نباید با خوش بینی و بدبینی، چشم خود را روی حقایق ببندید!
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۱۶۵۴۲
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از مهمترین متخصصان و صاحب نظران در زمینه خوش بینی در روانشناسی، مارتین سلیگمن است که در این خصوص مطالعات بسیار زیادی انجام داده و مطالب و کتابهایی را نیز نوشته است.
افراد خوش بین و بدبین، نگرش، دیدگاهها و عقاید متفاوتی با یکدیگر دارند که هر یک منحصر به آن هاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مارتین سلیگمن بر این اعتقاد است که تفاوت بین خوش بین و بدبین بودن افراد در کوچک دیدن حوادث ناخوشایند و رضایت افراد خوش بین از زندگی نیست بلکه تفاوت عمده آنها با یکدیگر به دلیل سبک تبیین آنها از اتفاقها و حوادثی است که رخ میدهند که باید دید سبک تبیین سلیگمن چیست و از چه عواملی تشکیل شده است؟
واقعیت این است که سبک تبیین سه بُعد دارد که یکی تداوم، دیگری فراگیری و آخرین مورد هم شخصی سازی است که علت بروز حوادث نیز یکی از ابعاد مرتبط با سبک تبیین است. بدین معنی که وقتی افراد بدبین میخواهند درمورد حوادث خوشایند زندگی خود نتیجه گیری کنند اعتقاد دارند که این حوادث به دلیل رویدادهای موقتی رخ داده اند. به طور مثال؛ افرادی که بدبین هستند اگر در زمینه تحصیلی خود به موفقیتی دست پیدا کنند آن را خوش شانسی خود در همان روز میدانند، اما عکس این موضوع در افراد خوشبین صادق است؛ به طوری که وقتی آنها قصد دارند دلیل یک اتفاق مثبت در زندگی خود را بیان کنند آن را به یک عامل دائمی نسبت میدهند که از آن جمله میتوان به موفقیت تحصیلی شان اشاره کرد که در صورت بروز چنین موفقیتی، دلیل آن را باهوش بودن خود میدانند.
حال، اگر بخواهیم موضوع فوق را با یک اتفاق ناخوشایند مقایسه کنیم باید بگوییم که قضیه، بالعکس است. یعنی افراد بدبین، عوامل دائمی را دلیل بروز اتفاقهای ناخوشایند عنوان میکنند. مثلا وقتی خانمی تصادف میکند دلیل این اتفاق را یک چیز میداند و آن هم این است که زنان در مقایسه با مردان رانندگان خوبی نیستند، اما افراد خوش بین در مواجهه با چنین اتفاقی به گونهای دیگر عمل میکنند تا جایی که بر این باور هستند که اتفاقهای ناخوشایند، عواملی موقت و زودگذر هستند. مثلا، دلیل تصادف کردن یک فرد را خستگی او میدانند و به همین دلیل، این اتفاق را زودگذر عنوان میکنند.
فراگیری، دومین بُعد در سبک تبیین است که در حقیقت برای رویدادها درنظر گرفته میشود. یعنی عامل موردنظر افراد در ارتباط با دیگر حوادث زندگی تا چه اندازه قابلیت تعمیم دارد. به طور مثال؛ افراد خوش بین، حوادث خوشایند را به عواملی فراگیر نسبت میدهند و میگویند اگر فردی موفق شده است به دلیل دقتی است که در کارش دارد که این عامل میتواند در دیگر موقعیتهای زندگی نیز تکرار شود.
این در حالی است که افراد بدبین، رویدادهای خوشایند زندگی خود را به مسائلی که مختص آن عوامل اختصاصی است، نسبت میدهند. به طور مثال؛ وقتی فرد خوشبین با همسرش دچار اختلاف میشود این اختلاف را به این موضوع نسبت میدهد که همسرش جدی نگرفتن موضوعات از سوی او را نمیپسندد، اما فرد بدبین، دلیل آن را بی علاقگی همسرش به او عنوان میکند.
امید، یکی از مفاهیمی مهمی است که در موضوع خوش بینی وجود دارد و از ترکیب دو عامل تداوم و فراگیری به وجود میآید و به همین منظور، مارتین سلیگمن معتقد است که افراد امیدوار به گونهای در مقابل مشکلات دست به تبیین میزنند که علت آن مشکل را محدود به زمان و مکان میکنند و این کار آنها باعث بروز امید شده و همین موضوع باعث میشود که آنها به آینده خود امیدوار باشند.
شخصی سازی
سومین بعد سبک تبیین، شخصی سازی است که افراد، دلیل حوادث را به عوامل درونی و بیرونی خود نسبت میدهند. بدین معنی که افراد خوش بین بر این باور هستند که عوامل درونی باعث بروز رویدادهای خوشایند میشوند. به عنوان مثال؛ وقتی افراد خوش بین در یک کاری موفق میشوند دلیل این موفقیت خود را پشتکار و تلاش خود میدانند. این در حالی است که افراد بدبین، عوامل بیرون از خود را دلیل اتفاقهای خوشایند میدانند؛ به طوری که اگر در یک آزمونی موفق شوند دلیل موفقیت خود را سادگی آزمون میدانند.
وقتی افراد بدبین با حادثهای ناخوشایند روبرو میشوند بر این باور هستند که یک عامل درونی باعث بروز این اتفاق شده است تا جایی که اگر نتوانند یک دوست را برای خود نگه دارند علت آن را نداشتن مهارتهای اجتماعی لازم عنوان میکنند در حالی که افرادی که خوش بین هستند به عکس این قضیه باور دارند و علت آن را چیزی درون خود میدانند؛ به طوری که اگر با دوست خود اختلافی دارد دلیل آن را خستگی دوست خود عنوان میکند.
خوش بینی فواید زیادی دارد، اما میزان خوش بینی نباید به حدی باشد که چشم فرد را به روی حقایق ببندد و باعث شود که واقعیتهای موجود دیده نشود.
یکی از فواید خوش بینی رضایت از زندگی است، اما سوال این است که آیا فواید دیگری هم دارد؟
مارتین سلیگمن در یکی از کتابهای خود به موضوع خوش بینی پرداخته و گفته است که خوش بینی، به چه صورت میتواند از ابتلا به افسردگی جلوگیری کند و این موضوع تنها فایده خوش بینی نیست چراکه موفقیت در تحصیل، کار و حتی فعالیتهایی ورزشی، اجتماعی، سیاسی و... از دیگر فوایدی هستند که خوش بینی میتواند برای افرادی با چنین نگرشی به همراه داشته باشد.
عوامل بیرونی و فرهنگ جامعه میتوانند نقش بسزایی در خوش بینی افراد داشته باشند، اما در این میان، خود فرد است که در نهایت میتواند به خوش بینی برسد و این یعنی رویدادهای اجتماعی یا فرهنگ عمومی میتوانند باعث افزایش یا کاهش خوش بینی در افراد شوند و حتی اگر فردی در جامعهای بسیار بدبین بخواهد که خوش بین شود، میتواند گامهای خوبی در این مسیر بردارد.
افراد میتوانند بدون وابستگی به عوامل بیرونی به فردی خوش بین تبدیل شوند که برای این منظور باید به موارد مهمی توجه کنند که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
شناخت کامل و دقیق از خود
در مرحله اول، برای این که فرد بتواند خوش بین باشد باید شناختی دقیق و کامل و در عین حال، صحیح از خود داشته باشد که سادهترین کار برای این منظور، استفاده از یک پرسشنامه خوش بینی است چرا که با پاسخ دادن به این پرسشنامه میتوان به یک شناخت دقیق از خود رسید و دریافت که فرد در کدامیک از جوانب و ابعاد با مشکلاتی روبرو است و همین موضوع یک انگیزه برای تغییر در خود است و میتواند زمینه برداشن گامهای بعدی باشد.
شناخت درمانی
شناخت درمانی از موارد دیگری است که تا حد زیادی میتواند باعث شود که فرد در باورهای خود تغییراتی را به وجود آورد چراکه پس از آن، احساسات و رفتارهای فرد نیز به خودی خود تغییر میکنند. بنابراین، باید نظارت و بررسی دقیقی از اتفاق ها، زندگی، باورها و تفکرات خود و همچنین نتایج و پیامدهای این باورها داشت.
مقابله کردن با افکار خود
یکی دیگر از موارد، مقابله کردن با افکار خود است چرا که گاهی اوقات، متوقف کردن افکاری که پیش از این، به صورت خودکار و پس از حوادث، ذهن افراد را درگیر میکنند مهمترین کاری است که میتوان انجام داد و در این میان، ممکن است که در مراحل اولیه خود مثمرثمر و نتیجه بخش نباشند، اما پس از این که این موارد تکرار شد تغییرات به صورت قطعی به وجود میآیند.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: خوش بینی بد بینی زندگی افراد خوش بین نسبت می دهند افراد بدبین سبک تبیین رویداد ها اتفاق ها خوش بینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۱۶۵۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«با چرا شروع کنید» تا موفق شوید
کتاب «با چرا شروع کنید» که در ۶ بخش و ۱۴ فصل نگاشته شده، مثالهایی از افراد و شرکتهایی وجود دارد که کارشان را با چرایی شروع کردند و به موفقیتهای بزرگ رسیدند؛ اگر چراییتان را بدانید و فقط با خودتان به رقابت بپردازید، میتوانید در هر عرصهای که هستید یکهتاز باشید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، افراد و شرکتهایی وجود دارند که کارشان را با چرا و چگونگی شروع کردند و به موفقیتهای شگرفی دست یافتند؛ اگر چراییتان را بدانید و فقط با خودتان به رقابت بپردازید، میتوانید در هر عرصهای که هستید یکهتازی کرده و مشتریان و دنبالکنندگان وفاداری برای خودتان پیدا کنید و همین عنصر فوق استراتژیک وفاداری است که در این یکه تازی شما را تا انتها همراهی کرده و موفق نگاه میدارد.
حالا چند پرسش در اینجا مطرح میشود؛ آیا برخی از سازمانها موفق هستند؟ چرا کسب وکارها یا فعالیتهایی را سراغ داریم که همه عناصر انسانیاش یکدل هستند تا سازمان را به اوج برسانند؟ چرا برخی مدیران الهامبخش هستند؟ آیا اپل فقط به دلیل تحول در فناوری موفق بود؟ تفاوت یک گروه، سازمان یا شرکت موفق با دیگران در چیست؟ سایمون سینک در کتاب معروف «با چرا شروع کنید» به این سوال پاسخ میدهد. کتابی که میتواند برای همه در هر سطحی که کار و فعالیت دارند خواندنی و جذاب باشد.
اهمیت چرایی موفقیت یک سازمانافراد و سازمانهای موفق «چرایی» انجام کارشان را میدانند، در واقع از چرایی قدم گذاشتن در مسیری که طی میکنند، اطلاع دارند و در مقابل، سازمانهایی هم هستند که در مسیر بسیار هموارتری حرکت میکنند، ولی چرایی طی آن مسیر را نمیدانند یا در جایی از مسیر، چراییشان را از دست دادهاند و این سردرگمی، خودشان و کارمندانشان را دچار ابهام و تردید کرده است.
بهطور مثال برادران رایت با کمترین امکانات موفق به اختراع هواپیما میشوند، ولی رقیبشان با آن همه پول و ارتباطاتی که داشت، راه به جایی نمیبرد و حتی شاید ماجرای وجود چنین رقیبی را نشنیده باشید.
«سایمون سینک» مولف اهل انگلستان در این کتاب از فرمولی به نام «دایره طلایی» میگوید؛ او معتقد است که دسترسی به منابع مالی و انسانی، بهخودیخود کارساز نیست و برای مدیریت افراد و سازمانها باید چرایی فرد یا سازمان روشن باشد. به اعتقاد او، اگر نمیدانید چرا مشتریانتان از شما خرید میکنند، احتمالاً کارمندانتان هم نمیدانند چرا برای شما کار میکنند و در نبود این چرایی، محصول یا خدماتتان حکم کالایی را دارد که هر شرکت دیگری میتواند آن را با همان کیفیت و قیمت یا حتی قیمت رقابتیتر عرضه کند.
شروع با «چرا» راز موفقیتدر این کتاب که در ۶ بخش و ۱۴ فصل نگاشته شده، مثالهایی از افراد و شرکتهایی وجود دارد که کارشان را با چرایی شروع کردند و به موفقیتهای بزرگ رسیدند. اگر چراییتان را بدانید و فقط با خودتان به رقابت بپردازید، میتوانید در هر عرصهای که هستید یکهتازی کرده و مشتریان و دنبالکنندگان وفاداری برای خودتان پیدا کنید. در اینجا، وفاداری یعنی مردم محصول یا قیمت بهتری را کنار بگذارند تا به خرید از شما ادامه دهند و این فقط با روشن بودن چرایی کارتان به دست میآید.
نویسنده معتقد است که اندازه سازمان، نوع صنعت، محصول یا خدمت اهمیتی ندارد، اگر همه با چرایی شروع کنیم و الهامبخش دیگران باشیم تا همین کار را بکنند، در کنار هم میتوانیم دنیا را تغییر دهیم.
مثالی از شرکت اپلاز جمله مثالهای جالبی که سایمون سینک به آن اشاره دارد، شرکت فناور اپل است؛ او میگوید از نظر فنی هیچ چیز خاصی در مورد اپل وجود ندارد و این شرکت شبیه به شرکتهای دیگر است.
هیچ تفاوت واقعی با رقبای آن وجود ندارد. اما چرا مردم از اپل استقبال میکنند؟
اپل توانسته است وضعیت موجود را به چالش بکشد و فرد را توانمند سازد بنابراین همین موضوع به اپل اعتبار داده است.
برخی از متخصصان بازاریابی معتقدند اپل شیوه زندگی نمیفروشد، اپل به سادگی یکی از آن برندهایی است که افراد با سبک زندگی خاص به آن علاقه دارند.
نویسنده معتقد است چرایی رشد اپل کاملاً واضح است. این برند توانسته است نمایندگان وفاداری را جذب خود کند. اپل با مخاطب خود پیوند عمیقی ایجاد کرده است.
او همچنین در ابتدای کتاب با چرا شروع کنید، این طور نوشته است: ممنون که منو برداشتی و کنجکاوی که بدونی چی میخوام بهت یاد بدم. قرار نیست فرمول موفقیتِ یهشبه رو بهت بگم، قرارم نیست بگم چطوری موشک هوا کنی، فقط میخوام بهت بگم چطوری میتونی با کشف چرایی، کاری رو که عاشقش هستی به بهترین شکل انجام بدی، که شاید اون کار موشک هوا کردن باشه!
این کتاب جذاب خواندنی را همچنین در قالب کتاب صوتی هم میتوانید بشنوید و لذت ببرید و بکار ببندید.
کد خبر 724756