اهداف تل آویو، لندن و واشنگتن از سناریوی «نفتکش»
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۲۳۴۴۲
این تحلیل وجود دارد که صهیونیست ها؛ اقدام به یک عملیات هماهنگ در خلیج فارس نموده اند که با انفجار در یک نفتکش صهیونیستی و کشته شدن دو تبعه رومانیایی و انگلیسی آغاز شد.
به گزارش مشرق، غلامحسین مشتاقی نیا، کارشناس ارشد مسائل منطقه طی یادداشتی به بررسی اهداف تل آویو، لندن و واشنگتن از سناریوی زدن نفتکش اسرائیلی پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
نخستین پرسشی که از ماجراجویی اسرائیل مطرح میشود، این است که اهداف پشت پرده خودزنی دریایی رژیم صهیونیستی و حمایت و استقبال فوری وزرای خارجه انگلیس و آمریکا و به راه انداختن هیاهوی تبلیغاتی و موج شایعات بی اساس پس از آن چیست؟
بطور کلی میتوان پاسخ این پرسش را در موارد زیر تحلیل کرد:
۱. صهیونیستها اقدام به یکعملیات هماهنگ در خلیج فارس نمودهاند که با انفجار در یک نفتکش"ام تی مرسر استریت" در کرایه رژیم صهیونیستی و کشته شدن دو تبعه رومانیایی و انگلیسی آغاز شد و پس از آن بیانیههای حمایت از رژیم صهیونیستی از سوی وزیر خارجه انگلیس، آمریکا، کانادا، رومانی و ناتو و تهدید انگلیس و آمریکا به پاسخ جمعی منتشر شد و بدون آنکه کوچکترین دلیل یا قرینهای از انتساب این امر به ایران ارائه کنند به اتهام زنی و محکوم کردن ایران و به راه انداختن هیاهوهای تبلیغاتی مبادرت ورزیدند.
۲. صهیونیستها در خودزنی و سناریوهای نظامی و فریب؛ مسبوق به سابقه میباشند و چنانچه در خاطرات گلدا مایر نخست وزیر این رژیم؛ عنوان شده است؛ کشتی اتباع مهاجرت معکوس یهودی از اسرائیل را به دستور وی توسط موساد منفجر کردند و فلسطینیها را محکوم کردند ولی هدفشان جلوگیری از روند مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی بود. کارشناسان امور رژیم صهیونیستی انفجار آمیای در آرژانتین و کشتار تعدادی یهودی در یک کنیسه و چند واقعه تروریستی مشکوک در فرانسه از جمله واقعه شارلی ابدو را به دست داعش و بر اساس شواهد و دلایل مختلف منتسب به رژیم صهیونیستی و خودزنی توسط موساد میدانند.
۳. بدنبال اصابت مشکوک این نفتکش خالی در سواحل نزدیک به عمان؛ شایعات خبری نیز جهت بحرانی نمایش دادن وضعیت در خلیج فارس و تعرض به دیگر کشتیها از جمله کشتی اماراتی! در بندر فجیره امارات! منتشر شد که بی پایه و اساس بود و این در حالیست که بندر فجیره امارات در اختیار نیروی دریایی امریکاست!
۴. این جنگ تبلیغاتی و خودزنی صهیونیستها که در آن دو تبعه انگلیسی و رومانی را نیز به قتل رساندند در هماهنگی کامل با امریکاییها و انگلیس با چند هدف صورت میگیرد:
-صهیونیستها حیات و بقای خود را در ناامنی و جنگ دنبال میکنند و همواره در فضای جنگی زندگی کردهاند و این روزها از حضور نفتکشهای ایران و فروش نفت ایران به سوریه و لبنان بشدت عصبانی هستند لذا میخواهند بهانه و مشروعیتی برای زدن نفتکشهای ایرانی در سواحل سوریه و لبنان داشته باشند و چون در جنگ دریایی از محدودیت برخوردارند بدنبال جلب حمایت ارتش آمریکا و انگلیس هستند تا ضربات رژیم صهیونیستی به نفتکشهای ایرانی مانع مبادلات اقتصادی به نفع ایران سوریه و لبنان شوند و ایران نیز با محاسبه درگیر نشدن با انگلیس و آمریکا در مقابله به مثل در مقابل دزدی و بحران سازی دریایی اسرائیل؛ بدون واکنش بماند.
-آمریکاییها این وقایع را فشاری به دولت جدید ایران برای بازگشت به مذاکرات برجامی و پذیرش مذاکره در مورد محدود سازی پهبادها و نفود منطقهای ایرانی میدانند. ایران در بازگشت به دور هفتم مذاکرات وین با ادامه تحقیر آمریکا به عدم حضور دور میز مذاکره تا زمان عمل به تعهداتش که توسط آمریکا نقض شده است؛ بدون شرطی کردن اقتصادش به برجام و از موضع قدرت و طلبکاری و مقصر بودن آمریکا در مذاکرات حاضر خواهد شد و این موضع آمریکا را در ائتلاف علیه ایران بشدت تضعیف خواهد کرد و آمریکا با همه تلاشهای تبلیغاتی اش برای مقصر جلوه دادن ایران در مرگ برجام؛ ناکام مانده است زیرا آمریکا رسماً از برجام خارج شد و اگر خواهان بازگشت مورد ادعای بایدن بود با یک دستور به برجام و تعلیق تحریمها میپرداخت. ولی بایدن و امریکاییها همانطور که صریحاً گفتهاند بدون برداشتن تحریمها و عمل به تعهدات خود خواهان برجام جدید و وسیعتر هستند.
- آمریکاییها برای فشار به ایران به یک فضای تهدیدانگاری علیه ایران و اجماع سازی جدی تر نیازمند هستند. تا فضای صادرات حیاتی نفت و مشتقات آن از خلیج فارس به چین و کره جنوبی و دیگر کشورها را تحت سیطره خود در اورند. در حالی که اکنون خلیج فارس تحت اشراف جمهوری اسلامی ایران از ثبات کشتیرانی برخوردار است.
- نه ایران نه هیچیک از متحدانش در عملیات هدف قرار گرفتن نفتکش صهیونیستها دخالتی نداشتهاند بندر فجیره نیز در اختیار ارتش امریکاست پس کاملاً واضح است که این یک سناریوی ساختگی با مدیریت صهیونیستی انگلیسی و امریکایی؛ برای ایجاد ائتلاف و فشار و اجماع سازی جدید و بهانهای برای اعمال تحریمهای جدید برای فشار بیشتر به دولت جدید ایران و همزمان چین است.
اگر چه بعید است تحریم جدیدی باقی مانده باشد ولی ناامن سازی بندرها و فشار همزمان به اقتصاد چین ولی با هیاهوی عملیات رسانهای و فشار به صادرات فراوردههای نفتی ومیعانات گازی ایران به شرق اسیا و اختلال در ان برای فشار همزمان به ایران و چین و تلاش دوم برای ایجاد یک ائتلاف دریایی در خلیج فارس از اهداف اصلی امریکایی هاست.
پنج. از زمان روی کار امدن تیم بایدن که تمامی عوامل سیاست خارجی و امنیت ملی امریکایی را بطور تقریباً صددرصد مهرههای صهیونیستی تشکیل دادهاند باید شاهد نظامی گری بیشتر علیه روسیه و چین و ایران به نفع منافع رژیم صهیونیستی باشیم.
امریکاییها وقتی در تسلط بر تنگه هرمز و خلیج فارس در سالهای اخیر؛ دچار عقب نشینی ذلت بار و بی سابقهای شدند. با تجاوز نیابتی به یمن؛ قصد داشتند با تسلط بر آبراه باب المندب معادله نظامی گری و ناامن سازی را به نفع خود تغییر دهند که با شکست سعودیها به رغم همه حمایتهای اطلاعاتی و نظامی ارتش آمریکا و رژیم صهیونیستی از سعودیها اما ناکام ماندند. لذا یک بار دیگر تلاش میکنند با ائتلاف سازی؛ ضعف خود را در تسلط بر خلیج فارس دنبال کنند.
به نظر میرسد ارتش آمریکا با همه تلاش خود برای ماندن در سوریه و عراق؛ نخواهد توانست از عواقب و هزینه ترور وحشیانه سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در امان بماند و ناگزیر از ترک سوریه و عراق با تحمل ضربات سنگینتر در روزهای اینده از سوی ارتش سوریه و نیروهای مقاومت علیه اشغالگری آمریکا در عراق خواهد بود و با مدیریت ناامنی و بی ثبات سازی خلیج فارس برای ایجاد ائتلاف علیه ایران؛ موفق نخواهد شد.
رژیم صهیونیستی نیز جایی در منطقه خلیج فارس و دریای عمان ندارد و با خودزنی و سناریوسازی نیز نمیتواند برای خود مصونیت ایجاد کند و کشور ماجراجوی منطقه یعنی امارات نیز که تن به اشعال پایگاههای نظامی متعدد خود به امریکاییها داده است بازی بسیار خطرناکی با اتش در منطقه میکند.
منبع: مهرمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان المپیک توکیو رژیم صهیونیستی انگلیس ایران دریای عمان یادداشت نفتکش ایرانی آمریکا رژیم صهیونیستی خلیج فارس امریکایی ها صهیونیست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۲۳۴۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحریف صهیونیستی نام خلیج فارس
از سده نوزدهم میلادی با روی کار آمدن قاجار و شکل گیری رقابت انگلیس و روس در آن حوزه تا دوران پهلوی دوم و همچنین پس از انقلاب اسلامی، کشورهای مختلف اقداماتی در زمینه تحریف نام خلیج فارس داشتهاند.در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن می کند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج فارس(خلیج یا خلیج عربی) خوانده و یا شنیده میشود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر میشود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.
