Web Analytics Made Easy - Statcounter

شکافنده‌ علوم، کمترین توصیفی است که برای امام باقر (علیه‌السلام) بیان شده و شخصیت و شأنیت مقام ایشان به حدی است که بزرگان علمای مذاهب دیگر به فضل و علم ایشان اقرار می‌کنند. خبرگزاری میزان - محمد مهریار - شکافنده‌ علوم، کمترین توصیفی است که برای امام باقر (علیه‌السلام) بیان شده و شخصیت و شأنیت مقام ایشان به حدی است که بزرگان علمای مذاهب دیگر به فضل و علم ایشان اقرار می‌کنند، تا جایی که در مجالس با عظمت، و مناظرات بزرگ، و مباحثات علمی بین امام و دانشمندان و علما، چهره‌ی درخشان علمی ایشان، هم‌چون خورشید، بر بالای عالم هستی می‌درخشد و کسی توان مقابله با «نور الله فی السموات و الارض» را ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: روزى رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به جابر بن عبدالله انصارى فرمود: اى جابر! تو محققاً زنده می‌مانى تا فرزندم محمد بن على بن حسین (علیه‌السلام) را درک کنى که در تورات معروف است به باقر؛ چون به او برخوردى، سلام مرا به او برسان. جابر وارد بر على بن الحسین (علیه‌السلام) شد و امام باقر (علیه‌السلام) را که پسر بچه‌‏اى بود، نزد امام سجاد (علیه‌السلام) دید؛ به ایشان گفت: اى نوجوان! نزد من بیا؛ پیش آمد و گفت عقب برو. امام باقر (علیه‌السلام) به عقب بازگشت، جابر گفت به پروردگار کعبه این شمایل رسول خدا است؛ سپس به امام سجاد (علیه‌السلام) عرض کرد، ایشان چه کسی است؟ امام (علیه‌السلام) فرمودند: پسر من و امام بعد از من. جابر برخاست و بر پاهاى امام باقر (علیه‌السلام) افتاد و آن‌ها را می‌بوسید و می‌گفت جانم به فدایت، یا ابن رسول الله! سلام جدت را پذیرا باش. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به‌شما سلام رسانده؛ دو چشم امام باقر (علیه‌السلام) پر از اشک شد و امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند، اى جابر! بر جدم رسول خدا تا آسمان‌ها و زمین بر پا است سلام باد و بر تو اى جابر! به‌خاطر آن‌که سلام ایشان را به من رساندى. [۱]   شوق جابر بن عبدالله انصاری، صحابی گرانقدر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در زیارت امام باقر العلوم (علیه‌السلام) به حدی است که سبب شده، ایشان با کهولت سن، مشتاق زیارت امامی باشد که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) او را امر به رساندن سلامش کرده است.
