همسرکشی عجیب در کرج + مرد به دخترش اعتراف کرد
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۳۶۶۵۹
هفته گذشته مأموران کلانتری 11 کرج در یک تماس تلفنی از مرگ زنی 63 ساله در خانهاش با خبر شدند. وقتی مأموران به خانه مورد نظر در یکی از محلههای کرج رفتند با جسد زن میانسال که در اتاق پذیرایی روی زمین افتاده بود روبهرو شدند. نخستین بررسیهای تیم پزشکی نشان میداد وی بر اثر خفگی جان باخته است. بلافاصله موضوع این مرگ مشکوک به قاضی محمد عنبری از شعبه یکم دادسرای جنایی کرج اعلام شد و دقایقی بعد وی به همراه تیم جنایی در محل حادثه حاضر شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رکنا، دختر کوچک خانواده که در صحنه حضور داشت گفت: حدود ساعت 12ظهر بود که پدرم با من تماس گرفت و گفت مادرم حالش بد شده است از آنجا که مادرم بیماری تیروئید داشت با عجله خودم را به خانه آنها رساندم. پدرم گفت که او ناگهان حالش بد شده و در آشپزخانه روی زمین افتاده و به اورژانس زنگ زده است.
همسرکشی در کرجبا توجه به اینکه احتمال وقوع قتل در این پرونده زیاد بود بازپرس به بازجویی از همسر وی پرداخت. مرد 74 ساله که بشدت مضطرب و آشفته بود سعی داشت با تناقض گویی مسیر تحقیقات را منحرف کند اما بازپرس با دیدن آثار جراحت روی بدن او متوجه شد بین او و مقتول درگیری رخ داده است. بدین ترتیب مظنون پرونده دقایقی بعد لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد.
مرد سالخورده گفت: من بازنشسته یکی از ادارههای دولتی هستم و یک سوپر مارکت هم دارم. من و همسرم 50سال با هم زندگی کردیم اما او اخلاق خوبی نداشت و زن تند خویی بود. این اواخر هم به خاطر نگهداری از مادر 90 سالهام مدام غر میزد، البته مادرم در طبقه بالای خانه ما زندگی میکرد و من خودم سعی میکردم کارهایش را انجام دهم و از او نگهداری میکردم. اما همسرم با مادر پیر و زمینگیرم خیلی بدرفتاری میکرد. سعی میکردم این رفتارها را تحمل کنم بیشتر اوقات در سوپر مارکتم مشغول بودم اما دیگر کاسه صبرم لبریز شده بود.
صبح حدود ساعت 9 بود که به خانه آمدم تا به مادرم سر بزنم اما همسرم دوباره شروع به غر زدن کرد. او بارها به مادرم که دیگر توانایی راه رفتن نداشت توهین کرد .وقتی میدید من به مادرم کمک میکنم با من هم رفتار بدی داشت. این موضوع بشدت اذیتم می کرد.تصمیم گرفتم به این غر زدنها پایان بدهم ،به همین خاطر در یک لحظه او را گرفتم و به زمین انداختم با هم درگیر شدیم بعد هم دستانم را دور گردنش انداختم و خفهاش کردم.
سرهنگ محمد نادر بیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز با تأیید این خبر گفت: این مرد 74 ساله پس از قتل همسرش پشیمان شده و بلافاصله با دخترش و اورژانس تماس گرفته بود اما وقتی امدادگران رسیدند زن میانسال جان باخته بود پس از بازجوییهای اولیه متهم بازداشت شد و برای تحقیقات بیشتر در اختیار اداره آگاهی قرار گرفته است.
نگاه کارشناس
بازپرس محمد عنبری
در جنایتهای خانوادگی نکتهای وجود دارد که به آن توجه نمیشود، آن هم رفتارهای کینه جویانه است که حاصل گذشتههای دور بوده و متأسفانه اغلب افراد با گذشت زمان نه تنها این کینه و خاطرات بد را فراموش نمیکنند بلکه آنقدر آن را با خود نگه میدارند که تبدیل به نفرت میشود، بهعنوان مثال شاید این عروس در سال های جوانی شاهد رفتار نامناسب مادرشوهرش با خود بوده و حالا که مادرشوهر زمینگیر شده و به کمک او نیاز پیدا کرده او با اشتباه بزرگتری به جای گذشت و بخشش تصمیم به تلافی و بدرفتاری گرفته است، غافل از آنکه همه ما روزی پیر خواهیم شد و نیازمند کمک اطرافیان خواهیم بود، هر چند نگرش افراد به زندگی متفاوت است و برخی جواب بیمحبتی را با محبت میدهند اما برخی افراد نمیتوانند کینه و دشمنیهای گذشته را فراموش کنند.بی تردید حس انتقام، انسان را از درک عقلانیت دور میسازد و او را بیمار میکند، درحالی که حس بخشش و محبت خالصانه انسان را سرزنده کرده و روح بزرگ منشی را به او هدیه میدهد.
احترام به بزرگترها همیشه در فرهنگ ما ایرانیان جایگاه ویژهای دارد. قرار نیست بدی را با بدی پاسخ دهیم. کینه ورزی مانع تصمیمگیری درست میشود، در حالی که گذشت و بخشش سرمایهای است که افراد برای آینده خود پسانداز میکنند.