به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ تحریف نام خلیج فارس تنها به سالهای اخیر باز نمیگردد. این موضوع سابقه طولانی داشته است. از سده نوزدهم میلادی با روی کار آمدن قاجار و شکل گیری رقابت انگلیس و روس در آن حوزه تا دوران پهلوی دوم و همچنین پس از انقلاب اسلامی، کشورهای مختلف اقداماتی در زمینه تحریف نام خلیج فارس داشتهاند. در هر دوره از تاریخ، بستگی به میزان حساسیت حاکمیت سیاسی ایران، واکنشها قابل تحلیل و ارزیابی می باشد. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن می کند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج فارس(خلیج یا خلیج عربی) خوانده و یا شنیده می شود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر می شود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.
اما ابعاد این سند:
۱-آنچه که به عنوان تاریخ در سند به صورت دستی و میلادی نوشته شده است ۲۲ ژوئن ۱۹۷۸ که مصادف با ۱ تیر ۱۳۵۷ می باشد.
۲- طبقه بندی سند سری می باشد. با توجه به بررسی اسناد ساواک و نظام محرمانگی در آن سازمان، اسنادی که مرتبط به همکاری اطلاعاتی ایران و اسرائیل می باشد، همگی سری هستند که نشان از حساسیت موضوع برای پهلوی دارد.
۳-این سند مبتنی بر گزارش واصله از سرویس اسرائیل است. ساواک و اسرائیل همکاری متعددی در زمینه های مختلف داشته اند و این سند می تواند در راستای همکاری های اطلاعاتی و امنیتی دو رژیم تعریف شود.
۴- خطاب گزارش، اداره کل هفتم ساواک می باشد. اداره کل هفتم مسئول بررسی اطلاعات خارجی ساواک بوده است که نشان می دهد موضوع خلیج فارس و مسائل آن مانند تحریف نام خلیج فارس، یکی از پرونده های اطلاعات خارجی ساواک بوده و روی آن کار میشده است.
۵- گزارش در خصوص همکاری بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس می باشد که سرویس اسرائیل گزارش این توافق نامه را برای ساواک ارسال نموده است. این گزارش تائیدکننده همکاری اطلاعاتی پهلوی و اسرائیل در زمینه های مختلف است.
۶- بر اساس سند مذکور، رژیم صهیونیستی در گزارش خود به ساواک، از کلمه جعلی "خلیج" استفاده نموده و نام کامل خلیج فارس ذکر نشده است، که نشان می دهد رژیم صهیونیستی در این تحریف نقش دارد و احتمال دارد برای تحریف نام خلیج فارس یک همکاری اطلاعاتی بین اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود داشته است.
۷- موضوع دیگر در این سند، واکنش مسئول اداره هفتم ساواک به آن گزارش است. رژیم پهلوی همیشه یکی از شعار و هویتهای خود را ملی گرایی اعلام می نمود، اما موارد متعددی وجود دارد که نشان می دهد آن رژیم ملی نبوده و یا حداقل در برخی از حوزه های حیاتی مانند موضوع خلیج فارس، حساسیت قابل توجهی از خود نشان نمیداده است. در این سند، هنگامی که کارشناس اداره هفتم گزارش را به مدیریت آن اداره ارائه می کند و تقاضای تذکر به سرویس اسرائیل را دارد، آنچه که در پاسخ آمده، آن است که؛ "این قبیل اشتباهات در آن سرویس کم سابقه است". این جواب گویای آن است که حتی برای یک تذکر به اسرائیل هم عزم و ارادهای وجود نداشته و منافع ملی قربانی منافع سیاسی پهلوی میشده است. و نه تنها به تقاضای کارشناس مربوطه توجه نشده بلکه به گونهای، از سرویس اسرائیل در جعل نام خلیج فارس دفاع شده است.
بنابراین با بررسی سند مذکور، روشن می شود که رژیم صهیونیستی یکی از بازیگران تحریف نام خلیج فارس می باشد و رژیم پهلوی با تمام شعارهای ملی گرایی خود، توان و یا اراده مقابله با این گونه تحریفات را نداشته است.
درباره: گزارش واصله از سرویس اسرائیل
گزارش
۲۲ ژوئن ۱۹۷۸
منظور: استحضار تیمسار مدیریت کل اداره هفتم
سرویس اسرائیل در گزارش مربوط به موافقتنامه بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس به جای نام صحیح و کامل این منطقه به ذکر خلیج اکتفاء نموده است. (پیوست)
در صورت تصویب توسط بخش تبادل اطلاعات به رابط سرویس مذکور تذکر داده شود.
اداره ۲ بررسی
توضیح داده شد.
این قبیل اشتباهات در آن سرویس کمسابقه است.
انتهای پیام