Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-01@03:25:14 GMT

یادداشت| این آواز «همایون» نیست!

تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۱۰۲۶۶

یادداشت| این آواز «همایون» نیست!

‍‍‍‍‍‍

همایون شجریان در روزهای گذشته آوازی خوانده و منتشر کرده که با حاشیه‌ها و واکنش‌های متفاوتی مواجه شده است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «همایون شجریان» در تاریخ 20 مرداد 1400 و در لایوی اینستاگرامی، آوازی را برپایه‌ی سروده‌ی مشهوری از هوشنگ ابتهاج با مطلع «نشود فاش کسی آنچه میان من و توست / تا اشارات نظر نامه‌رسان من و توست» اجرا کرد که با واکنش‌هایی در رسانه‌‌ها همراه شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در صورتی‌که در لایوچت‌های این چنینی، از آوازخوانانِ صاحب‌نام، کمنام و حتی گُمنام، آوازهایی به‌مراتب بهتر، زیباتر و فنی‌تر شنیده‌ایم و دیده‌ایم که  آن آوازها هیچ‌گاه تا بدین حد مورد واکنش قرار نگرفته است.

شاید به‌قول شیخ اجل سعدی شیرازی: «نشان بخت بلند است و طالع میمون / علی‌الصباح نظر بر جمال روزافزون / علی‌الخصوص کسی را که طبع موزون است/ چگونه دوست ندارد شمایل موزون!!»

 

 

به‌زعم راقم این سطور، آواز همایون شجریان‌ در لایو یادشده، جدا از ویژگی‌های مثبتِ آن با مشکلات عدیده‌ای نیز روبروست. نخست، مایه‌گزینی وی است. به‌یاد دارم در یکی از برنامه‌های تلویزیونی دستان از شبکه چهار تلویزیون، «علی جهاندار» غزلی از حافظ را در چندین دستگاه و مایه آوازی اجرا کرد و راقم این سطور متوجه نشد هدفِ آقای جهاندار، نشان دادن تبحرشان در گنجاندن این سروده در چندین مُدِ مبنای مختلف است و یا در هم‌تنیدگیِ مکنوناتِ این سروده با حکمت متعالیِ هر یک از مقاماتِ سَردستگاه (یا به‌قولی دوازده درآمدِ معمول ردیف موسیقی ملی) نیز منظورنظرِ ایشان است؟

نگاهی به آلبوم مشترک شجریان و پورناظری/ گردشی در نغمه‌های ایران من

اهالی فن آواز بهتر از نگارنده واقف‌اند که در گوشه به‌گوشه‌ی ردیف موسیقی ملی و در این چشمه‌ی لایزال ایده و ملودی، پیام‌ها و نشانه‌معناهای خاصی نهفته است که در گزینش شعر (و یا برعکس در مایه‌گزینی) باید بسیار به‌آن‌ها دقت داشت.

این‌که همایون شجریان مایه‌ی آوازی دشتی را برای این سروده مأخوذ داشته است البته محترم و قابل تأمل است ولی در خانواده‌ی بزرگِ دستگاه شور - به‌عقیده نویسنده - دستگاه شور، آواز بیات زند و آواز افشاری گزینه‌های بهتر و منطقی‌تری با فحوای کلامِ «سایه» در این سروده بودند و در وهله‌ی بعدی - شاید - آواز ابوعطا و آواز دشتی و همچنین کردی‌بیات (حال کردی‌بیات را چه گوشه‌ای از دستگاه شور منظور کنیم و یا یک آواز مستقل) می‌تواند در اولویت‌های بعدیِ گزینش مایه قرار گیرد. بماند که دستگاه نوا و دستگاه همایون چقدر زیبا به‌این سروده می‌نشینند!

حال، فارغ از مایه‌گزینی که درصدِ بسیاری از آن به‌سلیقه و زیبایی‌شناسی ادبی- موسیقایی خواننده بازمی‌گردد، در خودِ اجرای آواز نیز کم و کاستی‌هایی مشهود و مسموع است. در بیت اول (نشود فاش کسی آنچه میان من و توست/ تا اشارات نظر نامه‌رسان من و توست) صدای همایون شجریان گرفته است و گویا وی صدایش را به‌اصطلاح صاف نکرده است که این نقصان در عبارت «میان من و توست» در مصراعِ اولِ بیت اول، بیشتر نمود می‌یابد. بیت اول بدون کوچک‌ترین تأکیدات کلامی و به‌شکل روزنامه‌وار خوانده و اجرا شده و به‌ویژه در عبارت «تا اشارات نظر» در مصراع دوم که حقیقتاً یکی از مصراع‌های زیبای سروده‌ی سایه است هم بسیار گذرا از آن عبور شده است.

