Web Analytics Made Easy - Statcounter

سعید افشاری

علاقه‌مند به حوزه تعلیم و تربیت

در تاریخ 26 اردیبهشت ماه 1400 مرکز امور بین‌الملل و مدارس خارج از کشور در سی و پنجمین گزارش خبری خود به وزیر آموزش و پرورش از بی‌رغبتی دانش‌آموزان به به بازگشت به مدرسه: چالش جدید نظام آموزشی ایالات متحده خبر می‌دهد. این گزارش خبری مبتنی بر یادداشت روزنامه نیویورک‌ تایمز درباره وضعیت آموزشی ایالات متحده پس از بازگشایی مدارس تدوین شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن یادداشت روزنامه نیویورک‌ تایمز به قرار زیر است:

مدرسه‌ها تقریباً در سرتاسر کشور باز شده است اما بسیاری از خانواده‌ها در بازگشت به مدرسه مردد هستند. بر اساس آمار کشوری اکنون فقط 12% دبستان‌ها و دبیرستان‌های دوره اول و همچنین شمار اندکی از دبیرستان‌های دوره دوم ایالات متحده در تعطیلی کامل به سر می‌برند با وجود این شمار دانش‌آموزانی که به طور کامل آموزش از راه دور می‌بینند، بسیار افزون‌تر است و بیش از یک سوم دانش‌آموزان پایه‌های چهارم و هشتم و حتی گروه بزرگ‌تری از دانش‌آموزان دوره دوم دبیرستان‌ها را شامل می‌شود. همچنین اکثر دانش‌آموزان سیاه‌پوست، لاتین‌تبار و آسیایی - آمریکایی خارج از مدرسه‌اند.

وجود این نابرابری‌ها سبب شده که مسئولان نواحی آموزش و پرورش و سیاست‌گذاران که با پایان یافتن سال تحصیلی کنونی، سرگرم برنامه‌ریزی برای سال تحصیلی آینده‌اند، با شرایط دشواری روبه‌رو شوند. با وجود آن که به نظر می‌رسد همه‌گیری در پی انجام واکسیناسیون عمومی در کشور رو به مهار شدن است، بسیاری از والدین ترس از همه‌گیری را دلیل حضور نیافتن در مدرسه ندانسته‌اند. آموزش از راه دور نیز در نظر آنان گزینه چندان مطلوب و قابل قبولی نیست. اما آنچه سبب بی‌رغبتی شمار زیادی از دانش‌آموزان به برگشتن سرکلاس‌های درس شده، تغییر شیوه زندگی است که در یکسال گذشته رخ داده و بازگشت به مدرسه را برای آنان دشوار ساخته است. بی‌گمان نتایج و پیامدهای این وضعیت تا سال‌های بعد نیز در نظام آموزشی نمود خواهد داشت به ویژه چنانچه ایالت‌ها و نواحی آموزش و پرورش گزینه آموزش از راه دور را همچنان برای دانش‌آموزان محفوظ نگه دارند.

آنچه سبب بی‌رغبتی دانش‌آموزان به برگشتن سرکلاس‌های درس شده، تغییر شیوه زندگی است.

 

نوجوانان خانواده‌های کم‌درآمد در دوران همه‌گیری و بسته شدن مدارس به خاطر بیکار شدن و مشکلات مالی والدینشان مشغول به کار شده و با گرفتن کار تمام وقت، هزینه‌های خود و خانواده را تأمین می‌کنند. بسیاری از والدین نیز پس از بسته شدن مدارس به ناچار برنامه نگهداری و مراقبت از فرزندان خود را تغییر داده و با شرایط جدید سازگار کرده‌اند. بنابراین تغییر دوباره برنامه‌ها کار چندان آسانی نیست.

 همه‌گیری، شیوه زندگی و انتخاب‌های مردم را دگرگون کرده  برخی این پدیده را بحران اجتماعی و آموزشی دانسته و مقابله با آن را خواستار شده‌اند.

 

کارشناسان این پدیده را بی‌میلی نسبت به مدرسه نام نهاده و آن را مقاومت در برابر آموزش سنتی و متعارف تعریف کرده‌اند. برخی بر این باورند که همه‌گیری، شیوه زندگی و انتخاب‌های مردم را دگرگون کرده و برخی دیگر این پدیده را بحران اجتماعی و آموزشی دانسته و مقابله با آن را خواستار شده‌اند. مدیر یکی از مدارس در سن‌آنتونیو با ابراز نگرانی و تأسف نسبت به وضعیت پدید آمده می‌گوید، بازگرداندن نوجوانان خانواده‌های لاتین‌تبار و کم‌درآمد به مدرسه بسیار دشوار بوده است. نیمی از دانش‌آموزان این ناحیه شرایط لازم برای حضور تمام وقت در مدرسه را داشته‌اند اما فقط 30% آنان در مدرسه حضور دارند. این در حالی است که صاحب‌نظران و سیاست‌گذاران، آموزش در مدرسه را بهترین گزینه برای یادگیری کودکان و نوجوانان می‌دانند.

از سوی دیگر مخالفت شمار زیادی از معلمان و مدیران مدارس با بازگشایی تمام وقت مدارس نیز همچنان به قوت خود باقیست. آنها بر این باورند که واکسیناسیون معلمان و نوجوانان نیاز به حفظ فاصله فیزیکی با دیگران را برطرف نمی‌کند. مرکزکنترل و پیشگیری از بیماری‌های آمریکا نیز همچنان حفظ فاصله 2-1 متری بین افراد را توصیه می‌کند.

اکنون بحث‌های فراوانی در بین فرمانداران، شهرداران، هیأت امناها و مسئولان مدارس درباره این که آیا در پاییز امسال هم آموزش مجازی همچنان برقرار باشد یا خیر، در جریان است. بر اساس پیمایشی که در ماه فوریه امسال برگزار شد، 68% مسئولان و دست‌اندرکاران آموزش خواستار برقراری آموزش از راه دور حتی پس از پایان همه‌گیری شدند. در دوران همه‌گیری بسیاری از خانواده‌ها زندگی جدیدی را بر اساس شرایط همه‌گیری برای خود بنا کرده‌اند. اکنون نیز چالش بیرون آمدن از شرایط بحرانی و از سرگیری شرایط عادی پیش روی آنان قرار دارد.

به کدامین سو باید رفت؟!

پس از خوانش این گزارش، با کمی تامل می‌توان دریافت که جامعه جهانی با پشت سرگذاشتن تقریبی دوران همه‌گیری، با مسائل جدی‌تری مواجه شده است و یکی از این مسائل، بی‌رغبتی دانش‌آموزان به مدرسه و آموزش حضوری است. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته که بودجه حداکثری در اختیار نهاد تعلیم و تربیت قرار می‌گیرد و امکانات آموزشی به صورت حداکثری در اختیار دانش‌آموزان است، چنین مسئله‌ای رخ نمایانده است. شما تصور کنید که در کشورهای در حال توسعه که امکانات آموزشی اولیه همچون کلاس‌های درسی مناسب در دسترس همگان نیست و دانش‌آموزان پیش از همه‌گیری هم چندان علاقه‌ای به حضور در  مدرسه نداشته‌اند، چگونه می‌توان این مسئله را حل کرد؟

 

پیش‌بینی می‌شود 24 میلیون کودک تحصیلات خود را رها کنند و این امر باعث تداوم فقر و نابرابری بین نسلی می‌شود.در همین راستا پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در خبرنامه کرونا و آموزش و پرورش – شماره 11 با عنوان تحلیل جهانی: کووید – 19، تاثیر بر آموزش و پرورش، تاثیرات مهم تعطیلی مدارس را بدین صورت گزارش نموده است که:

370 میلیون کودک وعده غذایی رایگان مدارس را از دست داده‌اند.

13 میلیون ازدواج با کودک تا پایان دهه تخمین زده شده است.

80 میلیون کودک به دلیل اختلالات ایمن‌سازی در مدرسه در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های قابل پیشگیری با واکسن هستند.

احتمالاً 10 میلیون کودک زیر 5 سال با سوءتغذیه حاد روبرو خواهند شد.

96% از کودکان گزارش داده‌اند احساسات منفی آنها از هنگامی که مدارس 17 الی 19 هفته تعطیل بوده‌اند، افزایش یافته است.

این گزارش‌ها چندی پیش توسط پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش منتشر شده‌اند و مطمئناً مسئله‌ای را پیش روی جوامع قرار می‌دهد که چندی بعد با آن دست به گریبان خواهند شد و می‌بایست جهت جلوگیری از بحران، به طور عاجل دست به مسئله‌شناسی بزنند و مسئله مورد نظر را به جای انحلال، حل نمایند. لازم به ذکر است که بحران زمانی به وقوع می‌پیوندد که افراد برای مقابله با تغییر و تنظیم فرایندهای آن آمادگی نداشته باشند. نکته مهم آن است که اندیشمندان علوم انسانی می‌بایست برای آماده ساختن مردم جهت حل بحران‌های اجتماعی از طریق بازسازی افکار، باورها و ارزش‌ها در پرتو شرایط متغیر صورت‌بندی ارائه دهند و از بروز هرگونه بحران جلوگیری به عمل آورند.

می‌بایست برای آماده ساختن مردم جهت حل بحران‌های اجتماعی بازسازی افکار، باورها و ارزش‌ها ارائه دهند.

 

 

 

پیش از دوران همه‌گیری، نظام تعلیم و تربیت با مشکلات فراوانی مواجه بوده است و همین مشکلات موجب شده بود تا علاوه بر دانش‌آموزان، معلمان هم چندان رغبتی به حضور در مدارس نداشته باشند. با آغاز دوران همه‌گیری کرونا و فاصله گرفتن دانش‌آموزان و معلمان از فضای مدرسه، شرایط طوری رقم خورد که این بی‌رغبتی به مدرسه بیش از پیش قوت گیرد.

