حرکت بر مدار دایره
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۵۵۵۶۷
عباس عبدی؛ ۱۷ مرداد امسال از دو جهت تاثرآور است، یکی یادآوری کشتار کارکنان کنسولگری ایران در مزارشریف در سال ۱۳۷۷ به دست طالبان از جمله محمود صارمی خبرنگار ایرانی است که به همین مناسبت این روز را در ایران روز خبرنگار نامیدند، دیگری از این جهت که امسال دوباره شاهد همان رویدادهای ۲۳ سال پیش هستیم.
هنگامی که در سالهای گذشته روز خبرنگار را به نام مرحوم صارمی گرامی میداشتیم از یک جهت خوشحال بودیم که منطقه از شر این گروه سلفی و مرتجع خلاص شده و آنان دیگر قادر به تکرار رویدادهای مشابه نیستند، ولی اکنون نگرانیم که دوباره وضعیت افغانستان به همان وضع گذشته و حتی بدتر برگردد و مردم مظلوم آنجا تحت ستم دوباره طالبان قرار گیرند و تمام مظاهر و الزامات دنیای جدید و تمدن، از آنجا رخت بربندد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نه تنها مردم افغانستان از نعمت زندگی بهتر محروم شوند، بلکه در همسایگی ایران یک محیط بسته و در حال پسرفت تاسیس شود که این وضعیت بدترین خطر برای امنیت و ثبات کشورهای منطقه و ایران است.
واقعیت این است که شاید کمتر کسی این احتمال را میداد که ۲۰ سال پس از لشکرکشی ایالات متحده و متحدان غربی آن به افغانستان و صرف هزینههای بسیار سنگین و نجومی و تحمل کشتهها و مجروحین فراوان، دوباره شاهد سر برآوردن طالبان باشیم، بهطوری که بخش بزرگی از افغانستان را تحت سیطره خود درآورند و هماکنون نیز هرات اولین شهر افغانستان را محاصره کرده باشند.
چرا چنین برداشت نادرستی از افغانستان وجود داشت؟ چرا هیچکس نتوانست وضعیت کنونی را پیشبینی کند؟ کدام بخش از سیاستهای ایالات متحده در این بیست سال در افغانستان نادرست بود که با چنین نتیجهای مواجه شده است؟ شاید امروز که این اتفاقات رخ داده به راحتی بتوانیم بگوییم که از همان ۲۰ سال پیش معلوم بود که امریکا قادر به پیروزی در افغانستان نیست! این تحلیل پس از واقعه است.
پس مشکل کجاست؟ آیا باید باز هم منتظر رخدادهای غیرمنتظره باشیم و سپس آنها را تحلیل کنیم؟ این ماجرا اتفاقا مرتبط با همان حرفهای است که ۱۷ مرداد روز آن نامیده شده است، یعنی حرفه خبرنگاری. شناخت جوامع در قرنهای گذشته چندان مشکل و پیچیده نبود. به این علت که تغییرات آنها بسیار آهسته و کند بود.
جامعهای که فاقد تغییرات سریع و جدی باشد، بهطور طبیعی طی زمان شناخته میشود. حداقل برای کنشگران خودش تا حدود زیادی شناخته شده است. رفتارها و واکنشهای چنین جامعهای برای دیگران نیز کمابیش شناخته شده است. چنین جامعهای نیازمند خبرنگار نیست، زیرا از یک سو اتفاقات جدید کمتر رخ میدهد و از سوی دیگر اتفاقاتی هم که رخ میدهد، در ذیل همان چارچوب گذشته است و معنای ویژهای نخواهد داشت. ولی در دنیای جدید همهچیز تغییر کرده است.
در دنیای قدیم کسی که در چین بود نه اطلاعی از اروپا داشت و نه نیاز چندانی به اطلاع از آن داشت، ولی امروز همه جهان با تمامی تفاوتهای فرهنگها و کشورها به یکدیگر پیوستهاند. تغییرات در عرض جغرافیا بسیار زیاد است. مقایسه جامعه افغانستان و یمن با اروپای شمالی به تنهایی برای این حد از تفاوت گویا است.
از سوی دیگر درون جوامع پدر طول زمان نیز چنین تغییرات عمیقی را میبینیم. وجود برخی پدیدههای مدرن در کابل را باید با روستاهای قندهار که خالص طالبانی هستند مقایسه کرد. این تفاوتها و این تغییرات لحظهای و این به هم پیوستگی جهانی ما را ملزم میکند که از یکدیگر شناخت درست و مطابق واقعی پیدا کنیم.
این شناخت به شکل دادن رفتار درست از سوی ما نسبت به دیگران کمک میکند. فقدان چنین شناختی است که ۲۰ سال پیش با خوشخیالی گمان میشد، حالا که امریکا وارد افغانستان شده است، حتما کابل به زودی پاریس خواهد شد! در حالی که اکنون میبینیم طالبان برگشته و حتی بدتر از گذشته برگشته است.
چرا که حس میکنند قدرت اول جهان را هم شکست دادهاند. البته درس دیگری که این فرآیند را تاسفبارتر میکند این است که مردم افغانستان هم متوجه شدهاند هیچ پناهی ندارند. ایالات متحده فقط میتواند مترجمین خود یا افراد نزدیک به خود را نجات دهد و مردم افغانستان را با امیدهایی که در این دو دهه به دست آوردند، تنها بگذارد.
اگر فعالان رسانهای و خبرنگاران بدون حب و بغض و سوگیریهای زیانبار واقعیتهای جوامع را بازتاب دهند، این احتمال وجود دارد که سیاستمداران و تصمیمگیران دچار خطاهای کمتری شوند و چنین تصمیمات ناروایی را نگیرند که پس از ۲۰ سال جنگ، گویی که روی دایره حرکت شده است و پس از این مدت به نقطه آغاز رسیدهایم. یکی از نقاط ضعف جامعه ایران ضعف نظام رسانهای و حرفه روزنامهنگاری است که ریشه در محدودیتهای سیاسی دارد و اتفاقا چوب آن را نه تنها مردم بلکه حکومتها هم میخورند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: عباس عبدی افغانستان طالبان جامعه ای ۲۰ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۵۵۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داروسازی ایران، حرکت به سوی آینده یا اسیر روندهای تکراری
به گزارش خبرنگار گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا، یاسر مختاری- داروسازی در ایران، علم و مهارتی قدیمی محسوب میشود، اگرچه آنچه امروز به نام داروسازی در ایران مطرح است دیگر نه آن مهارت قدیمی بلکه حاصل علمآموزی در دانشکدههای داروسازی است، دانشکدههایی که هم داروساز تربیت میکنند و هم اینکه دانش آکادمیک ساخت دارو را ارتقا میدهند، امروز در کشور 27 دانشکده داروسازی در کشور وجود دارد که یکی از آنها دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی است. فرشاد هاشمیان متخصص داروسازی بالینی و استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی ریاست این دانشکده را بر عهده دارد که با او در مورد این دانشکده و وضعیت آکادمیک علوم پزشکی و به طور خاص داروسازی به گفتوگو نشستیم.
چه زمانی وارد دانشگاه علوم پزشکی آزاد شدید؟
حدود 20 سال است که از زمان پایان دوره تخصصم میگذرد و از همان زمان عضو هیئت علمی هستم و 20 سال از زمان پایان دوره تخصصام میگذرد.
دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی از چه زمانی تأسیس شده و در حال حاضر چه جایگاهی بین سایر دانشکدههای داروسازی در ایران دارد؟
ابتدا واحد علوم در این دانشگاه تشکیل شد سپس به واحد علوم دارویی تبدیل شد. بعدها واحد علوم دارویی با ادغام در واحد پزشکی و دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران را تشکیل دادند. دانشکده داروسازی هم در سال 1385 افتتاح شد.
این دانشکده پس از دانشکدههای داروسازی اصلی کشور مانند دانشگاه تهران، مشهد، تبریز و شیراز، از جمله دانشکدههای با سابقه داروسازی است. دانشکده داروسازی آزاد اسلامی اولین دانشگاهی بود که بودجه دولتی نداشت اما مسیر رشد را طی کرد و حدود 2 الی 3 سال پیش رتبه 3 شانگهای را در میان دانشکدههای داروسازی کسب کردیم. در حال حاضر 27 دانشکده داروسازی در کل کشور فعال هستند این تعداد در طول زمان ممکن است تغییر کنند.
هر ساله دانشجویان داروسازی را در دو نوبت مهر و بهمن پذیرش میکنیم. آمار پذیرش براساس دستورالعملهای وزارت بهداشت و نتایجی که از سازمان سنجش به دانشگاه آزاد داده میشود، سالانه تغییر میکند.
خروجیهای دانشکده داروسازی براساس رنکینگ بینالمللی شانگهای ارزشمند است. نقطه قوت دانشگاه، محصولات آن یعنی فارغ التحصیلان هستند. تلاش شده در این دانشکده، تواناییهای فردی و علمی دانشجویان هر روز ارتقا پیدا کند. همچنین تلاش داریم تواناییها صرفا دانش محور نباشد و بر روی تواناییهای ذهنی و مهارتهای فردی دانشجویان هم در حد امکانات و بضاعتهای دانشگاه کار شود.
چه اقداماتی را در راستای مأموریت خود که ارتقای دانش و تواناییهای ذهنی و فردی دانشجویان است انجام دادید؟
کار بزرگی که کردیم این بود که با امکانات محدود و بدون بودجه دولتی در این نقطه قرار بگیریم. زمانی که همه چیز مهیا باشد، حرکت آسان است اما زمانی که در شرایط سخت باشید و به بقاء آکادمی فکر کنید، ایستادن در این نقطه بسیار مهمتر جلوه میکند. فارغ التحصیلان دانشگاههای ما گواهی کاغذی دریافت میکنند اما عملکرد آنها گواهی میدهد که وضعیت آموزشی در چه حدی بوده است. نتایج دانشجویان در رتبههای کشوری و جهانی پس از فارغ التحصیلی یا در امتحانات علوم پایه و امتحانات پایان دوره، بیانگر این است که در چه وضعیتی قرار داریم.
رتبههای دانشجویان ما هم در امتحانات علوم پایه، در امتحانات 180 واحدی و همچنین آزمونهای بینالمللی (درامتحانات خارج از کشور) درخشان است که این نشان از جهت دانایی، آگاهی و سطح علمی آنهاست.
فارغالتحصیلان ما از نظر فنی و مدیریتی در کشور و خارج از کشور و همچنین صنایع و آکادمی به جایگاه در خوری رسیدند، تمامی اینها بیانگر این است که مجموعه ما در چه وضعیتی است.
نباید از این نکته غافل بود که نقاط ضعف زیادی هم وجود دارد. اصطلاحی به نام «برون یابی» داریم زمانی که با دانشجویان منحنیها را رسم می کنیم در یک نقطه از منحنی که اطلاعاتی نداریم، مسیر را خودمان ادامه میدهیم. به این مسئله می گوییم برون یابی. با این حال و با توجه به امکانات و داراییها چنین عملکردی داشتیم اگر این ضعف ها نبودند بچهها در سطح دانش و مهارتی و رتبه جهانی دیگری قرار میگرفتند. شرایط سخت است و در سالهای اخیر هم گشایشی در شرایط رخ نداده است.
یک روند در طول زمان، افت و خیزهایی دارد. در یک زمان سرعت حرکت، شتابان و در زمان دیگر سرعت کمتر میشود. متأسفانه در سالهای اخیر با توجه به امکانات، توان علمی و معنوی، اندکی از رشد شتابانی که وجود داشت کاسته شده است.
امکانات و شرایطی که برای دانشجویان فراهم میشد در چند سال اخیر و به ویژه در دوران پس از کرونا تغییر محسوسی نداشته است و با توجه به تغییراتی که در دوران پس از کرونا درسطح جهانی در حوزه داروسازی اتفاق افتاده است، لازم است تغییراتی در نگرش، بینش و دانش داروسازان ایران نیز به وجود بیاید.
منظور شما چه نوع تغییراتی است؟
تغییرات پس از کرونا بنیادین و شتابان است در واقع کرونا محرک تغییرات بسیار زیادی در دنیا است. این روند آغاز شده است. در تمام دنیا، روندها در حال تغییر است اما ما همان روند سابق را ادامه می دهیم که نتیجه آن اظهر من الشمس و کاملا آشکار است. یکی از نتایج تکرار روندهای سنتی جاماندن از کورس رقابتهای جهانی است و آهسته آهسته فاصله ما با کشورهای دیگر افزایش پیدا میکند.
مسئولان وزارت بهداشت با ارائه یکسری آمارها ادعا دارند که رشد خوبی در صنعت داروسازی اتفاق افتاده است، این موضوع عکس سخنان شما نیست؟
از جهت صنعت داروسازی رشد قابل توجهی در مسیر داشتیم و اعدادی که ذکر میشود دور از ذهن نیست و حرکت خوبی در حال وقوع است. بحث من معطوف به آینده است. ما در آکادمی رتبهبندی و رنکینگ پژوهش به نقاط خوبی رسیدیم. در رتبه بندیهای پژوهشی در کشور و جهان در حیطه شیمی و پس از آن در علوم پزشکی رتبههای خوبی داریم. در علوم پزشکی، داروسازی تقریبا رتبه اول را دارد البته در سالهای مختلف ممکن است این رتبهبندی جابجا شود اما در هر صورت پژوهش کشور در حیطه داروسازی بسیارفعال بوده است.
در حیطه آموزش و صنعت خوب حرکت کردهایم اما اگر نتوانیم با روند متعارف روز دنیا حرکت کنیم، آهسته از این قافله و قطار عقب میمانیم. اخطار میدهم که اگر با تغییرات روز دنیا به صورت تخصصی در حیطه داروسازی هماهنگ نباشیم و آیندهنگری نداشته باشیم عقب میمانیم. الان ممکن است در یک نقطه باشیم اما فاصله خواهیم گرفت.
مجموع اتفاقات اعم از علمی و غیر علمی نشان میدهد که در 5 الی 10 سال آینده در چه جایگاهی قرار خواهیم گرفت، فضای علمی ما فضای خوبی است اما نشاط (صرفا به مفهوم آکادمیک آن نه جامعه شناختی) از مجموعههای آکادمیک دور میشود. زمانی جامعه آکادمیک ما پرنشاط است که هیئت علمی، کارمندان و دانشجویان و بخش درمانی با حس خوب کار جدیدی ارائه کنند و با انرژی مثبت وارد حوزه کاری شوند. زمانی که دغدغه های معیشتی سایه بیندازد یا انگیزهها کمرنگ شود، آهسته آهسته در یک روند بدوی قرار میگیریم. شرایط بد موجب میشود که آکادمی افت کند و زمانی که این اتفاق رخ دهد، نتیجه آن چند سال بعد مشخص میشود.
ممکن است در حال حاضر تولیدات صنعتی خوبی داشته باشیم اما اگر آکادمی ما برونداد نامطلوب داشته باشد، 10 سال بعد که فارغ التحصیلان وارد صنعت میشوند، آسیب خود را نشان خواهد داد.
نشاط آکادمیک به چه ملزوماتی نیاز دارد ؟
فعالیت و نشاط آکادمیک در سایر حوزهها در لایههای علمی منتشر میشود اما وقتی در مورد علوم پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی، پرستاری و سایر رشتههای مرتبط، محیط بیمارستان و فضای صنعت در حیطه پزشکی صحبت میکنیم به این معناست که حرکت از دانشگاهها آغاز و به جاهای دیگر تسری پیدا میکند. زمانی که دغدغههای معیشتی بر دانشگاهها سایه افکند و هرم مازلو را در هم بریزد، طبیعتا نمیتوان برآیند مثبت و برونداد خوبی را انتظار داشت.
یک جمله طلایی وجود دارد که میگوید وقتی یک جامعه به آرمانخواهی افراد اهمیت بدهد، مجموع افراد آن جامعه آرمانخواه میشوند. زمانی که حوزه علوم پزشکی را با فشارهای مختلف از نواحی مختلف و با انگیزههای گوناگون تحت فشار قرار میدهیم انگیزههای آن لایه از جامعه را کم میکنیم.
اگر به صورت عامیانه بخواهم بگویم زمانی که همکار پزشک، داروساز و پرستار احساس میکند با 144 ساعت در ماه و با شیفتهای سنگین و شب بیداریها درآمدی کمتر از یک شغل دیگر خواهد داشت، طبیعتا انگیزه برای ورود به آن رشته و عملکرد او اثر گذاشته و ایجاد خستگی شغلی میکند. خستگی شغلی یک طبقه بندی از مباحث روان شناسی است؛ خستگی شغلی فاکتورهای مختلف دارد. زمانی که انگیزههای انسانی شامل موضوعات اقتصادی و لایههای بالای هرم مازلو را از افراد بگیریم، چه اتفاقی میافتد؟ مثلا در حیطه دارو اگر بگوییم توزیع دارو به پلتفرمها منتقل شود و آهسته آهسته به نوعی مسیرهای جایگزین غیرعلمی را تزریق میکنیم، انتظار میرود که در دانشگاهها چه چیزی آموزش دهیم؟
در حال حاضر موضوع فروش اینترنتی دارو مطرح شده و شما آن را به عنوان یکی از عوامل خستگی شغلی بر شمردید، این طرح چه آسیب دیگری میتواند داشته باشد؟
اگر در دانشگاهها اصرار میکنیم و به دانشجویان فشار میآوریم و آموزش میدهیم که اگر بیمار با چنین خصوصیتی مراجعه کرد، چه دارویی را باید دریافت کند و چه دارویی را نباید دریافت کند؟اگر سفارش دارو براساس درخواست آنلاین باشد، دارو بدون هیچ توضیحی در منزل به بیمار تحویل داده میشود.
در هیچ کشوری چنین الگویی دیده نشده است. گاهی اوقات در ایران مدیریتهای خلاقانهای انجام میشود که فقط مختص کشور خودمان است. بعضی کارها در حیطههای حاکمیتی را برون سپاری میکنیم که در هیچ کجای دنیا این کار را نمیکنند و در همه کشورها، لایههای پائین را برون سپاری میکنند و لایه حاکمیتی را حاکمیت نگه میدارند.
خرید و فروش اینترنتی کالا در تمام دنیا وجود دارد و یک الگوی مشخص و خاص دارد و باید در قالبهای خودش قرار بگیرد. نگرانی ما مقاومت در مقابل تکنولوژی نیست بلکه موضوع ساماندهی درست و دقیق آن است.
اصرار دارم که ما حرکاتی مانند ورود هوش مصنوعی را به بحث داروسازی و علوم پزشکی جدی بگیریم. کما اینکه تمام تلاش خود را انجام دادهایم که این اتفاق رخ دهد. کارگاه هایی در این زمینه در مجموعه کشوری برای آموزش هوش مصنوعی و کاربرد آن به داروسازان با همکاران فنی به صورت چند رشتهای و بین رشتهای برگزار کردهایم. اگر این کارها را انجام ندهیم، از قافله دنیا عقب میمانیم. بنابراین حرکت و دانش ما در خصوص موضوعات تکنولوژیک و مباحثی از این دست کمک کننده است اما مهم است که از مسیر خارج نشویم و کاری نکنیم که چند سال آینده نتوانیم تبعات آن را مدیریت کنیم.
بسیاری از اوقات ما درگیر تصمیمات اشتباه گذشته هستیم که قابل برگشت نیستند. در بدن دو مسیر فرآیندی داریم. یک سری مسیرهای فرآیندی قابل برگشت و دیگری غیر قابل برگشت، برخی از تصمیمات غیرقابل برگشت هستند. تصمیمات اگر خوب باشند، تبعات آن خوب و اگر بد باشند، تبعات غیرقابل برگشت و فاجعه باری دارد.
اگر بخواهیم در رتبههای جهانی در پزشکی حرفی برای گفتن داشته باشیم، مهمترین تکیه ما باید بر روی نیروی انسانی در حیطه دانشی و عملکردی در تمام دنیا باشد، اگر نیروی انسانی را از دست بدهیم و نیروی نخبه ما به سمت علوم پزشکی نیاید و جذابیت خود را از دست بدهد، نیروی نخبه از یک لایه دانشی به لایه دانشی دیگر منتقل میشود.
اگر نیروی نخبه از این لایهها منتقل شود چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
در یک جامعه متعارف، یا نیروی نخبه از آن جامعه خارج میشود که به آن پدیده «مهاجرت» میگویند یا دچار خستگی، غیرفعال بودن و بیکاری پنهان میشود. بیکاری پنهان یعنی افراد در حیطهای غیر از حیطه تخصصی خود وارد بازار کار شوند که حتی ممکن است درآمدهای خوبی هم عاید آنها کند اما این درآمد در حیطه تخصصی آنها نیست.
اتفاقی که در حوزه علوم انسانی در کشور اتفاق رخ داد، نباید در حیطه علوم پزشکی تکرار شود. نتیجه آن در حیطه علوم انسانی خوب نبود. ما انگیزه را در علوم انسانی کشتیم. نخبههای ما گرایش کمتری به علوم انسانی پیدا کردند و به سمت رشتههای فنی، مهندسی و علوم پزشکی گرایش پیدا کردند. این باعث رشد کشور در دو حوزه اخیر شد اما در حوزه علوم انسانی عقب افتادیم. نخبهها یا مهاجرت میکنند و یا دچار سرخوردگی میشوند. این یک اخطار جدی برای سالهای آینده است که ما با فرزندان خود که آینده را میسازند چه خواهیم کرد؟ آینده کشور به کدام سمت خواهد رفت؟
دل ما برای کشور می تپد، برای نسل جوانی که یکی از بی نظیرترین سرمایهها در سطح جهانی بوده و بسیار توانمند و پرانرژی است. چیزی که بسیار نگران کننده است و دل آدم رامی سوزاند این است که وقتی چیز ارزشمندی دارید و درست از آن پاسداری نمیشود حسرت بیشتری ایجاد میکند. سخن آخر اینکه باید برای کشور و بچه ها کاری کنیم تا فردای این دنیا و روز قیمت حسرت برای ما به جا نماند.
انتهای پیام/
یاسر مختاری