عکس جدید عاشقانه پیمان قاسم خانی با همسرش
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۵۲۹۲۳
به گزارش سایت خبر روز، همسر پیمان قاسم خانی عکس زیر را منتشر کرد.
زندگینامه پیمان قاسم خانیپیمان قاسمخانی ۳۰ دی ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. او که در دانشکده اهواز، آمار انفورماتیک خواندهاست در سال ۱۳۷۰ به مرکز آموزش فیلمسازی باغ فردوس رفت و اولین دوره فیلمنامهنویسی را در این مرکز زیر نظر سیفالله داد گذراند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی همچنین مدت کوتاهی را در کلاس آموزشی بهرام بیضایی گذارنده است. از جمله فیلمنامههای او: من زمین را دوست دارم، بوی خوش زندگی (بازنویسی)، نان و عشق و موتور هزار (بر اساس کتاب شوهر مدرسه ای اثر جووانی گوارسکی، بدون ذکر در فیلم) است که برای ابوالحسن داوودی و فیلمنامه «هتل» را نیز برای مرضیه برومند نوشتهاست. او برای نوشتن فیلمنامهٔ دختری با کفشهای کتانی جایزه بهترین فیلمنامهنویسی را از خانه سینما دریافت کرد و بعد سناریو و سرپرست نویسندگی سریال پاورچین را به عهده گرفت. فیلم کوتاهی نیز به نام «هزارپا» با بازی بهاره رهنما، مهران مدیری، سروش صحت و پگاه آهنگرانی ساخت. همچنین فیلمنامه سریالهای خانه ما (مسعود کرامتی) و گالری ۹ (غلامرضا رمضانی) را نوشتهاست.
وی برای فیلمنامه فیلم مارمولک سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از جشنواره فیلم فجر دریافت کردهاست.
پیمان قاسمخانی در بیشتر سریالهای مهران مدیری به عنوان طراح فیلمنامه و سرپرست نویسندگان حضور داشتهاست. او در سال ۹۷ پس از ۱۱ سال، در سریال هیولا دوباره با مهران مدیری همکاری کرد.
او و بهاره رهنما، به دلیل مشکلات شخصی در سال ۱۳۹۴ از یکدیگر جدا شدند.
منبع: فردا
کلیدواژه: پیمان قاسم خانی پیمان قاسم خانی سن پیمان قاسم خانی فیلم نامه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۵۲۹۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا میزد؟
عروس ارشد امام در خاطراتی از همسرش شهید آیت الله مصطفی خمینی گفته بود: آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.
به گزارش عصر ایران، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطرهای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛ «آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»