کشتار خاموش ایرانیان تهیدست با پول خودشان
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۴۸۷۸۴
در سالهای پس از جنگ سه باراین قاتل نام آشنا خود را به بالاتر از 30 درصد رسانده است و حالا در تیرماه 1400 پرچم سربلندی در دست از نرز 40 درصد رشدعبور کرده است. آنهایی که یادشان می اید در جریان انتخابات 1392 ریاست جمهوری چه گذشت صدای پر طنین حسن روحانی را نیز به یادشان می آورند که وعده داد در جریان تبلیغات انتخاباتی سال ۱۳۹۲، حسن روحانی وعده داد با تکیه بر دولت «تدبیر و امید» به یک «حماسه اقتصادی» دست خواهد یافت و مهار نرخ تورم یکی از پایه های این حماسه بود که اتفاق نیفتاد بلکه در پله ای بالاتر از ترخ تورم سال 1392 ایستاده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رکورد ربع قرنی
حسن روحانی کمتر از 10 روز دیگر دیگر کرسی ریاست دستگاه اجرایی را به ابراهیم رئیسی واگذار میکند و نرخ تورم تیرماه ۱۴۰۰، که از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده، آخرین شاخص رسمی قیمتها در پایان دوران هشتسالهٔ زمامداری اوست.نهاد اصلی آمارگیری اقتصادی در جمهوری اسلامی میگوید که نرخ رسمی تورم ایران یا تورم سالانه در تیرماه به ۴۴.۲ درصد رسیده است. سخن بر سر درصد تغییر میانگین شاخص قیمتها در دوازده ماه منتهی به تیر ماه نسبت به دوره مشابه پیش از آن است. روحانی که در سال ۱۳۹۲ نرخ تورم ۳۵ درصدی را از دولت احمدینژاد به ارث برده بود (بر پایهٔ آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی)، نرخ تورم بالای ۴۴ درصد را برای جانشین خود به ارث میگذارد.با مراجعه به تحولات شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران (شاخص تورم) از سال ۱۳۱۵ خورشیدی تا به امروز، که از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی منتشر شده، میبینیم که آخرین نرخ تورم سالانه منتشر شده در دوران زمامداری حسن روحانی بالاترین سطح این شاخص در ۲۵ سال گذشته است.در واقع از سال ۱۳۷۴ (که نرخ تورم ایران به ۴۹.۴ درصد رسید) تا امروز، این نخستین بار است که نرخ تورم سالانه ایران به بالای ۴۴ درصد میرسد. اگر عقبتر برویم، میبینیم که از سال ۱۳۲۳ خورشیدی تا به امروز، حسن روحانی با نرخ تورم بالای ۴۴ درصد به دومین نرخ بالای تورم در ۷۷ سال گذشته (بعد از ۱۳۷۴) دست یافته است. توضیح این نکته ضروری است که این بررسی بر آمار رسمی نرخ تورم در جمهوری اسلامی تکیه میکند و به تردیدها و انتقادهای کارشناسان مستقل در این زمینه نمیپردازد.
بانک مرکزی یا چاپخانه؟
بدترین اتفاقث این بود وهست که قاتل شهروندان ایرانی از پول خودشان که دلارهای تبدیل به ریال شده تزد بانک مرکزی استفاده کرده است. قانفجار نقدینگی در هشت سال گذشته نماد اوج بیبندوباری در سیاست اقتصادی حسن روحانی است که تورم بالای ۴۴ درصد پیامد اصلی آن است. حجم نقدینگی که در پایان سال ۱۳۹۱ پیرامون ۴۶۰ هزار میلیارد تومان نوسان میکرد، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۰ به سه هزار ۶۰۱ هزار میلیارد تومان افزایش یافت. بهگفتهٔ منابع موثق اقتصادی ایران، در اردیبهشت سال جاری هر روز به طور متوسط ۹۰۳ میلیارد تومان اسکناس چاپ شده است.با این حساب حجم نقدینگی در هشت سال زمامداری حسن روحانی حدود هشت برابر شده، آن هم در وضعیتی که نرخ رشد اقتصادی طی همین مدت با خوشبینانهترین ارزیابیها پیرامون صفر نوسان کرده است. به بیان دیگر حجم کالاها و خدمات تولیدشده در کشور عملاً یکسان مانده، حال آنکه حجم پول (سپردههای دیداری و اسکناس و مسکوک) و شبهپول (سپردههای غیردیداری) هشت برابر شده است.
همین دیروز بود که عبدالناصر همتی رانده شده از بانک مرکزی و مانده در شکست از رییسی هشدار داد خطر تورم بالا معیشت شهروندان را با خطر بزرگ مواجه می کند. یکی از پیامدهای اصلی تبدیل شدن بانک مرکزی به چاپخانه، فرو غلتیدن هرچه بیشتر اقتصاد کشور در دور باطل تورم و افزایش حقوقهاست. توضیح اینکه با اوجگیری نرخ تورم، دولتها معمولاً ( بهجای مقابله با ریشههای اصلی این رویداد) حقوق کارمندان خود را بالا میبرند و هزینهٔ این کار را از راه چاپ اسکناس تأمین میکنند. طبعاً افزایش حقوق به کارمندان دولت محدود نمیشود و دیگر مزدبگیران و نیز بازنشستگان زیر فشار تورم مطالبات خود را بالا میبرند.هیچکس انتظار ندارد که پایان دوران زمامداری حسن روحانی به سونامی نقدینگی و اوجگیری نرخ تورم در جمهوری اسلامی پایان دهد. علاوه بر تداوم همهٔ عوامل درونی زایندهٔ تورم در اقتصاد ایران، عامل دیگری از هماکنون بر سیر تحول قیمتها در ایران سنگینی میکند و آن «تورم وارداتی» است.