در ادامه یکی از مناظرات حضرت باقر العلوم (علیه‌السلام) با اسقف مسیحیان شام را به عنوان نمونه بیان می‌کنیم:
هشام بن عبدالملک خلیفه جور بنی‌مروان، امام باقر (علیه‌السلام) را به شام احضار کرد؛ امام (علیه‌السلام)، درجمع مردم شام حاضرمی‌شدند و به سؤالات مردم جواب می‌دادند. روزی ایشان مشاهده کردند که مسیحیان به جانب یک کوه در بیرون شهر می‌روند. امام پرسیدند: آیا امروز عید مسیحیان است؟ در جواب گفتند: نه! مسیحیان، هر سال در چنین روزی به نزد عالمی دانا از نصارا که اصحاب حواریون حضرت عیسی (علیه‌السلام) را درک کرده می‌روند و سؤالاتشان را از او می‌پرسند. امام سر خود را پوشاندند و با عده‌ای از اطرافیان خود به آن کوه رفتند و در میان مسیحیان نشستند. چهره‌ی نورانی امام باقر (علیه‌السلام) توجه اسقف را به خود جلب کرد و از امام (علیه‌السلام) پرسید: آیا شما از ما مسیحیان هستی یا از مسلمانان؟ امام (علیه‌السلام) در پاسخش فرمودند: از مسلمانان هستم. اسقف، امام (علیه‌السلام) را به مناظره دعوت کرد وامام به او فرمودند: شما ابتداء سؤالاتت را بپرس. اسقف از امام باقر (علیه‌السلام) پرسید: چرا شما مسلمانان ادعا می‌کنید که اهل بهشت غذا می‌خورند و می‌آشامند، اما احتیاجی به دفع مدفوع ندارند؟ آیا چنین نمونه‌ای در این دنیا وجود دارد؟ امام (علیه‌السلام) فرمودند: بله! نمونه‌اش در دنیا جنین در رحم مادر است که از هر چه مادرش تغذیه می‌کند، او نیز می‌خورد، ولی مدفوعی ندارد. اسقف سؤال بعدی‌اش را دربارۀ میوه‌ها و نعمت‌های بهشتی پرسید. او گفت به چه دلیل شما مسلمانان بر این باور هستید که میوه‌ها و نعمت‌های بهشتی کم نمی‌شود و هر چه از آن‌ها خورده شود، چیزی از آن کم نمی‌شود؟ اسقف نمونه‌ی دنیایی آن را از امام (علیه‌السلام) در خواست کرد. امام (علیه‌السلام) در جواب فرمودند: نمونه‌ی آن در دنیا، آتشی است که می‌بینید؛ اگر کسی از شعله آتشی، صد‌ها چراغ روشن کند، شعلۀ آتش اول به جای خود باقی است و از آن چیزی کم نمی‌شود. اسقف از امام (علیه‌السلام) پرسید: آن دو پسر که بودند که یک شب مادرشان به هر دو آبستن شد، یک ساعت به دنیا آمدند، یک ساعت هر دو مردند، امّا یکی از آنان صد و پنجاه سال عمر کرد و دیگری پنجاه سال؟ امام (علیه‌السلام) فرمودند: عزیر و عُزره بودند، مادرشان به همان نحو که گفتی آبستن شد و به همان‌گونه زایید و چند سالی با هم زندگی کردند. سپس خداوند عزیر را برای مدّت صد سال میراند و پس از صد سال زنده‌اش کرد، باقی پنجاه سال را با برادرش به سر برد و در یک ساعت هر دو مردند.

اسقف که از شدت عصبانیت، از پاسخ‌های امام عاجز شده بود رو به مردم کرد و گفت: مردم من تا به امروز دانشمندی مانند ایشان ندیدم و دیگر با شما صحبتی نخواهم کرد؛ از جایش برخاست و به جانب کوهی که در آن ساکن بود، بازگشت. مسیحیان نیز که از درایت وعلم امام، شگفت‌زده شده بودند؛ همراه با امام (علیه‌السلام) به شام بازگشتند. [۲]   این مناظره تنها گوشه‌ای از دنیای بی‌نظیر علم الهی بود که در بحر علوم امام باقر (علیه‌السلام) به مردم دنیا نشان داده شد. امید است که شفاعت این نور الهی، شامل حال ما شود.

پی‌نوشت:
[۱]. الأمالی، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۳۵۳.
[۲]. الکافی، کلینی، ج ۸، ص ۱۲۲.

انتهای پیام/ برچسب ها: امام محمدباقر امام سجاد

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: امام محمدباقر امام سجاد صلی الله علیه و آله علیه السلام امام باقر رسول خدا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۵۵۳۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاه به ماجرای غزه از منظر «ما رأیت إلا جمیلا»

ماجرای غزه را با تمام این همه فجایع و ناملایمت‌هایی که رخ می‌دهد، چگونه نگاه کنیم که از دل این رویداد تلخ و در کنار قصه‌های پر درد آن، زیبایی برنامه خدا را نتیجه بگیریم؟ - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هفتم اکتبر مصادف با 15 مهر 1402 عملیاتی پیش‌دستانه از سوی حماس با نام «طوفان‌الأقصی» علیه مواضع رژیم صهیونیستی در شهرک‌های نظامی فلسطین اشغالی رقم خورد. عملیاتی که به گفته خود مسئولان اسرائیلی، بزرگ‌ترین شکست امنیتی آن رژیم منحوس محسوب می‌شد. به دنبال این آبرو ریزی بود که آنان در اقدامی تلافی‌جویانه و البته عجولانه و احمقانه و برای جبران شکست مفتضحانه خود، شروع به حملات موشکی و توپخانه‌ای علیه مردم غزه کردند و این ماجرا را تا امروز ادامه دادند، به گونه‌ای که تاکنون 34 هزار و 488 شهروند فلسطینی به شهادت رسیدند. بیشتر کشتگان این حملات را کودکان و زنان تشکیل می‌دهند. چنین اقدامی از سوی یهودیان صهیونیست، نمایش اوج خباثت همان قومی است که  خداوند در قرآن از آنها با تعابیری همچون آتش‌افروز، جنگ‌طلب، قاتل و نسل کُش، فاسد و قَسی‌ُالقلب یاد می‌کند. 

اما از منظر دین، این جنگ، تقابل بین جبهه حق با باطل است و عاقبت این تقابل چیزی جز شکست جبهه باطل و پیوستن آنها در جرگه ظالمان در برگه‌های تاریخ آیندگان نیست؛ تاریخ بشر نشان می‌دهد هیچ سلطه‌طلب و مستکبری بدون عقوبت نماند و یاد فرعونیان و نمرودیان و نیز داستان شکوه آنان در گورستان برگه‌های تاریخ دفن شد. خداوند در دو جا از زوال باطل سخن می‌گوید. در آیه81 سوره اسراء می‌فرماید «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا؛ و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است» و در آیه 18 انبیاء می‌فرماید «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ ...» یعنی «بلکه ما همیشه حق را بر باطل غالب و پیروز می‌کنیم تا باطل را محو و نابود کند و باطل بی درنگ نابود می شود.»

از دیگر سو هرچند ممکن است جبهه کفر در شرایط پیروزی قرار گیرد، اما این پوسته و ظاهر ماجراست. بالاخره خاصیت نبرد، پیروزی و شکست است. این بار سپاه اسلام در شرایط نابرابر قرار دارد و دشمنِ مقابل با همسو کردن سایر کشورهای قدرتمند با خود و با رویگردانی از قوانین جنگ و زیر پا گذاشتن تمام انسانیت و حیثیتش، شروع به نسل‌کشی کرده است، دریغ از آنکه در باطن ماجرا، هر روز بیشتر در باتلاق جهل خود و خوی وحشی‌گری‌اش فرو می‌رود.

ما نمونه‌ی وسیع‌تر آن را در ماجرای عاشورا و اتفاقات پس از آن دیدیم. در این ماجرا، دشمن که با قلدری سعی داشت از امام حسین علیه‌السلام نسبت به حاکم فاسق زمانه بیعتی اجباری بگیرد و با مخالفت امام روبرو شد، نبردی نابرابر را علیه امام حسین علیه‌السلام آغاز کرد و به ظاهر توانست لشکریان اسلام را از دم تیغ بگذراند و وقیحانه سر جگرگوشه خاتم‌الأنبیاء و سایر یارانش را از تن جدا کند و آن‌ها را در کوچه و بازار بچرخاند. بنابراین ظاهر ماجرا، خون و شمشیر و آتش و فساد است، اما همین مسئله در نگاه حضرت زینب سلام‌الله علیها با تعبیر «ما رأیت إلّا جَمِیلاً» تفسیر می‌شود؛ یعنی در شرایطی که تفسیر ما از ماجرای عاشورا چیزی جز خون و شمشیر و کشت و کشتار نیست و سعی می‌کنیم از منظر تاریخی به ماجرای کربلا و حوادث پس از آن نگاه کنیم، حضرت زینب سلام‌الله علیها از افقی به این رویداد تلخ نگاه می‌کند که زیبایی را نتیجه می‌گیرد.

