Web Analytics Made Easy - Statcounter

دکتر ولی عبدی روز سه‌شنبه در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: بررسی متون و آثار برجای مانده از ادیان مختلف و دوران کهن حکایت از آن دارد که مراسم قربانی با اهداف مختلفی همچون فروکاستن از خشم خدایان، طلب باران، باروری زمین، کسب موفقیت در جنگ‌ و یا رفع بیماری‌های واگیر و کشنده صورت می گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او با اشاره به واژه انگلیسی "sacrifice" که معادل قربانی شمرده می‌شود، افزود: در زبان لاتین نیز "سکریفیچیوم" (sacrificium) معادل قربانی است که از دو واژه سَکِر "sacer" به معنای جدا و متمایز کردن و فاچِرِ "facere" به معنای انجام دادن است و ریشه لاتینی کلمه مزبور نشان می‌دهد که چیزی یا شیئی به خاطر اهمیت و ارزشی که دارد از اشیای پیرامون خود جدا می‌شود تا به منظور به دست آوردن خواسته مهم‌تری، پیشکش شود.

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: در زبان یونانی کلمه "تیثیا" برابرنهاد با قربانی است و یکی از معانی آن سوزاندن است و بر همین اساس گاهی قربانی را می‌سوزانده اند.

عبدی با اشاره به نظرات برخی دین پژوهان در موضوع ادیان ابتدایی اظهار کرد: از قرن ۱۹ میلادی تاکنون، دین‌ پژوهان متعددی به بررسی ادیان، آداب و رسوم دینی از جمله مراسم قربانی پرداخته اند،  به عنوان نمونه "سر ادوارد تیلور" محقق و انسان‌شناس معروف بریتانیایی در کتاب خود با عنوان فرهنگ ابتدایی بر این باور بود که انسان‌ها در روزگاران کهن، قربانی می‌کردند تا خشم خدایان را فروبنشانند و خوسته‌ای را نیز به دست آورند.

عبدی گفت: دین پژوه اسکاتلندی به نام " ویلیام رابرتسون اسمیت" نیز در کتابی با موضوع ادیان سامی، بر ویژگی اشتراکی گوشت قربانی تأکید و بیان کرده است که انسان‌های اولیه بعد از انجام قربانی، گوشت آن را بین خود تقسیم می‌کردند تا با این کار از یک طرف بین اعضای قبیله و از طرفی دیگر با خدای قبیله نوعی اتحاد برقرار کنند.

وی افزود: "سر جیمز جورج فریزر" انسان­شناس بریتانیایی هم در کتاب "شاخه زرین" معتقد است، انسان‌های اولیه رییس خود را دارای نیروی معنوی والا و مانا دانسته و تصور می‌کردند که هرچه این شخص پیرتر شود، نیروی او نیز ضعیف می‌شود،  بنابراین، وی را قربانی می‌کردند تا نیروی او به رییس جدید، که جوانتر بود، منتقل شود و در گذر زمان به جای انسان، حیوانات را نیز قربانی کردند.

استادیار گروه ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه فردوسی، با اشاره به انواع قربانی خونی و بدون خون‌ریزی در روزگاران گذشته، بیان کرد: گاه ذبح موجوداتی همچون اسب، بز، گاو نر، خوک ماده، ماهی و حتی انسان، مهمترین نوع قربانی در بین ادیان و اقوام ابتدایی به حساب می‌آمد؛ به عنوان مثال در میان قوم آزتک‌ها در مکزیک و از قرن ۱۴ تا ۱۷ میلادی، شاهد قربانی کردن حدود ۲۰ هزار انسان برای خدای خورشید هستیم.

او ادامه داد: گاهی اوقات نیز رسم قربانی، بدون خون‌ریزی صورت می‌گرفت، برای مثال، قوم مایا در مکزیکو، زنان را در رودخانه‌ها و چشمه‌های مقدس به قصد قربانی، خفه می‌کردند.

عبدی با اشاره به قربانی کردن در ادیان امروزی عنوان کرد: در آیین هندو به مناسبت‌های مختلفی مانند تولد و کسب موفقیت قربانی انجام می‌شود، ولی در دین بودا، قربانی کردن اهمیت چندانی ندارد، زیرا آنها آن را مخالف قاعده "بی آزاری" (اهیمسا) می‌دانند و به جای آن، به تهذیب نَفس و تزکیه باطن توصیه می کنند.

وی گفت: مراسم قربانی از دوران کهن و در چین نیز انجام می‌شده است که در نوعی از مراسم قربانی، امپراتور قربانی را به آسمان پیشکش می‌کرد و مردم عادی از انجام آن محروم بودند؛ زیرا انجام این مراسم مختص امپراتوران و حاکمان بود. اما از آنجا که نیاکان پرستی در چین ریشه قوی داشت، مردم عادی هم توانستند به نیاکانشان قربانی‌هایی را تقدیم کنند زیرا معتقد بودند شخص متوفی، حافظ و نگهبان خاندان و بازماندگان خویش است و به همین دلیل، هرساله به یاد وی قربانی انجام می‌دادند.

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: در ژاپن نیز معمولاً امپراتور به نمایندگی از مردم، برای خدایان، قربانی‌هایی را تقدیم می‌کرد؛ با اینکه در این مراسم حتی انسانها قربانی می‌شدند اما به مرور زمان و در اویل قرون وسطی، قربانی کردن انسان منسوخ شد و جای خود را به تقدیم غذا و نوشیدنی داد.

او با تاکید بر این موضوع که در دین یهودیت انواع و اقسام قربانی وجود دارد، بیان کرد: برای نمونه در سِفر لاویان، کتاب سوم تورات، به انواع قربانی از جمله قربانی کفاره، قربانی به خاطر بخشش گناهان، قربانی سوختنی همچون گوشت که نباید خورده شود بلکه کامل سوزانده می شود،  اشاره شده است.

عبدی عنوان کرد: همچنین در سِفر پیدایش کتاب اول تورات و در فصل ۲۲ گفته شده است که قرار بود حضرت ابراهیم، پسر خویش یعنی "اسحاق" را قربانی کند ولی در نهایت، خداوند به جای وی قوچی را فرستاد تا قربانی شود. بنابراین، مراسم قربانی در بین یهودیان تا حدود سال ۷۰ بعد از میلاد، که به تبعید دوم معروف است، ادامه و رواج داشت، اما بعد از آن تاریخ، از آنجا که یهودیان در سرتاسر جهان پراکنده شدند و سرزمین و معبد خود را از دست دادند، نزد آنان دعا کردن، جای قربانی کردن را گرفت.

وی گفت: در مسیحیت یا به تعبیری در اناجیل، زندگی و رنج و تصلیب حضرت عیسی به عنوان نوع کامل قربانی تلقی می‌شود. همچنین به صورت ویژه در نگاه "پولس" که وی در ابتدا یهودی بود و سپس مسیحی شد، حضرت عیسی مسیح قربانی شد، تا انسانها را از گناهان‌شان نجات دهد.

این استاد دانشگاه افزود: در دین اسلام نیز قربانی کردن به منظور تقرب به خداوند مطرح شده است و بر همین اساس در روایتی از امام صادق(ع)، ریختن گناهان، طلب بخشایش و مغفرت نیز با انجام قربانی صورت می‌گیرد.

او ادامه داد: در مراسم حج نیز قربانی و ذبح گوسفند و شتر بر هر حاجی واجب است و سایر مسلمانان نیز در عید قربان، که به عید الأضحی معروف است، می توانند در حد توان و بضاعت مالی خود قربانی انجام دهند.

عبدی با اشاره به اینکه در آیه ۲۷ سوره مائده، نخستین بار از پسران آدم به عنوان کسانی که دست به قربانی زدند، یاد می‌ شود،  عنوان کرد: در آیه ۱۰۲ سوره صافات به بعد، به داستان حضرت ابراهیم (ع) اشاره شده است که در رویایی مأمور می‌شود تا پسرش اسماعیل (ع) را در راه خداوند قربانی کند.

وی اظهار کرد: پس از اینکه حضرت ابراهیم (ع) از این آزمایش الهی سربلند بیرون می آید، فرمان می رسد که به جای پسرش، بره‌ای را قربانی کند.

استادیار گروه ادیان دانشگاه فردوسی مشهد گفت: رسم قربانی حتی پیش از اسلام در بین اعراب رایج بوده است، حتی در منابع تاریخی و روایی گفته شده است که اعراب، پس از ذبح حیوان، کعبه را با خون آن آغشته می‌کردند که پس از ظهور اسلام چنین مراسمی کنار گذاشته شد.

برچسب‌ها دانشگاه امام صادق اعیاد مذهبی یهودی دام و طيور دانشگاه فردوسی مشهد مسیحیت قربانی کردن

منبع: ایرنا

کلیدواژه: دانشگاه امام صادق اعیاد مذهبی دانشگاه امام صادق اعیاد مذهبی یهودی دام و طيور دانشگاه فردوسی مشهد مسیحیت قربانی کردن دانشگاه فردوسی مشهد مراسم قربانی قربانی کردن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۸۲۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نور فلسفه و حکمت، روشنی‌بخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان

فلسفه و حکمت، دو نوری هستند که به روشن‌تر شدت مسیر پیشرفت نصف جهان کمک شایانی کردند و در همین راستا، علما و حکمایی‌ پرورش یافتند که مسیر زندگی و درس‌های مکتب‌ آنان، جزئی از هویت اصفهان شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، برخی معتقدند که با پیشرفت دانش و مادی‌گرایی، دیگر فلسفه و حکمت، مخصوصاً از نوع اسلامی، کارایی ندارد در حالی که تعالیم آن، باغ بزرگی است که درخت علوم مختلف در آن ریشه زده و به ثمر می‌نشیند.

از خوشبختی اصفهانی‌هاست که علما در این شهر نمی‌میرند بلکه با گذشت صدها سال، همچنان نام و یادشان زنده است و تعالیمشان، راهگشای حقیقت جویان است؛ آنچنان که تخت فولاد به‌عنوان یک قبرستان، توانسته زنده‌ترین انسان‌های تاریخ را در آغوش خاک خود جای دهد و بر همین اساس علی کرباسی‌زاده، مدیر خانه حکمت اصفهان اظهار می‌کند: نگاه به زیست و زندگی حکماً و فیلسوفان در اصفهان، موضوع مهمی است و اگر بخواهم به دوران صفویه که موجب تشکیل مکتب اصفهان شد اشاره کنم، زندگانی میرفندرسکی میرداماد و به ویژه نحوه زیست شیخ بهایی می‌تواند به این موضوع کمک کند.

وی می‌افزاید: می‌توان گفت جامعیتی که علمای ما در آن زمان و چه در زمینه‌های فلسفه، عرفان و کلام و چه در موضوعات فقه و تفسیر و حدیث، باعث شد حوزه علمیه اصفهان یک حوزه بسیار درخشان در تاریخ و تمدن ایران شود و تأثیری که بر زندگی مردم اصفهان و بقیه شهرها گذاشت، این بود که توانستند تعادلی بین جنبه‌های مختلف تن و جسم با روح و نفس برقرار کنند به ویژه اینکه در حکمت موضوعی داریم که چگونه بین اعضای مختلف بدن و روح انسان، تعادل برقرار کنیم؛ همچنین تأثیر حکماً و فیلسوفان، طوری بوده که توانستند پیدا و ناپیدا در زندگی همه مردم تأثیر مثبت بگذارند.

مکتب اصفهان، دلیلی بر ادامه‌دار بودن فلسفه اسلامی

مدیر خانه حکمت اصفهان ادامه می‌دهد: درخصوص راز پویایی و ماندگاری حکمت، زیست حکمای ما در اصفهان و تلاش آن‌ها برای کمک به رفع تعارضاتی که در هر زمان در فرهنگ به وجود می‌آمد، قابل توجه است، مثلاً از میرداماد تا میرفندرسکی تا آقاحسین خوانساری، جهانگیر خان قشقایی و حاج آقا رحیم ارباب که هرکدام با نوعی از این تعارضات رو به رو می‌شدند و تلاش می‌کردند از یک طرف با علما و دانشمندانی که در علوم ظاهری کار می‌کردند و از طرف دیگر با حاکمان و حکومتیان، طوری تعامل کنند که با حمایت دولت مردان، مکاتب فلسفی و حکمتی زنده بماند و بهترین نشانه آن در ایران، مکتب اصفهان برای کسانی است که فکر می‌کنند دیگر فلسفه اسلامی در کار نیست.

کرباسی‌زاده خاطر نشان می‌کند: بحث تلاقی ادیان در حوزه مکتب فلسفی اصفهان هم اتفاق افتاده که محل تلاقی اشراق، عرفان، حکمت و کلام است؛ یکی از دلایل پویایی تاریخ فلسفه حکمت در ایران و اصفهان این است که دل و عقل به یک نقطه مشترک برسند و بهترین نمونه آن شیخ بهایی است که چه در اشعار او چه کتاب‌هایش، هدف نهایی دل و عقل را یکی می‌بیند؛ در واقع روحی که در آثار معماری اصفهان و یا در مشهد وجود دارد و شیخ بهایی در بنای آن‌ها دارای تأثیر مستقیم است، به دنبال وحدتی بین دانش‌ها می‌گردد و می‌داند نقطه اشتراک همه آن‌ها عرفان و اشراق است.

