ایران از پیشتازان اهدای خون در دوران کرونا/ از رشد اهداکنندگان بار اولی تا رکوردشکنی بانوان
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۷۶۱۹۵
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، سخنگوی سازمان انتقال خون گفت: یکی از افتخارات سازمان انتقال خون ایران در پاندمی کووید ۱۹ در دو سال گذشته ادامه اهدای بدون چشمداشت و صددرصد داوطلبانه مانند دوران پیش از شیوع کرونا در ایران است.
بشیر حاجی بیگی ادامه داد: در دوران شیوع کرونا فقط کاهش هشت و نیم درصدی اهدای خون در ایران را داشتیم که در مقایسه با آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصدی کاهش اهدای خون در کل جهان این کاهش چندان نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این در حالی است که در برخی از کشورهای منطقه مدیترانه شرقی تا ۵۰ درصد هم کاهش اهدای خون گزارش شده است. این مسئله در آمریکا به جایی رسید که کاهش اهدا منجر به پرداختهای تشویقی در آمریکا شد.
سخنگوی سازمان انتقال خون گفت: در ۲۴ خرداد ماه ( روز جهانی اهدای خون) سال ۱۴۰۰ صلیبسرخ آمریکا با وجود واکسیناسیون گسترده در آمریکا و عبور از پیک های کرونا طی بیانیه ای کمبود شدید ذخایر خونی خود و وضعیت اضطراری را اعلام کرد و برای جذب اهدا کنندگان اقدام به ارائه کارتهای هدیه ۱۰ دلاری و شانس برنده شدن در قرعه کشی جوایز ۵۰ هزار دلاری را کرده است.
وی ادامه داد: این اقدام صلیبسرخ آمریکا مغایر با تمامی استانداردهای بین المللی و توصیههای سازمان بهداشت جهانی است و میتوان گفت که از سال ۲۰۲۰ صلیب سرخ آمریکا برای تشویق اهداکنندگان به اهدای خون اقدام به انجام تست آنتی بادی رایگان کووید ۱۹ برای تمامی اهدا کنندگان خون کرده است.
حاجی بیگی خاطر نشان کرد: این در حالی است که با وجود ادامه همه گیری کرونا در ایران سازمان انتقال خون ایران با حمایت اهدا کنندگان داوطلب و بدون چشمداشت مالی به میزان پایداری از ذخایر خونی رسیده است.
وی تاکید کرد: در طول پاندمی کرونا ما شاهد رشد اهداکنندگان بار اول و باسابقه بودیم و همچنین رکورد هشت ساله اهدای خون توسط بانوان در طول سال شکسته شد.
سخنگوی سازمان انتقال خون گفت: به جز چند روز در اوایل پاندمی در دو سال گذشته ذخایر خون در ایران به کمبود بحرانی تاکنون نرسیده است و به جز روزهای بسیار اندک هرگز نسبت به توزیع به درخواست تالاسمیها آنکولوژی و اورژانس زیر ۹۰ درصد نبوده است.
وی ادامه داد: توزیع به درخواست تمامی مراکز درمانی هرگز در هیچ نقطه کشور به زیر ۵۰ در درصد نرسیده و میانگین دو سال گذشته بالای ۷۵ درصد بود و بر طبق آماری که از واحد جذب سازمان انتقال خون گرفته شده میانگین درخواست به توزیع خون در سال گذشته ۸۶.۴ درصد بوده است و در سال ۹۸ این میزان ۸۳ درصد بوده است.
شاخص امنیت خون همانند دوران پیش از کرونا در حد کشورهای توسعه یافته است
حاجی بیگی تاکید کرد: شاخص امنیت خون همانند دوران پیش از کرونا در حد کشورهای توسعه یافته با درآمد سرانه بالا است که تست های غربالگری مولکولی در اختیار دارند؛ نرخ شروع هپاتیت B , C و اچ آی وی، در میان اهدا کنندگان خون در ایران پایین ترین نرخ در منطقه مدیترانه شرقی است.
وی گفت: در خیزهای دوران کرونا تمامی پایگاه های انتقال خون افزایش شیفت داشتند اما حتی یک ریال از اعتبارات کرونا به انتقال خون اختصاص نیافته است.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: اهدای خون ایران انتقال خون بانوان سازمان انتقال خون اهدا کنندگان سال گذشته اهدای خون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۷۶۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای خودروی شراکتی دکتر معتمدی و دکتر مرندی و خرید بلیت قسطی هواپیما
همشهری آنلاین- شهره کیانوش راد: دکتر سیدمحمدرضا کلانترمعتمدی، فوقتخصص جراحی عروق و متخصص جراحی عمومی است؛ کسی که سابقه آشناییاش با دکترسیدعلیرضا مرندی به دهه۴۰ و دوران دبیرستان برمیگردد. این دوستی تا زمان تحصیل در آمریکا ادامه یافت و بعدها مستحکمتر شد. دکترکلانترمعتمدی گوشهای از خاطرات بیش از ۶۰سال رفاقت با دکتر مرندی را برایمان بازگو کرد.
به ما میگفتند ۳تفنگدار!
آشنایی من با دکتر سیدعلیرضا مرندی از دوران دبیرستان شروع شد. با هم در مدرسه سعدی اصفهان درس میخواندیم. من و دکتر مرندی و دکتر ایرج فاضل، هر ۳در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شدیم. از اصفهان به تهران آمدیم و در یک اتاق اجارهای در چهارراه لولاگر زندگی دانشجویی خود را شروع کردیم. هر روز ما ۳نفر با اتوبوس به دانشگاه میرفتیم. دانشجویان اسم ما را گذاشته بودند ۳تفنگدار! وقتی به دانشگاه میرسیدیم میگفتند: ۳تفنگدار آمدند! حدود سال۱۳۴۳ بعد از پایان یافتن دانشگاه، به سپاه بهداشت رفتیم.
توصیه پدرم به من و دکتر مرندی
هنگام رفتن از ایران، پدرم ما را تا فرودگاه بدرقه کرد و همان جا به من و دکتر مرندی گفت: «روز عاشورا، حضرت امام حسین(ع) به لشکریان یزید فرمودند: «شکمهای شما از حرام پر شده که حرف حق به گوشتان نمیرود.» مبادا به آمریکا که میروید، گوشت غیرذبیحه استفاده کنید!» این توصیه همیشه در ذهن ما بود. زمانی که به آمریکا رفتیم، همسر دکتر مرندی باردار بود و ما گوشت استفاده نمیکردیم. بالاخره یک روز من و دکتر مرندی به مرکز شهر یا اصطلاحا به داونتاون رفتیم تا شاید آنجا مرغ زنده پیدا کنیم. هر چه میگفتیم چه میخواهیم کسی متوجه منظورمان نمیشد. بعد از کلی گشتن، توانستیم از فروشنده مسلمان سیاهپوست (دفعات بعد فهمیدیم مسلمان است) مرغ زنده بخریم. خودمان مرغها را ذبح کردیم و به خانه بردیم. آنجا بود که از تعجب همسرانمان تازه متوجه شدیم که باید پَر این مرغها را در آپارتمان بکنیم!
مراسم عقد و ازدواج خیلی ساده برگزار شد
من و دکتر مرندی دوران دبیرستان، دانشگاه و حتی دوران سربازی هم با هم در یک سربازخانه بودیم؛ بنابراین کاملا روحیات ایشان را میشناختم. میدانستم که میخواهد ازدواج کند، اما خب در آن دوره بهدلیل مسائل مالی شرایط ازدواج را نداشتند. من زودتر ازدواج کرده بودم و بعد از رفتن به سپاه بهداشت، واسطه ازدواج دختر دایی همسرم با آقای دکتر مرندی شدم. به همسرم گفتم که دختری را میشناسی که مناسب علیرضا باشد؟ همسرم دختر داییاش را پیشنهاد داد. بعد هم من و همسرم به همراه دکتر مرندی برای خواستگاری به منزل دایی همسرم رفتیم. آن زمان وضع مالی هیچکدام از ما خوب نبود. پدر معصومه خانم (همسر دکتر مرندی) مردی بسیار شریف و از آن مسلمانان اهل علم بودند. میدانستند ما صداقت داریم و دکتر مرندی هم پسر پاک و متدینی است. مراسم عقد و ازدواج خیلی ساده و بدون تشریفات برگزار شد. هر دوی ما برای خدمت به سپاه بهداشت رفته بودیم. دکتر مرندی در روستای کنجدجان گلپایگان و من هم در فریدن مشغول خدمت بودیم.
پول بلیت هوایپما را قسطی خریدیم
من و دکتر مرندی تصمیم گرفته بودیم برای ادامه تحصیل و گرفتن تخصص به امریکا برویم، اما پول خرید بلیت هواپیما را هم نداشتیم. خدا بیامرز پدر همسرم ضمانت ما را به شرکت هواپیمایی کرد تا بتوانیم بلیت بخریم و پول آن را قسطی پرداخت کنیم. یک سال بعد دکتر فاضل هم به امریکا آمدند. آنجا در دوران کارورزی به ما خانه دادند و ضمن تحصیل، از حقوقمان، اقساط بلیت را پرداختیم.
دو نفر وسط از سمت راست: دکتر کلانتر معتمدی و دکتر مرندی
غذایی دلچسب با نان خانگی
در آمریکا همهچیز پیدا میشد به جز نان ایرانی! همسرم در فر نان میپخت و هر وقت دکتر مرندی و همسرش به خانه ما میآمدند میگفتند فقط نان و پنیر میخوریم! ارتباط خانوادگی ما خیلی زیاد بود. دکتر مرندی از برادر به من نزدیکتر است. زمانی که در آمریکا بودیم سعی میکردیم مسائل اسلامی را آنطور که باید و شاید انجام دهیم و اگر هم هر کداممان مرتکب اشتباهی میشد به همدیگر تذکر میدادیم بدون اینکه از همدیگر ناراحت شویم. در این سالها علاوه بر ارتباط خانوادگی، همکار هم بودهایم.
ماشینی که خریدیم مشترک بود
تا مدتها تمام وسایل زندگی ما مشترک بود؛ حتی ماشینی که خریدیم هم بهصورت مشترک استفاده میکردیم. بعد از پایان دوره انترنی، دکتر مرندی در همان ایالت ویرجینیا ماند و من هم به پنسیلوانیا و به شهر فیلادلفیا رفتم. ماشینمان تا آن موقع شراکتی بود و طبیعتا نمیشد ماشین را نصف کنیم! دکتر مرندی ماشین را برداشت و من ماشین دست دومی را قسطی خریدم. اجاره خانه من ۱۴۹دلار و ۹۵سنت بود و حقوقم ۱۵۵دلار؛ چون همه حقوق من خرج اجاره خانه میشد، دکتر مرندی گفت قسطهای ماشین را من میپردازم.
نام «مژده» با پیروزی انقلاب گره خورد
زمانی که به آمریکا رفتیم من ۲پسر داشتم. پسر سومم در آمریکا به دنیا آمد. با اینکه دختر دوست داشتم، اما نگران تربیت دختر در فضای آمریکا بودم. بارداری چهارم همسرم مصادف با وقایع انقلاب ایران شد. دوست داشتم فرزندمان دختر شود و به ایران برگردیم. درست به یاد دارم که دراز کشیده بودم و به اخبار ایران از رادیو گوش میدادم که خوابم برد. با زنگ تلفن از خواب بیدار شدم. خانم دکتر مرندی پشت خط بود و میگفت: «مژده! مژده! انقلاب ایران پیروز شد!» با شنیدن خبر پیروزی انقلاب، حسابی خوشحال شدیم. وقتی دخترم به دنیا آمد، اسمش را مژده گذاشتیم.
نظم؛ مهمترین ویژگی دکتر مرندی
مهمترین ویژگی دکتر مرندی نظم ایشان است. اگر کسی در جلسهای حتی چند دقیقه هم دیر بیاید، حتما به او تذکر میدهد. گاهی دکتر مرندی به من ایراد میگیرد که چرا در جلسه چرت میزنم! من هم میخندم و میگویم به هر حال سن و سال که بالا میرود این اتفاق میافتد. راستش آنقدر در روز مشغول کارم و کمبود خواب دارم که گاهی در جلسه چرت میزنم! دکتر مرندی بسیار انسان متدینی است و دوستی با او نعمتی است که خداوند در زندگی به من داده است. چه زمانی که آمریکا بودیم و چه در ایران، اگر ایمان من حفظ شده، بهدلیل دوستی با ایشان است.
فیلم صحبت ها ی دکتر مرندی را اینجا ببینید:
hamshahrionline.ir/x9bK6
کد خبر 843583 برچسبها همشهری آنلاین همشهری محله خانواده مجله زندگینامه چهرههای سیاسی ایران