Web Analytics Made Easy - Statcounter

اختلالات روانی پس از بیماری‌های قلبی و عروقی بیشترین حجم از بیماری‌ها را در کشور به خود اختصاص داده‌اند و این خود زنگ هشداری برای سلامت روانی جامعه است، موضوعی که در نهان جامعه ما به ویژه در دوران کرونا درحال گسترش است و آن را می‌توان در انواع و اقسام قتل‌ها، خودکشی‌ها، جنایات، افسردگی‌ها و... دید اما متاسفانه همچنان اقدام جدی برای مقابله با آن صورت نگرفته است البته این درحالی‌ست که رئیس سازمان نظام روانشناسی راهکار آن را غربالگری ملی و اعطای شناسنامه سلامت روان می‌داند و بارها نیز بر آن تاکید کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش برنا؛ طی سال‌های اخیر انتشار اتفاقات و حوادث ناگوار در جامعه شدت گرفته و با یک نیم نگاهی حتی به یکسال اخیر می‌توان وحشتناک‌ترین اتفاقاتی که می‌تواند در یک قرن اتفاق بیفتد را دید. قتل رومینای 13 ساله با داس به دست پدرش، خودکشی عجیب و غریب و پُرابهام یکی از مجریان سابق تلویزیون، قتل وحشتناک یک کارگردان به دست پدر و مادرش، قمه کشی دختری نوجوان در خیابان و.... که اخیرا شاهد آن بودیم و همه آنها نشان از اوضاع بد سلامت روان مردم کشورمان دارد. بارها روانپزشکان، روانشناسان و... هشدار دادند که کرونا و به دنبال آن تنها بودن‌ها و وخیم بودن اوضاع اقتصادی باعث شده سلامت روان مردم‌مان به شدت آسیب ببیند و باید به حال آن فکری شود. بنابر گفته متخصصان باید گفت که اکنون همه مردم ما مشکلات روانی را تجربه کردند چرا که اگر خودشان و خانواده‌شان درگیر کرونا نشده باشند حتما در اطرافشان دوست، آشنا و فامیلی وجود دارد که دراثر ابتلا به کرونا از دنیا رفته باشد و چنین غم و دردی حتما بر روح و روان مردم تاثیر خواهد گذاشت. غلامرضا ترابی، عضو هیات مدیره انجمن علمی روان درمانی ایران در گفتگویی با خبرنگار برنا از حال بد سلامت روان مردم ایران در این روزها گفت.

دو سوم مبتلایان به اختلالات روان‌پزشکی اصلا از خدمات سلامت روان استفاده نکرده‌اند/از هر 4 نفر در ایران یک نفر اختلال روانی دارد/ افزایش پوشش بیمه‌ای خدمات بهداشت روان یکی از ضروریات است

ترابی درخصوص تعداد افرادی که در کشور درگیر بیماری روانی هستند، گفت: براساس آخرین پیمایش رسمی سلامت روان که طی سال‌های 1389 تا 1390 انجام شده است می‌توان گفت حدود 24 درصد از افراد 15 تا  64 ساله‌ ساکن کشور، دچار یک یا چند اختلال روان‌پزشکی در طی 12 ماه قبل از بررسی بوده‌اند لذا می‌توان گفت از هر 4 نفر یک نفر ممکن است در طی یک سال به حداقل یکی از اختلالات روان‌پزشکی مبتلا شود که زنان، ساکنین مناطق شهری، افراد بیکار، افراد با تحصیلات کمتر، افراد دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین، بیشتر در معرض خطر هستند. 

او در پاسخ به این سوال که چقدر از بیماران دارای اختلال روانی در کشور از بیماری خود ناآگاه هستند و هیچگونه مراجعه‌ای به روانشناسان و روانپزشکان نداشتند؟ بیان کرد: بر اساس پیمایش مذکور متأسفانه فقط حدود یک ششم گروه سنی 15 تا 64 در طی یک سال از خدمات سلامت روان استفاده کرده‌اند و بدتر اینکه حدود دو سوم افراد مبتلا به اختلالات روان‌پزشکی اصلا از خدمات سلامت روان در طی مدت این مطالعه استفاده نکرده‌اند، مبتلایانی هم که درمان شده بودند؛ همه درمان کافی را دریافت نکرده‌اند. محققین این پیمایش تخمین زده‌اند که فقط حدود بیست درصد کل این بیماران درمان کافی گرفته‌اند یعنی 80 درصد بیماران به علل متفاوتی درمان مناسب و کافی دریافت نکرده‌اند که عدم آگاهی و بینش یکی از علل عدم مراجعه بیماران است و مشکلاتی مانند انگ اجتماعی، داشتن بیماری روان‌پزشکی، نداشتن هزینه‌ی درمان و عدم دسترسی به خدمات نیز مهم هستند.