وی با بیان کتاب اینکه رساله صناعیه از میرفندرسکی که از حیث موضوع در کل تاریخ تفکر، بی نظیر است و قبل و بعد آن هیچکدام از حکماً، مستقیماً به بحث صنعت، هنر و پیشه و فن، نپرداختند، می‌گوید: میرفندرسکی معتقد است که پیشه، یک امر الهی است و هرکس برای پیشه‌ای زاده شده، که از نبوت و امامت، شروع و به طبقات پایین‌تر می‌رسد؛ در واقع می‌گوید رابطه صنعت با زندگی انسان، مانند رابطه بدن اجزای بدن و روح است؛ مردم اصفهان باید قدر خود را بدانند زیرا در شهری زندگی می‌کنند که هر دوره آن، افتخارآمیز است و پایتخت حکومت‌های مختلف بوده، طوری که بزرگ‌ترین متدینان به هر دینی در این شهر به دنیا آمدند و یا تربیت شدند که این موضوع از آثار به جا مانده، پیداست؛ بیهوده نیست که وقتی شاه اسماعیل به اصفهان آمد و متوجه مدارس متعدد علمی و رفت و آمد دانشجویان و طلاب شد، گفت اگر از این جنگ آخر، جان سالم به در ببرم، اینجا پایتخت قرار می‌دهم که این کار توسط شاه عباس کبیر انجام شد و امروز با چنین پیشینه درخشانی به مراتب جلوتر افرادی هستیم که دارای چنین هویتی نیستند.

ایرانی که میراث‌دار باستان و اسلام است

علیرضا فرهنگ، محقق و پژوهشگر حوزه ادیان نیز اظهار می‌کند: امروزه در ایران میراث دار دو فرهنگ عمیق هستیم، یکی از آن‌ها، فرهنگی است که از ایران باستان و دیگری از اسلام به ما رسیده است؛ کوروش کبیر شخصیتی بود که اولین امپراتوری چند ملیتی و چند دینی را پایه گذاری و آشتی و همزیستی بین ادیان را ایجاد کرده است، شخصیت کوروش به نحوی است که در کتاب مقدس یهودیان، او را مسیح خدای یهود معرفی کردند و هم از استوانه کوروشی که در بابل به جا مانده، کوروش می‌گوید که من را خدای بابل صدا زد تا دین را اینجا اصلاح کنم؛ در قرآن به اعتبار مفسرینی مثل علامه طباطبایی، ذکر ذوالقرنین اشاره به کوروش دارد؛ جالب اینجاست که امروز نمی‌دانیم دین خود کوروش چه بوده‌است زیرا با هر دینی متناسب با همان دین برخورد می‌کرده و به همین روش توانسته امپراتوری پایداری ایجاد کند که صدها سال استوار بماند.

وی می‌افزاید: در اواخر ساسانی، انحصارگرایی دینی رخ می‌دهد که منجر به ضعف این امپراتوری و از هم گسیختگی آن می‌شود و اسلام این دیدگاه را دوباره احیا می‌کند؛ قرآن از بین تمامی کتب مقدس به طور خاص تری به تفضیل، تفسیر و تأیید ادیان دیگر پرداخته‌است؛ در آیات ۴۴ تا ۴۸ صورت مائده دستور قرآن به سه دین یهودیت و مسیحیت و مسلمان این است که با یک دیگر درگیر نشوید بلکه در نیکی‌ها از هم سبقت بگیرید، در حالی که متأسفانه امروزه شاهد جنگ بین ادیان مختلف هستیم و شاید این الگوی زیبا بتواند یک راهنما برای همزیستی ادیان متفاوت باشد.

فرهنگ ادامه می‌دهد: اولین کسی که تاکید بر همزیستی دارد ابوریحان بیرونی است که کتاب ماللهند را می‌نویسد؛ در آن زمان، دید مردم این بود که هندوها بت پرستند درحالی که ابوریحان، به عنوان یک مسلمان مقید، از آن‌ها دفاع می‌کند و آن‌ها موحد می‌داند؛ میرفندرسکی که خانه حکمت در کنار مزار اوست، بیش از ۱۰ سفر به هند داشته و کتاب «جوگ باسشت» که کتاب مهمی برای آن‌هاست، به فارسی ترجمه کرده و تحقیقات زیادی در این حوزه داشته است.

اصفهان موزه‌ای است که تمام ادیان را در خود جای داده است

وی خاطر نشان می‌کند: هاتف اصفهانی که ترجیع بند آن شاهکار ادبیات ایران است، بخش اول با آئین زرتشت شروع می‌کند و آن را به حق و یکتا پرست می‌داند؛ در بخش دوم به مسیحت اشاره می‌کند و دوباره به همان موضوع می‌پردازد؛ جالب اینجاست که هاتف در زمانی می‌زیسته که تقریباً دیدگاه تعصب آمیزی نسبت به علما وجود داشته‌است و با این حال، به طور تمام قد از ادیان مختلف دفاع می‌کند.

محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با بیان اینکه بعد اسلام اصفهان حدود ۴۰۰ سال، پایتخت بوده و به نوعی، زبده فرهنگ تمدن ایرانی اسلامی است، می‌گوید: اصفهان، هنوز هم موزه‌ای است که تمام ادیان را در خود دارد و هیچ گاه شاهد درگیری بین آن‌ها نبوده‌ایم؛ در واقع با روی باز، روابط خیلی خوبی در تمامی حوزه‌ها بین این افراد وجود دارد.

وی بیان می‌کند: شرایط امروز جهان شرایط خاصی است و در طول تاریخ چنین شرایطی را نداشتیم، رشد علم و فناوری، کاملاً بر رفاه انسان متمرکز است و با خودش نوعی انسان‌گرایی آورده که این دو به تدریج باعث شده انسان امروزی از متافیزیک و حوزه روح جدا شود و روز به روز، بیشتر شاهد دین گریزی و دین ستیزی باشیم، این الگوی جهان مدرن، سکولاریسم است یعنی بی تفاوتی به ادیان در حالی که کوروش و قرآن این‌طور برخورد نمی‌کنند و اتفاقاً ادیان را تشویق می‌کند که در حوزه خود فعال‌تر باشند؛ در مقابل، برخی دین گرایان به افراط گراییدند و حتی به مبارزه‌های تسلیحاتی مثل داعش و صهیونیسم روی می‌آورند.

محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با اشاره به اینکه باید راه تعادل را در پیش بگیریم و الگوی موفقی داریم که هزاران سال جواب داده‌است، اظهار می‌کند: از نمونه‌های همکاری که بین ادیان در اصفهان وجود دارد می‌توان گفت اولین بار، صنایع چاپ و تجارت ابریشم را ارامنه به اصفهان آوردند و دانش‌های یهودیان در مسائل مختلف مورد استفاده قرار گرفته‌است؛ زرتشتیان، مفاهیم حکمتی را به از پیش از اسلام به پس از آن منتقل کردند، مانند کتاب ابن‌مسکویه که به خرد و حکمت ایران باستان می‌پردازد و این همکاری باعث درخشش شده است؛ بزرگمهر حکیم می‌گوید که همه چیز را همگان دانند و کسی که انحصارگرا شود و تعصب بورزد، موقعیت‌های خود را از دست می‌دهند.

به گزارش ایمنا، مکتب فلسفی اصفهان مکتبی که اعتقاد به جمع فلسفه با دین داشت و در بستر اندیشه شیعی در دوره صفویه شکل گرفت و نقش به‌سزایی در فلسفه اسلامی داشت؛ این مکتب را همچنین دوره نوزایی فلسفه ایران نامیدند که متأثر از فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، عرفان و اصول عقاید شیعه بود و نکته قابل توجه آن است که تمامی فیلسوفان مکتب اصفهان شیعه دوازده امامی هستند و بیشترشان درصدد تطبیق مطالب فلسفی با معارف شیعی برآمده‌اند؛ بر این اساس باید گفت که اصفهان نه تنها در هنر و معماری بلکه در علوم دینی و اندیشه نیز سرآمدی میان دیگر نقاط بوده و یکی از مهم‌ترین مصادیق آن که امروزه نیز به‌طور عینی مشهود است، هم‌زیستی ادیان در این شهر و استان است.


کد خبر 748023

دیگر خبرها

  • در این روستا یک شب در سال همه کوفته می خورند | مراسم «اوکوز قوربانی» در روستای اسفنجان شهرستان اسکو
  • حکمت عفاف و حجاب در ادیان آسمانی
  • دو زن قربانی تیراندازی در مراسم عروسی
  • همایش بین‌المللی نهج‌البلاغه و حمایت از فلسطین
  • آئین دوهزار ساله بیل‌گردانی در نیم‌ور برگزار شد
  • تکرار قصه حساس «گشت ارشاد» در خیابان‌ها | دولت رئیسی مدافع اصلی رویکردهای تند در حجاب | بعد از فوت مهسا امینی چه گفتند؟
  • نور فلسفه و حکمت، روشنی‌بخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان
  • احیای گلابگیری باغ دولت‌آباد یزد برای تأمین گلاب حرم رضوی
  • با توجه به مسائل متعدد در شهرستان اصفهان بازدیدهای مختلفی برنامه‌ریزی شده است
  • توجه شورای ششم به حل مسائل شهر با رویکردهای خلاقانه