اشرف غنی و خیانتی بزرگ
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۳۷۷۵۸
دکتر حسین احمدی کارشناس شبه قاره هند
اوضاع کابل فعلاً آرام و تا حدودی مبهم و نامشخص است. همه چیز با خیانت شروع و نهایتاً با خیانت و سقوط کابل تمام شد.
فساد و خیانت در افغانستان سابقه طولانی دارد، این رهبران نگاه اولشان به کشورهای خارجی ودر نگاه دوم به قومیت منتسب به آنها است.
از اولین رئیس جمهور افغانستان محمد داوود خان در سال ۱۹۷۳ که پایان حکومت پادشاهی و شروع جمهوری را با کودتا آغاز کرد تا اشرف غنی سابقه وابستگی و خیانت و فساد در حکومتشان وجود داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از اسامی یا افرادی که در اوضاع اخیر افغانستان بعنوان خائن می توانيم نام ببریم اشرف غنی است. این موضوع به طور خاص به ارتش، نحوه چینش و انتخاب پرسنل و نوع آموزش های که دیده بودند را می توانيم از دلایل احتمالی خیانت ایشان بدانیم.
اشرف غنی که از او به عنوان رئیس جمهور پیشین یاد می شود، مدت ها بود که پرسنل نظامی را یک دست از یک قوم (پشتون) انتخاب کرده بود؛ و بسیاری از درجه داران سایر اقوام را بازنشسته و یا از کار برکنار کرد. اسماعیل خان در هرات با فریب و توطئه به دام افتاد. ژنرال دوستم و عطا محمد نور از رهبران شمال باز با توطئه و خیانت مجبور به شکست شدند.
چرا ارتش افغانستان برای دفاع از کشور مقاومت نکرد؟ چرا ارتشی که در پروژه توسعه بیشترین بودجه ها را گرفت، این چنین کشور را به طالبان تقدیم کرد؟ و پرسش هایی از این دست که این روزها ذهن خیلی ها را درگیر کرده است.
اشرف غنی درجه داران و وزیران کلیدی را یکدست از پشتونها انتخاب و دیگران را از صحنه خارج کرد. ارتش یکدست پشتون در مقابل طالبان هرگز نخواهد جنگید. طالبانِ پشتون در مقابل ارتشیِ پشتون: پشتون های که هرگز با هم نمی جنگند. اشرف غنی تنها فردی نیست که می توانيم بعنوان خائن از ایشان ذکر کنیم ودر کنار دو بازوی دیگر کرزی و و خلیل زاد دست به این اقدامات زدند. خیانتی سازماندهی شده که حول محور کرزی- خلیل زاد- غنی می چرخید.
شهرها بدون درگیری سقوط می کنند. حتی قندهار و غزنی، چرا در این نوشتار به طور خاص از قندهار یاد می شود؟ چرا که والی قندهار در کلیپی تصویری می گوید از کابل به من دستور داده اند یا باید تسلیم طالبان شوید یا به کابل برگردید. این وضعیت در همه جبهه ها مشابه است و به کماندوها و ارتش دستور عدم جنگ صادر شده است.
بسیاری از پادگانها با بیش از پنج هزار نیرو و به دستور مافوق ها تسلیم شدند.
چرا ارتش افغانستان نباید یک حمله تهاجمی صورت دهد؟! چرا که ارتش هیچ وقت حمله تهاجمی نکرده است؛ بلکه همیشه با همه امکاناتش، نقشی دفاعی ایفاء کرده بود. به ارتش هیچ وقت اجازه حمله داده نشد. خیلی واضح است چون هیچ وقت هدف، نابودی طالبان نبوده است.
محور ذکر شده (یعنی کرزی- غنی- خلیل زاد) یک آرزوی دیرینه خود را بر آورده کردند: این که افغانستان باید تمام و کمال در اختیار پشتون ها قرار گیرد. طی حدود ۴۰ سال جنگ در افغانستان، پشتون ها قدرت مطلق را نسبتاً از دست داده بودند؛ اینها دیگران را به عنوان شریک قدرت بر نمی تابند. برای برگشت به دوران قبل از ۴۰ سال پیش، تمام پشتون ها یک خواسته دارند و آن، برگشت قدرت گذشته است .
ایالات متحده آمریکا در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ پس از حمله به القاعده و رژیم طالبان، آنها را نابود کرد. دولت جورج دبلیو بوش وقتی کابل بعد از ۳۵ روز سقوط کرد، در مرحله اولیه ی تلاش برای برنامه ریزی پس از جنگ بود، چرا که از نابودی طالبان مطمئن بود. همان طور که زلمای خلیل زاد در کتاب "فرستاده" ذکر می کند، بوش "جیمز دوبینز"، داناترین کارشناس ایالات متحده با تجربه دولت سازی - تثبیت و بازسازی در کوزوو، بوسنی، هاییتی، و سومالی را در حکم نماینده ویژه در افغانستان انتخاب کرد.
خلیل زاد که از دید نگارنده مقاله حاضر، یکی از خائنین به افغانستان است، اعتراف می کند که جیمز دوبینز در افغانستان پیشرفت هایی داشت. در سال ۲۰۰۱ طالبان از بین رفته بود، اما دوباره حامد کرزی طالبان را زنده کرد. طالبان در شمال افغانستان هیچ جایگاهی ندارد، اما کرزی سلاح و تسلیحات فرستاد؛ صرفاً هم بخاطر مهار جبهه شمال.
در کنار خیانت ها، فساد و تبعیض کار را تمام کرد. طالبان حالا همسایه شرقی ماست. ما با طالبان مشکل ایدئولوژیک عمیق داریم. آنها هرگز در راستای اهداف ایران نخواهند بود. در دراز مدت، طالبان برای ما درد سر است: دولتی تند رو و بنیادگرا. در افغانستان، طالبان و داعش یکی است. داعش بخش هراس افکن طالبان است که بسیاری از حملات تروریستی و انتحاری را در اینقالب انجام می دهد. حتی شاخه حقانی هم طالبان هستند. انس حقانی معاون رهبری طالبان است؛ هر چند پایگاه اصلی اشان در پاکستان است، ولی همه اینها طالبان هستند.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: اشرف غنی خلیل زاد پشتون ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۳۷۷۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان چه خبر است؟
منابع محلی، بیانیهها، بررسی اخبار و ویدئوهای منتشر شده در سایتها و شبکههای اجتماعی این روایت را تقویت میکند که نیروهای طالبان در روستای «قرلق» شهرستان درایم ولایت بدخشان بر سر تخریب مزارع با تعدادی از مردم محلی درگیر شدهاند و در نتیجه یک کشاورز نیز کشته میشود.
به گزارش تسنیم، ماجرای مبارزه حکومت طالبان با کشت و تولید مواد مخدر در ولایتهای افغانستان درحالی ادامه دارد که مقاومت کشاورزان نیز با گذشت زمان و نبود کشت جایگزین افزایش یافته است اما در ماههای اخیر برخی رسانههای غربی نیز به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند تا نقش سیاهنمایی را بیش از گذشته برجسته کنند.
از سوی دیگر برخی رسانهها با انتشار اخباری اعلام کردهاند تظاهرات مردمی در بدخشان به دلیل ورود نیروهای طالبان به حریم شخصی بوده و حریم خانوادهها نیز رعایت نشده است.
بر اساس بیانیه فرماندهی پلیس بدخشان به نظر میرسد که وضعیت به حالت عادی بازگشته است.
خاطرنشان می شود که سال گذشته نیز در بدخشان بر سر تخریب مزارع خشخاش درگیری صورت گرفت و گفته شد چهار نفر کشته و یا زخمی شدند اما گزارشی از تعرض به حریم شخصی و خانوادگی منتشر نشد.
به نظر میرسد حساسیت کشاورزان مزارع خشخاش به این دلیل افزایش یافته است که برای کشت جایگزین کاری انجام نشده و با توجه به مشکلات اقتصادی افغانستان، آنها به نوعی مجبور به ادامه این روند هستند.
«پینو آلارچی» رئیس اجرایی پیشین دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل اسفندماه گذشته با اشاره به عدم کمکهای لازم در زمینه کشت جایگزین، اعتراف کرد؛ وظیفه جامعه جهانی است که برای کشت جایگزین مواد مخدر با افغانستان همکاری کند.
با نگاهی به این قبیل اظهارات مقامات مختلف غربی و نهادهای بینالمللی، بهخوبی میتوان دریافت که جامعه جهانی با وجود قولهای مکرر، کمکی به کشت جایگزین خشخاش در افغانستان نکردهاند. این در حالی است که اقتصاد مبتنی بر کشاورزی افغانستان به دلایل مختلف از جمله تحریمهای آمریکا با مشکل مواجه است و این نارضایتی عمومی در مناطقی که ناچار از کشت هستند را افزایش میدهد.
با این حال، در ادامه چند نکته قابل ذکر است؛ نخست این که کشتن مردم عادی قابل توجیه نیست و حکومت طالبان باید نظارت بیشتری بر نیروهای خود داشته باشد.
البته پیش از این بارها مقامات ارشد کابل از جمله در این اواخر «سراج الدین حقانی» وزیر کشور حکومت طالبان نیز تاکید کردند که نیروهای حکومتی نباید با مردم بدرفتاری کنند و موجب رنج مردم شوند.
پاشنه آشیل حکومتهای کابل در جامعه سنتی و مذهبی افغانستان بیشتر مسائل مربوط به قومیت، زبان، زنان و خانواده بوده است و هیچگاه مردم این کشور، توهین به چنین مسائلی را برنتابیدهاند و همواره برای این حکومتها در طی زمان فرجام نامبارکی را رقم زدهاند.
به هر حال، موضوع اعتراض به تخریب مزارع خشخاش از سوی کشاورزان، موضوع جدیدی نیست اما برخی به نظر میرسد به دنبال فتنه هستند تا ماهی مقصود خود را صید کنند و باید در شرایط کنونی هم حاکمیت افغانستان و هم مردم بیش از گذشته هشیار باشند تا این کشور در بحران عمیقتر از گذشته فرو نرود.
کانال عصر ایران در تلگرام