اوجگیری اختلافات و رقابت شدید میان دو همسایه عرب/ آیا انفجار بندر «جبل علی» دبی کار سعودیها بود؟
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۰۴۸۴۵
اگرچه دلایل انفجار در «بندر جبل علی» دبی به طور رسمی مشخص و اعلام شده، اما هم زمانی برخی اتفاقات، این شک و شبهه و سؤال را در ذهن ایجاد می کند که آیا ممکن است، سعودی ها در این انفجار دخالت داشته اند؟
سرویس جهان مشرق - آیا روند افزایشی و صعودی اختلافات عربستان سعودی و امارات متحده و تأثیر آن در روابط دو کشور به آن حد و اندازه رسیده که منافع دو کشور را نادیده بگیرد و به انفجارهای امنیتی منجر شود که شرایط داخلی آنها را تهدید کند، آن هم پس از سال ها هم پیمانی و همسویی اهداف و منافع در صدور بحران های امنیتی و تروریسم به کشورهای منطقه از جمله یمن و عراق و سوریه؟
آیا همه این رفاقت ها و دوستی ها، اکنون قربانی نوسان قیمت های نفت و اختلاف نظر بر سر میزان تولید نفت طی چند ماه گذشته شده اند و آن قدر اهمیت داشتهاند که عربستان سعودی را وادار به توقف همه پروازهای خود به امارات کند؟
آیا می توان انفجار سحرگاه روز پنج شنبه گذشته، در بندر جبل علی دبی را از جمله این پیامدها برشمرد، به ویژه آنکه این انفجار تنها چند روز پس از اختلاف درباره تولید نفت بین دو کشور امارات و عربستان سعودی رخ داد؟
لحظات اولیه انفجار در بندر جبل علی دبیبه گفته روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» آیا اقدام عربستان سعودی در تغییر قوانین واردات از دیگر مناطق حمایت شده و بنادر خلیج فارس و «مستثنی کردن کالاها و محصولات تولید شده در مناطق آزاد تجاری و همچنین کالاها و محصولات تولید اسرائیل» از این امر، را باید به چالش کشیدن مستقیم امارات به عنوان مرکز تجارت منطقه ای از سوی سعودی ها ارزیابی کرد؟
این نشریه انگلیسی در مقاله تحلیلی که پس از انفجار در بندر جبل علی دبی منتشر کرد، به نقل از «سنزیا بیانکو»، پژوهشگر شورای روابط خارجی پارلمان اروپا نوشت: «تنش بین عربستان سعودی و امارات متحده مدت های طولانی است که رو به افزایش گذاشته و باعث شده است دو کشور ارزیابی مجددی از موازنه قوا در مناسبات خود در سطح منطقه ای و بین المللی داشته باشند».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این تحول خطرناکی در روابط دو جانبه بین دو کشور عربستان و امارات است و نقطه شروع آن به پس از پایان دوران ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» و شکست او در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و کنار گذاشته شدن وی از حلقه تصمیم گیری ها در آمریکا باز می گردد که به عمد امارات و بحرین و سودان و مغرب را وارد بازی عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی کرد و امارات را به نوک پیکان پیاده سازی طرح جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی موسوم به «معامله قرن» تبدیل کرد.
بر کسی پوشیده نیست که روند و رویکرد سیاست خارجی آمریکا همواره حمایت و جانبداری مطلق از رژیم صهیونیستی بوده و در این زمینه «لابی یهودیان صهیونیست آمریکا» موسوم به «ایپاک» نه تنها نقش بسزایی در شکل گیری و تثبیت این رویکرد داشته، بلکه نقش بسیار زیادی در به قدرت رسیدن رؤسای جمهوری آمریکا دارد و همین باعث شده تا سیاستمداران آمریکایی که سودای رسیدن به قدرت از جمله ریاست جمهوری در آمریکا را دارند، به هر نحو ممکن حمایت و پشتیبانی ایپاک را به دست آورند و مدافع مطلق رژیم صهیونیست و تأمین کننده منافع و ادامه اشغالگری آن در اراضی فلسطینی باشند.
به همین دلیل و همان طور که بارها به مناسبت های مختلف گفته شده و مورد تأکید قرار گرفته، تفاوتی بین سیاست های «جو بایدن»، رئیس جمهوری کنونی آمریکا با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق این کشور وجود ندارد و اگر اندک ملاحظات و تغییراتی مشاهده می شود، تغییر در درجه اولویت ها و نحوه پیاده سازی سیاست ها از جمله در قبال حوزه های مهمی چون انرژی و متحدانی منطقه ای چون عربستان سعودی و امارات است.
بر اساس افشا گری نشریه عبری «گلوبس»، از جمله اقدامات مهم جو بایدن تعلیق فعالیت «صندوق ابراهیم» است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، سپتامبر سال گذشته از تأسیس آن با هدف حمایت از طرح های همکاری اقتصادی بین رژیم اشغالگر صهیونیستی و کشورهای عربی به ویژه امارات خبر داد.
قرار بود، سرمایه اولیه صندوق ابراهیم توسط آمریکا، رژیم صهیونیستی، امارات و دیگر کشورهای عربی با سرمایه اولیه ۳ میلیارد دلار تأمین شود، اما دولت بایدن با وجود حمایت از توافقنامه های عادی سازی روابط، اما علاقه چندانی به اختصاص بودجه برای حمایت از این صندوق نشان نداد.
خبرگزاری رویترز، چهارشنبه گذشته خبری منتشر کرد که در آن به سفر دو روزه شاهزاده خالد بن سلمان، معاون وزیر دفاع عربستان سعودی به آمریکا اشاره و خاطر نشان شده بود: «از زمان آغاز به کار جو بایدن به عنوان رئیس جمهور دموکرات آمریکا در کاخ سفید این سفر عالی ترین مقام سعودی به آمریکا برای گفتگو با دولت جدید این است».
از سوی دیگر، شاهزاده خالد بن سلمان با انتشار توئیتی در حساب رسمی خود در توئیتر نوشت که «با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا درباره روابط دو جانبه و مشارکت استراتژیک آمریکا گفتگو و درباره آخرین تحولات منطقه و راه های تقویت روابط عربستان سعودی و آمریکا بحث و تبادل نظر کرده است».
در همان زمان، روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در گزارش خود که در بالا به آن اشاره شد، می گوید که «هر دو کشور – عربستان سعودی و امارات - در پر کردن انبارهای تسلیحاتی خود با سلاح های پیشرفته هستند، به ویژه آنکه هر دو کشور از جمله خریداران اصلی سلاح در جهان محسوب می شوند».
ایندیپندنت می افزاید: «به نظر می رسد، امارات و عربستان سعودی گاهی اوقات سعی می کنند، با به دست آوردن پیشرفته ترین و مدرن ترین تسلیحات و ابزارهای جنگ، بر یکدیگر پیشی بگیرند، همانند رقابت آنها در عرصه سیاسی که برای رسیدن به کانون های قدرت در واشنگتن تلاش می کنند، گوی سبقت را از یکدیگر بربایند».
رقابت عربستان سعودی و امارات برای تقویت جایگاه و موقعیت خود در موازنه قدرت تنها به اقدام سعودی ها در توقف همه پروازهای عربستان با امارات نمی شود، بلکه تصویر واضح و شفاف این رقابت در اشغال یمن توسط سعودی ها و اماراتی ها مشهود است که بازتاب ژئوپلیتیکی این اقدام به صورت مستقیم در روابط بین دو کشور قابل ملاحظه است.
به ویژه پس از شکست و ناکامی مزدوران «ائتلاف متجاوز سعودی – اماراتی» در احراز هرگونه پیشرفت و تحقق هر نوع پیروزی که موجبات آسودگی خاطر در محافل سیاسی و مراکز تصمیم گیری در واشنگتن و تل آویو را فراهم آورد، شرایطی که آمریکا را وادار به رو کردن برگه سازمان «القاعده» و وارد کردن عناصر این گروه در صحنه میدانی و عملیاتی یمن کرد که آنها را در اردوگاه های نظامی که در استان های جنوبی یمن دایر کرده بود، آموزش داده و قرار بود، در نبردها و رویارویی های استان «البیضاء» به خدمت گرفته شوند که آمریکا خود این نبردها را اداره و فرماندهی می کرد؛ اگرچه امروز اوضاع میدانی در یمن به گونه ای است که همه دنیا می دانند، عملا فرماندهی نبردها و رویارویی های یمن را آمریکا و رژیم صهیونیستی به صورت مستقیم در دست دارند و در این میان حضور عربستان سعودی و امارات در یمن در درجه دوم قرار داشته و با هدف نابودی و از بین بردن زیر ساخت های یمن و غارت و چپاول ثروت هایش صورت می گیرد.
عربستان سعودی چشم داشت ها و طمعهای بزرگی در دولت خُرد و کشور کوچک امارات، به ویژه جایگاه و موقعیت آن در تجارت جهانی و بازار نفت و انرژی دارد و امروز بیش از هر زمان دیگری تلاش می کند، سلطه خود را بر امارات تحمیل و محقق کند، به ویژه آنکه «محمد بن سلمان»، ولی عهد سعودی امروز بیش از هر زمان دیگری در تلاش است تا اعتبار دیپلماتیک خود را تقویت کند و چهره خود را مقابل آمریکایی ها و جامعه جهانی بهبود بخشد، در حالی که به موازات آن در حال تدارک برای نشستن بر تخت سلطنت در عربستان است و کار در این زمینه را از چند ماه قبل با بهبود روابط عربستان با ترکیه و قطر و همچنین سلطنت عمان آغاز کرد که همیشه مسیر خود را در شورای همکاری خلیج فارس بدون توجه به سیاست های هریک از دو کشور امارات و عربستان سعودی طی کرده است.
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان محمد بن سلمان عربستان امارات ائتلاف متجاوز سعودی دبی دونالد ترامپ یمن شورای همکاری خلیج فارس معامله قرن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دوبی تحولات منطقه عربستان سعودی و امارات رژیم صهیونیستی بندر جبل علی سعودی ها دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۰۴۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای میزبانی جامجهانی ۲۰۳۴ / دلارهای نفتی عربستان قرار است چگونه هزینه شوند؟
به گزارش صدای ایران از یورونیوز فارسی،ده سال مانده به زمان برگزاری جام جهانی فوتبال در عربستان سعودی، این کشور مشغول گسترش و بهبود زیرساختهای خود برای میزبانی از بزرگترین فستیوال فوتبال ملی در جهان است.
جایی که حکومت پادشاهی باید استادیومها، هتلها و شبکههای حمل و نقل خود را به شکل قابل توجهی بهبود و گسترش دهد. خبرگزاری فرانسه در گزارشی به این مسئله پرداخته و اضافه میکند که زیرساختها دغدغه اصلی این پادشاهی نفتخیز نفت است، تنها کاندیدای برگزاری جام جهانی ۲۰۳۴ که به زودی رسما این میزبانی را از سوی فیفا دریافت خواهد کرد.
عربستان صادرکننده نفت خام فاقد منابع نیست، اما برای تلطیف وجهه خود به عنوان یک کشور محافظهکار و اسلامگرای افراطی تلاش میکند با جذب سرمایهگذار خارجی این نقیصه را برطرف کند.
این کشور با سرمایه هنگفت ۵۰۰ میلیارد دلار در پروژه شهری آیندهنگر و بلندپراوزانه نئوم میخواهد تصویری از آینده را ارائه نماید. صرف نظر از اینکه این ایده جاهطلبانه تا چه اندازه عملی و اجرایی خواهد بود، بیشتر نمایانگر تمایل ولیعهد ماجراجوی سعودی برای نمایش و جلب توجهات جهانی است.
چالش استادیومها
برای میزبانی جام جهانی ۲۰۲۴ عربستان به ۱۴ ورزشگاه با ظرفیت دستکم ۴۰ هزار نفر نیاز خواهد داشت تا بتوانند پذیرای ۴۸ تیم حاضر در جام جهانی باشند، اما در حال حاضر تنها دو ورزشگاه آماده هستند؛ استادیوم ملک عبدالله در جده و استادیوم بینالمللی ملک فهد که در ریاض در حال بازسازی است.
این کشور که دارای لیگ فوتبال معتبری است حدود ۳۰ زمین دیگر هم دارد، اما بیشتر آنها قدیمی، کوچک و یا احاطه شده توسط پیستهای دو و میدانی هستند که دیگر در دنیای فوتبال مرسوم نیستند.
یکی از مقامات فدراسیون فوتبال عربستان به خبرگزاری فرانسه میگوید: «ما هنوز ده سال در پیش داریم که در طی آن وضعیت استادیومها به طور اساسی تغییر خواهد کرد.» او که نخواست نامش فاش شود، افزود: «این یک چالش بزرگ است، اما ما بر آن غلبه خواهیم کرد.»
اسکان و حمل و نقل
علاوه بر جام جهانی فوتبال، این کشور بیابانی با جمعیت ۳۲ میلیون نفر میزبان جام ملتهای آسیا ۲۰۲۷، بازیهای آسیایی زمستانی ۲۰۲۹ و همچنین بازیهای آسیایی ۲۰۳۴ نیز خواهد بود. برگزاری بازیهای زمستانی در این کشور بیابانی و کویری انتقاد طرفداران محیط زیست را به همراه داشته، اما پادشاهی سعودی میخواهد بدون توجه به این انتقادات تمام این فرآیندها را به مدد دلارهای نفتی طی کند.
قطر همسایه، که میزبان اولین جام جهانی در خاورمیانه در سال ۲۰۲۲ بود، قبل از این رویداد تا ۲۲۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کرد که زیرساختهای مربوطه را نیز شامل میشود.
عربستان سعودی در حال حاضر ساخت دو استادیوم جدید را آغاز کرده است: استادیوم بین المللی ملک فهد در قیدیه، پروژهای بزرگ در خارج از پایتخت، و استادیوم دیگری در شهر دمام، در شرق کشور. هر دو این استادیومها قرار است دو سال دیگر افتتاح شوند.
به گفته یک مقام سعودی، طراحی یک استادیوم جدید در دیریه در نزدیکی ریاض نیز از پیش تصویب شده، در حالی که رسانههای محلی گفتند که مناقصههای ساخت و توسعه زمینهای فوتبال بهزودی به ارزش ۲.۶۹ میلیارد دلار آغاز میشود.
اما این کشور تنها به استادیومها نیاز ندارد و حمل و نقل و اسکان طرفداران هم در شهرهای میزبان این مسابقات یعنی در ریاض، جده، دمام و ابها و همچنین در قیدیا و نئوم نیز حائز اهمیت است.
حسین ماهران، معمار، در کنفرانسی درباره طراحی و ساخت استادیوم که در ماه فوریه در ریاض برگزار شد، به خبرگزاری فرانسه گفت: «عواملی مانند اسکان و حمل و نقل عمومی در داخل و بین شهرها هنوز باید توسعه یابد. اما واضح است که پادشاهی قاطعانه به این راه متعهد است.»
چالش عمده آب و هوا
گرما، در کشوری که دمای هوا در تابستان از ۴۰ درجه سانتیگراد فراتر میرود، چالش دیگری برای کشور میزبان است، اگرچه یاسر المصحال، رئیس فدراسیون فوتبال عربستان سعودی سال گذشته گفت که پادشاهی آماده است تا این رویداد را در تابستان مانند زمستان برگزار کند.
رضوان درویش، رئیس شرکت تهویه مطبوع عربستان سعودی گرین ایر به خبرگزاری فرانسه میگوید: «در حال حاضر برنامههای خنک کننده برای سه ورزشگاه مورد استفاده لیگ عربستان وجود دارد که ستارههای جهانی مانند کریستیانو رونالدو و نیمار را به خود جذب کرده است.»
فراتر از زیرساختهای فیزیکی، عربستان سعودی همچنین باید منابع انسانی لازم برای مدیریت سایتها، از امنیت گرفته تا نظافت، از جمله تهیه بلیط و پذیرایی را نیز در نظر بگیرد.
لی کولیر، از گروه مشاوره STRI، با برآورد این که کشور خلیج فارس به جای واردات نیروی کار به دنبال آموزش سعودیها خواهد بود، تاکید کرد که این یک چالش بزرگ خواهد بود.
در فاصله یک دهه مانده تا زمان برگزاری جام جهانی فوتبال در عربستان سعودی این کشور با چالشهای قابل توجهی رو به رو خواهد بود که امیدوار است به مدد دلارهای نفتی، مدیریت و مشاوره خارجی و همچنین تربیت نیروی انسانی مناسب بتواند از پس آن برآید.