نویسندهای که برای نوشتن کتابش با کولبران زندگی کرد
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۳۶۲۰۰
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، حسین جاله نویسنده و استاد موسیقی مقامی کردی و ردیفی فارسی اهل مریوان و ساکن شهر سنندج است، او علاوه بر شغل معلمی به کار نویسندگی رمان و تحقیق و تدریس موسیقی سنتی ایرانی و فولکلور کردی نیز مشغول است و تاکنون رمانهای متعددی با موضوع انتقاد از معضلات اجتماعی خصوصاً جامعه کردستان را به رشته تحریر درآورده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای آشنایی بیشتر با این معلم و نویسنده و البته هنرمند موسیقی، با او به گپ و گفتی صمیمانه داشتیم که در ادامه میخوانید...
از معلمی تا نویسندگی و خوانندگی
فارس: ابتدای این مصاحبه از خودتان بگویید و چگونه وارد این عرصه شدید؟
بنده معلم، اصالتا اهل مریوان و ساکن شهر سنندج هستم، با توجه به حس نیازی که در وجودم داشتم پا به عرصه نویسندگی از جنس نوشتن رمان با موضوعات اجتماعی گذاشتم البته در حوزه موسیقی نیز از دوران کودکی با توجه به استعدادی که در حوزه خواندگی داشتم ورود پیدا کرده و در حال حاضر به تمام دستگاههای موسیقی فارسی و مقامهای کُردی تسلط دارم.
در مورد رمانهایی که تاکنون به رشته تحریر درآوردهام باید بگویم اغلب ناهنجاریها و معضلاتی که بعنوان یک درد اجتماعی در جامعه وجود دارد را در ذهن خودم در قالب یک رمان انتقادی و اجتماعی ساختاردهی میکنم و بر روی کاغذ پیاده میکنم.
کتابهایم به زبان کردی است
فارس: لطفاً مختصری در مورد اثار قلمی و کتابهایی که نوشتهاید توضیح دهید؟
همه کتابهای من به زبان کردی نوشته شده است. طبق تعریف یونسکو امروز به هر کسی که قادر به خواندن و نوشتن با ادبیات و زبان مادری خود نباشد، صفت باسواد بودن اطلاق نمیشود و بیسواد محسوب میشود و به همین جهت همه آثار قلمی بنده با زبان و ادبیات کُردی نوشته شده است و به نحوی انعکاس دردها و ناهنجاریهای موجود در جامعه پیرامونی یعنی مناطق کُردی بر اساس آنچه که خودم بعنوان یک عضو از این جامعه درک کردهام و یا بعضاً از نزدیک لمس کردهام را در جایگاه یک درد اجتماعی برجسته کردهام تا بلکه گوش شنوایی پیدا شود تا مرهمی بر این درد تاریخی که جامعه امروز ما زخمهای زیادی از آنها بر تن خود دیده است بگذارند.
فارس: اولین اثری که خلق کردید چه بود؟
اولین اثرم ترجمهای از کتاب «مزرعه حیوانات» اثر «جرج اورول» است تحت عنوان «کیلگهی ئاژهلهکان» در سال 1396 توسط انتشارات علمی کالج چاپ شد.
کتاب مزرعه حیوانات در ایران با نام قلعه حیوانات نیز معرفی شده است این کتاب درباره گروهی از جانوران اهلی است که در اقدامی آرمانگرایانه و انقلابی، صاحب مزرعه (آقای جونز) را از مزرعهاش فراری میدهند تا خود اداره مزرعه را بهدست گرفته و «برابری» و «رفاه» را در جامعه خود برقرار سازند. رهبری این جنبش را گروهی از خوکها بهدست دارند.
ولی پس از مدتی این گروه جدید نیز به رهبری خوکی به نام ناپلئون همچون آقای جونز به بهرهکشی از حیوانات مزرعه میپردازند و هرگونه مخالفتی را سرکوب میکنند. در واقع ، انقلاب حیوانات مزرعه در این رمان، نماد انقلاب کارگری و مبارزه با تضاد طبقاتی است که بر ضدّ نظام سرمایهداری شکل میگیرد و این درد مشترکی است که جامعه ما هم سالهاست به چنین مصیبتی مبتلاست.
فارس: اشارهای هم به رمان «ریحانه» داشته باشید...
«ریحانه» دومین اثر بنده است که در سال 1397 توسط انتشارات علمی کالج به چاپ رسید. فضای این رمان مربوط به جامعه شهری مریوان است و حکایت نافرجام یک زندگی مشترک است که اگرچه روزی با عشق و علاقه شروع شد ولی ناپختگی و اسیر شدن در باتلاق رهاوردهای جدید تکنولوژی و پرسهزدنهای فضای مجازی آنها را به خیانتی متقابل کشاند که قربانی آن قطعا فرزند بیگناهی بود که بعنوان کودک طلاق قدم در آیندهای مبهم میگذاشت. داستان ریحانه روایتگری واقعی از این ناهنجاری رسوب کرده در بسترهای جامعه امروزی است. سیاق رمان بیشتر به سمت برجستهسازی عوامل و دلایلی است که جامعه را به سمت سقوط اجتماعی و اخلاقی میکشاند.
انعکاسی سختیها و مصیبتهایی
فارس: فکر کنم بیشتر آثار شما در خصوص مشکلات و مسائل جامعه باشد؟
بله. اثر سوم بنده هم رمان «کولبهر» است که در سال 1397 توسط انتشارات آراس به چاپ رسید.
این رمان انعکاسی از سختیها و مصیبتهایی است که همواره دامنگیر مرزنشینانی است که برای به دست آوردن لقمه نانی مجبور به روی آوردن به شغلی به نام کولبری هستند. درهم شکسته شدن استخوانها در زیر فشار سنگینی بار و آب شدن گوشت تن کولبران هنگام صعود از سخرهها در مقابل مخاطرات همیشگی مثل هدف قرار گرفتن توسط مرزبانان و انفجار مین های بجا مانده از جنگ و له شدن در زیر بهمنهای سهمگین کوهستان و سقوط در پرتگاهها و ... انقدر لَوس شده که بیان نمیشود.
عمق فاجعه را نه با شنیدن و نه با تصور کردن نمیتوان فهمید و به همین دلیل بنده برای نوشتن این رمان مجبور شدم مدتها در میان آنها زندگی کنم.
سرخوردگی ناشی از کار طاقتفرسا و کمفروغی چراغ زندگی مانعی بر سر دمخورشدن کولبرهاست تا بخواهی آنها را به حرف وادارید و قصه پرغصه زندگیشان را بازگو کنن و این امر مرا واداشت تا مدتها در شرایطی با آنها زندگی کنم که لباسی پارهتر از لباس آنها و غذایی ساده تر از آنچه در سفره دارن داشته باشم تا حس اعتماد و هم درد بودن را در آنها ایجاد کنم و مرا در جمع حلقه زده به دور آتش چند تکه هیزم مشتعل که از فرط سوز جانکاه سرما که تا مغز استخوانهای آدم را یخ می زند بپذیرند و داستان حماسهگونه زندگیشان را بعنوان سنگ صبوری بشنوم تا از طریق قلمم، نویسنده و روایتگر نالههای خاموش و دستهای پینه بسته و دلهای زخم برداشته آنها باشم.
مخاطرات زندگی کولبرها
مخاطرات زندگی کولبرها تصویری واقعی از افسانه شمشیر داموکلس یونانیان باستان است که فاصله مرگ و زندگی آنها به تار مویی بسته است. رمان کولبرها پس از چاپ و عرضه در شهرهای مختلف کوردی، در شهر مهاباد با استقبال زیاد مردم مواجه شد و تصاویری از بنده و کتابم در فضای مجازی این شهر منتشر شد و حتی در بعضی شبکههای ماهواره ای هم انعکاس رسانهای پیدا کرد.
چهارمین اثرم «سامان» نام دارد، کتابی که در سال 1399 توسط انتشارات نحوی منتشر شد. روایتی از یک حادثه تلخ واقعی است که در محله شریفآباد سنندج اتفاق افتاد. هدف من از انتخاب نام سامان تنها همخوانی با نام سوژه کتاب نبود بلکه منظور من تجمیعی از صدای «سسس» و «آمان» است که اولی در زبان محاوره تفسیری از «هیس کشیدن به معنای سکوت کردن و دومی آمان به معنی مواظبت و مراقب خود بودن است» که به شکل «س آمان» و نهایتاً به صورت آوای «سامان» تلفظ میشود.
