Web Analytics Made Easy - Statcounter

شماری از دانشمندان، پزشکان و شهروندان نگران کوبا و جهان نامه‌ای انتقاد آمیز خطاب به جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نوشته‌اند.

به گزارش گروه ایمنا و به نقل از سفارت کوبا در تهران، شماری از دانشمندان، پزشکان و شهروندان نگران کوبا و جهان در نامه‌ای انتقاد آمیز خطاب به جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نوشته اند:

"شما اخیراً به کوبا در کاخ سفید اشاره کردید و گفتید: من مایلم مقادیر قابل توجهی واکسن را برنامه ریزی کنم اگر … یک سازمان بین‌المللی این واکسن‌ها را مدیریت کند به نوعی که شهروندان متوسط بتوانند به آن دسترسی داشته باشند، وی همچنین کوبا را کشوری شکست خورده خواند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این اظهارات بسیاری را شگفت زده کرد، از جمله آمریکایی‌هایی که با سیستم بهداشتی کوبا تماس مستقیم داشتند. همچنین خشم کارکنان بهداشتی خط مقدم کوبا را که جان خود را برای مهار اپیدمی COVID در کشور به خطر می‌اندازند، برانگیخت.

این سخن واقعیت کوبا را منعکس نمی‌کند و ما متاسفیم که اطلاعات غلط عاملان که نیت‌های نادرستی دارند بر تصمیمات سیاسی آنها تأثیر می‌گذارد. به عنوان دانشمندان، پزشکان و شهروندان نگران، ما معتقدیم که سه فرض ضمنی در سخنان وی ارزش بررسی واقعیت را دارد.

فرض اول: مداخله بین‌المللی برای اطمینان از دریافت واکسن توسط همه مردم کوبا ضروری است.

فرض دوم: واکنش کوبا به همه گیری نامناسب بوده و نشان دهنده "دولت شکست خورده" است.

فرض سوم: واکسن‌های ارائه شده توسط ایالات متحده تنها راه تضمین ایمن سازی علیه COVID-19 برای ۱۱ میلیون نفر از ساکنان کوبا است.

اجازه دهید این مفروضات را یک به یک تجزیه و تحلیل کنیم: اولین فرض، این که مداخله خارجی برای تضمین دسترسی به واکسن برای همه کوبا مورد نیاز است - نشان می‌دهد که استقرار کمپین‌های واکسیناسیون در کوبا ناکارآمد و تبعیض آمیز است. واقعیت‌ها این فرض را تأیید نمی‌کند. در حقیقت، همانطور که یونیسف و سازمان بهداشت جهانی تأیید کرده اند، میزان واکسیناسیون کودکان در کوبا از ۹۹ درصد فراتر می‌رود. واکسیناسیون بخشی از سیستم بهداشت عمومی کشور ما است که برای همه کوبائی ها صرف نظر از وضعیت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی، جنسیتی و نژادی آنها رایگان است.

برنامه ملی ایمن سازی، که در سال ۱۹۶۲ ایجاد شد، کل کشور را پوشش می‌دهد. از سال ۱۹۹۹، همه مردم کوبا در برابر ۱۳ بیماری تهدید کننده از جمله دیفتری، کزاز و سیاه سرفه محافظت شده اند. هشت مورد از این واکسن‌ها در کوبا تولید می‌شود.

در نتیجه آمار بالای واکسیناسیون، ما در دهه‌های اخیر حتی یک مورد سرخک نداشته ایم. در مقابل اداره پیشگیری از بیماری‌های آمریکا ۱۲۸۲ مورد سرخک را در ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ تأیید کرد و تنها ۷۴ درصد از کودکان همه واکسن‌های توصیه شده توسط اداره پیشگیری از بیماری‌های آمریکا را دریافت کردند.

مؤسسه واکسن فینلای در هاوانا اولین واکسن مؤثر در جهان علیه مننژیت B (بیماری مننگوکوک) را در سال ۱۹۸۹ تهیه کرد. شیوع سالیانه این بیماری در کوبا از ۱۴.۴ در ۱۰۰.۰۰۰ نفر به کمتر از ۰.۱ در ۱۰۰.۰۰۰ در ۲۰۰۸ رسید و این بیماری را به عنوان یک مرض حذف کرد که مشکل بهداشت عمومی در کشور بود.

عوامل متعددی موفقیت برنامه واکسیناسیون ملی کوبا را توضیح می‌دهند: مردم به پزشکان و پرستاران خانواده که به راحتی در دسترس هستند و متخصصان بهداشت پلی کلینیک‌های جامعه اعتماد می‌کنند، که باعث می‌شود رد واکسن بسیار نادر باشد. به نوبه خود، ظرفیت‌های سازمانی سیستم سلامت، اجرای کمپین‌های واکسیناسیون را سریع و قابل اطمینان می‌کند. سرانجام، مراکز تحقیقاتی و تولید بیوتکنولوژی کوبا به خوبی با نیازهای سیستم بهداشت عمومی یکپارچه شده است.

همکاری نزدیکی بین کوبا برای واکسیناسیون با سازمان بهداشت جهانی و یونیسف وجود دارد. اما هیچ یک از این سازمان‌ها هرگز نیازی به مداخله برای تزریق واکسن در کوبا ندیده اند. در عوض، از متخصصان واکسن کوبا خواسته شده است تا به تلاش‌های جهانی برای از بین بردن فلج اطفال کمک کنند، و WHO برای صادرات واکسن‌های مورد نیاز و فوری به "کمربند مننژیت" در آفریقای جنوبی، به امکانات تولیدی ما مراجعه کرده است.

فرض دوم: واکنش به همه گیری "شکست خورده" در کوبا. این امر مبهوت کننده است که چرا با وجود این همه فاجعه واقعی بیماری کووید -۱۹ در نیمکره غربی، فقط کوبا "دولت شکست خورده" نامیده می‌شود. در واقع، کوبا اخیراً شاهد افزایش موارد بوده است که تهدید کننده سیستم مراقبت‌های بهداشتی هستند و برخی از مناطق را تحت الشعاع قرار می‌دهد. با این حال، مواجهه آنها مؤثرتر از بسیاری از کشورهایی است که این انتقاد شدید را از سوی ایالات متحده دریافت نکرده اند.

همه کشورها در حال حاضر با چالش انواع جدید ویروس کرونا مواجه هستند، مانند نوع دلتا، که در حال افزایش شدید تعداد موارد است. کوبا در این زمینه مستثنی نیست. آنچه کوبا را منحصر به فرد می‌کند، نیاز به مدیریت اپیدمی تحت تحریم مالی، تجاری و اقتصادی فلج کننده است که توسط دولت ایالات متحده در شش دهه گذشته اعمال شده است. ۲۴۳ محدودیت اضافی اعمال شده توسط دولت ترامپ، که همه آنها هنوز تحت ریاست جمهوری شما اعمال می‌شوند و چند روزنه‌ای که در محاصره باقی مانده بود را می‌بندند و بنابراین درآمد کوبا را قطع می‌کنند. این امر پول نقد موجود برای خرید لوازم پزشکی و غذا را کاهش و در ورود مواد به کشور تأخیر ایجاد می‌کند.

فرض سوم: تنها راه مصونیت در برابر کوبا از طریق واکسن‌های ارائه شده توسط ایالات متحده است. این امر این واقعیت را نادیده می‌گیرد که بیش از دو میلیون کوبایی، یا تقریباً ۳۰.۲ درصد از مردم، قبلاً به طور کامل واکسینه شده اند، در حالی که این واکسن در کوبا تولید شده است.

واکسن آبدالا در ۹ ژوئیه مجوز استفاده اضطراری از مقامات نظارتی کوبا را دریافت کرد و اولین واکسنی بود که در آمریکای لاتین به این وضعیت دست یافت. آبدالا در کارآزمایی های بالینی فاز سوم به ۹۲ درصد کارآیی دست یافت، در حالی که واکسن سبرانا به ۹۱ درصد رسید و همچنین به مجوز استفاده اضطراری نزدیک است. با نرخ فعلی واکسیناسیون، کل جمعیت در اکتبر یا نوامبر به واکسن دسترسی خواهند داشت. مشکلات این کمپین، از جمله واردات مواد ضروری برای تولید واکسن، عمدتاً به دلیل محدودیت‌های مالی ناشی از تحریم‌های ایالات متحده است.

اگر دولت ایالات متحده واقعاً می‌خواست به کوبائی ها کمک کند، می‌توانست ۲۴۳ اقدام دوران ترامپ را لغو کند، احتمالاً فقط با امضای رئیس جمهور. کنگره همچنین می‌تواند به طور کلی تحریم‌ها را لغو کند، زیرا آرای قریب به اتفاق کشورهای جهان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هر سال این را می‌طلبد.

در دوران همه گیری، علم تکرار می‌کند که (جدا از سیاست) همه ما در این وضعیت با هم هستیم. همه ما نه تنها توسط بیماری، بلکه با چالش بی سابقه تغییرات آب و هوایی نیز تهدید می‌شویم. در این زمینه، سیستم‌های بهداشتی همه کشورها باید پشتیبانی شوند، نه اینکه تضعیف شوند. و همکاری باید در دستور کار روزانه باشد، با توجه به کمبود هشدار دهنده واکسن در سراسر جهان، به ویژه برای کشورهای با درآمد کم و متوسط امری خطرناک پیش رو است. تعدادی از آنها قبلاً برای دستیابی به واکسن‌های کوبا ابراز علاقه کرده اند و ما معتقدیم که سهم کوبا در حقوق واکسن باید توسط دولت بایدن مورد تشویق قرار گیرد، نه اینکه سرکوب شود. قانون دموکراسی کوبا ۱۹۹۲ قسمت II.6 صراحتاً صادرات به کوبا از ایالات متحده را در مواردی ممنوع می‌کند که: "محصول مورد نظر برای صادرات می‌تواند برای به دست آوردن هرگونه نتیجه بیوتکنولوژیکی مورد استفاده قرار گیرد"، که شامل واکسن‌ها می‌شود.

ما نگاهی اجمالی به آنچه دو کشور می‌توانستند در طول همه گیری ویروس ابولا در غرب آفریقا (۲۰۱۳-۲۰۱۶) انجام دهند می‌اندازیم، زمانی که هر دو کشور برای مهار این بیماری و نجات جان مردم تلاش می‌کردند. بدیهی است که دولت‌های ایالات متحده و کوبا در مسائل اساسی اختلاف نظر دارند. با این حال، جهان پر از چنین تناقضاتی است. سوالات اساسی نه تنها برای کوبا و ایالات متحده بلکه برای تمدن بشری این است که آیا ملت‌ها می‌توانند به اندازه کافی به یکدیگر احترام بگذارند تا در کنار یکدیگر باشند و همکاری کنند.

رئیس جمهور بایدن، اگر در مسیر درست حرکت کنید و خواسته‌های اکثریت مردم کوبا که در کوبا زندگی می‌کنند را در نظر بگیرید، می‌توانید کارهای خوبی انجام دهید. این شامل نادیده گرفتن و تضعیف سیستم بهداشت عمومی شما نمی‌شود، اما شامل احترام به دستاوردهای کشور است. امیدوارم تهدیدهای مشترک ناشی از همه گیری کووید -۱۹ منجر به همکاری بیشتر شود، نه تقابل بیشتر. تاریخ قضاوت کننده خواهد بود. "

کد خبر 517475

منبع: ایمنا

کلیدواژه: کوبا جو بایدن آمریکا ویروس کرونا واکسیناسیون شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق پزشکان و شهروندان سیستم بهداشت ایالات متحده بهداشت عمومی شکست خورده رئیس جمهور شده توسط همه گیری واکسن ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۳۰۵۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنگ داخلی؛ فیلمی که آمریکا را به وحشت انداخت!

فرارو- الکس گارلند نگران این است که دنیا به کدامین سو پیش می‌رود به خصوص با وجود درگیری‌های بین المللی در هر بولتن خبری و انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در گوشه و کنار. این فیلمساز ۵۳ ساله بریتانیایی کمتر نگران بحث‌های شدیدی است که جدیدترین فیلم اش به راه انداخته است. او می‌گوید: "این اجتناب ناپذیر است که این روز‌ها همه چیز دو قطبی شده دقیقا همین تضاد اجتماعی دائمی ایده ساخت "جنگ داخلی" را ایجاد کرد فیلمی که به موضوعات بسیار حساس می‌پردازد".

به گزارش فرارو به نقل از ال‌پائیس، او در مادرید می‌گوید:" یک هیستری جمعی وجود دارد. این یکی از دلایلی است که من فیلم را ساختم. نمونه مشابه آن پاسخ تحریف شده به سخنرانی "جاناتان گلیزر" کارگردان فیلم "منطقه مورد علاقه" درباره غزه در مراسم اسکار است".

به همین دلیل است که در میانه اختلافات عمیق فیلم چهارم گارلند در همان لحظه‌ای که آنونس آن پخش شد بحث‌هایی را برانگیخت. جنگ داخلی به دنبال ارائه پاسخ نیست و بخشی از پیام خود را به تفسیر بیننده واگذار می‌کند. در آنونس فیلم یک میلیشیای ستیزه جو دیده می‌شود که یک تفنگ را به طرف قهرمان‌ها نشانه گرفته است و می‌پرسد:"شما چه جور آمریکایی‌ای هستید؟ " یک سوال کاملا سیاسی.

در ساده‌ترین خلاصه از داستان "جنگ داخلی" می‌توان گفت که این فیلم درباره گروهی از روزنامه نگاران است که در یک سفر جاده‌ای در ایالات متحده ویران شده در جستجوی کشفیات بزرگی درباره منازعه و درگیری هستند. در مرکز این فیلم سیاست قرار ندارد بلکه درگیری نسلی بین دو عکاس جنگ به چشم می‌خورد: "لی" کهنه کار (با بازی کرستن دانست) که شاهد فهرست بلندبالایی از رخداد‌های وحشتناک بوده و "جسی" جوان سال (با بازی کیلی اسپانی) که آماده است تا با دوربین و عکس‌های سیاه و سفید خود جهان را به تصویر بکشد.

در فیلم این "لی" است که توضیح می‌دهد هدف از عکاسی جنگ ارائه پاسخ نیست بلکه اجازه دادن به عموم مردم برای نتیجه گیری توسط خودشان است هدفی که گارلند در "جنگ داخلی" به دنبال رسیدن به آن است. لی همانند کارگردان فیلم در مورد این که آیا می‌تواند به آن هدف دست یابد یا خیر تردید دارد. جنگ داخلی تصمیم می‌گیرد که وابستگی‌های سیاسی خود را اعلام نکند و هیچ اشاره‌ای به احزاب یا ایدئولوژی‌ها نمی‌کند. این تصمیمی است که به شدت از سوی روزنامه‌هایی مانند نیویورک تایمز و همچنین نشریاتی که معمولا در مورد فیلم‌ها گزارشی منتشر نمی‌کنند مانند "فایننشال تایمز" و "فارین افرز" مورد انتقاد قرار گرفته است. رسانه‌ها درباره این فیلم نوشته اند: "جنگ داخلی موفقیت آمیز است، زیرا سیاست اش موفق است: غیر منطقی و بی معنی است". در واقع، گارلند به دلیل عدم جانبداری و بازی نکردن در فضای قطبی شده مورد انتقاد رسانه‌ها قرار گرفته است.

گارلند هنگام نگارش فیلمنامه که در واقع از خشم سال ۲۰۲۰ میلادی متولد شد نشان داد آن چه از نظرش اهمیت دارد نه سیاست امریکا بلکه افراط گرایی است که می‌تواند در هر نقطه‌ای از جهان فوران کند. او می‌گوید: "قطبی شدن هم در دموکراسی‌های غربی و هم در خارج از حیطه کشور‌های دموکراتیک غربی به روندی جهانی تبدیل شده است. این موضوع به طور کامل به دونالد ترامپ مربوط نمی‌شود، زیرا اگر بخواهیم روی ترامپ متمرکز شویم نمی‌توانیم توضیحی درباره پدیده‌های دیگری مانند برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) داشته باشیم. باید بپرسیم چرا چنین روندی در حال رخ دادن است؟

من فکر می‌کنم این شامل مواردی مانند رسانه‌های اجتماعی و شکست مرکزگرایی است. من یک میانه رو هستم و در دسته بندی‌های سیاسی در جناح چپ قرار دارم، اما تعلق خاطرم به چپ میانه است. چپ و راست چندین دهه است که در حال جابجایی و تغییر قدرت هستند، اما زندگی مردم تغییر نکرده است. مردم در تله فقر باقی مانده اند. بنابراین، جای تعجبی ندارد که آنان دچار عصبانیت و ناامیدی می‌شوند".

او می‌افزاید: "من در جایگاه یک فرد و یک انسان پاسخ می‌دهم احساس نمی‌کنم با بند ناف فیلم مرتبط باشم. من کارگردانی فیلم را صرفا به عنوان یک شغل می‌بینم بنابراین، بحث‌ها برایم جالب هستند. چیزی که من با آن مشکل دارم سازمان‌های بزرگ و قدرتمند خبری هستند که برنامه سیاسی واحدی دارند و این برنامه سیاسی و رویکرد نه صرفا روی نحوه گزارش داستان‌ها و روایت‌ها بلکه در مورد این که اصولا آن داستان و روایت را گزارش کنند یا خیر نیز سایه انداخته است".

گارلند تصمیم گرفت جنگ داخلی را در فضای ایالات متحده بسازد چرا که به گفته خودش آن کشور دارای نظام سیاسی‌ای است که بقیه جهان آن را می‌شناسند او می‌گوید حتی گاهی اوقات سایرین ان را بهتر از خود امریکایی‌ها می‌شناسند. با این وجود، بحث در مورد این فیلم پس از موفقیت آن در سینما‌های ایالات متحده داغ‌تر شده است. جنگ داخلی پرفروش‌ترین فیلم در تاریخ فعالیت استودیوی مستقل A۲۴ در مقایسه با سایر فیلم‌های ساخته شده توسط آن استودیو بوده است.

"متئو بلونی" روزنامه نگار در پادکست هالیوودی The Town این سوال را مطرح کرد که آیا آمریکایی‌ها مایل هستند برای تماشای "مشکلاتی که هر روز در اخبار مطرح می‌شوند" به سینما بروند و فجایع سال انتخابات که از "سی ان ان" و "فاکس نیوز" پخش می‌شوند را یک گام جلوتر ببرند.

به نظر می‌رسد آنان تمایل داشتند. دست کم آنان از روی کنجکاوی یا به شکل بیمارگونه‌ای علاقمند بودند که ایالات متحده ویران شده را ببینند به طوری که ۱۷ درصد از تماشاگران باور داشتند که در حال تماشای نگاهی دیستوپیایی درباره امریکا هستند و سایر تماشاگران آن را واقع بینانه و منطبق با شرایط امروز امریکا قلمداد کرده بودند. جنگ داخلی با بودجه ۵۰ میلیون دلاری گران‌ترین فیلم ساخته شده توسط استودیوی A۴ بوده است.

رئیس جمهور سه دوره‌ای

این فیلم با فضای ژورنالیستی خود توضیح نمی‌دهد که ایالات متحده چگونه به شرایطی که در آن قرار دارد رسید اگرچه سرنخ‌هایی در این باره وجود دارد: در فیلم نشان داده می‌شود که رئیس جمهور (با بازی نیک آفرمن) با دور زدن قانون اساسی و انحلال پلیس فدرال امریکا (اف بی آی) اقامت خود در کاخ سفید را با دور زدن قانون اساسی برای سومین دوره تمدید کرد. در فیلم گفته می‌شود که "قتل عام آنتیفا" رخ داده اگرچه تماشاگر نمی‌داند که قربانیان و عامل کشتار چه کسانی بودند و گفته می‌شود که یک گروه مائوئیست در پورتلند امریکا شورش کرده است.

در فیلم کالیفرنیا و تگزاس در دو سوی طیف سیاسی در زندگی واقعی با یک هدف متحد می‌شوند: سرنگونی یک رئیس جمهور فاشیست. گارلند معتقد است خوش بینی خاصی در این جنبش وجود دارد. او می‌گوید: "برای برخی این یک جنون بود. برای من دیوانه کننده است اگر فکر کنم این دو طیف حتی در مواجهه با یک رئیس جمهرو فاشیست نیز نمی‌توانند با یکدیگر به اجماع نظر برسند. در مورد دوره پس از جنگ جهانی دوم نیز خوش بینی خاصی می‌بینم. بسیاری از کشور‌ها به این نتیجه رسیدند که فاشیسم یک ایده وحشتناک است و باید از حقوق بشر محافظت شود. جنبه بدبینانه آنجاست است که انسان‌ها در اجتناب از مشکلات وحشتناک به شکلی درخشان عمل نمی‌کنند. ما از یک مشکل وحشتناک برمی گردیم، اما این کار را دوباره و دوباره انجام می‌دهیم".

گارنر هم چنین زمانی که ایده‌آل روزنامه نگاری را در کانون توجه قرار می‌دهد نگاهی اجمالی به این خوش بینی دارد اگرچه می‌داند که این حرفه امروزه چندان محبوب نیست. او می‌گوید می‌داند که همه از آن حرفه متنفر هستند!

علاقه او به روزنامه نگاری از طرق حرفه پدرش نزدیک می‌شود که دهه‌های متمادی کاریکاتوریست سیاسی نشریات و مطبوعات بود. گارلند در جوانی سعی کرد تا کاراکتر خبرنگار حوزه جنگ را در فیلم هایش خلق کند. او در ۲۶ سالگی فیلمنامه "ساحل" را درباره جوانی همراه با ناامیدی اش نوشت که سال‌ها بعد با کارگردانی "دنی بویل" آن را به فیلم تبدیل کرد. گارلند پس از ان در طول چهار فیلم خود به دنبال موضوعاتی بود که اغلب در روزنامه‌ها پیدا می‌شوند.

او در "اکس ماکینا" در سال ۲۰۱۴ میلادی در قدرت شرکت‌های فناوری، هوش مصنوعی و حتی رضایت غوطه‌ور شد. او در فیلم "نابودی" در سال ۲۰۱۸ میلادی استعاره‌ای بی نظیر درباره تغییرات آب و هوایی ایجاد کرد. سبک کار گارلند این گونه است که همواره در فیلم هایش تماشاگر را رها می‌کند تا خود نتیجه گیری کند.

جنگ داخلی احتمالا ساده‌ترین چارچوب را برای درک دارد، زیرا اگرچه گارنر فیلمنامه را در سال ۲۰۲۰ نوشت، اما تصاویر به ناچار آن چه را که از آن زمان اتفاق افتاده بازتاب می‌دهد: از جمله شورشیان به ساختمان کنگره گرفته تا جنگ اوکراین. امروز صحبت کردن در مورد جنگی که در غزه رخ داده نیز اجتناب ناپذیر است. گارنر افراط گرایی واضح را در مورد رخداد‌های غزه می‌بیند. او نوع رفتار با روزنامه نگاران در مورد بازتاب رخداد‌های غزه را قابل تامل می‌داند.

او می‌گوید: "من فکر می‌کنم دلیل آن که اسرائیل اجازه نمی‌دهد روزنامه نگاران آزادانه به تمام نقاط غزه دسترسی داشته باشند بدان خاطر است که نمی‌خواهد با یک کارزار روابط عمومی مواجه شده و مجبور به مقابله با آن شود. در جنگ ویتنام به روزنامه نگاران امکان دسترسی بسیار نامحدودی داده شد. علیرغم محدود بودن صرف دسترسی باعث شد تا افکار عمومی به شدت علیه جنگ ویتنام موضع گیری کند. از آن زمان به این سو هنگامی که دولت‌ها درگیر جنگ شده اند از تاکتیک‌هایی برای محدود کردن فعالیت روزنامه نگاران استفاده کرده اند. در عراق تاکتیک این بود که روزنامه نگاران با ارتش همراه شوند استدلال مطرح شده برای این منظور آن بود که از روزنامه نگاران محافظت بعمل آید، اما آن چه واقعا در عمل انجام می‌شد این بود که ارتش روزنامه نگاران را کنترل می‌کرد".

این دیدگاه ضد جنگ همان چیزی است که گارلند را هدایت می‌کند. او می‌گوید: "وقتی وقت زیادی را در اطراف سربازان می‌گذرانید می‌توانید در یک روز ترس، لذت، شوخی و کسالت را به طور همزمان ببینید. این وضعیتی انسانی است. درست مانند فراموش کردن وحشت از یک درگیری به درگیری دیگر از اوکراین گرفته تا غزه".

گارنر هم چنین با دنی بویل و کیلین مورفی دوباره به هم می‌پیوندد تا دنباله "۲۸ روز بعد" سومین فیلم حماسه آخرالزمان زامبی که برای ده‌ها سال به تعویق افتاده را دوباره بسازند.

دیگر خبرها

  • انعقاد پیوند خواهرخواندگی میان دو بندر مهم ایران و کوبا
  • آمریکا "هواپیمای روز قیامت" جدید می‌سازد
  • آمریکا "هواپیمای روز قیامت" جدید می سازد
  • غیبت ستاره‌های کوبایی در هفته نخست VNL
  • به وقتِ بیداری
  • نمایندگی ایران: ضرب و شتم، مدافعان حقوق بشر را ساکت نمی‌کند
  • ضد حمله آمریکا به توسعه روابط ایران با شرق | فشار بر مالزی
  • پاسخ قاطع پیونگ‌یانگ به نسخه تحریمی آمریکا
  • پیونگ‌یانگ به آمریکا درخصوص «اقدامات عملی قدرتمند» برای تقویت قدرت نظامی خود هشدار داد
  • جنگ داخلی؛ فیلمی که آمریکا را به وحشت انداخت!