Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، اولین جلسه گفتگو محور دختران دهه هشتادی عصر یکشنبه با موضوع «آیا هلیا مقصر است؟» در مجتمع فرهنگی آیه برگزار شد.

عباس خسروانی جامعه شناس و پژوهشگر حوزه آسیب‌های اجتماعی در این جلسه اظهار کرد: سالهاست که عالمان علوم اجتماعی در خصوص وقوع سه پدیده در حوزه آسیب‌های اجتماعی در ایران هشدار می‌دهند که به نظر می‌رسد در حال حاضر با هر سه پدیده مواجه شده‌ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سه پدیده رشد آماری آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی، زنانه شدن آسیب‌های اجتماعی و کاهش سن در مقوله آسیب‌های اجتماعی است.

پدیده هلیا هم زنانه شدن آسیب‌های اجتماعی و هم کاهش سن ارتکاب انحراف اجتماعی است

وی افزود: پدیده هلیا هم زنانه شدن آسیب‌های اجتماعی و هم کاهش سن ارتکاب انحراف اجتماعی را در جامعه ایرانی نشان می‌دهد بنابراین می‌توان از آن به عنوان یک زنگ خطر برای جامعه، مدیران، مسئولان و سیاست‌گذاران یاد کرد. وقتی این پدیده در کنار وضعیت بد اقتصادی و شیوع کرونا در جامعه قرار می‌گیرد نگرانی‌ها را دو چندان می‌کند.

این پژوهشگر علوم اجتماعی ادامه داد: اگر چه فعل رخ داده توسط هلیا را می‌توان در قالب یک بزه اجتماعی قرار داد اما این بزه در قالب نظریه‌های جرم شناختی قابل تحلیل نیست. بلکه این واقعه را باید در قالب مطالعات نسلی مورد بررسی قرار داد. سوژه مورد مطالعه ما یک نوجوان دهه هشتادی ست که تفاوت‌های بسیاری با نسل‌های گذشته خودش دارد.

خسروانی گفت: ما تا به این سوال که «نسل دهه هشتاد چه نسلی است؟» پاسخ ندهیم نمی‌توانیم تحلیل درستی از واقعه هلیا داشته باشیم. متأسفانه این سوال کلیدی از سوی سیاست گذاران و برنامه ریزان و مدیران ما مورد غفلت واقع شده است و وقتی شما درک درستی از این نسل نداشته باشی نمی‌توانید نیازها و مطالبات آنها را بفهمید و این عدم فهم به تجویز نسخه‌های غلط یا غفلت و انفعال در برابر این نسل منجر می‌شود.

وی ادامه داد: وقتی نسل دهه هشتاد با هوشیاری خاصی که دارد متوجه این فهم غلط یا انفعال مدیران می‌شود یا در برابر وضع موجود طغیان می‌کند یا راه جدیدی را خلق می‌کند و به راه خود ادامه می‌دهد که اغلب با راه و روش حاکم و مسلط بر جامعه مغایر است. به همین دلیل شاهد عدم همنوایی و همراهی بخشی از بدنه این نسل با برخی ارزش‌ها و هنجارها و الگوهای مسلط بر جامعه هستیم.

این کارشناس تاکید کرد: سوال کلیدی ما این است که نسل دهه هشتاد چه نسلی است؟ اول آنکه ما با نسلی سرو کار داریم که در دوران نوجوانی و ابتدای جوانی به سر می‌برند و اقتضای این سن برخورداری از انرژی، هیجان و شور و آرمان خواهی است. برخورداری از روحیات عاطفی و نیاز به دیده شدن و ابراز وجود نیز بعد دیگر از این موضوع است.

خسروانی عنوان کرد: نکته دوم اینکه ما با نسلی مواجه هستیم که به شدت رسانه‌ای شده است و در عصر رسانه و جامعه پذیری اینترنتی به سر می‌برد.الگو و مرجع فکری دهه هشتادی‌ها تغییر کرده و با رسانه مأنوس شده‌اند و با انبوهی از اطلاعات و داده‌های خام و بدون تحلیل در طول شبانه روز مواجه هستند. این نسل کمتر در فضای واقعی حضور دارد و حتی تعاملات و گفتگو هایش در فضای مجازی شکل می‌گیرد.سهم نهادهایی چون خانواده، مدرسه، محله و همسالان در اجتماعی کردن این نسل کاهش یافته و سهم عمده به رسانه‌ها سپرده شده است.

ما باید بپذیریم که تغییر نسل امری طبیعی است

وی خاطرنشان کرد: نکته سوم اینکه سبک زندگی این نسل هم تغییر کرده به طوری که این نسل به دنبال لذت از زندگی، استقلال رأی و نظر است و اهل استدلال است یعنی تا اقناع نشود چیزی را نمی‌پذیرد و با پند و اندرز و موعظه رابطه خوبی ندارد. حال با یک چنین نسلی باید چگونه سخن گفت و برای او چگونه باید برنامه ریزی کرد؟ ما باید قبل از هر کاری با جهان واقعیت و منطق عمل این نسل آشنا شویم و آن را درک کنیم. ما باید بپذیریم که تغییر نسل امری طبیعی است اگر چه عمق و سرعت تغییر در دهه هشتادی‌ها بیشتر از گذشته است.

این جامعه شناس گفت: تغییر و تفاوت نسلی برای پویایی و پیشرفت یک جامعه مفید است به شرطی که این تغییر فهمیده شود. متأسفانه ما برای مواجهه با نسل دهه هشتاد آماده نبودیم و مهارت‌های کافی را نیز نداشتیم و نداریم. ذائقه شناسی و فهم روحیات و خواسته‌های این نسل کمتر مورد مطالعه قرار گرفت اما با همه این کاستی‌ها و کم کاری‌ها ما باید بپذیریم که نیازمند یک تدارک گسترده ساختاری، سیاستی و فکری برای مدیریت اوضاع هستیم.

سواد ارتباطی و سواد اجتماعی و سواد رسانه‌ای شرط تعامل سازنده با این نسل است

خسروانی تاکید کرد: مدیران، معلمان، اساتید و والدین برای مواجهه با این نسل نیازمند فراگرفتن مهارت‌های ارتباطی هستند. سواد ارتباطی و سواد اجتماعی و سواد رسانه‌ای شرط تعامل سازنده با این نسل است و هیجانات و انرژی و شور و نشاط این نسل باید به رسمیت شناخته شود و بسترها و الگوهای تخلیه این مقوله‌ها باید در جامعه فراهم شود. ما باید یاد بگیریم که به تصمیم گیری های این نسل کمک کنیم نه آنکه به جای آنها تصمیم بگیریم.

وی افزود: بی توجهی به این نسل به فردیت افراطی، بیگانگی و دل کندن این نسل از تعلقات اجتماعی منجر خواهد شد و خود را در انفعال یا خود تخریبی به نمایش خواهد گذاشت. اما این جاده یک طرفه نیست. نسل دهه هشتاد برای ابراز وجود و نقش آفرینی در ساختن زندگی و دنیای خود باید وارد عمل شود و ابتدا با ناامیدی از تغییر خداحافظی کند. این نسل باید بیاموزد که برای ساختن جهان زیست خود در هر مقیاسی که هست باید تلاش کند و گاهی هم وارد چالش‌های جدی شود و باید بداند تغییر همیشه سخت بوده و حافظان وضع موجود با تغییر میانه خوبی ندارند.

نظم اجتماعی ما مختل شده است

در ادامه این نشست سالار جیریایی فعال فرهنگی و رسانه‌ای اظهار کرد: آنچه برای جامعه ایرانی اتفاق افتاده است یک بی نظمی اجتماعی است و این بی نظمی در جوانان و نوجوانان دهه هفتاد و هشتاد ملموس‌تر است. انسان ایرانی در گذشته با توجه به مؤلفه‌های مذهبی، جغرافیایی، قومیتی و خانوادگی خود را تعریف می‌کرد و هویت فردی اش در چنین بستری شکل می‌گرفت به طوری که شغل، معیشت و تشکیل خانواده بر اثر شرایط پیرامونی جامعه سنتی سامان می‌یافت.

وی ادامه داد: ساختار خانواده‌های پدرسالار در گذشته اقتضائات خود را داشت و به هم خوردن این نظم و تزلزل در جایگاه خانواده، نظم اجتماعی ما را مختل کرده است. از طرفی رشد و پیشرفت تکنولوژی فضایی را برای انسان و جوان امروزی ساخته است که قابل قیاس با گذشته نیست. در چنین شرایطی باید جوان و نوجوان ایرانی و اراکی را فهم کرد.

زیست مجازی شکل‌گیری بستر مناسب برای گفتگو را دشوار کرده است

این فعال فرهنگی بیان کرد: راه حل مسئله امروز جامعه گفتگوست باید فضایی ایجاد کرد که نسل جدید با خود و با نسل‌های دیگر به گفتگو بنشیند. البته زیست مجازی این نسل شکل‌گیری بستر مناسب برای گفتگو را دشوار کرده است اما ناچاریم که این بستر را فراهم کنیم. جلسات گفتگو محوری با این سبک و سیاق می‌تواند گام مؤثری در راستای گسترش فرهنگ گفتگو بردارد.

