Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-08@18:35:56 GMT

کتاب بخوان جایزه بگیر!

تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۳۴۴۶۰

کتاب بخوان جایزه بگیر!

اگرچه به دلیل شیوع کرونا مراکز تفریحی، آموزشی و ورزشی تعطیل هستند و ما کاری نداریم جز در خانه نشستن، اما می‌شود گوشی را کنار گذاشت و سراغ کتاب رفت و بعد عضو باشگاه کتاب‌خوانی «۱۰۰ تایی‌ها» شد. خب اگر بپرسید ۱۰۰تا کتاب از کجا بیاوریم؟ می‌گویم می‌توانید امانت بگیرید؛ مثلاً از دوستان و اقوام، از کتاب‌خانه‌ی محله، از فرهنگ‌سراها یا هرجایی که کتاب امانت می‌دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

باشگاه کتاب‌خوانی ۱۰۰ تایی‌ها، از سوی فرهنگ‌سرای رویش و مدیریت امور کتاب‌خانه‌ها و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی سازمان فرهنگی‌هنری شهرداری تهران برگزار می‌شود.

«امیر عسگری»، دبیراجرایی باشگاه کتاب‌خوانی ۱۰۰ تایی‌ها، در گفت‌وگو با هفته‌نامه‌ی دوچرخه می‌گوید: «در این طرح، کودکان و نوجوانان در طول سه ماه تابستان با مطالعه‌ی حداقل ۴۰ و حداکثر ۱۰۰ نسخه کتاب به باشگاه کتاب‌خوانی ۱۰۰ تایی‌ها می‌پیوندند.»

به گفته‌ی او، نوجوانان از دو طریق می‌توانند در باشگاه عضو شوند و در مسابقه شرکت کنند. افرادی که تعداد کتاب مورد مطالعه را ندارند، با مراجعه به کتاب‌خانه‌های سازمان فرهنگی‌هنری شهرداری تهران، ضمن عضویت رایگان در باشگاه کتاب‌خوانی ۱۰۰ تایی‌ها، با ارائه‌ی کارت عضویت خود نسبت به امانت‌گرفتن کتاب اقدام می‌کنند. افرادی هم که به این تعداد دسترسی دارند، پس از عضویت در باشگاه از طریق عضویت در یکی از کتاب‌خانه‌های سازمان و مطالعه‌ی کتاب‌های مورد علاقه و در دسترس خود، با تکمیل فرمی که حاوی اطلاعات کتاب و برداشتی از آن است، در مسابقه شرکت می‌کنند.

عسگری می‌گوید: «‌قرعه‌کشی در مهرماه انجام می‌شود و جایزه‌ی اعضایی که ۸۰ تا ۱۰۰ نسخه کتاب مطالعه کرده‌اند، کمک‌هزینه‌ی خرید دوچرخه به مبلغ ۲۰ میلیون ریال، اعضایی که ۶۰ تا ۷۹ نسخه کتاب مطالعه کرده‌اند، جایزه‌ی نقدی هفت میلیون ریالی و اعضایی که ۴۰ تا ۵۹ کتاب مطالعه کرده‌اند، جایزه‌ی نقدی چهار میلیون ریالی خواهد بود که در هرگروه، ۱۰ نفر به قید قرعه انتخاب می‌شوند و این جوایز در هربخش به پنج کودک و پنج نوجوان تعلق می‌گیرد.»

فرم‌ باشگاه کتاب‌خوانی ۱۰۰ تایی‌ها  تا پایان تابستان همراه شماست؛ هرکتابی را که خواندید در این فرم ثبت می‌کنید و سپس تا۳۱ شهریور فرصت دارید، ‌فرم‌های تکمیل‌شده‌ی خود را به یکی از کتاب‌خانه‌های سازمان فرهنگی‌هنری شهرداری تهران تحویل دهید یا به نشانی bk۱۰۰ta@gmail.com ارسال ‌کنید. برای دریافت اطلاعات بیش‌تر می‌توانید به صفحه‌ی اینستاگرام باشگاه به نشانی @bk۱۰۰ta مراجعه کنید یا با شماره‌ی تلفن ۶۶۰۸۰۰۸۳ تماس بگیرید.

کد خبر 614199 برچسب‌ها نوجوان همشهری دوچرخه

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: نوجوان همشهری دوچرخه کتاب خانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۳۴۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «باران گرفته است» نوشته احمد یوسف زاده به تازگی توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید حاج قاسم سلیمانی است.

یوسف زاده درباره این کتاب می گوید: به عنوان کسی که حدود دو سال با کودکی حاج قاسم زندگی کردم و در مورد ایشان و خانواده محترمشان تحقیق کردم باید بگویم زندگی حاج قاسم از همان کودکی یک زیست ساده، صمیمی و بی آلایش است. قرار بود اسم کتاب رو خوش مهر بگذاریم و دلیل آن این بود که حاج قاسم از کودکی مهرش به دلش همه می‌نشست.

یوسف زاده در مورد سبک زندگی حاج قاسم ادامه داد: ما در مورد حاج قاسم با یک کودک روستایی کم برخوردار مواجه هستیم که در آنجا رشد و زندگی می‌کند و مستقل به شهر می‌آید و هر لحظه ممکن بوده در آنجا دچار آسیب‌هایی شود کما اینکه حتی یکبار با گروهی آشنا می شود که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده اما حاج قاسم از همه این موانع و دام‌های دوران طاغوت و پر التهاب انقلاب اسلامی عبور می‌کند.