ولی در واقع سامان نام پسری بود که در بدو تولد مادرش این نام را برای او انتخاب کرده بود تا بلکه به یمن نام پرمسمایش در آینده، سرو سامان بگیرد ولی برخلاف انتظار مادرش، چرخ روزگار سرنوشت تلخی برای او رقم زد. سامان عاشق زن متاهلی میشود که تحت تاثیر اغفال و اغواء این زن و با همدستی او اقدام به قتل شوهرش میکند و پس از لو رفتن قضیه و جلب و محاکمه به دار مجازات آویخته میشود.
پنجمین و آخرین کتاب چاپ شدهام اثری است با نام «زلفا» است که در سال 1399 توسط انتشارات نحوی منتشر شد. این کتاب هم روایتی واقعی از خاموش شدن چراغ زندگی زنی است به نام «زلفا» که تاوان فقر فرهنگ و شعور و انسانیت همسرش را با جان خود میدهد. این اتفاق در روستای «برده سور» شهر سردشت روی داده است و دست مایه رمانی شد که هدفم از آن روایت مظلومیت زنانی است که قربانی ظلم و استبداد خانگی و فقدان حامیان بازدارنده است.
زلفا دختری پر استعداد و زیرکی بوده که در زمان تحصیل به جهت علاقه وافر به تحصیل در تخیلات خود زمانی را تصور میکرده که به دانشگاه ورود کرده و تحصیلات عالیه را دنبال کند.
ولی بر اساس رسمی غلط زلفا در زمانی که در گهواره بوده برای پسری از اقوام نشان میشود. بزرگ که شد به اجبار ازدواج صورت میگیرد ولی اختلاف فکری زلفا و شوهری که از سطح فرهنگ و فکری عشایری برخوردار بود زندگی را به جهنمی تبدیل کرد که سرانجام زلفا در آن قربانی شد.
در اثنا نوشتن رمان زلفا بودم که متوجه شدم شاعر معروف « احمد بازگرد » هم روایت این اتفاق را با زبان شعر بازگو کرده است. اما استدلال من از ادامه نوشتن این رمان توجه به این نکته بود که نظم و نثر یا شعر و رمان هر کدام قلمرو و مخاطب خود را دارند و تداخلی در کارهم ایجاد نمیکنند. لذا با دلگرمی بیشتر بلحاظ انتخاب موضوع کار نوشتن رمان را ادامه دادم تا به پایان رسید.
تمرکز روی 3 رمان جدید
فارس: آیا اثر یا آثار دیگری در حال نوشتن یا چاپ دارید؟
بله. در حال حاضر روی 3 رمان دیگر تمرکز دارم و در حال نتبرداری و جمعآوری مطالبی که لازم دارم هستم. امیدوارم که امسال کار نوشتن آنها به اتمام برسد.
فارس: در مورد اسم کتابها یا موضوع رمانها توضیح میدهید؟
فعلا دوست ندارم تا زمان چاپ و انتشار آنها هیچ اطلاعاتی در این زمینه بروز بدهم!
فارس: رویه و دیدگاهی که در آثار جدیدتان دنبال می کنید به چه صورت است؟
همچنان مانند گذشته رویه رمانهای من انتقادی اجتماعی هست و سعی میکنم معضلات و کاستیهای اجتماعی را به زبان رمان بازگو کنم.
فارس: آثاری که تاکنون منتشر کردهاید آیا به لحاظ مالی درآمدی برایتان هم داشته است؟
به هیچ وجه، نه تنها هیچ درآمدی نداشته بلکه صرفنظر از وقت و انرژی که صرف نویسندگی کردهام متحمل هزینههای زیادی هم شدهام.
هیچ حمایتی از نویسندگان نیست
فارس: آیا از طرف سازمانها و دستگاههای ذیربط حمایت شدهاید؟
نه متاسفانه هیچ حمایتی در کار نیست و در تمام مراحل کار فقط باید متکی به توان خودت باشید. نویسنده باید خود به تنهایی تمام مشکلات کار را به دوش بکشد. حتی نمیتوانید برای چاپ کتاب از تسهیلات بانکی استفاده کنید و به معنای واقعی نویسنده هیچ حامی ندارد.
فارس: آیا برای اخذ مجوز و نشر کتاب هم مشکلاتی وجود دارد؟
یکی از سختترین مراحل کار در واقع بخش ممیزی و اخذ مجوز چاپ کتاب است که پس از تحویل کتاب، نویسنده هیچ اطلاعی از سرنوشت آن ندارد و نمیداند که کتاب توسط چه شخص و اشخاص یا نهادی ممیزی میشود. بسیاری از ایراداتی که از کتابها گرفته میشود چه بسا در صورت برگزاری نشست یا گفتگو با نویسنده، مشکل مرتفع یا توجیه شود ولی متاسفانه چنین فضای وجود ندارد و نویسنده محکوم به اصلاح یا حذف تمام موادی است که شخص یا اشخاص ممیزی به زعم خود بر آنها ایراد وارد میکنند.