این روانپزشک درخصوص وضعیت ارائه خدمات سلامت روان به مردم گفت: استراتژی‌هایی که برای افزایش دسترسی به خدمات سلامت روان وجود دارند، معمولا در جهت برطرف کردن موانع و افزایش دسترسی طراحی شده‌اند به عنوان مثال یکی از علل عدم مراجعه‌ی بیماران عدم آگاهی از علائم اختلالات روان‌پزشکی است. خیلی اوقات علایمی مانند تحریک‌پذیری، بی‌حوصلگی و برخی علایم اضطرابی را طبیعی تلقی می‌کنیم و برای اخذ کمک مراجعه نمی‌کنیم. افت عملکرد شغلی، اختلال در روابط بین فردی و نداشتن احساس خوب بودن مواردی هستند که نیاز به توجه جدی دارند لذا آموزش همگانی مناسب یکی از این موانع را می‌تواند کمرنگ کند. 

او ادامه داد: ادغام مراقبت‌های بهداشتی سلامت روان در نظام مراقبت‌های بهداشتی اولیه می‌تواند دسترسی به خدمات سلامت روان را آسان‌تر کند، ارائه‌ی خدمات سلامت روان در مراکز بهداشتی و خانه‌های بهداشتی در این جهت کمک‌کننده است، راه‌اندازی درمان جامعه‌نگر در کشور یکی از ضروریات است که باید به آن پرداخت. این رویکرد به سیستم مراقبتی‌ای اشاره دارد که در آن به جای یک مرکز خاص مانند بیمارستان روان‌پزشکی، جامعه‌ی بیمار، ارائه دهنده‌ی اصلی بهداشت روانی است؛ این سیستم شامل تیم‌های تخصصی‌ است که می‌توانند انواع خدمات را با سهولت بیشتری به افراد در معرض خطر و مبتلا برسانند.

ترابی یکی دیگر از موانع را هزینه‌ی خدمات دانست و گفت: افزایش پوشش بیمه‌ای خدمات درمانی یکی از ضروریات است چرا که بسیاری از بیماران توان پرداخت هزینه‌‌های درمان‌های دارویی و روان‌درمانی را ندارند بنابراین افزایش پوشش بیمه‌ای خدمات بهداشت روان که ثابت شده هزینه اثربخشی قابل قبولی دارد، ضروری است. یکی دیگر از موانع دسترسی به خدمات روان‌پزشکی انگ اجتماعی مراجعه به روان‌پزشک است، این تصور که هر کس به روان‌پزشک مراجعه کند دیوانه است معمولا باعث اجتناب افراد برای درمان می‌شود.

این روانپزشک ادامه داد: سه استراتژی اصلی کاهش انگ بیماری روان‌پزشکی عبارتند از تبلیغات، آموزش و برقراری تماس با بیماران بنابراین باید کمپین‌های تبلیغاتی‌ را تدارک دید تا بتوانند اطلاعات درست را منتشر کنند به عنوان مثال این که بیماری روان‌پزشکی قابل درمان است و فرد را از حقوق خود محروم نمی‌کند اگر جایی فردی یا سازمانی حقوق افراد مبتلا به اختلال روان‌پزشکی را تضییع می‌کنند باید واکنش نشان داد و ضروری است که جلوی تبعیض‌های اعمال شده ایستاد و باید مراقب بود که بیماران منزوی نشوند و باید به سمت ایشان رفت و جلوی حاشیه‌نشینی ایشان را گرفت، چه با حمایت‌های مالی و چه با دعوت و به‌کارگیری ایشان در امور اجتماعی و اقتصادی اما برخی استراتژی‌ها ممکن است نتیجه‌ی عکس بدهند.

25 درصد از مردم کشور از اختلالات روانی رنج می‌برند/ 60 درصد مردم از بیماری روانی خود اطلاع ندارند

علی اسدی، معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت نیز در گفتگو با خبرنگار برنا از تعداد افرادی که مبتلا به اختلالات روانی هستند خبر داد. او می‌گوید: در گروه سنی 14 تا 65 سال یعنی میان 50 میلیون نفر از جمعیت کشور، حدود 23 تا 25 درصد آنها دارای یک اختلال روانپزشکی هستند یا یک اختلال روانی را تجربه کردند درواقع تعداد این افراد بالغ بر 12 تا 15 میلیون نفر است.

اسدی حوادث، جنایات و اخبار تلخ اخیر را عاملی موثر در افزایش اختلالات روانی بیان کرد و گفت: اتفاقات تلخ و ناگواری که اخیرا در کشور رخ داد، می‌تواند اختلالات روانی را در مردم تشدید کند نه این صرفا باعث بیماری شود چراکه این حوادث در همه جای دنیا رخ می‌دهد و طبیعی‌ست اما این اتفاقات می‌توانند به عنوان یک آسیب روانشناختی تاثیرات منفی در جامعه بگذارند و ترس، وحشت، بی اعتمادی،کاهش همبستگی، احساس عدم امنیت در افراد جامعه و تغییر رابطه انسان‌ها با یکدیگر و... ایجاد کنند و درنهایت باعث آسیب‌های رفتاری شوند بنابراین اگر قتل و جنایتی در جامعه صورت بگیرد، به تنهایی باعث ایجاد اختلال روانپزشکی نمی‌شود اما اگر کسی زمینه یک اختلال روانپزشکی را داشته باشد، طبیعتا با شنیدن این اخبار و حوادث بیماری او تشدید می‌شود مانند یک بیمار قلبی که ممکن است بیماری‌اش با شنیدن اینگونه فجایع، بدتر شود.

معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت می‌گوید که حدود 60 درصد مردم دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند که اطلاعی ندارند و نمی‌دانند که بیماری دارند و باید خود را درمان کنند از طرفی حدود 40 درصد مردم می‌دانند به یکی از اختلالات روانی مبتلا هستند اما فکر می‌کنند خودش خود به خود خوب می‌شود به همین دلیل به روانشناس، مشاور و روانپزشک مراجعه نمی‌کنند و تصور دارند با استراحت کردن،  گل گاوزبان خوردن و... می‌توانند خودشان را درمان کنند درصورتی که افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلالات خلقی و... جزء بیماری‌های روانپزشکی است که فرد در صورت ابتلا باید از طریق مراجعه به پزشک، مداخلات دارویی و غیردارویی خود را درمان کند.

او معتقد است هنوز برخی مردم گمان می‌کنند مراجعه به روانشناس اَنگ اجتماعی محسوب می‌شود. اسدی دراین باره می‌گوید: متاسفانه هنوز که هنوز است مردم ما وقتی متوجه بیماری روانی خود می‌شوند، رفتن نزد روانشناس و روانپزشک را قبول ندارند و همچنان گمان می‌کنند اَنگ اجتماعی است و بدتر از آن افرادی هستند که گمان می‌کنند بیماری‌شان خود به خود درمان می‌شود و حتی بیمارانی داریم که وقتی متوجه می‌شوند نزد پزشک متخصص اعصاب و روان می‌روند و اطلاعی ندارند که این پزشک با روانپزشک و روانشناس متفاوت است به طورکلی تمام این موارد نشان دهنده سطح پایین سواد سلامت روان در جامعه است.

حال که از وضعیت سلامت روان کشور مطلع شدیم و دیدیم اصلا حال خوشی ندارد به سراغ محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی رفتیم تا درباره راهکار برون رفت از این وضعیت سوال کنیم. حاتمی معتقد است کرونا باعث شده وضعیت سلامت روان کشور اصلا خوب نباشد و در دوران پساکرونا با سونامی اختلالات روانی مواجه شویم.

 آیت الله رییسی کمیته سلامت روان را در ستاد ملی مقابله با کرونا راه اندازی کند/ نیازمند کمک دولت برای انجام غربالگری ملی سلامت روان هستیم/ دوران پساکرونا دوران سونامی اختلالات روانی است

حاتمی در گفتگویی که با خبرنگار برنا داشت درباره وضعیت سلامت روان کشور گفت: کرونا مانند یک دشمن به کشور حمله کرده و مردم با کارهایی چون ماسک زدن، ضدعفونی کردن دست‌ها، حفظ فاصله اجتماعی، تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها و...  اکنون همه مشغول دفاع کردن هستند. این جنگ حتی از جنگ تحمیلی هم به مراتب بدتر است چون ما نمی‌دانیم این دشمن در خانه‌‌ی ما وجود دارد یا نه و همین ترس باعث شده مردم در حالت دفاع قرار گیرند و وقتی افراد در این حالت باشند مشکلات و آسیب‌ها در آنها دیده نمی‌شود مگر اینکه حاد باشد و فرد را زمین بزند اما به طور کلی وقتی این حمله کاهش پیدا کند و سیر نزولی به خود بگیرد آماجی از انواع اختلالات در افراد به وجود می‌آید.

او ادامه داد: اختلالات روان تنی مانند بیماری‌های قلبی و عروقی، دیابت اختلالات روان شناختی مانند افسردگی، وسواس اختلالات شخصیتی و... از جمله آسیب‌های اجتماعی است که در حال افزایش شدید است و پیش بینی ما این است که اگر به دوران پساکرونا برسیم، سونامی اختلالات روانی راه می‌افتد درواقع اگر 600 نفر در روز فوتی داریم در دوران پساکرونا تعداد تلفات به لحاظ اختلالات روانی بیشتر خواهد شد  به همین دلیل باید یک کمیته ویژه در ستاد ملی مبارزه با کرونا شکل گیرد تا از راه افتادن چنین سونامی پیشگیری شود.

رئیس سازمان نظام روانشناسی با درخواستی از رئیس جمهور گفت: پیشنهاد ما برای کنترل و برون رفت از این مشکل، غربالگری ملی و اعطای شناسنامه سلامت روان است یعنی همانطور که همه مردم یک شناسنامه دارند، در کنار آن شناسنامه سلامت روان هم داشته باشند تا وضعیت روحی و روانی آنها ثبت شود و درصورت لزوم به آنها خدمات روانی ارائه شود.

حاتمی ادامه داد: از رئیس جمهور، آیت الله رئیسی درخواست دارم کمیته سلامت روان را در ستاد ملی مقابله با کرونا ایجاد کند تا در کنار رسیدگی به جسم مردم، سلامت روان آنها نیز مورد رسیدگی قرار گیرد.

او می‌گوید که این غربالگری ملی باید از آموزش و پرورش آغاز شود لذا انعقاد تفاهم نامه و هماهنگی با وزیر این وزارتخانه از اهمیت بالایی برخوردار است. حاتمی پس از آموزش و پرورش، استفاده از ظرفیت سایر وزارتخانه‌ها برای انجام این غربالگری ملی را لازم و ضروری دانست.

رئیس سازمان نظام روانشناسی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا برای انجام این غربالگری وسیع کمبود نیرو ندارید؟ گفت: اگر غربالگری ملی آغاز شود از 300 هزار دانشجوی روانشناسی، روانشناس و مشاوری که هم اکنون در سطح کشور وجود دارد استفاده خواهیم کرد.

لزوم اعمال تمهیداتی برای ارتقای سطح سواد سلامت روان مردم

این روزها که حالِ روح و روان مردم ایران به دلیل مشکلات موجود، اصلا مناسب نیست و شاهد انواع و اقسام اختلالات روانی، خشونت، پرخاشگری و... در مردم هستیم، لزوم ارائه خدمات روانشناسی و روانپزشکی بیش از همیشه احساس می‌شود بنابراین ضروری‌ست که تمهیداتی از سوی وزارت بهداشت و درمان، دولت، سازمان بهزیستی و  مجلس شورای اسلامی با همکاری روانشناسان و روانپزشکان اندیشیده شود تا حال مردم و روح و روان آنها بهتر و از فجایعی که ممکن است در آینده ناشی از مشکلات و اختلالات روانی برای فرزندانمان به وجود بیاید، جلوگیری شود البته که نباید از موضوع ارتقای سطح سلامت روان در میان مردم غافل شد؛ چرا که براساس آمار 60 درصد مردم از بیماری‌ها و اختلالات روانی خود بی خبر هستند بنابراین آموزش سواد سلامت روان باید در اولویت صدا و سیما، رسانه‌ها و مدارس قرار گیرد.

//انتهای پیام: 5

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: جامعه قتل عجیب و غریب پدر سلامت سلامت روان مشکلات انجمن علمی ایران مردم ایران اختلال روانی پوشش اجتماعی و اقتصادی درمان بیمارستان حقوق معاون وزارت بهداشت اعتیاد پزشک متخصص پزشک روانشناسی سونامی دولت ماسک تعطیلی مدارس جنگ جنگ تحمیلی زمین رئیس جمهور روحی و روانی آموزش و پرورش وزارتخانه استفاده از ظرفیت بهزیستی مجلس شورای اسلامی سلامت روان اختلالات روانی ستاد ملی مقابله با کرونا شناسنامه سلامت روان رئیس سازمان نظام روانشناسی اختلالات روان پزشکی خدمات سلامت روان اختلالات روان سلامت روان مردم دسترسی به خدمات اختلالات روانی دوران پساکرونا سلامت روان غربالگری ملی اختلال روان بیماری روان بیماری ها درصد مردم نکرده اند ی خدمات ی درمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۵۹۶۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا

در ادوار مختلف تاریخ ایران رد پای خرافه‌گرایی به‌خوبی دیده می‌شود؛ دوران قاجار نیز از این امر مستثنی نیست. در ایران روزگار قاجار، گرایش به خرافات و بهره‌گیری از طلسم‌ها و تعویذ‌ها گسترده و عمومی بود.

به گزارش روزیاتو، نگاهی گذرا به تاریخ اجتماعی و فرهنگی کشور‌های مختلف جهان نشان می‌دهد که در ورای اندیشه‌ها و عقاید علمی، ایده‌هایی یافت می‌شوند که هیچ مبنای علمی و عقلانی برای آن‌ها نمی‌توان یافت و به همین دلیل است که نام خرافه؛ یعنی چیزی پوچ و بی‌اساس به خود می‌گیرند. جالب آن‌که گاهی اوقات همین خرافات چنان نیرویی پیداکرده‌اند که به تمامی قیدوبند‌های علمی پشت پا زده و باعث انجام اعمال عجیب‌وغریبی در بین معتقدان شده‌اند.

در ادوار مختلف تاریخ ایران رد پای خرافه‌گرایی به‌خوبی دیده می‌شود؛ دوران قاجار نیز از این امر مستثنی نیست. در ایران روزگار قاجار، گرایش به خرافات و بهره‌گیری از طلسم‌ها و تعویذ‌ها گسترده و عمومی بود. بااین‌حال توسل به چنین روش‌هایی بیشتر عملی زنانه تعریف می‌شد؛ چراکه که زنان به دلایل مختلف، بیش از مردان مستعد گرایش به خرافه بودند و این امر حتی در بین زنان درباری و حرم‌سرا نیز به‌وفور مشاهده می‌شد.

خرافه؛ قدمتی به‌اندازه تاریخ بشر

خرافات به معنای «اعتقادات بی‌اساس که باعقل و منطق و واقعیت سازگاری نداشته باشد» و خرافه‌گرایی به معنای «پیروی از عقاید باطل و بی‌اساس که با درجه فرهنگ و دانش جامعه‌ای که منسوب بدان است، هیچ‌گونه تناسبی نداشته باشد»، قدمتی به‌اندازه تاریخ بشر دارد و مختص فرهنگ و جامعه‌ای خاص نیست، بلکه گستره آن تمام جوامع و فرهنگ‌ها را در برمی‌گیرد و حتی امروزه در عصر علم و فن‌آوری هنوز شاهد اعتقاد به برخی از این عقاید خرافی هستیم.

گرایش به خرافه در ایران عصر قاجار

در ایران نیز همانند سایر ملل جهان خرافات و خرافه‌گرایی از زمان باستان وجود داشته است. خرافات در ادوار مختلف تاریخ ایران با علومی، چون نجوم، طالع بینی و اخترشناسی درآمیخته بود، اما در دوره مورد بحث، یعنی دوران قاجار، خرافات با بهره جستن از برخی اصول و مبانی دینی و اسلامی راه نفوذ به مذهب و اذهان ایرانیان مسلمان را یافت و دعانویسی، تعویذنویسی، جادو و جنبل و … در عمق اذهان مردم این دوره نفوذ پیدا کرد.

گرایش به جادو و جنبل از اصلی‌ترین مظاهر تمایل به خرافه در جامعه عصر قاجار بود و این خرافه‌گرایی جوانب مختلف زندگی اجتماعی مردم را تحت‌تأثیر قرار داده بود؛ زندگی زناشویی و خانوادگی، روابط با اقوام و خویشان، معیشت و اقتصاد و حتی پزشکی و درمان، همه و همه در چنبره عقاید خرافی قرارگرفته بودند و همان‌طور که قبلاً اشاره شد، درآمیختگی این عقاید خرافی با عقاید دینی و مذهبی، بستر مناسب‌تری برای پذیرش آن‌ها فراهم کرده بود.

انواع مختلف طلسم‌ها و تعویذ‌ها از سنگ‌های قیمتی گرفته تا اجزای گیاهان، اعضا و اندام‌های حیوانات و حتی انسان، الواح و تندیس‌هایی از فلز، خمیر، پوست، مو و پارچه را شامل می‌شد و کاربرد‌های گوناگونی داشت که توسط رمال‌ها و دعانویس‌ها تجویز می‌گردید. مردم نیز با اعتقاد راسخی که به خرافات داشتند، از این طلسم‌ها و تعویذ‌ها برای حل مشکلات زندگی خود استفاده می‌کردند و حتی گاه بهای گزافی بابت آن می‌پرداختند.

جیمز موریه در «سرگذشت حاجی‌بابای اصفهانی» دراین‌باره از قول درویشی که چندی هم‌سفر حاجی‌بابا شده می‌نویسد: «اگر دم خرگوش را در زیر بالین کودک نهی، خواب آورد… چشم و استخوان کعب گرگ اگر به بازوی طفلی بندد، جرأت بخشد. اگر روغن گرگ به لباس زنی مالند، شوهر از او دل‌سیر شود. زهره گرگ دافع نازایی زن است. ناخن هدهد زبان‌بندی و چشم خفاش خواب‌بندی را شاید…. با اعضا و اجزای او (میمون) ادویه‌ای چند بسازیم، به بهای طلا به اندرونیان شاه توانیم فروخت… جگر میمون اکسیر محبت است. پوست بینی او پادزهری‌ست تریاق همه سموم، خاکسترش را هرکه ببلعد… (در) تقلید و تردستی و چابکی و حیله و زیرکی، مانند او شود»

بدیهی بود که با این پذیرش گسترده عقاید خرافی در جامعه آن روز، رمالی و دعانویسی شغل پررونق و پردرآمدی محسوب می‌شد و رمالان و دعانویسان مورد اقبال عامه مردم قرار می‌گرفتند. نکته جالب آن بود که این اقبال عمومی برای رمالان و دعانویسان یهودی و دراویش، بیشتر از دیگر رمالان بود.

به گزارش برخی منابع تاریخی، رفت‌وآمد مردم به‌ویژه زنان به خانه ملا‌های یهودی برای گرفتن دعا و طلسم و امثال آن در دوره قاجار به حدی گسترده شده بود که حکومت به فکر چاره افتاد و طی حکمی، رفت‌وآمد زنان مسلمان به خانه‌های یهودیان را ممنوع کرد.

دراویش نیز در کار رمالی و دعانویسی مورد اقبال عامه مردم بودند؛ به‌طوری‌که این اقبال و توجه از دید خارجیان نیز به دور نمانده و برخی از آن‌ها مانند لایارد در نوشته‌های خود به شهرت و توجه مردم به دراویش اشاره‌کرده‌اند: «دراویش دعانویس در میان مردم از نفوذ و احترام ویژه‌ای برخوردارند… زنانی که طالب فرزند پسر هستند و دختران دم‌بخت و نیز پیرمردانی که در پی ازدواج با زنان جوان هستند و حتی مردانی که می‌خواهند از خطرات و آسیب‌ها در امان باشند، به درویش‌ها مراجعه می‌کنند و آن‌ها برایشان دعا و تعویذ می‌نویسند… (آن‌ها) حتی به اندرونی اعیان و بزرگان نیز راه دارند».

استخاره‌های عجیب در دوران قاجار

استخاره در ایران عصر قاجار به شیوه‌های مختلف انجام می‌شد، به وسیله قرآن، تسبیح، نوشتن نیت بر کاغذ و قرار دادن آن در پاکت و قرار دادن در میان صفحات قرآن و غیره؛ اما آنچه مهم است کار‌هایی است که برای انجامشان به استخاره متوسل می‌شدند؛ به عنوان مثال به نیت انتخاب مناسب‌ترین طبیب از بین چند نفر، انتخاب یک روش درمانی، چون زالو انداختن بر لثه که از سوی فخرالاطبا صورت می‌گرفت که آیا زالو را به لثه دندان شاه بیندازند یا خیر؟ یا دارو دادن به مریض که گاه به سبب تعدد در دارو‌ها استخاره در چند مرحله انجام می‌شد که آیا این دارو به مریض خورانده شود یا خیر؟

‌در این خصوص حکایتی نقل شده است که میرزا جعفر، نبض مریض را گرفته، مدتی فکر کرد و بعد از مدتی تسبیح بلندی برداشت و چشمش را بر هم گذاشت، استخاره‌ای کرد و با آواز بلند گفت: خدایا صلاح می‌بینی فلوس به این بنده خدا بدهم؟ اگر خوب می‌آمد با ترازو فلوس را می‌کشید، می‌داد و پولش را می‌گرفت. اگر برای فلوس خوب نمی‌آمد، مجددا استخاره می‌کرد و گفت: اگر ترنجبین بدهم، چطور است؟ باز آن هم اگر خوب نمی‌آمد، استخاره‌ای دیگر می‌کرد و عناب را جویا می‌شد و بالاخره استخاره خوب می‌آمد.

نقش پررنگ خرافه در روند درمان بیماری‌ها

جامعه مسلمان دوره قاجاریه بدون توجه به اصل قوانین بهداشتی فقط ظاهر دستورات بهداشتی اسلام را رعایت کرد و خرافات و اوهام بسیاری به نام دین و مذهب وارد افکار و اعتقادات آنان شده بود و اگر کسی با این اوهام و عقاید خرافی مخالفت می‌کرد و یا در صدد مبارزه با آن برمی آمد لعن و تکفیر می‌شد. بسیاری از مردم معتقد بودند که «بهشت جای اغنیا نیست و هر مسلمانی که لباس و تن او آلوده به جانوران طفیلی مانند شپش نباشد به بهشت راه نخواهد یافت. همین باور‌ها و دیدگاه‌های خرافی از یک سو در زمینه بهداشت و درمان مهم‌ترین مانع رسیدن به جامعه سالم عهد قاجاریه بود که خواسته و ناخواسته به گریبان مردم چنگ انداخته و هر ساله با شیوع بیماری‌های مختلف مسری و غیرمسری جان مردم را می‌گرفت.

عامل مهمی که مردم را به سوی باور‌های غلط می‌کشانید وضعیت ابتدایی و عقب مانده پزشکی در ایران بود. بیمار یا دسترسی به دوا و دکتر نداشت و یا به عملکرد او اطمینان نداشتند. همین مسئله گرایش به جادو را در بیشتر نقاط کشور افزایش می‌داد. بستن نخ یا پارچه‌ای به درخت برای رفع بیماری و دست یابی به حاجت نمادی از جهالت مردم این دوره بود. بسیاری از درمان‌ها هم ناشی از ساده لوحی بسیار بود. تخم مرغ پخته‌ای که روی پوستش دعایی نوشته شده و آن را بیست و چهار ساعت زیر بغل نگاه داشته اند و الماس آویخته به گردن که موجب تقویت نیروی بدن می‌شود. تماس با این سنگ قیمتی ترس را از بین می‌برد و انسان را از حملات صرع در امان نگه می‌دارد همچنین موجب می‌شود دندان‌های کرم خورده بدون درد بریزد.

عده‌ای نیز با اعتقاد به دخالت نداشتن در امر تعجیل و تأخیر در مرگ هر چیز را خواست خدا می‌دانستند و به همین دلیل هیچ کوششی برای بهبود اوضاع انجام نمی‌دادند. عده‌ای دیگر گرفتن و آویختن دعای وبا و خواندن نماز خوف و نبردن اسم وبا مخصوصاً جلوی اطفال و موچ کشیدن به جای بردن نام بیماری را عامل دفع شیوع آن دانسته و تلاش داشتند این گونه از سرایت آن جلوگیری کنند.

از دیگر خرافات رایج در این دوره برای درمان امراض و مبارزه با بیماری‌ها باور به دخالت داشتن اجرام آسمانی در سرنوشت انسان‌ها و در نتیجه نحس و یا سعد بودن ساعت نوشیدن دوا بود. به همین دلیل، هرگاه منجمان می‌گفتند که در این روز و ساعت نوشیدن دوا درست نیست بیماران موافق حکم و مشورت او دوای طبیب را مصرف نمی‌کردند. یا اینکه ناخوشی مزمن کودکان و ناباروری زنان بر اثر چشم بد است و برای مقابله با آن‌ها به طلسم روی می‌آورند. بیماری صرع را تحت تأثیر جن دانسته و به همین دلیل می‌گویند فلانی دعایی است دوایی نیست.

گاهی عامل شیوع بیماری را حضور غیرمسلمان و یا کفار در منطقه می‌دانستند. زمانی که همه گیری بیماری وبا همراه با اقدامات هیئتی انگلیسی به سرپرستی سرکنت لوفتوس در شوش برای تصاحب لوح قبر دانیال یکی شده بود خشم مردم را برانگیخت. واکنش مردم چنان شدید بود که تا چندین سال هیچ هیئتی نتوانست در این منطقه به کاوش ادامه دهد چرا که نام مسیحی به شیوع بیماری مترادف شده بود.

از دیگر باور‌های غلط مردم اعتقاد به پاکی آب‌های جاری بود که تحت هر شرایطی می‌شد نوشید. چنان که همین عامل موجبات شیوع بیماری‌های مهلکی، چون حصبه و وبا در دوره قاجار شده بود. این افکار بین همه اقشار مردم از روستایی و عشایر و شهرنشین دیده می‌شد و جالب‌تر این بود که شاهان قاجار خود در رأس جامعه ایران از بند این اوهام رها نبودند.

ناصرالدین شاه فرنگ رفته و علاقه‌مند به اصلاحات و مظاهر تمدنی اعتقاد داشت خوردن آشی مخصوص در زمان شیوع بیماری وبا مانع از ابتلای وی به این بیماری مهلک می‌شود و در نتیجه هر ساله دستور پختن این آش نجات دهنده را می‌داد.

از مطالبی که دکتر فووریه از آن یاد می‌کند وارد شدن الماس کوه نور به لیست دوا‌های شاهی بود. هنگامی که در محلات تهران آنفلوانزا شایع شد و به اندرون کاخ سلطنتی نیز راه یافت و تنی چند از درباریان را به کام مرگ کشانید، ناصرالدین شاه نیز به این بیماری مبتلا شد و بعد از بهبود زمانی که فووریه به عیادت وی رفته الماس دریای نور را از جیب خود بیرون آورده و به او نشان می‌دهد و می‌گوید: «چون همراه داشتن آن باعث تقویت مزاج است آن را در جیب خود گذاشته ام».

خرافات در حرم‌سرای شاهان قاجار

دامنه اعتقاد به خرافات محدود به مردم عادی جامعه قاجار نبود، بلکه درباریان و حکومت‌نشینان و در رأس آن‌ها شخص شاه نیز اغلب انسان‌هایی خرافی بودند؛ چنان‌چه برخی از منابع تاریخی به خرافه گرایی ناصرالدین‌شاه و مظفر الدین‌شاه اشاره‌کرده‌اند، اما نکته قابل‌توجه این است که القای خرافات و جادو و جنبل دامن زنان دربار را بیش از مردان گرفته بود و خرافات در بین زنان درباری و به‌خصوص زنان حرم‌سرا رواج بیشتری داشت. این مسئله بیش از همه خود را در حسادت زنان شاه به سوگلی‌ها و فرزندان آن‌ها نشان می‌داد و نقش مهمی در ناپدید شدن و یا مرگ فرزندان شاه داشت.

به‌عنوان نمونه دکتر تولوزان در گزارشی راجع به مرگ یکی از شاهزاده‌های موردعلاقه ناصرالدین‌شاه (ملک قاسم میرزا) محرمانه به وی اشاره می‌کند که طفل بی‌گناه براثر دارو‌های سمی و آلوده که توسط دعانویس‌ها تجویزشده مسمومیت شدید پیداکرده و از دنیا رفته است. سیل نامه‌ها و هدایای بی‌شمار که طی چند روز بعد از این واقعه از اندرونی شاه به خانه رمالان و فال‌گیران و دعانویس‌ها سرازیر شد، مدعای دکتر تولوزان را تأیید می‌کرد؛ این هدایا از طرف زنانی بود که با کمک جادوگران و رمالان، ملک قاسم میرزا را نابود کرده بودند.

علل گرایش به خرافات در عصر قاجار

در مورد چرایی گسترش خرافات در جامعه قاجار می‌توان علل زیادی برشمرد، اما دو عامل بیش از همه در این گرایش‌ها مؤثر بود که در ادامه به آن می‌پردازیم:

۱. ترس و فشار‌های محیطی؛ در طول تاریخ وقتی جامعه‌ای دستخوش اضطراب، درماندگی و نومیدی می‌شد و راهی برای گریز یا بهروزی نمی‌یافت، گرایش به اعتقادات خرافی به‌عنوان تنها راه کاهش آلام و مصیبت‌های جوامع تحت سلطه شناخته می‌شد.

در جامعه قاجار نیز این درماندگی و اضطراب در سطوح مختلف جامعه به‌وفور وجود داشت؛ شکست ایرانیان در جنگ با روس و از دست رفتن بخش‌هایی از خاک کشور، حضور بیگانگان به‌ویژه انگلیس و روسیه که با نیرنگ‌های مختلف در امور داخلی و خارجی ایران مداخله می‌کردند و امتیاز کسب می‌کردند، استبداد پادشاهان قاجار که مردم و مملکت را رعیت و ماترک خود می‌دانسته و در حق آن‌ها ظلم و اجحاف می‌کردند، وجود راه‌زنان به‌ویژه در مناطق دور از پایتخت که اموال مردم را به غارت می‌بردند و…، همه و همه زمینه گرایش به اعتقادات خرافی را برای التیام و کاهش مصیبت‌های جامعه فراهم می‌کرد.

ناگفته نماند که زنان علاوه بر موارد بالا، از تبعیض‌ها، خشونت و رفتار مردان جامعه آن روز نیز احساس ناامنی و اضطراب می‌کردند. درواقع در جامعه قاجار حقوق زنان تا حد زیادی نادیده گرفته می‌شد و این خود عامل مهمی برای گرایش بیشتر آن‌ها به جادو و جنبل و خرافه بود. در همین خصوص میرزا فتحعلی آخوندزاده خشونت رفتار و مفاسد اخلاقی مردان را عامل پناه‌بردن زنان به طلسمات و خرافات می‌دانست و خواهان اصلاح وضعیت حقوق زنان و به‌ویژه ممنوعیت چندهمسری بود.

زنان دربار قاجار به‌ویژه زنان حرم‌سرای شاهی نیز از این امر مستثنی نبودند؛ به‌ویژه آن‌که آن‌ها از زخم‌های روحی شدیدی که ناشی از عیاشی شاهان قاجار بود آسیب می‌دیدند و خود را اسیر حرم‌سرا می‌دیدند. اکثر آن‌ها هرچند به لحاظ ظاهری خود را خوشبخت و مرفه معرفی می‌کرد، اما در حسرت یک زندگی ساده با شوهر بود نه این‌که با زنان دیگر برای جلب محبت شاه (شوهرشان) رقابت کند.

این مسئله در گرایش زنان حرم‌سرا به خرافات نقش مهمی بازی می‌کرد که نمونه آن را در توسل به طلسم‌ها و تعویذ‌ها برای جلب‌توجه و محبت شاه، کمک‌گرفتن از دعانویس‌ها برای از بین بردن فرزندان هوو‌های خود و… می‌توان دید.

علی‌اکبر دهخدا در مقالات «چرند و پرند» اشاره‌ای ظریف به ارتباط چندهمسری مردان و گرایش زنان به رمل و فال دارد و می‌نویسد: «خانه‌ای را که دو کدبانوست، یکی‌اش همیشه پیش جام‌زن است، یکی‌اش هم پیش رمال»

۲. جهل علمی؛ شاید بتوان گفت یکی از علل اصلی رواج خرافات در جامعه، جهل و ناآگاهی است. به هراندازه که انسان از درک حقایق، رابطه منطقی پدیده‌ها، قانون علت و معلول، تشخیص و فهم واقعیات عاجز باشد، به همان اندازه دچار خرافات و خرافه‌پرستی می‌شود. به قول مالینوفسکی «انسان زمانی به جادو متوسل می‌شود که نتواند شرایط زندگی و اتفاقات را از طریق دانش مهار کند»

در جامعه قاجار نیز به همان اندازه که مردم بی‌سواد بودند و از دانش بهره اندکی داشتند، به خرافات اعتقاد راسخ‌تری پیدا می‌کردند. بدیهی بود که در جامعه‌ای که بی‌سوادی و ضعف فرهنگی گریبان اکثر جامعه را گرفته بود و امر آموزش و تحصیل برای پسران غیرضروری و برای دختران عیب شمرده می‌شد، زمینه بیشتری برای پذیرش خرافات در بین مردم فراهم می‌آمد.

به همان اندازه که جامعه زنان را بیشتر از امر آموزش و کسب دانش محروم می‌کرد، به همان اندازه خرافات در بین آن‌ها بیشتر گسترش می‌یافت.

زنان که در برخورد با مشکلات زندگی با توجه به جو مردسالار جامعه، آسیب‌پذیرتر بودند و به دلیل بی‌سوادی از شناخت راه‌حل‌های عقلی و منطقی عاجز می‌ماندند، برای تسکین و اقناع خود به هر اوهامی متوسل و معتقد می‌گردیدند؛ بدین‌ترتیب خرافه‌گرایی روزبه‌روز در بین آن‌ها گسترش بیشتری پیدا می‌کرد.
 

دیگر خبرها

  • آیا رئیس جمهور آرژانتین مشکل روانی دارد؟
  • ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
  • سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت
  • بهره مندی بیش از ۱۷۷ هزار نفر از خدمات روانشناسی
  • آنکارا: هدف قرار دادن اردوغان نشان دهنده وضعیت روانی فعلی اسرائیل است
  • بیش از ۹۰۰ هزار نفر، زیر پوشش غربالگری سلامت قلب
  • خواب کافی و تاثیر آن بر سلامت جسم و روان
  • راه مبارزه با روانشناس‌نماها ارتقاء سواد سلامت روانی جامعه است
  • خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا
  • ارتقاء سواد سلامت روانی جامعه، راهی برای مبارزه با روانشناس‌نماها