جیریایی تاکید کرد: اقتضای سنین نوجوانی و جوانی آزادگی، استقلال طلبی و تحول خواهی است که در تقابل با محافظه کاری و حفظ وضعیت موجود در هر شرایطی قرار دارد. این ظرفیت در نسل جدید می‌تواند به عنوان یک مؤلفه مثبت در جهت اصلاح ساختارهای معیوب جامعه حرکت کند.

وی گفت: اراده و انرژی دهه هشتادی‌ها به همان میزان که امکان دارد مخرب باشد، می‌تواند سازنده نیز باشد به شرط اینکه جامعه، مدیران و متولیان امر فهم و تعامل صحیحی با این نسل برقرار کنند و به شناخت متقابل برسند.

این فعال رسانه‌ای عنوان کرد: فضای رسانه‌ای غالب خصوصاً در عرصه مجازی جای دانستن و توهم دانستن را عوض کرده و مجال تفکر و تعمق را از نوجوان و جوان دانش آموز و دانشجو گرفته است. باید به این نسل کمک کرد تا خود را از تشتت حاصل از زیست مجازی رهایی بخشد تا اولویت‌های اصلی خود را بشناسد و از راه‌های منطقی مطالبه کند.

منبع: پارس فوتبال

کلیدواژه: علوم اجتماعی آسیب اجتماعی علوم اجتماعی آسیب های اجتماعی نسل دهه هشتاد دهه هشتادی رسانه ای آسیب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۹۴۴۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدن‌سازی

شکل‌گیری تمدن اسلامی در پرتو سیره علمی و عملی اهل‌بیت(ع) امری قابل توجه است و در این میان امام صادق(ع) در تمدن‌سازی اسلامی نقش اساسی داشته‌اند که لازم است مورد توجه قرار بگیرد و سالروز شهادت رئیس مذهب تشیع زمینه‌ای شد تا موضوع نقش ایشان در تمدن‌سازی اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، حضرت جعفربن محمد (ع) ملقب به امام صادق (ع) ششمین امام شیعیان دوازده امامی پس از پدر بزرگوارشان امام باقر (ع) است؛ ایشان به مدت ۳۴ سال عهده‌دار امام شیعیان با خلافت پنج خلیفه و آخر اموی و دو خلیفه‌ی اول عباسی معاصر بودند؛ امام صادق (ع) نه تنها در میان شیعیان بلکه در سطح جهانی به‌عنوان یک شخصیت برجسته علمی به شمار می‌روند تا جایی که ابوحنیفه فقیه به نام اهل سنت ایشان را عالم‌ترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.

امام صادق (ع) با تلاش‌های علمی گسترده خویش و تربیت اصحاب و شاگردان دانشمند، نقش بسیار چشمگیری در شکل‌گیری تمدن اسلامی داشتند و بر این اساس وجود انبوه روایات امام صادق (ع) در منابع شیعه و اهل سنت بیانگر نقش علمی حضرت در زمان خویش است؛ از امام صادق (ع) با وجود چهار راوی و بیش از ۳۵ هزار حدیث، روایات و آموزه‌های بسیاری در دست است که می‌توان با الهام گرفتن از زندگی پربار این امام معصوم در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی گام برداشت؛ در همین راستا با حجت‌الاسلام محسن الویری عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و پژوهشگر سیره اهل‌بیت (ع) گفت‌وگو کردیم:

ایمنا: یکی از مهم‌ترین اهداف رهبران یک جامعه دینی و مذهبی، تشکیل تمدن اسلامی است؛ بر این اساس و در مقدمه توضیحی در خصوص جایگاه تمدن اسلامی در اندیشه اسلامی بفرمائید.

حجت‌الاسلام الویری: اگر هدف دین را تأثیر گذاری در دو عرصه مختلف فردی و اجتماعی در نظر بگیریم و بگوییم یکی از کارکردهای اصلی دین تربیت انسان و نشان دادن مسیر کمال‌یافتگی و فرهیختگی به اوست، در عرصه اجتماعی هم وظیفه تربیت جامعه و سوق آن به سمت کمال و فرهیختگی‌است، پس دین می‌خواهد هم انسان و هم جامعه را به بالاترین مرتبه‌ی امکان خود برساند، همانگونه که انسان‌ها در مسیر کمال‌یافتگی حائز مراتب و درجاتی هستند که مصداق بالاترین این درجه برای یک انسان حضرات معصومیت (ع) هستند، جوامع هم از این حیث در درجات مختلفی قرار می‌گیرند؛ گاهی جامعه‌ای در عرصه‌ای پیشرفت کرده و در عرصه دیگر خیر یا در جامعه‌ای این پیشرفت و رشدیافتگی استمرار دارد و در دیگری نه، در اینجا هم جامعه‌ای که نمره کامل را در کمال‌یافتگی و فرهیختگی کسب می‌کند جامعه موعود مهدوی است و سایر جوامع با سلسله مراتبی در مرتبه پایین‌تری نسبت به آن قرار می‌گیرند.

منظور از تمدن در اندیشه اسلامی بالاترین و گسترده‌ترین سطح تحقق اجتماعی اسلام است و تمدن یافتگی یکی از مهم‌ترین اهداف اسلام است؛ بنا بر این وقتی در عرصه‌های مختلف جامعه‌ی اسلامی، نه تنها در علم به تنهایی یا اخلاق به تنهایی یا به طور اخص ساخت اجتماعی شاهد پیشرفت دین محور و مستمر به مدت بیش از یک سده باشیم به این حالت می‌گوئیم جامعه‌ی اسلامی، که اگر شرایط ارتقا همچنان مساعد بود جامعه‌ی اسلامی پیدایش تمدن اسلامی را سبب می‌شود؛ در همین راستا جایگاه تمدن در اندیشه اسلامی رساندن جوامع به بالاترین مرتبه کمال است.

ایمنا: نقش امام صادق (ع) در این مسیر و شکوفایی تمدن اسلامی چه بوده است؟

حجت‌الاسلام الویری: نحوه تمدن سازی اهل بیت باهم تفاوتی ندارد و از لحاظ اصول و مبانی از یک مبنا تبعیت می‌کند و تنها در عرصه بروز و ظهور بسته به شرایط و اقتضائات هر زمان تفاوت می‌کند؛ به همین دلیل هم امام صادق (ع) انند سایر ائمه معصومین سه نقش عمده در شکوفایی تمدن اسلامی داشتند:

نقش اول ایشان کوشش برای حفظ میراث موجود بود، میراث وحیانی که همان قرآن کریم و کلام وحی بود، میراث نبوی که سیره نبی اکرم (ص) به حساب می‌آمد و میراث علوی که ما پیروان مکتب اهل بیت به آن قائلیم؛ میراث‌های گران‌بهای قرآن و سنت عترت پیامبر (ص) به منزله چراغ پر نور هدایت و راه‌نشان مسیر دست یافتن به جامعه مطلوب و تحقق عملی آموزه‌های اسلام بودند که در شرایط جامعه آن روز و حضور امویان و عباسیان در رأس امور حکومت تلاش‌های بسیاری برای خاموش کردن این نور هدایت انجام می‌شد که از نقش‌های مهم ائمه از جمله امام صادق (ع) زنده نگه داشتن این راه‌نشان و میراث‌های گرانمایه بود و این نقش تمدنی بسیار بزرگی است؛ از این جهت که حتی اگر در آن زمان جامعه در مسیر تحقق تمدن اسلامی حرکت نمی‌کرد آن اهداف و آن راهنمای طی طریق زنده نگه داشته شد که تا امروز معیاری برای تشخیص راه درست از گمراهی‌ها و ضلالت‌هاست.

نقش دوم امام کوشش برای زدودن کژکاری‌ها و ناراستی‌هایی بود که در جامعه آن زمان وجود داشت؛ مقابله با برخی از آن‌ها در توان امام بود و در برخی دیگر شرایط این مقابله و تغییر فراهم نبود، برای مثال اعمال تغییر در عرصه حکومت امری نبود که امام بتوانند با آن اقتضائات یا تذکر به آن دست پیدا کنند؛ اما با این وجود در زمینه‌هایی که امکان اصلاح بود اصلاح می‌کردند و در سایر زمینه‌ها در پاسخ به سوالات پیروانشان و به بهانه‌های مختلف روشنگری می‌کردند و راه درست را نشان می‌دادند.

سومین نقش امام صادق (ع) در شکوفایی تمدن اسلامی مسئله یاری رساندن به جامعه اسلامی بود؛ امام در عرصه‌هایی که این امکان وجود داشت به جامعه اسلامی کمک می‌کردند و این هرگز به معنای تأیید حاکمیت نبود به این دلیل که تمدن مساوی با حکومت نیست، اگرچه حاکمیت یکی از ارکان مهم تمدن است اما تمدن ابعاد و جوانب گوناگونی دارد که می‌توان بدون تأیید و هم راستایی با حاکمیت در شکوفایی و توسعه آن‌ها نقش داشتند و امام بدون تأیید حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس در عرصه‌های مختلف علمی، اجتماعی و حتی سیاسی در جامعه حضور داشتند و جامعه اسلامی را یاری می‌کردند.

