قمه کشی «هلیا»ی دهه هشتادی/ مقصر کیست؟
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۰۷۶۴۷
به گزارش آخرین نیوز به نقل از روزنامه جوان، یکی از مهمترین نگرانیهای مطرح شده خانوادهها، عیانشدن بخشی از لایههای پنهانی است که در فقدان عملکرد درست خانه، مدرسه و ساختارهای فرهنگی تشکیل شده و به این شیوه آن هم از سوی دخترانی نوجوان نمود لجام گسیخته خود را به نمایش گذاشته است.
کاربران شبکههای اجتماعی واکنشهای مختلفی به انتشار کلیپ نشان دادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر طهمورث شیری، جامعه شناس حادثه را از دو جنبه قابل بحث میدانند.
یکی بحث گسترش وسایل نوین ارتباطی که قبلاً نبود و بحث دیگر گسترش شبکههای اجتماعی. وی مشکل اصلی را نبود فرهنگ و مدیرانی شایسته در امور فرهنگی میداند.
او در این باره میگوید: «شاید سالها پیش هم خانمی چنین رفتاری را داشت ولی به خاطر عدم وجود این شبکهها دیده نشد.
متأسفانه در کشورمان برخورد مناسبی برای گسترش شبکهها نشد.
معمولاً وسایل نوین ارتباطی را انکار کردیم و تأکیدمان بیشتر بر حفظ ارزشها بود، اما برآیند آن این شد که با جوانان و نوجوانانی مواجه شدیم که دیگر به آن ارزشها پایبند نبودند و در آخر شاهد ارزش گریزی در جامعه بودیم.»
*توجه به تغییر کارکرد خانواده
دکتر شیری بر این باور است که وقوع این پدیدهها یک علتی و تک بعدی نیست.
علتهای مختلفی دارد، از جمله خانواده. کارکرد خانواده امروزی با چند سال قبل فرق کرده است.
خانوادهها قبلاً گسترده ولی الان تصویری، تعداد افراد کم و روابط عاطفی و الگوی پذیری از خانواده، تغییر پیدا کردهاست.
در فرایند اجتماعی شدن افراد در جامعه مقولههای جدیدی وارد شده است.
قبلاً اجتماعی شدن در جامعه ایرانی ابتدا خانواده بعد مدرسه سپس گروههای مرجع و جامعه بود، ولی در فرایند اجتماعی شدن امروز افراد، تلفن همراه هوشمند، شبکههای اجتماعی، پروسه اجتماعی شدن را تحت تأثیر قرار داده است.
ما هم نتوانستیم برای پذیرش این مهمانهای ناخوانده که وارد خانواده شدهاند برنامه مشخصی داشته باشیم.
قبلاً در سینما و محیط بیرون میدیدیم ولی الان در جمع خود خانوادهها دیده میشود.
خانم هلیا دختر نوجوانی که قمه میکشد و فحاشی میکند، شاید اولین مورد نباشد ولی اولین موردی است که رسماً فیلمبرداری و پخش شده است.
*بیتدبیری در فرهنگ
این جامعهشناس معتقد است که وقوع چنین رفتارهایی قابل پیشبینی بود: «بنده سالها قبل این پیشبینی را کرده بودم که این مسائل اتفاق خواهد افتاد به این دلیل که نتوانستیم سازو کار مناسبی تعریف کنیم.
ما در نحوه پذیرش این شبکهها سردرگم هستیم و متأسفانه نتوانستیم یک سازو کار خوب تعریف کنیم. مدیران فرهنگی کشور با فرهنگ آشنا نیستند و از مفهوم فرهنگ بیاطلاع هستند؛ چراکه حتی تئوری فرهنگ را نخواندهاند و نمیتوانند مدیرفرهنگی موفقی باشند.
آنها باید نحوه تعامل با مسائل جدید را بلد باشد. تغییرات فرهنگی آرام آرام جلو میرود و زمانی که اتفاق بیفتد جلوگیری از آن سخت است.
وقوع این قبیل صحنههای زشت به خصوص از یک دختر نوجوان که انتظار مادری از او میرود و مانند پسران قمه میکشد و فحاشی میکند نشان میدهد نتوانستهایم برخورد مناسبی داشته باشیم.»
به باور این جامعهشناس در بروز این رفتار چند مؤلفه دخیل است، سطح مهارت و دانشی که باید مدیران فرهنگی داشتهباشند، گسترش روز افزون شبکههای نوین ارتباطی که متأسفانه ساز و کار مناسب برای هضم آنها نداریم و دچار چند گانگی هستیم.
سیاستگذاریهای فرهنگی جزیرهای است و در این مجموعه جزیره توسط یک مغز فرهنگی که اشراف کامل داشتهباشد دیده نمیشود.
نکته سوم اینکه برخوردها قهری است.
پلیس با این دختر برخورد میکند، ولی کسی به فکر این نیست تا مثل هلیاها بهوجود نیاید.
بارها اعلام شده که کانال تلگرام فیلتر است، ولی همه در حال استفاده هستند.
ماهوارهها هم با دستگاههای جدید دیده میشود.
هیچکس راه کار مناسب برای استفاده از آنها ارائه نمیدهد.
یک رفتار مشابه در تمام دولتها حاکم بود و آن نابخردی و بیتدبیری با مقوله فرهنگی و گماردن افراد غیرفرهنگی بر امور فرهنگی که بسیار آسیبپذیر بود.
نتیجه هم میشود به سخره گرفتن ارزشها، عرف و آداب و رسوم که در نتیجه دچار دوگانگی و چندگانگی و اینکه نتوانیم برای آن تدبیر درستی داشته باشیم.
*هلیا محصول شرایطی است که دولتها ایجاد کردهاند
دکتر شیری معتقد است: «درخودنمایی در ذات یک دختر یا پسر نوجوان هست و بنابراین نمیتوان فقط هلیا را مقصر دانست.
او محصول شرایط ایجاد شدهاست. در سن رشد این گرایش خودنمایی وجود دارد حال گاهی در درگیری و گاهی در کلاس درس.
طبیعتاً برای خانمی که میخواهد در شرایط جامعه ما جذابتر باشد به این گونه بروز میکند.
میگویند نگرانیم. مشکل ما همین است که نگرانیم ولی کاری انجام نمیشود.
مشکل دیگر اینکه نگرانیم هلیا الگوی دختران دیگر شود.
این نگرانی در زمانهای قبل نیز مطرح شد، ولی ما فرصتهای طلایی را به دلیل بعضی بیتدبیریها از دست دادیم.
اتفاقات در حوزه فرهنگ را باید مثل کوه یخ شناور دید. ما قسمت جزیی آن را میبینیم ولی قسمت اعظم آن زیر آب است و دیده نمیشود.
نزاع خیابانی بین دختران سالهاست دیده میشود ولی قمه کشیدن را تا حالا ندیده بودیم.
زمانیکه وارد اجتماع میشویم سعی میکنیم رفتارمان را کنترل کنیم اگر به جایی برسد که این کنترل انجام نشود همه چیز غیرقابل کنترل میشود و بدانیم اتفاقات دیگری هم خواهد افتاد.
شخصیت اجتماعی اگر غالب شود این مخاطرات را خواهد داشت.
امروز هلیا و فردا فرد دیگری را خواهیم دید.»
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: اجتماعی شدن شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۰۷۶۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عادیسازی بیحجابی شبیخون فرهنگی
در جامعهای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزشهای اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادیشدن پوششهای غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزشهای اجتماعی را به صدا درمیآورد.پوشش انسانها صرفنظر از اینکه از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیتهای اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازهای که خود او میداند و برایش مصونیتآفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه میشوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف میشود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
انسان، پوششگریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح میشود اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجابگراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدنهای کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نهفقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را بهصورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به اینکه انسان پوششگریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجابگریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب بهدلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجابگرایی فرض شده و مبنای سیاستگذاری بر این اساس انجام گرفته است.
محجبههای جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوششها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروههای مختلفی روبهروست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک میکنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بیحجابی عامدانه را تبلیغ میکنند (مانند متعرضان به محجبهها و افراد تبانیکننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر میرسد که محجبهها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهرهمند شوند. به هر حال در مقابله با بیحجابی، به جای برخورد با بیحجابان عادی، باید این پندار که بیحجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه میتوان از ظرفیت محجبهها استفاده کرد. با وجود اینکه این موضوع مورد توجه قرار گرفته اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادیشدن بدپوششی در جامعه میشود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوهای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. میتوان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد.
ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر میرسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنیهای ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنیهای سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینههای فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیستبوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درسها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیازهای اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب میتواند در کاهش زمینههای بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب بهدرستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاههای آن به برخوردی سنجیده و برنامهریزیشده پرداخت. در برخورد با بیحجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهادهای آموزشی اهمیت بالایی دارند.