اطرافیان بالهایم را چیدند!
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۲۴۲۳۴
چه کسی را کشتهای؟
خالهام را.
چرا؟
چون پول نداد.
چرا باید پول میداد؟
خمار بودم و نیاز به پول داشتم تا مواد بخرم. سراغ او رفتم تا پول بگیرم، اما نداد.
هرکسی به تو پول نمیداد را میکشتی؟
نه. خالهام پول داشت، اما نداد. وضع مرا دید، ولی مقاومت کرد.
وضعت؟
یک روز بود مواد نکشیده بودم. عصبی و کلافه بودم. ۱۰۰هزار تومان خواستم که فهمید برای مواد میخواهم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد چه کردی؟
خانه را گشتم و مقداری پول پیدا کردم و بیرون زدم. با آن پول مواد کشیدم. وقتی حالم سرجایش آمد، تازه فهمیدم
چه کردهام. خیلی ترسیده بودم.
چطور دستگیر شدی؟
وقتی جسد پیدا شد، پلیس تحقیقاتش را آغاز کرد. با بررسی در خانه متوجه شدند هیچ اثری از ورود بهزور نیست به همین دلیل گزینه اولشان من شدم.
چرا تو؟
چون تنها معتاد فامیل هستم و به خانه خالهام رفتوآمد داشتم.
رابطهتان خوب بود؟
او همیشه به من کمک میکرد. خیلی سعی کرد مرا ترک دهد، اما من اهل ترک نبودم.
چند وقت است معتادی؟
چهار سال میشود.
چه چیزی میکشی؟
شیشه، هروئین.
چطور معتاد شدی؟
مثل همه باید بگویم رفیق ناباب. مدتی بود با خانوادهام مشکل پیداکرده بودم. من نوجوان بودم و دوست داشتم مستقل باشم، اما خانوادهام روی رفتوآمدم خیلی نظارت داشتند. مثل بچهها باید قبل از تاریک شدن هوا به خانه برمیگشتم. این رفتار پدر و مادرم باعث شد من از آنها دور شوم. مخفیکار شده بودم. به بهانه رفتن به کتابخانه به قهوهخانه میرفتم. با قلیان شروع کردم به سیگار رسیدم و بعد هم با گل موادمخدر را شروع کردم.
خانواده میدانستند معتادی؟
اوایل نه. از پساندازم مواد میکشیدم و آنها هم به من شک نمیکردند. وقتی پولهایم تمام شد، سرقت از پدر و مادرم را شروع کردم. طلاهای مادرم را برداشته و به ساقی میدادم و جایش مواد میگرفتم. مادرم متوجه کم شدن طلاهایش شد و همین اعتیاد مرا رو کرد.
واکنش آنها چه بود؟
پدرم بعد از اینکه حسابی کتکم زد، مرا از خانه بیرون کرد و دیگر به خانه برنگشتم.
شبها کجا میخوابیدی؟
مدتی به خانه خالهام میرفتم، اما پدرم متوجه شد و از او خواست مرا راه ندهد. خالهام از ترس پدرم قبول کرد و کارتنخواب شدم.
هزینه موادت را از کجا میآوردی؟
ضایعات جمع میکردم.
به ماجرای قتل برگردیم، کجا دستگیر شدی؟
یک روز در خیابان دنبال مواد بودم که مأموران شناساییام کرده و دستگیر شدم.
خانوادهات را در این چند روز دیدهای؟
نه. آنها حاضر به دیدن من نیستند. حتی شنیدم مادربزرگم برای من قصاص خواسته و گفته بههیچعنوان رضایت نمیدهد.
