بسکتبال ایران و واقعیتهای آن؛ از افول نسل طلایی تا لیگی بدون برنامه!
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۹۷۲۱۶
خبرگزاری میزان – تیم ملی بسکتبال ایران که سومین حضور خود در بازیهای المپیک را تجربه میکرد در پایان دیدارهایش در دور گروهی برابر تیمهای قدرتمند جمهوری چک، آمریکا و فرانسه متحمل ۳ شکست متوالی شد تا شاگردان مهران شاهینطبع در پایان کارشان در المپیک توکیو با ۳ باخت در رده چهارم گروه A قرار گیرند.
به این ترتیب تیم ملی بسکتبال ایران همانند دوره قبلی حضورش در المپیک پکن با سه باحت به کارش در این بازیها پایان داد، اما با اتمام دیدارهای تیم ملی لازم است به بررسی دلایل ضعف بسکتبال ایران در مقایسه با قدرتهای جهان بپردازیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای بررسی بهتر وضعیت تیم ملی بسکتبال ایران درالمپیک موارد زیادی میتواند دخیل باشد، اما در این گزارش به ۵ مورد مهم که در شکستهای اخیر تاثیر داشته، پرداخته شده است. *پایان دوران درخشش نسل طلایی بسکتبال نکته مهمی که شاید در نگاه اول به لیست بازیکنان و میزان سن و سال آنها توجهات را به خود جلب میکند پایان دوران حرفهای برخی بازیکنان پا به سن گذاشته تیم ملی است که خداحافظی صمد نیکخواه بهرامی در سن ۳۸ سالگی پس از دیدار با فرانسه دلیلی بر این ادعاست. جدا از خداحافظی کاپیتان تیم ملی از بازیهای ملی برخی دیگر از بازیکنان باتجربه و تاثیرگذار تیم ملی مانند حامد حدادی با ۳۶ سال و سعید داورپناه با ۳۳ سال در شرایطی از نظر سنی قرار دارند که شاید بازیهای آسیایی آخرین حضور آنها در تیم ملی باشد.
این درحالیست که دیگر بازیکنان تیم ملی از جمله ارسلان کاظمی با ۳۱ سال، محمد جمشیدی و علی اصغر حسنزاده هم با ۳۰ سال هرچند میتوانند با درخشش خود در بازیهای آسیایی ایران را صاحب مدال کنند، اما نکته مهم اینست که باید ببینیم آیا در یک دهه گذشته برای جایگزینی این ستارههای تیم ملی اقدامات درست صورت گرفته است. روند افتخار آفرینی بسکتبال ایران با ظهور نسل طلایی با بازیکنان همچون حدادی، نیکخواه بهرامی، کامرانی، آفاق، ساهاکیان و … از سال ۲۰۰۶ آغاز شد، اما عدم توجه به پشتوانهسازی و استعدادیابی در ردههای پایه باعث شده که در حال حاضر خلا جدی برای جانشینی ستارههای سابق پیدا کرد. عدم توفیق تیم ملی جوانان در جام جهانی که به نوعی آینده بسکتبال ایران به حساب میآید دلیل محکمی بر کم کاری در امر استعدادیابی است. *بسکتبال ایران زیرساخت ندارد
یکی از نکات مهم دیگر بحث زیرساختها و امکانات به روز است. در حال حاضر در ایران تنها یک سالن اختصاصی بسکتبال وجود دارد که آن هم شدیدا به تعمیر و تجهیز نیازمند است. قطعا برای تیمی که جزو ۳ قدرت برتر آسیا در رشته بسکتبال به حساب میآید و سومین حضورش در المپیک را تجربه میکند، صحبت از کمبود سالن خندهدار به نظر میرسد. حتی در روزهای پایانی منتهی به اعزام به توکیو، بسکتبالیستهای حاضر در اردو به شدت از سیستم تهویه سالن تمرین ناراضی بودند. قطعا چنین وضعیتی زیبنده بسکتبال ایران نیست.
