لالایی تیتراژ پایانی مختارنامه حذف شد
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۲۳۷۶۸
امسال طبق روال محرمهای این چند سال تلویزیون همزمان با شروع ایام سوگواری اقدام به بازپخش سریال «مختارنامه» کرد، منتها اینبار به جای شبکه های آی فیلم و تماشا، بازپخش این سریال به شبکه قرآن واگذار شد.
هفت صبح/ در بازپخش جدید یک اتفاق افتاده و آن تغییر تیتراژ پایانی و حذف لالایی معروف اســت. ابتدای تیتراژ پایانی نوای لالایی یک مادر روی تصویر می نشیند و بعد موسیقی آرام آرام اوج میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این تیتراژ بهنوعی تبدیل به شناسنامه سریال «مختارنامه» شده بود، اما امسال بنا به دلایلی این لالایی از تیتراژ حذف شده است. موسیقی تیتراژ ابتدایی و انتهایی سریال «مختارنامه» را امیر توسلی ساخته است، در همان سال استفاده از صدای زن در تیتراژ پایانی حاشیه هایی را برای سریال ایجاد کرد، اما در نهایت هیچ دخل و تصرفی در تیتراژ داده نشد حتی در بازپخش ها هم تیتراژ پایانی بدون مشکل روی آنتن رفت.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: تیتراژ پایانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۲۳۷۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با نیما یوشیح: آی آدمها که روی ساحلِ آرام در کار تماشایید! (+فایل صوتی)
“آی آدم ها” آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد میسپارد جان یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید آن زمان که مست هستید، از خیال دست یابیدن به دشمن آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید که گرفتستید دست ناتوانی را تا تواناییِ بهتر را پدید آرید آن زمان که تنگ میبندید بر کمرهاتان کمربند در چه هنگامی بگویم من؟ یک نفر در آب دارد میکند بیهوده جان قربان! آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید! نان به سفره جامهتان بر تن یک نفر در آب میخواند شما را موج سنگین را به دست خسته میکوبد باز میدارد دهان، با چشم از وحشت دریده سایههاتان را ز راه دور دیده آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بیتابیاش افزون میکند زین آبها بیرون گاه سر، گه پا. آی آدمها! او ز راه دور، این کهنه جهان را باز میپاید میزند فریاد و امید کمک دارد آی آدمها که روی ساحلِ آرام در کار تماشایید! موج میکوبد به روی ساحلِ خاموش پخش میگردد چنان مستی به جای افتاده، بس مدهوش میرود نعرهزنان، وین بانگ باز از دور میآید: آی آدمها! و صدای باد هر دم دلگزاتر در صدای باد بانگ او رهاتر از میان آبهای دور و نزدیک باز در گوش این نداها: آی آدمها! آی آدمها! شعر آی آدم ها خوانش احمد شاملوکد صوت دانلود صوت اصلی کانال عصر ایران در تلگرام