زانوی آمریکا و غربگرایان بر گلوی سلامت ملت ایران/آمریکا با تحریم چگونه مانع واکسیانسیون شد؟
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۱۳۸۰۹
قرارداد ارسال ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دوز واکسن از مجموعه کووکس به ایران منعقد و حتی اعلام شد که سه میلیون و ۲۰۰ هزار دوز آن طی بهار امسال به کشورمان وارد میشود، اما تاکنون تنها دو میلیون و ۱۰۰ هزار دوز از نوع واکسن آسترازنکا محقق شده است. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ در 21 بهمن سال گذشته، یکی از مقامات ارشد وزارت جهاد کشاورزی بر یک حقیقت بسیار تکاندهنده صحه گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
2 اردیبهشت امسال، حسن روحانی، رییس جمهور پیشین، بر همین واقعیت صحه گذاشت:" مردم باید بدانند که ما در مرغ لاین و اجداد آنها را که وارد میکردیم تحریم شدیم و اجازه ندادند وارد کنیم؛ میخواستند اخلال ایجاد کنند و قصد داشتند در داخل کشور مرغ تولید نشود."
به عبارت دیگر، دفتر کنترل داراییهای آمریکا(اوفک)، به منظور تحریم غذایی مردم ایران و ایجاد گرسنگی و فقر کالری در کشورمان، قصد داشت سرشاخهی تولید گوشت سفید را در ایران قطع کند. همین یک مصداق برای اثبات این که دولت ایالات متحده و فراتر از آن، شبکه زرسالاران جهانی که ضدیت ذاتی با جمهوری اسلامی و ملت ایران دارند، هیچ حد و مرزی برای دشمنی قائل نیستند و ذرهای شرافت و وجدان انسانی را در خصومت خود لحاظ نمی کنند.
در پیوند با همین سنخ مسایل، دو تحلیلگر آمریکایی، کوین کَشمن و کاوان خرازیان، برای مقالهای که در سپتامبر 2019 برای مرکز پژوهشهای اقتصادی و سیاسی(CEPR) نوشتند، این عنوان را انتخاب کردند: «تحریمهای آمریکا برای مرگ طراحی شدهاند»
در بخشی از این مقاله آمده بود: " در مورد ایران، تحریمهای آمریکا یعنی تولید نفت — یک صادرات حیاطی — در حال سقوط است، بیکاری در حال افزایش است و تورم، به دلیل کمبود صادرات، به درجات بالایی صعود کرده است. تمام این عوامل باعث دشواری خرید کالاهای اساسی و داروهای نجات دهنده برای ایرانیان شده است. اخیرا، داستانهای آزاردهندهای از بیمارستانهایی که با تمام شدن داروهای حیاتی سرطان روبرو شدهاند و بیمارهایی که توانایی پرداخت هزینه داروهایشان را ندارند گزارش شده است. مانند ونزوئلا و سایر کشورهایی که هدفگیری شدهاند، اینگونه تحریمها خسارتهای انسانیای به بار میآورند که همواره در حال رشد هستند. یکی از دلایلی که کارشناسان قوانین بینالمللی استدلال میکنند که تحریمهای یکجانبه طبق منشور سازمان ملل متحد و قوانین بینالمللی حقوق بشر غیرقانونی است، همین تاثیرات انسانی است."
در 15 مرداد 99، رییس یک شرکت دانشبنیان داخلی از توقیف محموله حیاتی این شرکت که برای تولید کنسانتره اکسیژن کاربرد داشت، توسط آمریکاییها خبر داد. پیمان بخشنده نژاد، مدیرعامل شرکت زیست تجهیز دانشپویا که در زمینه تولید تجهیزات پزشکی برای مبارزه با کرونا فعال است ضمن اعلام این خبر گفته بود: "چند روز پیش پیامی دریافت کردیم که کشتی ما توسط ناوگان آمریکایی در بندر چینگدائو متوقف شده است. هنوز مشخص نیست چه زمانی کشتی به ما میرسد. این محموله می توانست در کمترین زمان ممکن به خط تولید برسد و روی دستگاههایی نصب شود که در خدمت 4-5 هزار بیمار قرار میگرفت."
به گفته وی، "تنها یک محصول زئولیت وارداتی برای تولید کنسانتره اکسیژن [در ایران] استفاده می شود." مدیرعامل شرکت دانشپویا تصریح کرد: "ما مجبور هستیم از طریق چندین واسطه، زئولیت را از فرانسه خریداری کنیم".
بخشنده نژاد گفت: "ما واقعا با تحریم های سختی روبرو هستیم و اینکه تحریمها در زمینه دارویی و پزشکی نیست، صحت ندارد." و البته این نوع راهزنی دریایی آمریکا، تنها شامل محصولات تخصصی پزشکی برای مقابله با کرونا نمی شد. قبلتر از آن، به تصریح مسوولان بهداشت و درمان کشورمان، چند محموله «ماسک» ایران که از کشورهایی چون انگلستان خریداری و پول آنها نیز تماما پرداخت شده بود، با اعمال نفوذ امریکا توقیف شد. در دی ماه سال گذشته، جانبابایی، معاون وزارت بهداشت به خبرگزاری فارس گفت:" علاوه بر انگلیس، از سایر کشورهای دنیا هم برای خرید ماسک اقدام شده بود. هیچکدامشان تحویل ندادند. دولت انگلیس در هفته اول شیوع کرونا در ایران 3 میلیون ماسک خریداری شده ایران را در فرودگاه نگه داشت و تحویل نداد! این در حالی است که ایران از قبل پول آن را پرداخت کرده بود. اکثر کشورها ماسکهای خریداری شده ما را تحویل ندادند."
تلویزیون الجزیره، سال گذشته در بررسی آثار تحریمهای ناجوانمردانه آمریکا بر مردم ایران، به سراغ یکی از مظلومترین قربانیان تحریم، یعنی بیماران «پروانهای» در ایران رفت. در مستندی که از این شبکه پخش شد، «هادی کیخسروی» از بیماران مبتلا به این بیماری ژنتیک نادر، در توصیف درد و زجر این بیماران چنین گفت:" مثل اینکه آب جوش را قطره قطره روی پوست بریزید. می توانید درد را صرف نظر از زمان روز احساس کنید و می بینید که چطور پوستتان از دست می رود.
نکته اینجاست که تا سه چهار سال پیش، مهمترین و شاید تنها درمان و تسکین بر درد این بیماران، واردات یک نوع پانسمان جذبی خاص موسوم به «مپیلکس» بود که توسط یک شرکت چندملیتی به نام «موتلیکه» در سوئد تولید می شد. اما بعد از تحریمهای پسابرجامی که در دوران ترامپ دوباره وضع شد این فروش را قطع و به صراحت اعلام کرد که دیگر به خاطر تحریمهای آمریکا تجهیزات دارویی به ایران نمیفروشد و از امکان بهرهمندی از معافیتها و استثنائات تحریم که آمریکا مدعی وجود آن بود، هم استفاده نمیکند.
به گفتهی محمدهادی ذاکرحسین، مؤسس و مدیر مرکز حقوق کیفری بینالمللی ایران با وضع مجدد تحریمها فروش و صادرات این محصول به ایران متوقف شد، آن هم در حالی که هیچ جایگزینی برای این محصول درمانی نیست. همین موضوع موجب شد تا تعدادی از کودکان پروانهای فوت کنند و برخی دیگر آسیبهای جدی ببینند.یکی از این بیماران آقای "هادی کیخسروی" است که عدم دسترسی به این پانسمان منجر به قطع پای او شده است.
باید به یاد داشت که کشورهای غربی، در مواجهه با کشور ما، نه تنها کارنامه سیاه فروش گازهای شیمیایی ممنوعه به رژیم صدام و قربانی کردن هزاران نفر از رزمندگان و غیرنظامیان ما را در جنگ تحمیلی در عقبه دارند، که دستهای دولت فرانسه بابت فروش محموله خونهای آلوده به ویروس هپاتیت و ایدز به کشورمان، رنگین به خون صدها هموطن ماست. نکته تلخ و قابلتامل این که فرانسویها، بنا بر طبع و خوی استعماری و استکباری، با وجود عیان بودن تقصیر خود در پرونده خونهای آلوده، حتی از یک عذرخواهی از ملت ایران تا به امروز دریغ کردهاند.
قطعهی دیگری از این پازل، یادآوری اظهارنظر شوم یکی از متنفذترین یهودیان صهیونیست آمریکا در سیاست این کشور است. شلدون ادلسون، بزرگترین حامی مالی حزب جمهوریخواه، کسی که نقشی کلیدی در انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا داشت و سال گذشته به درک واصل شد، در سال 2013، در نشستی در دانشگاه «یشیوا» در شهر نیویورک، گفته بود که مذاکرهکنندگان آمریکایی باید به عنوان یک تاکتیک مذاکره، یک بمب هستهای به سوی ایران شلیک کنند.
چند سالی قبلتر از این، جان مککین، از چهرههای کلیدی حزب جمهوریخواه که صاحب مقامات ارشد امنیتی و نظامی در آمریکا بود و یک دوره نیز نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری این کشور بود، چیزی در همین مضمون، با لحنی تمسخرآمیز عنوان کرد. در سال 2007، مک کین در سخنرانی تبلیغاتی خود در کارزار ریاست جمهوری، در ایالت کارولینای جنوبی، در پاسخ به سوال شهروندی که درباره سیاست وی در قبال ایران پرسید، گفت: "ترانه قدیمی بیچ بویز را شنیده اید که می گوید ایران را بمباران کنیم؟"
وی در ادامه زیر لب بخشی از ترانه تغییر شکل یافته گروه قدیمی بیچ بویز را اجرا کرد و خواند: "بمب، بمب، بمب، بزن بریم ایران رو بمبارون کنیم..."
این اظهارات جنجالی و لحن طنز او در تجلیل از جنگافروزی علیه ایران، انتقادات شدیدی را در گروههای ضدجنگ در خود ایالات متحده به دنبال داشت.
با این مرور اجمالی، که به مصداق «مشت، نمونه خروار»، تنها گوشهای از خصومت ماهیتی و وجودی نظام سلطه و شبکه زرسالاران جهانی با ملت ایران را نشان می دهد، بد نیست نگاهی به مبحث جنجالی واردات واکسن به کشور داشته باشیم.
ذکر این نکته شایان توجه است که در ابتدای هیاهوی واکسن سازی علیه کرونا، سازوکاری به نام «کوواکس» در سازمان جهانی بهداشت شکل گرفت و قرار شد این مجموعه، جایی برای تبادل واکسن برای همه کشورها به صورت عادلانه باشد تا همه کشورها از امکان واکسیناسیون علیه کرونا بهرهمند شوند.
کشور ما نیز سبد خرید واکسن خود را در صف کووکس قرار داد و بهای آن را پرداخت. بر این اساس هم قرارداد ارسال 16 میلیون و 800 هزار دوز واکسن از مجموعه کووکس به ایران منعقد و حتی اعلام شد که سه میلیون و 200 هزار دوز آن طی بهار امسال به کشورمان وارد میشود، اما تاکنون از تمام این وعده و وعیدها تنها دو میلیون و 100 هزار دوز از نوع واکسن آسترازنکا محقق شده است و در بدعهدی کامل کشورهای تولیدکننده، از مابقی آن خبری نیست.
به عبارت دیگر، از همان نخستین اقدامات بینالملی جهت تامین واکسن علیه ویروس کووید 19، دولت جمهوری اسلامی ایران برای تامین واکسن اقدام کرد و طبق معمول، هزینههای آن را هم(حتی بنا بر گزارشها، بیش از آن چه که به پای دیگر کشورها حساب می شد) پرداخت کرد، اما باز با بیتعهدی و عدم پایبندی ساز و کارهای ظاهرا بینالمللی نسبت به خود مواجه شد.
