فروش سهام عدالت تدریجی شد
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۵۹۹۳۴
میتوان گفت آزادسازی سهام عدالت یکی از بزرگترین و پرچالشترین اتفاقاتی بود که بازار سرمایه در سال ۱۳۹۹ شاهد آن بود. داستانی که نه تنها پایان خوبی نداشت بلکه به یکی از عوامل ریزش بازار سرمایه هم تبدیل شد و هنوز تکلیف آن به طور کامل روشن نشده است.
به گزارش پول نیوز، نهم اردیبهشت سال گذشته بود که در روزهای سبز بازار سرمایه، فرایند آزادسازی سهام عدالت اجرا شد و به سهام داران این اختیار داده شد که یکی از دو روش مستقیم و غیرمستقیم را برای مدیریت سهام خود انتخاب کنند.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از عرش به فرش ارزش سهام عدالت
البته فرایند آزادسازی یک جا صورت نگرفت و مشمولان میتوانستند در ابتدا ۳۰ و سپس ۶۰ درصد سهام خود را بفروشند. این درحالی بود که بازار در روزهای اوج خود به سر میبرد و ارزش واقعی سهام عدالت با ارزش اولیه یک میلیون تومان تا بیش از ۲۰ میلیون تومان نیز افزایش یافته بود. همین جذابیت قیمت باعث شد تا بسیاری از افراد نسبت به فورش سهام خود اقدام کنند و فشار فروش سهام عدالتیها مزید بر علت ریزش بازار سرمایه شد.
به طوریکه نه تنها ارزش واقعی سهام عدالت با ارزش اولیه یک میلیون تومان به کمتر از ۱۰ میلیون تومان رسید بلکه بسیاری از افرادی که سهام عدالت خود را برای فروش گذاشته بودند نتوانستند سهام خود را بفروشند. زیرا بازار در صف فروش قفل شد. در نهایت نیز سازمانبورس و اوراق بهادار در آبان ماه سال گذشته فروش سهام عدالت را تا اطلاع ثانوی ممنوع کرد و همچنان با وجود اینکه بازار سرمایه درحال حرکت به سمت ثبات است این ممنوعیت همچنان وجود دارد.
سناریوی جدید سازمان بورس و پایان عمر دولت
البته به نظر میرسد سازمان بورس و اوراق بهادار سناریوی جدیدی برای سهام عدالت در نشر گرفته است. آنطور که محمدعلی دهقان دهنوی- رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در آخرین اظهارات خود اعلام کرده قرار است فروش سهام عدالت تدریجی آغاز شود. به گفته وی باید تلاش کرد تا این اقدام به صورت ماهانه و با درصدهای کم اجرایی شود.
دهقان تاکید کرده است که به هیچ عنوان لازم نیست که یکباره ۳۰ درصد از سهام عدالت آزادسازی شود، در این زمینه میتوان به منظور جلوگیری از تاثیر منفی آن بر معاملات بورس در هر مرحله یک درصد از آن را در بازار آزادسازی کنیم.
رییس سازمان بورس و اوراق بهادار درمورد زمان اجرایی شدن برنامههای در دستور کار سازمان بورس برای فروش سهام عدالت نیز گفته است که زمان اجرایی شدن این تصمیمات وابسته به وضعیت بازار است، هر لحظه که احساس شود این اقدامات تاثیر منفی را بر بازار میگذارد اجرای آنها متوقف خواهد شد.