اما زیبایی ماجرای کربلا چه بود که ما و مداحان و شاعران‌مان نمی‌توانیم ببینیم؟ شاید اینطور باشد که وقتی ما زمین خوردن امام حسین علیه‌السلام و یاران با وفای ایشان را مشاهده می‌کنیم، ایشان با چشمی دیگر، اوج گرفتن و ارتفاع گرفتن آنان در درجات عالی فضل تا رسیدن به اعلا علیین را می‌دیدند. اگر ما حرکت کاروان را در تاریخ می‌خوانیم، ایشان اوج تبعیت یاران آن هم پا به پای امام و در سخت‌ترین شرایط نبرد را می‌بینند، به گونه‌ای که به تعبیر امام حسین علیه‌السلام هیچ پیامبری در طول تاریخ چنین یارانی را به خود ندید؛ ضمن آنکه برخی از این یاران، عمری را در جهالت و تاریکی سپری کرده بودند. حضرت زینب سلام‌الله علیها در منظر خداییِ خود، آینده قیام و اثر جوشش خون امام خویش را می‌دید که منجر به بیداری‌های گسترده مردم در تمام زمان‌ها و مکان‌ها می‌شد تا جایی که طی همین دهه گذشته، اربعین‌‌های باشکوه را رقم زد و نه تنها مسلمانان بلکه تمام پاک‌طینتان و آزادگان دنیا را در یک نقطه به هم وصل و زمینه را بیشتر برای زوال دولت‌های مستکبر فراهم کرد و این همان تعبیری که امام صادق علیه‌السلام در زیارت اربعین درباره اثر خون اباعبدالله علیه‌السلام فرمود: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»؛ یعنی خون اباعبداالله علیه‌السلام برای نجات مردم از جهل و گمراهی نثار شد. به همین ترتیب می‌توان لیستی از نقاط مثبت واقعه عاشورا تهیه کرد و درباره آن تأمل کرد؛ زیرا هر اندازه در این ماجرا تفکر کنیم، بیشتر می‌توانیم تبیین خدایی از صحنه‌های فعلی داشته باشیم.

«ما رایت الا جمیلا» نگاه حاکم بر جریان اربعین حسینی (ع)

اما ماجرای غزه را با تمام این همه فجایع و ناملایمت‌هایی که رخ می‌دهد، چگونه نگاه کنیم که از دل این رویداد تلخ و در کنار قصه‌های پر درد آن، زیبایی برنامه خدا را نتیجه بگیریم.

1. شکستن اُبهت پوشالی یهود
یکی از دستاوردهای مثبت ماجرای طوفان الأقصی و نبرد غزه،‌ شکستن اُبهت پوشالی یهودیان صهیونیست در اذهان عمومی جهان بود. رژیمی که از لحاظ نظامی و امنیتی خود را در جرگه‌ی برترین‌های دنیا به حساب می‌آورد، در یک عملیات حساب‌شده از سوی یکی از جنبش‌های مقاومت به نام حماس شکست سختی خورد. این مسئله معبری را به روی سایر جنبش‌های مقاومت برای مقابله با آن رژیم دست‌نشانده گشود و به سایر جبهه‌ها جرأت بخشید.

2. معنویت‌گرایی مردم غزه
طی حوادث تلخی که در غزه رخ داد، انتظار نداشتیم که این میزان معنویت در بین مردم آن دیار افزایش یابد که در تمام سختی‌ها به قرآن پناه ببرند و از خداوند طلب یاری کنند. نوجوانانی را دیدیم که روی منزل مخروبه خود نشسته‌اند و در حالی که بستگان خود را از دست دادند،‌ مشغول خواندن قرآن هستند. یا نوجوانی را دیدیم که وقتی پزشکان قصد خارج کردن تیر و ترکش از پای او آن هم بدون ماده سرّ کننده را داشتند، برای آنکه درد را احساس نکند، شروع به خواندن آیاتی از قرآن می‌کرد.

