Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-27@07:38:12 GMT

خانه امن بی‌پناهان

تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۰۰۴۵۸

خانه امن بی‌پناهان

همشهری آنلاین_مژگان مهرابی: برخلاف دیگر خانه‌های این شهر که صاحبانشان در را به روی آواره‌ها و معتادان باز نمی‌کنند، اینجا همیشه پذیرای کسانی است که طرد شده‌اند. از همه جا و همه کس. آدم‌هایی که سهم‌شان از دنیا فقط یک تکه کارتن مقوایی است تا بتوانند روی آن شب را به صبح برسانند. آن هم با کابوس آوارگی. «سرای مهر مادری» یک چهار دیواری مطمئن است که زنان کارتن‌خواب بیشتر از خانه مادری‌شان در آن احساس آرامش می‌کنند، چراکه کسی نه آنها را تحقیر می‌کند و نه بی‌هویتشان می‌خواند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در اینجا زنان آسیب دیده تولدی دوباره دارند. زمینه رشد و تعالی‌شان فراهم شده تا برای خودشان کسی شوند. سرای مهر مادری از ۶ سال پیش که فعالیت خود را آغاز کرده تاکنون قریب به ۸۰۰ بانوی کارتن‌خواب را به مرحله استقلال مالی رسانده است. در اینجا خبرهای دیگری هم هست که «ندا ماندنی» همان مامان ندای دوستداشتنی بچه‌های سرای مهر مادری برایمان توضیح می‌دهد.

در خیابان صالحی، درست روبه‌روی مسجد حضرت قاسم بن الحسن(ع)، ساختمانی است ۲ طبقه و بزرگ البته با نمایی رنگ و رو رفته که خبر از کلنگی بودن آن می‌دهد. بنای قدیمی مربوط به سرای مهر مادری است. جایی که در آن زنان کارتن‌خواب و کودکانشان حمایت می‌شوند. بالای سردرش نه تابلویی دیده می‌شود نه نشانی وجود دارد که کسی متوجه شود ساکنان اینجا که هستند و چه هویتی دارند. شاید دلیلش این باشد که اهالی آن راحت‌تر زندگی کنند و از نگاه کنجکاو همسایه‌ها دور باشند. ورودی ساختمان به یک سالن باز می‌شود که محل استقرار نیروی نگهبانی است. کنار دیوار تعداد زیادی قفسه چوبی وجود دارد پر از صنایع‌دستی که به همت همین بانوان کارتن‌خواب درست شده است.

همه جور هنری در لابه‌لای قفسه‌ها دیده می‌شود، از عروسک و گلدان‌های سفالی گرفته تا گیاهان آپارتمانی که اهل اینجا پرورش داده‌اند. هرچه هست زیبا هستند و متنوع، رنگارنگ بودن دستاوردهای هنری هر ببینده‌ای را مشتاق به تماشا می‌کند. تمایل به دیدار مسئول سرای مهر مادری دارم. پیرمرد نگهبان به راهروی سمت چپ اشاره می‌کند و می‌گوید: «اتاق مامان ندا انتهای راهروست.» 

مامان ندا  ندا ماندنی

مابین راهرو و محدوده سالن ورودی، پرده سبز رنگ ضخیمی نصب شده که مانع از تردد آقایان به راهرو و خوابگاه بانوان می‌شود. با کنار زدن پرده نخستین چیزی که جلوه می‌کند رنگ صورتی در و دیوارهاست. حس خوبی را منتقل می‌کند. روی دیوارها تا دلتان بخواهد تابلوهای تزیینی نصب شده که سلیقه بانوان خوش‌ذوق را به رخ می‌کشد. علاوه بر آنها چند تابلو هم به چشم می‌خورد که حکم قهرمانی بچه‌ها در مسابقات ورزشی است. چند تابلوی دیگر هم به دستنوشته‌هایشان مربوط می‌شود. انتهای راهرو هم یک کتابخانه جانمایی شده که اگرچه خیلی بزرگ نیست اما نیاز ساکنان سرای مهر مادری را جواب می‌دهد. مبهوت تماشا هستم که بانوی جوانی علت حضور را می‌پرسد و بعد از پی بردن به دلیل آن، اتاق «ندا ماندنی» یا همان مامان ندا را نشان می‌دهد.

بر خلاف تصورم مامان ندا را بانویی میانسال می‌یابم. خوشروست و با مهربانی پذیرای مهمان سرزده می‌شود. بشاشیت خاصی در چهره ‌اش وجود دارد و همین صمیمیتی را ایجاد می‌کند. قبل از هر چیز به حوزه عملکردی سرای مهر مادری اشاره می‌کند. او می‌گوید: «در اینجا بانوان معتاد کارتن‌خواب، حمایت می‌شوند. کسانی که از سوی خانواده و جامعه طرد شده و ملجایی ندارند. اغلب هم با فرزندان‌شان می‌آیند. اغلب‌شان تمایلی به رفتن کمپ نشان نمی‌دهند چراکه اگر به آن جا بروند باید فرزند خود را به بهزیستی تحویل دهند. برای همین ترجیح می‌دهند کارتن‌خوابی را به جان بخرند اما فرزندشان پیش‌شان باشد. در سرای مهر مادری مادر در کنار فرزند است. این کار به او انگیزه ترک اعتیاد می‌دهد. خیالش راحت است که فرزندش سرپناهی دارد و غذای گرم می‌خورد.» 

دورهمی دوستانه 

رفتار ماندنی یا مامان ندای بچه‌ها، عاری از تقیدات مدیریتی است، او ترجیح می‌دهد به جای مدیر بیشتر رفیق باشد. البته جذبه خودش را دارد و با اینکه در انجام کارها جدی است اما رفتار مادرانه او باعث شده اهالی‌سرا به حسب علاقه خواسته‌های او را اجابت کنند. مامان ندا ادامه می‌دهد: «ظرفیت پذیرش سرای مهر مادری تا ۷۰ نفر است. البته تعداد قابل توجهی هم کودک اینجا حضور دارد که اتاقشان با مادر یکی است. در بدو ورودشان از آنها آزمایش ایدز و هپاتیت گرفته و بعد مهیای ترک اعتیاد می‌شوند. بعد از ترک اعتیاد، بانوی بهبودیافته برای درمان و ترمیم دندان‌هایش به مراکز درمانی ارجاع داده می‌شود. دست آخر هم امکان اشتغالزایی برایشان فراهم می‌شود.

کسانی هم که خانواده دارند با آنها صحبت می‌شود تا دوباره به آغوش خانواده بازگردند.» مامان ندا گشت‌وگذار درسرا را از حیاط شروع می‌کند. حیاط بی‌شباهت به پارک نیست. فضایی دارد بزرگ و چشمنواز با باغچه‌ای سرسبز که در دل آن یک آلاچیق چوبی جانمایی شده است. درختان تنومندی که در حاشیه باغچه هستند روی آلاچیق سایه انداخته و فضایی دنج را برای دورهمی عصرانه درست کرده‌اند. تعدادی هم وسایل بازی برای کودکان تعبیه شده که با فروکش نور خورشید امکان تفریح و شادی بچه‌ها را فراهم می‌کنند. مامان ندا می‌گوید: «معمولاً عصرها آش درست کرده و در آلاچیق نوش جان می‌کنیم.» 

تولدی دوباره 

کنج حیاط اتاق دیگری است که وسایل آن به یک تخت و یک کمد بسنده می‌شود. به آن اتاق فیزیک می‌گویند جایی که معتادان باید برای ترک اعتیاد ۱۵ روزی را تنها سر کنند. مامان ندا اتاق را نشان می‌دهد و در این حین، بهجت که تازه از حمام آمده بفرماییدی می‌زند که داخل شویم. او چند روزی است در اتاق فیزیک حضور دارد. ۶۰ سال را پشت سر گذاشته و زندگی تلخی داشته است. مامان ندا به او خداقوتی می‌گوید و احوالش را می‌پرسد. زن درد دارد اما پنهان می‌کند همین که توانسته اعتیاد ۳۰ ساله‌اش را ترک کند خدا را شاکر است. می‌گوید: «من هم روزی جوان و شاداب بودم اما متأسفانه همسایه بد من را به این روز انداخت. مبتلا به دیابت هستم.

با همسایه‌مان خیلی صمیمی بودم. پیشنهاد داد برای کاهش قندخون کمی‌ تریاک استفاده کنم. ابتدا دور از چشم همسرم این کار می‌کردم. بعد روز به روز بیشتر وابسته شدم. همسرم فهمید. چند بار ترکم داد. اما دوباره سراغش رفتم. بیشتر وقتم پای بساط می‌گذشت. مواد را هم شوهر همین همسایه‌مان جور می‌کرد. تا اینکه اوضاع من خراب شد و خانواده‌ام طردم کردند. به خود که آمدم دیدم کارتن‌خواب شده‌ام.

تا اینکه توسط یکی از بهبودیافته‌ها با اینجا آشنا شدم. حالا هم برای ترک آمده‌ام. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که دوباره سقفی بالای سرم داشته باشم. اینجا غذای گرم می‌خورم. کسی تحقیرم نمی‌کند. دوستانم هر روز حالم را جویا می‌شوند.» رسم جالبی در اینجا برپاست. به گفته مامان ندا هرکسی موفق به ترک اعتیاد می‌شود، بانوان برای دوست بهبود یافته‌شان جشن می‌گیرند. او می‌گوید: «بچه‌ها با دف و هلهله کنان فرد ترک کرده را به سوی خوابگاه هدایت می‌کنند.» 

