسهای رنگین و كلاههایی به رنگ دستمال گردنهایشان به تن دارند.
اینجا همه چیز رنگارنگ است و فضای شادی را ترسیم میكند. از پنجرههای دكور گرفته تا لباسهای بازیگران و بادكنكها همه از رنگهای شاد استفاده شدهاست. یك نمایشگر هم روی دیوار نصب شده كه عكس یك لوبیا روی آن به نمایش درآمدهاست. با ورود ما برنامه متوقف شده اما پس از سلام و احوالپرسی و خوشامدگویی مجیدقناد و همكارانش ضبط برنامه ادامه پیدا میكند.
عمو قناد شاد و پر انرژی
در این آیتم كه برای اعیاد قربان و غدیر ضبط میشود، بازیگران در حال توپ بازی هستند كه یكباره توپ به جایی برخورد كرده و صدای شكستن شنیده شده و مجید قناد از در انتهای دكور وارد میشود. قناد و بازیگران در این آیتم یك ضربالمثل را بازی میكنند. جالب اینكه صدای گربهای هم شنیده میشود كه پشت در استودیو ایستاده است. بعد از آن موسیقی شادی شنیده میشود و عمو قناد و بازیگران سرود شادی میخوانند. نوبت به بخش سؤال مسابقه میرسد كه قناد از بینندهها میپرسد. سپس مكالمه تلفنی یك بچه با مجید قناد ترتیب داده میشود. جالب اینكه همه افرادی كه در پشت صحنه این برنامه حضور دارند، با اشتیاق به تماشای آن نشستهاند و خاطرات دوران كودكیشان را تداعی میكنند. یكی از بخشهای این برنامه دعایی است كه به صورت شعر همراه با موسیقی توسط بازیگران اجرا میشود. البته آیتمها و پلانها بهصورت پراكنده ضبط میشود و پشت سر هم نیست. بنابراین آیتم خداحافظی ضبط میشود و پس از آن نوبت به درخواست عمو قناد از بچهها میرسد كه از آنها میخواهد از فعالیتهای گروه كودك استانها فیلم بگیرند و برای برنامه بفرستند تا از این طریق با بچهها در تعامل باشند. نكته جالبی كه نظر هر كسی را در این برنامه جلب میكند، انرژی و سرزندگی عمو قناد است كه با وجود گذر زمان همچنان با انگیزه و پر انرژی برای بچهها كار میكند. درست مثل دورانی كه ما مخاطب كودك برنامههایش بودیم. بهخصوص در یكی از بخشهای برنامه به همراه بازیگران درست مثل یك كودك شاد و پرانرژی مشغول بادكنك بازی و شیطنت میشوند. فضای برنامه بسیار شاد و موزیکال است و یکی از نکات مثبت برنامه همین است؛ آن هم برای بچههای امروزی که نگه داشتنشان پای تلویزیون کار بسیار مشکلی است. یکی از عوامل پشت دوربین نکتهای را به قناد یادآور میشود و به همین دلیل او و بازیگران از داخل مونیتور بخشهایی از برنامه را میبینند که نشان از دقت نظر گروه برنامهساز دارد که برای بینندههای کودکشان به راحتی از هر پلانی نمیگذرند. نکتهای که مدام نظرمان را در گزارش جلب میکرد ،حضور یک گربه مادر بود که به گفته یکی از عوامل هر روز وقت ناهار وارد لوکیشن میشود و داخل دکور برای خودش گشت میزند. حتی گاهی موقع اجرای قناد وارد میشود و او نیز از حضور این گربه، موقعیت طنز برای بچهها ایجاد میکند. در این بین یکی دو تا از بادکنکها از شدت گرمای داخل استودیو میترکند و گربه پا به فرار میگذارد اما باز هم بعد از چند دقیقه میو میوکنان وارد استودیو میشود. ضبط را متوقف میکنند و قناد سعی دارد بدون اینکه گربه آسیبی ببیند، او را از دکور خارج کند اما گربه روی سقف میرود و ناچارند با حضور او به کار خود ادامه بدهند.
آموزش همدلی به بچهها
رسول قنبری که نقش «همرنگ برف زاده» را بازی میکند از ویژگیهای این شخصیت میگوید: هر کدام از شخصیتها تقریبا مثل هم هستند و در بازی هم سعی کردهایم اتحاد و همدلی و یگرنگی را به بچهها نشان بدهیم. اما همرنگ کمی مهربانتر از بقیه است و به خاطر فیزیکی که دارد، جنب و جوش و ورجه وورجه بیشتری دارد. اما در کل یکدستی و متحد بودن ویژگی این چهار نفر است که میخواهیم به بچهها این ویژگی را یاد بدهیم که هوای همدیگر را بیشتر داشته باشند. البته من ۱۵سال است که به طور تخصصی در مهدهای کودک برای بچهها نمایش عروسکی اجرا میکنم و همین ارتباط مستقیم با بچهها باعث شده تا بتوانم از شخصیتهای هر کدام از بچهها و ادبیاتشان در بازیام استفاده کنم. ضمن اینکه بچهها معمولا وقتی با هم قهر میکنند بعد از چند دقیقه با هم آشتی و بازی میکنند و این یکی از بهترین خصوصیات بچههاست که ما هم در بازی به آنها نشان میدهیم تا برایشان باورپذیر باشد. نکته جالب این کار برای من این است که من در کودکی بیننده برنامه عمو قناد بودم. اما حالا خودم با ایشان همکار شدم.
