آنچه در روز ۲۸ ماه ذیالحجه بر کاروان کربلا گذشت/اشک «سیدالشهداء(ع)» از خبر شهادت قیس جاری شد
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۵۷۲۵۷
یک کارشناس علوم قرآنی گفت: قیس همانند شهدای کربلا محسوب میشود در زیارت عاشورا از وی نام برده شده در عین حال هنگامی که قیس برای رساندن نامه «امام حسین (ع)» در راه قادسیه بود توسط فردی به نام حصین بن نمیر دستگیر و به نزد عبیدالله برده شد، قیس قبل از دستگیری نامهای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیفتد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسن طاهری در گفتوگو با خبرگزاری میزان پیرامون رویدادهای روز ۲۸ ماه ذی الحجه در مسیر کاروان کربلا گفت: کاروان کربلا در روز ۲۸ ماه ذی الحجه وارد عذیب الهجانات شدند و چند نفر از کوفه به این کاروان پیوستند همچنین خبر شهادت قیس بن مسهر صیداوی در همین جا به «امام حسین (ع)» رسید، وی در قادسیه به دست نیروهای عبیدالله بن زیاد گرفتار شد و از بنی صیداء طایفهای از بنی اسد به شمار میآمد.
طاهری در مورد نقش قیس در قیام کربلا ابراز کرد: اصلیترین نقش قیس در جریان قیام کربلا را میتوان نامهرسانی وی عنوان کرد. نامههایی که قیس در این جریان رد و بدل کرد عموما حول محور رساندن نامه کوفیان به «امام حسین (ع)» در مکه، رساندن نامه مسلم از بین راه به «امام حسین (ع)»، برگرداندن جواب «سیدالشهدا (ع)» به مسلم، همراهی با مسلم در سفر و رساندن نامه مسلم به «امام حسین (ع)» در جریان بیعت کوفیان و همراهی با «سیدالشهدا (ع)» و رساندن نامه «امام حسین (ع)» از حاجر به کوفیان است که در انتها گرفتار بی وفایی کوفیان به عهد خود با «امام حسین (ع)» میشود.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه مطالب و گفتوگوهای مذهبی اینجا کلیک کنیدوی جایگاه قیس را مورد ارزیابی قرار داد و ابراز کرد: قیس همانند شهدای کربلا محسوب میشود در زیارت عاشورا از وی نام برده شده در عین حال هنگامی که قیس برای رساندن نامه «امام حسین (ع)» در راه قادسیه بود توسط فردی به نام حصین بن نمیر دستگیر و به نزد عبیدالله برده شد، قیس قبل از دستگیری نامهای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیفتد.
این کارشناس علوم قرآنی به شهادت قیس اشاره و بیان کرد: قیس در گفتوگو با عبیدالله از «امام حسین (ع)» دفاع کرد، اما سند رهایی او وابسته تهمت زنی به «امام حسین (ع)» در اذهان عمومی بود، ولی او هنگامی که در جمع قرار گرفت به جایگاه «سیدالشهدا (ع)» و بر حق بودن ایشان و پدر بزرگوارشان شهادت داد و خدا را بر گفتههای خود گواه دانست بدین ترتیب دسیسههای عبیدالله را بر آب داد، عبیدالله نیز دستور قتل وی را صادر کرد و او را از برج عمارت عبیدالله به پایین افکند و به شهادت رساند.
وی پیرامون برخورد «سیدالشهدا (ع)» با خبر شهادت قیس مطرح کرد: هنگامی که خبر شهادت قیس توسط طرماح بن عدی به «امام حسین (ع)» رسید اشک در چشمان ایشان جاری شد، در آیه ۲۳ سوره احزاب آمده است: «فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا، برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در همین انتظارند و هرگز عقیده خود را تبدیل نکردند»؛ «امام حسین (ع)» تاکید کردند بار خدایا، برای ما و آنها بهشت مقرّر فرما و میان ما و آنها در قرارگاه رحمتت و ذخیرهگاه نهان ثوابت فراهم آور.
این کارشناس علوم قرآنی به حضور یاران وفادار «امام حسین (ع)» اشاره و بیان کرد: اگرچه دوستان و یاران «امام حسین (ع)» در روز عاشورا در برابر دشمن تعداد اندک بودند، اما تمامی این افراد ایمانی کامل و راسخ به «سیدالشهدا (ع)» داشتند و با تمام وجود از ایشان دفاع کردند و جان پاک خود را در راه ایشان فدا کردند آنان به خوبی میدانستند که «امام حسین (ع)» بزرگ مردی از خاندان «نبی مکرم (ص)» هستند و فرزند «فاطمه زهرا (س)» گوهر دردانه «پیامبر اکرم (ص)» بوده و ایشان تا چه حد «امام حسین (ع)» را مورد احترام و تکریم قرار دادهاند.
طاهری اهمیت قیام کربلا را مورد بررسی قرار داد و خاطرنشان کرد: گروه زیادی از مردم کوفه برای همراهی «امام حسین (ع)» اعلام آمادگی کرده بودند. «امام حسین (ع)» زمینه را برای افشای چهره واقعی بنیامیه و یاری دین خدا فراهم دیدند و با هدف احیای دین خدا قیام و حرکت خویش را آغاز کردند، ایشان در مرحله نخست در صورت امکان در پی تشکیل حکومت اسلامی بوده و در غیر این صورت، با شهادت خود و یارانشان به تکلیف خود عمل میکردند، اما نا سپاسی و خیانت مردم کوفه زمینه را برای شهادت «سید الشهدا (ع)» فراهم کرد.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار مدهبی ماه محرممنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: ماه محرم رساندن نامه امام حسین برده شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۵۷۲۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»