«نامیرا»؛ رها از چنگال تاریخ و بهرهمند از عقبه تحقیقی
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۴۵۰۳۱
قیام امام حسین(ع)، حماسه کربلا و نقطه اوج آن واقعه عاشورا، چنان عظیم و سترگ است که از سال ۶۱ هجری قمری نهتنها تا به امروز که تا ابدیت هستی و زیست بنی آدم در این جهان اثیری به خواست و مشیت الهی مستمر باشد به سبب عظمت رخدادش، همواره نقل روایت خاص و عام مردم جهان و به ویژه جامعه مسلمانان بوده، هست و خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نیز تردیدی وجود ندارد که زمینِ آیین، فرهنگ و آنچه که تمدن ایران را در جهان، نمونهگون و نادر کرده است تنها یک سپهر دارد، به نام ادبیات. عمیقترین و گستردهترین آسمانی که همواره با بارشهای ممتد، بی شمار و حاصلخیزش زمین تمدن ایرانی را بارور و حاصلخیز نگه داشته است.
اینگونه است که ایران به عنوان یکی از سرآمدترین قافلهسالاران تمدنساز جهان شناخته میشود. از کوچک و بزرگ در هر جای این زمین اثیری وقتی صحبت از سدهها، قرن ها و هزارههای تاریخ تمدن و فرهنگ بشر میشود وقتی نام ایران به میان میآید، همگان تمام قد می ایستند و کلاه از سر برمی دارند.
جهان بیکران ادبیت ادبیات و قلهنشینی مفاهیم مذهبی و آیینی
در گذار و گذر از فراز و فرود خلق آثار ادبی با قلم بزرگان ادبیات ایران؛ نثر ادبی از آن دست تولیداتیست که همسو با قدمت و درازنای ادبیات ایران نه تنها سابقه و جایگاه درخشانی را به خود اختصاص داده است که عرصه سپهر فرهنگ ادبیات ایران را نیز ستاره باران خود کرده است.
تلالو این درخشش تا جایی بوده که حتی با پاقدم فرزند خَلَف نثر ادبی که از آن به گونه ادبیات داستانی یاد میکنیم نیز حتی با وجود متر، معیار و چارچوبهای غربیاش باز هم در منقاش قلم نویسندگان ایرانی بازتاب دهنده همان شکوه، جلال و فرهی پیشینیان ادبیات ایران در حوزه نثر ادبی است.
رسایی سخن، بلاغت قلم، شیوایی اندیشه و شیرینی زبان؛ همه و همه چارچوبیست که نثر ادبی ایران را شکل داده و به خود مزین کرده است و حال بر قامت ادبیات داستانی کشورمان نیز خوش نشسته است.
در میان تمامی موضوعاتی که به عنوان محور قلم بزرگان ادب فارسی، نثر ادبی را برای روایت اندیشه خود درنظر گرفته اند همراهی با تاریخ اسلام، به ویژه جهان تشیع و قافله سالار آن یعنی همان حماسه حسینی، واقعه عاشورا و قهرمانان دشت کربلا از مهمترین موضوعاتی است که به قلم طبع آزمای نویسندگان در نثر ادبی و در ادامه در ادبیات داستانی معاصر کشورمان به امتحان نشسته است.
سخن به گزاف نیست اگر بگوییم بسیاری از آنها در این آزمون سربلند بیرون آمده اند. سربلند نه تنها برای خود که برای ذاتِ ادبِ ادبیاتِ ایران و مخاطبانی که همواره در هر مقام، مجال، فکر و اندیشه ای خود را همدوش و همگام با ادبیات دیدهاند.
حال که این روزها در حال تجربه دهه نخست محرم ۱۴۰۰ خورشیدی (۱۴۴۳ قمری) بر آن شدیم تا در کنار تعزیت بر مقام شامخ حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفای ایشان در دشت کربلا، به معرفی آثاری از حوزه ادبیات داستانی ایران زمین که محملی برای روایت و استمرار نهضت حسینی شدهاند بپردازیم.
دومین گزارش از سلسله گزارشهای معرفی آثار شاخص ادبیات داستانی و عاشورایی کشورمان به کتاب درخشان و جریانساز «نامیرا» به قلم صادق کرمیار اختصاص دارد.
صادق کرمیار؛ رماننویسِ کارگردان یا کارگردانِ رماننویس
نامیرا؛ رمانی در حوزه ادبیات عاشورایی از صادق کرمیار؛ نویسندهای که اغلب مخاطبان او را بیشتر در مقام کارگردان مجموعههای تلویزیونی چون «یک روز قبل» و «خاطرات مرد ناتمام» میشناسند.
پیرنگ اصلی رمان «نامیرا» داستان عاشقانه دختر و پسری از اهالی کوفه است که در متن وقایع عاشورا قرار می گیرند و بدون منفعت طلبی های روز افزون مردم کوفه به دنبال حقیقت هستند. اما در میان رفتارهای متناقض سرداران بزرگ کوفه، بین حمایت از امام حسین (ع) و یا وفاداری به یزید سرگردانند.
کرمیار که پیش از این بیشتر به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردان شناخته می شود در چند سال اخیر با انتشار چند رمان و داستان خود را به عنوان یک داستاننویس جدی و دغدغهمند مطرح کرده است. از دیگر آثار کرمیار می توان به رمان های غنیمت، دشت های سوزان و درد اشاره کرد.
«نامیرا»؛ قصهای تخیلی بر بستری از شخصیتهای واقعی
نامیرا در وصف کوفه پیش از واقعه کربلاست. روایت قصه کاملا تخیلی است اما بر بستری از واقعیت و با شخصیتهای واقعی بنا شده است. داستان درباره دختر و پسر جوانی است که برای حمایت از امام حسین(ع) و یزید تردید دارند. در ادامه داستان، این دو جوان طی استدلالهای مختلف به حقانیت امام حسین(ع) پی میبرند. نویسنده در این اثر به بخشی از تاریخ اسلام و شیعه میپردازد.
نویسنده، کتاب را به سبک رمانهای کلاسیک با شروعی آرام آغاز میکند، تصویرسازی میکند، شخصیتها را یک به یک وارد داستان میکند، آنها را معرفی میکند و با داستان پیش میبرد. نامیرا سعی میکند درگیر اختلاف روایتهای تاریخی نشده. با این حال از عقبه تحقیقی هم بهره برده است.
داستان «نامیرا» از کجا آغاز میشود؟
داستان نامیرا جایی آغاز میشود که عبدالله بن عمیر مردی از قبیله بنیکلب در روزهای پیش از عاشورا با همسرش در راه نخیله است که تشنه میمانند. آنها در راه با انس بن حارث که در بیابان در انتظار قافله امام حسین(ع) نشسته است روبهرو میشوند. انس به قافله عبدالله آب میدهد. کمی بعد قافله عبدالله با کاروانی مواجه میشود که مورد حمله راهزنان قرار گرفته است.عبدالله و سوارانش به کاروانیان کمک میکنند و راهزنان را فراری میدهند.
پس از آن عبدالله میفهمد بار کاروان متعلق به سلیمان، کاروان سالار و شریکش عباس است. سلیمان که در حمله دزدان زخمی شده و امیدی به نجات خودش نمیبیند کاروان را به عبدالله میسپارد و او را قسم میدهد اموال عباس را که در حجاز کشته شده، به همسرش، ام ربیع برساند. با این حال سلیمان زنده میماند و امربیع را ملاقات میکند و رازی را برای او آشکار میکند. رازی که امربیع باید آن را به پسرش بگوید.
اندکی بعد ربیع تصمیم میگیرد همراه مادرش، بنیکلب را به مقصد شام ترک کند. آنها در مسیر شام به راهزنان برمیخورند و ربیع در درگیری با آنها زخمی میشود. عمرو بن حجاج به بنی کلب میرود، آنان را از دست راهزنان نجات میدهد. عمرو میخواهد ربیع و مادرش را به بنیکلب برساند. ربیع قبول نمیکند. عمروبن حجاج تصمیم میگیرد آنها را به خانه خودش در کوفه ببرد. او در خانه دختری به نام سلیمه دارد.
ربیع و سلیمه به هم دل میبازند. هر دوی آنها بین حقانیت امام حسین(ع) و یزید تردید دارند. بحثها و استدلال های طولانی میان آن دو در میگیرد و به موازات آن ماجراهایی نیز در کوفه در جریان است.
اشک آنها از شوق دیدار حسین بن علی، مولی موحدان است
برای آشنایی هر چه بیشتر با زبان، لحن، روایت و ساختار رمان خوشخوان و پُرکِشش «نامیرا» به قلم صادق کرمیار فصلی از این اثر را مرور میکنیم.
جماعت در حیاط خانه مختار جمع بودند. ربیع و عمرو نیز در کنار مسلم ایستاده بودند. در میان جماعت، ابن خضرمی نیز حضور داشت. ربیع (یکی از دو شخصیت اصلی داستان که پدرش به خاطر دفاع از امیرالمومنین توسط مردم شام کشته شده است و حالا به دنبال خونخواهی پدرش است.) چشم از مسلم بن عقیل برنمیداشت. مسلم نامه امام را باز کرد و گفت: و این پاسخی است که مولایم حسین بن علی(ع) به نامههای شما داده است.
مردم سکوت کردند. مسلم شروع به خواندن کرد: به نام خداوند بخشنده مهربان. از حسین بن علی به جمع مومنان و مسلمانان. اما بعد؛ هانی و سعید نامههای شما را نزد من آوردند. آنچه را نوشته بودید، دانستم و درخواست شما را دریافتم. سخن بیشترتان این است که امام نداریم و از من میخواهید به سوی شما بیایم...
ربیع چشمش به گروهی افتاد که به گریه افتادند و گروهی دیگر که با تایید سرتکان دادند. مسلم ادامه نامه را خواند: شاید به سبب ما، خدواند شما را به راه حق هدایت کند. اینک برادر و پسرعمو و معتمد اهل خاندانم را به سوی شما فرستادم تا از اوضاع شما به من بنویسد. اگر برای من بنویسد که رای جماعت اهل فضل و خرد، چنان است که فرستادگان به من گفتهاند و در نامههایتان خواندهام، به زودی نزد شما خواهم آمد؛ انشاءالله...
گریه جماعت بیشتر شد و گروهی یک صدا فریاد زدند: انشاالله...
... به جان خودم سوگند که امامت و رهبری مردم را کسی نمیتواند عهدهدار شود، مگر آن که به کتاب خدا حکم کند، عدل و داد به پا دارد، تنها حقیقت را اجرا کند و همه وجود خویش را در گرو رضا و خشنودی خداوند بداند. والسلام! حسینبنعلیبنابیطالب.
مسلم نامه را بست. گریه جماعت اوج گرفت. ربیع با تعجب به آنها نگاه میکرد. مسلم بن عقیل به داخل خانه برگشت. ابنخضرمی از خانه مختار بیرون رفت، ربیع رو به عمرو برگشت. گفت: اینان چرا گریه میکنند؟!
مختار سوال او را شنید. دست بر شانهی ربیع گذاشت و گفت: اشک آنها از شوق دیدار حسین بن علی، مولی موحدان است.
برچسبها ماه محرم کتاب كتاب های عاشورایی ادبیاتمنبع: ایرنا
کلیدواژه: ماه محرم کتاب كتاب های عاشورایی ماه محرم کتاب كتاب های عاشورایی ادبیات ادبیات داستانی ادبیات ایران صادق کرمیار امام حسین ع حسین بن علی نثر ادبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۴۵۰۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بررسی یک ادعای بیاساس/ داستان دکترای افتخاری رئیسی از بزرگترین دانشگاه پاکستان چیست؟
در جریان سفر مهم رئیس جمهور کشورمان به پاکستان یک موج و فضاسازی رسانهای پیرامون اعطای مدرک دکتری افتخاری به آیت الله رئیسی از بزرگترین دانشگاه پاکستان از سوی منتقدین دولت به راه افتاد، ادعاهایی بی اساس که به گفته کارشناسان در جهت به حاشیه بردن دستاوردهای این سفر استراتژیک تعبیر میشود، اما واقعیت ماجرا چیست؟
به گزارش ایسنا، ایرنا نوشت، آیت الله سید ابراهیم رئیسی در پایان سفر دو روزه به پاکستان که روز دوم آن به شهرهای لاهور و کراچی، قلب فرهنگی و اقتصادی این کشور اختصاص داشت، دکترای افتخاری از ریاست دانشگاه کراچی دریافت کرد؛ اقدامی که در دنیا رایج است و بسیاری مقامات ارشد دولت ها در سفر به دیگر کشورها در دانشگاه های مطرح این کشورها حاضر میشوند و مدرک دکترای افتخاری دریافت میکنند.