عمو قناد عاشق بچههاست
سپهر قناد، فرزند مجی دقناد یکی دیگر از بازیگران این برنامه است. او نقش پررنگ خورشیدنژاد را بازی میکند و میگوید: پدر همیشه به من میگفت اول درس بخوان و بعد وارد این حرفه شو. من هم در زمینه کارگردانی سینما تحصیل و از سال ۸۸ کار کودک را با آهنگسازی آغاز کردم. عروسکگردانی را هم تجربه کردم و حالا هم بازیگر این برنامه هستم. فکر میکنم آموزش در اغلب برنامههای کودک وجود ندارد و فقط به تبلیغات تبدیل شده. یعنی بچهها به سمت چیزهایی میروند که بزرگترها میبینند. به همین دلیل بچهها زود بزرگ میشوند و این اصلا خوب نیست. ما در این برنامه سعی میکنیم با بچهها همراه شویم و بازی کنیم و در همین بازی کردن آموزش بدهیم. او با اشاره به خاطرات عمو قناد در دوران کودکیاش هم میگوید که او هم مخاطب برنامههای عمو قناد بوده و همین موضوع باعث شد به کار کودک علاقهمند شود «پدر درست مثل رفتاری که به عنوان عمو قناد با بچهها داشت، در خانه برای ما پدری میکرد و مهربان و با حوصله و خوش اخلاق بود. واقعا عشق و علاقهاش بچهها هستند.»
دوست دارم عمو قناد همه بچههای دنیا شوم
چطور شد به فکر ساخت این برنامه در شبکه آموزش افتادید؟
کل صدا و سیما یک خانواده است. بنابراین فرقی نمیکند در کدام شبکه بتوانی کار کنی. البته بار آموزشی این شبکه بالاست و اخیرا این شبکه به یک مدرسه تبدیل شده و به همین علت بچهها بیشتر مخاطب این شبکه هستند. از طرفی همین مساله باعث شده این شبکه ارتباط کاری خوبی با آموزش و پرورش برقرار کند. به همین جهت من طرحی داشتم که به شبکه ارائه کردم و پذیرفته شد. مهمتر اینکه باید سعی کنیم در برنامه سازی در کنار سرگرمی، بحث آموزش به بچهها را هم مدنظر داشته باشیم. البته نباید آموزش به صورت مستقیم باشد. به نوعی باید برای بچهها جای پدر و مادر و معلمها باشیم. به همین دلیل سعی کردیم در نوع برنامه سازی هم به بازیهای قدیمی توجه داشته باشیم و هم بازیهای جدید را در نظر داشته باشیم.
معمولا برای کودکان برنامههای بسیاری ساخته میشود. وجه تمایز برنامه شما با سایر برنامهها چیست؟
«لوبیا فردا زود بیا» مجموعهای از برنامههای شاد، مفرح، آموزشی با آهنگهای متنوع است. برنامه پر از شعر و موسیقی است. بهخصوص اشعاری که متناسب سن و سال بچهها باشد. ما در این برنامه کلاسی به نام «بیدار شو» داریم که در اصل تداعی زمانی است که مدرسه میرفتند. لازم است این نکته را بگویم که در کنار من و بازیگرانی که در این کار حضور دارند، افراد بسیاری هستند که برای این کار زحمت میکشند. به عنوان مثال، خانم رودابه حمزهای با تالیف ۲۰۰ کتاب برای بچهها و از طرفی شاعر بسیار خوبی است و برای برنامه شعرهای بسیاری نوشتهاند. همین طور مهرداد یکتا عزیز که حدود ۸۰ آهنگ برای برنامه آماده و تنظیم کردهاند. یعنی موسیقی و شعر، حرف اول را در برنامه میزند. همچنین نمایشهایی که دوستان ما اجرا میکنند. در کل سعی کردیم لوبیا فردا زود بیا، پر از شادی و نشاط و بازی و موسیقی باشد.
یعنی ما در این برنامه همان عمو قنادی را میبینیم که چند دهه است میشناسیم؟
بله البته عمو قناد هم سعی کرده با زمان پیش برود. از آنجا که فضای مجازی بسیار تاثیرگذار است، باید خودم را به روز کنم و با بچههای امروز پیش بروم تا آنها از ما جدا نشوند. حتی برای اینکه تعامل بین ما و بچهها برقرار شود، از آنها خواستهایم برایمان استندآپ و لطیفه بفرستند و خودشان به نوعی عضوی از برنامه باشند. از طرفی با این روش میخواهیم به بچهها یاد بدهیم خجالت نکشند و حرف بزنند.
عنوان برنامه را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
از قدیم میگفتند لوبیا فردا زود بیا (میخندد). خواستیم گریزی به گذشته بزنیم.
شما عمو قناد چند نسل هستید؟
من از سال ۶۰ تا امروز بودهام. البته هنوز ۱۵ سال دارم و با بچهها پیش میروم (می خندد).
عمو قناد چه آرزویی برای بچهها دارد؟
برای بچهها که آرزو میکنم همیشه سلامت و شاد باشند و از دوران کودکیشان لذت ببرند. آرزویم این است که با بچهها ارتباط جهانی داشته باشم. البته در شبکه جامجم و برای بچههای خارج از کشور برنامه دارم. با این حال دوست دارم با همه بچهها ارتباط بگیرم و مخاطب برنامه باشند.
شغل کودک بازیکردن است
حسین مزینانی، کارگردان هنری و یکی از بازیگران این برنامه است. وی درباره نقشی که ایفا میکند میگوید: من نقش بهرنگ صبحیاصل را بازی میکنم. ما اسامی را بر اساس رنگ انتخاب کردهایم تا برای بچهها شادیآور باشد. چون من در گذشته تحقیقی درباره رنگها و شادیآور بودن آنها برای کودکان داشتم. بهخصوص در این شرایط که قرنطینه و کرونا روی روحیه بچهها تاثیر گذاشته است.
وی ادامه میدهد: من معتقدم وقتی کاری را دوست داشته باشی اصلا انجام آن سخت نیست اما این نکته خیلی مهمی است که پژوهش و تحقیق در چنین کارهایی حرف اول را میزند. چون کار برای کودکان لذتبخش است و همین که در تحقیق متوجه شویم بچهها چه چیزهایی را دوست دارند میتوانیم در برنامهسازی برای آنها موفق باشیم. پس برنامهسازی برای کودکان با وجود تحقیق و پژوهش کار سختی نیست. مزینانی همچنین عنوان میکند: شغل کودک سرگرمی است. بنابراین ما سعی میکنیم در عین سرگرمی و بازی در لایههای زیرین و بهطور غیرمستقیم نکاتی را هم آموزش دهیم. خانوادهها معمولا بچهها را از کودکی وادار به رفتن سر کلاسهای متعدد میکنند که البته فینفسه کار بدی نیست اما اجازه دهیم بچهها بچگی و بازی کنند. چون در بازی کردن مهارتهای زندگی را یاد میگیرند.
با زبان بچهها حرف میزنیم
فرشید عسگری نقش «کمرنگ ابر آبادی» را بازی میکند: کمرنگ شخصیت جالبی دارد. خیلی ابله و گیج و در عین حال بازیگوش و شیطون و خندهرو و پر انرژی است. تا جایی که میدانم بچهها این شخصیتها را دوست داشتند و خوشحالم این برنامه و کاراکترهایش توانسته مورد توجه بچهها قرار بگیرد. به نظرم بچهها موزیکال بودن برنامه را خیلی دوست دارند. چون با چنین فضاهایی بیشتر ارتباط میگیرند. این را از تجربهای که در تئاتر کودک دارم میگویم. به همین خاطر یکی از ویژگیهای این برنامه همین فضای شاد و موزیکال بودن آن است. البته در گذشته برنامههای کودک بیشتر نمایشی بود اما در حال حاضر برنامه سازها بیشتر سمت موسیقی میروند تا بتوانند با بچهها ارتباط بگیرند. از طرفی کاراکترهای جدیدی در این برنامه وجود دارند. به هر حال من سعی کردم در بازیگری از بچههایی که میبینم الهام بگیرم. چون در مدارس کارهای نمایشی انجام میدادم و با بچهها در ارتباط هستم. با این حال جذب کردن بچهها خیلی کار سختی است. چون بسیار بسیار باهوش هستند. بنابراین از ادبیات خودشان در کار استفاده میکنیم. زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: لوبیا فردا زود بیا عمو قناد صبح بخیر ایران حسین مزینانی بیدار شو لوبیا فردا زود بیا برنامه سازی برای کودکان برای بچه ها ضبط می شود برنامه ها بچه ها بچه ها عمو قناد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۵۰۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حرفهای جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
اعتماد نوشت: بهنام تشکر بهتازگی در برنامه «زودیاک» که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود، حضور یافته و از بازیگران اصلی است.
گفتوگوی زیر به این مناسبت با او انجام شده است.
دلیل حضورتان در برنامه زودیاک، علاقه به بازی مافیاست یا حضور در یک گیم شو به عنوان یک تجربه متفاوت در قالب تصویر؟
من بازی مافیا را دوست دارم و از اولین نفراتی بودم که در تلویزیون مافیا اجرا کردم و گاد بازی بودم. هرچه سریهای جدیدتری از مافیا تولید شد، نقشهای بیشتری روی کار آمد که برای من جذاب بود. زودیاک هم سناریوی جذاب و متفاوتی داشت و وقتی دوستان دعوت کردند تصمیم گرفتم که در برنامه زودیاک باشم.
گرداندن بازی مافیا را بیشتر دوست دارید یا بازی کردن را؟
گرداندن بازی را بیشتر دوست دارم. اینکه سفید باشم برایم لذتبخشتر است.
نظرتان در مورد مدل اجرا و گردانندگی محمد بحرانی در زودیاک چیست؟
محمد را خیلی زیاد دوست دارم و به نظرم در هر جایی که قرار میگیرد، مخاطب همراهش است. فکر میکنم در فصل اول زودیاک، کمی با احتیاط گرداندن بازی را پیش میبرد و مراعات بازیکنها را میکرد. اطمینان دارم که خودش هم به این فکر کرده و در فصل دوم، به تغییر مدل گردانندگی بازی فکر کرده است.
از تجربه کار در نمایش خانگی و تفاوتش با تلویزیون بگویید؟
من تقریبا جزو اولین نفراتی بودم که نمایش خانگی را با سریال ساخت ایران تجربه کردم. ساخت ایران اولین سریالی بود که به صورت دی وی دی منتشر شد. این دو مدیا، تفاوتهای مشخصی دارند. محدودیتهای صدا و سیما، فیلمنامههایی که تثبیت میکند، ناظران پخشی که دارد با نمایش خانگی متفاوت است. فضای کار در پلتفرمها راحتتر است و به این واسطه، کارگردانها، نویسندهها به تبع آن بازیگران دستشان در کار بازتر است. اینها مواردی است که همه میدانند و البته خیلی هم پیچیده نیست.
به عنوان کسی که بخش زیادی از تجربیات کاریاش را به نقشآفرینی در سریالهای تلویزیون اختصاص داده، ممکن است که شما هم مثل خیلیها، نگران حال این روزهای تلویزیون باشید. از نظر شما تلویزیون چطور میتواند به وضعیت سابقش برگردد؟
تلویزیون باید به همه نظرات مردم توجه کند و برای همه اقشار مردم برنامه بسازد، نه فقط برای عدهای خاص. مدیران تلویزیون فعلی، تمرکزشان را بر چیزهایی گذاشتهاند که فقط و فقط خودشان قبول دارند در حالی که خودشان هم خیلی خوب میدانند که بخش زیادی از مخاطبشان را از دست دادهاند و به نظر میرسد که با این شیوهای که پیش میروند، خیلی هم برایشان مهم نیست. امیدوارم که این مدیران عزیز، تجدیدنظری در روند سیاستگذاریشان داشته باشند که تلویزیون مثل دهه هشتاد یا حتی اوایل دهه نود، دوباره به اوج خودش برگردد و با سریالهای پرطرفداری مثل ساختمان پزشکان و دودکش و باقی سریالهای خوب و موفق، مردم و مخاطب را برای خودش حفظ کند. من فکر میکنم مردم هنوز هم انتظار دارند تلویزیون به رسانه اصلی و ملی همه افراد جامعه تبدیل شود.
به سریال ساختمان پزشکان اشاره کردید؛ تیم سازنده این سریال، تجربیات خوبی در تلویزیون رقم زدند. به نظرتان جای خالی چهرههای دهههای قبل چقدر در تلویزیون احساس میشود؟
به نظرم بیشتر از جای خالی کسانی که در آن سریالها یا برنامهها کار میکردند، جای خالی برنامههایشان احساس میشود. این وضعیت، نتیجه مدل تصمیمگیری فعلی است. اتفاقا همان عوامل الان تجربیاتشان بیشتر شده و ممکن است در شرایط مطلوب، خیلی بهتر از قبل کار کنند. باز هم تأکید میکنم که تصمیمات تلویزیون مهم است و به نظرم خیلی هم جرات و جسارت ویژهای نمیخواهد. به هر حال آن برنامهها و سریالهای خیایان خلوت کن در همین تلویزیون، تولید و پخش شدهاند.
ترجیحتان کار در فضای کمدی است یا جدی؟
در حال حاضر به فضای کمدی نمیتوانم فکر کنم و راستش اصلا کمدی در من گم شده و دلایلش را هم همه میدانیم. اما به دور از شرایط فعلی، فضای جدی و درام را بیشتر دوست دارم.