جهاد مردمی علیه کرونا به روایت «مکتب خراسان»
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۹۶۱۸۶
کرونا همه ابعاد انسانی را با خود درگیر کرد و از هر نظر پدیدهای عالمگیر بود که ظاهراً به این زودیها دست از سر بشر برنخواهد داشت.
فکر کردن و نوشتن درباره این پدیده ابزار کار نویسنده و هنرمند است. کتاب «دور از جان» به دبیری سعید تشکری با همین دغدغه شکل گرفته و دربردارنده پنج داستان با محوریت فعالیتهای مردمی و جهادی در دوران کروناست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طرح این داستانها توسط خود مردم نوشته و به جشنواره «مثل آوینی به روایت تو» ارسال شده و سپس با انتخاب بهترین طرحها، به نگارش درآمده است. به بهانه انتشار «دور از جان» توسط نشر ستارهها با سودابه حیدری یکی از نویسندگان این کتاب گفتوگو کردیم که میخوانید.
ظاهراً کتاب «دور از جان» نخستین کتابی است که اثر شما در آن منتشر میشود. درست است؟
داستانهای کتاب «دور از جان» از نخستین آثار من است که منتشر میشوند ولی من چند داستان کوتاه و رمان منتشر نشده هم دارم. در واقع سه سالی هست که در حال نوشتن هستم و پیش از این کتاب هم تجربه نوشتن دارم.
انتخاب شما و سایر نویسندگان برای نوشتن این روایتها چگونه انجام شد؟
من سه سال است که در «مکتب خراسان» حوزه هنری خراسان رضوی در حال نوشتن، تمرین و آموزش هستم. فکر میکنم این سابقه و شناخت دو سه ساله موجب شده است استاد تشکری به من لطف داشته باشند و من را هم برای نوشتن این روایتها انتخاب کنند.
با این حساب نقش آقای تشکری در فراهم آمدن این مجموعه داستان نقشی محوری بوده است.
استاد تشکری دبیر این جشنواره بودند و صفر تا صد این جشنواره روی دوش ایشان بوده و طبیعتاً تأثیر زیادی بر کار داشتهاند. درباره انتخاب داستاننویسان و طرحهای مردمی هم روال کار این بود که یکسری طرحها برگزیده شده بود و این طرحها را برای نویسندگانی که انتخاب کرده بودند فرستادند و هر کسی یک طرح را انتخاب و کار نوشتن آن طرح را شروع میکرد. البته در این بین ممکن بود سلیقه من یک طرح دیگر را بپسندد ولی دبیر جشنواره با شناختی که از قلم من داشت توصیهکرد طرح کنونی را بنویسم.
به لحاظ فرمی و محتوایی نظارت و مشورتی روی داستانها داشتند؟
این جشنواره بیشتر محل آزمون آموختهها بود. البته آموزش هیچ وقت تمامشدنی نیست ولی میخواهم بگویم پیش از این تمرینهای زیادی داشتیم و این جشنواره زمان درس پس دادن بود. بنابراین بار نوشتن این داستانها بیشتر بر عهده خود نویسنده بود.
به عنوان کسی که دهها طرح مردمی را خوانده است، به نظر شما این نوع جشنوارهها تا چه حد میتوانند به ایدهپردازی، خلاقیت و تنوع نویسنده کمک کنند؟
من از تجربه شخصی خودم میگویم. ما حدود ۷۰ طرح برگزیده را خواندیم و از بین آنها طرح خودمان را انتخاب کردیم. یک خوبی که خواندن این طرحها برای من داشت این بود که من را با بخشی از جامعه که معمولاً آنها را نمیبینم و نمیشنوم آشنا و به آنها نزدیک کرد. این نزدیکی با مردم حتی اگر در این داستانها هم به کارم نیاید در کارهای بعدی به من کمک میکند تا به متن مردم نزدیکتر شوم و بدون تردید در کارم تأثیر میگذارد. یکی دیگر از مزایای این جشنواره برای من این بود که بفهمم چطور میتوان از تاریخ شفاهی برای نوشتن داستان استفاده کرد.
کتابهای تاریخ شفاهی ما بسیار زیاد است و متأسفانه ما در همان مرحله تاریخ شفاهی ماندهایم. بسیاری از آثار خوب تاریخ شفاهی ما تبدیل به داستان و آثار هنری نشدهاند و این خوب نیست. این کتاب برای من تمرینی بود تا یاد بگیرم چگونه میتوان متن تاریخ شفاهی را گرفت و به داستان تبدیل کرد. پیش از این فکر میکردم باید عین تاریخ شفاهی را تبدیل به داستان کنم ولی با این جشنواره فهمیدم که نه، داستان میتواند از تاریخ شفاهی ایده و سوژه بگیرد ولی حرف خودش را بزند. کما اینکه اگر مردم اول طرحها را بخوانند و بعد با داستانها مواجه شوند، میبینند که این داستانها تنها از ظرفیت طرحها استفاده کرده، نه اینکه همان طرحها را تبدیل به داستان کرده باشد.
چرا جامعه ادبی این نوع کارها را که واکنشی به مسائل روز مردم است ماندگار نمیداند و آن را چندان جدی نمیگیرد؟ به نظر شما این کارها قدرت ماندگاری دارند؟
وقتی یک فاجعه اتفاق میافتد، اگر ما در دل همان فاجعه باشیم یک نگاهی داریم و وقتی از آن فاصله میگیریم نگاه متفاوت دیگری پیدا میکنیم. من فکر میکنم اینکه ما در دل خود فاجعه درباره آن بنویسیم کمک میکند ۱۰ سال دیگر به آن برگردیم و آن را مرور کنیم و به یک شناخت از خودمان برسیم و خودمان را تحلیل کنیم. از این نظر این کارها میتواند مهم و قابل توجه باشد.
فکر نمیکنید داستانهای این مجموعه کمی یکدست هستند و امکان تنوع بیشتر را هم داشتند؟ مثلاً میتوانستند با سویههای انتقادی یا طنز نوشته شوند.
در متن بعضی طرحهای خام مواضع انتقادی هم بود و من فکر میکنم در داستانهای چاپ شده هم تا حدودی منعکس شده باشد. داستانهایی که خود من نوشتم بیشتر روایت تلاشهای مردمی است و اگر هم نقدی بوده بیشتر متوجه آن بخشی از مردم بوده که نسبت به همنوع خودشان بیتوجه بودند. داستان دومی که نوشتم هم در همین حال و هواست ولی طرح اصلی آن سویههای انتقادی هم داشت که البته من در پرداخت خودم آنها را کمرنگ کردم و روی حرف خودم تمرکز کردم.
اگر بخواهید این کتاب را به مخاطب معرفی کنید، فکر میکنید جذابیت این کتاب برای مخاطب چیست؟
من فکر میکنم شنیدن قصههای نشنیده شده مردم خیلی قشنگ باشد. همین طور که من به بخشی از جامعه دسترسی ندارم و از این طریق با آنها آشنا میشوم، این اتفاق برای مردم هم میتواند صادق باشد و آنها را با بخشی از مردم، حرفها و دغدغههای مردم آشنا کند.