 در این شرایط همه‌گیری و دوری از مدرسه، معلمان، دانش‌آموزان و بدنه اجرایی نظام تعلیم و تربیت تلاش وافری در جهت حفظ جریان یاددهی – یادگیری بر بستر آموزش مجازی روا داشتند و از لحاظ جسمی و روحی تحت فشار بسیاری قرار گرفتند. با این وجود به اذعان کارشناسان تعلیم و تربیت، جریان یاددهی – یادگیری از کیفیت چندانی برخوردار نبود و جای خالی حضور در مدرسه با تمام مشکلات آن احساس می‌گردید و ضرورت بازگشایی مدارس بیش از پیش لمس می‌شود.

با این وجود دانش‌آموزان و معلمان چندان رغبتی به حضور در مدرسه ندارند و ادامه آموزش مجازی را ترجیح می‌دهند. به منظور روشن شدن دلیل این بی‌رغبتی شما می‌توانید پرسش‌هایی را در خصوص تعلیم و تربیت طرح کنید و با توجه به واقعیت امر، درصدد پاسخ به این پرسش‌ها برآیید، آنگاه است که درخواهید یافت چرا دانش‌آموزان و معلمان چندان رغبتی به حضور در مدرسه ندارند؟

سوالات پیش‌روی نظام تعلیم و تربیت

آیا فضای مدارس ما نشاط‌آور است؟ آیا کتاب‌های درسی ما مؤثر و جالب توجه است؟ آیا میز و نیمکت‌های دانش‌آموزان سالم است؟ آیا معلم ما سرحال و شاداب و با نشاط است؟ آیا ادارات آموزش و پرورش ما کار و مشکل معلمان را به خوبی حل می‌کند؟ آیا مدیر مدرسه به مشکلات همکارانش توجه می‌کند؟ آیا آموزش و پرورش ما با روش‌های نوین و روز دنیا آشنا است؟ چقدر از نقش مؤثر تکنولوژی آموزشی در مدارس استفاده شده است؟ آیا روش‌های تشویق و تنبیه در مدارس همچنان قدیمی است؟ آیا اولیاء و مربیان ارتباط تنگاتنگ و مداوم با یکدیگر دارند؟ آیا مدارس همچنان پول می‌گیرند؟ آیا نظرات دانش آموز برایمان مهم است؟ آیا معلم هنوز مشکل معیشت دارد؟ آیا معلمان شغل دوم و سوم دارند؟ آیا آقای وزیر برای تدوین سند چشم‌انداز و سیاست‌های آموزش و پرورش نظر همکاران خود را در قالب یک نظرسنجی گرفته است؟ آیا معلم ما مطالعه می‌کند و فرصت به روز شدن دارد؟ آیا به جای مسائل پرورشی و آموزشی پول آب و برق مدرسه دغدغه مدیر است؟ آیا مطالب کتابهای درسی به درد زندگی آینده بچه‌ها می‌خورد؟

زمانی که به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهید، درخواهید یافت که چرا چندان رغبتی در میان دانش‌آموزان و معلمان برای حضور در مدرسه وجود ندارد. بیان این مسائل جهت سیاه‌نمایی اوضاع نیست بلکه هر فرد دغدغه‌مندی درخواهد یافت که مسائل بدون روشن شدن قابلیت حل نخواهند داشت و در جریان حل مسائل باید به درک درستی از آن مسائل دست یافت تا بتوان به حل آن پرداخت.

مدرسه‌گریزی: عوامل موثر بر بی‌علاقه شدن دانش‌آموزان به آموزش

احمدپوری و همکاران در مقاله خود با عنوان فرار از مدرسه (مدرسه‌گریزی – غیبت از مدرسه) در دانش‌آموزان، عوامل مدرسه‌گریزی را به شرح زیر بیان کرده‌اند:

1.طبقه‌ی خانواده که در برگیرنده‌ی کشمکش‌ها و روابط ناسالم میان اعضای خانواده می‌باشد و همچنین موجب عدم نظارت و رسیدگی بر امور فرزندان است.

2.عوامل درون مدرسه شامل قوانین حاکم بر مدرسه، محتوای درس‌ها، روابط معلم و شاگرد و نوع برخورد کارکنان مدرسه دانش‌آموزان می‌باشد.

3.نگرش، باور و علایق شخصی و انگیزه‌ی تحصیلی که تاثیر عمده‌ای بر عملکرد فرد دارد.

4.مشکلات شخصی شامل افسردگی و اضطراب که عملکرد تحصیلی و رفتاری فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و تقریباً از مهم‌ترین عوامل در مدرسه‌گریزی می‌باشد.

5.تحقیر در حضور سایر دانش‌آموزان، توقعات مالی و جسمی مدرسه از فرد بدون توجه به امکانات مالی دانش‌آموزان و قدرت جسمی و میزان هوش.

در همین راستا، رضایی نیارکی و لائی تحقیقی در جامعه‌ی دانش‌آموزان پسر دوره‌ی متوسطه در سال تحصیلی 85 – 1384 در شهر تهران انجام دادند. این تحقیق از نوع توصیفی زمینه‌یابی و ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسش‌نامه‌ی محقق ساخته‌ی 63 سوالی بود. این پرسش‌نامه در یک نمونه‌ی 180 نفری از دانش‌آموزان پسر، که در سال تحصیلی 85 – 1384 در مدارس تهران مشغول تحصیل بودند، اجرا شد و پس از استخراج اطلاعات و داده‌ها و تجزیه و تحلیل آماری، نتایج زیر به دست آمد:

عوامل موثر بر بی‌علاقه‌شدن دانش‌آموزان به آموزش، به دو دسته‌ی عوامل درون‌مدرسه‌ای و عوامل برون‌مدرسه‌ای تقسیم شده است.

