باران تلخ (+عکس)
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۹۱۸۴۶
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم،«از آن سیلاب جان سالم به‌در بردن کار هیچ‌کس نبود. خیلی وحشتناک بود و هر چه سر راهش بود، با خودش می‌برد.» این‌ها صحبت‌های برخی از اهالی روستای گردیوالان است که از نزدیک شاهد جاری شدن سیل خروشان در رودخانه گردیوالان بودند. آن‌ها تلاش زیادی کردند تا سه زنی که گرفتار امواج خشمگین سیلاب شده بودند را نجات دهند، اما نتوانستند و هر سه غرق شدند.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
اصغر آبتین، دهیار روستای دوگنویر که مادر ۷۰ ساله‌اش به نام صیدی معتمدی را در اثر سیلاب از دست داده است، در مورد این حادثه به جام‌جم می‌گوید: «آن روز، عاشورا بود و مردم روستا‌های گردیوالان و دوگنویر با هم به حسینیه گردیوالان که نزدیک روستای گردیوالان است، رفتند تا در مراسم شرکت کنند. من و مادرم هم به این مراسم رفته بودیم. پس از پایان مراسم، صرف ناهار و تعطیل شدن حسینیه، همگی به سمت روستا‌های خود حرکت کردند. بعضی‌ها با ماشین بودند و عده‌ای هم پای پیاده برگشتند، چون حسینیه فاصله زیادی با روستای همجوار ندارد. مادرم جلوتر از من به روستای‌مان برگشت، اما من در حسینیه ماندم تا در کار‌ها به بقیه کمک کنم. از چند روز قبل بارندگی وجود داشت، اما آن روز بارندگی خیلی شدیدتر شده بود. کارهایم که تمام شد، از حسینیه به خانه برگشتم و دیدم که مادرم کنار نوه‌هایش نشسته بود و با آن‌ها صحبت می‌کرد. من هم مشغول کارهایم شدم. بعدازظهر بود که ناگهان دیدم عده زیادی از روستاییان از زن و مرد و بچه کنار رودخانه با اضطراب و نگرانی می‌دوند.»
آبتین که نگران همهمه مردم شده بود، از روستاییان پرسید که چه اتفاقی افتاده است، آن‌ها هم گفتند دو نفر از روستای گردیوالان و یک نفر از روستای دوگنویر گرفتار سیلاب شده‌اند: «به من گفتند یکی از کسانی‌که گرفتار سیلاب شده، مادرم است. من باور نکردم و گفتم چطور ممکن است؟ من مادرم را در خانه دیدم که کنار نوه‌هایش نشسته بود. چطور ممکن است مادرم باشد؟ با نگرانی از اهالی خانه سراغ مادرم را گرفتم. از نوه‌ها پرسیدم مادربزرگ‌تان کجاست؟ گفتند وقتی بارندگی تمام شد، مادربزرگ گفت به زمین‌های کشاورزی می‌رود تا بز‌ها و گوسفند‌ها زمین را خراب نکنند. مادرم آن روز به من نگفت می‌خواهد به زمین کشاورزی برود. مادرم و آن دو خانم موقعی که می‌خواستند از رودخانه عبور کنند، ناگهان از دو طرف در محاصره سیلاب قرار گرفتند. چند نفر از افرادی که در حسینیه بودند، متوجه گرفتار شدن آن‌ها در سیلاب رودخانه شدند و تصمیم گرفتند نجاتشان دهند، اما شدت سیل به حدی بود که از هیچ‌کس کاری برنمی‌آمد و متاسفانه هر سه نفر غرق شدند. پس از شش ساعت جست‌وجو توسط اهالی روستا، اجساد آن دو زن جوان حدود ۶۰۰ متر پایین‌تر از روستای دوگنویر و جسد مادرم نیز، هفت‌هشت کیلومتر پایین از روستای زمین حسن پیدا شد.»
دهیار روستای دوگنویر درباره شرایط روستا در زمان سیلاب به جام‌جم گفت: «سیلاب که آمد، ما نه برق داشتیم و نه آنتن. وضعیت بسیار سختی بود، اما با همان شرایط سعی کردیم گمشده‌های‌مان را در سیلاب پیدا کنیم.»
دخترخاله‌هایم غرق شدند
مریم شهسواری ۲۷ ساله و مریم فردوسی ۲۰ ساله هر دو اهل روستای گردیوالان بودند که در اثر جاری شدن سیلاب جان خود را از دست دادند. محمد فردوسی، پسرخاله آن‌ها درباره این حادثه به جام‌جم توضیح می‌دهد: «ساعت چهار بارندگی شروع شد. من متوجه نشدم دخترخاله هایم چه زمانی از خانه بیرون رفتند، اما گفتند که مادربزرگ‌مان در زمین کشاورزی است و، چون تا الان برنگشته است، دنبالش می‌رویم. طبق گفته یکی از پسرخاله‌هایم و برخی شاهدان، وقتی دخترخاله‌هایم به رودخانه رسیدند، متوجه خانم پیری شدند که وسط رودخانه گیر کرده بود. وقتی برای کمک به آن خانم وارد رودخانه شدند، ناگهان شدت آب زیاد شد و هر سه گرفتار پنج‌شش متر آب شدند. پسرخاله‌ام که شاهد حادثه بود، سعی کرد به آن‌ها کمک کند، اما موفق نشد.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: سیل مرگ باران جام جم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۹۱۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مادرم با هدیه وحید شمسایی روحیه گرفت
به گزارش خبرگزاری مهر، احسان الداغی، برادر شهید غیرت با تحسین حرکت سرمربی تیم ملی فوتسال ایران در واکنش به این اقدام اظهار کرد: در یک سال گذشته هر وقت گروه‌های ورزشی برای دلجویی مادرم می‌آمدند، او روحیه می‌گرفت و بسیار خوشحال می‌شد.
برادر شهید حمیدرضا الداغی افزود: دیروز نیز مادرم با شنیدن خبر اهدای قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در آسیا به برادر شهیدم و یادآوری حرکت او، بسیار شاد شد و روحیه مضاعفی گرفت.
وی یادآور شد: حمیدرضا ورزشکار بود و مادرم با بچه‌های ورزشکار ارتباط دلی دارد. تشکر می‌کنم از بزرگواری وحید شمسایی که در آن لحظات یاد برادرم را زنده کرد و این جریان ادامه‌دار شد.
کد خبر 6091881
اعلام محدودیت های ترافیکی پایان هفته در جاده های شمالی کشور