آخرین حواشی سانحه درگذشت ارشا اقدسی از زبان بدلکار قدیمی سینما/ قرهخانی: ارشا اقدسی از گاردکشی خود در لبنان راضی نبود!
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۷۲۹۰۵
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، علیرضا قرهخانی بدلکار مطرح سینمای ایران و دستیار اول مرحوم پیمان ابدی و از بدلکاران سریال مشهور «هشدار برای کبری ۱۱» است که سالهای زیادی را با زنده یاد ارشا اقدسی همکاری کرده است.
قرهخانی که مقیم کشور آلمان است و به دلیل پاندمی کرونا نتوانست برای مراسم خاکسپاری ارشا اقدسی به ایران بیاید شب گذشته در یک گفتوگو از آخرین حواشی پیش آمده بر سر در گذشت زنده یاد ارشا اقدسی گفت که در ادامه این گفتگو را خواهید خواند:
قرهخانی در ابتدا پیرامون روزهای پایانی ارتباط خود با ارشا اقدسی گفت: من دقیقا یک روز قبل از فوت ارشا به وی پیام دادم، چون در اینستاگرام ارشا اقدسی دیدم که مطالبی درباره کار جدید خود منتشر میکند بنابراین پیگیر وی شدم و پرسیدم مشغول چه کاری هستی و کجایی که جواب داد: در حال حاضر در لبنان هستم و قرار است فردا یک ماشین چپ کنم و میخواهم کاری کنم که کلی سر و صدا کند، با شنیدن این موضوع به وی گفتم که خیلی مراقب خودت باش و با هم خداحافظی کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در همین راستا ابراز کرد: آن روز که روز سه شنبه بود گذشت و چهارشنبه شد و متوجه شدم که ارشا دیگر در صفحه شخصیاش خبری از اجرای کار آخرش نگذاشت و خبری از وی نبود به همین خاطر برایش یک پیغام گذاشتم و جویای حالش شدم، اما متاسفانه از وی جوابی دریافت نکردم و متاسفانه روز پنجشنبه بود که شنیدم ارشا هنگام چپ کردن ماشین دچار یک سانحه شدید شده که واقعا این خبر من را بسیار ناراحت کرد.
قره خانی به پیگیری آخرین وضعیت ارشا در روزهای پایانی زندگیاش اشاره و ابراز کرد: من از لحظهای که شنیدم ارشا دچار سانحه شده شروع به پیگیری حال وی کردم و متوجه شدم یکی از دوستان نزدیک ارشا اقدسی امیر میرآخورلی در بیروت حاضر شده و در کنار ارشا است، خیلی فوری شماره تلفن امیر میرآخورلی را پیدا کردم تا حال ارشا را از وی جویا شوم که به دلیل شرایط ابتدا پاسخی دریافت نکردم، اما بعد از مدتی از امیر میرآخورلی جواب گرفتم و از آن لحظه دائما وی من را در جریان وضعیت ارشا قرار میداد، که در نهایت روز آخر با امیر تماس گرفتم که متوجه شدم دیگر امیدی باقی نمانده و ارشا را از دست دادهایم.
این بدلکار سینما با اشاره به مهارتهای ویژه ارشا اقدسی در چپ کردن ماشین همچنین اصول اولیه بدلکاری در به تصویر کشیدن صحنه چپ کردن ماشین بیان کرد: اولین مرحله در صحنه چپ کردن ماشین گاردکشی است، (گاردکشی فضای ایمنی داخل ماشین که با آهن طراحی شده تا هنگام چپ کردن و ضربه خوردن به ماشین بدلکار صدمه نبیند)، که این گاردکشی به خودی خود یک سری مراحل خاص و حرفهای دارد که هر کسی نمیتواند آن را انجام دهد و ارشا اقدسی در این تکنیک بسیار بی نظیر بود چراکه من بارها کارهای وی را در ایران دیده بودم و گاردکشیهای ارشا بسیار بسیار حرفهای بود، اما من طبق آخرین شنیدههایم متوجه شدم که گویا ارشا از گاردکشی که در لبنان برای صحنه آخر برایش طراحی کرده بودند راضی نبوده و من پس از آن عکسی از آن گاردکشی خودم دیدم و متوجه شدم که واقعا گاردکشی که برای ارشا در لبنان انجام شده بود خوب نبود.
وی در همین راستا تاکید کرد: از طرفی ماشینی که ارشا چپ کرد ماشین بسیار سنگینی بوده و چیزی حدود دو هزار و دویست الی سیصد کیلو این ماشین وزن داشته است، دقیقا نمیدانم ماشینی که چپ کرد چه بود، اما از وزن آن مطمئن هستم، این را باید تاکید کنم که ارشا در چپ کردن ماشین بی نظیرترین بدلکار در سطح جهان بود، طوری که ارشا ماشین چپ میکرد را دیگر هیچ وقت در سینمای ایران و حتی جهان نخواهیم دید یعنی سینمای ایران شاید به این زودیها چنین پدیدهای را به خود نخواهد دید.
قرهخانی پیرامون اتفاق رخ داده برای ارشا تاکید کرد: درگذشت ارشا حاصل اتفاقی بود که برایش افتاد، من باید تاکید کنم که در کار بدلکاری حتی برای حرفهایترینها همچون پیمان ابدی که کارش را در سطح خیلی بالایی بلد بود حادثه خبری نمیکند، شاید در ایدهآلترین شرایط و درستترین برنامه ریزی هر بدلکاری دچار مرگ شود همانطور که ارشا و پیمان دچار این اتفاق تلخ شدند و ما آنها را از دست دادیم.
وی در همین راستا ابراز کرد: خود ارشا همیشه در صفحههای اجتماعی خود و حتی در صحبتهایی که باهم داشتیم میگفت که من در ثبت هر صحنهای که قرار است ماشین چپ کنم نمیدانم که آیا زنده بر میگردم یا نه، لطفا توجه کنید کاری که ما بدلکاران انجام میدهیم کار بسیار سختی است و ما تمام نکاتی که باید مراقب باشیم را رعایت میکنیم و با یک برنامه ریزی درست کار را انجام میدهیم، اما در برخی مواقع کاری از دست بدلکار بر نمیآید و همه چیز به اتفاقات دقیقه نودی بستگی دارد و چیزی به نام سرنوشت که ما تعیین کننده آن نیستیم.
بدلکار سریال تلویزیون هشدار برای کبری ۱۱ تاکید کرد: من تاکید میکنم ارشا اقدسی بدون هیچ شک و تردیدی در آخرین کار خود هیچ اشتباهی نکرده و حتی احتمالات در این باره در حد صفر است و به هیچ عنوان نمیتوان گفت اتفاق رخ داده حاصل عدم عملکرد درست ارشا بوده، به هیچ عنوان چنین احتمالی وجود ندارد چراکه وی یکی از بهترین و حرفهایترین بدلکاران جهان بود، ارشا تا آخرین لحظه زندگیاش حدود ۳۷ الی ۳۸ ماشین چپ کرده بود که در بالاترین سطح کیفیت بودند.
قرهخانی به حضور ارشا در لبنان اشاره و اظهار کرد: آن چه من شنیدم این بود که ارشا برای حضور در لبنان و اجرای صحنه چپ کردن ماشین تنها به بیروت رفته بود و گاردکشی نهایی که برای ارشا در بیروت طراحی شده بود توسط کسی که همیشه گاردکشی ارشا را انجام میداد صورت نگرفته بود بلکه توسط خود افرادی که در بیروت بودند این گاردکشی انجام شده بود، شاید اگر گاردکشی نهایی ارشا توسط بچههای خود ارشا صورت میگرفت این اتفاق برای ارشا نمیافتاد چراکه تکرار میکنم گاردکشی نهایی که برای ارشا توسط لبنانیهای صورت گرفته بود گاردکشی درست و درمانی نبود، و البته این نظر شخصی من است چراکه من بارها ماشین چپ کردهام و میدانم چه گاردکشی اصولی و ایمن است که من شنیدهام که خود ارشا هنگامی که سر صحنه حاضر شده و گاردکشی را دیده بود بیان کرده بود که این گاردکشی مورد تایید وی نبوده است، اما به هر حال این اتفاق رخ داده و هیچ کاری هم نمیتوان کرد.
قرهخانی پیرامون علاقه و تاکید ارشا برای به وجود آوردن بخشی در جشنواره فیلم فجر با عنوان جایزه بهترین بدلکاری ابراز کرد: آنچه که ارشا همیشه میخواست حق مسلم همه بدلکاران و جامعه بدلکاری است چراکه من معتقدم در ساخت یک فیلم بدلکاران در ۸۰ درصد جذابیت تصویری یک فیلم تاثیر میگذارند و معتقدم بدلکاری بدون شک یک هنر است من نمیدانم چرا بسیاری از سینماگران بدلکاری را به عنوان یک هنر قبول ندارند، ارشا در یکی از مصاحبههای خود گفته بود که با کسی صحبت میکرده و اعلام کرده که باید بدلکاری به بخش جوایز جشنواره فیلم فجر اضافه شود چراکه ما هنرمند هستیم و حقمان است که در بخش جوایز جشنواره فیلم فجر سهمی داشته باشیم، اما طرف مقابل در جواب به وی گفته بدلکاری هنر نیست.
این بدلکار سینما تاکید کرد: اگر جامعه بدلکاری در سینمای ایران فقط یک ماه سینما را کنار بگذارند و هیچ پروژهای را برای ثبت صحنههای بدلکاری قبول نکنند سینماگران قطعا متوجه میشوند که بدلکاری چه بخش مهمی برای ثبت آثار سینمایی است، اما متاسفانه جامعه بدلکاری آنقدر عاشق کار خود هستند با اولین پیشنهاد تمامی این کمبودها را فراموش میکند و باز هم برای ثبت صحنههای مهم بدلکاری در آثار حاضر میشوند.
منبع: میزان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ارشا اقدسی بدلکاری چپ کردن ماشین سینمای ایران ارشا اقدسی متوجه شدم برای ارشا ماشین چپ قره خانی حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۷۲۹۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطره ای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛« آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند. یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900022