مهم‌ترین عامل از عوامل درون‌مدرسه‌ای، عوامل آموزشی است. عوامل آموزشی نیز مولفه‌هایی چون کتاب درسی، روش تدریس، انطباق اهداف با نیازهای دانش‌آموزان و وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان را شامل می‌شود.

مهم‌ترین عامل از عوامل برون‌مدرسه‌ای موثر بر بی‌علاقه‌شدن دانش‌آموزان به آموزش، عوامل فرهنگی است. همچنین در بررسی مولفه‌های هر یک از عوامل برون‌مدرسه‌ای مشخص شد که از میان مولفه‌های عوامل فرهنگی، عامل نگرش‌های حاکم بر تحصیلات مدرسه‌ای بیشترین تاثیر را بر این موضوع دارد.

عوامل موثر بر بی‌علاقه‌شدن دانش‌آموزان به آموزش، عوامل درون‌مدرسه‌ای و عوامل برون‌مدرسه‌ای است.

 

 

 

با توجه به مطالب بیان شده می‌توان عوامل مدرسه‌گریزی را به دو بخش تقسیم کرد و از بخش اول با عنوان عوامل ساختاری تعلیم و تربیت و از بخش دوم با عنوان عوامل فرهنگی تعلیم و تربیت یاد کرد. عوامل ساختاری تعلیم و 

و تربیت و از بخش دوم با عنوان عوامل فرهنگی تعلیم و تربیت یاد کرد. عوامل ساختاری تعلیم و تربیت به مسائل موجود در نهاد تعلیم و تربیت کشور اشاره دارد و حل آنها وابسته به اصلاح نهاد تعلیم و تربیت است و عوامل فرهنگی تعلیم و تربیت معطوف به ارزش‌های حاکم بر حوزه تعلیم و تربیت است که هر متربی از آن تاثیر می‌پذیرد و در عین حال می‌تواند بر آن تاثیر بگذارد. به عبارتی بخش اول از ساحتی برون فردی و بخش دوم از ساحتی درون فردی برخوردار است.

از گذشته تاکنون مسائل اساسی، پیش روی نظام تعلیم و تربیت کشور قرار گرفته است و طبیعتا سیاست‌گذاران قادر نخواهد بود همه این مسائل را به طرفه العینی حل نمایند. از این رو وظیفه دغدغه‌مندان تربیتی است که با ارائه راهکارهایی مسیر رشد دانش‌آموزان در تمام ابعاد زندگی را فراهم نمایند. در این میان یکی از راهکارهای اساسی، آموزش ذهن‌آگاهی است که می‌تواند در افزایش انگیزش نسبت به تحصیل و افزایش خوش‌بینی تحصیلی دانش‌آموزان (اعتماد اجتماعی، تاکید تحصیلی و احساس هویت) نقش پررنگی داشته باشد.

یکی از راهکارهای اساسی، آموزش ذهن‌آگاهی است.

 

 

 

ذهن‌آگاهی: یکی از راهبردهای افزایش انگیزه دانش‌آموزان

ذهن‌آگاهی عبارت است از فهمیدن اینکه در درون ما و نیز در محیط اطراف ما در زمان فعلی و بدون هر گونه قضاوتی چه چیزی در حال روی دادن است. ذهن‌آگاهی ابزاری است که به ما کمک می‌کند افکار و احساسات خود را مدیریت کنیم، متوجه چیزهایی شویم که در یک موقعیت در حال روی دادن است و خود را در زمان کنونی آنگونه که خود را نشان می‌دهد غرق سازیم.

ذهن‌آگاهی را می‌توانیم دارای دو بخش در نظر بگیریم: توجه و کنجکاوی. توجه به این معنی است که ما با صرف زمان، توجه و آگاهی خود را روی احساسات فیزیکی، افکار و محیط اطراف متمرکز کنیم. به عنوان مثال، به خودمان تذکر دهیم که روی چیزهایی متمرکز شویم که معمولا فراموش می‌کنیم از قبیل نفس کشیدن یا کل احساس و حرکاتی که در نشستن نقش دارند.

ذهن‌آگاهی دارای دو بخش : توجه و کنجکاوی.

کنجکاوی به این معنی است که ما بدون قضاوت به چیزهایی توجه کنیم که در مسیر حواس ما قرار می‌گیرند. ما علاقه‌مند به تجربه کردن هستیم بدون تلاش برای تغییر دادن آن. به این فکر کنید که زمانی که یک فکر یا موقعیت خاص اتفاق می‌افتد چه اندازه آسان است که احساس ناراحتی کنید. کنجکاوی به این معنی است که متوجه شویم یک فکر یا موقعیت در حال اتفاق افتادن است بدون آنکه به آن واکنشی نشان دهیم. یک جنبه دیگر کنجکاوی این است که به موقعیت‌های مختلف نزدیک شویم بدون آنکه فکر کنیم این موقعیت چه احساسی در ما ایجاد خواهد کرد. به عنوان مثال، اگر ما خودمان را عادت داده‌ایم که به یک وظیفه روزانه به عنوان کاری خسته کننده نگاه کنیم، احتمالا یک جنبه متفاوت آن کار را که می‌تواند به روز ما معنایی جدید بدهد، از یاد خواهیم برد. زمانی که ما کنجکاو باشیم، ذهنی باز داریم و واقعا به خود فکر یا موقعیت علاقه‌مند هستیم.

چرا ذهن‌آگاهی اهمیت دارد؟

بیشتر ما به صورت ناخودآگاه شیوه‌هایی در فکر کردن داریم که بخش‌های دیگر یک رویداد یا حادثه را نادیده می‌گیرد یا کنار می‌گذارد. به عنوان مثال، ما معمولا روی جنبه‌های منفی متمرکز می‌شویم، درباره نحوه پایان یافتن یک موقعیت تصوراتی می‌کنیم یا اینکه زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره مشکلات می‌نماییم. استفاده از مهارت‌های ذهن‌آگاهی برای نگاه کردن به یک موقعیت به شیوه‌های بی‌طرفانه‌تر و خنثی‌تر می‌تواند تاثیر زیادی روی نحوه درک ما از خودمان و جهانمان داشته باشد. ذهن‌آگاهی سرعت ما را می‌کاهد و به ما فرصت می‌دهد در زمان رویارویی با یک مشکل، گزینه‌های مختلف را بررسی کنیم و این آزادی را داشته باشیم که به جای صرف نشان دادن واکنش، یک واکنش را انتخاب کنیم.

استفاده از مهارت‌های ذهن‌آگاهی

 می‌تواند تاثیر زیادی روی نحوه درک ما از خودمان و جهانمان داشته باشد.

 

ذهن‌آگاهی می‌تواند تاثیر مثبتی روی افکار، رفتارها و بهزیستی کلی روان ما داشته باشد و به همین ترتیب برای همه مفید است. ذهن‌آگاهی می‌تواند برای افرادی که از مشکلات مربوط به سلامت روان یا بیماری روانی از قبیل اختلال اضطراب یا خلق و خو نظیر افسردگی رنج می‌برند مفید باشد. برخی شواهد نیز نشان می‌دهد ذهن‌آگاهی در کنار دارو می‌تواند در نجات یافتن از مشکلات مربوط به مصرف مواد و اختلالات روان‌پریشانه کمک کند.

ذهن‌آگاهی می‌تواند تاثیر مثبتی روی افکار، رفتارها و بهزیستی کلی روان ما داشته باشد.

 

مثالی برای ذهن‌آگاهی

تصور کنید که موعد مقرر یک کار مهم مربوط به مدرسه یا محل کارتان نزدیک شده است. فردی که خیلی به تازگی درباره ذهن‌آگاهی مطالبی یاد گرفته است احتمالا بگوید: «شروع به فکر کردن درباره این موعد مقرر کردم. اگر نتوانم همه چیز را آماده کنم چه؟ کاش این فکر کلا ناپدید شود. نمی‌توانم از عهده مدیریت کردن آن برآیم.» این فرد احتمالا واکنش‌های زیادی را هم نسبت به این افکار در نظر خواهد آورد. این فرد احتمالا احساس عصبانیت، ناراحتی یا حتی اندکی ناامیدی کند. این قبیل افراد احتمالا نتوانند تمرکز کنند یا اینکه آن شب نتوانند بخوابند. افرادی هم که به صورت مرتب از مهارت‌های ذهن‌آگاهی استفاده می‌کنند متوجه این فکر می‌شوند: «اگر نتوانم همه چیز را انجام بدهم چه؟» ولی آنها اینگونه پاسخ می‌دهند که «خوب ببین، این همان فکر است. حس می‌کنم که این فکر چگونه روی من تاثیر می‌گذارد. احساس می‌کنم که شانه‌هایم منقبض شده و سرعت نفس کشیدنم در حال تغییر یافتن است. این فکر در این شرایط باعث می‌شود اندکی احساس ناامیدی کنم و این کاملا طبیعی است.» البته موقعیت گفته شده اهمیت دارد و هر دو فرد باید کاری را قبل از موعد مقرر انجام دهند. تفاوت در نحوه رویارویی افراد با این موقعیت است. فرد دوم آگاهی بیشتری درباره این فکر و تاثیر آن روی احساس خود دارد و به احتمال زیاد می‌تواند از ابزارها و استراتژی‌های مختلف برای کمک به مدیریت احساس ناامیدی خود استفاده کند.

یکی از مداخلاتی که می‌تواند در افزایش انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان نقش مهمی داشته باشد، آموزش مبتنی بر ذهن‌آگاهی است. عطایی و همکاران در مقاله خود با عنوان اثربخشی آموزش ذهن‌آگاهی در افزایش انگیزه نسبت به تحصیل در دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه، در تبیین این یافته‌ها بدین نکات اشاره می‌کنند که: از آن‌جایی که در تمرین ذهن‌آگاهی تاکید بر تجربیات زمان حال و نگرش غیرقضاوتی بر افکار، احساس‌ها و رفتارهاست. دانش‌آموز در طول تمرین، یاد می‌گیرد که توجه خود را از افکار غیر ارادی که موجب سرگردانی ذهن می‌شود، بر لحظه حال متمرکز کند و توانایی تشخیص زمانی که ذهن به سمت حواس‌پرتی منحرف می‌شود، یک مهارت کلیدی است که در طول تمرین ذهن‌آگاهی آموزش داده می‌شود. در واقع، با تمرین‌های ذهن‌اگاهی یاد می‌گیرد در زمان مطالعه، به محض حواس‌پرتی که یکی از موانع موثر بر یادگیری است به زمان حال متمرکز شود و به مرور تمرکز خود را افزایش دهد. نتایج پژوهش‌ها نیز بیانگر آن است که در فرایند تمرینات ذهن‌آگاهی تمرکز فرد از یک سطح پایین به سطح بالا افزایش پیدا می‌کند؛ بنابراین، افزایش تمرکز هنگام مطالعه منجر به افزایش خودآگاهی در دانش‌آموزان، افزایش مطالعه و یادگیری می‌شود که در نتیجه آن، افزایش در انگیزش تحصیلی است.

تمرینات ذهن‌آگاهی منجر به افزایش انگیزش تحصیلی است.

یکی دیگر از تبیین‌های مرتبط با تاثیر آموزش ذهن‌آگاهی بر افزایش انگیزش تحصیلی، مفهوم خودکارآمدی است. خودکارآمدی یکی از مولفه‌های انگیزشی در نظریه‌های انگیزش نقش مهمی را در عملکرد تحصیلی ایفا می‌کند. به عبارتی آنچه که تعیین‌کننده انگیزش دانش‌آموز برای یادگیری مطالب است، تصورات او از موفقیت‌ها یا شکست‌های وی در گذشته است. تمرینات ذهن‌آگاهی با تقویت مولفه عدم قضاوت درباره تجارب گذشته، اشتباهات، شکست‌ها و احساس‌های منفی خود در گذشته، به دانش‌آموز اجازه می‌دهد تا به سمت تفکراتی غیرقضاوتی و پذیرا، پیش برود و انعطاف‌پذیری را در فرایندهای ذهنی خود حس کند. زمانی که دانش‌آموز نسبت به توانایی خود اطمینان حاصل کند اغلب در سطح بالا عمل می‌کند، در انجام تکالیف استقامت داشته و انتظار موفقیت در برابر مشکلات احتمالی را خواهد داشت. به عبارتی تمرینات ذهن‌آگاهی سطح خودکارآمدی دانش‌آموز و باور وی از توانایی خود را افزایش می‌دهد و دانش‌آموز با خودکارآمدی بالا به توانایی‌های خود اطمینان دارد و مشکلات را چالش می‌بیند نه تهدید. در نتیجه ترس از شکست در آنها کاهش می‌یابد و توانایی حل مساله و تفکر تحلیلی آنها بهبود می‌یابد. در نتیجه با افزایش سطح خودکارآمدی در دانش‌آموزان می‌توان انتظار داشت که انگیزش به تحصیل در آنها افزایش یابد.

تمرینات ذهن‌آگاهی سطح خودکارآمدی دانش‌آموز را افزایش می‌دهد.

 

آموزش ذهن‌آگاهی یک رویکرد نسبتا جدید است که با توجه به ماهیت این مفهوم می‌توان کارکرد آن را در جنبه‌های مختلف زندگی از پزشکی گرفته تا آموزش و پرورش مشاهده کرد. هدف مطلوب برنامه، کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی، پرورش آگاهی پایدار و غیرواکنشی در مورد تجربه‌های درونی (مثل شناختی، عاطفی و حسی) و تجربه‌های بیرونی (مثل اجتماعی و محیطی) است.

 