نکته‌ی تمثیلی قابل تأمل در آواز و آوازخوانی، تفکیک قائل شدن در دو مقوله‌ی گویندگی در برنامه‌های هنری و گویندگی اخبار است. یک مجری و گوینده‌ی مسلط در برنامه‌های ادبی- هنری در هنگام خواندن متن موردنظر، فنونِ دکلماسیون را با احساسِ تمام به جا آورده و ترنم و ترقصِ موسیقی آواییِ خود را به‌رُخ شنوندگان و بینندگان می‌کشد ولی درخصوص گویندگی خبر، فقط به‌صحیح و دقیق خواندن متنِ خبر اکتفا شده و آنچنان از موسیقیِ آوایی و حتی احساس، خبری نیست.

بنابراین اجرای بیت اول این آواز توسط همایون شجریان بیشتر به‌گویندگی خبر شبیه بود تا گویندگی در یک برنامه ادبی- هنری! و این ضعف بزرگی است. زیرا آغاز و مطلعِ آواز از حیث تحریک و انگیزشِ شنیداری مخاطب، یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین قسمت‌های آواز است و یک شروعِ بی‌روح و بی‌رمق، درصد بسیاری از شنوندگان را در همان دقایق ابتدایی آواز حذف می‌کند.

در بیت دوم (روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید/ حالیا چشم جهانی نگران من و توست) و در مصراع دومِ آن، تازه صدای خواننده به اصطلاح جا می‌افتد! و تأکیدات کلامی - به‌عقیده راقم این سطور - قابل قبول‌تر است.

در بیت سومِ آواز (گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید/ همه جا زمزمه‌ی عشق نهان من و توست)، نکته‌ی تأمل‌برانگیز زبان بدن و به‌عبارت صحیح‌تر اِکول همایون شجریان است. تکان‌های نامتعارف، رگ‌های بیرون زده از گردن و پیشانی، حرکات نه‌چندان جالب شانه‌ها و صورت و به‌ویژه میمیکِ عجیبِ صورت برای خواننده و آوازخوانی که کار تصویری می‌کند، اصلاً زیبنده و جالب نیست. اگر این‌ موارد امری ناخودآگاه و غیرارادی است بایستی معلمانِ آوازِ همایون شجریان پیش‌ترها وی را مطلع می‌کردند و اگر غیر از این است، خود بایستی در جهت رفع این نقیصه اقدام کند.

نکته‌ی جالب توجه‌ی این آواز این است که بیش از نیمی از مدت زمانِ این قطعه آواز در یک منطقه‌ی مُدال و آن هم در محدوده‌ی مُد مبنای آواز دشتی اجرا شده و تنوع و تلونِ ملودی‌های اجرایی همایون شجریان - آن‌هم با فقدانِ ساز و آوازِ سُلوی صِرف - قابل تحسین و تمجید است و نشان از قُوه‌ی ملودیکالِ خوبِ مغزی او دارد.

در بیت آخر (این همه قصه‌ی فردوس و تمنای بهشت/ گفت‌وگویی و خیالی ز جهان من و توست) که اشاره به‌اوج (یا اوج و عشاق) دارد، تأکیدات کلامی خوب است ولی فرودِ نازیبا با طبیعتِ صداییِ ناهمایونِ همایون، زیبایی اجرای این بیت را کم‌رنگ ساخته است.(1)

در نوشتاری از راقم این سطور که پیش‌تر درخصوص اجرای آواز در لایو اینستاگرامی توسط حمیدرضا نوربخش» ارائه شد، به‌ این نکته تاکید شد که مکانیسمِ تولید و استخراج صوت در اغلبِ پیروانِ استاد فقید «محمدرضا شجریان» غیرطبیعی و نامطبوع است. حقیقتاً به‌غیر از انگشت‌شمار هنرمندانی که محضر محمدرضا شجریان را درک کردند (از جمله مظفر شفیعی، جمال‌الدین منبری، بانو معصومه مهرعلی، مرحوم ایرج بسطامی و اقلیتی دیگر) بیشترِ رهروان و جویندگان و پویندگانِ راه‌ و‌ روش آوازی محمدرضا شجریان در فرآیندِ تولید و استخراج صوت حایز عارضه‌ی صوتی بوده و طبیعتِ آوایی آنان - حال، خودآگاه یا ناخودآگاه - مخدوش و مغشوش است.2

تأمل‌برانگیزتر آن‌‌که، اگر مرحوم محمدرضا شجریان خود نیز این چنین می‌خواند، منحصر به‌فرد خودِ او بود زیرا پیشینیانِ استاد به‌کمّ و کیفِ آوایی او نمی‌خواندند ولی پسینیانِ مرحوم محمدرضا شجریان که بیشتر در ورطه‌ی تقلید از وی افتادند، این راه و روشِ آوایی را اتخاذ داشتند که به‌عقیده‌ی نگارنده، آوا و آوازِ آن محروم از هر حیث از آوا و آوازِ تمامی آن رهروانِ مقلد، زیباتر و بی‌مانندتر است.

البته گفتنی است که هدف از نگارش این نوشتار، مؤید سه مطلب بود. ابتدا این‌که به‌عنوان یک شنونده و علاقمند به‌آواز ایرانی برای آوازِ همایون شجریان ارزش قائل شده و در حد بضاعت کم خود این آواز را دقیق شنیده و با صَرف وقت این مرقومه را نگاشتم و دیگر این‌که، از آنجا که همایون شجریان دارای محبوبیت بسیاری در بین جوانان (به‌خصوص جوانانِ آوازخوان و خواننده) است و آن عزیزانِ جوان خواسته یا ناخواسته از همایون شجریان تقلید و تبعیت می‌کنند، این سطور را با عقلانیت انتقادی و شکاکیت فلسفی خوانده و خود به‌تحقیق و تفحص برآیند و از ویژگی‌های خوب و مثبتِ نوشتار حاضر استفاده کرده و آن‌ها را به‌کار گیرند و از ضعف‌ها و کاستی‌های این مرقومه پرهیز کنند. اما مطلب سوم و آن این‌که، به‌قول بزرگی "وحی از آنِ انبیا، الهام از آنِ عرفا و عقیده‌ی شخصی از آنِ همه‌ی ماست‌!"

پی‌نوشت:
1. در خصوص وجه تسمیه‌ی واژه‌ی "ناهمایون" در لغتنامه‌ی دهخدا می‌خوانیم: "ناهمایون . [ هَُ ] (ص مرکب ) شوم . نامبارک . در بیت زیر مجازاً زشت . ناپسند: سخن کز دهن ناهمایون جهد/ چو ماری است کز خانه بیرون جهد. بوشکور."
مُرادِ نگارنده نیز از به‌کار بردن این واژه در مورد آوا و آوازِ همایون شجریان، تلقی معنایی زشت و ناپسند است.
2. این نوشتار با تیتر "نقاب‌های خود را بردارید" به‌تاریخ 11 اسفند 1399 در پایگاه خبری- تحلیلی موسیقی فارس منتشر شد.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: شجریان همایون شجریان شجریان همایون شجریان محمدرضا شجریان همایون شجریان من و توست بیت اول

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۱۰۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصف‌جهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»

اصفهان از گذشته تا کنون، زادگاه هنرمندان زیادی است که با ذوق و خلاقیت، توانسته‌اند در مسیر عقاید و آرمان‌های خود زیبایی‌های زیادی پدید آوردند؛ آثاری که هر چقدر از خلق آن‌ها بگذرد، باز هم تازه است و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر، ارزشمندتر از طلاست و هنرمندان، کیمیاگرانی‌اند که به خوبی می‌توانند با خلاقیت و ابتکار خود، آثاری پدید آوردند که آوازه‌اش در سراسر دنیا بپیچد؛ اصفهان نیز به‌عنوان مهد فرهنگ و هنر، در دل خود فرزندانی پرورش داده که میراث دار فرهنگ، این سرمایه بزرگ ملی شدند؛ چه مرد باشند و چه زن؛ چه هنرمندانی که از نسل‌های قدیم هستند و امروز، تجربیاتشان‌، توشه راه ماست و چه هنرمندان جوان‌تر که تلاش می‌کنند با حفظ اصالت و سنت، هنر را به دیدگان هدیه کنند.

رضا بدرالسماء یکی از هنرمندان به‌نام نگارگری است که آوازه او فراتر از مرزها نیز پیچیده است که درباره یکی از تجارب متفاوت خود حین نگارگری اظهار می‌کند: در نزدیک‌ت رین مکان به خانه خدا در حال طراحی بودم و این سعادتی برای من بود؛ نکته جالب اینکه وقتی چشمم به موج جمعیت که دور کعبه حرکت می‌کرد افتاد، دیدم که این گردش در آنجا به کل گردش عالم برمی‌گردد و احساس کردم که نگارگری هم از همین گردش دورانی به در خانه خدا اقتباس شده، در واقع در همه عالم و سلول‌ها اینگونه است و همه به دور مبدایی است که از آن جدا شدند، حرکت می‌کنند تا به آن نزدیک شوند که همان از کثرت به وحدت رسیدن است.

وی ادامه می‌دهد: اثر «سرآغاز» همان خانه کعبه است که طواف حجاج، دور آن را با نقوش نقاشی ایرانی داریم؛ در واقع از نزدیک دیدم که هنرمندان چطور توانستند هنر نگارگری را خلق کنند و و دیدم که اقتباس آن‌ها از گردش همین جاست.

عیدی بزرگی نصیب من شد

این نگارگر اصفهانی همچنین درباره تجربه متفاوت خود در ابتدای سال خاطر نشان می‌کند: می‌خواستم سال را کنار شهدا آغاز کنم و همانجا عیدی خود را گرفتم؛ وقتی از تلویزیون‌های نصب شده، پیام نوروزی رهبر انقلاب پخش می‌شد، اثر خود با نام «یا مقلب القلوب» را کنار ایشان دیدم و واقعاً حس خوبی داشتم؛ عیدی بزرگی نصیب ما شد که افتخار بزرگی بود، ما بارها به واسطه آثاری مثل شهدای منا که در راستای انقلاب، خلق شده چند باری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم و ایشان هم هنر را دوست دارند و تاکید دارند با زبان هنر، انقلاب را بیشتر معرفی کنیم و مظلومیت فداییان اسلام از صدر اسلام و رشادت‌هایی که تا کنون داشتند را با هنر نشان دهیم.

آمنه بدرالسماء، از دیگر هنرمندان اصفهانی و فرزند رضا بدرالسماء اظهار می‌کند: علاقه زیادی به هنر داشتم با این حال زندگی من در کنار پدرم بی تأثیر نبوده زیرا غیر از تربیت پدرانه، مرا با دنیای هنر آشنا کرد؛ همچنین مادرم پشتوانه بزرگی برای من بود و بیش از اندازه تشویقم می‌کرد، همچنین مشکلات را طوری مدیریت می‌کرد تا پدرم در آرامش بتواند به کار خود برسد.

وی می‌افزاید: اخلاق هنرمندان باید بسیار لطیف، مهربان و پر از عشق باشد و معمولاً احساس خود را با اثر خود بیان می‌کنند؛ افتخار داشتم در کنار پدرم باشم و ایشان اینقدر بزرگ‌منشانه از اصالت و سنت‌های ایرانی بودن، فرهنگ و اصفهان برای من گفتند که از بچگی، زیست هنرمندانه داشتیم.

این هنرمند ادامه می‌دهد: پدر خیلی علاقه داشتند که باید رسالت خود را به نوعی تمام کنیم و به من می‌گفتند که به عنوان یک بانوی هنرمند، باید فضای ذهنی خود در حالی که سنت‌ها را حفظ می‌کنی، به تصویر بکشی، در عین حال با مخاطبی که همسن یا متعلق به نسل بعد از تو است ارتباط برقرار کنی.

مکتبی شایسته‌تر از اصفهان نیست

احمد مراتب، پیشکسوت آواز نیز در خصوص پیشینه موسیقی در اصفهان اظهار می‌کند: مکتب آواز اصفهان و شیوه یا سبک، هرکدام معانی و ترجمان خود را دارد و بسیار زمان می‌خواهد تا درباره‌اش صحبت کنیم اما اگر قرار باشد روزی درباره آن حرف بزنیم، مکتبی شایسته‌تر از اصفهان نیست.

وی ادامه می‌دهد: اصفهان از دیرباز حرفی برای گفتن داشته و مفاخر بزرگی را به عرصه موسیقی ایران و خارج از ایران معرفی کرده‌است؛ از زمان سید رحیم اصفهانی و شاگردان ایشان، مرحوم سید حسین ساعت‌ساز، مرحوم حاج اصفهانی که استاد من هم بودند و که هرکدام ستاره درخشانی در فرهنگ و هنر و آواز اصفهان به حساب می‌آیند.

این پیشکسوت آواز خاطر نشان می‌کند: الان هم اساتید زیادی در اصفهان داریم که جزو برجسته‌ترین استادان ایران هستند و در رشته‌ها گوناگون، چه آواز و چه ساز، فعالند؛ امیدواریم شایستگی این را داشته باشند که جا پای بزرگان بگذارند و عظمتی که اصفهان در فرهنگ و هنر، مخصوصاً موسیقی داشته است، حفظ و به آیندگان بسپارند.

تاج سر آواز ایران

مراتب با بیان اینکه اخلاقمداری برای یک هنرمند، بسیار مهم است، می‌گوید: استاد تاج، یکی از نوادر اساتیدی است که شخصیت اخلاقی‌اش با وجود اینکه پهلوان آواز بود، زبانزد بود؛ همین بود که شاگردان را به سوی خود جذب می‌کرد، از ۱۲ سالگی و مدت ۱۸ سال حتی در سفر، در رکاب او بودم و از حضورش استفاده کردم؛ اخلاق، منش و انسانیت او بزرگترین شایستگی او بود.

وی ادامه می‌دهد: بارها گفته‌ام که تاج، تاج سر آواز ایران بود اما بابت این تاج، از کسی باج نگرفت و هیچ تفاخری نداشت؛ من حتی یک غیبت از او نشنیدم و همه شاگردان شیفته اخلاق او بودند؛ اخلاق نیک با همه مردم، مسئله مهمی برای کسانی است که می‌خواهند در عرصه هنر ماندگار شوند.

پیشکسوت آواز خاطر نشان می‌کند: حدود ۲۰ سال قبل، در راستای آوازهای آئینی، تلاش‌های زیادی صورت گرفت تا اذان و دعاها با لحن موسیقی ایرانی ادا شود، زیرا در قدیم افرادی که اذان گوش می‌کردند رادیو نداشتند که بخواهند از لحن عرب استفاده کنند و آقایان دماوندی، تاج از جمله افرادی هستند که در این عرصه صحبت کردند، همچنین سید جواد ذبیحی که دعاها و ادعیه را با آوازهای ایرانی خواند و این والاترین خدمت ایشان بود.

اذان گفتن در کعبه، به سبک شیعیان

مراتب با اشاره به اینکه سال ۱۳۵۴ و عید غدیر، در حال خواندن اشعاری در حضور چندی از علما و اصفهانی‌ها که مقابل خانه کلبه و ناودان طلا دور هم جمع می‌شدند بودم، ادامه می‌دهد: آن شب امام موسی صدر، مهمان شاه عربستان بود و در عین طواف صدای من را شنید، فردای آن روز از ایشان دعوت کردیم که به هتل ما بیاید و موقع رفتن گفت که فردا، تمام سلاطین و پادشاهان اسلامی وارد خانه کعبه می‌شوند و خانه خدا با گلاب قمصر اصفهان عطرآگین می‌شود، می‌خواهم صحبت کنم بر بام کعبه اذان بگویید؛ خلاصه که مسئولین، موافقت کردند و بعد از برنامه‌ها از جمله قرائت قرآن توسط عبدالباسط، علی رغم تاکید بر ادامه اذان تا «اشهد ان محمد رسول الله»، به طریقه شیعیان و با «اشهد ان علیا ولی الله» اذان گفتم و این بالاترین افتخار من در تمام عمرم بود؛ جالب اینجاست که با توجه به شرایط عربستان، حتی یک نفر هم به این کار من اعتراض نکرد و این از عنایات الهی بود.

وی در پایان می‌گوید: امیدوارم نام اصفهان همانطور که شایسته است به عنوان یک کلان شهر و حتی جهان شهر، به افتخار و بزرگی برده شود.

به گزارش ایمنا، تکریم و معرفی هنرمندان، مخصوصاً دیار هنرخیز اصفهان، وظیفه همه ماست؛ هنرمندانی که در هر شرایطی، ذوق و هنر خود را حفظ و تلاش کردند تا به بهترین شکل ممکن، آن را به مردم هدیه کنند و این دیار کم ندارد از این بزرگ‌مردان عرصه فرهنگ و هنر…

کد خبر 748629

دیگر خبرها

  • پدر طلبه شهید همایون معدنی به فرزند شهیدش پیوست
  • آقای همایون شجریان بیایید و بگویید ما اشتباه کردیم!
  • یادمان غلامحسین بنان در فرهنگسرای ارسباران
  • از ایران تا پاکستان/ شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب
  • شعر شاعر پاکستانی در استقبال از غزل رهبر انقلاب
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • رئیس پلیس آگاهی تهران: مردم از قانونشکنی‌ها فیلم بگیرند
  • پلیس آگاهی: مردم از قانونشکنی‌ها فیلم بگیرند
  • تقاضای پلیس از مردم: از قانونشکنی‌ها فیلم بگیرند
  • روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصف‌جهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»