ملودی «هزاردستان» و هزار داستانی که زنده میشود/ خاطرهساز بزرگ
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۴۱۵۳۹
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
در نوزدهمین گام از این روایت به سراغ موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «هزاردستان» به کارگردانی علی حاتمی و آهنگسازی مرتضی حنانه رفتیم که بدون هیچ تردیدی یکی از جریانسازترین و تأثیرگذارترین و آثار موسیقایی است که توانست نقش بسیار مهمی در ایجاد فضایی جدید و بدیع پیرامون ساخت آثار موسیقایی مرتبط با تلویزیون و سینما ایفا کند.
یک موسیقی ناب نشات گرفته از آگاهی و دانش یک آهنگساز مهم به نام مرتضی حنانه که در کنار خلاقیتهای مثالزدنی علی حاتمی در کارگردانی یک سریال ماندگار (البته با در نظر گرفتن اختلاف نظرهایی که گفته میشد در زمان ساخت موسیقی متن سریال هم وجود داشت) موجب ثبت اثری شد که از هر منظری به آن بنگریم بدون تردید یکی از بهترین آثاری است که از آنتن رسانه ملی پیش روی مخاطبان قرار گرفته و میتواند از جهات بسیاری مورد توجه، تمجید و ستایش قرار گیرد. این سریال چندی پیش بود که به همراه چند پروژه فرهنگی دیگر به فهرست ملی برنامه حافظه جهانی یونسکو اضافه شد.
تولید مجموعه «هزار دستان» که اتفاقاً مقدمهای هم برای ساخت اولین شهرک سینمایی ایران با طراحی علی حاتمی بود، از سال ۱۳۵۸ آغاز و هشت سال نیز به طول انجامید. این سریال به داستان زندگی رضا خوشنویس، که شخصیتی تخیلی مبتنی بر شخصیتی تاریخی بهنام کریم دواتگر است، و نظریهٔ توطئهای مبنی بر دست داشتن شخصیتی به نام خان مظفر در وقایع پشت پردهٔ سیاسی و اجتماعی ایران در دوران قاجار و پهلوی میپردازد.
سریال «هزار دستان» در دو بخش اصلی تشکیل شدهاست، بخش اول داستان رضا تفنگچی است، که دوران احمد شاه و آغاز حکومت رضا شاه و بخش دوم در مورد زندگی رضا خوشنویس است که در دوران پایانی حکومت رضا شاه و آغاز حکومت محمدرضا شاه است. البته پس از درگذشت حاتمی، بر اساس سریال هزار دستان دو فیلم سینمایی با نامهای «کمیته مجازات» و «طهران روزگار نو» با تدوین واروژ کریم مسیحی ساخته شد.
جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی، داود رشیدی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، حسین گیل، زری خوشکام، شهلا میربختیار، جعفر والی، پرویز پورحسینی، محمد مطیع، جمشید لایق، اسماعیل محرابی، رقیه چهره آزاد، عطالله زاهد، مینو ابریشمی، اسماعیل محمدی، جهانگیر فروهر، نعمت الله گرجی، محمد ورشوچی، منصور والا مقام، سروش خلیلی، هوشنگ بهشتی، محمد تقی کهنمویی، خیرالله تفرشی، جهانگیر الماسی، سعید امیر سلیمانی، اصغر همت، رضا عبدی، منوچهر اذری، فرهنگ مهرپرور، حسین حاتمی، مهری ودادیان، افسر اسدی، افراسیاب طوفان، حسین شهاب، حسین صفاریان، میرصلاح حسینی، محمود بصیری، اسماعیل پاینده، اکبر دودکار، سامی تحصنی، حامد تحصنی، حسین رنگین وند، حسن عظیمی، حسن کهن، علی کنگرلو، محمد مردانی، سید حسن روشن ضمیر، اسفندیار ماوندادی، رشید اصلانی، ایرن زازیانس و لیلا حاتمی از جمله هنرمندانی بودند که در این سریال ایفای نقش کردند.
اما موسیقی متن و تیتراژ سریال که بی گمان یکی از موثرترین و کارآمدترین موسیقیها در جهت معرفی یک سریال تلویزیونی است، متعلق به مرتضی حنانه یکی از شناختهشدهترین و مطرحترین آهنگسازان معاصر موسیقی کشورمان است که برای ساخت موسیقی سریال که بعدها نسخه سینمایی از آن نیز پیش روی مخاطبان قرار گرفت سنگ تمام گذاشت و با وجود فراز و نشیبهایی که در نوع دیدگاههایش با موسیقی ایرانی وجود داشت، موسیقی را تحویل گوش شنیداری مردم داد که شنونده متخصص و غیر متخصص موسیقی با دیدن تیتراژ سریال، میخکوب مقابل تلویزیونهای بی قواره و عمدتاً سیاه و سفید آن روزها مینشست تا شاهد و ناظر قصههای سریالی شود که تک تک شخصیتهایش برایمان میمانند به یادگار.
اگرچه به زعم برخی از کارشناسان و منتقدان حوزه موسیقی که از مرتضی حنانه به عنوان آهنگسازی یاد میکردند که علاقه چندانی به موسیقی ایرانی نداشت اما بی گمان آگاهی و دانش او از موسیقی و تسلطش به مقولاتی چون ارکستراسیون و تنظیم، شرایطی را فراهم کرد که موسیقی هزار دستان جزو آثاری خود را ثبت کند که مخاطبان کمتر آشنا با وجوه علمی موسیقی نیز با اثر ارتباط برقرار کنند. یک چارچوب ارزشمند در حوزه مخاطب شناسی که حنانه و حاتمی آن را با شانس و اقبال و اتفاق دریافت نکردند چرا که فهم موسیقایی هر دوی این هنرمند در کنار ذوق و سلیقه شکوفا شده شان با وجود تمام اختلاف نظرها، موجب ثبت احوالی شد که این چنین در صفحات تاریخ ماندگار و همچنان هم شیرینی و جذابیتهای خودش را دارد. البته مرتضی حنانه در ساخت این اثر از آثار مرتضی نی داوود و موسی معروفی نیز سود جسته است.
سید علیرضا میرعلی نقی پژوهشگر و مورخ موسیقی درباره شیوه نوشتن موسیقی «هزار دستان» توسط مرتضی حنانه گفته است: «مرتضی حنانه هزاردستان را در هفت قسمت نوشته و از نظر رنگارنگی تمها، اثری بسیار پرمایه است. این موسیقی مردمیترین کار استاد حنانه بهشمار میآید و حالوهوای تهران سال ۱۳۲۰ را بهخوبی منتقل میکند.
هزاردستان در روزگاری خلق شد که به گفته فرزند استاد حنانه، تهران روزگار سختی را بهسبب بمباران سالهای جنگ ایران و عراق میگذراند. حنانه، بیتوجه به وضعیت خاص تهران، در شهر ماند و با عشقی توصیفناپذیر کار کرد. روزها به نوشتن و آهنگسازی مشغول بود و شبها تا سحر در استودیو فعالیت میکرد.»
سجاد پورقناد پژوهشگر و منتقد موسیقی در بخشهایی از یک مقاله تخصصی درباره موسیقی متن و تیتراژ سریال هزار دستان که پیش درآمدی در آواز اصفهانی ساخته مرتضی نی داود بوده نوشته است: «مرتضی حنانه موسیقیدان و رهبر صاحب نام ایران با اینکه چندان با موسیقی دستگاهی ایرانی میانه خوشی نداشت و مخصوصاً موسیقی فیلم (که خودش آثار متعددی در این زمینه دارد) را با ارزش نمیدید و با دید آزمایشگاه موسیقی و زمینهای برای تجربه در آهنگسازی از آن بهره میبرد، برای تیتراژ سریال هزاردستان (ساخته زنده یاد علی حاتمی) در سال ۱۳۶۶ پیش درآمد اصفهان ساخته مرتضی نی داوود را انتخاب کرد (البته حنانه بیشتر در دوره جوانی و بخاطر خاطرات بد دوران هنرستان با موسیقی دستگاهی مشکل پیدا کرده بود.
ولی بعدها با موسیقیدانانی چون، علی تجویدی، مرتضی نی داوود، فرهاد فخرالدینی، بزرگ لشکری، حسین قوامی، فرهنگ شریف … دوست و همنشین شد، تا جایی که آثاری از آهنگسازان موسیقی ایرانی را با ارکستر فارابی تنظیم و اجرا کرد) با این حال اهالی موسیقی ایرانی هیچ گاه آنطور که باید او را خودی نشناختند (مانند دهلوی و فخرالدینی که موسیقیشان با موسیقی دستگاهی تا حدی آمیخته شده) با اینکه حنانه گاهی تسلطش بر تئوری موسیقی ایرانی از بعضی از اساتید موسیقی دستگاهی پیشی میگرفت. البته باید توجه داشت که موسیقی حنانه رگههایی از فرهنگ ایرانی را در خود دارد و از این حیث نسبت به آهنگسازانی چون ثمین باغچهبان و استادش پرویز محمود (که در این زمینه انتقادهایی هم به آنها داشت) برتری دارد.
مرتضی حنانه کلاً با سازهای ایرانی مشکل داشت و سازهای ایرانی را ناقص میدانست و بجز دو یا سه قطعه که حنانه مجبور به استفاده از سازهای ایرانی شده، از بهرهگیری از این سازها تا حد امکان پرهیز میکرد. حنانه در این اثر از دو عدد تار بهره گرفته که قسمتهایی را به صورت کنترپوانیک اجرا میکنند و به قدری رنگ آمیزی زیبایی به وجود آورند که عدم وجود آنها قابل تصور نیست، ولی جالب آنجاست که حنانه با اصرار دوستان حاضر به انجام این کار شد و ممکن بود بدون تار این اثر را اجرا کند! این اتفاق در حالی میافتد که انتخاب جایگزین برای تار در این قسمت محال به نظر میرسد ولی حتماً مرتضی حنانه با دانشی که از آن سراغ داریم از پس چنین کاری بر میآمده است!
اما روایت اصغر بیچاره عکاس پیشکسوت و بازیگر فقید سینمای کشورمان از همکاری مرتضی حنانه با علی حاتمی در مصاحبه با مجله «گزارش موسیقی» روایت جالبی دارد، روایتهایی که خبر از برخی اختلاف نظرها بین این دو سخن میگفت، اما همچنان موید نکات مهمی است که میتواند برای مخاطبان جالب توجه باشد.
وی در بخش کوتاهی از این گفتگو بود که عنوان کرد: «حاتمی کار حنانه را میشناخت ولی موسیقی را نمیشناخت. حنانه با دستاندرکاران فیلم مشکل پیدا کرد چون آثار موسیقی دیگران را بدون اجازه و اطلاع حنانه در فیلم گنجانده بودند. آقای حاتمی این اعتقاد را داشتند که اگر من لازم بدانم درخت را هم رنگ میکنم. که در جواب حاتمی، حنانه به طعنه پاسخ داده بود، شاید مقداری از این رنگها هم روی اسامی آهنگ سازان دیگر رفته و محو کرده و تنها نام حنانه باقی مانده است.»
به هر حال موسیقی سریال هزاردستان با هنرمندی مرحوم مرتضی حنانه به قدری هست که همچون سالهای اخیر میتوان مطالب و گفتارهای زیادی را پیرامون آن نوشت و تحلیل کرد. کما اینکه تا همین امروز هم بودند و هستند بسیاری از کارشناسان و هنرمندان شناخته شده موسیقی ایرانی که درباره موسیقی متن سریال و سایر آثار شاخص آهنگسازی بزرگی چون مرتضی حنانه نوشتههای زیادی را پیش روی مخاطبان قرار دادهاند.
اما آنچه در این مجال رسانهای میتوانست مورد توجه قرار بگیرد، خاطره بازی با یکی از بهترین و جذابترین موسیقی تیتراژهایی بود که مرتضی حنانه به عنوان آفرینشگر آن با تمام فراز و نشیبهایی که در مواجهه با سریال و دستاندرکارانش تجربه کرد، اثری را پیش روی مخاطبان قرار دارد که بعید میدانیم حالاها حالاها قصدی پاک شدن از ذهن شنیداری مخاطبان به ویژه مخاطبان دهه شصتی تلویزیون داشته باشد. اگرچه گویی در این سالها همه چیز دست به دست داده تا ما حتی ماندگارترین موسیقیها را هم فراموش کنیم!
منبع:مهر
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: هزار دستان علی حاتمی موسیقی دستگاهی موسیقی ایرانی تیتراژ سریال ترین موسیقی مرتضی حنانه هزار دستان سریال هزار موسیقی متن علی حاتمی مرتضی نی سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۴۱۵۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
بیشتر بخوانید: موسیقی درمانی شیوهای جدید در درمان بیماران سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
منبع: همشهری
انتهای پیام/
کد خبر: 1228550 برچسبها موسیقی