در مقاله عرب قائنی و همکاران با عنوان اثربخشی آموزش ذهن‌آگاهی مبتنی بر کاهش استرس (MBSR) افزایش جرئت‌ورزی در دانشجویان مضطرب، محتوای جلسات گروه کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی به اختصار آورده شده و در اینجا به ذکر یک جلسه از آن جلسات اکتفا می‌شود:
جلسه اول: مرحله اول: تشریح ماهیت تشکیل جلسه، معرفی و آشنایی اعضا با یکدیگر؛ مرحله دوم؛ ۱- شرح مختصری از ۸ جلسه. ۲- انجام مدیتیشن‌های خوردن یک عدد کشمش و سپس به مدت ۳۰ دقیقه مدیتیشن اسکن بدن و صحبت در مورد احساسات ناشی از انجام این مدیتیشن‌ها. ۳- تکلیف خانگی: پیاده کردن آنچه در خوردن یک دانه کشمش آموخته‌اند در مورد غذا خوردن یا ظرف شستن.
راهکارهای متعددی به منظور پیشبرد آموزش ذهن‌آگاهی به دانش‌آموزان وجود دارد که روان‌شناسان و روان‌درمانگران قادر خواهند بود با بررسی و پژوهش بیشتر در این زمینه، راهبردهایی مناسب با فضا و زمان ارائه دهند. در ذهن‌آگاهی نیز، یکی از تکنیک‌های ذهن آگاهی «مراقبه» است. مراقبه فعالیتی از هشیاری ذهنی (شامل عواطف و احساسات، خاطرات و رویاها) است. از طریق مراقبه می‌توانیم اشتباهاتمان را بشناسیم و ذهنمان را طوری تنظیم و سازگار کنیم که واقع‌گرایانه‌تر و صادقانه‌تر به تفکر و واکنش بپردازد. ما یاد می‌گیریم تا از افراد و چیزهای دور و برمان انتظارات غیرواقعی کمتری داشته باشیم و بنابراین کمتر با ناامیدی و سرخوردگی مواجه می‌شویم، روابط بهبود پیدا می‌کند و زندگی پایدارتر و رضایت بخش‌تر می‌شود. 

یکی از تکنیک‌های ذهن آگاهی «مراقبه» است.

ما یک حس و معنای وسیع و روشن از آنچه پیرامونمان می‌گذرد، ایجاد می‌کنیم و توسعه می‌دهیم. یکی از مکانیسم‌های ذهن‌آگاهی «آگاهی فراشناختی» است که اشاره به باورهایی دارد که افراد درباره تفکر خود دارند. این دانش شامل باورهایی در مورد انواع خاص تفکر و نیز باورهایی در ارتباط با کارایی حافظه و یا قدرت تمرکز می‌شود. این باورها بر نحوه پاسخ‌دهی افراد و چگونگی تنظیم افکار آنها تأثیر می‌گذارد. در نتیجه با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان تبیین کرد که ذهن‌آگاهی اثری انکارناپذیر در کاهش اضطراب دارد.

یکی از مکانیسم‌های ذهن‌آگاهی «آگاهی فراشناختی» است.

 

نظام آموزش و پرورش کشور همانطور که بیان شد با چالش بی‌انگیزگی تحصیلی و احساسات منفی در دانش‌آموزان روبرو است و شواهد حاکی از رشد روزافزون بی‌انگیزشی و احساسات منفی در دانش‌آموزان است. وجود ضعف در اثربخشی شیوه‌های افزایش انگیزش تحصیلی باعث شده تا پژوهشگران با ابهامات گوناگونی روبرو شوند. با توجه به تاثیر آموزش ذهن‌آگاهی در حوزه‌های متعدد و همچنین حیطه‌های آموزشی و به منظور کمک به آموزش و پرورش در زمینه افزایش انگیزش تحصیلی در دانش‌آموزان، می‌توان از این روش بهره برد. البته با آموزش مناسب دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت می‌توان به ابعاد مختلف این آموزش دست یافت.

برای مطالعه بیشتر

عرب قائنی، ماریه. هاشمیان، کیانوش. مجتبایی، مینا. مجد آرا، الهه. آقابیکی، آتوسا. (1396). اثربخشی آموزش ذهن‌آگاهی مبتنی بر کاهش استرس (MBSR) افزایش جرئت‌ورزی در دانشجویان مضطرب. مجله پزشکی ارومیه. 28 (2): 119-129.

پورمحمدی، سمیه. باقری، فریبرز. (1393). اثربخشی آموزش ذهن‌آگاهی بر حل مساله دانش‌آموزان دختر پایه پنجم دبستان. مجله روان‌شناسی و روان‌پزشکی شناخت. 1 (1): 50-61.

عطایی، فاطمه. احمدی، عبدالجواد. کیامنش، علیرضا. سیف، علی‌اکبر. (1398). اثربخشی آموزش ذهن‌آگاهی در افزایش انگیزه نسبت به تحصیل در دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه. مجله روانشناسی مدرسه. 8 (4): 176-199.

هاشمی، فرشته. درتاج، فریبرز. فرخی، نورعلی. نصرالهی، بیتا. (1398). اثربخشی آموزش ذهن‌آگاهی بر مولفه‌های خوش‌بینی تحصیلی دانش‌آموزان (اعتماد اجتماعی،تاکید تحصیلی و احساس هویت) .مجله روان‌شناسی اجتماعی. 13 (53): 101-108.

جواهرفروش‌زاده، ماهرخ. کوهبنانی، سکینه. (1395). اثربخشی آموزش مهارت‌های ذهن‌آگاهی بر ساختار انگیزشی دانش‌آموزان دختر. مجله اصول بهداشتی روانی. 18 (ویژه‌نامه): 436-440.

شاه مرادی طباطبایی، طاهره. انصاری شهیدی، مجتبی. (1396). اثربخشی ذهن‌آگاهی بر انگیزش پیشرفت دختران دوره متوسطه. کنفرانس بین المللی فرهنگ آسیب شناسی روانی و تربیت.