این نویسنده دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در در مورد اهمیت دوران کودکی حاج قاسم گفت: البته که یکی از مهمترین برهه‌های زندگی حاج قاسم دوران کودکی وی و تربیت یافتن در یک خانواده ساده با پدر و مادری روستایی که انسانهای پاک، دانا و با بصیرت دینی بالایی بودند.

وی افزود: خود حاج قاسم هم افتخار می‌کند که پدرش حتی در حد یک دانه گندم نان حرام به خانه نیاورد. وقتی با اهالی روستا حرف می‌زدم حرفشان این بود که با داشتن پدر و مادری مثل مشت حسن و مشت فاطمه طبیعی است که پسرشان حاج قاسم شود. یوف زاده در پایان تأکید کرد: کودکی حاج قاسم می‌تواند برای نسل‌ جدید هم الگو باشد.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

رادیوی فیلیپس هلندی بزرگ و سنگین بود. شصت سانت طول، چهل سانت عرض و بیست سانت قطر داشت. آن قدر سنگین بود که باید روی دوش حمل می شد. به لطف دوازده باطری «ریواک» بزرگ که پشتش می خورد، صدایش شفاف و قوی بود.

بعد از تعطیلی تابستان، وقتی تشکری برای سال دوم به قنات ملک آمد، رادیو شد نقل محافل روستا. شب ها، اکبر و حسین و صفدر و مش حسن و خیلی از هالی روستا در اتاق تشکری محفل می کردند. تشکری به آن ها علاقه مند شده بود و از هم نشینی شان لذت می برد. مردان روستایی رادیو گوش می دادند و خاطرات شیرین خود را برای هم تعریف می کردند و بلند بلند می خندیدند. تشکری برایشان چایی درست می کرد و بی آنکه دلیل خنده شان را بداند، تا آخر شب، که «داستان شب» را گوش می دادند، پای صحبتشان می نشست. مردها تا بروند به خانه هایشان، هر کدام دوازده سیزده استکان چای سر کشیده بودند.

آقای مدیر در خانه هر کدام از اهالی که برای شام دعوت می شد، رادیو را هم با خود می برد. با بلند شدن صدای رادیو، همسایه ها هم می آمدند و در سیاه چادر یا اتاق می نشستند و دوباره سر صحبت های بی پایان باز می شد. یک روز آقای مدیر بی رادیو به مهمانی رفت. در روستای آن طرف رودخانه عروسی دعوت بود. الاغی آوردند و آقا معلم را، که کت و شلوار شیکی پوشیده بود، با عزت و احترام سوار کردند و بردند به طرف محل عروسی. جمعیت زیادی آمده بودند. براهی هر طایفه ای جاهای خاصی مشخص شده بود که بنشینند و چای و ناهار بخورند. وقتی الاغ آقای تشکری به محدوده خانه داماد رسید، سازی و دهلی ها در حالی که می زدند و می نواختند، به استقبال آمدند.

***

قیافه قاسم در آن سن و سال دوست داشتنی بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. می خواست به جایی برسد. می خواست کار ناتمام برادرش حسین را تمام کند. می خواست نه تنها وام پدرش را بپردازد، بلکه برای خودش هم زندگی خوبی بسازد. کار می کرد، سفت و سخت. حتی کارهایی که وظیفه اش نبود. وقتی ماشین حمل خواربار آن طرف خیابان هتل بوق می زد، تا یوسفی باخبر بشود، سومین حلب هفده کیلویی روغن را هم از پله ها بالا آورده و در انبار گذاشته بود. آقای هروی، همان جوان خوش تیپ خشکشویی اکسپرس، از فرزی قاسم کیف می کرد. یک روز وقتی داشت لباس های مشتری ها را اتو می کرد، دید قاسم نوجوان قالب های بزرگ یخ را با همان هیکل کوچکش از راه پله بالا می برد. دلش به حال او سوخت و با هم دوست شدند. عشایرزاده با نمک، در روزهای شلوغ هتل، به ویژه در ماه رمضان، برای اینکه بتواند با همان زبان روزه کارش را تند و سریع انجا بدهد، کفش هایش را در می آورد و در این لحظات دیگر انگار روی زمین راه نمی رفت، بلکه می لغزید!

این کتاب با ۲۳۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در نمایشگاه کتاب عرضه می شود.

کد خبر 6099526 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • عضو کمیسیون فرهنگی مجلس: دولت در زمینه کتاب‌خوانی خدمات خوبی به روستاها ارائه کرده است
  • چه کتاب‌هایی را به نوجوانان پیشنهاد بدهیم؟
  • عزیزم بلیت بگیر، میریم لندن؛ سرمستی ادمین توییتر دورتموند از صعود به فینال لیگ قهرمانان!
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • روایت پری خانه ما از راز مادران چند شهید
  • مسابقه کتابخوانی هشت‌بهشت با ۳۵ جایزه ویژه به‌ مناسبت سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
  • رسانه‌ها به مساله مطالعه ضریب بدهند
  • پایگاه بخش مجازی نمایشگاه کتاب تهران در دسترس قرار گرفت
  • در بلوجونیور حساب باز کنید، 50 هزار تومان هدیه نقدی دریافت کنید
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد