حاج سید علی اکبر محتشمیپور؛ بخشی از تاریخ پر افتخار معاصر
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۶۷۱۶۷
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،، حسن غفوری فرد، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در یادداشتی درباره حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علی اکبر محتشمی پور، جانباز سر فراز انقلاب نوشته است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لالیهها شیئ
خرداد ماه سال ۱۴۰۰ علاوه بر آنکه یاد آور حادثه دردناک پانزدهم خرداد سال ۴۲ و حادثه شهادت محمد بخارایی و یاران شهید او (نیک نژاد، صفار هرندی، امانی) و حادثه رحلت جانگداز بنیان گذار و معمار انقلاب اسلامی حضرت امام روح الله الموسوی الخمینی قدس سره بود یک غم دیگر بر غمهای سنگینی که بر دلهای همه ما ایرانیان بار شده بود افزوده شد و آن درگذشت جانگداز روحانی مجاهد و پرتلاش جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علی اکبر محتشمی پور جانباز سر فراز انقلاب و انقلابی بزرگ ایران و بلکه کل ناحیه و منطقه خاورمیانه بود؛ که خدمات فراوان انقلابی ایشان چه قبل از پیروزی ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در نجف و در کنار رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی قدس سره و چه بعد از آن در مسئولیتهای مختلفی که ذیلاً به بعضی از آنها اشاره خواهد شد بر هیچ یکی از اصحاب انقلاب و اهالی سیاست پوشیده نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راقم این سطور این افتخار را داشته است که در مقاطع مختلف با کمی تأخیر و یا تقدم با ایشان در یک شرایط قرار داشته است: نخست آنکه دانش آموز همان دبیرستانی بوده است (دبیرستان علوی) که ایشان دوره متوسطه را گذرانده است. دوم آنکه در همان کابینهای وزیر بوده است (بعنوان وزیر نیرو) که ایشان وزیر کشور شد بودند.
اینجانب (بعد از کابینه شهید باهنر و مرحوم آیت الله محمدرضا مهدوی کنی) در کابینه اول مهندس موسوی وزیر نیرو بودم و حضرت ایشان در کابینه دوم مهندس میرحسین موسوی وزیر کشور بودند. سوم آنکه حضرت ایشان در مجلس ششم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بوده است.
هنگامی که ایشان سفیر ایران در دمشق بودند من بعنوان وزیر نیرو جهت برآورد کمیتهای فنی در مورد آب و برق و توسعه روابط همکاری بین دو کشور به دمشق سفر کردم و چند روزی توفیق معاشرت با ایشان دست داد و اطلاعات دقیقی درباره سوریه، لبنان و فلسطین و حزب الله و جنبش رهایی و مجاهدین فلسطین از محضرشان کسب نمودم. بنده به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر توفیق استماع سخنرانی پرمحتوای ایشان درباره خاورمیانه و بخصوص سوریه و فلسطین و لبنان را داشتم.
این مقدمه نسبتاً طولانی و شاید هم بی ربط را بدان جهت آوردم که روشن شود آنچه ذیلاً در باره خدمات و فعالیتهای مبارزاتی آن مجاهد بزرگ میگویم صرفاً شنیدهها و خواندهها نیست. بلکه بیشتر مشاهدات عینی و اطلاعات دقیق راقم این سطور است:
یکم: مرحوم حاج سید علی اکبر محتشمی پور از جوانترین روحانیون در حلقه روحانیون انقلابی نجف در کنار حضرت امام خمینی (س) بودند. با توجه به اینکه ایشان متولد ۱۳۲۵ بودند در زمان بازگشت حضرت امام خمینی (س) به ایران تنها ۳۲ سال سن داشتند و با عنایت به آنکه از سالها قبل از انقلاب در محضر حضرت امام خمینی (س) تلمذ میکردند. در فعالیتهای انقلابی معظم له شرکت فعال داشتند میتوان یقین داشت که شاید از سن ۲۵ سالگی یا حتی قبل از آن در محضر امام مورد لطف و نظر امام قرار داشتند و به همین دلیل نیز بعد از انقلاب از طرف حضرت امام عضو شورای سرپرستی صدا و سیما بودند. ایشان از اعضای دفتر حضرت امام در قم، پاریس و تهران بودند. حضرت امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام تسلیتی که به مناسبت در گذشت ایشان صادر فرمودند، میفرمایند:. فعالیتهای مبارزاتی آن مرحوم که به خدمات انقلابی ایشان در دوران جمهوری اسلامی و مسئولیتهای مهم و آنگاه به جانبازی بر اثر اقدام تروریستی دشمنان منتهی شد، سابقه ارزشمند و افتخارآمیزی است که مشمول تفضّلات الهی و ذخیره اُخروی برای ایشان خواهد بود انشاءالله
دوم: نقش ایشان در ایجاد خط مقاومت در لبنان و در کل خاورمیانه و بخصوص ایجاد "حزب الله" از نظر نگارنده یک باقیات و صالحات و یک صدقه جاریه و یک حرکت بزرگ انقلابی بود که روز به روز وسعت و گستره پهناورتر و درخشش و جلوه نورانی تری خواهد داشت که موجب افتخار تشیع و بلکه جهان اسلام میباشد؛ و یقیناً مقدمات ظهور کلی و پیروزی نهایی مسلمانان در جهان خواهد شد. نگارنده داستان تاسیس حزب الله را مستقیماً از لسان ایشان شنیده و بخوبی به یاد دارد و شاید اگر در آینده فرصتی دست داد مشروح آن را برای ثبت و ضبط در تاریخ انقلاب این مطالب را قلمی کنم تا هم ابتکار و فعالیتهای انقلابی این روزهای بزرگ بیشتر برای نسلهای چهارم و پنجم انقلاب مشخص شود و هم با نتیجه یک کار انقلابی که با خلوص نیت و با ذکاوت یک مومن حقیقی و انقلابی بزرگ انجام شده است بر همه روشن گردد.
سوم: فرصتی باید تا دربارهی نقش ایشان در مسأله نهضت آزادی، نامه امام و صحبتهای ایشان در خطبههای نماز جمعه و مخالفت با بعضی از انتصابات بخصوص در وزارت امور خارجه. بحث شود؛ که یقین دارم موضوعات جالبی است که بعضاً حاکی از شناخت ایشان در بعضی از افراد در دستگاههای دولتی و در پستهای حساس سیاسی و حتی امنیتی دارد، ولی اکنون فرصت طرح آنها نیست شاید بتوان برای این کار چند زیرگروه سیاسی تشکیل داد؛ و شاید به همین دلیل بود که معمار بزرگ انقلاب ایشان را با عناوینی مانند " دوستان قدیمی" خود و " فردی متدین، متدین و مبارز " و " دارای هوش سیاسی" یاد کرده است و میدانیم که حضرت ایشان در تعریف از دیگران بسیار دقیق و محتاط بودند و هرگز به ورطه افراط نزدیک نمیشدند.
این مطالب را کسی مینویسد که در بعضی از مسایل سیاسی و تحلیلها با ایشان زاویه داشته است و حتی در انتخابات مجلس سوم با ایشان رقابت کرده است؛ و بازنده شده است و رقیب او برنده شده است، ولی دوستی آنان بر همان روال سابق ادامه پیدا کرده است. ولی نمیتواند منکر مبارزات انقلابی ایشان و نقش پررنگ ایشان در ایجاد خط مقاومت در خاورمیانه باشد. سخنرانی ایشان در مجلس سوم و بیان اینکه " باید پرچمداری جهاد و مبارزه با آمریکا در دست ایران و انقلاب اسلامی ایران که در دهه ۶۰ انجام شد امروز به یک حقیقت و واقعیت جهانی تبدیل شده است.
چهارم: تأسیس دبیرخانه دائمی حمایت از انتفاضه فلسطین و ریاست بر این تشکیلات تا سال ۱۳۸۸ امروز به بار نشسته و جهاد ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و؛ و عقب نشینی اسرائیل در هر مرحله و التماس برای آتش بس نشان از شروع یک کار بزرگ انقلابی دارد که ثمره آن را امروز به روشنی شاهد هستیم. باید تأسف و تأثر خود را مکتوم داریم که چنین چهره پرتلاش و انقلابی عملاً ده سال آخر عمر پربرکت خویش را کنار مضجع حضرت ابوالائمه امیرالمؤمنین علی علیه السلام در سکوت کامل سپری کرد و ما از نظرات بسیار دقیق او محروم بودیم.
پنجم: در هنگام مهاجرت حضرت امام به کویت و بعداً فرانسه ابتدا تلاش کرد که مقدمات اقامت امام را در سوریه فراهم نماید، ولی بعد از دستگیری برای همیشه از عراق اخراج شد. بعد از مهاجرت حضرت امام به فرانسه و اقامت در نوفل لوشاتو از چهرههای روحانی مورد اعتماد حضرت امام بود که به محل اقامت ایشان رفت و مسئول ارتباطات دفتر ایشان شد و همراه امام به ایران آمد. از سال ۵۷ تا ۵۹ عضو دفتر امام در پاریس، تهران و قم بود. در مجلس سوم دبیرکل گروه بین المجالس در مجلس شورای اسلامی بود. دبیر کل مجمع بین المللی پارلمانی مدافع مسئله فلسطین هم از دیگر عنوانهای ایشان میباشد.
ششم: مشخص است که این فعالیتهای ضد صهیونیستی ایشان و بخصوص تأسیس " حزب الله " چقدر بر جنایتکاران صهیونیستی سنگین بود و چه نقشههای شومی برای ترور ناجوانمردانه این مرد بزرگ در سر داشتند؛ و بالاخره دست به جنایت دیگری آلودند و در بهمن ماه سال ۱۳۶۲ یک بسته انتحاری برای او به سفارت ایران در دمشق ارسال کردند. این جنایت میتوانست به شهادت ایشان منجر شود، ولی خداوند متعال این سید بزرگوار را حفظ فرمود اگرچه هر دو دست او آسیب فراوان دید قطع یک دست از مچ و قطع چند انگشت از دست دیگر و آسیب به چشمها و گوشها که تا آخر عمر پر برکت او مشکلات فراوان برای او ایجاد کرد.
حضرت امام در پیامی خطاب به او فرمودند " از حادثه ناگواری که توسط ایادی استکبار جهانی برایتان اتفاق افتاد متأثر گردیدم. انشاء الله هر چه زودتر سلامتتان را باز یافته و در سنگر اسلام و انقلاب به نفع مستضعفان و مظلومان جهان به مبارزات سخت خود ادامه دهید " عاش سعیداً و مات سعیداً در حیات و ممات مورد احترام بود. هم امام امت برای آن حادثه پیام فرستادند و برای سلامت او دعا کردند. هم رهبر معظم انقلاب برای درگذشت ایشان پیام تسلیت دادند. گرچه بعضی از رسانهها آن طور که باید و شاید به این موضوع نپرداختند. صاحب این قلم اعتقاد دارد که بزرگانی، چون مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید علی اکبر محتشمی پور که مورد احترام امام و رهبری بودند و خدمات سیاسی و انقلابی فراوان به ایران و به خط مقاومت داشتند بخشی از تاریخ پرافتخار معاصر و بخصوص دوران امام خمینی (س) و مقام معظم رهبری هستند و بایستی خدمات آنان در صفحات درخشان انقلاب با شفافیت و صداقت بیان شود. مشرب سیاسی افراد ممکن است با هم متفاوت باشد لکن خدمات و بخصوص مبارزات سیاسی آنان بویژه فعالیتهایی که موجب تغییرات بسیار در معادلات سیاسی و انقلابی منطقه و ایران شده است نباید به دست فراموشی سپرده شود: امروز " حزب الله" که یکی از دستاوردهای تلاشهای مرحوم محتشمی پور بوده است نه تنها افتخار تشیع و اسلام است بلکه حتی غیر مسلمانان نیز به حزب الله و رهبر بزرگ آن سید حسن نصر الله عشق میورزند. انقلاب اسلامی ایران نه تنها تشیع را سکه روز و مذهب افتخار کرد بلکه اسلام را روحی تازه بخشید و بالاتر حتی مذاهب و ادیان ابراهیمی را احیا کرد: امروز در آمریکای لاتین بحث " الهیات رهایی بخش" مطرح شده است آنان که یکصد سال تاریخ مینوشتند و مکتب علمی مطرح میکردند و دین را "افیون جامعه" مطرح میکردند حالا قرآن به رهبر انقلاب اسلامی هدیه میدهند. این معجزه امام و یاران امام میباشد که حاج سید علی اکبر محتشمی پور احدی از آنان است باید آیندگان تاریخ این انقلاب و برپاکنندگان این انقلاب را به درستی بشناسند و در تکریم و تجلیل از ایشان کوشا باشند.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حسن غفوری فرد علی اکبر محتشمی پور حضرت امام خمینی انقلاب اسلامی حزب الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۶۷۱۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیاکبر قربان شیرودی را میشناسید؟
شهید شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلیکوپترش، باز سرسختانه میجنگید.
به گزارش ایسنا، علیاکبر قربان شیرودی دی ماه ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود از توابع شهرستان تنکابن متولد شد. پس از گذراندن سال سوم متوسطه در زادگاه خویش، برای ادامه تحصیل راهی تهران شد و همراه با کار به تحصیل خود ادامه داد. شیرودی با اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش شد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رساند. سپس دوره هلیکوپتری کبرا را در پادگان اصفهان گذراند و با درجه ستوانیاری فارغالتحصیل شد.
وی پس از سه سال خدمت در ارتش به کرمانشاه رفت و با خلبان احمد کشوری آشنا شد. شیرودی از ارتشیانی بود که با اوجگیری جریانات انقلاب اسلامی به صفوف راهپیمایان پیوست و به دستور حضرت امام (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، او نیزخارج شد. پس از خروج از پادگان درصدد تشکیل گروهی چریکی برآمد و با تعدادی از دوستانش در کرمانشاه در این زمینه اقدام کرد تا اینکه امام خمینی (ره) به میهن بازگشتند و انقلاب به پیروزی رسید.
شیرودی که در جریانات پیروزی انقلاب با پیشمرگان کرد مسلمان همکاری کرده بود، با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به سپاه غرب کشور پیوست.
وی که با شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به منطقه کرمانشاه رهسپار شده بود در جریان یکی از مأموریتهای خود با سرپیچی از فرمان بنیصدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه، به همراه دو خلبان همفکر خود و با دو هلیکوپتری که در اختیار داشتند، در طول ۱۲ ساعت پرواز بینهایت حساس و خطرناک که وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد، توانست مهمات دشمن را درهم کوبیده و خسارات سنگینی بر دشمن وارد آورد.
شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاریهای مهم جهان منعکس شد. بنیصدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقا درجه داد، اما وی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواستهاش را دیدار با حضرت امام و بیان کارشکنیهای بنیصدر و بیتفاوتی برخی از فرماندهان اعلام کرد.
در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقا یافت، اما طی نامهای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت:
«اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشتهام و به دستور رهبرعزیزم به جنگ رفتهام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بودهام، برگردانید. »
با اوج گیری جنگ در کردستان، شیرودی و چند تن دیگر از خلبانان وارد جنگ شدند. شیرودی در عملیاتهای پروازی خود تلفات سنگینی را به نیروها و تجهیزات دشمن در نقاط استراتژیکی غرب کشور وارد کرد. در ۱۳ دیماه ۱۳۵۹ وقتی خیانتهای آشکار بنیصدر را دید به افشاگری پرداخت و از شنوندگان سخنانش خواست با ایمان و اسلحه و چنگ و دندان از میهن اسلامی دفاع کنند. در همین ایام علی اکبر شیرودی را به خاطر بازپس گیری ارتفاعات بازیدراز بازداشت تنبیهی کردند و در واکنش به این مساله، روحانیون متعهد و اعضای سپاه کرمانشاه مراتب ناراحتی خود را در اسرع وقت به اطلاع اعضای شورای عالی دفاع از جمله آیتالله خامنهای و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی رساندند و حکم بازداشت وی منتفی شد.
شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلیکوپترش، باز سرسختانه میجنگید. شیرودی پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود (۸ اردیبهشت ۱۳۶۰) در منطقه بازی دراز، هنگامی که عراق لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپارهانداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سرپلذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.
خلبان یاراحمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور میگوید: «بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست میگرفت. در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید. »
پیکر پاک شهید شیرودی پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن آرام گرفت.
پس از شهادت شیرودی، شخصیتهای مملکتی نسبت به شخصیت والا و سلوک اخلاقی وی اظهارات مختلفی کردهاند؛ از جمله حضرت آیتالله خامنهای او را مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف میکنند.
صاحب نظران جنگهای هوایی، او را «نامدارترین خلبان جهان» نامیدهاند؛ چنانکه شهید تیمسار فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش، وی را ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازیدراز، میمک، دشتذهاب و پادگان ابوذر توصیف کرده و میگوید: " او غیرممکنها را ممکن ساخت. کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام دادم، امام در مورد وی فرمودند: " او آمرزیده است".
انتهای پیام