جهان در تیررس مزدوران کلمبیایی
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۰۳۵۶۸
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، سربازان آموزشدیده و باتجربه کلمبیایی، بعد از بازنشستگی عموما زودهنگام خود، به اهدافی باارزش برای شرکتهای امنیتی خصوصی در سراسر دنیا تبدیل میشوند و با سالها آموزش پیشرفته و تجربه میدانی، به بهترین و ارزانترین مزدورانی تبدیل میشوند که جنگسالاران گیر خواهند آورد؛ از افغانستان و یمن و عراق گرفته و حالا در آخرین مورد، ترور رئیسجمهور هائیتی، رد پای مزدوران کلمبیایی به وضوح دیده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رویترز، دستکم ۱۷ نفر از نیروهای نظامی سابق کلمبیا در میان مظنونانی هستند که هفته گذشته یوونل مویس، رئیسجمهور هائیتی را در اقامتگاهش ترور کردند. مقامات هائیتی گفتهاند که این ترور سازمانیافته، کار یک جوخه قتل خارجی بوده و براساس گزارشها و اظهارنظرهای مقامات در هائیتی و کلمبیا، نقش اصلی را نیروهای ویژه بازنشسته کلمبیا در این ترور بهعهده داشتهاند. این ترور، هائیتی را که همین حالا هم گرفتار خشونتهای دارودستههای تبهکار است، وارد یک بحران سیاسی عمیق کرده است. انگیزههای ترور مویسه و صادرکنندگان فرمان آن هنوز ناشناخته هستند.
اما چیزی که کاملا شناخته شده است حضور پررنگ مزدوران کلمبیایی است. سربازان بازنشسته کلمبیایی، بهخصوص آنها که در گروههای ویژه ضربت و ضدتروریستی فعال بودهاند، در سراسر دنیا گزینه محبوبی برای فعالیتهای قراردادی هستند. ۶۰ سال جنگ داخلی، کلمبیا را مجبور کرده تمرینهای ویژه و منظمی برای نیروهای نظامی خود برنامهریزی کند و ثمره این سیستم آموزشی منظم و پیشرفته، نیروهایی نخبه و میداندیده هستند.
به گزارش گاردین، کلمبیا نیروهای ویژه خود را برای آموزش، به آمریکا و اسرائیل هم میفرستد و نیروهای ویژه ارتش و پلیس این کشور، در زمره بهترین نیروهای دنیا از نظر آموزش و تجربه میدانی هستند.
با این حال این نیروهای ویژه، از مزایای بازنشستگی همتایان خود در دیگر کشورها برخوردار نیستند. آنها وقتی ۴۰ ساله میشوند بازنشسته میشوند و کلمبیا هم برای حفظ و تامین زندگی آنها برنامه خاصی ندارد. همین باعث میشود که شرکتهای امنیتی خصوصی آنها را جذب کنند.
آدام ایساکسون، مدیر امور دفاعی در «دفتر واشنگتن در امور آمریکای لاتین» درباره آنها گفته است: «بعد از سالها نبرد عملیاتی، در کلمبیا تعداد قابلتوجهی از نیروهایی وجود دارد که با تاکتیکهای مرگبار آشنا هستند. در واقع ما نوعی سرریز این نیروها را داریم. بسیاری از آنها توسط شرکتهایی در خاورمیانه استخدام شدهاند، جایی که درآمد مزدوران بهمراتب بیشتر از پولی است که در ارتش کلمبیا نصیبشان میشد. برخی دیگر بهعنوان شبهنظامی در گروههای قاچاق موادمخدر استخدام شدهاند.»
خبر حضور سربازان کلمبیایی در ترور رئیسجمهور هائیتی با واکنشهای منفی در این کشور مواجه شده است. روزنامه ال تیهمپو بزرگترین روزنامه کلمبیا بعد از افشای نقش سربازان بازنشسته کلمبیایی در ترور در گزارشی با تیتر «مزدوران کلمبیایی؛ آموزشدیده، ارزان و همیشه در دسترس» جزئیات زیادی از سربازانی که در این ترور نقش داشتهاند ارائه و به نام آنتونیو گاروسو اشاره کرده بود. این سرباز سابق که ۴۱ سال دارد، ماه پیش به دومینیکن سفر کرد تا از آنجا پنهانی از مرز رد شود و برای انجام ترور وارد هائیتی شود. او یکی از ۲۸ عضو تیم ترور رئیسجمهور هائیتی است، اعضای این تیم دستگیر شده اند. این ترور در هائیتی، یکی از نمونه کارهای مزدوران کلمبیایی در سراسر دنیاست و رد پای آنها را در نقاط مختلف دنیا میتوان پیدا کرد.
ژنرال لوئیس فرناندو ناوارو، فرمانده نیروهای مسلح کلمبیا جمعه در جمع خبرنگاران درباره مزدوران کلمبیایی گفته است: «استخدام سربازان کلمبیایی برای سفر به نقاط مختلف دنیا بهعنوان مزدور زمان زیادی است که انجام میشود. برای نمونه، تعداد چشمگیری از سربازان کلمبیایی در دوبی هستند.»
امارات بهترین کارفرمای سربازان سابق کلمبیایی به شمار میرود و آنها را برای مقابله با حوثیها، به یمن اعزام میکند. آنها در یمن، بهگفته شان مکفیت، محقق ارشد شورای آتلانتیک و استاد دانشگاه جورجتاون، در کنار مزدوران دیگری از آمریکای لاتین از کشورهای پاناما، السالوادور و شیلی میجنگند.
بهگفته مکفیت، مزدوران آمریکای لاتین، ۴ برابر همقطاران خود در ارتش کشورشان درآمد دارند اما در مقایسه با مزدوران انگلیسی و آمریکایی، بسیار ارزان هستند و کسری از حقوق آمریکاییها و انگلیسیها را دریافت میکنند.
ناوارو گفته است که کلمبیا برای حفظ سربازان سابق خود، به آنها شانس شرکت در دانشگاههای کلمبیا را داده اما ارتش این افراد را رها میکند و از آنها حمایت نمیکند.
ژنرال ادواردو زاپاتیرو، فرمانده نیروی زمینی ارتش کلمبیا به رویترز گفته است که مزدوران این کشور، بهخاطر تجربه زیادی که دارند استخدام میشوند. او گفته است: «شرمآور است اما ما آنها را برای چیزهای دیگر آموزش میدهیم.»
یک منبع در ارتش کلمبیا به رویترز گفته است که سربازانی که در زمینههای ضدشورش و ضدتروریسم شهری در کشورهایی مثل آمریکا و در رژیم هایی مانند اسرائیل آموزش دیدهاند، بیشتر از دیگران خواهان دارند. گاروسو که در روزنامه ال تیهمپو به او اشاره شده، دقیقا یکی از همین افراد است. به گزارش گاردین، او عضو سابق تیمی در ارتش کلمبیا با نام «گروه نیروهای ویژه ضدتروریسم شهری» است. نیروی ویژهای که او در آن خدمت میکرده، در سال ۱۹۸۶ بعد از شورش چپگراها و اشغال دیوان عالی کلمبیا توسط آنها تاسیس شده است.
تعداد زیادی غیرنظامی ازجمله نیمی از قضات دیوان عالی کلمبیا، در حمله نیروهای نظامی برای آزادسازی آنها کشته شدند و بعد از آن، یک نیروی مخصوص برای عملیات شهری و ضدتروریستی شکل گرفت. بخشی از فعالیت تیم سابق گاروسو، محافظت از شخصیتهای مهم بوده است. این بار البته گاروسو از آموزشهایی که دیده بود کاملا برعکس استفاده کرده و به جای محافظت از یک شخصیت مهم، در ترور او نقش داشته است.
گاروسو پیش از عبور از مرز و ورود به هائیتی، درست همانند یک توریست از حضور خود در دومینیکن لذت میبرده و چند سلفی هم در صفحهاش در فیسبوک منتشر کرده است. در یکی از این عکسها، او در کنار پاپموبیلی دیده میشود که در سفر پاپ ژان پل دوم به دومینیکن در سال ۱۹۹۲ استفاده شده بود. پاپموبیل، خودروی مخصوص و ضدگلولهای است که پاپ در آن از میان مومنین به آرامی حرکت میکند و آنها را متبرک میکند. درست یکماه بعد از انتشار این عکس، گاروسو در ترور رئیسجمهور هائیتی شرکت کرد.
جذب گاروسو، ادامه روندی است که از مدتها پیش در کلمبیا وجود داشته است. جوانان در کلمبیا باید یک سال را بهعنوان سربازی در ارتش یا پلیس بگذرانند. دانشجویان و کسانی که بتوانند پول مشخصی به دولت بدهند از این قانون معاف هستند. برای بسیاری از جوانانی که از فقر رنج میبرند و بهخصوص در مناطق دورافتاده و پرتنش زندگی میکنند، ماندن در ارتش و پلیس تنها راه برای داشتن یک شغل رسمی است. آنها در ارتش درآمد کم و شغل پرخطری دارند و از عزیزان خود هم دور هستند. بنابراین طبیعی است که بعد از بازنشستگی، برای درآمد بیشتر جذب شرکتهای امنیتی خصوصی شوند. این سنت در کلمبیا بسیار قدمت دارد و حالا دستگیری چند سرباز سابق کلمبیایی در ماجرای ترور رئیس جمهور هائیتی، به یک آبروریزی بینالمللی برای کلمبیا تبدیل شده است. مردم در کلمبیا هم بهشدت شوکه شدهاند. یک کاربر کلمبیایی در توییتر درباره این شرایط نوشته است: «بسیار بسیار ناراحتکننده است که ما کشور مزدورانی شدهایم که به سراسر دنیا سفر میکنند و جنگ میکنند.»
کد خبر 613763 برچسبها کلمبیامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: کلمبیا ترور رئیس جمهور هائیتی مزدوران کلمبیایی نیروهای ویژه ارتش کلمبیا سراسر دنیا شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۰۳۵۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترور برای بقا
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
به گزارش ایسنا، به نقل از جام جم، رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهراتمردم وتجمعدانشجویان جهان علیه صهیونیستهامنجرشد.گزارشهای ارسالی ازدانشگاههایآمریکا یکیاز شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند.
سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
می سال ۱۹۴۸ بود که اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتوگو درباره طرح قیمومیت بودند اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند. بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هرتقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
انتهای پیام