همانطور که در بخش برای مطالعه بیشتر بیان شد، شما شاهد این امر هستید که ذهن‌آگاهی به حوزه‌های مختلف زندگی آدمی نفوذ پیدار کرده و قابلیت‌های خود را عیان ساخته است و نشریات مختلف با اهداف و چشم‌اندازهای مختلف روی به چاپ مقالات با این مضامین آورده‌اند. این مقالات بخش اندکی از ادبیات پژوهش در زمینه ذهن‌آگاهی است و شما می‌توانید با مراجعه به نشریات انگلیسی زبان حجم عظیمی از اطلاعات در این زمینه را کسب کنید.

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: مدرسه آموزش ذهن آگاهی بی رغبتی دانش آموزان بحران پساکرونا بی رغبتی دانش آموزان دانش آموزان و معلمان تحصیلی دانش آموزان نظام تعلیم و تربیت دانش آموزان دختر آموزش از راه دور دانش آموزان تواند تاثیر دوران همه گیری دانش آموزان ذهن آگاهی آموزش و پرورش حضور در مدرسه عوامل فرهنگی ذهن آگاهی ذهن آگاهی میلیون کودک مدرسه گریزی خانواده ها شیوه زندگی کاهش استرس سال تحصیلی ی تحصیلی آیا معلم پیش روی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۴۲۸۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نخستین سرویس مدرسه تهران مخصوص بچه‌پولدارها بود

همشهری آنلاین- سمیرا باباجانپور : دانش آموزان تهرانی از وقتی پای مدرسه به شهر باز شد با پای مبارک به مدرسه می‌رفتند؛ یعنی مسیر خانه تا مدرسه و بالعکس را پیاده گز می‌کردند. بااین‌حال با رشد مدارس نوین و رونق گرفتن مدارس متوسطه کم‌کم بحث جابه‌جایی دانش آموزان جدی شد؛ به‌خصوص جابه‌جایی دانش‌آموزانی که از مسیرهای طولانی باید به شهر می‌آمدند و درس می‌خواندند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

«داریوش شهبازی» مولف و محقق، درباره نخستین سرویس‌های مدارس تهران می‌گوید: «سیستم تحصیلی در تهران بیشتر بر روی محله‌ها متمرکز بود؛ یعنی هر محله یا روستایی مکتب‌خانه خودش را داشت. بعد از اینکه مدارس دبستانی توسعه پیدا کرد به علت کمبود مدرسه، بچه‌ها پیاده باید مسیرهای طولانی را برای رسیدن به مدرسه طی می‌کردند. یادم می‌آید وقتی ۷ سالم بود در مدرسه‌ای در محله زرگنده تحصیل می‌کردم. آن روزها برخی خانواده‌های پولدار شمرونی بچه‌هایشان را با ماشین شخصی و راننده به مدرسه می‌فرستادند که نوعی سرویس خصوصی بود.»

شهبازی می‌افزاید: «تقریباً اواخر دوره پهلوی دوم بحث سرویس‌های مدارس در تهران جدی شد. در حقیقت رونق سرویس‌های مدارس با توسعه شهر تهران و مشکلات تصادف، ایمنی و امنیت دانش‌آموزان گره خورده بود. دورانی که ما درس می‌خواندیم تنها خطری که دانش آموزان را تهدید می‌کرد گرگ‌های بیابان و سگ‌های ولگرد بودند!»

«عباس حسینی» نویسنده کتاب معروف «این اتولی که من داشتم...» درباره نخستین سرویس‌های مدارس شهر تهران می‌گوید: «در دوران پهلوی دوم برخی از مدارس بزرگ تهران برای دانش آموزان سرویس مدرسه راه‌اندازی کردند. اتوبوس‌های خاص که زردرنگ هم بودند. مدرسه هدف و مدرسه ایران و کالج (البرز) در تهران سرویس مدرسه داشتند مخصوص دختران دانش‌آموز بیشتر از سرویس استفاده می‌کردند.»

اولین اداره و قوانین راهنمایی و رانندگی | سرعت بالای ۱۵ کیلومتر در ساعت ممنوع! روایت‌هایی از نخستین شرکت‌های مسافربری | وقتی گاریخانه‌ها به گاراژ تبدیل شدند

کد خبر 849180 برچسب‌ها هویت شهری همشهری محله

دیگر خبرها

  • نخستین سرویس مدرسه تهران مخصوص بچه‌پولدارها بود
  • معرفی و تجلیل از برترین‌های مسابقات قرآنی کارکنان و دانش‌آموزان با نیازهای ویژه استان سمنان
  • بهره برداری از ۱۵۷ کلاس درس در خواف
  • اختتامیه جشنواره سفیران سلامت در چابهار برگزار شد
  • لباس فرم برای دانش آموزان اجباری نیست
  • مرور خاطرات دوران تحصیل پس از ۴۵ سال
  • آموزش درس زندگی به دانش آموزان در مدرسه‌ای در یزد
  • آموزش درس زندگی به دانش آموزان
  • مدرسه باید واقعیت جامعه باشد/ ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار معلم مخالف مدرک دانشگاهی خود آموزش می‌دهند
  • تعیین تکلیف اردوگاه«سی پی» سوادکوه بعد از ۳۰ سال در دولت سیزدهم انجام شد