عطریانفر:دولتها برای خدمت به مردم باید از آسمان آرمانها و آرزوها پایین بیایند / مشکل اصلی دولت روحانی تحریم ها بود
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۵۴۶۷۷
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
مراسم تنفیذ و تحلیف آقای رئیسی هم انجام شد و با پایان دولت آقای روحانی میتوان قضاوتی جامعتر از عملکرد او و کابینهاش در سالهایی که گذشت، داشت. هشتسالِ دولت روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
عملکرد دولت آقای روحانی در دولت اول کاملا قابلدفاع است و نهتنها دوستان آقای روحانی بلکه رقبای ایشان هم داوری مثبتی نسبت به دستاوردهای سال 92 تا 96 دارند؛ به معنای دقیقتر به دور از گرایشهای جناحی و حمایت شفاف اصلاحطلبان، ناظران سیاسی و نیروهای ملی، عملکرد مثبت دولت اول روحانی را انکار نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسیاری باور دارند که دولت میتوانست در شرایط تحریم با مدیریت قوی اقتصادی از میزان آسیبها و فشار وارده به مردم بکاهد.
پیشتر گفتم برخی ناکارآمدیها هم از ناحیه مدیران دولت دیده شده اما واقعیتهایی وجود دارد که انکارشدنی نیست. عمده مشکلات معیشتی طبقات اجتماعی بهخصوص اقشار محروم ناشی از خروج آمریکا از برجام و اِعمال تحریمهای حداکثری به وجود آمد. دیدیم که فروش نفت ایران تقریبا به حد صفر رسید و دولت که در سال99 پیشبینی کرده بود علاوه بر تأمین 200 هزار میلیارد تومان بودجه از محل مالیات حدود 240 هزار میلیارد از محل فروش نفت به دست آورد اما نتوانست بیش از 14هزار میلیارد نفت بفروشد و این در حالی بود که آقای زنگنه بهعنوان وزیر نفت و تیم او در دولت اول و دولت آقای خاتمی عملکرد خوبی داشتند؛ بنابراین میبینیم دولت منابع کافی در اختیار نداشت و این محصول شرایطی بود که به دولت تحمیل شده بود و من به صراحت و با شناخت کافی مدعیام حتی دولتهای مقتدر و کارآمدی مانند دولت سازندگی و اصلاحات هم اگر این شرایط را تجربه میکردند، کار ویژهای بیش از روحانی از دستشان برنمیآمد و همین گرفتاریها را داشتند و اگر وضعیت به همین منوال باقی بماند و اتفاق مثبتی در عرصه جهانی و در ارتباط با کشورهای قدرتمند رخ ندهد، بعد از گذشت ششماه از کار دولت جدید، همین منتقدان به ستایش عملکرد دولت آقای روحانی خواهند پرداخت. نقدهایی که امروز علیه دولت آقای روحانی میشنویم یا ناشی از عدم اطلاع منتقدان از شیوه حکمرانی و کشورداری یا عاری از انصاف است.
در مجموع تصور میکنم دولت دوم آقای روحانی هم با عطف توجه به محدودیتها و محرومیتها، کارنامه منفی در حوزه اقتصاد ندارد؛ با این وصف که شرایط فعلی حاکم بر کشور در نظر گرفته شود. وقتی دولت شبکه ارتباط بانکی برای مناسبات اقتصادی با جامعه بینالملل ندارد و هرجا قرار است فعالیتی شود، با مانع تحریم روبهرو میشود، انتظاری نیست که کشور در شرایط عادی به سر ببرد و اصلا چنین امری ممکن نیست. من باور دارم رفع بحرانهای اقتصادی حداقل در گام نخست راهکار سیاسی دارد. البته برخی میگویند دولت باید روش جایگزینی هم میداشت؛ اما آن روش جایگزین هم ضرورتا ریشه حلش در امکان فروش نفت است و وقتی نفت به فروش نرسد، موتور توسعه خاموش میشود. حالا تصور کنید اگر تحریم نمیشدیم و همان وضعیت دولت اول آقای روحانی ادامه پیدا میکرد، در آن شرایط حتما نقد و نظرها درباره عملکرد دولت روحانی تفاوت مییافت.
علاوه بر چالشهایی که از سوی آمریکا برای دولت روحانی ایجاد شد، به نظر میرسد که مخالفان داخلی هم بر سر راه دولت در حوزه سیاست خارجی کم مانع ایجاد نکردند؛ تا حدی که در مقاطعی دیده میشد در موضوع برجام منتقدانِ دولت با مخالفان سرسخت خارجی نظام همسو میشدند. چنین موانعی چقدر دست و پای دولت روحانی را در حوزه سیاست خارجی بست؟
بخشی از اتفاقاتی که در حوزه دیپلماسی بر سر دولت آمد، ناشی از رفتارهای شکننده برخی مخالفان داخلی دولت بود؛ اما نمیتوان گفت که همه ماجرا این بود. موضع ایران در قبال دولتهای غربی که آن را فراتر از اراده دولت میتوان در نظر گرفت، روشن بود و به هر حال اصطکاکی میان ایران و غربیها ایجاد کرد که جمعبندی آنها اِعمال فشار حداکثری بر ایران بود. حالا اینکه بگوییم اگر مخالفان داخلی دولت، مواضعی دیگر میگرفتند، ترامپ هم موضعش در قبال ایران فرق میکرد، چندان دقیق نیست. واقعیت این است که قصد دولت ترامپ شکست ساختارهای نظام و براندازی بود که خدا را شاکریم که چنین نشد؛ اما گفتن این موضوعات باعث نمیشود که یک تذکر مهم به منتقدان دولت روحانی ندهیم؛ آنچه از سوی دولت در حوزه سیاست خارجی بیان شد؛ بلندگوی کل نظام سیاسی ایران بود و منتقدان باید از مواضع دولت که مواضع نظام است، حمایت میکردند. حتما فریادهایی که علیه دولت زدند، غلط بود. آنها قدرت تشخیص این را نداشتند که بفهمند علیه نظام موضع میگیرند. در عرصه بینالملل هر کشوری منافع خود را دنبال میکند و ملاک عمل ارتباط دولت با دنیا هم منافع ملی است. آمریکاییها هم به دنبال منافع خویشاند. دیپلماسی یعنی همین که هر کشوری براساس اهدافش تضامینی بگیرد و تعهداتی بدهد و همین تعهدات متقابل است که ضمانت اجراها را تعیین میکند. اینکه برخی تصور میکردند ما باید صرفا از آمریکاییها تعهد و تضمین بگیریم، غیرواقعبینانه است و نهتنها روحانی بلکه هیچ شخص دیگری هم نمیتواند چنین کند.
تفاوت دیگری که میان دولت اول و دوم آقای روحانی وجود دارد، نقش و جایگاه اصلاحطلبان در دولت است. برخی باور دارند آقای روحانی در دولت اول توجه ویژهای به اصلاحطلبان داشت؛ اما بعد از انتخابات سال96 این مناسبات رو به سردی گذاشت؛ شاهد مثالش هم تفاوت اختیارات آقای جهانگیری در دولت اول و دوم است؛ به نحوی که گفته میشود جهانگیری در دولت دوم به انزوا رانده شد که برخی این را نشانهای از سردی رابطه روحانی با اصلاحطلبان میدانند.
من این نظر را قبول ندارم. دولت آقای روحانی فارغ از نگاه سیاسی اصلاحطلب و اصولگرایی شکل گرفت. روحانی دیدگاه گروهی در انتخاب مدیرانش نداشت. او براساس شناخت مستقیم یا معالواسطه خود از افراد، اعضای کابینهاش را تشکیل داد و بهنوعی انتخاب فراگیر را پیش گرفت و همین آقای جهانگیری که شما از او نام بردید، هم به صفت شخصی انتخاب شد و اصلا به دلیل سابقه اصلاحطلبی بهعنوان معاون اول برگزیده نشد. آقای روحانی تشخیص دقیقی داشت که آقای جهانگیری فرد مقتدر و کارآمدی در مسئولیتهای پیشینش بوده است و بههمیندلیل از او برای معاون اولی دعوت به همکاری کرد. معاون اول هم مسئولیت مشخصی در ساختار دولت ندارد و رئیسجمهور هر زمان و در هر امری که تشخیص دهد، به او نمایندگی میدهد که بتواند با اختیارات کامل ریاستجمهوری مسئله را پیش ببرد. بله، این موضوع درست است که آقای جهانگیری در دولت اول اختیارات بیشتری داشت و در دولت دوم اختیاراتش محدود شد و آن سخن که آقای جهانگیری به کنایه گفت مبنی بر اینکه اختیار عوضکردن منشی دفترم را هم ندارم، وجه افراطی ناشی از همین وضعیت بود. انتظار میرفت آقای روحانی به دلیل سابقه روشن آقای جهانگیری در حوزه اقتصادی و صنعت، بهخصوص در دولت بیشتر از او استفاده کند که چنین نشد؛ اما به هر روی انتخاب آقای جهانگیری به صفت صلاحیتهای فردی بود و به دلیل اصلاحطلببودن او نبود.
شما هم میگویید اختیارات جهانگیری در دولت کاهش یافت. حالا اگر این گزاره را در کنار سخنان آقای واعظی مبنی بر اینکه سبد رأی روحانی متعلق به خود او بود نه اصلاحطلبان، بگذاریم و البته پررنگشدن جایگاه واعظی در دولت، آیا این نتیجه برداشت نمیشود که تصمیم روحانی با نقشآفرینی اعضای حزب اعتدال و توسعه ایجاد نوعی فاصله معنادار میان دولت و اصلاحطلبان بود؟
این را که آقای واعظی چه سخنی گفته و چرا گفتهاند، باید از خود ایشان پرسید؛ اما من هم بهعنوان یک چهره اصلاحطلب انتظار شنیدن چنین حرفی را ندارم. هیچ تردیدی نیست و هیچکس نمیتواند انکار کند که همراهی بزرگانی همچون آقای هاشمی و آقای خاتمی و قاطبه اصلاحطلبان از آقای روحانی باعث پیروزی ایشان در انتخابات سال 92 شد و تصور نمیکنم خود آقای روحانی چنین موضوع روشنی را انکار کند؛ اما در دوره دوم اصلاحطلبان با شوق و شور فراوان از آقای روحانی حمایت کردند؛ زیرا میدیدند عملکرد موفقی داشته است و شاید اگر به فرض، مخالفتهایی از سوی اصلاحطلبان در سال 96 با آقای روحانی هم میشد، باز هم او رأی میآورد. انصاف در داوری حکم میکند که همه بپذیرند اصلاحطلبان مهمترین علت پیروزی آقای روحانی در سال 92 بودند؛ اما در سال 96 خود آقای روحانی به صفت شخصیاش هم رأی داشت. تصور میکنم آقای واعظی هم خلاف این موضوع باور نداشته باشند؛ چراکه اگر با او صحبت کنیم، خواهد گفت از سخنان ایشان سوءبرداشت شده است.
آقای عطریانفر نگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه حمایت از آقای روحانی در سال 92 و همراهی بیدریغ با او باعث کاهش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان شد. به بیان دیگر مسئولیت تمام آنچه در دولت روحانی گذشت، به حساب اصلاحطلبان نوشته شد. حالا که دولت روحانی تمام شده است، درباره حمایتی که در سال 92 از روحانی شد چه نظری دارید؟
بههیچوجه این نظر را قبول ندارم و با این نظر که اصلاحطلبی را باید لای پتو بپیچیم و خود صرفا نظارهگر آنچه رخ میدهد باشیم، موافق نیستم. اگر اصلاحطلبان و اصولگرایان بخواهند مدنظر مردم باشند، باید به وسط میدان بیایند، کتک بخورند و فحش بشنوند. امر سیاستورزی، همه اینها را دارد و نمیشود کنار نشست و نظارهگر بود. حتما حمایت از روحانی کار درستی بود و آثار مثبت این تصمیم هم در پایان دوره اولش دیده شد. حالا در این دوره شکست خوردیم و شکست و پیروزی از مؤلفههای امر سیاست است. اصلاحطلبان که نباید همیشه پیروز میدان باشند، یک وقت هم شکست میخورند. سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان هم از بین نرفته و این سرمایه اجتماعی در بستر بلندمدت تاریخی ایجاد شده است و ازبینرفتنی نیست؛ گرچه فرازوفرودهایی را تجربه کرده، اما شکی در این نیست که این سرمایه اجتماعی ماندگار است و من به شما قول میدهم اگر در دولت جدید روند سیاست خارجی بر اساس نظر منتقدان دولت آقای روحانی پیش برود و مذاکرات به ثمر نرسد، ظرف شش ماه آینده همان منتقدان از انتقادهایشان به روحانی پشیمان میشوند و میبینیم که ستایشها از عملکرد روحانی آغاز میشود. به هر حال باور من این است که دولت روحانی در حد بضاعت و مقدورات خود موفق بود.
کلام آخر؟
آقای روحانی حقیقتی را ثابت کرد که دولتها برای خدمت به مردم باید از آسمان آرمانها و آرزوها پایین بیایند و روی زمین و منطبق با واقعیتها کار کنند، نه با رفتارهای ایدئالیستی و غیرواقعی. مطمئن باشید هر دولتی که خارج از مبانی واقعبینانه تصمیم بگیرد، شکست میخورد. دولت روحانی نشان داد سرنوشت سیاست، روی زمین رخ میدهد و این تفکر میتواند چراغ راه دولت آینده قرار بگیرد. منبع: روزنامه شرق
منبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد حوزه سیاست خارجی دولت آقای روحانی جهانگیری در دولت سرمایه اجتماعی آقای روحانی آقای جهانگیری اصلاح طلبان دولت روحانی دولت اول دولت دوم دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۵۴۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افشاگری روحانی درباره دلایل ردصلاحیتش
به گزارش «تابناک» به نقل از سایت حسن روحانی، حسن روحانی، رئیسجمهور سابق از پاسخ خود به نامه شورای نگهبان برای ردصلاحیت در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در آیندهای نزدیک خبر داد و تصریح کرد: من به ایرادات شورای نگهبان پاسخ خواهم داد تا مردم از سطح درک اعضای این شورا از مسائل حیاتی کشور مطلع شوند. موارد ردصلاحیت یکی ادعای اهانت به قوه قضائیه و شورای نگهبان است و دیگری عدم ایستادگی در برابر غرب و اشکال در اجرای برجام و… این پاسخ هم به این دلیل است که باور دارم جایگاه شورای نگهبان مقدس است و این شورا شکل گرفته تا مردم اطمینان حاصل کنند قوانین تدوینشده خلاف موازین اسلامی و قانون اساسی نیست.
حسن روحانی در جلسه دورهای خود با وزیران و معاونان رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم که دیروز برگزار شد، با تبریک روز کارگر و معلم به این دو قشر مهم جامعه، راهحل مشکلات کشور را مشارکت مردم در همه زمینهها عنوان کرد و گفت: وقتی در مسائل اجتماعی و فرهنگی به نظر مردم اعتنا نمیکنیم، آنها در مسائل اقتصادی و سیاسی حامی ما نخواهند بود. باید مشارکت واقعی در همه زمینهها داشته باشیم. مگر قدرتی غیر از مردم داریم؟
رئیس جمهوری سابق کشورمان، با اشاره به روزهای سخت کشور در ۴۵ سال گذشته، از جنگ تحمیلی هشت ساله تا تحریمهای هستهای، اظهار داشت: در روزهای سخت، عمده توان ما برای عبور از مشکلات متکی به حضور مردم بود. مردم با حاکمیت همفکری و همکاری و کمک میکردند یا خواست حاکمیت را قبول میکردند. در جنگ ۸ ساله اگر مردم نمیآمدند و اگر بسیج نبود، ما توان آن را نداشتیم در برابر عراق بجنگیم. اگر صنایع وارد نمیشدند ما گلوله توپ و خمپاره نداشتیم. فقط با نیروی مسلح، ارتش و سپاه و ژاندارمری مشکلات حل نمیشد.
رئیس دولت تدبیر و امید با تأکید بر اینکه اگر مردم از حکومت فاصله گرفتند، اداره جامعه سخت خواهد بود، افزود: ما در دولت دوازدهم با مشکلات ویژهای روبهرو بودیم. گویا داعش و ترامپ و کرونا کافی نبود که اقداماتی هم در داخل شد تا دولت را زمین بزنند. در طول ۴ سال دولت دوازدهم به مردم گفتند اگر ما بیاییم مسائل شما را در کوتاهمدت حل میکنیم. در اقتصاد و سیاست و سیاست خارجی به مردم قول دادند، گفتند برجام دولت قوی میخواهد. اما ضربه کاری میزان مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ پس از انتخابات کمرمق مجلس در سال ۱۳۹۸ بود. وقتی مردم کنار زده میشوند و در امور کشور مشارکت ندارند، چطور میخواهند مشکلات را حل کنند؟
او رمز توفیق برجام را حمایت ۸۰ درصدی مردم از آن عنوان کرد و گفت: تکیهگاه ما در مذاکرات برجام مردم بودند. در تمام نظرسنجیها حتی نظرسنجیهایی که مخالفین دولت انجام دادند، نشان میداد ۸۰ درصد مردم موافق مذاکرات برجام بودند. چون اکثریت مردم پشتوانه برجام بودند، این قانون به تصویب رسید وگرنه نمیگذاشتند برجام تحقق پیدا کند. وقتی ۷۳ درصد مردم در انتخابات حضور پیدا کردند معلوم است از دولت منتخب حمایت میکنند، وقتی مشارکت زیر ۵۰ درصد شد، مشخص است چه مشکلاتی پیدا میکنیم؟ روزی در منطقه افتخار میکردیم انتخاباتی با ۸۰ و ۸۴ درصد مشارکت برگزار میکنیم، حالا باید حسرت انتخابات کشورهای همسایه را بخوریم.
رئیسجمهور ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم با یادآوری وعدههای مسئولان فعلی به مردم برای حل مشکلات اقتصادی و مقابله با فساد و راهاندازی سریع همه کارگاههای تعطیلشده اظهار داشت: امروز حتماً آن شرایط ویژه وجود ندارد؛ شرایط فروش نفت هم خیلی فرق کرده است. آنها مدعی بودند همه با هم و یکدست هستند، به همدیگر کمک میکنند تا مشکلات حل شود. گفتند اینها بلد نیستند بورس را اداره کنند، ما میآییم اداره میکنیم. در این ۳۰ ماه دولت سیزدهم، ارزش بورس ۴۶ میلیارد دلار تنزل پیدا کرده درحالیکه در ۳۰ ماهه اول دولت یازدهم، ۸٫۵ میلیارد دلار رشد داشت. در ۳۲ ماه دولت یازدهم، قیمت سکه ۱۱ درصد تنزل کرد، نرخ دلار هم در طول ۳ سال اول دولت یازدهم فقط ۹٫۸ درصد افزایش پیدا کرد. در سه سال اول دولت یازدهم رشد پایه پولی ۵۲ درصد بود اما در این ۳۰ ماه اخیر، ۱۰۰ درصد شده است. تورم ۴۳ درصدی در مرداد ۹۲، در انتهای سال ۹۴ به ۸ درصد رسید و تا فصل اول سال ۹۷ هم تکرقمی ماند. بدانید که در تاریخ ایران فقط یک بار تورم ۴۰ درصدی در سه سال پشت سر هم را تجربه کردیم؛ آن هم زمان جنگ جهانی دوم از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ بود. شاید سالهایی تورم ۴۰ تا ۴۹ درصد هم تجربه کردیم اما اینکه سه سال متوالی از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ تورم بالای ۴۰ درصدی باشد را هرگز در ۸۰ سال اخیر تجربه نکرده بودیم.
روحانی دلیل بهبود شرایط اقتصادی در دولت یازدهم را امیدواری مردم و حمایت آنها از حاکمیت و دولت دانست و افزود: در آن دوره انقلاب دیجیتال تحقق پیدا کرد. استارتآپها در آن ایام شتاب گرفتند. توسعه پهنای باند در فضای مجازی باعث شد مردم راحت شوند و بسیاری از مشاغل در آن بستر شکل بگیرد. امروز فضای مجازی چگونه است؟ در سالی که مقام معظم رهبری به عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کردند، برخی سکوهای اقتصاد دیجیتال را میخواهند حاکمیتی کنند. بخش خصوصی را قبلاً خصولتی میکردند، الان خصومتی میکنند.
رئیس دولت تدبیر و امید ادامه داد: وقتی در توزیع قدرت مردم را مشارکت نمیدهیم، آنها در اقتصاد هم مشارکت نخواهند کرد. وقتی در مسائل اجتماعی و فرهنگی به نظر مردم اعتنا نمیکنیم، آنها در مسائل اقتصادی و سیاسی حامی ما نخواهند بود. باید مشارکت واقعی در همه زمینهها داشته باشیم. مگر قدرتی غیر از مردم داریم؟ توان هستهای و موشکی جای خود، اتفاقاً رشد اصلی توان هستهای و موشکی در دولت تدبیر و امید رخ داد. مشکل ما ایرانهراسی و کاهش قدرت بازدارندگی با قطعنامههای فصل هفتمی شورای امنیت بود که با حمایت جهانی از پیشنهاد جهان عاری از خشونت و افراطیگری از سوی ایران و برجام این فضا تغییر کرد. وقتی برجام امضا شد، اولین افرادی که به من تبریک گفتند دوستان منطقهای ما؛ عراق و سوریه و جهاد اسلامی بودند. برجام بازدارندگی ایران را افزایش داد. در آن شرایط که مردم با ما بودند توانستیم مشکلات را حل کنیم و به سمت توسعه و پیشرفت برویم.
هفتمین رئیسجمهور ایران، غفلت از امر توسعه کشور را نگرانکننده دانست و گفت: کشورهای اطراف ما در منطقه به فکر توسعه همهجانبه هستند اما متأسفانه عدهای در داخل فقط به فکر حفظ قدرت یک جناح اقلیت هستند و حتی به فکر حفظ نظام و کشور هم نیستند. کشور بدون توسعه حفظ نمیشود. توسعه هم بدون مشارکت مردم، ورود سرمایه خارجی به داخل و رابطه درست با دنیا امکانپذیر نیست. الان طرحهای عمرانی مهمی که در دوره ما ۶۰ تا ۹۰ درصد پیشرفت داشته را هم دنبال نمیکنند؛ فقط برخی مواردی که ما بیش از ۹۰ درصد پیش برده بودیم را به صورت محدود تکمیل میکنند.
روحانی خواستار حفظ کرامت مردم در عرصه اجتماعی در کنار حل مشکلات معیشتی آنها شد و گفت: دو نمونه اصلی حکومت اسلامی، حکومت پیامبر عظیمالشان اسلام(ص) و مولا امیرالمؤمنین(ع) است؛ باید ببینیم در امر به معروف و نهی از منکر سیره آن بزرگان چه بود؟ قرآن در بحث حجاب از نگاه افراد شروع میکند. امیرالمؤمنین نه تنها زن بیحجابی که از کنار جمع یارانش عبور کرد را تنبیه نکرد بلکه به دیگران گفت چرا به او نگاه میکنند؟ باید بررسی کرد که دستگاههای فرهنگی و صداوسیما در طول ۴۵ سال گذشته توانستند دینداری مردم را بیشتر کنند؟ واقعاً کار پلیس اینگونه نهی از منکر است و تعلیم این کار را دیدهاند؟ امروز سر ساخت مسجد دعوا میکنند درحالیکه اول باید نمازخوان تربیت کرد، اگر نمازخوان بیشتر شد، آنها خودشان مسجد درست میکنند. در مقولات اجتماعی کرامت و حیثیت مردم را باید حفظ کنیم. مگر در انقلاب کسی را به زور باحجاب کردیم؟ وقتی انقلاب شد بسیاری از زنان باحجاب شدند و حتی چادر به سر کردند.
او در پایان از انتشار پاسخ خود به نامه شورای نگهبان برای ردصلاحیت در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در آیندهای نزدیک خبر داد و تصریح کرد: من به ایرادات شورای نگهبان پاسخ خواهم داد تا مردم از سطح درک اعضای این شورا از مسائل حیاتی کشور مطلع شوند. موارد ردصلاحیت یکی ادعای اهانت به قوه قضائیه و شورای نگهبان است و دیگری عدم ایستادگی در برابر غرب و اشکال در اجرای برجام و… این پاسخ هم به این دلیل است که باور دارم جایگاه شورای نگهبان مقدس است و این شورا شکل گرفته تا مردم اطمینان حاصل کنند قوانین تدوینشده خلاف موازین اسلامی و قانون اساسی نیست. اگر داوری شورای نگهبان مورد تردید قرار بگیرد، به جمهوریت و اسلامیت ما ضربه وارد خواهد شد. مجلس اقلیت، دولت اقلیت و خبرگان اقلیت به نفع کشور و نظام نیست. به همین جهت باید احساس مسئولیت کنیم، ساکت ننشینیم و مردم را به مشارکت در همه امور و پشتیبانی از نظام و کشور تشویق کنیم.