Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-30@14:53:26 GMT

عالی: مگر هیأت دارالشفا نیست، چرا آن‌جا ماسک بزنیم؟

تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۴۴۴۱۰

عالی: مگر هیأت دارالشفا نیست، چرا آن‌جا ماسک بزنیم؟

عالی گفت: اسباب معنوی و مادی جای یکدیگر را نمی‌گیرند. یکی از جاهایی که خداوند دعا را اجابت نمی‌کند، این است که انسان جای استفاده از اسباب مادی موجود، صرفا دعا کند.در این صورت خدا اجابت نخواهد کرد.

به گزارش مشرق، حجت‌الاسلام مسعود عالی در مراسم عزاداری دهه اول هیأت ریحانةالحسین (س) به چند شبهه در خصوص عزاداری و حرم‌های اهل بیت (ع) و دوران کرونا مطرح است، پاسخ داد و اظهار داشت: گاهی شبهه می‌کنند: مگر حرم‌های معصومین (ع) و هیأت‌های عزاداری که جلوه‌ای از حرم‌هاست، دارالشفاء نیستند؟ اینجا مریضی در کار نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چرا باید رعایت کنیم؟ یا در شبهه دیگری می‌گویند مگر در گذشته شیعیان برای زیارت اباعبدالله الحسین (ع) دست و پا می‌دادند و حتی جان می‌دادند، پس چرا ما باید عقب‌نشینی کنیم و بترسیم از جان خود و مجالس را محدود کنیم؟

وی افزود: این شبهات را یا افرادی مطرح می‌کنند که غرض ندارند و یا افرادی هستند که غرض و مرض دارند.

خدا در دنیا با دو اسباب کار می‌کند

عالی گفت: خداوند متعال در دنیا کارهای خود را با دو اسباب پیش می‌برد؛ هم با اسباب مادی و هم با اسباب معنوی کارهای بندگان را پیش می‌برد. به طور مثال، انسان اگر رزق یا علم می‌خواهد باید زحمت بکشد و کار کند تا به آن‌ها دست پیدا کند. اگر بیماری دارد و دنبال شفاست، باید سراغ دکتر و درمانگاه برود و این‌ها همه اسباب است.

سنت خداوند چگونه است؟

این سخنران مذهبی تصریح کرد: این سنت خداست که هرچیزی را به وسیله اسباب به انسان می‌دهد و این تغییر نخواهد کرد و برای انبیاء نیز همین گونه بوده است. یکی از انبیاء الهی مریض شد و به خداوند فرمود: توکل بر تو می‌کنم تا خودت که مریضی دادی، خودت هم شفا دهی. پروردگار فرمود: هزار سال هم بنشینی شفا نمی‌دهم تا سراغ آن گیاه بروی و خود را درمان کنی. آن را هم من حکیمانه قرار داده‌ام. ما نباید خیال کنیم که اسباب مادی مسئله‌اش از خداوند جداست و تنها مسائل معنوی مرتبط با خداست. خدا به پیامبر خود هم می‌فرماید تا خود را به وسیله اسباب مداوا کند.

عالی افزود: نه اسباب معنوی جای اسباب مادی را می‌گیرد، یعنی اینکه دعا و مناجات را کنار بگذاریم و صرفاً سراغ دکتر برویم، نه اینکه برای کسب علم سراغ مدرسه و دانشگاه نرویم و تنها توسل کنیم.

اسباب معنوی و مادی جای یکدیگر را نمی‌گیرند

وی افزود: گاهی اسباب مادی که حاصل علم بشر است، جواب نمی‌دهد و باید سراغ معنویات برویم. بنابراین اسباب معنوی و مادی جای یکدیگر را نمی‌گیرند. اگر کسی تنها بخواهد با دعا علم و روزی به دست بیاورد، خداوند به او نمی‌دهد. در روایت داریم یکی از جاهایی که خداوند دعا را اجابت نمی‌کند این است که انسان جای استفاده از اسباب مادی موجود، صرفا دعا کند، در این صورت خدا اجابت نخواهد کرد.

عالی گفت: در سوره هود داریم که حضرت هود به امت خود می‌گوید: «وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَیٰ قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ؛ و ای قوم، از خدای خود آمرزش طلبید و به درگاه او توبه کنید تا از آسمان بر شما رحمت فراوان نازل گرداند و بر قوت و توانایی شما بیفزاید، و زنهار به نابکاری و عصیان روی مگردانید.» یعنی زمانی که دعا و استغفار کنید نیروی معنوی به نیروی مادی اضافه می‌شود و دو نیرو خواهید داشت. سنت الهی این است که با این دو اسباب در دنیا کار می‌کند.

این سخنران مذهبی گفت: زمانی که امیرالمومنین (ع) ضربت خورد، امام حسن و امام حسین (ع) پزشک یهودی برای او آوردند و ایشان هم رد نکردند و آن طبیب هم کار خود را انجام داد.

مگر حرم و هیأت دارالشفا نیست، چرا ماسک بزنیم؟

وی افزود: برخی می‌گویند مگر حرم و هیأت دارالشفا نیست، آنجا کسی مریض نمی‌شود، چه نیازی به رعایت هست؟ پاسخ این است که در اینجا اسباب معنوی وجود دارد اما اسباب معنوی جای اسباب مادی را نمی‌گیرند. در این شرایط حفظ فاصله و ماسک زدند اسباب مادی برای حفظ سلامتی است و اسباب معنوی آن‌ها کم نمی‌زد. اگر رعایت نکنیم، حتی در حرم معصوم (ع) و هیأت بلا سر ما می‌آید. مگر در مسجد ارک آتش‌سوزی نشد و ۷۰ نفر از بین نرفتند؟ در حرم امام رضا (ع) مگر چندسال قبل بمب نگذاشتند؟ باید در این مکان‌ها مراعات صورت می‌گرفت تا اتفاق رخ ندهد. شکی در دارالشفا بودن این اماکن نیست، اما خود خداوند می‌فرماید برای اینکه اسباب معنوی را بدهم، باید اسباب مادی را رعایت کنید.

عالی گفت: در شبهه دوم می‌گویند مگر زمانی برای زیارت امام حسین (ع) جان نمی‌دادند، دست و پا قطع نمی‌شد، چرا باید حالا رعایت کنیم؟ برای امام حسین (ع) باید خطر را به جان خرید. این مغالطه دارد. زمانی که شیعیان برای زیارت جان خود را می‌دادند، دشمنان اسلام با اصل دستگاه مخالف بودند و شیعیان با جانشان حفظ می‌کردند، اما در این شرایط چه کسی به دنبال تعطیل شدن هیأت است؟ می‌گویند هیأت‌ها باشد، اما با فاصله و رعایت. بنابراین این مغالطه است که زمان حال را با آن دوران مقایسه کنیم.

منبع: فارس

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان محرم1400 حسینیه حجت الاسلام مسعود عالی اباعبدالله الحسین اسباب معنوی اسباب مادی عالی گفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۴۴۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دراین موزه حسابی بچگی کنید | نوستالژی هایی که هیچ کجا پیدا نمی شوند

همشهری آنلاین- سحر جعفریان: خانم بیات به میان‌ِ متراکم بازیچه‌ها دست می‌برد و علی‌وَرجه چوبی را که قدمتی دراز دارد، بیرون می‌کشد. بعد رو به سوی پسرکان دبستانی که بازیگوشی، قرار از کفشان برده، رسا می‌گوید: «کی آقای علی‌ورجه رو می‌شناسه!؟» و بچه‌ها که از تعجب چشمانشان به غایت، گرد شده، خیره به علی‌ورجه می‌مانند و حسابی وراندازش می‌کنند. تعدادی‌شان سعی دارند جلو بروند و دستی به آن بازیچه نادیده بکشند و تعدادی دیگر نیز در قیاس سریع آن با گوشی‌های هوشمند و انواع بازی‌های سوپر گرافیکش مانند دیابلوایمورتال، دیسلیت، ایپکس لجندز یا دستگاه و کنسول‌های پلی‌استیشن، ایکس‌باکس، سوییچ‌لایت و لاجیتک جی‌کلاود و یا حتی فیگور یا عروسک‌های برساخته از معروف‌ترین شخصیت‌های انیمیشنی از دخترکفشدوزکی، السا و آنا گرفته تا بَتمن، جوکر و هری‌پاتر هستند. حیرتشان ادامه دارد و طولانی شده. اما خانم بیات هم دست بردار نیست و این بار با برداشتن عروسک تَکم که آن نیز چوبین است و آراسته به پارچه‌هایی خوش‌رنگ بر بار حیرانی آنها که زبان به کام فرود بردن‌شان جزو محالات بوده، می‌افزاید و آهنگین، چنین می‌خواند: «تکم، تکم ناز ائیلر/ چوبانا آواز ائیلر/ ییغار قویون قوزونی/ بایراما پیشواز ائیلر». این آغاز یک تور تفریحی متفاوت در موزه‌ای خاطره‌انگیز و سرگرم‌کننده است نه فقط برای پسربچه‌های بازیگوش دبستانی که برای همه افرادِ دوستدار بازی و اسباب‌بازی؛ از خردسال ۳ ساله تا کهن‌سال ۱۰۰ ساله. به موزه اسباب‌بازی و عروسک خوش آمدید.

وقتی علی‌ورجه بود اما بَتمن نبود!

پسربچه‌ها که پاسخی برای سوالات خانم بیات ندارند دوباره بنای هیاهو و همهمه می‌گذارند. باربد کلاس دوم دبستان است و در میان پسربچه‌ها. ترکیب موهای فر و پر که نیمی از پیشانی‌اش را پوشانده با آن عینک گرد و سیاه، دوست‌داشتنی‌ترش کرده. آنقدر که وقتی یکی از بازیچه‌های تعادلی هنگام بازی از دستش افتاد و شکست، نه خانم بیات که مدیر موزه و نه خانم منطقی که طراح بازی‌های گروهی و راهنمای موزه هستند، هیچ‌یک راضی به سرزنش یا برخوردی جدی با او نشدند. اتفاقی که به گفته آرزو بیات که بیش از ۲۰ سال است علاقه و کارش را در این موزه به هم گره زده و بالغ بر هزار و ۵۰۰ بازیچه بومی و غیربومی، کلاسیک و مدرن را گِردآورده، بسیار رخ داده و هر بار نیز خودش یا یکی دیگر از مجموعه‌داران موزه یعنی پیام احتسامی کار تعمیر آن اسباب‌بازی‌ها را در کارگاه ساخت و تعمیر بازیچه‌های موزه بر عهده گرفته‌اند. بازیچه علی‌ورجه بعد از کلی دست به دست چرخیدن و پیچ و تاب خوردن روی آن طناب متصل، حالا به دستِ برسام کوچولو رسیده. کمی با آن بازی می‌کند و بعد مشتاقانه می‌رود سراغ خانم بیات: «خاله؛ من کارتون علی‌ورجه رو ندیدم؟» خانم بیات هم گویی منتظر این پرسش بوده، فرصت را مغتنم می‌یابد و خطاب به همه پسربچه‌ها می‌گوید: «زمان‌های خیلی قدیم، پدرها و مادرها در همه جای دنیا برای بچه‌هاشون بازیچه درست می‌کردند از سفال، استخوان‌های حیوانات، چوب و برگ، فلز، پارچه و غیره. یکی از اون بازیچه‌ها، آدمک‌ورجه بود که توی کشور ما به علی‌ورجه مشهور شد. علی‌ورجه یه خواهر هم داره به اسم پَری‌ورجه یا لیلاورجه.»

بیشتر بخوانید:‌این مرد «مستر خروس» است

ملاقات با چَمچِه خاتون و باربی

صدای بازیچه‌های طبلک و قارقارک زیرِ صدای هیاهوی پسربچه‌ها به خوبی شنیده می‌شود؛ آن هم در حالی که انواع اسلینکی‌ها در دستان آنها کِش می‌آیند. کمی بعد که پسربچه‌ها از تماشا و بازی با نمونه‌هایی از فرفره، چرخی، عروسک‌های بومی شهرهای مختلف کشور (نه‌نه گندمی، آروس، بوکه بارانه، لیلی، دهتولوک، چَمچِه خاتون، گلین، دوتوک، بی‌بی کُگ)، ماتروشکا، عروسک پارویی، یویو، تیله، عروسک و بازیچه‌های پلاستیکی و های‌پلاستیک، چینی، پولیشی، سیلسکونی، پارچه‌ای و موزیکال، فارغ شدند با عبور از راهرویی باریک به خود نوید بازی‌های فراوان دیگر در بخش دوم موزه (معاصر) را می‌دهند. در این بخش، چند خانم جوان سرگرم بازدید و آشنایی با سیر تکامل بازیچه‌ها هستند. انواع لگو و اسباب‌بازی‌های معاصر که البته قدیمی‌ترین‌شان دوربینی سه‌بعدی یا همان ویومستر انگلیسی و قطار کوکی آلمانی (۱۹۲۰) است در ویترین‌ها دیده می‌شود. یزدان، کلاس اول است و با دیدن ربات‌های مکانیکی دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی و ماشین‌های برند چنان به وجد آمده که بی‌دریغ اشک می‌ریزد و می‌گوید: «من از اینا می‌خوام خاله! یکیش رو به من می‌دی!» آن طرف‌تر، طاها رویای ساختن اسباب‌بازی‌های خفن را در سر می‌پروراند! خفن همان اصطلاحی‌ست که او در گوشِ علیسان (دوستش) زمزمه می‌کند تا به درستی حق توصیفی کامل از اسباب‌بازی‌های دست‌ساز خود را ادا کرده باشد. بعد از تصمیم‌گیری برای شغلی که در بزرگسالی انتخاب خواهد کرد، مقابل ویترین کتاب‌های داستان قدیمی، بازی‌های فکری و مجموعه تقریبا کاملی از سِری عروسک‌های باربی می‌ایستد.

به یاد خاطره‌هایی که هیچ از تراژدی کم ندارند

زمان آن فرا رسیده که خانم بیات برگه‌هایی سفید میان بازدیدکنندگان تقسیم کند تا تصویر جذاب‌ترین بازیچه و اسباب‌بازی‌ که در موزه دیدن را نقاشی کنند. همین می‌شود که اندکی از هیاهوی پسربچه‌ها کاسته می‌شود و باقی بازدیدکنندگان موزه نیز که اغلب بزرگسال هستند، راحت‌تر به کاویدن ویترین اسباب‌بازی‌هایی که با بسیاری‌شان خاطره دارند، می‌پردازند. مریم یکی از همین بازدیدکنندگان است که آهسته به گوشِ نگار می‌خواند: «وای این عروسک رو ببین! وقتی بچه بودم چقدر آرزو می‌کردم یکی از اینان بخرم!» هنوز نگار مجال واکنش به این خاطره که به نظرش کم از یک تراژدیِ تمام عیار دخترانه ندارد، پیدا نکرده که دوباره صدای هیاهو پسرکان به هوا برمی‌خیزد. «خاله... خاله... من کشیدم... ببین...» جالب اینکه علی‌ورجه، اسب چرخی و سنگِ خانه‌سازی بیشترین فراوانی تکرار را در نقاشی آنها داشت و پراستقبال‌ترین بخش موزه نیز کارگاه آموزشی-تفریحی اسباب‌بازی سازی بود. ‌ خانم منطقی تاکید می‌کند: «نسل امروز چون از شناخت و لذت بازیچه‌های بومی و بازی‌های تعاملی قدیمی محروم مانده‌اند، گرفتار به دام بازی‌های رایانه‌ای و اسباب‌بازی‌های مدرن درآمده‌اند.» خانم بیات بعد از بدرقه صمیمانه پسربچه‌ها با روی خوش و اهدای فرفره‌هایی که در کارگاه اسباب‌بازی سازی موزه ساخته شده‌اند و پیش از آمدن گروه دیگری از بازدیدکنندگان، عکس‌های کودکیِ افرادی که به موزه اسباب‌بازی‌های قدیمی اهدا کرده‌اند به دیوارِ دوستداران بازی موزه نصب می‌کند.

بیشتر بخوانید:‌بهزیستی این گلایه زنان مددجو را بشنود

کد خبر 848165 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها بازی خبر مهم موزه جشنواره نمایش عروسکی هنر

دیگر خبرها

  • مخبر: باید برای تقویت انگیزه مادی و معنوی معلمان تلاش کنیم
  • باید برای تقویت انگیزه مادی و معنوی معلمان تلاش کنیم
  • تلاش دولت برای تقویت انگیزه مادی و معنوی معلمان
  • دراین موزه حسابی بچگی کنید | نوستالژی هایی که هیچ کجا پیدا نمی شوند
  • حاجی می‌گفت: می‌توانیم چند بار اسراییل را شخم بزنیم
  • جزئیات لایحه حمایت مادی و معنوی از پرستاران/ از استخدام تا معیشت
  • پیگیری لایحه حمایت از حقوق مادی و معنوی پرستاران
  • راه اندازی پایگاه هوشمند سرای بازی کودک در مساجد
  • تشکیل شوراها اسباب تحکیم پایه‌های نظام را فراهم کرده است
  • بهترین زمان برای مسواک زدن چه وقتی است؟