Web Analytics Made Easy - Statcounter

علی عمو کاظمی گفت: «وضعیت زرد هم اشاره‌‍ای به صنعت هسته‌ای و کیک زرد دارد و هم اشاره به وضعیت زرد در فضای مجازی. حفظ حرمت بزرگتر و وارد نشدن به حوزه شوخی‌های غیر اخلاقی از مهمترین خطوط قرمز ما بود.»

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فروغ زال؛ سریال طنز «وضعیت زرد» بیش از یک هفته است که حوالی ساعت۲۰ از شبکه سوم سیما پخش می‌شود و مخاطبانش را کمی غافلگیر کرده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

غافلگیر از این جهت که مخاطب سریال طنزی نقد¬هایی تابو¬شکنانه می¬بیندکه شخصیت¬هایش مذهبی¬اند، حرف¬های تازه¬ای در سیاست و روابط اجتماعی و خانواده و ازدواج دارند، و البته خبر از جوک و توییت و شوخی¬های مجازی در دیالوگ هایشان نیست.


این سریال که در قالب سیتکام ساخته شده در هر قسمت سوژه¬ها و چالش¬ها و البته نقد¬¬های جدیدی را ارائه می‌کند که همین به او میدانی می‌دهد تا با طنز حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد. حرف‌هایی که قبل از توانایی و تلاش‌های سایر عوامل سریال برعهده نویسنده آن است. نویسنده سریال وضعیت زرد «علی عموکاظمی» ست که اتفاقا او هم مثل شخصیت اول سریال هسته‌ای خوانده و بعد از چند سال طنز نویسی مطبوعاتی و پس از آن حضور در تیم فیلمنامه نویسی زیرخاکی۱، حالا خودش وضعیت زرد را نوشته است.


گفتگو با «علی عموکاظمی» نویسنده جوان سریال وضعیت زرد که نوآوری و البته جسارت در نوشته هایش دیده می‌شود خواندنی است:

از خودتان بگویید؛ اینکه چطور یک مهندس هسته‌ای طنز نویس و بعد فیلنامه نویس می¬شود؟


بنده از سال ۹۴ طنزنویسی را در باشگاه طنز انقلاب، که زیر مجموعه دفتر جبهه فرهنگی انقلاب است، شروع کردم. آن زمان دانشجوی ارشد رشته مهندسی هسته¬ای بودم. حقیقتا خودم فکر نمی¬کردم طنزنویسی مسیر زندگی¬ام را تغییر بدهد، اما شوخی شوخی جدی شد! به مرور زمان از طنز‌های مطبوعاتی خودم بازخورد مثبت می¬گرفتم و همچنین در دومین جشنواره طنز دکتر سلام رتبه اول را در بخش متن طنز به دست آوردم. بعد از آن نویسندگی سری انیمیشن¬های کوتاه "شهر هرت" را بر عهده گرفتم. به خاطرعلاقه¬ای که به فیلمنامه نویسی داشتم، علاوه بر مطالعات سینمایی، در کلاس¬های فیلمنامه¬نویسی آقای بهروز افخمی و آقای جلیل سامان هم شرکت کردم.

در کلاس آقای سامان متوجه شدم که ایشان در حال نگارش سریال زیرخاکی هستند. چند نمونه کار برایشان فرستادم و رضایت دادند که به عنوان همکار فیلمنامه نویس به فصل اول زیرخاکی اضافه بشوم. برای فصل اول این کار شوخی نویسی می¬کردم و تعدادی از سکانس¬های کار را نوشتم. بعد از زیرخاکی هم که درگیر فیلمنامه وضعیت زرد شدم. در نهایت به این نتیجه رسیدم که نویسندگی برای من از فعالیت در رشته دانشگاهی¬ام لذت بخش‌تر است و تصمیم گرفتم کلا روی فیلمنامه نویسی تمرکز کنم.


فرصت خدمت به مملکت در فیزیک هسته‌ای بیشتر بود یا طنز و فیلمنامه نویسی؟


به این نتیجه رسیدم که در زمینه طنزنویسی می¬توانم خلاق‌تر از زمینه علمی عمل کنم. اگرچه وضعیت بازار کار در رشته خودم چند سالی هست که خیلی بدتر از گذشته شده و همچنین بودجه¬ مربوط به پروژه¬های علمی کاهش پیدا کرده و این موضوع متاسفانه باعث دلسردی خیلی از فارغ التحصیلان و اساتید شده.


چرا وضعیت زرد؟ و چرا این سوژه؟


وضعیت زرد هم اشاره¬ای به صنعت هسته¬ای و کیک زرد دارد و هم اشاره به وضعیت زرد در فضای مجازی. در مورد سوژه اصلی کار در ابتدا لازم است که نکته‌ای در مورد قالب کار عرض کنم. این کار به نوعی در دسته سیتکام یا کمدی موقعیت قرار می¬گیرد. سیتکام به دلیل لوکیشن محدود و بازیگر‌های ثابت کار‌های کم هزینه¬ای هستند. ما در این نوع سیتکام، سوژه اصلی نداریم، بلکه در هر قسمت، به داستانی متفاوت می¬پردازیم؛ بنابراین در مقایسه با سریال¬های معمول طنز، سیتکام¬ها ایده محوری پر رنگی ندارند.

اگر چه معمولا یک یا چند خط داستانی در طول کار پیگیری می¬شوند. در سیتکام شخصیت بسیار اهمیت دارد؛ و مهمترین دغدغه ما خلق شخصیت¬هایی بود که هم از نظر دراماتیک جذابیت داشته باشند و هم به کمک آن‌ها بتوان به موضوعات مدنظرمان ورود کنیم. موضوعاتی که هم دغدغه جامعه و مردم باشند و هم در سایر سریال¬ها و فیلم‌ها مغفول مانده¬اند و یا کمتر به آن توجه شده است.


طنز وضعیت زرد برای خودش خط قرمز¬هایی دارد و در عین حال خط شکنی¬هایی هم دارد که در هیچ سریال طنز دیگری در تلویزیون دیده نمی‌شود. راجع به این خطوط توضیح دهید.


حفظ حرمت بزرگتر و وارد نشدن به حوزه شوخی¬های غیر اخلاقی از مهمترین خطوط قرمز ما بود. به طور مثال در سریال ما گا‌ها می¬بینیم که کاراکتر سعید از دست دایی خود حرص می¬خورد! اما همیشه احترام او را نگه می¬دارد. اما در مورد خط شکنی¬ها. شاید مهمترین چالش ما، پرداخت درست به آدم‌هایی بود که بخش اعظم جامعه ما را تشکیل می¬دهند. یعنی یک ایرانی متدین. ما در فیلم¬ها و سریال¬های طنز معمولا می¬بینیم که یا آدم‌های متدین به صورت کاریکاتوری و مضحک نمایش داده می¬شوند و یا غایب هستند. شما وقتی یک سیتکام آمریکایی تماشا می¬کنید، کاملا با فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی¬ها آشنا می¬شوید. اتفاقی که با تماشای سریال¬های طنز ایرانی کمتر می¬توان به آن رسید. ما در وضعیت زرد کاراکتر‌هایی می¬بینیم که اهل مناسک دینی مثل نماز و صلوات و ... هستند و درعین حال هرکدام دارای نقاط ضعف مخصوص به خود هستند و درگیری¬های شخصی خود را دارند.



ترس از استقبال مخاطبی که الان فقط با طنز¬های زرد و سخیف می¬خندد نداشتید؟ نباید کمی هم دیالوگ روی مد و رویه طنز‌های امروز پیش می¬رفت؟ این تجربه را در نویسندگی زیرخاکی ۱ هم داشتید.


این ترس را داشتم و هنوز هم دارم. نمی¬دانم منظورتان از مد و رویه طنز‌های امروز چیست؟ به نظرم این فیلمنامه اگرچه کمی متفاوت است؛ اما پدیده¬ای مستقل از فضای طنز سینما و تلویزیون خودمان نیست. در وضعیت زرد هم از تکنیک¬هایی برای ایجاد موقعیت طنز استفاده شده که در خیلی از فیلم¬ها و سریال¬های داخلی هم مورد استفاده قرار گرفته بود. آن چیزی که من را می¬ترساند قالب متفاوت کار یعنی سیتکام است. سیتکام خیلی به استندآپ کمدی شباهت دارد. به این صورت که فیلمنامه مملو از کاشت مقدمه و برداشت شوخی است. مخاطب ایرانی عادت دارد به کش دار شدن سریال¬ها و معمولا با تمرکز تلویزیون نمی¬بیند. اگر مخاطب یکی از این کاشت¬ها یا مقدمه چینی¬ها را از دست بدهد، آنوقت برداشت آن شوخی برایش قابل درک نخواهد بود.

به نظر شما ذائقه سازی برای مخاطب در حوزه طنز شدنی است؟ یا اینکه موفقیت فقط در طنز هاییست که شوخی‌های +۱۸ داشته باشند و یا کلیشه‌های رایج جوک‌ها و توییت‌ها باشند؟


مطمئنا ذائقه سازی شدنی است. اما نه با سیزده قسمت! بلکه با تکرار و تداوم می¬توان ذائقه مخاطب را تغییر داد. ما در سال¬های گذشته در تلویزیون خودمان طنز‌های خیلی خوبی بدون شوخی غیر اخلاقی داشتیم که هنوز هم طنز‌های خوبی هستند. اما شاید در سال¬های اخیر این فضا را سینما با افراط در شوخی¬های جنسی، تلویزیون با طنز‌های ضعیف و فضای مجازی با کلیپ¬های ضعیف و غیر اخلاقی¬ای که توسط واینر‌ها تولید می¬شود، خراب کرده باشند.

تا اینجای وضعیت زرد ما مجموعه متنوعی از دغدغه‌ها و مسئله‌ها و سوژه‌ها مواجه می‌شویم. از خانواده و ازدواج آسان گرفته تا هسته¬ای و احزاب سیاسی و انتخابات¬ها و کنکور و روانشناسی کاسب و.. همه این‌ها در کنار هم گستردگی عجیبی را در سریال رقم زده. مواجهه و پرداختن این حجم از مسئله در یک سریال زیاد نیست؟


به نظرم خیر. شما در سیتکام در هر قسمت یک یا چند خط داستانی متفاوت دارید و اصلا این ویژگی سیتکام است که در هر قسمت به یک یا چند سوژه متفاوت می¬پردازد.

سانسور و خودسانسوری‌ای هم در اتفاقات سریال و دیالوگ‌ها داشتید؟


هم میزان سانسور و هم خودسانسوری در سریال کم بوده.


برای ادامه وضعیت زرد چیزی هم پیش بینی کرده اید؟ اگر قصد ادامه دارید قرار است به چه صورت بپردازید؟


فعلا در مرحله ایده پردازی فصل دوم هستیم


آینده طنز در فیلم و سریال‌ها را چطور می¬بینید؟


نمی¬دانم! انشاالله که تولید طنز‌های خوب افزایش پیدا کند و آینده خوبی برای فیلم و سریال کمدی رقم بخورد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: وضعیت زرد سریال طنز فیلمنامه نویسی غیر اخلاقی وضعیت زرد هم اشاره سریال ها هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۱۷۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!/ «چه تکاپوی رقت انگیزی»

«بازی را آن کسی می برد که رسانه را می فهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ می کند. و تو هنوز فکر می کنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ می توانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد.»   به گزارش خبر آنلاین سید عبدالجواد موسوی در واکنش به ممنوع شدن پخش سریال مصری حشاشین از شبکه های خانگی از سوی ساترا نوشت:   ای کاش می توانستم تعبیر یوسفعلی میرشکاک را درباره ممیزان این روزگار این جا بنویسم. نه این که محافظه کاری کنم، نه. برای من نوشتنش آسان است اما حوصله شکایت و دادگاه و این حرف ها را ندارم و در ضمن نمی خواهم دوستان خبرآنلاین را به زحمت بیندازم. البته فکر می کنم خیلی هایتان شنیده اید اما اگر کسی نشنیده و دوست دارد بشنود به مصاحبه ایشان با حسین دهباشی مراجعه بفرماید.   بله، درست حدس زدید کسی که در این روزگار بر روی سریالی مهر ممنوعیت بزند مصداق همان چیزهایی است که میرشکاک گفت. آن هم سریالی که خیلی ها دیده اند. بسیاری از رسانه های ایرانی درباره آن نوشته اند و به تیتر یکِ چندین و چند روزنامه اصلاح طلب و اصولگرا تبدیل شده.   سریالی که اگر هم کسی ندیده باشد حتما با این حرف های خنده آورنده ترغیب می شود که ببیند. سریالی که یافتن آن قطعا از یافتن سریال های داخلی راحت تر است. سریالی که از همه سریال هایی که ما ساخته ایم چند سر و گردن بالاتر است.   سریالی که البته آشکارا به تحریف تاریخ پرداخته. از همه جالب تر این که کشوری که خودش از حیث نظری و تئوریک پایگاه داعش محسوب می شود این سریال را ساخته و هنرمندانه رگ و ریشه داعش را به ایرانی ها ربط داده. حالا شما برو با داعش در سوریه و عراق بجنگ.   بازی را آن کسی می برد که رسانه را می فهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ می کند. و تو هنوز فکر می کنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ می توانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد. هرچند تو اگر خردک عقل و فهمی داشتی باید خیلی زودتر از این ها می فهمیدی که نفهمیدی. حقا که یوسفعلی درست گفت.   همین سریال خوش ساخت مغرضانه و تحریف گر، امسال ماه رمضان به مراتب از سریال های فاخر و نیمه فاخر تلویزیون شما بیشتر دیده شد. گواهش هم این که الان هیچکس فیلم ها و سریال های مناسبتی و غیرمناسبتی شما را در همین ماه رمضانی که گذشت به خاطر نمی آورد اما هرجا که می روی بحث سریال حشاشین داغ است.   و باز بد نیست حضراتِ عشقِ ممنوعیت بدانند که این سریال با همه عیب و ایرادهایش چه شور و شوقی را در مخاطب ایرانی برانگیخته تا از حسن صباح و اسماعیلیان و سلجوقیان بیشتر بداند.   سری به کتاب فروشی ها بزنید و بپرسید در این ایام چه مقدار مردم به آن ها مراجعه کرده اند و کتاب هایی در این موضوعات خواسته اند.   شما از کلمه شبهه می هراسید چرا که فکر می کنید شبهه افکنی یعنی برباد دادن چیزی که شما آن را مطلق و بی عیب می دانید اما خیر و برکاتی که در شبهه افکنی است را نمی توانید درک کنید. نمی توانید چون همه عمر مطلق اندیش بوده اید و خود را مبرا از هر عیب و ایرادی دانسته اید. گمان برده اید حق به تمامی در اختیار شماست و هرکه چون شما نیندیشد راه ضلالت و گمراهی را می پیماید.   درست به همین دلیل حق پنداری است که نه تنها نتوانسته اید برای تبلیغ آن چه مدعی آن هستید کاری از پیش ببرید بلکه هرگاه خواسته اید به زعم خود باطلی را معدوم نمایید شده اید مبلغ تمام قد آن.   الان هم فکر می کنید با تحکم و ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین کار این سریال ضاله تمام است و ضربه محکمی بر پیکر استعمار وارد آورده اید. طیب الله. بتازید و بر گرده دریا تازیانه فرود آورید که زمین و زمان تحت سیطره شماست تا کور شود هرآن که نتوان دید.   چه تکاپوی رقت انگیزی است باد را بندی زمین کردن یا به سودای کشتن خورشید اسب میدان جنگ زین کردن   حکم کردن به خاک تا نرود هرگز از ملک خویشتن بیرون آتش و آب را به دستوری راهی سرزمین چین کردن   بر هوا بخیه و به سندان مشت می زنند و به خویش می بالند گویی از روز اول خلقت بوده تقدیرشان چنین کردن   عقل و تدبیر اکتسابی نیست، گرگ هرگز پلنگ می نشود گرچه در اوج صخره بنشیند طعمه ماه را کمین کردن. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سریال حشاشین چقدر واقعی است؟ / همه چیز‌هایی که باید درباره واقعیت تاریخی حسن صباح و گروه اسماعیلیه بدانید فیلیمو هم سریال «حشاشین» را به ساترا حذف کرد پخش سریال حشاشین در ایران ممنوع شد

دیگر خبرها

  • اتحادیه اروپا در هیچ حوزه سیاسی درست عمل نکرده است
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!/ «چه تکاپوی رقت انگیزی»
  • شرافتی: رانندگی مینی‌بوس در «نون‌خ۵» برای من چالش‌برانگیز بود
  • چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم
  • آخرین وضعیت سعید آقاخانی و ادامه سریال «نون‌خ»
  • آخرین وضعیت سعید آقاخانی بعد از سقوط از ارتفاع
  • آخرین وضعیت سعید آقاخانی و توضیحاتی درباره ادامه «نون‌خ»
  • ببینید | واکنش شمسایی به شوخی با او در سریال نون خ
  • واکنش وحید شمسایی به شوخی سریال «نون خ ۵» +فیلم