با چنین عقبهای و چنان سوابقی از دشمنی آشکار و نهان با ملت ایران، رهبر انقلاب در 19 دی ماه سال گذشته، در سخنرانی تلویزیونی خود با مردم ایران، ضمن تاکید بر این که در کنار تلاش برای ارتقای توان تولید داخلی واکسن، تهیه واکسن از کشورهای خارجی منعی ندارد، دو کشور آمریکا و انگلستان را مستثی و واردات واکسن از این دو کشور ا ممنوع اعلام کردند. البته باید این نکته را مد نظر قرار داد که رهبر انقلاب، به عنوان راس هرم سیاسی کشور، اطلاعات و دادههایی طبقهبندی شده از اقدامات خصمانه و شوم نظام سلطه علیه کشورمان در اختیار دارند که طبعا، بنا بر مصالحی، از جمله جلوگیری از برهم خوردن امنیت و ثبات روانی جامعه، تنها بخشی از آنها به صورت عمومی انتشار می یابد.
تنها به عنوان یک مصداق از این تهدیدات بنیادین، کافی است به اظهارات فرمانده سازمان پدافند غیرعامل کشور، رجوع کنیم. سردار غلامرضا جلالی، در گفتگویی تلویزیونی(29 فروردین 99) از واقعیتی خبر داد که برای اهل فن بسیار قابلتامل و تکاندهنده بود. سردار جلالی گفت:" باید بگویم که در اطراف کشور ما چیزی حدود 25 آزمایشگاه سطح 4 وجود دارد که وابسته به آمریکاست و در آن میتوانند با دستکاری کردن ویروس آن را تبدیل به سلاح بیولوژیک کنند. این یک سؤال جهانی است که چرا در منطقه ما باید این اندازه آزمایشگاه سطح 4 در اختیار آمریکاییها باشد و هیچ نهاد جهانی آن را بررسی نکند و به کسی هم گزارش ندهند که در آن چه میکنند. جالب است بدانید که اسنادی وجود دارد که چند ماه پیش در یکی از این آزمایشگاهها تأثیر ژن خفاش بر انسان در حال بررسی بوده است که مقاله مستخرج از آن از سایتها حذف شده است."
حال این مساله چه ارتباطی با واکسن دارد؟ هیاهو و جنجال سازمانیافته، سنگین و مستمر هفتههای اخیر رسانههای وابسته به نظام سلطه و بازوهای داخلی آن، حول دستور ممنوعیت واردات واکسن از آمریکا و انگلستان می چرخد و با تبدیل آن به یک دروغ آشکار و وقیحانه که رهبر انقلاب مطلقا واردات واکسن را ممنوع کردند، تلاش دارند در اذهان عمومی، رهبری را در موضع اول اتهام در خصوص قربانیان کرونایی این روزها قرار دهند.
واقعیت آن است که دستور رهبر انقلاب صرفا دربرگیرنده سه برند واکسن خاص، یعنی «فایزر»، «مدرنا» و «آسترازنکا» می شد که ساز و کار کاملا جدید و ناشناخته آنها، به همراه ابهام جدی در تبعات و اثرات کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت این نوع واکسنهای خاص، و البته ریشهها و پیوندهای مدیران و دانشمندان ارشد شرکتهای سازنده این برندها(که اکثریت قاطع آنها یهودی و حتی یهودی اسراییلی هستند) پازلی را شکل می دهد که موضع محتاط و هشیارانه در برابر این واکسنها را به یک انتخاب کاملا عقلانی و حتی ناگزیر برای «جمهوری اسلامی ایران» تبدیل می کند.
ساز و کار این واکسنهای نوع جدید چیست؟
اگر واکسنهای مرسوم از ویروس کشته شده یا ضعیف شده، برای تحریک بدن به تولید آنتی بادی بیماری و ایمنسازی استفاده می کنند، این واکسنهای جدید، کاملا مبتنی بر ژنتیک هستند و از یک عامل ژنی به نام mRNA استفاده می کنند (به ویژه واکسن دو شرکت مادرنا و فایزر). این مسالهای است که علیرضا بیکلری، رییس انستیتو پاستور، در 30 شهریور 99، آن را تایید کرد. بیکلری گفت:" یکی از نخستین راهها برای برانگیختن واکنش ایمنی، وارد کردن آنتیژن به بدن است. وارد کردن کد ژنتیکی حاوی دستور ساخت آنتیژن به سلول یکی دیگر از راههای ایجاد واکنش ایمنی در بدن است. "
وی افزود: "در این روش mRNA ویروس تکثیر شده و وارد سلول بدن میشود تا واکنش ایمنی برانگیخته شود. راه سوم، استخراج قسمتی از ژنوم ویروس و وارد کردن آن به سلول از طریق وکتور (پیامرسان ویروسی) است. درواقع قسمتی از ژنوم ویروس استخراج میشود که سازنده آنتیژن است، سپس این ژنوم درون وکتور قرار میگیرد تا به سلول برسد. در این روش از یک ویروس برای رساندن ژنوم ویروس دیگری به سلول استفاده میشود."
کاملا واضح و مبرهن است که ساخت این نوع واکسنها مبتنی بر علم ژنتیک و مهندسی ژنتیک است. حال، وقتی سخنان رییس سازمان پدافند غیرعامل درباره وجود 25 آزمایشگاه آمریکایی سطح 4 تحقیقات ژنتیک در اطراف کشور ما را در کنار برخی تحولات مشکوک دو سه سال اخیر قرار دهیم، پازلی هراسآور شکل می گیرد.
7 مهر 98، خبرگزاریهای داخلی خبری منتشر کردند که به واسطه محتوای «علمی»، چندان برای مخاطب عام جلب توجه نمی کرد و البته نحوه انتشار آن هم از یک «دستاورد علمی بزرگ» خبرمیداد. طبق این خبر، برای اولین بار، «شناسایی مشخصات ژنتیکی گستره ژنومی جمعیت ایرانی»طی مطالعه ای مشترک به سرپرستی پروفسور حسین نجم آبادی و پروفسور مایکل ناتناگل و تیم تحت سرپرستی ایشان در مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ایران و مرکز ژنومیک دانشگاه کلن آلمان، انجام شد. نکته کلیدی ماجرا اینجا بود که نجمآبادی با افتخار خبر داد که مجموعه دادههای حاصل از این تحقیق که برای تحقیقات آتی در زمینه بیماریهای ژنتیکی نادر و شایع بسیار ارزشمند خواهد بود و در ژورنال PLOS Genetics با عنوان «واریاسیون ژنتیکی متمایز و هتروژنیتی در جمعیت ایرانی» به چاپ رسیده است.
نجمآبادی سپس دلیل انجام این پروژه را هم توضیح داد:"محققان اصلی این تحقیق معتقدند که «اطلاعات ژنتیکی ایران به ویژه به لحاظ پر کردن خلاء اطلاعات ژنتیکی یک جمعیت شاخص، یعنی داده های گستره ژنومی یک جمعیت بزرگ در یک منطقه مهم از دنیا، از اهمیت شایانی برخوردار است."
طبق توضیحات نجمآبادی، تیم محققان این تحقیق، دادههای حاصل از ژنوتیپ در گستره ژنوم تعداد 1021 نمونه از داوطلبان سراسر کشور که والدین و یا اجداد آنها از 11 گروه نژادی ایران شامل گروه های بزرگ مانند فارس و آذری و نیز گروه های کوچکتر ایرانی مانند عرب و بلوچ٬ ترکمن٬ سیستانی٬ کرد٬ گیلک٬ لر٬ مازندرانی٬ و ساکنان جزایر خلیج فارس بودند را مورد بررسی قرار دادند. ماجرا وقتی برای متخصصین امر و آگاهان به جنگافزارهای نوین و فناوریهای نظامی نوین قابلتاملتر میشود که طبق گزارشهایی، ظاهرا گمانههایی از انتقال دیتابیس اطلاعات ژنتیکی ایرانیان از سوی مسوول ایرانی پروژه به آمریکا نیز وجود دارد!