در این پرونده شوهر مقتول نیز میتوانست با کمی تدبیر ارتباط خوبی میان همسر و مادر پیرش برقرار کند و به جای اینکه با رفتارش باعث تحریک حس حسادت همسرش شود با محبت و خوش رفتاری کاری میکرد که همسرش نیز در احترام به مادر شوهر پیرش و کمک به وی پیشقدم میشد و این جنایت تلخ رقم نمیخورد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا جسد اخبار حوادث همسرکشی جسد همسرکشی در کرج سهام عدالت قیمت خودرو کرونا سحر قریشی گلشیفته فراهانی قیمت سحر قریشی و مهدی طارمی ارشا اقدسی سارا و نیکا فرقانی سارا و نیکا در پایتخت سارا و نیکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۳۶۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بی گدار به آب زد تا نجاتگر باشد/ روایت فداکاری یک مادر در سیل کازرون
مادری ۵۰ ساله در سیل هفته گذشته شهر کازرون دل از خانواده و ۲ فرزند خود برید و برای نجات یک پیرمرد سالخورده به آب زد اما دیگر زنده بازنگشت.
به گزارش مشرق، در میانه سیلاب هفته گذشته در شهرستان کازرون مردم این شهر شاهد از خودگذشتگی و ایثار یک زن و مادر ۲ فرزند بودند.
زنی فداکار در شهرستان کازرون برای نجات مردی سالخورده گرفتار در سیلاب دل از ۲ فرزند و خانواده اش دل برید و به دل سیلاب زد.
این زن ۲ پسر نوجوان ۱۷ و ۱۲ ساله دارد و با این وجود جان خود را برای نجات یک شهروند سالخورده فدا کرد.
پسر بزرگ این زن اینگونه این ماجرا را روایت می کند.
محمدمهدی دهقان پسر ۱۷ ساله این زن گفت: ساعت ۷ عصر، روز چهارشنبه ۲۹فروردین، با مادرم بهنام ماهیجان، برای خرید نان به نانوایی رفته بودم که ناگهان باران شدت گرفت.
او ادامه داد: شدت بارش زیاد بود و ما بعد از خرید نان سوار ماشین شدیم و راه خانه را در پیش گرفتیم که شدت باران به حدی بود که رانندگی سخت شده بود، بهطوری برای لحظاتی در گوشه خیابان توقف کردیم به امید اینکه باران کمتر شود، اما هر لحظه شدت باران بیشتر میشد.
او ادامه داد: مادرم که دید شدت باران کمتر نشده گفت که برویم و منتظر ماندن فایده ندارد، وقتی به خیابان تپه شادی رسیدیم، پیرمردی را دیدیم که داخل جوی بزرگ آب افتاده و در سیلاب گرفتار شده بود و هر لحظه امکان داشت آب او را با خود ببرد که از آنجا که سیلاب سطح خیابان را هم گرفته بود کسی نمیتوانست به پیرمرد کمک کند.
زن ۵۰ساله و پسرش نمیتوانستند پیرمرد را در همان حال رها کنند، این بود که تصمیم گرفتند هرطوری شده او را نجات دهند.
محمدمهدی میگوید: با ماشین به سمت پیرمرد رفتیم اما آب خیلی بالا آمده بود و شدت سیل زیاد شده بود. من از ماشین پیاده شدم و بهسوی پیرمرد رفتم و مادرم نیز پشت سرم آمد و دائم فریاد میزد که مواظب باشم و احتیاط کنم، اما شرایط طوری بود که من نمیتوانستم به پیرمرد کمک کنم. بنابراین مادرم دست بهکار شد و به سوی پیرمرد رفت و هر طوری بود او را از جوی آب بیرون کشید، اما درهمان لحظه پایش سر خورد و خودش داخل جوی افتاد و سیلاب مادرم را با خود برد و من هرچه دویدم نتوانستم او را بگیرم، سیلاب مادرم را برد تا جایی که او زیر پلی گیر کرد و زیر آب ماند و امکان نجاتش نیز وجود نداشت.
پسر این زن که با یادآوری لحظاتی که مادرش در سیلاب گیر افتاده بود، بغض کرده، ادامه میدهد: همان لحظه به آتشنشانی زنگ زدیم اما آنها در ترافیک مانده بودند، باران نیز همچنان میبارید و ما نمیدانستیم در این لحظات هولناک چه کاری باید انجام دهیم. مادرم به زیر آب رفته بود و چند نفر که آنجا بودند برای نجات مادرم تلاش کردند تا او را از زیر آب بیرون بکشند.
محمد مهدی اضافه کرد: بالاخره بعد از اینکه مادرم مدت زمان طولانی زیر آب مانده بود، او را بیرون کشیدیم اما مادرم نفس نمیکشید، حتی آمبولانس هم در راه گیر کرده بود و وقتی خود را به مادرم رساند، خیلی دیر شده بود، مادرم دیگر ضربان نداشت و هرچه به او شوک دادند بی فایده بود و او جانش را از دست داد.
روایت ایثارگرایانه این زن هرچند تلخ است اما قطعا یاد این فداکاری همواره در خاطر مردم و اهالی استان فارس خصوصا شهرستان کازرون باقی خواهد ماند.
منبع: ایرنا