این تصمیمات درحالی گرفته شده است که نه تنها هنوز تکلیف آزادسازی ۴۰ درصد دیگر سهام عدالت مشخص نیست و تنها یک هفته تا عمر دولت فعلی باقی مانده است بلکه حرکت بازار سرمایه همچنان کجدار و مریز است و به نظر نمیرسد بازار قابلیت عرضه حتی یک درصد از سهام عدالت را هم داشته باشد. منبع: ایسنا
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: فروش سهام عدالت سهام عدالت ارزش سهام عدالت بازار سرمایه ارزش اولیه سهام عدالت بورس و اوراق بهادار فروش سهام عدالت سازمان بورس بازار سرمایه میلیون تومان سهام خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۵۹۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا از هر ۱۰ سرمایه، ۹ تا بر باد میرود
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ علیرضا رأفتی: بگذارید اول قصه را با یک جوک بی مزه، حتی چند دهه قدیمیتر از گروههای خانوادگی، شروع کنیم. همان حکایتی که احتمالاً شنیدهاید: مردی که در ساحل نشسته بود و داشت یک سطل ماست را میریخت توی آب دریا! گفتند: «چیکار میکنی؟»؛ گفت: «دوغ درست میکنم.»؛ گفتند: «نمیشه!»؛ گفت: «ولی اگه بشه چی میشه!»
دو دههای میشود که دنیا روی کسب و کارهای نوآور کوچک، اسم «استارتآپ» را گذاشته است. مفهومی که از دل ایالات متحده آمریکا شکل گرفت و حتی میشود آن را برد در پوشه «رؤیای آمریکایی»: «بنیانگذارانی که یک ایده خلاقانه، قدری پول، پشتکار فراوان و مهارت کافی دارند و با هم جمع میشوند در گاراژ یک خانه و یک محصول بر پایه اینترنت را میسازند که دنیا را تکان میدهد و ظرف چند سال تبدیلشان میکند به ثروتمندترین انسانهای روی زمین!» این تعریفی اغراقآمیز است که مخاطب از مفهوم خلق استارتآپ گرفته بود.
کم کم رویدادهایی مثل Startup weekend در سراسر دنیا، و از اوایل دهه نود در ایران خودمان، شکل گرفتند که صاحبان ایده میآمدند و برای سرمایهگذاران خطرپذیر ایدهها یا محصولات اولیهشان (MVP) را ارائه میدادند.
چرا سرمایهگذار خطرپذیر؟ چون پذیرفته که در سرمایهگذاری استارتآپی قرار است ۹۰ درصد مواقع زیان بدهد و ۱۰ درصد سود کند. سرمایهگذاری خطرپذیر به یک معنی نوعی از سرمایهگذاری است که شرکت یا شخص، سرمایهگذاریاش را روی یک ایده یا محصولی که تا به حال به آن شکل در بازار جهان یا آن منطقه نبوده انجام میدهد.
هم نبود ذهنیت واقعی از بازار و هم نداشتن برآورد درست از کارکرد محصول ریسک را بالا میبرد. برای همین هم احتمال ۹ شکست از ۱۰ سرمایهگذاری اصطلاح رایجی بین این سرمایهگذاران است. اما در صورت نتیجهدهی محصول و بازار، سودی که از برد یکی از ۱۰ سرمایهگذاری به جیب سرمایهگذار میرود، تمام ۹ شکست قبلی را پوشش میدهد. این شکل از سرمایهگذاری دانش کافی مدیریتی، شناخت بازار، فناوری و محصولات بر پایه فناوری را میطلبد که غالباً سرمایهگذاران و مشاورانشان این دانش را دارند و بیگدار به آب نمیزنند.
اما نمای بیرونی این سرمایهگذاریها و بنیانگذاریها برای تماشاگری که دانشی در این زمینه ندارد، همان دوغ کردن دریا با یک سطل ماست است! شیوهای که بسیاری از کسانی که فکر میکنند صاحب ایدههایی هستند که میتواند دنیا را تکان دهد هم با آن درگیرند. رویدادهای ارائه طرح و محصول به سرمایهگذار پر است از نوجوانان و جوانانی که فکر میکنند خلاقانهترین ایده دنیا را دارند و استراتژیشان برای به ثمر رسیدن محصول این است: «اگه بشه چی میشه!»
شاید بشود گفت بخشی از این نگاه به استارتآپ برمیگردد به همین نوع نگاه به مسئله «موفقیت»؛ موفقیت قبلاً در فرهنگ ما کنار مفهوم «رستگاری» قرار میگرفت و برای رسیدن به آن مجموعهای از تلاشهای مادی و معنوی نیاز بود و منابع مورد رجوع هم مجموعهای از کتابها و سخنانی از دل مذهب و ادبیات بودند. حالا اما موفقیتی که نوجوان و جوان امروزی میشناسد، ورقی است که از دل همان پوشه رؤیای آمریکایی بیرون آمده و مخاطب آن، در کتابها و سخنرانیهای انگیزشی به دنبالش میگردد. کتابها و سخنرانیهایی که بسیاریشان نه پایه روانشناسی دارند، نه ادبیات و نه هیچ حوزه تخصصی دیگر! تنها حرفهای قشنگیاند که میتوانند چند روزی یک نوجوان را ساعت ۵ صبح از خواب بیدار کنند که دنیا را عوض کند!
اما با این وجود، نمیتوان آثار بعضی اساتید مدیریت یا روانشناسی که به این شیوه نوشته شده و در این دسته قرار گرفته اما واقعاً مبنای علمی دارد را نادیده گرفت. در یکی از همین آثار استیون کاوی، نویسنده و تاجر آمریکایی جملهای دارد که به نظر برآمده از تجربه بینظیر در کسب و کار است: «با یک پایانبندی در ذهنت، شروع کن!»
مسئله بیشتر جوانانی که در رویدادهای استارتآپی میخواهند با ایدههاشان دنیا را عوض کنند این است که حتی برای همان ایدهای که فکر میکنند فوقالعاده است یک «پایان» خوب یا بد در نظر ندارند. به همین خاطر است که حتی بسیاری از مدیران استارتآپی در کشورمان خودشان و کسب و کارشان را یک هویت واحد میدانند که بی هم هیچاند و قرار نیست هیچ وقت از هم جدا شوند. تا کی؟ لابد الی الابد!
چندی پیش خبر خروج برادران محمدی (بنیانگذاران دیجیکالا) از این شرکت و فروش سهمشان رسانهای شد اما به سرعت مهر تکذیب رویش خورد. مدتی قبلتر البته شاهد خروج میلاد منشیپور (مدیرعامل و همبنیانگذار تپسی) از ترکیب سهامدار و بعد از مدیرعاملی این شرکت بودیم. اتفاقی که تلنگری برای زیستبوم استارتآپی کشور بود و نمونه خوبی برای اینکه بتوان گفت: «کسب و کار هم میتواند مثل یک فیلم سینمایی خوب، پایانبندی مناسب داشته باشد.»
شرکت سرمایهگذاری گلرنگ با مبلغی بیش از ۲ هزار میلیارد تومان ۷۰ درصد سهام تپسی را از سهامداران خرید. البته درصد بسیار کمی از این سهام متعلق به بنیانگذاران حقیقی بود اما همان درصد کم هم در ۲ هزار میلیارد تومان عددی میشود که میتواند تحقق همان رؤیای استارتآپی اوایل دهه ۹۰ در ایران باشد.
در نمونه بزرگ خارجی این اتفاق که زمان زیادی هم از آن نگذشته، مالک تسلا و اسپیسX سهام عمده توئیتر را از سهامدارانش با ارزش چند ده میلیارد دلاری خرید. پولی که از این فروش سهام نصیب جک دورسی (همبنیانگذار توئیتر) شد، ۹۷۸ میلیون دلار بود.
پشت برادران محمدی و میلاد منشی پور ایرانی و جک دورسی خارجی، هزاران هزار جوان هستند که در مرحله ایده یا اجرا شکست خوردهاند و رویایشان محقق نشده است. اما حالا که نمونههایی از خروج موفق از کسب و کار را در کشورمان میبینیم، بد نیست به این هم توجه کنیم که چهقدر از آن هزاران هزار شکست، واقعاً مبنای علمی و حسابشدهای برای موفقیت داشتهاند؟ اصلاً چهقدر از موفقیتهای فعلی که میبینیم «پایانبندی» مناسب خواهند داشت؟
کد خبر 6087769