نماز خواندن مرد غزه‌ ای زیر آوار ساختمان

3. بیداری جهانی
طی حوادث غزه و تصاویری که از این حوادث در دنیا مخابره می‌شد، یک بیداری جهانی گسترده صورت گرفت که این بیداری حداقل در سه بود:

الف) در سطح مردم
اولین جایی که تحت تأثیر قرار گرفت، گروه‌های مردمی بودند. انها با ایجاد تظاهرات خیابانی انزجار خود را از رژیم منحوس اسرائیل و سیاست‌های دولتشان نسبت به حمایت از صهیونیست‌ها به شکل‌های مختلف نشان دادند تا جایی که با دولت و پلیس درگیر شدند.

ب) در سطح نخبگان و دانشجویان
گروه دومی که متأثر از ماجرای غزه به میدان آمدند، نخبگان بودند. این گروه نسبت به گروه‌های مردمی بیشتر در معرض آسیب‌های اجتماعی بودند؛ چرا که بسیاری از آنان با آنکه می‌‌دانستند شغل‌شان و تحصیل‌شان در معرض خطر قرار می‌گیرد، به شکل‌های مختلف اعتراض خود را نشان دادند و این امر سبب شد روشنگری بیشتری درباره اعمال جنایتکارانه اسرائیل و حامیان آنها شکل بگیرد.

ج) در سطح مسئولان و سلبریتی‌ها
در سطحی بالاتر، برخی مسئولان کشورهای غربی پای کار آمدند و اقدامات وحشیانه‌ی رژیم کودک‌کش صهیونیستی را محکوم کردند و به سیاستمداران غربی هشدار دادند تا دست از حمایت آنان بردارند. گسترش این اعتراضات به حدی بود که وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌های دیپلماتیک خود در خارج دستور داد تا آمادگی‌های لازم برای مقابله با گسترش اعتراض‌های جهانی نسبت به رفتار نتانیاهو و ارتش اسرائیل در صورت صدور حکم لاهه درباره بازداشت تعدادی از مسئولان ارشد این رژیم داشته باشند.

4) گسترش اسلام‌گرایی
انتشار تصاویر بمباران مردم غزه توسط صهیونیست‌ها و فیلم‌هایی از قرآن خواندن مردم فلسطین در بحبوحه نبرد، سبب برانگیخته شدن احساسات مردم دنیا شد و رغبت و کنجکاوی آنان را نسبت به مطالعه بیشتر مبانی اسلام بیشتر کرد. طبق گزارش گلوب آی نیوز، تنها در کشور فرانسه بیش از 20 هزار نفر با تماشای کلیپ‌هایی از جنایات اسرائیل در غزه به تحقیق درباره اسلام پرداخته و آن را پذیرفته‌اند. بر پایه گزارش «ابنا»، از میان علاقه‌مندان به دین اسلام، افراد اثرگذاری نیز اسلام را پذیرفته‌اند که از آن جمله «دیوی فان دن برگ» فوتبالیست هلندی، پروفسور هنری کلاسن استاد مشهور چشم پزشکی دانشگاه کالیفرنیا، مگان رایس تیک تاکر معروف آمریکایی و بسیاری از جوانان در اروپا و آمریکا هستند. ملیسا گومز، از جمله تازه‌مسلمانان آمریکایی که به دین اسلام تشرف پیدا کرده و یکی از دلائل اصلی گرایش به اسلام را وقایع غزه و ایمان مردم این منطقه در برابر مصائب و مشکلات حملات رژیم صهیونیستی معرفی می‌کند. رئیس انجمن جامعه اسلامی در اسپانیا درباره تاثیر تحولات غزه و بیداری جهانی علیه صهیونیسم می‌گوید: حملات اسرائیل به غزه علاقه بیشتری را به اسلام در اسپانیا برانگیخته است.