هنرکده بانوی مهر 

انتهای حیاط یک کلبه چوبی است. روی آن نوشته شده هنرکده بانوی مهر. اسکلت آن با نی درست شده و همین زیبایی مضاعفی به کلبه داده است. ماندنی می‌گوید: «در اینجا کلاس‌های هنری برگزار می‌شود. نقاشی روی سفال، عروسک‌سازی و گل برجسته، آینه شکسته و معرق از جمله صنایع‌دستی است که در هنرکده آموزش داده می‌شود. هر از چندگاهی هم نمایشکاه برپا کرده و دستاورد بانوان را در آن به نمایش می‌گذاریم. در نظر دارم کلاس کیک‌پزی هم برگزار کنم.» چند بچه با دیدن مامان ندا از اتاق دیگری بیرون می‌آیند. دورش حلقه می‌زنند.

مامان ندا سر به سر همه‌شان می‌گذارد. بچه‌ها دوستش دارند و برای خوشحال کردنش سعی می‌کنند در درس و ورزش بهترین باشند. ماندنی می‌گوید: «در حال حاضر ۱۱ کودک در اینجا هستند. اغلب‌شان از هوش بالایی برخوردارند. برای آنها کلاس‌های آموزشی برگزار می‌کنیم. از قرآن و ورزش تا کامپیوتر و صنایع‌دستی. خیلی از بچه‌ها در ورزش‌های رزمی مقام آورده‌اند. این‌طور نیست که وقتشان را به بطالت سپری کنند. بازی و تفریح همراه با آموزش. آنها شرایط بدی را پشت سر گذاشته‌اند. اغلب‌شان ضربه روحی خورده و باید خود را پیدا کنند. برای همین بازی درمانی هم جزو کلاس‌هایشان برگزار می‌شود. تابلوهایی هم که به دیوار نصب شده را نگاه کنید. حکم قهرمانی آنهاست.

مدال طلا گرفته‌اند.» نوبت به بازدید از خوابگاه می‌رسد. تعداد اتاق‌ها زیاد است. همه‌شان مجهز به وسایل رفاهی هستند. بهترین امکانات در آن جا دیده می‌شود. در هر اتاق ۳‌ـ ۴ تخت دیده می‌شود البته اتاق مادر و کودک جداست. مامان ندا می‌گوید: «با توجه به رده سنی بانوان اتاق‌ها را تقسیم‌بندی کرده‌ام. ۱۷ تا ۲۵، ۲۵ تا ۴۰ و ۴۰ به بالا. برای اینکه حرف‌های هم را متوجه شوند و بتوانند دوستان خوبی برای هم باشند.» 

ریشه مشکل باید خشکانده شود

مامان ندا یک مادر جدی است با مهربانی‌های خودش، می‌گوید: «از سال ۹۴ تاکنون ۷۸۰ نفر به اینجا مراجعه کرده و پاک شده‌اند. البته یکسری هم لغزش داشته‌اند ولی کلا ۶۸ درصد خانم‌ها به خانواده‌ها برگشته‌اند یا مشغول کارند.» او باکسانی هم که از اینجا رفته‌اند باز ارتباط خود حفظ کرده و هر از چندگاهی سراغشان را می‌گیرد که مبادا دوباره به بیراهه بروند.

می‌گوید: «در بعضی از مراکز ترک اعتیاد فقط این بیماری را درمان می‌کنند. اما ریشه‌یابی نمی‌کنند که چرا فرد پی موادمخدر رفته است. اما من در اینجا با کمک دانسته‌های خودم و تجربه کارشناسان روان‌شناسی ریشه‌یابی می‌کنم. پای درددل‌شان می‌نشینم. یکی از مددجویان اینجا دختر جوانی بود که به دلیل مشکلات خانوادگی به اعتیاد مبتلا شده بود. برای اینکه کسی مزاحمش نشود لباس مردانه می‌پوشید. وقتی آمد اینجا در بدترین وضع ممکن بود. اما رشد کرد. اعتیاد را که کنار گذاشت هیچ الان یکی از کارکنان همین مرکز است. ازدواج هم کرد و الان خیلی خوشبخت است. ترک اعتیاد تنها راه چاره نیست باید ریشه مشکل خشکانده شود.»

محبوبه شادانیا، کارشناس مددکار اجتماعی/علت‌های فردی و اجتماعی کارتن‌خوابی

مادران معتاد و کارتن‌خواب نسبت به دیگر اقشار آسیب دیده جامعه شرایط سخت‌تری را تجربه می‌کنند. دلواپسی برای به دست آوردن مواد و نبود سرپناه از یک سو، آوارگی فرزند از سوی دیگر باعث می‌شود اوقات‌شان به تلخی سپری شود. از این‌رو می‌توان گفت فرزندی که مادر کارتن‌خواب دارد، از هر حیث در وضعیت بدی به سرمی برد. نبود تغذیه مناسب، امکانات آموزشی و تفریحی، جایگاهی برای استراحت کردن، مواردی است که این بچه‌ها تجربه می‌کنند.

به گفته «محبوبه شادنیا» مددکار اجتماعی، کارتن‌خوابی ۲ علت فردی و اجتماعی دارد. او در این‌باره توضیح می‌دهد: «اعتیاد به موادمخدر و الکل و فقر و ترس و ناامنی و حمایت نشدن از سوی خانواده جزو عوامل فردی هستند. اما عوامل اجتماعی شامل وضعیت نامناسب اقتصادی و بیکاری و به‌هم ریختگی هنجارها و ارزش‌های اخلاقی می‌شود.» به باور شادنیا پدیده بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی زنان در ایران پدیده نوظهوری است. بنابر گزارش‌های موجود بیش از ۱۵ هزار نفر بی‌خانمان در شهر تهران حضور دارند، ۱۵ تا ۲۰‌درصد این افراد را زنان تشکیل می‌دهند. او در ادامه به نکته دیگری اشاره می‌کند: «تا چند سال پیش بیشتر زنان بی‌خانمان و کارتن‌خواب میانسال و سالمند بودند و حالا تعداد بانوان جوان کارتن‌خواب افزایش یافته است.

حتی در بین کارتن‌خواب‌ها دختران نوجوانی دیده می‌شوند که به دلیل فرار از خانه یا داشتن سرپرست بی‌تعهد به این روز افتاده‌اند. میانگین سن زنان کارتن‌خواب شهر به ۱۷ و ۱۸ سال کاهش یافته است.» اما نکته حائز اهمیت این است که چرا دختران جوان ما زندگی در خیابان و آوارگی را به سکونت در خانه پدری ترجیح می‌دهند. سؤالی است که شادنیا این‌گونه پاسخ می‌دهد: «سابقه آزار دیدن و تجاوز محارم در دوران کودکی، مشکلات ناشی از سوء‌مصرف مواد والدین، نداشتن اختیار و قدرت انتخاب برای ازدواج، بیکاری، فقر و تن فروش اجباری، ضرب و شتم، تحقیر و بعضا بیماری روانی از جمله مواردی است که باعث کارتن‌خوابی یک دختر جوان می‌شود.»

از ترک اعتیاد تا اشتغال به کار 

اما مهم‌ترین اقدامی که در این مرکز انجام می‌شود، فراهم کردن شرایط کسب درآمد است. به گفته ماندنی عده‌ای از بانوان بهبودیافته در سرای حافظ مشغول کارند. عده دیگری هم به‌عنوان پرستار شبانه به مؤسسه‌های خدماتی معرفی می‌شوند. او ادامه می‌دهد: «یکی از طرح‌ها لقمه مهر است. سفارش طبخ غذای خانگی می‌گیریم و ۲ بانویی که به‌عنوان آشپز در این مرکز فعالیت می‌کنند می‌پزند. در واقع بازار کار برای آنها جور می‌کنیم.»

کد خبر 622089 برچسب‌ها فقر همشهری محله گرمخانه آموزشی هنر اعتیاد - مواد مخدر زنان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: فقر همشهری محله گرمخانه آموزشی هنر اعتیاد مواد مخدر زنان کارتن خوابی دیده می شود کارتن خواب ترک اعتیاد بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۰۰۴۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اینجا صدا جان می‌گیرد

جادوی زبان‌گردانی کاری می‌کند که ساعت‌ها می‌توان نشست و با شوق و لذتی وصف‌ناشدنی از تکیه‌کلام‌ها و دیالوگ‌های فیلم‌ها و سریال‌ها گفت که با هنرنمایی بی‌بدیل گویندگان و مدیران دوبلاژ در ذهن‌ها ماندگار می‌شوند و استودیو‌های زبان‌گردانی مکانی جادویی است که آثار برجسته و به‌یادماندنی دنیا را برای مخاطبان سیما دیدنی می‌کنند.

در جذابیت‌های زبان‌گردانی برای مخاطب همان بس که بسیاری از جوانان به‌دلیل شباهت صدای‌شان به یکی از صداپیشگان آرزوی صداپیشگی را در سر می‌پرورانند و به نظر آن‌ها صرف تقلید صدا یا داشتن صدای خوب می‌تواند فرد را وارد این حرفه کند، اما با ورود به پشت صحنه دوبلاژ می‌توان دریافت که این هنر چه سختی‌ها و ویژگی‌هایی دارد و صداپیشگی مستلزم چه دانش گسترده و هنر و سختکوشی‌ای است. حضور در استودیوی دوبلاژ و گفتگو با دوبلور‌ها ما را با این فضا بیشتر آشنا می‌کند.

مرد طلایی دوبله، آکتور صدا

اکبر منانی، از مدیران دوبلاژ و گویندگان پیشکسوت کشورمان، این روز‌ها تمایلی به مدیریت دوبله و گفتن نقش‌های سینمایی ندارد و ترجیح می‌دهد وقتش را با حل‌کردن جدول، مطالعه و گویندگی برای مستند سپری کند. می‌گوید ۶۴ سال گویندگی کرده‌ام و سه بار بازنشسته شده‌ام. چون مدیریت دوبلاژ کار دشواری است و در حوصله و توانش نمی‌بیند که نقش‌ها را برای یک اثر سینمایی یا سریال پیدا کند، برای همین کار را به جوان‌ها سپرده و هرازگاهی با آن‌ها همکاری می‌کند.

اگر صدای اکبر منانی را با نقش هرکول‌پوآرو بشناسیم، نقشی که لقب آکتور صدا را به او داد، اما نمی‌توان روح و صدایی که او به شخصیت‌های کارتونی زبل‌خان، گلام در ماجرا‌های گالیور، صدای ویژه جان دالتون در مجموعه لوک خوش‌شانس، تیتراژ مجموعه آن شرلی و شخصیت لورل در مجموعه لورل‌و‌هاردی داد، فراموش کرد. با این مدیر دوبلاژ پیشکسوت در روز‌های پایانی سال ۱۴۰۲ درحالی‌که برای گفتن یکی از نقش‌های فیلم سینمایی به مدیریت افشین زی‌نوری آماده می‌شد، گفتگو کردیم.

این پیشکسوت عرصه صداپیشگی با اشاره به علاقه‌مندی‌اش به زبان‌گردانی مستند‌های حیات‌وحش می‌گوید: برخی از این مستند‌ها که در استان‌ها ساخته می‌شوند و بیشتر موضوع حیات‌وحش و تاریخی دارند را قبول می‌کنم، اما در میان کار‌های مستند، زبان‌گردانی مستند‌های حیات‌وحش دیوید اتنبرو مانند داستان تولد و شروع زندگی حیوانات در حیات‌وحش را خیلی دوست دارم.

او در واکنش به ازدست‌دادن صداپیشگان پیشکسوت در چند سال اخیر بیان می‌کند: هیچ‌کس ماندگار نیست. رفتن این دوستان برای ما خیلی غمناک و دردآور است. من یک عمر با آن‌ها زندگی کرده‌ام و با همه این دوستان خاطره داشته‌ام و سال‌ها با هم کار کرده‌ایم. با این‌که می‌دانم من هم روزی می‌روم و نمی‌شود کاری کرد، اما واقعا نبود بسیاری از این صدا‌ها ضایعه بزرگی برای جامعه دوبله است. آن‌ها که در چشم بودند، رفتند؛ افراد معروف و باسابقه‌ای که هیچ‌وقت تکرار نمی‌شوند.

منانی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره ماندگاری صدا‌های توانمند در ایران می‌گوید: این‌که می‌گویم دیگر توان دوبله بلندمدت را ندارم به خاطر این است که صدایم پیر شده‌است. من ساعت‌ها در استودیو می‌ماندم و گاهی صبح وارد استودیو می‌شدم. آن‌قدر می‌ماندم تا کار تمام شود و نیمه‌شب به خانه می‌رفتم. من تا چند سال قبل بهتر کار می‌کردم، اما اکنون فقط از سر علاقه اگر مستند یا پویانمایی‌ای باشد، آن را می‌پذیرم. آخرین کار پویانمایی‌ام «سفر‌های سعدی» و «قند پارسی» بود.

صداپیشه نقش «اوپنهایمر» و «هری پاتر» درباره ورودش به دنیای صداپیشگی می‌گوید: من اتفاقی وارد رادیو شدم. سال ۱۳۳۹ که در اصفهان دیپلمم را گرفتم به عشق رادیو به تهران آمدم. در آزمون گویندگی شفاهی و کتبی شرکت کردم و از بین چند هزار نفر قبول شدم. همزمان با قبول شدن در رادیو، کلاس‌های مختلف هم می‌رفتم تا برای گویندگی تمرین بیشتری کنم. در آن زمان برای گرفتن گوینده رادیو خیلی سختگیری می‌کردند و بعد از گذشت یک تا دو سال از قبول شدنم در رادیو همچنان روی هوا بودم. تا این‌که بعد از دو سال، گویندگی برنامه «راه شب» به من سپرده شد. طی دو دهه در رادیو در تمام برنامه‌های رادیویی صحبت کردم. از برنامه‌های جدی گرفته تا طنز، مذهبی، سیاسی و حتی گویندگی خبر. مدتی سردبیری هم انجام دادم.

وی ادامه می‌دهد: شرط گوینده شدن صبر و حوصله، تمرین کردن و درست گفتن ۳۲ حرف الفبای فارسی است. اغلب افراد حروف الفبا را درست بیان نمی‌کنند. این در حالی است که الفبای فارسی پایه گویندگی است. در آن مقطع من در عرصه صداپیشگی هم کار می‌کردم. یعنی صبح‌ها می‌رفتم استودیو دوبله و شب‌ها در رادیو کار می‌کردم. ورودم هم به دوبله کار راحتی نبود. این کار نیاز به صبر و حوصله زیادی داشت. من مرتب در استودیو‌های زبان‌گردانی در وقت‌های آزاد هم تمرین می‌کردم.

منانی درباره زبان‌گردانی پوآرو می‌گوید: آقای عطاءا... کاملی دوبله کار «پوآرو» را به من پیشنهاد داد. من روی نقش و شخصیت پوآرو و دیوید سوشِی مطالعه کردم. کتاب‌های آگاتا کریستی را هم خواندم. خود سوشی شش ماه در مرز فرانسه و بلژیک روی زبانش کار کرده بود و سه ماه روی راه رفتن و حرکات بدنش متمرکز شده‌بود، پس من نیز باید این لحن و صدا را به‌درستی به مردم می‌رساندم. خیلی روی این نقش زحمت کشیدم. خیلی کار‌ها مثلا «سین»‌های پوآرو را طور خاصی تلفظ می‌کردم و به آن اکو می‌دادم.

وی درباره دیدارش با سوشی بازیگر مجموعه‌های پوآرو یادآوری می‌کند: دیوید سوشی یک شکسپیری است. او را در جایی در تالار نمایش دیدم و خبرنگاری من را به او معرفی کرد. اوایل پخش این مجموعه در ایران بود. در دیداری که با او داشتم، از صدای من خوشش آمد و گفت تو من را معرفی کردی وگرنه من کسی نیستم. او می‌گفت من بهتر از او حرف زده‌ام.

این صداپیشه پیشکسوت درباره اضافه کردن تکیه‌کلام به نقش‌هایی که گفته، می‌گوید: در همه کارهایم این طور بوده‌است؛ مثلا در «گالیور» آن تکیه‌کلام «من می‌دونم... کارمون تمومه، من می‌دونم!» به هیچ وجه این طور نبوده یا «زبل‌خان» که دیالوگ «زبل‌خان اینجا، زبل‌خان اونجا، زبل‌خان همه‌جا» داشت، تکیه‌کلامی‌بود که من برای این شخصیت ساخته بودم. می‌دیدم بچه‌ها از این تکیه‌کلام خوششان می‌آید، به همین دلیل تکرارش می‌کردم. در مجموعه «پوآرو» نیز تکرار «مونامی» از پیشنهاد‌های خودم بود. عکس‌العمل مردم خیلی خوب بود و من هم، چون دیدم مردم خوش‌شان می‌آید، آن را تکیه‌کلام کردم و هزاران مورد دیگر که در متن سریال آن‌قدر پررنگ نیست، اما از آن‌ها استفاده کرده‌ام.

وی درباره زبان‌گردانی اثر پویانمایی می‌گوید: من بچه‌ها را دوست دارم و در پویانمایی‌های زیادی حرف زده‌ام. در پویانمایی «گربه‌های اشرافی» به جای پنج شخصیت حرف زدم. همه را هم متفاوت گفتم. شاید صدا را تشخیص ندهید؛ مثلا من در فیلمی هفت نقش را بر عهده داشتم و هر هفت‌تای آن‌ها را خودم می‌گفتم. کسی نمی‌داند؛ این‌ها جزو شاهکار‌های من است.

منانی تصریح می‌کند: دوبله این نیست که شما با تغییر صدا یک متنی را بخوانید. من یک بار برای گفتن یک نقش بخشی از لپم را گرفتم و نقش را گفتم وقتی پرسیدند این چه کاری است می‌کنی؟ گفتم این صدا فقط به چهره این شخصیت می‌آید و دیگران هم تأیید کردند.

این مدیر دوبلاژ و گوینده پیشکسوت درباره نگارش کتابی درباره تاریخچه دوبله می‌گوید: من اولین‌گوینده‌ای‌ام که کتاب برای دوبله نوشته‌ام. نگارش کتاب «سرگذشت دوبله ایران و صدا‌های ماندگارش»، که بیشتر تجربیات خودم و گفته‌های دیگران بود ۱۷ سال زمان برد و بیشتر حول محور چگونگی، چرایی و زمان ورود دوبله به ایران است. «فن‌بیان وگویندگی درصداوسیما» و «الفبای فن بیان (گویندگی، دوبله وگزارشگری)» را هم نوشته‌ام.

وی در پایان صحبتش یادآور می‌شود: بیش از ۷۰ هزار ساعت در دوبله حرف زده‌ام که شاید کسی آن‌قدر صحبت نکرده باشد. هیچ نقشی نیست که نگفته باشم و همه کارهایم را دوست دارم و دلم برای گفتن هیچ نقشی تنگ نمی‌شود، چون سال‌ها هر جور نقشی را گفته‌ام و کارم را به نحو احسن انجام داده‌ام.

