رئیسی با برجام چه خواهد کرد؟
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۷۸۸۲۳
اسراییل می گوید اماده اقدام نظامی علیه ایران است. ادعای تازه تلاویو در مورد حمله ایران به کشتی مرسر، باعث شده تا برخی کشورهای غربی هم همصدا با تلاویو تهران را متهم به برهم زدن نظم بین المللی کنند.
به گزارش خبرآنلاین، در این میان در شرایطی که دولت سیزدهم می رفت تا خود را آماده ادامه گفتگوها در وین کند، ناگهان فشارهای خارجی بر ایران گسترش چشمگیری یافت و حتی تبدیل به تهدید های نظامی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با نوذر شفیعی کارشناس امور بین الملل استاد دانشگاه و نماینده اسبق مجلس در کمیسیون سیاست خارجی در این باره به گفتگو نشسته ایم.
مشروح این گفتگو را بخوانید؛
با توجه به فشارهایی که از سوی اسرائیل بر ایران وارد شده و اتهاماتی که زده میشود و تهدید به عملیات نظامی علیه کشورمان، دولت جدید با برجام چه خواهد کرد؟
همه این فشارها ادامه خواهد داشت و احتمالا اسراییلی ها سعی خواهند کرد تا به بهانه های مختلف مانع اجرای برجام شوند. یکی از مهم ترین شیوه های آنها برای اینکه بخواهند این کار را بکنند، متشنج کردن روابط ایران با دیگر کشورهاست. در واقع آنها ایران را وادار به انجام کارهایی می کنند که از دید کشورهای اروپایی و امریکا می تواند تهدیدی علیه امنیت بین الملل باشد یا حداقل اینطور ادعا خواهند کرد که تهران دست به چنین اقداماتی زده است.
وقتی وضعیت اینطور پیش برود طبیعتا کشورهای غربی برای حل مسائل با ایران علاقه خود را از دست می دهند. در این چارچوب قطعا برجام هم اساسا دچار مشکل می شود و شاید فکر کردن درباره توافق هسته ای برای دولت تازه ایران کار ساده ای نباشد.
با این حال اقای رییسی می گوید که می خواهد بحث احیای برجام را پیگیری کند. این که تیم وزارت خارجه در شرایطی که تهدید نظامی صورت گرفته باز هم بخواهند ادامه دهند یا نه را باید منتظر بمانیم و ببینیم که چه تصمیمی اتخاذ خواهند کرد.
چرا به یکباره صهیونیست ها و کشورهای غربی دست به فضاسازی علیه ایران زدند؟ آیا این با تغییر قدرت در تهران در ارتباط است؟
مشکلاتی که در روابط ایران و رژیم صهیونیستی وجود دارد پیشینهای چهل و دوساله یعنی از زمان انقلاب دارد. در این شرایط برخی از اقداماتی که انجام میشود مصادف با شرایط زمانی خاصی میشود که اختلافات را تشدید میکند. به عبارت دیگر میگوییم بحرانهایی که در طی یک منازعه ممتد اتفاق میافتد.
یعنی بین تهران و تلاویو منازعه ممتدی جریان دارد که در این بین گاهی بحرانهای تازه ایجاد میشود که پیامدش بسیار خطرناک است. بنابراین آنچه که در روابط ایران و اسراییل اتفاق افتاده، پیش از این هم بوده اما حالا چون در زمان جابه جایی قدرت در ایران اتفاق افتاده، بازتاب بیشتری داشته است.
راه حل رئیسی برای احیای برجام و برداشته شدن تحریمها در شرایطی که فشارها بر ایران در حال افزایش است، چه ویژگیهایی میتواند داشته باشد؟
بدترین زمان در یک مذاکره این است که فشار بر روی شما زیاد باشید و شما تحت فشار ناچار باشید به خواستههای دیگران تن بدهید. یعنی در واقع اگر فشار بر اثر ادعاهای رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کند و ایران بخواهد کمترین انعطافی در مواضعش راجع به پذیرش شرایط غربیها انجام دهد، آنها فشارها را بیشتر و امتیازگیری را هم افزایش میدهند.
بنابراین در سیاست خارجی موقعشناسی خیلی اهمیت دارد. ما باید کارهایی را در زمانی انجام بدهیم که ابتکار عمل داریم و در زمانی که در موضع انفعالی داریم نباید یک سری از کارها را انجام دهیم. الان اگر فشار بر ما سنگین باشد و ما بخواهیم در مواضعمان انعطاف نشان بدهیم امتیازات بیشتری مجبور هستیم که بدهیم. بدترین حالت هم این است که ما در این شرایط و تحت فشارهایی که از همه طرف به ما وارد میشود، مجبور باشیم در مواضعمان تغییرات ایجاد کنیم.
اقای رییسی یا باید بر اساس ابتکار عملهای مختلف این شرایط بحرانی را از سر بگذراند و کمی فضا را تلطیف کند و بعد بحث برجام شروع شود یا در شرایط فعلی دشوار است که کاری پیش برود. اگر قرار است که رییس دولت سیزدهم همانطور که اعلام کرده بخواهد به برجام برگردد و فشارها را از سر بر دارد باید به گونهای این فشارهای فعلی را بگذرانیم.
ایا موضوعات ادعا شده از سوی تلآویو به منظور فشار بر ایران برای رفتن بر پای میز مذاکره در وین است یا تدابیری است که دولت بنت اندیشیده تا راه هرگونه گفتگو را ببندد؟
به نظر من هر دو میتواند برای اسراییل سودمند باشد. اگر فشار وارد کند و ایران امتیازاتی دهد هم برای غرب و هم اسراییل سودمند است. اگر هم بتواند شرایطی را ایجاد کند که ایران به برجام بر نگردد و پای میز مذاکره نرود یا غربیها مواضع خودشان را در احیای برجام تغییر دهند، باز هم تلاویو از وضعیت ایجاد شده سود خواهد برد. چون اختلال ایجاد شود، به نفع اسراییل است که ارادهاش بر شکل نگرفتن برجام است. این تلاشهای آنها هدف دار است و در هر دو صورت به نفع تلاویو خواهد بود.
با توجه به موضع گیریهای آقای رئیسی و چهرههایی که احتمالا به وزارت خارجه خواهند رفت چه سیاست خارجی را میتوان در چهار سال پیش رو برای ایران متصور شد؟
مهمترین کار ابتکار همسایگی است که باید دولت اقای رییسی به دنبال بهبود روابط دولت خود با کشورهای همسایه باشد. در میان این کشورها رابطه با عربستان سعودی از اهمیت زیادی برخوردار است. سیاست خارجی متوازن هم هست که نه باید نگاه کاملا به شرق باشد و نه کامل به غرب. بلکه با توجه به ظرفیتها و تناسب یک سیاست خارجی را در پیش بگیرد.
سومین کار یک سیاست پارا دیپلماسی است. دیپلماسی موازی. دولتها بنا به دلایل مختلف نمیتوانند از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند و بنابراین به استانهای مرزی این اجازه را میدهند که وارد تعاملاتی شوند. ما میتوانیم این استانها را به کشورهای همسایه که امادگیاش را دارند متصل کنیم تا آنها بتوانند از ظرفیت سایر کشورهای استفاده کنند.
برنامه چهارم استفاده از ظرفیتهای ایرانیان خارج از کشور است. میتوان از آنها در حوزه سرمایهگذاری و… استفاده کرد و این تیم وزارت خارجه است که میتواند چنین وظیفهای را به عهده بگیرد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ابراهیم رئیسی دولت سیزدهم برجام مذاکرات وین سیاست خارجی بر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۷۸۸۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه سنگین به دولت رئیسی؛ ژست کنترل تورم نگیرید، نتوانستید
عبدالناصر همتی گفت: دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.
به گزارش هم میهن، عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد. در شرایطی که دولت میگوید در سیاستهای پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند، اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمیدانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.»
اخیراً نرخ تورم سال ۱۴۰۲ از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟
جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد.
یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال ۱۳۹۵ درحالیکه در اواخر سال ۱۴۰۱ پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به ۱۴۰۰ تغییر پیدا کرد؛ بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال ۱۴۰۰ این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر ۵۰ درصد میرسد.
یعنی نرخ تورم ۱۴۰۲ بین ۴۸ تا ۵۰ درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد ۵۲ برای تورم ۱۴۰۲ باید بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاح شود.
اینکه تورم ۵۰ درصد باشد یا ۵۲ درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است.
دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال ۱۴۰۲ را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال ۱۳۹۸ وصولی درآمد نفتی ۱۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۳۹۹ درآمدها به ۷/۵ میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال ۱۴۰۲ بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به ۳۵ میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال ۱۳۹۹ سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است.
با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به ۷۸ میلیارد دلار رسیده، تورم بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور ۱۴۰۰ مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل ۱۰ درصد اختلاف وجود دارد.
نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از ۴۶ به ۲۳ درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر ۱۰ برسانند.
امروز با ۴۸ درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود؛ بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم ۴۸ درصد به معنای کنترل نرخ نیست. ۴۸ درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.
دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست.
راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه ۵۲ درصد با پایه ۹۵ یا کمتر از ۵۰ درصد با پایه ۱۴۰۰ نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است.
دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟
کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد.
با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود.
چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟
مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای ۴۰ درصد است. نرخ ۴۰ درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی ۲۵ درصد و نرخ بانکی ۲۳ درصد است، ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی ۴۰ درصد باشد.
این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است.
بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد؛ بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد.