Web Analytics Made Easy - Statcounter

وزیر پیشنهادی نیرو بدون داشتن صلاحیت‌های فنی و شناختی لازم برای سکانداری این وزارتخانه کلیدی، می‌تواند دولت ابراهیم رئیسی را در کوتاه مدت و بلند مدت با چالش‌های بزرگی روبه رو کند. در مجلس نیز تردید و نگرانی‌های جدی نسبت به وزیر پیشنهادی نیرو به چشم می‌خورد.

به گزارش «تابناک»؛ صنعت برق و آب، یکی از حوزه‌های زیرساختی استراتژیک کشور است که گستره اثرگذاری آن نه تنها جغرافیای وسیع جمهوری اسلامی ایران را در بر می‌گیرد، بلکه پهنه و عمق اثرگذاری آن، فراسوی مرز‌های کشور و معادلات اقتصادی و سیاسی با کشور‌های همسایه و منطقه را در بر می‌گیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برق در جایگاه یکی از حامل‌های مهم انرژی، با تمام شئون مدیریت کشور در ارتباط تنگاتنگ است و هیچ حوزه‌ای نیست که بی‌نیاز به برق باشد. رشد اقتصادی در بخش دولتی و غیردولتی به شدت وابسته به برق است. وجود ۳۷ میلیون و ۷۹۵ هزار مشترک برق که ۳۰ میلیون و ۲۵۰ هزار آن‌ها در بخش خانگی، ۴ میلیون ۹۶۳ هزار مشترک در بخش تجاری، یک میلیون و ۸۲۷ هزار مشترک در بخش عمومی، ۴۸۵ هزار مشترک در بخش کشاورزی و ۲۶۲ هزار مشترک در بخش صنعتی هستند و به شدت به تأمین پایدار برق نیاز دارند، اهمیت این حامل انرژی در کشور را به خوبی نشان می‌دهد.

این در حالی است که در پاییز سال گذشته و در بهار و تابستان سال جاری، شاهد بروز خاموشی‌های وسیع در سطح کشور بودیم و این نشان از وجود چالش‌های جدی در تأمین برق کشور است که تا امروز بی‌سابقه بوده است؛ صنعتی که به گفته فعالان و کارشناسان آن، می‌تواند فراتر از تأمین نیاز‌های داخلی، به قطب صادرات غیر نفتی ایران نیز تبدیل شود.

انباشت معضلات اقتصاد برق در کنار بی‌تدبیری دولت یازدهم و دوازدهم در راهبری اصولی این صنعت و پرداختن به ظواهر امر به جای حل ریشه‌ای و انقلابی مسائل اصلی این صنعت، باعث تشدید بحران شد، به گونه‌ای که امروز فاصله بین تقاضای مصرف تا حداکثر ظرفیت تولید عملی به بیش از ۱۵ هزار مگاوات رسیده است؛ وضعیتی که بنا بر پیش‌بینی خبرگان صنعت برق کشور، می‌تواند در زمستان سال جاری و در تابستان سال آینده، شدت بیشتری به خود بگیرد.

در صنعت آب نیز وضعیت به مراتب فاجعه‌بارتر بوده و مناقشه بر سر تأمین آب در جای جای ایران به وضوح نمایان است. صنعت آب علاوه بر مسائل درونی خود، به شدت با موضوع محیط زیست نیز در هم تنیده است و هر نوع تصمیم‌سازی برای حل مسائل آن، نیازمند اشراف بر موضوع محیط زیست است.

در چنین شرایطی وزیر پیشنهادی برای وزارت نیرو، فاصله بسیاری با فرد اصلح برای راهبری این دو حوزه خطیر در کشور دارد. صلاحیت لازم برای این وزارتخانه مهم هم از نظر تخصص و اشراف دانشی بر حوزه‌های مسئولیتی آن، هم از نظر سابقه اجرایی مرتبط در این دو صنعت زیربنایی و هم رویکرد‌های فکری کلان برای راهبری وزارتخانه از جنبه‌های فنی و اقتصادی در قالب سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و گام دوم انقلاب قابل بحث و بررسی است.

متولی وزارت نیرو باید با تکیه بر دانش تخصصی و سابقه اجرایی مرتبط، علاوه بر اشراف کامل به ظرفیت‌های موجود داخلی در زمینه تولید، انتقال و توزیع برق، مدیریت منابع آب در پهنه وسیع کشور، مدیریت مصرف با تکیه بر خلق سرمایه اجتماعی و نیز مبحث استراتژیک آب‌های مرزی و دیپلماسی آب، بتواند با داشتن برنامه مدون کارشناسانه، روحیه جهادی و تشکیل تیم مدیریتی خبره و مسلط به موضوعات، نه تنها به حل و فصل چالش‌های موجود در کوتاه مدت و بلندمدت بپردازد و راهکار‌های تأمین نیاز‌های کشور را بداند، بلکه به توسعه کلان این دو صنعت نیز اهتمام جدی بورزد. به عبارت دیگر، کشور در این حوزه نیاز به وزیری دارد که بتواند با تفکر جهادی و در مسیر بیانیه گام دوم انقلاب، از عهده مدیریت چالش‌های موجود و آینده به بهترین شکل ممکن برآید.

در چنین شرایطی، حضور علی اکبر محرابیان در رأس وزارت نیرو، که نه از دانش فنی مورد نیاز برای اداره این وزارتخانه مهم برخوردار است و نه کوچکترین سابقه‌ای در حوزه‌های مسئولیتی این وزارتخانه حتی در رده‌های میانی مدیریتی دارد چه رسد به سطح مدیریت ارشد آن، با سؤالات جدی از سوی مدیران و کارشناسان این حوزه روبه رو شده که ایشان با اتکا به کدام سوابق مرتبط، برای تصدی وزارت نیرو قدم جلو گذاشته است.

آن‌ها که دوران مسئولیت وی در وزارت صمت را به یاد دارند، می‌دانند با تصمیم‌های ناصواب و غیرکارشناسانه او در جانمایی صنایع انرژی بر در نقاط جغرافیایی نامناسب، به تشدید تنش آبی، به مخاطره انداختن محیط زیست کشور و تعمیق ریشه‌های بحران‌های آب دامن زده شده که نتایج آن امروز به وضوح نمایان است.

محرابیان بدون داشتن صلاحیت‌های لازم برای سکانداری وزارت نیرو، می‌تواند دولت آقای رئیسی را در کوتاه مدت و بلند مدت با چالش‌های بزرگی روبرو کند. وضعیت بحرانی برق و آب کشور، جای سعی و خطا نیست و نیاز به برنامه‌های مدون کارشناسانه‌ای دارد که همه زوایای پیدا و پنهان چالش‌ها در آن دیده شده باشد، در صورتی که برنامه ارائه شده وی فاقد چنین ظرفیتی است.

در مجلس نیز نگرانی‌های جدی نسبت به وزیر پیشنهادی نیرو به چشم می‌خورد که مسئولیت مهم تأیید فردی که حضور وی در رأس این وزارتخانه کلیدی می‌تواند باعث بروز نگرانی‌های گسترده برای اداره دو حوزه بحرانی برق و آب کشور شود را متوجه مجلس نموده است؛ نگرانی‌هایی از جنس ضرورت توجه به اعتراضات مردمی در تعداد کثیری از شهر‌ها و روستا‌های درگیر با کمبود آب و برق که نمایندگان آن‌ها در حوزه انتخابیه خود با آن مواجه هستند و در صورتی که وزارت نیرو، به دلیل ادامه ناکارآمدی وزیر نتواند این نیاز‌ها و کمبود‌ها را به درستی مدیریت کند، اوضاع را بغرنج‌تر خواهد نمود.

 

منبع: تابناک

کلیدواژه: محرم افغانستان رای اعتماد کابینه پیشنهادی رئیسی طالبان محمدرضا حکیمی وزارت نیرو وزیر نیرو علی اکبر محرابیان محرم افغانستان رای اعتماد کابینه پیشنهادی رئیسی طالبان محمدرضا حکیمی هزار مشترک در بخش وزیر پیشنهادی وزارت نیرو برق و آب چالش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۰۶۸۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زندگی سخت است اما مدیرعاملی سخت‌تر!

 عصر ایران / مدسه کار و کسب ؛ سیدمحمد حسینی* - زندگی سخت است اما مدیرعاملی سخت‌تر است ، چون تصمیمات شما بر زندگی دیگران نیز تأثیر می‌گذارد. اما موفقیت هم بدون از دست دادن بعضی از داشته‌ها امکان‌پذیر نیست. بیشتر مدیرعامل‌ها با مبارزه‌ای سخت مواجه‌اند. چون نسبت به سرنوشت شرکتشان مسئولیتی منحصربه‌فرد دارند. آن‌ها هر روز در معرض تصمیم‌گیری با سطح حساسیت مرگ و زندگی هستند.

کتاب‌های بیشماری توسط مدیران و رهبران کسب و کار نوشته شده است. مشکل اصلی آن‌ها این است که مسیر موفقیت را مستقیم و سرراست نشان می‌دهند. اما آقای بن هاروویتز، نویسنده‌ی این کتاب واقعیت را هم در نظر می‌گیرد، شرایط مبهم و تنگناهای زیاد و تفاوتهای فرهنگی افراد را هم تعریف می‌کند و توصیفات فوق‌العاده ای از شرایط روحی خودش در دوران بحران دارد.

مدیریت بحران

همه‌ی مدیرعامل‌ها خواسته یا ناخواسته شرکتشان را در مواجهه با بحران خواهند دید و باید برای مقابله با آن‌ها مهارت داشته باشند.
اگر مدیرعامل هستید، بار بیشتر مسئولیت تصمیم‌گیری و عواقب آن بر روی دوش شماست اما این که بخواهید تنها با اتکا به دانش مدیریتی خودتان با مشکلات مواجه شوید، اشتباه است.
کارمندان شرکت هم جزئی از سرمایه‌های شرکت هستند و منافع شرکت با منافع آن‌ها گره خورده‌است. پس لازم است آن‌ها را تا حد امکان درگیر فرآیند تصمیم‌گیری و حل بحران کنید.

همانطور که می‌دانیم، مسئولیت، بدون اختیار و آزادی عمل ارزشی ندارد. کارمندی که مسئولیت دارد ولی اختیار تصمیم‌گیری ندارد، حس وفاداری به شرکت و شغلش نخواهد داشت.

اکثر مدیران این ذهنیت را دارند که خلاقیت در زمان آرامش خاطر و رشد شرکت باید صورت بگیرد. در حالی که زمانی که شرکت از هر لحاظی دچار تهدید است و احساس می‌شود وارد سراشیبی سقوط است، باید خلاقیت صورت گیرد. این یکی از مهم‌ترین اصول مدیریت در شرایط بحران است.

حواستان به روح و روان خودتان باشد، این سخت‌ترین مبارزه‌ای است که مدیران با آن مواجه‌اند. دقت داشته باشید که علی‌رغم کمک گرفتن از کارمندان و مشاوران در نهایت شما به تنهایی باید با مشکلات شرکت مقابله کنید.

اخراج کردن کارکنان

یکی از حساسا‌ترین کارهایی که هر مدیرعاملی از انجام آن می‌ترسد، اخراج کردن افراد است. شیوه‌ی برخوردتان با این جریانِ اجتناپ‌ناپذیر می‌تواند تأثیری بزرگ بر شرکت تان بگذارد.
زمانی که به این نتیجه رسیدید کارمندی منافع شرکت را به خطر می‌اندازد، بهترین کار اخراج سریع اوست. تأخیر در اخراج کردنِ فردی که می‌داند قرار است اخراج شود، تعارض بین او و شرکت را شدیدتر می‌کند.
هیچ‌کس از رساندن خبر بد، لذت نمی‌برد اما نویسنده این کتاب اعتقاد دارد در جریان گذاشتن کارکنان به طور مستقیم امری حیاتی برای کسب موفقیت مدیرعامل است. چرا که مخفی‌کاری مشکلات ساده اولیه را تبدیل به امری غافل‌گیرکننده و حل‌نشدنی می‌کند. این غافلگیری، اعتماد کارکنان را خدشه‌دار می‌کند.

مدیرعامل باید پاسخگوی هر مشکلی در شرکت باشد و از همین رو تحت فشار ذهنی و روانی قرار می‌گیرد. اگر مدیرعامل هستید با عیان کردن مشکلات شرکت، در واقع آن را به افرادی می‌سپارید که می‌توانند در سریع‌ترین زمان ممکن آن را حل کنند.

اخراج کردن مدیران

برای نحوه ‌ی بیان اخراج مدیران از قبل آمادگی داشته باشید. مدیری که اخراج می‌کنید قرار نیست برای همیشه هیچ همکاری‌ای نداشته باشد. ممکن است در آینده به نحوی مجبور به همکاری با او باشید. پس شیوه صحبت با او باید معطوف به آینده هم باشد.

عزت نفس انسان‌ها به راحتی خدشه‌دار می شود و از طرفی به سختی بازسازی می‌شود. هرگز کسی را که اخراج می‌کنید، سرزنش نکنید. برخورد منصفانه با مدیر اجراییِ اخراج شده، روی اخلاق و عملکرد تیم اجرایی تأثیر می‌گذارد و سبب می‌شود تیم اجرایی بعد از رفتن این عضو هم عملکرد درستی داشته باشند. 

بخش منابع انسانی نقش مهمی در این مقوله دارد؛ چراکه کیفیت تعاملات و رفتار کارکنان را رصد می‌کند. قبل از این که رفتار نادرست یکی از کارمندان، شرکت را با بحران بزرگی مواجه کند، بخش منابع انسانی آن را برطرف می‌کند.

تصمیم گیرندگان و اجراکنندگان

مدیران شرکت‌ها را بر اساس مدل‌ذهنی و عملکرد می‌توان به دو دسته‌ی تصمیم‌گیرندگان و اجراکنندگان تقسیم کرد. 

تصمیم‌گیرندگان: مدیرانی هستند که بر روی یافتن مسیری که شرکت می‌خواهد طی کند، تمرکز دارند. به عبارتی جزء مدیران تصمیم‌گیرنده محسوب می شوند. در واقع آن‌ها چندان در بخش اجرایی دخیل نیستند. اغلب مؤسسین شرکت‌های نوپا در این دسته قرار می‌گیرند، مانند بیل گیتس که از جستجو و اتخاذ تصمیمات استراتژیک و چندساله لذت می‌برند. آن‌ها چندان درگیر جزئیات پیاده‌سازی چشم انداز و برنامه استراتژی نیستند. اغلب اوقات سازمان هایی که توسط این افراد اداره می‌شوند، عملکردی بی‌نظم و فضایی پر هرج‌ومرج دارند.

اجراکنندگان: مدیریت جزئیات برنامه‌ها، نظارت بر عملکرد و درگیری با تحقیق و برنامه‌ریزی را بیشتر دوست دارند. آن‌ها از تصمیم‌گیرهای بزرگ و تغییرات شدید لذت نمی‌برند، مثلاً دوست ندارند تصمیماتی در زمینه‌ی تغییرات استراتژیک مهم بگیرند. گاهی این مسئله باعث می‌شود در زمان تصمیم‌گیری‌های مهم کُند عمل کنند.
برای آن‌ها بیش از آن که پاگذاشتن به دنیاهای جدید مهم باشد، حکمرانی هرچه پرقدرت‌ در دنیایی که در حال حاضر در آن قرار دارند مهم است.

بهترین حالت چیست؟

داشتن روحیه ای ترکیبی از هر دوی این ویژگی‌ها (تصمیم‌گیرنده و اجراکننده) است. مثلا رییس فروش یک شرکت ممکن است جزو دسته‌ی اول بوده و از تصمیم‌گیری‌های بزرگ لذت ببرد اما وقتی طرحی کلی در تمام قسمت‌های شرکت مطرح می شود و به تأیید همگان می‌رسد، بعد از آن مدیرفروش باید تمام انرژی خود را بر روی امور اجرایی طرح متمرکز کرده و تصمیم‌گیری‌های بزرگ را به دیگران واگذار کند.

تکنیک‌های آرامش اعصاب

بن هاروویتز می‌نویسد: در طول این سال‌ها به چند تکنیک برای سر و کله زدن با خودم رسیده‌ام:

چند نفر دوست پیدا کنید 
با این‌که تقریباً غیرممکن است که در تصمیمات دشوار، توصیه‌ فوق‌العاده‌ای از آن‌ها دریافت کنید، اما از منظر روانشناسی، صحبت کردن با کسانی که تصمیمات چالش‌برانگیز مشابهی را از سر گذرانده‌اند بسیار مفید است.

افکارتان را روی کاغذ بیاورید
وقتی قرار بود برای هیئت مدیره توضیح دهم که چون شرکت‌مان سهامی عام است به نظرم بهترین کار این است که تمام مشتریان و تمام درآمدمان را بفروشیم و کسب و کارمان را عوض کنیم، ذهنم واقعاً در هم پیچیده بود. برای نهایی کردن آن تصمیم، شرح مفصلی از استدلالم را یادداشت کردم. فرایند نوشتن این سند باعث شد از روان‌شناسی خودم فاصله بگیرم و بتوانم به سرعت تصمیم بگیرم.