در ایران نیز به مقامات ارشد دولتهایی که به کشورمان سفر کردهاند و با کشورمان روابط عمیق و استراتژیک دارند، برخی دانشگاههای مطرح کشور خصوصا دانشگاه تهران که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان دانشگاه مادر دانشگاه های ایران یاد کرده اند، به این مقامات دکترای افتخاری دادهاند.
پاکستان به عنوان یکی از کشورهایی که در جنوب آسیا توانسته رتبه خوبی در دانشگاههای منطقه و حتی دنیا خصوصا در حوزههای «های تِک» و فناوریهای نوین کسب کند، شناخته میشود و فارغالتحصیلان رشتههای تکنولوژی ارتباطات این کشور دوشادوش هندیها در شرکتهای بزرگ تکنولوژیکی دنیا از جمله شرکت های مستقر در «سیلیکونولی» آمریکا که محل استقرار آمازون و دیگر برندهای حوزه آیتی مطرح دنیا مشغول به کار شده اند.
بیدلیل نیست که ایرانیان علاقهمند به تحصیل در دانشگاههای دیگر کشورها، برخی دانشگاههای شبه جزیره هند از جمله دانشگاه کراچی پاکستان را به خاطر داشتن مزایایی چون سطح علمی متناسب و نیز مدارج علمی مورد تأیید وزارتین علوم و بهداشت کشورمان، در مقایسه با برخی دانشگاه هایِ با درجه اعتبار نازل تر در کشورهای اروپای شرقی یا جنوب شرق آسیا برمی گزینند.
اخیرا یکی از نمایندگان مجلس یازدهم نسبت به اعطای مدرک دکترای افتخاری دانشگاه کراچی پاکستان به رئیس جمهوری اسلامی ایران انتقاد داشته و گفته این دانشگاه، فرعی است و ثانیا از دست معاون دانشگاه به رییسجمهور اعطا شده است. این در حالی است که دانشگاه کراچی بزرگترین دانشگاه دولتی ایالت سند و کل پاکستان محسوب میشود؛ در سایت دانشگاه هم به این موضوع اشاره شده است. ۷۳ سال قدمت و ۴۱ هزار دانشجو دارد.
همچنین اینکه گفته شده دانشگاه اعطاکننده مدرک دکترای افتخاری به رییسجمهوری اسلامی ایران، غیرانتفاعی است، کاملا بی اساس است و این دانشگاه دولتی و در وزارت علوم ایران مورد تایید است؛ وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران هم رشته داروسازی این دانشگاه را تایید کرده است.
سرکنسول جمهوری اسلامی ایران در کراچی نیز اعلام کرد: در مراسم اعطای این مدرک دکترای افتخاری به آیت الله رئیسی، «حکمران» یا استاندار ایالت سند پاکستان که همزمان ریاست هیأت امنای دانشگاه های کراچی را هم در اختیار دارد، حضور داشت؛ دکتر خالد عراقی که رئیس دانشگاه کراچی است، طبق قوانین پاکستان، همزمان معاون رئیس هیات امنای دانشگاه هم محسوب میشود و شخصِ دکتر عراقی مدرک دکترای افتخاری را به رئیس جمهوری اسلامی ایران اعطا کرد در حالی که لباس مخصوص این مراسم را بر تن کرده بود. بنابراین اینکه گفته شده معاون دانشگاه کراچی مدرک دکترا را به آیت الله رئیسی اعطا کرد، صحت ندارد و از روی ناآگاهی است.
به عبارت دیگر، در سیستم حکومتی پاکستان، حکمران یا استاندار ایالت به تعبیر ایرانی آن، رئیس هیأت امنای دانشگاه های آن ایالت است و رئیس دانشگاه ها را تعیین می کند؛ فرد تعیین شده به عنوان رئیس دانشگاه از سوی استاندار هر ایالت، همزمان معاون رئیس هیات امنا هم هست.
دانشگاه کراچی به عنوان یک دانشگاه دولتی در سال ۱۹۵۱ تاسیس شده است. این دانشگاه در حال حاضر ۸ دانشکده هنر، علوم فنی، مطالعات اسلامی، داروسازی، مدیریت، حقوق، داروسازی و علوم آموزشی و همچنین ۲۰ مرکز تحقیقاتی معتبر دارد.
این دانشگاه با داشتن ۴۱ هزار دانشجو و ۷۰۰ استاد در همه مقاطع تحصیلی، ۱۴۵ دانشکده و مرکز آموزش مستقل با ۱۵۰ هزار دانشجو زیرمجموعه خود دارد.
دانشکده علوم فنی و مهندسی دانشگاه کراچی به عنوان مهم ترین قطب آموزش علوم و فناوری در پاکستان شناخته می شود و تعداد فارغ التحصیلان آن از کل فارغ التحصیلان رشتههای فنی از سایر دانشگاههای این کشور بیشتر است.
آیتالله رییسی در سفری هم که شهریور ۱۴۰۰ به دوشنبه پایتخت تاجیکستان داشت، در مراسم اعطای دکترای افتخاری به وی از سوی دانشگاه ملی تاجیکستان حاضر شد و نه تنها این مدرک را دریافت کرد، بلکه عضویت هیأت علمی دانشگاه تاجیکستان هم به رییسجمهوری اسلامی ایران و بدون حضور مقامات سیاسی دوشنبه و صرفا از طرف رییس دانشگاه اعطا شد.روندی که در عرف دیپلماتیک دنیا رایج است.
این در حالی است که حسن روحانی رییس پیشین جمهوری اسلامی ایران در سفری که فروردین ۱۳۹۶ به مسکو داشت، از دست ریاست یک دانشگاه دولتی این شهر با نام «ام گ او» مدرک دکترای افتخاری دریافت کرد؛ مراسمی که بدون حضور مقامات ارشد دولتی روسیه برگزارشد.
اتفاقی که در این مراسم مورد انتقاد قرار گرفت این بود که رییس این دانشگاه هنگام اعطای مدرک دکترای افتخاری به حسن روحانی اعلام کرد: اینکه مدرکی که به روحانی داده شد، مورد تأیید شورای علمی دانشگاه قرار گرفته است؛ به عبارت دیگر یک دانشگاه نه چندان مطرح روسی که قصد داشته تا به رییسجمهور یک کشور دیگر دکترای افتخاری بدهد، نیاز به بررسی سوابق علمی روحانی داشته است!
مرحوم هاشمی رفسنجانی در طول ریاست جمهوری خود از هیچ یک از دانشگاه های غیر ایرانی مدرک دکترای افتخاری دریافت نکرد و صرفا به دریافت دکترای افتخاری دانشگاه تهران اکتفا کرد. در کتاب خاطرات وی، آمده که مدرک دکترای افتخاریاش را در حضور مقامات سیاسی و لشکری و بعضا علمی و دانشگاهی آن زمان کشورمان دریافت کرده است.
یک فرد نزدیک به رییس دولتهای نهم و دهم نیز در توییت دیگری، دریافت مدرک دکترای افتخاری از سوی رییسجمهور در دانشگاه کراچی را یک دانشگاه بدنام و بیاعتبار و محصول لابی سیاستمداران دریافتکننده این مدرک با مقامات این دانشگاه عنوان کرد.
این در حالی است که رییس دولتهای نهم و دهم در زمان ریاستجمهوری خود یک مدرک دکترای افتخاری «مدیریت تحول (!)» از دانشگاه دارالحکمه که گفته میشد رییس شعبه ایران این دانشگاه تحت زعامت آیت الله سیستانی است دریافت کرد؛ موضوعی که بعدها از سوی این مرجع تقلید رد و اعلام شد این دانشگاه ارتباطی با ایشان ندارد. اما هیچگاه اعلام نشد این مدرک واقعا از کجا آمده و چرا در حاشیه جلسه هیات دولت و نه در دانشگاه مورد ادعا اعطا شده است.
انتهای پیام