عذاب وجدان داری؟
خالهام اگر پول داده بود، الان زنده بود. پدرم اگر آن روز جای طرد من برای ترکم تلاش میکرد، الان اینجا نبودم. او باید شرایط مرا درک میکرد. نمیخواهم بگویم مقصر نیستم، اما شرایط مرا به اینجا رساند. من بلندپرواز بودم و خانوادهام بالهایم را میچیدند. همین باعث شد وقتی بال درآوردم، پرواز کنم. منبع: ضمیمه تپش روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: اعتیاد قتل تپش خاله ام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۲۴۲۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلاتان ابراهیموویچ: هنوز هم بهترین هستم؛ به خاطر بچههایم تصمیم به خداحافظی از فوتبال گرفتم
ستاره سوئدی از دلایل خود برای خداحافظی از فوتبال گفت.
طرفداری | زلاتان ابراهیموویچ معتقد است درگذشت رایولا ضربه سختی به او زد.
به گزارش وب سایت گل، زلاتان ابراهیموویچ در پایان فصل گذشته از فوتبال خداحافظی کرد اما مطمئن است که هنوز هم بهترین بازیکن دنیاست. او در یک پادست در مورد دلایل تصمیم خود برای خداحافظی از فوتبال صحبت کرد. او در این مورد گفت:
خوبم، زندگی خوب است. مشخصاً هشت ماه پیش از فوتبال خداحافظی کردم، حال زندگی متفاوتی دارم. موافقم که خداحافظی از فوتبال به خاطر غرور و چیزی که در مورد خودم فکر می کنم، سخت بوده است. فکر می کنم بهترین هستم، هنوز بهترین هستم. می توانستم ادامه دهم اما تصمیم گرفتم از فوتبال خداحافظی کنم. چرا؟ زندگی خوبی برای خانواده ام می خواهم. می خواستم بتوانم کارهایی با خانواده ام انجام دهم. اگر فوتبال را ادامه می دادم، نمی توانستم کارهایی را با بچه هایم انجام دهم چون از ناحیه زانو مشکل داشتم. در نتیجه این مسئله را پذیرفتم، به جایی رسیدم که گفتم «مشکلی نیست، فراموشش کن و بخش جدیدی را در زندگی ات شروع کن».
نقش جدیدت در میلان؟کاردیناله پیشنهادی به من ارائه کرد که نمی توانستم آن را رد کنم. در میلان شروع به کار کردم و سه یا چهار ماه است که مشغولم و باید بگویم همه چیز عالی پیش می رود.
درگذشت ریولا؟وقتی او فوت کرد، ضربه بدی خوردم. تا آخرین قطره اشکم گریه کردم و هنوز تمام نشده چون گاهی خاطرات به یادم می آیند. خیلی دلتنگ او هستم. هر کسی مرا می شناسد، می داند چقدر با رایولا به هم نزدیک بودیم. اگر می توانستی به او پیامی دهی، آن پیام چه بود؟ دلتنگت هستم.
همسرت و پسرانت، ماکسیمیلیان و وینسنت؟همسرم همیشه می گوید «به یاد داشته باش پیش از این که تو شروع به مراقبت از خانواده ات کنی، چه کسی مراقب تو بود». او به خاطر من بیخیال حرفه اش شد، در هر کاری که کردم کنارم بود، به من همه چیز داد و به خاطر من بیخیال همه چیز شد. فکر نمی کنم داشتن غرور زیاد در رابطه درست باشد. فکر می کنم همه چیز باید 50-50 باشد، البته که در بعضی مسائل او مسئولیت بیشتری می پذیرد و در بعضی مسائل من. شاید مردم فکر کنند ما خانواده ای هستیم که یک زندگی لاکچری داریم اما او آشپزی می کند و ظرف می شورد. تنها کمکی که داریم، یک خانوم است که در تمیز کردن خانه به ما کمک می کند. بچه ها را تا مدرسه همراهی می کنم و همانند یک خانواده عادی، بعد از تمرین به سراغشان می روم و این طور تقسیم وظایف می کنیم. در مدرسه فقط ما خودمان دنبال بچه ها می رویم، بقیه خانواده ها شخص یا راننده ای برای بچه های خود دارند. ما این طور نیستیم.
از دست ندهید ????????????????????????
جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول میکردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکلوشمایلی که هرگز ندیدهاید! (عکس)