حال به قول اهل سینما، فلشبکی به گذشته می زنیم. بیشک مخوفترین چهرهی رژیم پهلوی، طبق نظر قاطبه پژوهشگران تاریخ، «پرویز ثابتی» بود. رییس اداره سوم ساواک(امنیت داخلی) و در واقع قدرتمندترین فرد ساواک، کسی بود که مستقیما توسط موساد آموزش اطلاعاتی و امنیتی دید و به عنوان یک شاهمهره اطلاعاتی، مسوول برکشیدن عناصر همکیش خود(بهاییتبار) در رژیم گذشته و گسترش شبکه قدرت و ثروت یهودی-بهایی در ایران بود. او در ماههای منتهی پیروزی انقلاب، با استعفاء از سمت خود، از ایران رفت و بنا بر گزارشهای متعدد مستقیما به سرزمینهای اشغالی رفت تا نبوغ شیطانی خود را در اختیار موساد قرار دهد. نکته اینجاست، که امروز، دختر او، «پردیس ثابتی»، به عنوان یک متخصص و دانشمند ژنتیک در ایالات متحده، مسوول مطالعات تخصصی روی ژنوم ایرانیان در دانشگاه استنفورد در آمریکاست.
مساله مهمتر این که، در 12 آذر 99، وبسایت بی بی سی فارسی گزارش داد که پردیس ثابتی در حال انجام مطالعات برای به کارگیری مهندسی ژنتیک در مواجهه با کروناست!
در بخشی از این گزارش می خوانیم:" کار پردیس ثابتی رصد و تحلیل تغییرات ژنتیکی ویروسها با استفاده از الگوریتم است. او از ژنوم یا همان مجموعه کامل DNA هر موجود زنده رمزگشایی میکند. به اینترتیب، میتواند شیوه تکثیر، انتقال و تغییر ژنتیکی ویروسها را تحلیل و پیشبینی کند.
حال این نکته را در نظر بگیریم که همگام با تحولات شگرف حوزه علم و فناوری در دستکم دو دهه گذشته، قدرتهای جهانی، سرمایهگذاری عظیم و حیرتآوری روی حوزههای جدید تسلیحاتی مبتنی بر همین تحولات شگرف صورت دادهاند. «دارپا»(آژانس پروژههای پژوهشی پیشرفته دفاعی)، از بخشهای بسیار مهم و فوقاستراتژیک پنتاگون (وزارت جنگ ایالات متحده)، بخش مهم و به شدت محرمانهای از تحقیقات و مطالعات خود را روی تسلیحات مبتنی بر ژنتیک و علوم سلولی- مولکولی و بیوتکنولوژی متمرکز کرده است. در آذرماه سال 96 بود که رسانههای آمریکایی از سرمایهگذاری دهها میلیون دلاری دارپا روی فناوری «انقراض ژنتیکی» گونههای جانوری خبر دادند. محمل یا پوشش این پروژه از بین بردن حشرات یا آفتهای کشاورزی است، لیکن همان زمان بسیاری از کارشناسان علمی و نظامی هشدار دادند که از آنجا که «دارپا» یک آژانس نظامی، با عملکرد به کلی سری، با بودجههای نامشخص و بدون هیچگونه شفافیت و پاسخگویی است، به سختی می توان از عدم سوق یافتن چنین پروژههایی به سمت تبدیل به سلاحی جنگی اطمینان داشت.
در ژوئیه سال گذشته میلادی، روزنامه واشینگتنپست، در مقالهای فاش کرد که «دارپا» در حال کار روی ابزارهای ژنتیک در حوزه کووید 19 است و هزینههای نامعلوم و غیرشفافی هم در این زمینه سرمایهگذاری کرده است.
قاعده دفع ضرر محتمل، از قواعد عقلی است که مضمون آن حکم عقل به دفع ضرر محتمل و یا مظنون است؛ بنابراین، اگر انسان درباره چیزی احتمال ضرر بدهد، از نظر عقل، دفع آن ضرر محتمل واجب است. وقتی یک اصل عقلی چنین ایجاب می کند یک فرد انسانی، زمانی که ظن به ضرر فردی دارد، ترک فعل یا احتراز از آن، بر او واجب است، درباره شخصیتی در جایگاه رهبری یک ملت، که باید دهها مولفه و شاخصه را در تصمیمات خود لحاظ کند تا از ملت خود در برابر شر محتمل(که بنا بر سوابق طولانی و آشکار، احتمال در حد قریب به یقین است) محافظت کند، چه می توان گفت؟
وارونهنمایی حقایق به سبک رسانههای معاند/ واقعیتهایی درباره واکسن آمریکایی که رسانههای خارجی فارسیزبان دوست ندارند شما بدانید!آقایان مسئول نظام پزشکی! شما امروز "متهم" هستید نه طلبکار!/ مخالفان دیروز واکسن روسی امروز مدعی چرایی تأخیر در تأمین واکسن کرونا!هیاهو برای هیچ؛ سهم یک درصدی جهان از "واکسن آمریکایی!"/ ممانعت آمریکا از صادرات واکسن به شرکای خود! + مستنداتانتهای پیام/منبع: تسنیم
کلیدواژه: ایالات متحده واردات واکسن رهبر انقلاب عنوان یک بین المللی ملت ایران نجم آبادی نوع واکسن سال گذشته واکسن ها تحریم ها هزار دوز کشور ما ی تولید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۱۳۸۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن: حماس تنها مانع آتش بس فوری در غزه است
به گزارش صدای ایران از ایرنا، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا روز سه شنبه به وقت محلی در حساب کاربری خود در شبکه ایکس (توئیتر سابق) نوشت: دیروز با عبد الفتاح السیسی رئیس جمهور مصر و شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر برای محقق شدن آزادی گروگانها به همراه آتشبس فوری در غزه تماس و گفتگو داشتم.
رئیس جمهور آمریکا ادعا کرد: ایالات متحده با مصر و قطر برای اجرای کامل مفاد این توافق و انجام تمامی تلاشها برای محقق کردن آزادی گروگانها از دست حماس همکاری خواهد کرد. حماس اکنون تنها مانع بر سر راه آتشبس فوری و امداد رسانی به غیرنظامیان در غزه است.
پیش از این، سخنگویان دولت جو بایدن روز دوشنبه به وقت محلی درحمایت از اسرائیل، همچنان توپ توافق آتش بس در غزه را به زمین حماس انداختند.
کارین ژان پی یر سخنگوی دولت جو بایدن روز دوشنبه به وقت محلی در جمع خبرنگاران در کاخ سفید افزود: پیشنهاد آتش بس بر روی میز است، این بر عهده حماس است که آن را بپذیرد.
ژان پی یر بدون اشاره به تجهیز اسرائیل از سوی آمریکا به تسلیحات بیشتر برای کشتار مردم فلسطین و غزه مدعی شد: ما باید امداد بیشتری به غزه برسانیم.
سخنگوی کاخ سفید مدعی شد: اسرائیل در چند هفته گذشته مشغول دفاع خود در مقابل ایران بوده است.
ژان پی یر همچنین مدعی شد: ما با اسرائیل در مورد عملیات زمینی نظامی به رفح با مقامات اسرائیلی صحبت کرده ایم و معتقدیم این مذاکرات، مثبت بودن و اسرائیل نگرانیهای ما را در نظر خواهد گرفت.
ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز روز دوشنبه به وقت محلی در جمع خبرنگاران در وزارت خارجه این کشور گفت: ما امیدواریم به یم توافق آزادی گروگانها دست یابیم که منجر به آتش بس میشود.
او نیز توپ برقراری توافق میان اسرائیل و حماس را در حمایت از تل آویو به زمین حماس انداخت و مدعی شد: پیشنهاد ارائه شده است و تصمیم گیری در خصوص آن بر عهده حماس است.
جیک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت جو بایدن روز جمعه به وقت محلی در گفتگو با شبکه تلویزیونی اماسانبیسی آمریکا گفت: «من معتقدم که تلاشهای جدیدی در جریان است که قطر و مصر و همچنین اسرائیل را برای یافتن راهی به پیش میبرد.»
وی ادامه داد: «فکر میکنم آزادی گروگان ها، شتاب و زندگی تازهای وجود دارد.»
تاکنون مذاکرات میان حماس و اسرائیل با میانجیگری مصر و قطر و مشارکت آمریکا برای برقراری آتش بس در غزه و تبادل اسرا میان دو طرف به هیچ نتیجهای نرسیده است.
گروههای مقاومت فلسطین ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲برابر با هفتم اکتبر ۲۰۲۳، عملیات غافلگیرکنندهای با نام «طوفان الاقصی» را از غزه (جنوب فلسطین) علیه مواضع رژیم اسرائیل آغاز کردند که پس از ۴۵ روز نبرد و درگیری، سوم آذرماه ۱۴۰۲ برابر با ۲۴ نوامبر ۲۰۲۳، میان اسرائیل و حماس آتش بس موقت چهار روزه یا همان وقفه برای تبادل اسرا میان حماس و اسرائیل برقرار شد. این وقفه یا آتش بس موقت هفت روز طول کشید و سرانجام ۱۰ آذر برابر با اول دسامبر ۲۰۲۳ به پایان رسید و رژیم اسرائیل حملات علیه غزه را از سرگرفت.
عملیات طوفان الاقصی که پس از سالها جنایات رژیم اسرائیل علیه مردم مظلوم فلسطین صورت گرفت، منجر به کشته شدن ۱۱۳۹ اسرائیلی شد. براساس اعلام وزارت بهداشت فلسطین، از هفتم اکتبر۲۰۲۳ (۱۵ مهرماه ۱۴۰۲) و همزمان با آغاز عملیات طوفان الاقصی تاکنون ۳۴ هزار و ۱۸۳ فلسطینی در غزه شهید و ۷۷ هزار و ۱۴۳ نفر دیگر مجروح شده اند و تقریباً تمام جمعیت ۲.۳ میلیونی غزه را آواره کرده است؛ رویدادهایی که منجر به طرح موضوع نسل کشی فلسطینیها شده است، اما اسرائیل آن را رد میکند.
پس از نزدیک به ۶ ماه از جنگ اسرائیل در غزه، اعضای شورای امنیت سازمان ملل ۶ فروردین ماه ۱۴۰۳ برابر با ۲۵ مارس ۲۰۲۴ با ۱۴ رای مثبت این شورا و نیز رای ممتنع آمریکا و عدم وتوی این کشور، با قطعنامه ۲۷۲۸ را برای برقراری آتشبس فوری در غزه موافقت کردند تا در ۱۵ روز باقیمانده در ماه مبارک رمضان (از زمان تصویب قطعنامه) آتش بس میان اسرائیل و حماس برقرار شود.
قطعنامه ۲۷۲۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد به دلیل تصمیم دولت بایدن مبنی بر عدم استفاده از حق وتوی خود به تصویب رسید. آمریکا پیشتر سه قطعنامه آتشبس را وتو کرده بود، اما این بار به این قطعنامه رای ممتنع داد و به این ترتیب، بدلیل عدم مخالفت اعضای دائم شورای امنیت و بدون هیچ مخالفتی این قطعنامه به تصویب رسید. این قطعنامه را ۱۰ عضو غیردائمی شورای امنیت تنطیم کرده بودند.
این قطعنامه که همچون دیگر قطعنامههای سازمان ملل علیه اسرائیل اجرا نشد، خواستار اجرای آتش بس فوری در غزه در ماه رمضان شده و گفته بود: آتش بس فوری در ماه رمضان توسط همه طرفها رعایت شود که منجر به آتش بس پایدار میشود.
این قطعنامه همچنین خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط همه گروگانها و تضمین دسترسی بشردوستانه برای رفع نیازهای پزشکی و سایر نیازهای بشردوستانه آنها شده بود و از طرفین میخواهد به تعهدات خود تحت قوانین بین المللی در رابطه با تمام افراد بازداشتی، عمل کنند.
آمریکا همچنین برغم همه شعارهایش در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، با حمایت همه جانبه از اسرائیل، حتی به قطعنامه عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل رای نداد و این قطعنامه را وتو کرد.