نگاه تحولی در دوبلاژ تلویزیون

 فرشید شکیبا که از سال گذشته مدیریت دوبلاژ سیما را برعهده گرفته با بیان این‌که در مجموعه دوبلاژ ۲۵۰ نفر گوینده فعال داریم که در کنار بیش از ۴۰ مدیر دوبلاژ با جان و دل کار می‌کنند، گفت: این خانواده صمیمانه در کنار هم هستند تا بتوانند آثاری جذاب و دیدنی را برای مخاطبان تلویزیون آماده کنند.

 وی افزود: فرآیند زبان‌گردانی یک کار گروهی است و همه اعضا در توفیق یک اثر دخیل هستند.

وی با بیان این‌که مسیر زبان‌گردانی یک فیلم، برای بسیاری از علاقه‌مندان جذاب است، زیرا فیلمی‌که بیننده، آن را پس از گذر از مسیر پرپیچ و خم ترجمه، ویراستاری، زبان‌گردانی و صداگذاری در تلویزیون می‌بینند، حاصل زحمت و تلاش عده زیادی از هنرمندان و متخصصان این رشته است، گفت: این فرآیند از مرحله ترجمه تا انتخاب مدیر دوبلاژ، انتخاب گوینده گفتار فیلم و سینک و زبان‌گردانی همه در جهت خلق یک اثر هنری جدید است که با هنرمندی بخشی از همکاران این واحد انجام می‌گیرد.

مدیر واحد دوبلاژ سیما اضافه کرد: حجم کار در این هنر، سنگین و بسیار سخت است. به طور مستمر زبان‌گردانی آثار مختلف در ساختار‌های مختلف نمایشی، مستند و حتی برنامه‌های کوتاه در حال انجام است. ضمن این‌که در واحد دوبلاژ صرفا فیلم، سریال یا مستند را زبان‌گردانی نمی‌کنیم و با رصد همکاران‌مان در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بین‌الملل سیما آثاری را برای مناسبت‌های مختلف نیز آماده می‌کنیم که آثار مرتبط با حج، محرم، بهینه‌سازی مصرف انرژی، انرژی هسته‌ای و... از این جمله است.

شکیبا با اشاره به این‌که یکی از مهم‌ترین موضوعات، توجه به مناسبت‌های ملی و بین‌المللی است، عنوان کرد: لازم بود آثار مختلفی که در شبکه‌های دنیا پخش می‌شود، شناسایی شود، این مهم به‌خوبی در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بین‌الملل سیما، رصد و پس از شناسایی آثار برای ترجمه و زبان‌گردانی به واحد دوبلاژ تلویزیون ارسال می‌شود.

مدیر واحد دوبلاژ سیما افزود: گویندگان و مدیران دوبلاژ هم با تسلطی که بر رویداد‌های روز دارند سبب افزایش کیفی این‌گونه آثار شده‌اند. در همین زمینه فرآیند آماده‌سازی و زبان‌گردانی سه عنوان از تولیدات پرس تی وی برای پخش هفتگی در شبکه یک سیما در سال گذشته از مهم‌ترین اقدامات در دوره جدید بوده است.

وی در خصوص حضور جوان‌تر‌ها در واحد دوبلاژ نیز گفت: آزمون جذب و آموزش گوینده با هدف جذب استعداد‌های جدید هم در حال اجراست تا بتوانیم از ظرفیت گوینده‌های جدید استفاده کنیم.

مدیر واحد دوبلاژ سیما از راه‌اندازی سامانه برخط برای مکانیزه شدن فرآیند‌های دوبلاژ خبر داد و گفت: در سال جدید این سامانه راه اندازی خواهد شد.

شکیبا به لزوم توجه به هوش مصنوعی برای بهره‌مندی از فناوری‌های به‌روز نیز تأکید کرد و گفت: در حوزه هوش مصنوعی و بهره‌مندی از فناوری‌های روز هم برای دوبله طراحی‌هایی کرده‌ایم که بتوانیم از این ظرفیت برای ارتقای این صنعت استفاده کنیم. با این حال باید دید این فناوری تا چه اندازه به ایجاد خلق یک اثر هنری کمک می‌کند.
وی ادامه داد: در این واحد آثار از ۱۲ زبان رایج دنیا ترجمه می‌شود و همه این عزیزان در تلاشند تا بهترین اثر را برای بینندگان آماده کنند.

هنر صدابرداری برای ماندگارتر شدن صدا‌ها

مهدی پاینده، صدابردار دوبله شاگرد اول رشته الکترونیک گرایش صدابرداری در دانشگاه صداوسیما پس از صدابرداری در شبکه یک سیما از سال ۱۳۹۶ وارد عرصه دوبله شده‌است.

 وی صدابرداری دوبله را حرفه‌ای بسیار تخصصی می‌داند و می‌گوید: صدابرداری دوبله از دوره‌ای که آپارات وجود داشته تا به امروز که همه دستگاه‌ها دیجیتال و رایانه‌ای شده، تخصصی‌تر شده‌است و صدابردار دوبله باید خودش را با دستگاه‌های روز منطبق کند. با این‌حال این صدابرداری اگر ۵۰ درصد فنی باشد بقیه آن به سلیقه هنری صدابردار مربوط می‌شود و این‌که چه افکت یا موسیقی‌ای را انتخاب کند، چقدر فیلم‌بین باشد و با شخصیت‌های فیلم‌ها و سریال‌های خارجی آشنا باشد.

پاینده درباره مراحل کار دوبله توضیح می‌دهد: وقتی یک کار زبان‎گردانی می‌شود عوامل زیادی در آن مؤثرند. ابتدا مدیر دوبلاژ کار را به اصطلاح سینک می‌زند و گویندگانی متناسب با شخصیت‌های داستان انتخاب می‌کند. صدابردار نیز باندسازی را شروع می‌کند. وقتی کار گویندگان روی ضبط دیالوگ‌ها تمام می‌شود، من به‌عنوان صدابردار کار را گوش می‌دهم تا هر جا ایرادی در صدا باشد برطرفش کنم و بعد از یکدست کردن کار، با انجام دادن میکس و باند و تراز کردن صدا و انتخاب و اضافه‌کردن موسیقی، کار را نهایی می‌کنم.

به‌گفته این صدابردار پس از کرونا تغییراتی در دوبله رخ داد. پیش از کرونا همه صداپیشه‌ها دور هم جمع می‌شدند و به تناوب نقش‌های‌شان را می‌گفتند، اما اکنون دوبله‌ها تک‌نفره شده‌است. یک مدیر دوبلاژ به همراه صدابردار در استودیو است و صداپیشه هر نقش جداگانه می‌آید و نقشش را می‌گوید، بدون این‌که بداند صداپیشه نقش مقابلش چه کسی است و با چه لحنی پاسخ آن نقش را داده‌است.

وی می‌افزاید: در این نوع دوبله تک‌نفره تعامل صدایی شکل نمی‌گیرد و حسی هم وجود ندارد. ضمن این‌که در این سبک، حجم کار صدابردار سه برابر بیشتر از قبل شده‌است. هر چند برخی پیشکسوتان براین باورند که دوبله دسته‌جمعی روح کار را حفظ می‌کرد، اما اکثر صداپیشه‌ها به این وضع عادت کرده‌اند و آن را صرفه‌جویی در وقت‌شان می‌دانند.

پاینده در ادامه بیان می‌کند: کار صدابرداری دوبله با تلفیق صدا یا صدابرداری سر صحنه کاملا فرق دارد. شاید به لحاظ فنی برای صدابردار نباید فرق داشته‌باشد که گوینده فقط یک جمله می‌گوید یا یک صفحه دیالوگ دارد، اما در دوبله باید همه صدا‌ها درست ضبط شود و نوسان نداشته‌باشد. در مرحله باندسازی، باند و افکت باید با دیالوگ ترکیب شود و، چون بخشی از کار به صدای خوب بستگی دارد، این هنر صدابردار را نشان می‌دهد که کارش را درست انجام بدهد.

این صدابردار دوبله درباره علاقه‌مندی‌اش به این کار می‌گوید: صدابردار دوبله به صدای دوبلور‌ها جان می‌بخشد و با انتخاب درست افکت و موسیقی، فضای غمگین یا شاد یک فیلم یا سریال را به بیننده منتقل می‌کند. در واقع ریزه‌کاری‌های فنی صدابردار زمانی مشخص می‌شود که شما یک فیلم را با دوبله‌های متفاوت (نمایش خانگی یا زیرزمینی و...) ببینید و آن زمان به نقش مهم مدیر دوبلاژ، صداپیشه‌ها و صدابردار پی می‌برید.

دیگر خبرها

  • مامان بگو برای دین و کشور رفتم؛ دست راست اسلحه و دست دیگرم کتاب
  • (ویدئو) اینجا لندن است؛ اشتباه نکنید پاکستان نیست!
  • آتش سوزی حوالی بیمارستان هفت تیر مربوط به انبار کارتن بود
  • آتش‌سوزی حوالی بیمارستان هفت تیر مربوط به انبار کارتن بود
  • آذربایجان به ایران الحاق نمی‌شود، چون اسرائیل کنار ماست!
  • فیلم| اینجا مشق پهلوانی می‌کنند
  • فیلم| اینجا تمرین پهلوانی می‌کنند
  • اینجا صدا جان می‌گیرد
  • سریال «مامان اشتباه می‌کند» از قاب شبکه تهران
  • پخش یک سریال خارجی جدید از تلویزیون