استفاده دولت از منابع بانک مرکزی علت رشد نقدینگی است
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۱۸۵۵۴
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایلنا، عباس آرگون در مورد افزایش تورم به حدود 44.2 درصد اظهار کرد: در شرایط امروز جامعه ما یکی از مشکلات عمده، موضوع تورم است که سطوح درآمدی اقشار متوسط و کم درآمد بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند. امیدواریم در دولت بعد چارهای برای این موضوع اندیشیده شود
وی افزود: علت این موضوع هم رشد نقدینگی است که رابطه مستقیمی با تورم دارد، هرچه رشد نقدینگی بیشتر به تناسب با آن تورم نیز افزایش مییابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نایب رییس کمیسیون پول و سرمایه اتاق تهران تصریح کرد: بخشی از این رشد نقدینگی به کسری بودجه دولت مربوط میشود، وقتی دولت برای جبران کسری بودجه از منابع مالی بانک مرکزی استفاده میکند به رشد نقدینگی بیشتر دامن میزند. امیدواریم با رفع تحریمها دولت بتواند درآمدهای خود را از طریق صادرات نفت افزایش دهد تا کسری بودجه را از این محل جبران کند تا کمتر از منابع بانک مرکزی استفاده کند.
وی با اشاره به تبعات ادامه روند رشد تورم گفت: اگر رشد تورم به همین صورت ادامه پیدا کند شرایط بدی به وجود میآید، قدرت خرید و سطوح درآمدی مردم روز به روز در حال کاهش است. با ادامه این روند درآمد طبقه متوسط و کمدرآمد کاهش بیشتری خواهد داشت. اگر این اقشار نتوانند هزینههای جاری خود را پوشش دهند، تورم به دنبال خود مشکلات اجتماعی هم خواهد داشت. باید پیش از به وجود آمدن این مشکلات به فکر چاره باشیم و جلوی این تورم افسارگسیخته گرفته شود. ادامه روند تورم، هزینههای تولید را نیز افزایش میدهد.
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران در پاسخ به سوالی پیرامون راهها کنترل تورم بیان کرد: برای حل مشکل تورم یک راه حل خاص وجود ندارد، عوامل متعددی روی کنترل تورم و حفظ ارزش پول ملی کشور تاثیرگذار هستند. این موضوع بیماری مزمنی است که اقتصاد کشور از سالهای دور درگیر آن بوده و برای آن یک راه حل وجود ندارد. باید مجموعهای از سیاستها و اقدامات در حوزههای مختلف صورت بگیرد.
وی افزود: باید اقداماتی شود انجام شود که شاهد رشد اقتصاد کشور باشیم، برای مثال اقداماتی در جهت افزایش صادرات، حفظ ارزش پول ملی، افزایش فروش نفت، توسعه دیپلماسی خارجی، توسعه روابط با دنیا، کاهش تنش بینالمللی، حمایت از بخشهای مولد و تولیدی و... باید انجام شود. در غیر این صورت و در پیش گرفتن تنها یک راه حل به نتیجه نخواهیم رسید.
آرگون همچنین خاطرنشان ساخت: امیدواریم دولت آینده با یک تیم منسجم، هماهنگ و متخصص بتوانند برای مشکلات کشور برناه مشخصی داشته باشند و کشور را به سمت رشد اقتصادی و افزایش رفاه مردم هدایت کنند.
پربیننده ترین بالاترین تورم ماهانه در هشت ماه گذشته ثبت شد / تورم افزایش خواهد یافت؟ آغاز اخذ مالیات از خانه های خالی با ادامه دومینوی افزایش حقوق ها شاهد تورم بسیار بالایی خواهیم بود علت اصلی نارضایتی مردم، تورم یا کاهش قدرت خرید؟ خبر خوش وزیر تعاون درباره صندوق بازنشستگیمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: اقتصاد ایران رشد نقدینگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۱۸۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسئله مردم نرخ رشد نقدینگی نیست، مردم تورم را میبینند
در سال ۱۴۰۲ بهرغم کاهش رشد نقدینگی، رشد پایه پولی همچنان فزاینده بوده و بهنوعی دولت در بازار پول بهعنوان رقیب بخش خصوصی فعال بوده است.
به گزارش هممیهن، به این مفهوم که دولت همچنان کسری بودجه خود را داشته و این کسری را از منابعی که در بازار وجود داشته از محل فروش اوراق و... تامین کرده و آن نقدینگی که بخش خصوصی و تولید باید استفاده میکرد را خود دولت جذب کرده است.
در ادامه گفتگو با داود سوری استاد سابق دانشگاه شریف را میخوانید:
در دو سالونیم گذشته تلاشهای دولت جهت کنترل تورم نتیجه نداده و تورم از کنترل رشد نقدینگی تاثیر نپذیرفته؛ به نظر شما علت چیست؟
خیلی سخت است که بتوان قضاوت کرد. رابطه رشد نقدینگی و تورم رابطه کوتاهمدتی نیست که به محض کاهش رشد نقدینگی در تورم کاهش اتفاق بیفتد. انتظار میرود اگر کنترل نقدینگی تداوم پیدا کند در آینده نرخ تورم هم کنترل شود. نکتهای که باید توجه کرد این است که کیفیت کاهش نقدینگی به چه صورت بوده است.
آنچه مشخص است اینکه در سال ۱۴۰۲ بهرغم کاهش رشد نقدینگی، رشد پایه پولی همچنان فزاینده بوده و به نوعی دولت در بازار پول به عنوان رقیب بخش خصوصی فعال بوده است. به این مفهوم که دولت همچنان کسری بودجه خود را داشته و این کسری را از منابعی که در بازار وجود داشته از محل فروش اوراق و... تامین کرده و آن نقدینگی که بخش خصوصی و تولید باید استفاده میکرد را خود دولت جذب کرده است. به هر حال باید منتظر ماند و دید نتیجه کاهش روند رشد نقدینگی در سال آتی چگونه خواهد شد.
یعنی سال ۱۴۰۴ باید منتظر تاثیر بر نرخ تورم باشیم؟
نمیتوانیم یک رابطه یک به یک بین تورم و نقدینگی داشته باشیم. نرخ تورم میتواند از جای دیگر هم افزایش پیدا کند. با این وجود به نظر میرسد سال بعد باید اثرات کاهش نقدینگی را دید. البته نرخ اعلامی بانک مرکزی بهطور متوسط در یک سال ۵۲ درصد اعلام شده در حالیکه این نرخ تورم در فروردین ۸۰ درصد بوده و تا اسفند به ۳۸ درصد رسیده است. از این رو یک روند کاهش وجود داشته و اگر مشکلی پیش نیاید سال بعد میتواند بر نرخ تورم مؤثر باشد.
شاید اشاره ابراهیم رئیسی که اخیراً گفته اقتصاددانها متوجه کاری که دولت برای کنترل نقدینگی کرده میشوند همین موضوع است.
چیزی که مهم است اینکه نتیجه سیاستها را باید در عمل ببینیم. واقعیت این است که بسیاری از آمارها منتشر نمیشود و آمارهای منتشر شده نیز از دقت کافی برخوردار نیستند؛ لذا نمیتوان قضاوت درستی داشت. ولی میدانیم که تورم وجود دارد. قیمتها را میبینیم که مدام در حال افزایش است.
بحث درآمدها و رشد اقتصادی را میبینیم. اگر سیاستها در این شاخصها نمود پیدا نکند نمیشود درباره مؤثر بودن سیاستها صحبت کرد. مسئله مردم که نرخ رشد نقدینگی نیست. نرخ رشد نقدینگی را ما به دهان مردم انداختیم. مردم تورم را میبینند. حالا از هر جا که میخواهد ظاهر شود. برای مردم چه اهمیتی دارد نرخ رشد نقدینگی چقدر است. آنها تورم را نگاه میکنند.
در نرخ تورم چه سهمی میتوانیم برای تورم انتظاری قائل شویم؟ مسئولان در گفتههایشان بر غیررسمی بودن قیمتها و تورمهای غیرواقعی و انتظاری بارها تاکید میکنند.
انتظارات قاعدتاً تاثیرات کوتاهمدت دارد. ممکن است اتفاقی بیفتد و شوکی وارد شود و برای مردم انتظاراتی شکل بگیرد، اما مدتی که گذشت اثر آن اتفاق از بین میرود. ولی وقتی یک پدیدهای ادامهدار است نمیتوان به انتظار تفسیر کرد. آنچه ما الان آموختهایم و آن را انتظار مینامیم این است که فرآیند سیاستگذاری و کیفیت سیاستگذاری بهگونهای بوده که هر سال منتظر بدتر شدن شرایط هستیم.
این را آموختهایم که اگر امروز کالایی را خریداری کنیم صرفه بیشتری دارد تا اینکه سال بعد آن را بخریم. همه میدانیم که اگر ریال نگه داریم سال بعد زیان دیدهایم. این یک یادگیری است که طی سالیان متمادی شکل گرفته و همچنان این فرآیند در حال تداوم است.
هیچ علامتی نیز داده نمیشود که این مسیر ممکن است تغییر کند. نه کیفیت سیاستگذاری را رو به بهبود میبینیم و نه رفتارهایی که در جامعه صورت میپذیرد متفاوت میشود؛ بنابراین دلیلی ندارد که افراد آموختههای خود را تغییر دهند.