عقبگرد چند دههای آموزش و پرورش در ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۶۴۸۱۸
فرارو-محمد مهدی حاتمی؛ تغییرات ناشی از همه گیری کرونا بر کسب و کارها و ساختارهای اجتماعی-سیاسی بسیار گسترده بوده و حالا صحبت از دائمی بودن این تغییرات حتی پس از پایان دوران همه گیری به میان آمده است. با این همه، این تنها حوزههای مستقیما اقتصادی نیستند که از همه گیری کرونا تاثیر پذیرفته اند.
به گزارش فرارو؛ طی نزدیک به ۲ سالی که از آغاز همه گیری میگذرد، کسب و کارهایی که به سرعت واکنش نشان داده و به سمت خدمات رسانی آنلاین رفته اند، نه فقط با کاهش سود مواجه نشده اند، که افزایش سودآوری را هم تجربه کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آموزش در دوران کرونا
اما فارغ از بازارها، بخشهای غیربازاری اقتصادهای مختلف در جهان هم از بروز همه گیری کرونا آسیب دیده اند. این در حالی است که برخی از کشورها موفق شده اند به سرعت تهدیدها در این بخش را به فرصت تبدیل کنند.
به عنوان نمونه، بررسیها در منطقه شرق آسیا (که نخستین موج همه گیری کرونا را هم شاهد بود)، نشان میدهند که ممکن است تا سال ۲۰۳۰ میلادی، ۶۳ درصد از آموزشهای دانشگاهی در کشورهای مختلف از جمله در شرق آسیا به شکل اینترنتی باشد و مدارک نیز به همین شکل برای دانش آموختگان صادر و ارائه شود، روشی که ژاپن همین حالا آن را کلید زده است.
در چین، برای آنکه دانش آموزان فراگیری بهتری داشته باشند و در عین حال از لحاظ سلامت فیزیکی با مشکل روبرو نشوند، دورههای درسی کوتاهتر شده است به طوری که بیشتر دورههای تحصیلی به صورت آنلاین و کلاسها هم بین ساعت ۸ تا ۱۰ و نهایتا تا ۱۱ صبح برگزار میشوند.
در این سیستم دروسی مانند تمرینات ورزشی هم به صورت آنلاین آموزش داده میشود. از آن سو، شاگردان مدارس علاوه بر مسایل آموزشی باید هر روز دمای بدن خود را اندازه گرفته و به معلمان اطلاع دهند.
تشویق مدارس برای استفاده از ابزارهای اینترنتی به یکی از اهداف وزارت آموزش و پرورش چین در سالهای اخیر تبدیل شده است به طوری که قرار است تا سال ۲۰۲۲ تمام معلمان دورههای انفورماتیک را آموزش ببینند و مدارس نیز به سیستمهای دیجیتال مجهز شوند.
واضح است که برنامه ریزی برای پیاده کردن این شکل از آموزش در کشوری با حدود ۱.۵ میلیارد نفر جمعیت، نیازمند توسعه سیستمهای مخابراتی، بازتعریف شیوه پرداخت حقوق و ساعتهای کاری و علاوه بر این، شکل گیری نوعی متفاوت از ساختار آموزشی است.
ایران هم این وضعیت را با سامانه موسوم به «شاد» تجربه کرده، اما به نظر میرسد عدم موفقیت این شکل از آموزش، به دلیل عدم توزیع مناسب زیرساختهای آموزشی در سطح کشور (کمبود بودجه برای خرید تبلت در مناطق محروم، نبود یا قطع مکرر برق و اینترنت در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و بوشهر)، عملاً موجب بروز بحران در آموزش و پرورش کشور شده است.
کرونا در ایران با حوزه آموزش چه کرد؟
بنا بر اعلام وزیر آموزش و پروش، حدود ۳ میلیون دانشآموز ایرانی پس از همهگیری کرونا ترک تحصیل کرده اند. به گزارش همشهری و به نقل از محسن حاجی میرزایی، «سکونت دانشآموزان در مناطق محروم و فاقد اینترنت و همچنین دسترسی نداشتن به ابزار آموزشی از دلایل عمده بازماندن از تحصیل دانشآموزان بوده است.»
در این میان بر اساس اعلام قاسمعلی خدابنده، مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی، این استان با سهم ۴۰ هزار نفری، بیشترین میزان ترک تحصیل دانش آموزان در کشور را به خود اختصاص داده است.
معیار وزیر آموزش و پرورش برای شناسایی آمار کودکان بازمانده از تحصیل، دانشآموزانیاند که در شبکه «شاد» ثبتنام نکرده اند. این در حالی است که در بسیاری از خانوادهها کودکان در شبکه شاد ثبتنام کرده، اما به دلیل فقر و محرومیت امکان ادامه تحصیل را نداشتهاند.
بسیاری از دانش آموزان (به ویژه در مقاطع پایینتر تحصیلی) با گوشی تلفن همراه پدران و مادران خود به شبکه «شاد» وصل میشدند که در همه ساعات روز در دسترس شان نبود. بسیاری از خانوادهها هم یک گوشی داشتند و چند دانشآموز باید با آن درس میخواندند.
تردید درباره آمار اعلام شده وزارت آموزش و پرورش به این دلیل است که در طول یک سال گذشته آمارهای متناقضی درباره تعداد کودکان بازمانده از تحصیل ارائه شده است. احمد حسین فلاحی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، در بهمن سال ۱۳۹۹ اعلام کرد ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار دانشآموز در حال ترک تحصیل هستند.
پس از او بهروز محبی، دیگر نماینده مجلس، نیز در فرودین ماه سال جاری در گفتگو با ایلنا از آمار ۳۰ تا ۴۰ درصدی ترک تحصیل دانشآموزان در دوران همهگیری خبر داد. اما پیش از آنها در دی ماه سال ۱۳۹۹ جواد حسینی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی اعلام کرده بود که۳۰ درصد دانشآموزان یعنی حدود پنج میلیون دانشآموز از وسایل هوشمند آموزش بی بهره اند.
«شکاف دیجیتالی»: اینترنت در ایران، چگونه بستری برای نابرابری شد؟
با این همه، معضلات آموزش آنلاین صرفاً به نوع آموزش یا تطبیق پذیری دانش آموزان و معلمان با شرایط جدید خلاصه نمیشود. «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری» در ایران، چندی پیش در گزارشی به این موضوع پرداخته بود.
این گزارش، بر اساس دادههای «سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی» (موسوم به OECD که کشورهای عمدتاً توسعه یافته جهان را در بر میگیرد)، تهیه شده و نشان میدهد که موضوع «عدالت آموزشی»، تا چه اندازه با موضوع آموزش آنلاین در هم تنیده است.
اما این دو موضوع چگونه به مرتبط میشوند؟ پاسخ را شاید بتوان با استفاده از مفهوم «شکاف دیجیتالی» (Digital divide) توضیح داد. منظور از «شکاف دیجیتالی»، شکافی اجتماعی-اقتصادی است که ناشی از تفاوت در سطح دسترسی به اینترنت و فضای مجازی است.
این شکاف از بدو ایجاد «وب جهانی» (World Wide Web) در جهان وجود داشته و همواره شهروندان کشورهای فقیرتر، دسترسی کمتری به جهان دیجیتال و امکانات آن داشته اند. با این همه، به نظر میرسد بروز همه گیری کرونا و ضرورت دسترسی به فضای مجازی برای پیش برد سادهترین امور روزمره، این شکاف را عمیقتر کرده است.
به این ترتیب، به نظر میرسد به موازات تشدید نابرابری اقتصادی در ایران (که گزارشهای رسمی با استفاده از سنجش «ضریب جینی» موید آن هستند)، نوع دیگری از نابرابری هم به شکلی چراغ خاموش رو به گسترش است: نابرابری دیجیتالی.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کرونا در ایران کرونا آموزش و پرورش سامانه شاد شکاف دیجیتالی همه گیری کرونا آموزش و پرورش دانش آموزان همه گیری دانش آموز ترک تحصیل کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۶۴۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا دستها، دانش و ایثار را روایت میکند
خوش ذوقی و دغدغهمندی را هدف خود از در مسیر معلمی قرار داده و معتقد است که در این کار لذت معنوی و شور و هیجان وافری نصیبش میشود و برکت آن را در زندگی خود احساس کرده است و علاقه بسیاری به خدمترسانی و کمک به دانشآموزان خود که ناشنوا هستند، دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، معلم، اندیشمندی رهاییبخش و روشنفکری تحولآفرین است که مشخصههایش شجاعت اخلاقی و نقادی است، اگر تربیت را فراهم کردن زمینههای بالندگی و متعادل ساختن آدمی بدانیم و هدف از آن را فعلیت بخشیدن به استعدادهای وجودی انسانها برای کمال و قرب الهی در نظر داشته باشیم، معلمان و مربیان در تحقق این امر نقش ارزنده و بسزایی داشته و دارند، در واقع فرهنگیان به عنوان کارآمدترین مصلحان اجتماعی هم در موضع اصلاح فردی تأثیرگذارند و هم میتوانند پرچم اصلاحات اجتماعی را در دست داشته باشند.
از میان معلمانی که آموزش و ایثار را بخش جداییناپذیر زندگی خود میدانند، گفتوگویی داشتیم با الهام کامیابی، معلمی که با وجود محدودیت شنوایی با ذوق و شوق فراوان در مدرسه باغچهبان به امر آموزش دانشآموزان میپردازد، همچنین به دانشآموزان استثنایی آموزش میدهد که چگونه از وسایل بازیافتی، وسایل کاربردی بسازند که این امر نشانه خلاقیت سرشار این معلم توانمند است.
وی با اشاره به بخشی از زندگی خود اظهار میکند: معلمی ناشنوا هستم و در شهرضا به دنیا آمدهام و اکنون در مدرسهای مربوط به کودکان ناشنوا مشغول به تدریس هستم، با وجود اینکه در دوره تحصیلم امکانات مناسب برای ادامه تحصیل افراد ناشنوا نبود، در سن پنج سالگی به مدرسهای به نام باغچهبان رفتم و دوره ابتدایی را در آنجا به اتمام رساندم و در کنار ادامه تحصیل که علاقه زیادی به خیاطی داشتم، برای گذراندن اوقات فراغت در آموزشگاه خیاطی ثبت نام کردم و مشغول کار خیاطی شدم.
این معلم تلاشگر ادامه میدهد: پدرم که متوجه علاقه بسیار من نسبت به درس خواندن بود، کتابهای سال اول راهنمایی را تهیه کرد تا در منزل با کمک او و برادر بزرگم شروع به مطالعه کنم، در پایان سال نیز همراه با دیگر دانشآموزان در امتحانات شرکت کرده و به لطف خدا نمره قبولی را کسب کردم، سپس در مدرسه راهنمایی ثبتنام شدم و توانستم سالهای دوم و سوم را هم پشت سر بگذارم و مدرک سوم راهنمایی را کسب کنم.
کامیابی میگوید: برای ادامه تحصیل، خانوادهام مشکلات زیادی مانند اجارهنشینی و کمبود هزینه را تحمل کردند، همچنین پدرم که یک معلم بود درخواست انتقال به اصفهان را داد تا بتوانم در مرکز استان با بهرهمندی از امکانات بیشتر فرایند تحصیل را به خوبی بگذرانم.
وی بیان میکند: چالش بزرگتر این بود که در اصفهان نیز دبیرستان مناسبی برای تحصیل ناشنوایان وجود نداشت، ناچار برای ثبتنام در یکی از هنرستانها اقدام کردم، اما در آن هنرستان هم من را ثبتنام نکردند، اما با تلاش پدر و مادرم توانستم در دبیرستان مکتبی اصفهان ثبتنام کنم که در آنجا هر روز دانشآموزان را به تحصیل و درس خواندن تشویق میکردند، سپس دو سال بعد را در هنرستان شهید دستغیب ادامه تحصیل دادم و موفق به دریافت مدرک دیپلم در رشته طراحی و دوخت شدم.
این معلم خوش ذوق میافزاید: در همان سال در آزمون کاردانی شرکت کردم و پذیرفته شدم و به مدت دو سال در آموزشکده سمیه نجفآباد به تحصیل و فراگیری علم و دانش پرداختم، با اینکه آن دوران روزگار سخت و طاقتفرسایی برایم بود و طی سالها به همراه خانواده مشکلات عدیدهای را متحمل میشدیم، به علت همکاری و همیاری اعضای خانواده و علاقهای که به کسب علم داشتم، تحمل تمام آن سختیها برایم آسان شد تا اینکه موفق به کسب مدرک فوق دیپلم در رشته طراحی و دوخت شدم.
کامیابی ادامه میدهد: بعد از فارغالتحصیل شدن به دنبال یافتن شغلی مناسب بودم، چرا که از طرفی سختیهای تحصیل وجود داشت و از طرف دیگر چالش یافتن کار و استخدام شدن باعث دشواری شده بود، اما با این حال باید تلاش میکردم تا مزد تمام زحمات و سختیهایی که خود و خانوادهام متحمل شده بودیم را به دست بیاورم، بنابراین با پیگیری مداوم و سختی فراوان توانستم در سال ۱۳۷۶ به صورت حقالتدریس در آموزشوپرورش هنرستان استثنایی میر اصفهان مشغول به کار شوم.
وی اضافه میکند: در سال بعد کلاسهایی برای دانشآموزان ناشنوا در هنرستان صدیقه طاهره برگزار میشد و با توجه به اینکه اعضای کادر این هنرستان از معلمان دوره ابتدایی خودم بودند و از گذشته آشنایی نسبی داشتند، درخواست کردند تا با بازگشت به زادگاه خود به این دانشآموزان آموزش دهم و من نیز با آغوش باز این پیشنهاد را پذیرفتم، زیرا با مشکلات و سختیهای تحصیل بچههای ناشنوا آشنا بودم و میخواستم در حد توان خدمتی به این قشر از دانشآموزان داشته باشم.
این معلم دغدغهمند میگوید: در آن سال دانشآموزان توانستند با موفقیت دروس را پشت سر بگذارند، اما در سال بعد به دلیل کاهش آمار ثبتنام و فارغالتحصیل شدن دانشآموزان گذشته مجدد برای ادامه کار با مشکل مواجه شدم، بنابراین در سال سوم به نجفآباد منتقل شدم تا به دانشآموزان ناشنوا آنجا آموزش دهم، سپس با گذشت چندین ماه دوباره به زادگاهم بازگشتم و در همان هنرستان صدیقه طاهره مشغول به آموزش و تدریس شدم.
کامیابی ادامه میدهد: در حال حاضر در مدرسه باغچهبان شهرضا، یعنی همان مدرسهای که دوران ابتدایی خود را در آنجا گذراندم، در کنار معلمان گذشته و همکاران جدید مشغول به شغل معلمی هستم و به آموزش دانشآموزان ناشنوا میپردازم، همچنین جای دارد از معلمان، دبیران، استادان و تمام کسانی که برای رشد و تعالی من زحمت کشیدهاند تا به جایگاهی که در آن قرار دارم برسم، تشکر میکنم.
قبولی دانشآموزان در امتحانات و کنکور سراسری از خاطرات خوب و به یادماندنی استوی خاطرنشان میکند: در آن زمان دانشآموزان عادی و ناشنوا با هم در یک کلاس مینشستند و دو معلم در یک کلاس تدریس میکردیم، برای همین کلاس فوقالعاده شلوغی میشد و کنترل دانشآموزان برایمان مشکل شده بود، همچنین دانشآموزان ناشنوا از این اوضاع گلایهمند بودند و تمام این چالش و مشکلات باعث شد تا موضوع را با مدیر مدرسه مطرح کنیم و به دلیل تعداد اندک دانشآموزان ناشنوا با جدا شدن آنها از دیگر دانشآموزان عادی موافقت شد.
این معلم خلاق تاکید میکند: در بین دانشآموزانم تعدادی از آنها استعداد بیشتری در زمینه طراحی داشتند و در مسابقاتی که در مدرسه اجرا میکردیم هم طراحی این دو دانشآموز از همه بهتر بود و به آنها آموختم که در کنار هم و با همکاری رقابتی سالم داشته باشند تا پیشرفت کنند، تلاش این دو دانشآموز برایم ستودنی بود و برای همین همیشه در ذهنم ماندگار هستند.
کامیابی ادامه میدهد: با فرا رسیدن فصل امتحانات دانشآموزان دچار استرس و اضطراب میشوند، اما همیشه سعی میکنم مانند مادری که برای فرزندش تلاش میکند، با آنها صحبت کنم و حس امید را در دلشان قوت ببخشم و قانعشان کنم که با تلاش کردن میتوانند نمرات خوبی کسب کنند، همیشه در روز اعلام نتایج در کنار دانشآموزان هستم و از اینکه امتحانات را به خوبی پشت سر گذاشتهاند، خوشحال میشوم و آنها را با برنامههای مختلف خوشحال میکنم.
وی عنوان میکند: با عملکرد و استعداد خوبی که دانشآموزان دارند، همواره آنها را برای شرکت در کنکور سراسری تشویق میکنم، وقتی دانشآموزان در کنکور ثبتنام و به دانشگاه راه پیدا میکنند، خوشحالی من به عنوان معلمی که نتیجه زحمات و تلاشهای خود را میبیند، چندین برابر است، دانشآموزان ناشنوا شرایط خاصی برای آموزش و یادگیری دارند و قبولی آنها در دانشگاه نیز اتفاق بزرگی است که مسیر زندگی آنها را تغییر میدهد.
این معلم تلاشگر بیان میکند: قبولی دانشآموزان در کنکور سراسری از خاطرات خوب و به یادماندنی شغل معلمی است، به ویژه اینکه توانسته بودم دانشآموزان ناشنوا را یاری کرده و به آنها ثابت کنم که اگر بخواهند، میتوانند با تلاش و توکل به خدا همچون دیگر افراد به اهدافشان دست پیدا کنند، شاید آنها از نعمت شنیدن محروم باشند، اما بهره هوشی خوبی دارند و میتوانند با قدم گذاشتن در هر کاری موفق شوند.
آموزش ناشنوایان در دوران کرونا با خلاقیت معلمشان / طراحی ماسک لب خوانی برای تدریسکامیابی با بیان اینکه معلمی شغل نیست، بلکه عشق است، ادامه میدهد: اولین معلم خدا و سپس رسول او است، پس چطور میتوانیم به عنوان شغل از آن یاد کنیم، معلمی روش انسانسازی است، معلمی چراغی روشن است که هادی و هدایتکننده و روشنساز جامعه است، به همین سبب اگر در برابر معلمی شغل دیگری به من پیشنهاد میشد، قبول نمیکردم، همچنین پدرم معلم بوده است و این انگیزهای شد تا به این شغل علاقه پیدا کنم و بیشتر انرژی و فعالیتم را در این مسیر به کار گیرم.
این معلم خلاق با استفاده از خلاقیت خود توانست برای تدریس مناسبتر در دوران کرونا، ماسکی طراحی کند که بتواند با دانشآموزان ارتباط مؤثری داشته باشد و از فرایند آموزش باز نماند، او در این خصوص میگوید: افراد ناشنوا یا کم شنوا از نشانههای بصری برای درک و فهم سخن افراد استفاده میکنند که استفاده از ماسکهای معمولی برای آنها مشکلاتی را ایجاد کرده بود.
وی اضافه میکند: استفاده از ماسکهای عادی برای تدریس مناسب نبودند، چرا که لبها را میپوشاند و اگر دانشآموزان به زبان اشاره مسلط نباشند، برای برقراری ارتباط از طریق لب خوانی دچار مشکل میشدند، همچنین دیدن لب آموزگار و چهره او بر روند آموزش و رابطه آموزگار بر دانشآموز تأثیر میگذارد.
کامیابی عنوان میکند: استفاده از ماسکهای شفاف برای دیدن لب خوانی و درک بهتر حالت چهره میتواند کمک شایانی به ناشنوایان و کم شنوایان کند تا ارتباط مطلوب و مؤثری با اطرافیان داشته باشند، با ماسکهای شفاف در دوران شیوع بیماری کرونا بدون هیچ ناراحتی و با ذوق و شوق بسیار در مدرسه باغچهبان با ماسکهایی که خودم دوخته بودم، به تدریس ادامه دادم و دانشآموزان بهتر و راحتتر مطالب را یاد میگرفتند.
این معلم با نشاط و فعال در زمینه فعالیتهای ورزشی نیز مهارت فوقالعادهای برای آموزش دادن دانشآموزان دارد، همچنین در آموزش کاربردی مفاهیم درسی به ویژه درس ریاضی تبحر خاصی دارد و در تولید محتوا نیز توانمند است، او فردی بسیار معتقد و مقید به انجام فرایض دینی، صبور و باوقار است و هدف خود از انتخاب مسیر معلم شدن را اینگونه بیان میکند: در این کار لذت معنوی و شور و هیجان وافری نصیبم میشود و برکت آن را در زندگی خود احساس کرده است و علاقه بسیاری به خدمترسانی و کمک به دانشآموزان ناشنوا دارد.
هدیه یکی از دانشآموزان برای خانم کامیابی، معلم خوشذوق شهرضایی
کد خبر 748537