آیا کرونا ظرفیت توجه و سوژهپردازی بیشتر دارد یا نه؟ به دیگر نویسندگان نوشتن درباره کرونا را پیشنهاد میدهید؟
من معتقدم به بهانه این ویروس همه ما مورد آزمایش قرار گرفتیم و محک خوردیم. بنابراین هنوز حرفهای بسیاری در حوزههای علوم اجتماعی و انسانی وجود دارد که میتوان به آنها پرداخت. انواع و اقسام شخصیتهای مستبد، خودمحور، فداکار و ایثارگر در کرونا وجود دارند و ما میتوانیم از زاویههای مختلف به این افراد و این ماجراها توجه کنیم و داستان آنان را بنویسیم. فقط هم منحصر به داستان نیست، بلکه دیگر متفکران علوم اجتماعی و انسانی هم میتوانند به این مسائل فکر کنند و حرف بزنند. در واقع نویسنده و متفکر دستش کاملاً باز است و میتواند از زاویههای مختلف به کرونا و رابطه آن با مردم و جامعه بپردازد. امیدوارم مردم و به خصوص کادر درمان این کتاب را بخوانند و آن را به عنوان یک خسته نباشید و قدردانی از ما قبول کنند.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: نویسنده کتاب دور از جان داستان ها تاریخ شفاهی فکر می کنم دور از جان طرح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۹۶۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بیپایان
به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، یکی از موضوعاتی که هرساله با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران داغ می شود بحث محل برگزاری نمایشگاه است.
نمایشگاه کتاب تهران به عنوان مهمترین رویداد فرهنگی کشور در قریب به ۴۰ سال که عمر خود را سپری میکند هیچگاه محل ثابتی برای خود نداشته و همیشه مستاجر مصلای تهران بوده است.
سال ۱۳۹۴ که شهر آفتاب به بهره برداری رسید و همه حدس و گمان ها بر این بود که نمایشگاه کتاب بالاخره صاحب یک مکان دائمی شد اما طولی نکشید تا پس از برگزاری ۲ دوره این نمایشگاه در شهر آفتاب، دوباره نمایشگاه به مصلای تهران منتقل شد و همه محاسبات در خصوص جانمایی این نمایشگاه برهم ریخت.
ساخته شدن مصلای امام خمینی برای کار و منظوری دیگر و همچنین قرار گرفتن مصلا در منطقهای شلوغ و پرترافیک از جمله دلایل مهمی است که باعث می شود این مکان محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب با آن حجم عظیم از حضور مردم نباشد.
اما در ۲سال اخیر این موضوع ابعاد جالب تری پیدا کرده است.
اوایل سال ۱۴۰۱ بود که عبدالمطهر محمدخانی سخنگوی شهرداری تهران با انتشار توییتی ضمن اعلام برگزاری نمایشگاه ۱۴۰۱ در مصلای تهران، خبر برگزاری نمایشگاه ۱۴۰۲ را در شهر آفتاب اعلام کرد.
وی در صفحه توییتر خود نوشت:
«نمایشگاه کتاب امسال در مصلی تهران برگزار خواهد شد و شهرداری تهران نیز به امید خدا با همه توان در کنار وزارت ارشاد، خادم اصحاب فرهنگ و مردم عزیز خواهد بود. در عین حال تلاش میکنیم با تمهید بهترین امکانات، زمینه انتقال این رخداد بزرگ فرهنگی را از سال ۱۴۰۲ به شهر آفتاب فراهم کنیم.»
پس از این اعلام موضع سخنگوی شهرداری تهران همه منتظر بودند تا سال بعد یعنی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ در شهر آفتاب برگزار شود.
تا اینکه با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲، یاسر احمدوند معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه اختتامیه بیست و دومین جشنواره صنعت چاپ درباره انتخاب مکان نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ عنوان کرد: از مدتی قبل، مکاتباتی با شورای شهر و شهرداری تهران داشتیم و نیازهای نمایشگاه کتاب درباره فضای مسقف و خدمات مورد نیاز خود را مطرح کردیم.
وی افزود: در نامهای که تابستان به شهرداری تهران ارسال کردیم، گفته بودیم اگر میخواهند در «شهر آفتاب» میزبان نمایشگاه باشند، شرایط این مجموعه را به شرایط ما ـ معاونت امور فرهنگی و مجری برگزاری نمایشگاه ـ نزدیک کنند تا بازدیدی هم داشته باشیم.
احمدوند با اشاره به بازدیدی که چند روز گذشته از مجموعه شهر آفتاب انجام شد، توضیح داد: در این بازدید مشخص شد وضعیت شهر آفتاب نسبت به قبل فعال شده و در حال پیشرفت است؛ البته از مصلا هم بازدید داشتیم و شرایط مصلی را برای برگزاری نمایشگاه دقیقتر میدانیم.
علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و قائم مقام و سخنگوی سی و چهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیز در صفحه شخصی خود اعلام کرده است: نمایشگاه از بیستم تا سیام اردیبهشتماه ۱۴۰۲ در مصلی بزرگ امام خمینی برگزار میشود.
به این ترتیب و برخلاف همه تصورات، نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ همچنان در مصلای تهران برگزار شد و بازهم شهرآفتاب رنگ نمایشگاه کتاب را به خود ندید.
با قرار گرفتن در آستانه نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در مصاحبه ای ضمن اعلام مصلا به عنوان محل برگزاری نمایشگاه کتاب گفت: برای انتخاب مکان برگزاری، بازدیدی از مجموعه «شهر آفتاب» و «مصلی امام خمینی (ره)» داشتیم، مصلا شرایط بهتری برای میزبانی دارد.
ناصر امانی عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز طی مصاحبهای با بیان اینکه معتقدم با رفع اشکالات نمایشگاه بینالمللی شهرآفتاب باید در سالهای آینده نمایشگاه کتاب را به آنجا منتقل کرد، افزود: به نظرم در حال حاضر با توجه به کمبودهایی که در مجموعه نمایشگاهی شهرآفتاب داریم این مکان برای برگزاری نمایشگاه کتاب فضای مناسبی نیست؛ دو دورهای هم که آنجا برگزار شد مشکلاتی ایجاد کرد. مدیریت شهری باید نمایشگاه شهرآفتاب را کامل کند و دسترسی و ظرفیتهای آن را بهبود ببخشیم و اصلاح کنیم.
عباس تقدسی نژاد مدیرعامل نمایشگاه بین المللی شهرآفتاب در گفتوگو با خبرنگار ایسکانیوز در خصوص فراهم نبودن زیرساخت های نمایشگاهی برای برگزاری نمایشگاه کتاب گفت: اینطور نیست و سال گذشته ۴۰ نمایشگاه تاثیرگذار در این محل برگزار کردیم که برای مثال نمایشگاه خودرو به لحاظ کمی میزبان طیف گسترده ای از بازدیدکنندگان بود.
تقدسی نژاد افزود: مجموعه شهرآفتاب کاملا آماده همکاری با کلیه ارگان ها است و اگر مجموعهای صلاح نداند با ما همکاری کند کاری از دست ما ساخته نیست.
وی با بیان اینکه ما یک مجموعه دولتی هستیم و این محل از پول بیت المال ساخته شده بیان کرد: تمام تلاش ما این است تا بتوانیم باری از دوش تهران برداریم.
مدیرعامل نمایشگاه بین المللی شهرآفتاب در پاسخ به این سوال که چرا می گویند شهرآفتاب آماده برگزاری نمایشگاه کتاب نیست افزود: برید از خودشان بپرسید و من قبلا دفاعیات خودم را بارها اعلام کردهام.
حال با توجه به انتظارات چند ساله و همچنین ادعاهای معاون فرهنگی وزارت ارشاد در خصوص شرایط بهتر مصلی تهران برای برگزاری نمایشگاه کتاب و ادعای مدیرعامل شهرآفتاب در خصوص آمادگی برای میزبانی از نمایشگاه کتاب باید دید چه دلیلی باعث جلوگیری از انتقال نمایشگاه کتاب به محل شهرآفتاب می شود و آیا سال آینده وعده انتقال نمایشگاه به این محل محقق خواهد شد.
انتهای پیام/
کیانوش رضایی کد خبر: 1228727 برچسبها کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی