Web Analytics Made Easy - Statcounter

نشست مجازی بررسی اوضاع افغانستان در پی قدرت گرفتن طالبان در این کشور با حضور صاحبنظران و اساتید این حوزه از سوی بسیج دانشجویی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست مجازی بررسی اوضاع افغانستان در پی قدرت گرفتن طالبان در این کشور با حضور فریدون جعفری، کارشناس حقوق کیفری بین‌الملل و علیرضا صالحی و مصطفی احمدی ازکارشناسان حوزه افغانستان از سوی بسیج دانشجویی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



علیرضا صالحی کارشناس حوزه افغانستان در نشست بررسی پیشینه، مواضع و اقدامات طالبان در افغانستان گفت: خواستگاه اجتماعی و فرهنگی طالبان موضوع خیلی مهمی است؛ چرا که اعضای این گروه عمدتا از ساکنان مناطق روستایی جنوب افغانستان هستند و مناطق جنوبی نیز جزو مناطقی به شمار می‌روند که عمدتا رنگ توسعه، مدرنیته، آموزش و تحصیلات را به چشم ندیده، چون از زمانی که اصلاحات در افغانستان شروع شده بود سیر اصلاحات به مناطق جنوبی این کشور راه نیافته بود.

وی افزود: دیدگاه رهبران طالبان نسبت به دین یک دیدگاه سنتی و سخت است با این وجود وقتی که این گروه در بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ که کابل را فتح کردند با یک فضای دیگر متشکل از دیدگاه‌های متکثر و اقوام مختلف مواجه شدند به همین دلیل با اقوام مختلف و یا حجاب زنان مشکل پیدا کردند به گونه‌ای که مدل طالبانی که فارغ از نگاه مترقی اسلامی بود برای اداره حکومت شکل گرفت.

ناتوانی طالبان در حل چالش وحدت ملی

صالحی با بیان اینکه هدف اول طالبان از ابتدا تشکیل حکومت بوده و نه مبارزه با اشغالگری و آمریکاستیزی، تصریح کرد: مشکل اساسی طالبان که اشرف غنی هم نتوانست آن را حل کند موضوع وحدت ملی و مشارکت اقوام در قدرت است. مضاف بر این طالبان و اشرف غنی هیچ یک علیه تبعیض نبوده اند.

وی افزود: علاوه بر جنگ‌های داخلی این مردم افغانستان بودند که مشروعیت را از اشرف غنی گرفتند و بعد از آن طالبان با جنگ نظامی او را برکنار کرد؛ به هر روی مردم افغانستان طی این سال‌ها به صورت مدنی با اشرف غنی و مفاسد موجود در دولت او درگیر بودند.

کارشناس حوزه افغانستان با بیان اینکه طالبان طی این سال‌ها اهل تعقیب و گریز و جنگ بوده با این وجود ما خیلی امید نداریم که تفکرات آن‌ها خیلی تغییر کرده باشد، گفت: در افغانستان ۵۲ درصد فقر مطلق وجود دارد به گونه‌ای که مردم به خوراک، پوشاک و آب خود محتاجند و این مساله اساسی است که دولت قبلی افغانستان نیز با تجربه دو دهه حکومت داری با آن مواجه بوده است.

صالحی با اشاره به اینکه طالبان در حکومت پیشین خود توان اداره شهر کابل با ۶۰۰ هزار نفر جمعیت را نداشته چه برسد به اینکه بخواهد امروز این شهر را با ۶ میلیون نفر جمعیت مدیریت کند، تصریح کرد: با توجه به وضعیت اقتصادی افغانستان اگر حکومت در این کشور نیز با حضور نخبگان تشکیل می‌شد باز هم افغانستان به کمک‌های خارجی نیازمند بود، چون این کشور جز کشاورزی و معادن درآمدی برای تامین منابع خود ندارد.

حکومت طالبان بدون کمک‌های آمریکا دوام نمی‌آورد

وی با بیان اینکه طالبان نیز می‌داند که اگر کمک‌های آمریکا را حذف کند دوامی نخواهد داشت، اظهار کرد: در دوران اشراف غنی نیز افغانستان به کمک‌های آمریکا وابسته بود و نهایتا کشور از این ناحیه ضربه خورد. به هر روی با توجه به وضعیت شکننده افغانستان، طالبان می‌داند که به تنهایی توان اداره این کشور را ندارد و لذا از حکومت همه شمول دم می‌زند که بعید به نظر می‌رسد؛ البته اگر طالبان تمام اقوام را در تشکیل حکومت و آبادانی کشور سهیم کند می‌توان به دوام و ترقی کشور امید داشت. اگر چه با توجه به وضعیت نابهنجار و نابسامان افغانستان و تجربه مردم از حکومت داری طالبان نقاط سیاه و منفی در این زمینه نیز خیلی زیاد است.

کارشناس حوزه افغانستان گفت: بنده مدافع احمد مسعود نیستم که بخواهم از او مدافع کنم؛ اما بحثی که وجود دارد این است که به دوروغ در مورد مسعود گفته می‌شود که او آمریکایی و صهیونیستی است و این در حالی است که دعوای امروز در افغانستان یک دعوای قدیمی و داخلی است و این دعوا بر سر عدالت اجتماعی است به گونه‌ای که مسعود صرفا می‌گوید حق ما را بدهید.

وی با بیان اینکه امروز مسئله اساسی این است که ثبات و امنیت در افغانستان حفظ شود، تصریح کرد: ما طالبان را یک گروه تروریستی می‌دانیم؛ اما با همه ایراداتی که به این گروه وارد است امروز بحث اساسی این است که امنیت و ثبات در افغانستان نباید از بین برود و این موضوع را باید طالبان بفهمد و نه احمد مسعود؛ پس طالبان باید بحث عدالت اجتماعی را جدی بگیرد و از انحصارگرایی بپرهیزد.

صالحی یاداور شد: طبق توافق طالبان و آمریکا بنابر این بوده که حکومت بین الافغانی به صورت دیپلماتیک و بدون اینکه جنگی به وقوع بپیوندد طرحی را برای تشکیل یک حکومت طراحی کند؛ اما شاهدیم که امروز طالبان به صورت نظامی دولت را ساقط و خیلی‌ها را هم بیرون کرده با این وجود ما از این بیم داریم که طالبان نتواند کشور را اداره کند و افغانستان با توجه به وضعیت شکننده‌ای که وجود دارد درگیر جنگ و ناامنی شود.

سختی‌های اقوام غیرپشتون در مواجهه با طالبان

مصطفی احمدی دیگر کارشناس حوزه افغانستان نیز گفت: طالبان از نظر ایدوئولوژی و مبانی نسبت به ۲۰ سال پیش تغییر نکرده است و تغییر رویه آن‌ها بیشتر تاکتیکی است. با این وجود شیعیان، اقوام غیر پشتون و طرفداران دموکراسی و لیبرال در افغانستان در آینده با سختی‌ها بسیار زیادی روبرو می‌شوند.

وی تصریح کرد: با توجه به اینکه طالبان نیازمند مقبولیت و مشروعیت داخلی و خارجی است به همین دلیل شاهدیم که این گروه به صورت تاکتیکی و موقت به اقداماتی همچون عفو عمومی و یا سر دادن شعار‌های آزادی زنان در رسانه‌ها تن داده است. پس طالبان از لحاظ مواضع و ایدئولوژیکی تغییر نکرده است.

کسب مشروعیت و مقبولیت داخلی و بین المللی به عملکرد طالبان بستگی دارد

احمدی با بیان اینکه در عصر حاضر هر حکومتی نیازمند تعامل با جهان است، اما حکومت طالبان بیشتر حکومت سلاح است تا جایی که این گروه با سلاح وارد ارگ ریاست جمهوری شدند و این بدان معناست که آن‌ها حکومت داری نمی‌داند، اضافه کرد: طالبان نه در داخل و نه در جامعه بین الملل و نه در منطقه مشروعیت و مقبولیت ندارد و البته به وجود آمدن این مشروعیت و مقبولیت به عملکرد طالبان بستگی دارد.

وی اظهار کرد: ایجاد مقبولیت و مشروعیت برای طالبان به برنامه‌های این گروه بستگی دارد؛ البته اگر برنامه‌ای داشته باشند؛ مثلا طالبان باید شرایطی را فراهم کند تا در چارچوب برگزاری رفراندوم و انتخابات به تمام مذاهب، قومیت‌ها و اقلیت‌ها در حکومت آینده افغانستان سهم داده شود و اگر این اتفاق بیفتد مقبولیت و مشروعیت در داخل و بعد از آن در خارج برای این گروه به دست می‌آید و این در حالی است که تاکنون هیچ برنامه‌ای از سوی طالبان ارائه نشده است.

این کارشناس حوزه افغانستان گفت: تا پیش از جنگ‌های داخلی در افغانستان تعداد نیرو‌های طالبان ۸۰ هزار نفر برآورد شده بود و بعد از درگیری‌های داخلی و مقاومت‌هایی که صورت گرفت نیرو‌های این گروه حدود ۷۰ هزار نفر پیش بینی می‌شوند که در شهر‌ها و ولایت‌های مختلف پراکنده هستند؛ البته ناگفته نماند که افراد غیر طالب هم به طالبان پیوسته اند.

طالبان بدون تغییر تاکتیک نمی‌توانست بر افغانستان تسلط پیدا کند

احمدی افزود: هر حکومتی برای مشروعیت یافتن نیازمند ارتباطات با کشور‌های همسایه و جهان است و این در حالی است که تا به امروز هیچ از کشور‌های غربی طالبان را به رسمیت نشناخته اند؛ البته به گفته سخنگوی این گروه، طالبان فعلی با طالبان ۲۰ سال قبل فرق کرده به گونه‌ای که امروز این گروه دیپلماسی را یاد گرفته و پای میز مذاکره می‌نشیند و البته اگر هم این گروه در ابتدای کار تاکتیک خود را تغییر نمی‌داد با مقاومت مردمی روبرو می‌شد و نمی‌توانست بر افغانستان تسلط پیدا کند.

وی به اقدام آمریکا برای بلوکه کردن ۹.۵ میلیادر دلار از منابع افغانستان و چپاول ۱۶۵ میلیون دلار از منابع این کشور توسط اشرف غنی اشاره کرد و افزود: کشوری که امروز به دست طالبان افتاده از لحاظ اقتصادی کاملا ضعیف است و این در حالی است که هر حکومتی برای ادامه حیات خود نیازمند توانمندی اقتصادی و مالی است.

این کارشناس حوزه افغانستان گفت: طالبان نیز خود متوجه شده که برخورداری از منابع اقتصادی مهمترین عنصر برای ادامه حیات این گروه است به همین دلیل از کشور‌های همسایه و جهان برای کشف معادن و ذخائر موجود در افغانستان دعوت کرده اند تا به منابع اقتصادی دست یابند.

احمدی با بیان اینکه مردم افغانستان چه در دولت‌های پیشین و چه در عصر حاصر که حکومت به دست طالبان افتاده همواره در پی امنیت بوده اند، افزود: با توجه به اینکه افغانستان از قومیت‌های مختلفی تشکیل شده با این وجود جبهه مقاومت در این کشور که در راس آن احمد مسعود و گروه‌های هزاره قرار دارند بیشتر در پی تحقق عدالت اجتماعی هستند و این در حالی است که در دولت اشرف غنی برای از بین بردن قدرت اقوام تجزیه اقوام صورت گرفت.

بازگشت نظامی‌ها و متنفذین خارج از افغانستان برای گرفتن سهم خود از قدرت 

وی با بیان اینکه بسیاری از نظامی‌ها و افراد متنفذی که بعد از حملات طالبان به خارج از افغانستان رفته اند طبیعتا بیکار نمی‌نشینند و برای گرفتن سهم خود از قدرت به این کشور برمی گردند، اظهار کرد: در هرحکومتی از جمله در حکومت طالبان چالش‌هایی وجود دارد؛ مثلا طی مدت کوتاهی والی هرات دو بار تغییر کرده و این ناشی از ضعف طالبان و مسائلی است که در تقسیم قدرت با ان مواجهه اند و این در حالی است که طالبان می‌توانست از نیرو‌هایی که در دولت اشرف غنی حضور داشته اند استفاده کند.

ادعای تغییر از سوی طالبان یک راهبرد استراتژیک و سیاسی است

فریدون جعفری کارشناس حقوق کیفری بین‌الملل نیز در این نشست مجازی با بیان اینکه رفتار‌های چند روز اخیر طالبان بیانگر ایجاد تغییر در این گروه نیست، گفت: ادعای تغییر از سوی طالبان یک راهبرد استراتژیک و سیاسی است تا بتوانند در کوتاه مدت پایه‌های حکومت خود را مستحکم سازند و جایگاهی در بین مردم افغانستان و مجامع بین المللی پیدا کنند تا به اهداف خود برسند.

وی به حضور برخی از مقامات طالبان در مراسم عاشورای حسینی اشاره کرد و افزود: امیدواریم این حضور نشات گرفته از تغییر در طالبان باشد، اما فکر می‌کنم که این اقدام نیز در راستای همان سیاست عوام فریبانه است تا بگویند که ما تفکر شیعه کشی و هزاره کشی را کنار گذاشته ایم و افغان‌ها باید جنایت طالبان در مالستان، میرزا اولنگ و قندوز را به فراموشی بسپرند؛ اما باید دید که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.

جعفری تصریح کرد: طالبان در طی بیش از ۲۰ سال جنگ داخلی نشان داده که در توسل به برخی از اقدامات غیرانسانی، ددمنشانه و غیر انسانی در راستای اهداف خود کوتاه نمی‌آید.

وی با بیان اینکه طالبان یک تفکر و ایدئولوژی مبتنی بر یک مذهب خاص و دستورات خاص است که حتی متفکران اسلامی بعضا بخشی از ایده طالبانی را منطبق با تفکر اسلامی و اسلام ناب محمدی نمی‌دانند، اضافه کرد: در حوزه داخلی احتمال اینکه طالبان مرتکب نقض حقوق مسلم بشر و نقض حقوق شهروندان افغانستان شود، وجود دارد و این نقض حقوق شهروندی می‌تواند در قالب قتل و آزار مردم و به بهانه‌های داشتن قومیت و مذهب متفاوت صورت بگیرد.

نگرانی سازمان‌های جهانی از نقض حقوق زنان و کودکان در افغانستان

کارشناس حقوق کیفری بین‌الملل به نگرانی سازمان‌های مختلف جهانی از جمله شورای امنیت، کمیساریاری عالی پناهندگان و کمیساریای عالی حقوق بشر به نقض حقوق زنان و کودکان از سوی طالبان اشاره کرد و گفت: در تفکر طالبانی به زنان به عنوان شهروندان درجه ۲ نگاه می‌شود با این وجود باید مراقب این بعد از رفتار‌های طالبان باشیم.

جعفری به عضویت ۱۲۳ کشور در دیوان کیفری بین المللی دائمی اشاره کرد و افزود: دولت افغانستان نیز بعد از سقوط حکومت طالبان و برقراری حکومت جدید در ماه می‌سال ۲۰۰۳ به عضویت دیوان کیفری بین المللی دائمی درآمده؛ لذا دادستان این دیوان می‌تواند کلیه جرائم و جنایات ارتکابی در سرزمین افغانستان را مورد رسیدگی قرار دهد؛ پس از این حیث طالبان باید کاملا مراقب رفتار‌های آتی خود باشد و به حقوق حقه شهروندان توجه کند. در غیر این صورت اگر مرتکب نقض سازمان یافته، سیستماتک و گسترده حقوق مسلم و پذیرفته شده شهروندان افغانستانی شوند مطمئن باشید که تحت عنوان جنایات علیه بشریت تحت پیگرد قرار می‌گیرند.

وی با بیان اینکه در بیانیه دو ماه پیش دادستان دیوان کیفری بین المللی نیز تصریح شده است که طالبان باید مراقب تشدید خشونت‌ها علیه شهروندان و کشتار بازداشت شدگان در قالب انتقام باشد، چون دیوان تمامی رفتار‌های آن‌ها را به صورت دقیق و موشکافانه رصد می‌کند، اظهار کرد: دادستان دیوان کیفری بین المللی در این بیانیه طالبان را از آزار زنان و کودکان و ارتکاب هر گونه جرائم سیستماتک و گسترده که احتمال بروز آن علیه جمعیت غیرنظامی وجود دارد، برحذر کرده است.

کارشناس حقوق کیفری بین‌الملل با اشاره به اینکه حسب تحقیقات علی الراس دادستان وقت دیوان کیفری بین المللی در افغانستان رهبران طالبان ممکن است به دلیل جنایتی که سال‌ها پیش مرتکب شده اند و انجام تحت پیگیرد قانونی قرار بگیرند، گفت: از بدو عضویت افغانستان در دیوان کیفری بین المللی دادستان این دیوان می‌تواند به صورت مستقیم در کشور‌های که احتمال وقوع جنایت‌های بین المللی وجود داشته به تحقیقات بپردازد و این اتفاق در مورد افغانستان افتاده است.

مقامات طالبان در صورت نسل کشی تحت پیگرد دیوان کیفری بین المللی قرار می‌گیرند

جعفری با بیان اینکه رهبران طالبان که یک به یک به عنوان فاتح وارد افغانستان می‌شوند بعد از تکمیل تحقیقات دادستان دیوان کیفری بین المللی هر کدام می‌توانند به دلیل ارتکاب یک جنایت بین المللی محاکمه شوند، افزود: تفکر طالبان یک تفکر قومی است و وقتی این تفکر با چاشنی مذهب همراه می‌شود ممکن است از دل آن جنایت نسل کشی و کشتار جمعی بیرون بیاید؛ بنابراین اگر بنا باشد که طالبان همچنان این تفکر را ادامه دهد تحت عنوان متهمان نسل کشی تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.

وی تصریح کرد: طالبان با توجه به تعریف جدید خود از اسلام که در واقع یک تعریف تحریف شده از اسلام محسوب می‌شود، می‌تواند مرتکب جنایت علیه مردم افغانستان هم شود. به هر روی با توجه به اینکه ممکن است جنگ داخلی مجدد در افغانستان ادامه یابد طالبان احتمالا برای اینکه مردم عادی را تحت فشار بگذارد ممکن است مرتکب رفتار‌هایی مغایر حقوق اولیه شهروندان افغانستان از جمله رفتار‌های ناقض حقوق زنان و رفتار‌های تبعیض آمیز شوند.

فساد دولت غنی عامل اقبال بخشی از مردم افغانستان به طالبان

احمدی مسئول پیشین دفتر بین الملل و جهان اسلام بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: تمام صاحبنظران و تحلیلگران در ایران بر این واقعیت اذعان دارند که طالبان در گذشته جنایت‌ها و فجایعی را در افغانستان آفریده، ولی واقعیت این است که در برهه کنونی تغییراتی را طالبان شاهد هستیم به گونه‌ای که کشتار‌ها توسط این گروه به غیر از زمانی که برای تصرف شهر‌ها مقاومتی وجود داشته کاهش یافته و یا در این چند روزه مسئله کتک زنان اتفاق نیفتاده است؛ و یا علاوه بر حضور مقامات طالبان در عزاداری‌های عاشورای حسینی دیدگاه آن‌ها نسبت به قومیت‌های مختلف نیز تغییر کرده است.

وی از انتقال اسماعیل خان فرمانده نیرو‌های مردمی هرات به ایران پس از تسلیم شدن در برابر طالبان را یکی دیگر از نشانه‌های تغییر طالبان دانست و تصریح کرد: برخی از کارشناسان و تحلیلگران تغییرات طالبان را تاکتیکی می‌دانند و معتقدند که طالبان در پی به دست گرفتن قدرت است و بعد از آن دوباره به روش و منش سابق خود برمی گردد. همچنین عده‌ای نیز معتقدند که طی این ۲۰ سال با توجه به مذاکراتی که صورت گرفته طالبان به ویژه در سطح رهبران از قابلیت تعامل بیشتری برخوردار شده با این وجود تغییرات آن‌ها تداوم پیدا می‌کند.

احمدی با بیان اینکه به نظر می‌رسد که به دلیل مفاسد اداری و بروکراسی موجود در دولت اشرف غنی و ظلم‌هایی که به مردم شده آنگونه نبوده که مردم افغانستان به ویژه در روستا‌ها و کمتر در شهر‌های بزرگ و کابل نسبت به طالبان اقبال نداشته باشند، تصریح کرد: طالبان با چالش تشکیل حکومت همه شمول، مسائل زنان، آزادی رسانه‌ها و پذیرش جامعه بین الملل مواجه است با این وجود اگر این گروه طی ماه‌های آتی نتواند به درستی با این چالش‌ها برخورد کند و همان روش و منش پیشین خود را ادامه دهد قطعا با برخورد دیگر کشور‌ها از جمله ایران و مردم مناطق مختلف افغانستان مواجه خواهد شد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: امارت اسلامی افغانستان طالبان نقض حقوق بشر دیوان کیفری بین المللی عفو عمومی حکومت افغانستان اشرف غنی احمد مسعود نیروهای مسلح آمریکا دیوان کیفری بین المللی توجه به وضعیت مردم افغانستان افغانستان گفت سوی طالبان حکومت طالبان گونه ای طالبان یک اشرف غنی نقض حقوق کشور ها ۲۰ سال سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۸۳۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟

یکی از بزرگترین مشکلات استان سیستان و بلوچستان، خلف وعده مقامات کشور همسایه یعنی افغانستان در رهاسازی حقابه ایران از رودخانه هیرمند است. البته قسمت‌هایی از این استان به‌طور میانگین هر سه سال یکبار بیش از ۳ تا ۵ میلیارد مترمکعب بارش باران را تجربه می‌کند و حتی سیل نیز خسارت‌های قابل توجهی به این نقطه از کشور وارد کرده است.

به گزارش فرهیختگان، اما به دلیل مدیریت نه‌چندان مناسب، این حجم از آب وارد دریا شده و فرصت استفاده از آن از بین می‌رود. همین بارش‌ها در صورت مدیریت صحیح می‌تواند استان را از بحران اولیه آبی نجات دهد، اما ضعیف بودن راهبرد‌های مدیریتی باعث شده تا سیستانی‌ها بهره چندانی از این نزولات آسمانی نداشته باشند.

از سوی دیگر مسائل امنیتی که پس از ناآرامی‌های سال ۱۴۰۱ در سیستان‌وبلوچستان شکل گرفت و حملات تروریستی که در راسک و چابهار صورت گرفت، نگاه توسعه‌ای استان را به امنیتی تغییر داده و اولویت‌ها را جابه‌جا کرده است.

نیم قرن چانه‌زنی بر سر آب

به دنبال کشمکش‌های تاریخی بر سر ذخایر آبی در منطقه، معاهده حقابه میان افغانستان و ایران بر سر رود هیرمند که از کوه‌های هندوکش سرچشمه می‌گیرد در اسفندماه سال ۱۳۵۱ به امضای نخست‌وزیران دو کشور رسید و سه ماه بعد در خردادماه ۱۳۵۲ مجالس قانونگذاری دو کشور این معاهده را تصویب کردند. تصویب این معاهده شرایط حقوقی استفاده از هیرمند را برای ایران و افغانستان مشخص کرد. بر‌اساس این معاهده، حقابه ایران ۲۶ مترمکعب در ثانیه آن هم در سال‌های معمولی و نرمال آبی است.

این معاهده، سال معمولی و نرمال آبی را نیز تعریف کرده که براساس سنجش مرکز سنجش دهراوود مشخص می‌شود و آن هم طوری است که یک سال نرمال آبی در حوضه آبی هیرمند چیزی حدود شش میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب می‌باشد. براساس محاسبه حقابه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب می‌رسد. با این حال از زمان به امضا رسیدن این معاهده تاکنون، دولت افغانستان آنچنان که باید به مفاد آن عمل نکرده است. چنانچه در سال‌های اخیر با وجود دیدار‌ها و گفتگو‌های متعدد میان مقامات دو کشور بر سر احقاق حقوق ایران و رهاسازی آب هیرمند به سوی دریاچه هامون، در سال آبی جدید، ۱۱ درصد از حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی به سمت ایران روانه شده است.

ماجراجویی اردوغان در چهارراه آسیا

کارشناسان معقتدند مساله آب در سیستان به دلیل قرارگیری در شرایط خاص و بحرانی، تبدیل به یک ابزار سیاسی و انتفاعی شده است. چنانچه بسیاری از سد‌هایی که در افغانستان ساخته می‌شود به صورت سفارشی هستند. در این میان، کشور‌هایی مثل هندوستان و ترکیه به دلایل سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در سدسازی‌های افغانستان روی کانال هیرمند و سد‌های دربندی‌خان و هریرود نقش بسزایی دارند.

درواقع افغانستان با این سرمایه‌گذاری‌های خارجی موفق به اجرای برنامه‌های آبی خود شد و ایران یکی از کشور‌هایی است که از این پروژه‌ها متضرر می‌شود. امنیتی‌سازی موضوع آب در کابینه کابل، مردم این کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است. مردم افغانستان و حتی دانشجویان افغانستانی که در خارج از این کشور زندگی می‌کنند نیز نسبت به کوچک‌ترین کنش آبی در منطقه، واکنش نشان می‌دهند. این درحالی است که کشور ما از چنین نیرو‌های فعالی کم‌نصیب است و متاسفانه نسبت به دغدغه‌ها و طرح‌های همان تعداد محدود هم بی‌توجهی می‌شود. برای درمان مشکل آب، طی دهه‌های اخیر سرمایه‌های زیادی به بهانه اجرای طرح‌های توسعه‌ای روانه جنوب شرق کشور شده، اما این طرح‌های پرهزینه تقریبا هیچ آورده‌ای برای مردم این منطقه نداشته است.

مقامات: امیدواریم ادامه داشته باشد

در روز‌های اخیر تصاویر منتشر شده حاکی از رهاسازی آب هیرمند به سمت هامون است. این اتفاق درحالی رخ داده که در سال جاری افغانستان شاهد بارش‌های قابل توجهی بوده و برخی از کارشناسان بر این باورند که این رهاسازی آب تحت اختیار مقامات افغانستان نبوده و به عبارتی آن‌ها چاره‌ای جز روانه کردن آب‌های سرریز شده به سمت ایران نداشته‌اند. با این حال مقامات دو کشور واکنش‌های مثبتی نسبت به این موضوع نشان داده‌اند.

ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست‌وزیر طالبان، در دیدار با حسن کاظمی قمی، سفیر ایران در افغانستان اعلام کرد که آب رودخانه هیرمند پس از پایان خشکسالی چندساله، به استان سیستان‌وبلوچستان رسیده است. کاظمی قمی نیز در دیدار با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان ضمن تشکر از تعهد و اقدامات کابل به تامین حقابه ایران، ابراز امیدواری کرده که این روند رهاسازی آب از سد‌ها تداوم داشته باشد و حقابه ایران از رود هیرمند تامین شود.

علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست هم با ابراز امیدواری از ادامه‌دار بودن روند رهاسازی آب، از رایزنی‌ها و نشست‌های متعدد میان مقامات دو کشور خبرداد و اعلام کرد که مسئولان حاکم بر افغانستان رویکرد مناسبی نسبت به مساله حقابه داشتند.

درویش: طالبان اراده مثبتی ندارد

محمد درویش فعال محیط‌زیست با تاکید بر اینکه هیرمند رودخانه‌ای است که آورده‌اش بیش از ۵ میلیارد مترمکعب در سال است، گفت: «حقابه ایران از مجموع آورد سالانه رودخانه هیرمند ۱۴ درصد است؛ بنابراین کشورما از این حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعب سهم دارد. در حال حاضر گفته می‌شود که از ۸۲۰ میلیون متر مکعب ۷ درصد و در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۱۱ درصد وارد کشور شده، یعنی چیزی حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیون مترمکعب. پس هنوز بخش قابل توجهی از آن حقابه وارد ایران نشده است.

دلیلش هم این است که دولت طالبان به کمک سد «کمال خان» توانسته مسیر رودخانه هیرمند را تغییر دهد و سرریز آبی که از سد «کجکی» و سد کمال خان خارج می‌شود به جای اینکه مسیر طبیعی خود را طی کرده و وارد ایران شود، به سمت تالاب «گود زره» در مرز بین افغانستان و پاکستان می‌رود. گزارش‌هایی که دریافت شده حاکی از آن است که بیش از یک میلیارد مترمکعب آب به سمت گود زره رفته است، یعنی بیش از حقابه ایران که ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. متاسفانه ایران هم نتوانسته که حقابه را از طالبان بگیرد و این آبی که اخیرا آمده بیشتر از رودخانه «فراه‌رود» آمده.

فراه‌رود یکی دیگر از رودخانه‌هایی است که از افغانستان جاری می‌شود و به ایران و تالاب «هامون صابوری» که در مرز ایران و افغانستان و یکی از تالاب‌های تشکیل‌دهنده دریاچه هامون است، می‌رسد. بارندگی در آن ناحیه خیلی زیاد بوده و افغانستان هم هنوز آنجا سد ندارد، بنابراین آب از کنترلش خارج شده و وارد ایران شده است. پس هیچ اراده مثبتی در دولت طالبان برای این مقدار آبی که وارد ایران شده نبوده و آن‌ها اگر می‌توانستند این آب را هم نمی‌دادند.

در حال حاضر هم یک پروژه برای ساخت سد روی فراه‌رود دارند و به محض تکمیل شدن ساخت این سد، یک قطره آب هم از افغانستان وارد خاک ایران نخواهد شد. گود زره محصول طبیعی رودخانه هیرمند است. یعنی هیرمند در طول سالیان سال با طی کردن مسیرش وارد هامون می‌شده و سرریز آن به سمت گود زره جریان پیدا می‌کرده. گود زره هم یک تالاب مثل بقیه تالاب‌ها است. وقتی آب داشته باشد، پوشش هم ایجاد می‌کند و پرندگان برمی‌گردند.

اگر گود زره شوره‌زار است، پس هامون هم شوره‌زار حساب می‌شود. بالاخره اگر آب نداشته باشد تبدیل به شوره‌زار می‌شود. اتفاقا دیالوگی که ایران باید با طالبان برقرار کند این است که ما مخالف گود زره نیستیم و می‌خواهیم مسیر طبیعی رودخانه طی شود. یعنی آب وارد هامون شود، در هامون سرریز کند و وارد گود زره شود. اگر آن مسیر طبیعی اتفاق می‌افتاد، هم ایران از آن نفع می‌برد و هم افغانستان. حتی پاکستان هم می‌توانست از آن منتفع شود و کل منطقه سرسبز و خرم می‌شد و چشمه‌های گرد و خاک هم مهار می‌شد.

اما افغان‌ها میانبر زده‌اند و اجازه نمی‌دهند که آب وارد ایران شود و می‌خواهند آن را مستقیم وارد گود زره کنند. این اتفاق می‌تواند در کوتاه‌مدت میزان ورودی آب به گود زره را بهبود ببخشد، اما چشمه بزرگ گرد و خاک در ایران به وجود می‌آید و با توجه به اینکه باد غالب از غرب به شرق است، بخش‌های غربی افغانستان و منطقه هرات متاثر خواهند شد و آن‌ها هم آسیبش را خواهند دید.»

رهاسازی آب به نفع افغانستان است

متاسفانه مذاکره‌کنندگان ایرانی بلد نیستند که یک مذاکره برد-برد با دولت افغانستان و طالبان انجام دهند که ورود آب به ایران درنهایت به نفع هر سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان خواهد بود. این اتفاق می‌تواند به شکل گرفتن حسن همجواری بهتر کمک کند. ما باید به سمتی برویم که بتوانیم با یکدیگر وارد تعامل شویم و نیاز‌های خود را به شکلی مطرح کنیم که حل آن‌ها منجر به ضرر برای کشور دیگر نباشد؛ بلکه یک منفعت مشترک ایجاد کند. چنانچه از سمت خراسان جنوبی رودخانه‌هایی هستند که وارد افغانستان می‌شود و ایران هم جلوی آن‌ها را نگرفته.

اما چه دلیلی دارد که افغانستان جلوی این آب‌ها را بگیرد؟ ما باید رفاقت خود را به همدیگر اثبات کنیم و تلاش کنیم که بگوییم هر چقدر حال این کشور‌ها بهتر باشد و وضعیت رفاهی‌شان بهبود پیدا کند، به نفع همدیگر است و می‌توانند به یکدیگر کمک کنند که درنهایت تجارت قوی‌تری شکل بگیرد. افغانستان باید بداند که بزرگ‌ترین شریک تجاری آن در منطقه ایران است و بنابراین بهتر است که هوای ایرانی‌ها را داشته باشد تا آن‌ها هم هوای افغانستانی‌ها را داشته باشند. تروریسم در منطقه کنترل شود و امنیت برقرار شود. به این ترتیب یک معامله برد-برد تعریف می‌شود.

می‌توانیم حتی بیشتر حقابه بگیریم

درویش معتقد است که افغانستان به‌شدت به انرژی نیاز دارد. وی در این باره گفت: «در آن منطقه باد‌های ۱۲۰ روزه وجود دارد که الان به باد‌های ۱۶۰ روزه تبدیل شده. خوشبختانه اخیرا چندین توربین بادی در آنجا جانمایی کرده‌اند و ما می‌توانیم از انرژی بادی آنجا برق تولید کنیم و البته باید تعداد این توربین‌ها زیاد شود. سپس برق را به کشور‌های همسایه صادر کنیم و در ازای آن حتی حقابه بیشتری از آن ۸۲۰ میلیون مترمکعب بگیریم. افغانستان هم می‌تواند به مردم خودش توضیح دهد که اگر ما داریم به ایرانی‌ها آب می‌دهیم، در عوض از آن‌ها برق می‌گیریم و این یک معادله برد-برد است.

به این ترتیب اگر پوشش طبیعی هامون برگردد و چشمه‌های تولید گرد و خاک مهار شود کیفیت دریافت انرژی هم بهتر می‌شود و حتی می‌توان در آنجا پنل‌های خورشیدی احداث کرد و تولید برق را افزایش داد. مشکل و خطایی که در ایران اتفاق افتاده این است که می‌خواستند از حقابه برای تامین آب نه‌فقط در زابل بلکه در کرمان و زاهدان استفاده کنند و طرف افغانستانی هم متوجه شد که این آب هرگز به گودزره نمی‌رسد و ایرانی‌ها می‌خواهند برای توسعه شهر‌های خودشان از آن استفاده کنند؛ بنابراین حقابه‌ای به تالاب بین‌المللی هامون نرسید و چشمه‌های تولید گرد و خاک افزایش یافت.

باید توجه داشته باشیم که بخش قابل توجهی از متخصصان آب افغانستان در دانشگاه‌های ایران و در همین دانشگاه تهران تحصیل کرده‌اند و ما خودمان این فهم بوم‌شناختی را به آن‌ها منتقل کردیم. اگر تا الان هم اجازه دادند آبی وارد ایران شود به دلیل این است که آن‌ها وزارت نیرویی مثل وزارت نیروی ما نداشتند که اگر داشتند ۳۰ سال پیش همان بلایی که ما بر سر زاینده‌رود آوردیم و گاوخونی را از بین بردیم؛ بلایی که با زدن سد‌ها روی «کر» و «سیوند» بر سر «بختگان» آوردیم؛ همان بلایی که با زدن سد روی کرخه و کارون بر سر «هورالعظیم» و «چادگان» آوردیم؛ افغانستانی‌ها همین بلا‌ها را بر سر هیرمند و هریرود می‌آوردند و اجازه نمی‌دادند که یک قطره آب به سمت ایران بیاید. ما متوجه نیستیم که باید یک معامله برد - برد تعریف کنیم تا ضمن احترام به قوانین طبیعت، همگی از آن سود ببریم.»

حداقل آب شرب این استان را تصفیه کنید

درویش با اشاره به اینکه بیش از ۹۵ درصد بارندگی که امسال در استان سیستان‌وبلوچستان اتفاق افتاد، در قسمت بلوچستان بود، گفت: «در این استان شیب زمین به نحوی است که امکانی برای هدایت آب به سمت بالا فراهم نمی‌کند. سیستان منطقه بسیار کم‌بارشی است و میانگین بارندگی‌هایش زیر ۵۰ میلیمتر است و همیشه مدیون ورودی آب هیرمند بوده که از سمت افغانستان و ارتفاعات هندوکش می‌آمده. ما باید سعی کنیم با بجا آوردن حسن‌همجواری کاری کنیم که این حقابه به ایران برسد و در عین حال کار دیگری که باید بکنیم این است که سیستم تصفیه‌خانه فاضلاب را در زابل راه بیندازیم. شما اگر وارد زابل شوید با پدیده عجیبی روبه‌رو می‌شوید و آن بوی تعفنی است که در شهر هست. این به دلیل این است که آب شربی که مردم استفاده می‌کنند تصفیه نمی‌شود و به صورت کنترل نشده در معابر عمومی جاری می‌شود و به این ترتیب بوی بد آن امکان زیست باکیفیت را سلب کرده است. چرا ما آنجا یک تصفیه‌خانه نزنیم و با بازچرخانی این آب ارزشمند، دوباره از آن استفاده نکنیم؟ دست‌کم بر‌ای کشاورزی می‌شود از آن استفاده کرد. این کار‌های مهمی است که ایرانی‌ها باید در آن منطقه انجام دهند.»

دیگر خبرها

  • تغییرات اقلیمی افغانستان را تهدید می کند
  • طالبان افغانستان برای جذب توریست خارجی دست به کار شده‌اند
  • طالبان افغانستان برای جذب توریست خارجی دست به کار شده اند
  • حکومت افغانستان فراگیر است
  • طالبان خطاب به روسیه: حکومت افغانستان فراگیر است | دخالت در امور داخلی خود را نمی پذیریم
  • طالبان: دخالت در امور داخلی خود را نمی پذیریم
  • کابل خطاب به مسکو: حکومت افغانستان فراگیر است
  • قزاقستان: کشورهای مختلف به برقراری روابط با کابل تمایل دارند
  • تعداد جان‌باختگان سیل در افغانستان افزایش یافت
  • طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