نگاهی به آیه ای از قرآن که مردم غزه با آن قوت می گیرند / «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِیلُ»

5) عملیات وعده صادق
عملیات وعده صادق را می‌توان در امتداد طوفان‌الأقصی مورد توجه قرار داد؛ عملیاتی که ضربه‌ای نهایی بر پیکره ابهت پوشالی صهیونیست‌ها و بلکه جهان غرب محسوب می‌شد. آنها که ادعا می‌کردند صاحب قوی‌ترین پدافند هستند و نام آن را «گنبد» آهنی گذاشته بودند، در این عملیات دیدند که آنچنان آهنین هم نیست بلکه مانند یک سد، شکننده و نفوذپذیر است. ضمن آنکه چندین تله پدافندی را با کمک آمریکا و انگلیس و فرانسه در منطقه تدارک دیده بودند و هیچ کدام مانع از نفوذ موشک‌ها و حتی پهپادهای ایرانی نشد.

تمام اینها و تمام آنچه که گفته نشد، گوشه‌هایی از رویدادهایی است که به ماجرای غزه در عین اتفاقات تلخی که در آن دیار می‌افتد، روح بخشیده و آن را زیبا جلوه داده است. نتیجه آنکه دست قدرت خدا را در ماجرای غزه به وضوح می‌توان مشاهده کرد؛ دستی که یک صحنه رشد برای مسلمانان غزه و سایر مسلمانان ایجاد کرده و آنها را به همدلی کشانده و از سوی دیگر موجبات بیداری جهانی و گرایش به اسلام را در سایر ملت‌ها و مذاهب دنیا فراهم آورده است و در آخر، شاید بتوان گفت صحنه غزه، صحنه نمود این آیه از قرآن است:

«وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ ۚ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا ۘ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ كَیْفَ یَشَاءُ ۚ وَلَیَزِیدَنَّ كَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْیَانًا وَكُفْرًا ۚ وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ ۚ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ ۚ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا ۚ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ؛ و یهود گفتند: دست [قدرت] خدا [نسبت به تصرّف در امور آفرینش، تشریع قوانین و عطا کردنِ روزی] بسته است. دست هاشان بسته باد و به کیفر گفتار باطلشان بر آنان لعنت باد؛ بلکه هر دو دست خدا همواره گشوده و باز است [به هر چیز و به هر کس] هرگونه بخواهد، روزی (معنوی) می‌دهد. و مسلماً آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده است، بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان (یهودیان) می‌افزاید. و ما میان [یهود، نصاری و گروه های دیگر] آنان تا روز قیامت کینه و دشمنی انداختیم. هر زمان آتشی را برای جنگ [با اهل ایمان] افروختند خدا آن را خاموش کرد و همواره در زمین برای فساد می‌کوشند، و خدا مفسدان را دوست ندارد.»

یادداشت: سعید شیری

انتهای‌پیام/

دیگر خبرها

  • نگاه به ماجرای غزه از منظر «ما رأیت إلا جمیلا»
  • حرکت دسته عزاداری در روز شهادت امام جعفر صادق (ع) در تهران برگزار می شود
  • اعلام برنامه شهادت امام صادق در آستان علی بن باقر
  • تقویم نجومی امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / تقویم همسران امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • اجرای ۳۵۰ برنامه توسط آستان قدس رضوی در ایام دهه کرامت
  • پاسداران خود را در راه امنیت مردم فدا می‌کنند
  • تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) ۱۴۰۳ + زندگینامه و احادیث
  • برپایی بیش از ۸ هزار محفل شیرخوارگان حسینی در ایران و کشور‌های جهان
  • جشن بزرگ «خدا قوت کارگر» در ورزشگاه امام رضا علیه السلام برگزار می‌شود
  • حمایت دانشجویان مسیحی دانشگاه اوهایو از دانشجویان مسلمان