تمرکزتان روی جاده باشد، نه دیوار
یکی از اولین درس‌هایی که در مسابقات اتومبیل‌رانی تعلیم داده می‌شود این است که وقتی دارید با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت پیچی را دور می‌زنید، روی دیوار تمرکز نکنید؛ تمرکزتان روی جاده باشد. اگر روی دیوار تمرکز کنید، با مغز توی دیوار خواهید رفت. اگر روی جاده تمرکز کنید، طبق جاده به مسیرتان ادامه خواهید داد.

اداره کردن شرکت هم شبیه همین است. همیشه هزاران چیز وجود دارند که ممکن است درست پیش نروند و کشتی‌تان را غرق کنند. اگر بیش از حد روی آن‌ها تمرکز کنید، بسیار محتمل است که هم خودتان را دیوانه کنید و هم شرکت را به گِل بنشانید.
به جای فکر کردن به چیزهایی که باید از آن‌ها بر حذر باشید، تمرکزتان را روی جایی که دارید می‌روید معطوف کنید.

نکته‌ای جالب درمورد «عظمت عنوان شغلی»

اندریسن معتقد است که کارکنان مطالبات متعددی از شرکت دارند: حقوق، پاداش، اختیار سهام، حوزه‌ی کنترل، عنوان شغلی.
از میان این‌ها، عناوین شغلی از همه بسیار ارزان‌تر است، بنابراین منطقی است که بالاترین عناوین شغلی ممکن را به کارکنان بدهیم. اگر با این عناوین حس بهتری پیدا می‌کنند، بگذارید خوشحال باشند. عناوین شغلی هیچ هزینه‌ای ندارند.

علاوه بر این، با استفاده از روش اندریسن همیشه می‌توانید برای رقابت با سایر شرکت‌ها بر سر کارکنان جدید، حداقل در یک جنبه پیشنهاد بهتری ارائه کنید.
در مقابل، در فیس‌بوک مارک زاکربرگ عناوین را عامدانه بسیار پایین‌تر از استاندارد می‌چیند.
قائم‌مقام‌های ارشد در شرکت‌های دیگر در فیس‌بوک باید پر و بال عنوان شغلی‌شان را تا حد مدیر یا سرپرست قیچی کنند.

______________________________
* سیدمحمد حسینی
نویسنده و مدرس مدرسه کار و کسب عصر ایران
تسهیلگر کتابخوانی 
مدرس رشد و تعالی
نویسنده کتاب‌های «قدرت مطالعه» و «صفرتاصد تندخوانی»
عضو شورای کتابخوانی شهرداری تهران و همراهی با بیش از ۲۶سازمان و ۱۲دانشگاه برای آموزش و تسهیل کتابخوانی
آموزش آنلاین به بیش از ۲۰هزار نفر فراگیر 
بنیانگذار سایت مرتا

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: "کار عمیق" چیست و 4 سبک اجرای آن کدامند؟ (+6 درس برای سال) ذهنیت غالب شما چیست: واعظ، دادستان یا سیاستمدار؟ ما پیشنهاد بهتری داریم! چرا خارپشت ها پیروز می شوند و چرا برخی شرکت‌ها شکست می خورند؟

دیگر خبرها

  • شوکه شدن مدیران بایرن مونیخ از تصمیم رالف رانگنیک
  • تصمیم مجلس برای فوق‌العاده پرستاری و حقوق کارکنان وزارت کشور
  • زندگی سخت است اما مدیرعاملی سخت‌تر!
  • طرح فجرانه کالابرگ تمدید می‌شود؟
  • واردات خودرو‌های کارکرده در انتظار ابلاغ دولت به وزارت صمت
  • عارف: باید مسئولانه در صحنه حضور داشت
  • جزئیات گفت‌وگوی هیئت‌های حماس و فتح در چین
  • چین میزبان رایزنی نمایندگان فتح و حماس
  • یک‌هزار و ۷۰۰ واحد بهره‌بردار در شهرک‌های صنعتی قم فعال هستند
  • ضرورت متناسب سازی دروس دانشگاهی با نیاز صنعت فولاد کشور