از سوی دیگر علاوه بر ضعف در زیرساختها، بسکتبال ایران نیاز به دانش روز جهان دارد و لازم است که مربیان داخلی که در لیگ برتر فعالیت دارند برای پرورش استعدادهایی در حد جهانی، با دانش به روز بسکتبال آشنا شوند. *لزوم تدوین برنامه ویژه برای لیگ برتر بسکتبال
نکته مهم دیگر موضع لیگ برتر است. لیگ برتر بسکتبال ایران با وجود سابقه طلانی که دارد اصلا از نظر نوع برگزاری، زمان برگزاری و همچنین روند حضور تیمها قابل قیاس با لیگهای معتبر جهان نیست. لیگ برتر بسکتبال ایران در سالیان اخیر به دلیل مشکلات مختلف با شیوههای متفاتی از نظر مدت زمان طول کشیدن لیگ و همچنین نحوه رویارویی تیمها برگزار شده است. بهتر است دستاندرکاران لیگ برتر بسکتبال به یک شیوه معین و نهایی بری برگزاری لیگ برسند تا هر فصل شاهد تغییرات ساختاری نباشیم.
همچنین مدت زمان برگزاری لیگ برتر در ایران حدود ۳ الی ۴ ماه طول میکشد که مشخصا این مدت زمان برای کشوری که در المپیک حضور دارد، قابل توجیه نیست چرا که مدت زمان برگزاری لیگ در کشورهایی مانند چین که در آسیا حضور دارد حدود ۹ ماه است. مطمئنا کوتاه بودن مدت برگزاری لیگ باعث میشود بازیکنان پس از اتمام بازیهایشان بدون تمرین بمانند و قطعا این امر منجر به افت بازیکنان میشود. *قد و فیزیک، معضل مهم بسکتبال ایران
*از مهمترین و تاثیرگذارترین مسائل در پیشرفت بسکتبال یک کشور توجه به استعدادیابی و البته توجه ویژه به موضوع فیزیک و قد بازیکنان در ردههای پایه است. در حال حاضر تیم ملی بسکتبال ایران با میانگین قدی ۱۹۸.۷۵ سانتیمتر پس از ژاپن پایینترین میانگین قدی را بین ۱۲ تیم حاضر در المپیک توکیو دارد که مسلما این کوتاهی قامت در لحظات حساس در زیر سبد و روی تور میتواند روی نتایج تاثیر منفی بگذارد. این درحالیست که در گروه ایران در المپیک فرانسه با میانگین قدی ۲۰۱.۶۶، آمریکا با میانگین قدی ۱۹۹.۵ و جمهوری چک با میانگین قدی ۲۰۰.۱ سانتیمتر در شرایط استانداردی از نظر قامت قرار دارند و نیاز است که بسکتبال ایران در امر استعدایابی توجه خاصی به موضع فیزیک و قامت بازیکنان داشته باشد.
وخامت این موضوع با نگاه به فیزیک و آمار قدی بازیکنان تیم ملی جوانان بیشتر نمود پیدا میکند، زیرا تیم ملی جوانان ایران در جام جهانی لتونی که اخیرا برگزار شد در رده آخر از نظر میانگین قدی در بین تیمهای حاضر قرار داشت. این بازیکنان جوان در سالیان آینده پیراهن تیم ملی را بر تن خواهند کرد و قطعا این میانگین قدی پایین میتواند در سالهای آینده آسیب جدی به بسکتبال ایران وارد کند. *حضور در المپیک نیاز به تدارکات ویژه دارد در نهایت باید این نکته را هم ذکر کرد که روند آمادهسازی تیم لمی برای حضور در المپیک اصلا راضی کننده نبوده، زیرا برای حضور در چنین رقابتهایی نیاز است تیم ملی نزدیک به ۱۰ بازی مهم با تیمهای سرشناس جهان انجام میداد، ولی دیدیم که تیم ملی با ۴ بازی دوستانه مقابل ژاپن و همچنین دو بازی دوستانه با اسپانیا آن هم به دعوت این کشور راهی المپیک شود. بیشتر بخوانید: کاظمی: فقط یک سالن استاندارد بسکتبال در ایران داریم/ برای حضور در المپیک پکن در آمریکا اردو زدیم
انتهای پیام/
منبع: پارس فوتبال
کلیدواژه: المپیک توکیو فدراسیون بسکتبال تیم ملی بسکتبال ایران تیم ملی بسکتبال ایران لیگ برتر بسکتبال بسکتبال ایران میانگین قدی برگزاری لیگ مدت زمان بازی ها تیم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۹۷۲۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام