اصولگرایان چگونه روحانی را بدرقه میکنند؟
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۲۰۸۱۲
فرارو- در روزهای پایانی دولت، اصولگرایان به عملکرد روحانی در هشت سال اخیر انتقاد و برخی او را متهم به برجای گذاشتن زمین سوخته برای دولت ابراهیم رئیسی می کنند.
به گزارش فرارو، با بروز بحران اخیر در خوزستان و اعتراضات مردمی حملات به حسن روحانی نیز تشدید شده است. حتی گفته می شود او باید محاکمه شود.
برخلاف دورههای پیشین که روزهای پایانی دولت به تمجید و تقدیر از دولت سپری میشد حالا در روزهای پایانی دولت روحانی خبری از تمجید و تقدیر نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این بین برخی صحبت از محاکمه دولتمردان میکنند.
محمد تقی نقدعلی نماینده خمینی شهر اخیرا با اشاره به مذاکرات برجام در وین گفت: «واقعیت آن است که آنچه در مذاکرات هستهای وین بین آقای عراقچی و طرفهای ۱+۵ رخ داده است، جرم محسوب میشود و دادستانی باید علیه روحانی اعلام جرم کند.»
نقدعلی همچنین با اشاره به گرانیهای اخیر کالاهای اساسی، خواستار ورود دادستانی و نهادهای امنیتی به این موضوع شد.
نمایندگان دیگری نیز حسن روحانی را متهم به فرافکنی در روزهای پایانی دولت خود کردند.
پیش از این تعداد دیگری از نمایندگان این بحث را مطرح کرده بودند که حسن روحانی در حال تحویل «زمین سوخته» به ابراهیم رئیسی است.
از طرف دیگر روحانی در سخنرانیهای خود مدام در حال دفاع از عملکرد دولتش است.
اما امروز حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان خواستار ارائه گزارش مستند و با عدد و رقم از عملکرد دولت حسن روحانی شد.
شریعتمداری در یادداشتی نوشت: "جناب روحانی دولت را با چه خصوصیاتی به آقای رئیسی تحویل میدهد و طی ۸ سالی که بر کرسی ریاست قوه مجریه نشسته بودند، با امکانات، ظرفیتها، بیتالمال و همه فرصتهایی که در اختیار داشتهاند چه کردهاند؟"
او افزود: "این ارزیابی از آنجا ضروری است که علاوهبر رئیسجمهور منتخب، مردم نیز باید از کارنامه دولتی که ۸سال بر قوه مجریه، یعنی با اهمیتترین، پُراختیارترین و تعیینکنندهترین قوه از قوای سهگانه کشور حاکم بوده است، با خبر باشند."
شریعتمداری تاکید کرد: «پیشنهاد میشود و لازم است که جناب رئیسی از آقای روحانی بخواهند گزارشی مستند و مبتنی بر آمار و ارقام واقعی از شرایط کنونی و دستاوردها و یا از دستدادهای دولت به جناب ایشان ارائه کنند.»
او نوشت: «دولت جناب روحانی نباید از این درخواست که طبیعی و منطقی و قانونی است، شانه خالی کنند و یا، آن را به حساب بیاعتمادی به دولت خود بنویسند! درخواستی است دوستانه و خیرخواهانه.»
شریعتمداری معتقد است "ارائه یک گزارش شسته و روفته اولاً به دلایل یاد شده بسیار ضروری و گرهگشاست و ثانیاً کار دشواری نیست و صد البته بر کلیگوییهای غیر قابل ارزیابی و گُنگ ترجیح دارد و ثالثاً سندی ماندگار در تاریخ ایران اسلامی خواهد بود."
درباره اینکه حسن روحانی پس از پایان دولتش به کجا می رود و چه می کند، گمانه زنیهایی مطرح است برخی می گویند او به مجمع تشخیص می رود و برخی دیگر می گویند ممکن است مثل محمد خاتمی حضور در مجمع تشخیص را هم نپذیرد.
اما اینکه اصولگرایان و رقبای روحانی چه رویکردی درباره او اتخاذ می کنند، به نظر میرسد همان روش گذشته زیر سوال بردن عملکرد او را در پیش گیرند.
با این حال بعید است طرح مسائلی همچون محاکمه او راه به جایی ببرد. محمد صدر از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در این رابطه گفت: «مگر به این راحتی میتوان علیه رئیس جمهور یک کشور اعلام جرم کرد؟»
آوار برداری!احمد زیدآبادی از تحلیلگران سیاسی درباره نحوه برخورد اصولگرایان با حسن روحانی در یادداشتی نوشت:
فعالان اصولگرا در حال بدرقۀ حسن روحانی با نسبت دادن تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران به عملکرد او و همکارانش در هیئت دولت هستند.
از رؤسای جمهور پیشین هم به همین صورت بدرقه به عمل آمده است!
روحانی و دولتش در ایجاد وضع موجود بیتقصیر نیستند، اما تقصیر آنان از نوعی نیست که اصولگرایان میگویند. تقصیر آنان این است که مشکلات و راهحل واقعی آنها را از مردم پنهان کردند و درگیر اموری شدند که قدرت و اختیار لازم را در آن زمینهها نداشتند.
هنگامی که روحانی به ریاست جمهوری رسید، نزدیکان او اعلام کردند که دولت او باید به مدت چند سال، مشغول آواربرداری از خرابۀ به ارث رسیده از دولت احمدینژاد شود. اصولگرایان به آنها تاختند که اگر وضع کشور تا این اندازه ویران و خراب است، پس آنان برای به ارث بردن این میراث و تسلط بر نهاد ریاست جمهوری، چرا آن همه کوشش و تقلاً کردند؟ بنابراین، این قبیل حرفها همهاش بهانهای برای شانه خالی کردن از تعهدات مطرح شده در تبلیغات انتخاباتی برای حل مشکلات است!
در حال حاضر جای اصولگرایان و نزدیکان روحانی عوض شده است. این بار این اصولگرایانند که میگویند سید ابراهیم رئیسی خرابهای را از دولت روحانی به ارث برده است و مجبور است چند سالی را صرف آواربرداری از اقتصاد کند! در مقابل نزدیکان روحانی و بخشی از اصلاحطلبان در پاسخ آنها همان حرف هشت سال پیشِ اصولگرایان را تکرار میکنند و میگویند؛ اگر وضعیت تا این میزان وخیم است پس چرا برای تسلط بر کرسی ریاست جمهوری، حتی تا حذف یاران خودتان از رقابتهای انتخاباتی پیش رفتید و وعدۀ "ما میتوانیم" دادید؟ بنابراین، این ادعاها همهاش بهانهای برای گریز از اجرای وعدههاست!
این شکل از رفتار سیاسی یعنی چرخیدن در دایرۀ بستهای که ره به هیچ سامانی نمیبرد. این شکل رفتار، مختص این هشت سال هم نیست. بیش از یک قرن است که به صورتها و اشکال دیگر، توسط اغلب نیروهای سیاسی تکرار شده و به صورت عادت و سنتی صلب در آمده است. راهی برای خروج از این دایرۀ بسته باید گشود! اما چگونه و توسط چه کسانی؟ چه بگویم که گفتهاند: ترک عادت موجب مرض است!
منبع: فرارو
کلیدواژه: حسن روحانی اصولگرایان روزهای پایانی دولت حسن روحانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۲۰۸۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:
ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است. البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.
21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903293