«آخرین مرد سیاه در سان فرانسیسکو» بازنمایی رویاهای کودکی
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۸۳۹۶۲
فیلم سینمایی «آخرین مرد سیاه در سان فرانسیسکو» نخستین فیلم بلند داستانی جو تالبوت، اثری درخشان درباره ارتباط عمیق با خانه و کاشانه است؛ روایتی تاثیرگذار که اگرچه سانفرانسیسکو میگذرد اما داستانش را میتوان به هر جغرافیایی تسری داد.
به گزارش «تابناک»؛ وقتی نوبت به مکانها میرسد، کمتر پیش میآید که چیزی همان حس و حال را که وقتی که بچه بودیم و در آن زندگی میکردیم با خود به همراه داشته باشد و همهچیز در مورد آن در زمین بارور خاطرهها با ابعادی بزرگتر از چیزی که واقعا هست به نظر میآید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آن خانه به اندازه انسانهای حاضر در فیلم دارای یک شخصیت است، «جیمی فیلز» که یک نقش تخیلی از خودش را بازی میکند و «مونتگومری الن» (جاناتان میجرز). آن خانه یک عمارت دوطبقه و زیبا است که افسانه خانوادگی میگوید توسط پدربزرگ جیمی ساخته شده است؛ کسی که به او لقب «اولین مرد سیاه در سان فرانسیسکو» داده شده است، حدودا سال ۱۹۴۶. بُعدِ انسانی فیلم میان جیمی و مونت در سرتاسر سان فرانسیسکو در جریان است ولی به طور ویژه در خانه و اطراف آن شکل میگیرد.
منطقه فیلمور، بهشتی برای مهاجران ژاپنی قبل از جنگ جهانی دوم، در دومین نیمه از قرن بیستم به عنوان «هارلم سان فرانسیسکو» شناخته میشد. حالا که تبدیل به محلهای برای خانوادههای متمول سفیدپوست شده، شخصیت آن بار دیگر با تغییری شگرف مواجه شده است. با این حال، حتی اگر ساکنان آن دیگر مثل قبل نباشند، خانهای که روزگاری جیمی در آن زندگی میکرده خاطرات بیشماری را در خود جای داده است. و اگرچه او هیچ وقت نمیتواند قیمت حدودی چهار میلیون دلاری آن را با توجه به میانگین حقوق سالانهاش آماده پرداخت کند، این او را از رویاپردازی در مورد این خانه متوقف نمیکند و استفاده از یک فرصتی که به وجود میآید.
پدر جیمی، جیمز سینیور «راب مورگان» خانه را چندین سال پیش از دست داده بود، ولی این باعث نشده تا عشق جیمی به جایی که روزگاری خانهاش بوده اندکی فروکش کند. اگرچه یک زوج مسن سفیدپوست بیش از یک دهه است که مالک خانه هستند، جیمی معمولا با بهترین دوستش به آن حوالی سری میزند تا حال و هوایی تازه کند و کارهایی انجام دهد؛ از رنگ زدن حصارها گرفته تا رسیدن به گیاهان و کارهایی از این دست. صاحبان فعلی هم از این رفتار جیمی حیرت زده هستند و نمیدانند واکنش درست زنگ زدن به پلیس است یا تشکر کردن از جیمی.
یک روز، مرگی در خانواده (که منجر به یک دعوا بر سر ارث و میراث میشود) باعث میشود تا خانه خالی بماند و جیمی تصمیم میگیرد تا به آن جا برود. او صرفا به نقل مکان به آن جا قانع نیست. او تا جایی که میتواند شروع به جمع آوری اثاثیه قدیمی و لوازم مربوط به گذشته میکند تا خانه را به همان شکلی دربیاورد که در بچگیاش آن شکلی بوده است.
«جو تالبوت» که سفیدپوست و اهل سان فرانسیسکوست، اولین فیلم سینمایی بلند خود را آغشته به یک نوع طنز پوچگرا کرده است. اگرچه پیامهای جدی هم وجود دارد، «تالبوت» یک هوشمندی برنده را به روند فیلم اضافه کرده است. فیلم با یک سکانس آغاز میشود که در آن یک دختر جوان سیاهپوست از یک منطقه که مردان (سفیدپوست) در لباسهای ضد مواد خطرناک در حال گذر است.
فیلم بدون نقصهای خاص خود نیست. استفاده «تالبوت» از «الهامات یونانی» حس زورکی بودن میدهد و همیشه در رسیدن به اهداف خود موفق نیست. اوج فیلم، که تقریبا تمامی شخصیتهای ثانوی فیلم را در یک اتاق جمع میکند، درنیامده است؛ به این خاطر که رسما تمام تمها و پیامهای ۹۰ دقیقه قبلی فیلم را دوباره بازگو میکند. انگار «تالبوت» به تماشاگران اعتماد نداشته که منظور او را بفهمند یا به خودش اعتماد نداشته که چیزها را به اندازه کافی واضح نشان نداده است.
«آخرین مرد سیاه در سان فرانسیسکو» در مورد اعیانیسازی است ولی رویکردش نسبت به موضوع تماما مستقیم با اعتراضات بسیار نیست. به جای آن، فیلم به سراغ رویکرد کمتر واضح و تاکتیک جهانیتر میرود. «تالبوت» و «فیلز» نظر مشترکی با مخاطب پیدا میکنند –نوستالژی بچگی– و از آن به عنوان فوندانسیون اثر بهره میبرند. تراژدی وقتی رخ میدهد که تلاشهای خام جیمی برای بازگرداندن خاطرات به واقعیت با واقعیات موجود در بازار املاک در تضاد قرار میگیرد.
دلال املاک شاید مهربان باشد ولی فقط تا نقطهای و جیمی باید درس سختی یاد بگیرد مبنی بر این که نمیتواند دوباره به خانه برود. «ساختمان» شاید هنوز وجود داشته باشد ولی همه چیز تغییر کرده است. فیلم با یک استغاره پایان مییابد؛ در مورد این که چطور جیمی، که هویتش به شکل جداییناپذیری با خانه گره خورده، باید به ناشناختهها سفر کند و دوباره خودش را پیدا کند.
اگرچه «آخرین مرد سیاه در سان فرانسیسکو» کاملا درست نیست، منطبق بر یک داستان از «فیلز» و «تالبوت» ناشی از تجربیات گذشتهشان است. فیلم در جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۱۹ جایزه بهترین کارگردانی را برای «تالبوت» و یک جایزه ویژه هیئت داوران را به ارمغان آورد. اگرچه «تالبوت» به دنبال یک رویکرد نیمه طنز برای مسئله بوده، آن دوز طنز نمیتواند غم نهفته در این که همه این اتفاقات چه معنایی دارند را پنهان کند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: المپیک 2020 توکیو موج پنجم کرونا طرح ساماندهی فضای مجازی محمد سرور رجایی فرزانه فصیحی فیلم سینمایی نقد فیلم ویدیو المپیک 2020 توکیو موج پنجم کرونا طرح ساماندهی فضای مجازی محمد سرور رجایی فرزانه فصیحی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۸۳۹۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۷ نکته مهم برای آرام کردن کودکی که عصبانی و پرخاشگر است
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از bright side، که کودکان در این سن توانایی ابراز ناراحتی خود را با کلمات ندارند و این به عهده والدین آنها است که به این موضوع رسیدگی کنند تا کودک احساس امنیت و آرامش کند.
در این مطلب چند نکته پیشنهاد میدهیم که ممکن است برای مواقعی که کودکتان عصبانی میشود، به کارتان بیاید.
۱. اجازه دهید احساسات خود را ابراز کنند.
تلاش برای پایان دادن به عصبانیت سریعتر با روش های بی فایده، مانند فریاد زدن بر سر کودک، موثر نیست. بهتر است بنشینید و اجازه دهید کودک فریاد بزند و گریه کند و اجازه دهید همه چیز به خودی خود آرام شود. هنگامی که کودک عصبانیت خود را ابراز کرد، احساس بسیار بهتری خواهد داشت و کلمات شما معنای بیشتری خواهند داشت. شما همچنین می توانید احساس آرامش کنید و بتوانید با کودک خود در مورد احساسات او و چیزهایی که او را آزار می دهد، بحث سازنده تری داشته باشید.
۲. اگر پرخاشگری کردند آنها را از موقعیت دور کنید.
فریاد زدن، گریه کردن و کوبیدن پاهایشان به زمین بسیار متفاوت از پرخاشگری است، آنها ممکن است شروع به ضربه زدن، گاز گرفتن یا پرتاب کردن اشیا کنند. برای این نوع رفتار، می توانید فوراً کودک را از موقعیت خارج کنید و اگر در جمع هستید او را به مکانی ساکت ببرید. اگر در خانه هستید، می توانید به فرزندتان نزدیک شوید و با لحنی محکم اما نه عصبانی به او توضیح دهید که پرخاشگری بد نیست. آنها میتوانند هر چقدر که میخواهند از شما عصبانی باشند، اما رفتار فیزیکی کاملا غیرقابل قبول است.
۳. توجه آنها را به چیز دیگری جلب کنید.
کودکان معمولاً دامنه توجه بسیار کوتاهی دارند، به این معنی که آنچه اکنون آنها را آزار می دهد می تواند در چند ثانیه فراموش شود. بنابراین، اگر آنها صحنه ای را در یک فروشگاه ایجاد می کنند زیرا می خواهند شما چیزی برای آنها بخرید، می توانید با چیز دیگری حواس آنها را پرت کنید. میتوانید یک شی یا اسباببازی را به آنها بدهید که میدانید دوست دارند، یا میتوانید چیزی را در مغازه به آنها نشان دهید که ممکن است مورد علاقه باشد. بهتر است فرزندتان را با سایر کودکانی که در آن زمان ساکت هستند مقایسه نکنید.
۴. از آنها بخواهید در فضایی آرام بنشینند.
این روشی است که بسیاری از معلمان پیش دبستانی از آن پیروی می کنند، جایی که آنها یک نقطه "آرامش" دارند. این می تواند یک گوشه گرم و زیبا از خانه شما با کوسن های نرم روی زمین، کتاب ها، اسباب بازی ها و سایر وسایل سرگرم کننده در اطراف باشد. وقتی کودک شما ناراحت یا عصبانی است، می توانید او را تشویق کنید که در آن گوشه بنشیند و با یک فعالیت حواس خود را پرت کند. مثلاً اگر به نقاشی علاقه دارند، می توانید یک دفترچه با چند مدادرنگی در آن فضا نگه دارید تا سریعتر آرام شوند.
۵. جایگزینی برای آرام کردن آنها پیشنهاد دهید.
کودکان اغلب می خواهند کارهایی را انجام دهند که بزرگسالان می دانند خطرناک است، اما بچه ها آن را درک نمی کنند. آنها احساس می کنند که شما آنها را از دستیابی به چیزی که واقعا می خواهند منع می کنید. بنابراین، به جای فریاد زدن بر سر آنها که کاری انجام ندهند، میتوانید جایگزین مشابهی را به آنها پیشنهاد دهید که هدف جدیدی برای آنها خواهد بود. این می تواند نسخه ایمن تر از کاری باشد که آنها می خواهند انجام دهند و شما می توانید این فعالیت جدید را برنامه ریزی کنید.
۶. از قبل به آنها هشدار دهید.
یکی از چیزهایی که بچهها از آن لذت نمیبرند این است که شما به طور ناگهانی به زمان بازی آنها پایان میدهید، در حالی که آنها نمیدانستند زمان رفتن فرا رسیده است. شما نمی توانید به آنها بگویید که ۱۰ دقیقه دیگر بازی تمام است، زیرا آنها در این سن درکی از زمان ندارند. کاری که می توانید در عوض انجام دهید این است که به آنها بگویید که می توانند ۲ راند دیگر از بازی خود را انجام دهند و سپس آنجا را ترک خواهید کرد. این چیزی است که آنها می توانند درک کنند و هر چقدر هم که بخواهند برای مدت طولانی تری بمانند، احتمالاً به آن احترام خواهند گذاشت.
۷. حرفهای آنها را به خودتان نگیرید.
یکی از رایج ترین جملاتی که بچه ها هنگام ناراحتی از بزرگترها می گویند این است: «از تو متنفرم!» و در حالی که توهین و سرزنش کردن آنها بسیار آسان است، این راه به وضوح اشتباه است. آنها واقعاً منظورشان چیزی نیست که می گویند، اما این فقط راه آنها برای ابراز ناامیدی و نشان دادن احساساتشان است. بهتر است آن را نادیده بگیرید و به برنامه خود پایبند باشید، بدون اینکه اجازه دهید رفتار بد آنها شما را ناراحت کند.