ایمنا: گام‌های محقق کردن تمدن اسلامی در سیره امام صادق (ع) چیست؟

حجت‌الاسلام الویری: به اعتقاد ما از سیره ائمه معصومین و به‌صورت مشخص امام صادق (ع) می‌توان یک الگوی تمدنی همه جانبه برای حرکت امروز جامعه به سوی تمدن اسلامی برداشت کرد؛ منظور از الگوی همه جانبه الگویی است که نه تنها از لحاظ مباحث نظری و معرفتی دارای اهمیت است بلکه در بعد عملی هم امتداد آن معارف را در جامعه قابل رؤیت کرده، در همین راستا بر پایه سیره امام صادق (ع) سه گام برای الگو برداری امروز ما در مسیر تمدنی وجود دارد:

گام اول تقویت امّت گرایی است، برخی بر این عقیده‌اند که تمدن نوین اسلامی منحصراً به دست ایرانیان محقق می‌شود و تنها ایرانی‌ها هستند که به آن دست پیدا می‌کنند، حال آنکه گستره یک تمدن یک ملت و یک ملیت نیست، گستره تمدن اسلامی یک مذهب نیست، بلکه گستره تمدن اسلامی عینیت یافتن امت اسلامی در همه عرصه‌هاست؛ یکی از بایسته‌های حرکت ما به سمت ساخت تمدن اسلامی همین امت گرایی‌است که متأسفانه بر خلاف رهبر انقلاب که این دید در رفتار و گفتار ایشان به خوبی مشهود است در برخی افراد شکل نگرفته و تنها به صورت شعاری خواستار شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی هستند.

گام دوم تقویت مثبت‌نگری تمدنی است، به این معنا که ما پیروان امام صادق (ع) باید بکوشیم همانگونه که ایشان به کاستی‌های جامعه زمان خودشان محدود نشدند و میراث بینش‌های فرا زمانی و فرا ساختاری خود را برای ما به یادگار گذاشتند ما نیز در برکه مشکلات و نقص‌های زمان خودمان گیر نکنیم و از جایی بالاتر به مسائل نگاه کنیم و رویارویی با این مشکلات خرد مسیر تمدن سازی دید و نگرشمان محدود نشود و آنقدر خود را به آن‌ها مشغول نسازیم که نتوانیم تمدن‌ساز شویم.

سومین الگوی امروز تمدن ساز در سیره‌ی امام صادق (ع) ضرورت امتدادیافتگی آموزه‌های دینی در عرصه‌ی اجتماعی‌است، ما بسیاری از آموزه‌های دینی را از طریق مطالعه‌ی آیات قرآن یا احادیث و روایات معصومین علیهم السلام در می‌یابیم و با استناد بر آنها از قانون‌های تمدنی یا اصول دینی سخن می‌گوئیم اما دین ما چطور می‌تواند امتداد اجتماعی داشته باشد؟ چطور می‌تواند در جامعه بروز و ظهور پیدا کند؟ چطور می‌تواند در رفتارهای سازمانی ما جاری شود؟ در پاسخ به این سوالات ما اغلب پاسخی نداریم و این در حالیست که امام صادق علیه السلام تمامی این معارف را در کنش‌های فردی و اجتماعی خود به طور کامل اعمال می‌کردند و ما نیز باید با تاسی به ایشان پا را از حیطه سخن و مطالعات نظری فراتر بگذاریم تا معارف اسلامی در جامعه امتداد اجتماعی بیابند.

کد خبر 750472

دیگر خبرها

  • فرید مرجایی، تحلیل گر مسائل آمریکا و مقیم این کشور: جنبش دانشجویی سپهر غالب بر فضای سیاسی آمریکا را به چالش کشید/ شبکه های اجتماعی امپراطوری رسانه ای را زیر سوال بردند/ تظاهرات دانشجویی خط قرمز انتقاد از اسرائیل را شکسته است
  • ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
  • فرصت ارسال آثار به جشنواره «آسمون» تمدید شد
  • دستگاه‌ها به مسئولیت‌ در قبال آموزش و پرورش عمل نمی‌کنند
  • نقش بازاریابی محتوا در ساخت یک حضور آنلاین پرقدرت
  • مد خوب، مد بد!
  • پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدن‌سازی
  • از «نیکا» تا «یسنا»
  • صداقت و تعامل با مردم مد نظر مسؤولان باشد
  • پیشرفت ورزش استان یزد با همکاری تمامی نهاد‌ها