منبع: ساعت24
کلیدواژه: جمهوری اسلامی حسن روحانی بانک مرکزی تورم سال نرخ تورم هشت سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۴۸۷۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
به گزارش همشهری آنلاین، همانگونه که انتظار میرفت، سریال حشاشین، با حواشی متعددی که رقم زد، نتوانست به اثر درخور و ماندگاری در حافظه مردم کشورمان تبدیل شود. سریالی که در زمان تولید، با سروصداهای بسیاری همراه شد و عنوان یکی از پرهزینهترین تولیدات جهان عرب را از آن خود کرد.
این سریال، ماه رمضان امسال، از یکی از شبکههای اصلی مصر به روی آنتن رفت و در آن کشور نیز واکنشهای متفاوتی را به خود دید. سابقه تاریخی چنین کارهایی، این شائبه را تقویت میکرد که با توجه به فضاسازی فرقهای داستان، باید در انتظار کژراهههای روایی بود علیالخصوص آنکه ایران، ابژه این داستان بود و نمیتوانستیم بپذیریم که کشوری مانند مصر، داستانی در مسیر روایت دقیق و متقن تاریخی از ما داشته باشد.
ساختار مشوش روایت و البته بزرگنماییهای اغراقآمیزی که میخواست این باور را به مخاطب الصاق کند که ایرانیها، پدر داعش هستند، بهاندازهای ناشیگرانه بود که با یکبار تماشای صرف چند قسمت از سریال، میشد بهراحتی متوجه آن شد. حشاشین هرچقدر که در زمینه ساختار حرفهای سریالسازی، الکن است و بویی از استانداردهای سریالسازی جهانی نبرده اما در زیرلایه، به شکلی دقیق، فراتر از رویه ظاهری آن که ایرانستیزی است، نوعی شیعهستیزی را در پیش گرفته است.
طبیعی است که در پرداخت داستانهایی با مضمون فرقههای سیاسی، یک تصویر ظاهری از المانهای آن فرقه ساخته میشود و یک تصویر نیز در زیرلایه مورد نظر است تا توطئهها و منویات حقیقی آن فرقه، به دور از تمایلات سورئالیستی، زمختی خود را نشان دهد. به همین دلیل، حشاشین در شکل ظاهری، به ایرانستیزی روی آورده و زیر پرچم حسن صباح، وجوه مدیریتی ایرانیان و تمایل به کشورگشاییهایی که دارد را مورد نقد قرار داده است بنابراین همین نقد خزنده نمیتواند مخاطب را مجاب کند که با یک روایت درست و تاریخی مواجه بوده است.
اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههایی از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است
در پسزمینه اما هدف فیلم کلانتر است که خوراک مویرگی مکفی در جهت اقناع مخاطب را دارد و آن، گرفتن انگشت اتهام جنایتهای تاریخی به سمت شیعه بوده است. از جریان داشتن عباراتی چون سر مار را باید زد که به تائید سریال، از آن زمان در مورد حاکمان ایران عنوان شده و امروز نیز شنیده میشود تا بهرهمندی از پرچم سیاه برای فرقه که تداعیکننده پرچم داعش است و البته آکسانهای متعدد بر روی این گزاره که باید با رهبرانمان مشورت کنیم، بهخوبی موید این مورد است. اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههای دیگری از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است.
فارغ از این محتوای عجیب و آشکار، سریال، متناسب با هزینهکرد و پروژه تبلیغاتی بزرگی که داشته، دستاورد فنی نداشته است. حشاشین را نمیتوان یک سریال مبتنی بر استاندارد روز این حوزه دانست. کارگردانی بهواسطه تشتتهای میزانسن، چندان قابلقبول نیست و بازی بازیگران، بیرونزدگیهای فراوان دارد که مخاطب را میآزارد.
مجموعه تمام این عوامل سبب شده تا حشاشین، با ساختار جعل تاریخ، موجودیت داشته باشد و این مهم، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه میتواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد گردد. افراطگری در جعل تاریخی حوادث به اندازهای زیاد است که مخاطب عام نیز متوجه این میزان عداوت شده و به همین دلیل ارتباط چندانی با آن نمیگیرد.
این سریال، نمونه بارز آثاری است که علیرغم تزریق حدود ۱۳ میلیون دلار، نتوانسته آن اثرگذاری اعتقادی و سیاسی را بر روی مخاطب خود داشته باشد. در دنیای امروز، بیشترین میزان تاثیرگذریهای اینچنینی، از مجرای مواجهه نرم و زیرپوستی صورت میگیرد حال آنکه حشاشین بهواسطه عدمبرخورداری از استانداردهای لازم محتوایی و بصری، نتوانسته مخاطب خود را تحتتاثیر قرار بدهد و به همین دلیل، با استقبال قابلتوجهی از سوی مردم خاورمیانه مواجه نشد.
در ایران نیز این سریال از سوی یک سکوی مطرح و دو سکوی کمتر شناخته شده شبکه نمایش خانگی ارائه شد که با توجه به نظارت پسینی در مورد تولیدات خارجی، خیلی زود بساط این سریال از تمامی پلتفرم ها حذف شد. سریالی که در ایران نیز همپای منطقه، دیده نشد و نتوانست تاثیرگذرای ولو حداقلی هم داشته باشد.
کد خبر 848782 منبع: ایرنا برچسبها خبر مهم فیلم و سریال خارجی