در بخش نشر هم تامین سرمایه چاپ کتاب به عهده نویسنده است و ردیف بودجه یا مسیری سازمانی برای حل این معضل وجود ندارد و نویسنده خود باید چنین سرمایهای را تأمین کند.
از نویسندگی تا خوانندگی
فارس: به جز نویسندگی در چه زمینههای دیگری فعالیت دارید؟
از آنجایی که خدا صدای خوبی به من داده از بچگی وارد عرصه موسیقی و خوانندگی شدهام. به تمام دستگاههای موسیقی فارسی و مقامهای کوردی تسلط دارم. البته بنده بیشتر به سبک خوانندههای قدیمی از جمله استاد طاهر توفیق، علی مردان، حسن زیرک، خالقی و ... در موسیقی کُردی و خوانندههایی مانند استاد غلامحسین بنان، ایرج، گلپایگانی شجریان و همچنین زنان مطرح در حیطه آواز سنتی ایران مانند مرضیه، دلکش و الهه را بازخوانی یا الگوگیری میکنم.
فارس: در حیطه خوانندگی بیشتر به سبک خوانندگی چه کسی علاقه مند هستید ؟
من در تمام مصاحبهها یا اظهارنظرهایم عنوان کردهام که بنده علاقه بسیار زیادی به امکلثوم مصری دارم و معتقد هستم امکلثوم استاد آواز همه خوانندهها چه عربی، فارسی، کُردی ، ترکی و ... بوده و هست. و در واقع استاد همه خوانندهها ام کلثوم مصری هست و بنده هم مثل بقیه خوانندهها خودم را وام دار ایشان میدانم. و بعد از ایشان از آثار بسیاری از خوانندههای قدیمی میخوانم و یا الگوگیری میکنم.
فارس: آیا شما جزو خوانندههایی هستید که به سختی میتوان شما را به خواندن واداشت؟
به هیچ وجه. بنده معتقدم صدایی که خدا به من داده را نباید پنهان کنم و در زندگی هر کجا که از من خواسته شده تا آوازی بخوانم حتما اجابت کردهام و بارها در مکانهای مختلف و در جمعها و نشستها چنانچه از من درخواست شده باشد حتما به اقتضای وقت و زمان و شرایط از خواندن آواز و آهنگهای درخواستی استقبال کردهام تا از این طریق بتوانم لذت شنیدن آواز سنتی یا فولکلور را به مخاطبین القاء کنم.
فارس: تا چه اندازه از هنر خوانندگی در زندگی استفاده میکنید؟
همانطور که گفتم هر کجا که از من خواسته شده یا لازم بوده صدا و هنرم را آشکار کنم دریغ نکردهام تا حدی که در بسیاری از مواقع برای شاگردانم بعضی متون درسی را بصورت یک قطعه آواز یا تصنیف اجرا میکنم. شاید بنده از معدود معلمانی هستم که مثلا در درس دیکته برای دانش آموزان متن را بصورت آواز یا تصنیف و با روش های مختلف خواننده های مطرح و معروف ( مثلاً سبک ایرج یا گلپایگانی و ... ) اجرا میکنم و از دانشآموزان نظرخواهی میکنم که از کدام روش بیشتر خوششان آمده که به هر کدام از سبکها و روشها تمایل بیشتری داشته باشند در ادامه نه تنها به آن سبک و روش درس را ادامه میدهم بلکه با استفاده از ضربآهنگهای ریتمیک بوسیله میز سعی میکنم درس دیکته را به اجرای قطعهای موسیقی تبدیل کنم و معتقدم این عمل باعث جذابیت درس و تفهیم راحتتر آن میشود. و بسیار هم مورد استقبال قرار میگیرد. و ضمن اینکه آستانه شنوایی آنها هم بیشتر تحریک شده و سعی میکنند به نحوه ادای کلمات دقت بیشتری داشته باشند تا در یکبار شنیدن آوای صحیح کلمات را بفهمند.
فارس: چرا در اجرای موسیقی با صداوسیما همکاری ندارید؟
بنده اعتراض زیادی به نحوه اجرای موسیقی در قالب برنامههای صدا و سیما دارم. موسیقی و خوانندگی ارتباط مستقیمی با احساس خواننده دارد و نباید محدودیت زمانی وجود داشته باشد ولی متاسفانه اینطور نیست و خواننده همیشه با محدودیت زمان روبرو است و این چیزی است که باعث انتقاد جدی بنده است و حاضر به حضور در چنین محافلی نخواهم شد.
یکی دیگر از محدودیتها برای موسیقی بحث ممیزی شعر آواز است که نه تنها محدودیت زیادی به وجود میآورد بلکه خواننده را هم در تنگنا قرار میدهد و روند کار را با نقصان روبرو میسازد.
یکی دیگر از معضلات موسیقی در سازمانهای دولتی خصوصاً صدا و سیما حذف کل خوانندههای خانم از برنامههاست که نقص بزرگی به دامنه موسیقی وارد کرده است.
موسیقی کردی دامنه بسیار گستردهای دارد
فارس: از موسیقی کردی بگویید، کردستان که به عنوان مهد موسیقی مطرح است...
بدون تعصب باید بگویم در مورد موسیقی باید اعتراف کنم به اینکه موسیقی کردی دامنه بسیار گستردهای دارد. تاریخنویسان و موسیقیدانان معروف معتقدند که کُردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب میآید و بطور کلی زیستگاههای قوم آریایی اولین مکانهایی است که موسیقی و ملودیها در آن بوجود آمدهاند و کردستان بعنوان یک قوم اصیل آریایی وارث چنین هنر و جایگاهی بوده است.
فارس: چه تفاوتهایی در موسیقی سنتی ایرانی و کردی داریم؟
موسیقی سنتی ایرانی دارای هفت دستگاه و ردیفهای موسیقی است که شامل همایون، ماهور، شور، سهگاه، چهارگاه، راستپنجگاه، و نوا است و هر کدام از این دستگاهها دارای ردیفها و گوشههای مختلفی است. اگر چه بسیاری از ترانههای کُردی در همین دستگاهها اجرا شده مثلا آوازهای محمد ماملی که به اصطلاح آواز «قهتاری» معروف است در دستگاه شور اجرا شدهاند ولی لازم است بدانیم موسیقی کوردی خود دارای مقامهای خاصی است که میتوان به سیاهچمانه، حیران، مور، چمری، هوره، لاوژه، بالوره اشاره کرد. که هر کدام شرح مفصلی دارد.
این درست است که مقامها و آوازهای کُردی، جزئی از موسیقی قدیمی ایران است ولی منظور این نیست که تمام مقامها و آوازهای کُردی، بدون کم و کاست، در چهارچوب دستگاههای سنتی ایران قرار میگیرند. بعضی از آوازها و مقامهای کُردی مانند سیاه چمانه و هوره در موسیقی کُردی وجود دارند که در داخل دستگاههای موسیقی ایرانی جای نمیگیرند و یکدستگاه خاص را میطلبند.
بعضی موارد هست که جزو مختصات موسیقی کوردی است مثلا در آواز فارسی تحریر داریم ولی موسیقی کوردی بجای تحریر از کشش صدا استفاده میکنند.
خوانندگان موسیقی سنتی ایران بیشتر از ناحیه حنجره و گلو برای خروج هوا (صوت) استفاده میکنند ولی خوانندگان کُرد از ناحیه قفسه سینه استفاده میکنند.
در موسیقی کردی، آنچه که در آواز حائز اهمیت است، ادا کردن شعر و تلفظ دقیق کلمات است به طوری که در این موسیقی، تلفظ کلمات باید واضح و روشن باشد. ولی در موسیقی سنتی ایران برعکس بیشتر بر روی مهارتهای صدا در تحریرها تاکید میشود.
فارس: در موسیقی فارسی آواز و تصنیف داریم، چنین دستهبندیهایی هم در موسیقی کُردی وجود دارد؟
بله. در موسیقی کوردی هم بجای تصنیف و آواز از اصطلاح بسته و مقام استفاده میشود.
فارس: از وقت و انرژی که در اختیار ما گذاشتید و حاضر به انجام مصاحبه شدید سپاسگزاریم..
انتهای پیام/2330/71
منبع: فارس
کلیدواژه: کتاب شهر سنندج درد کولبری نویسنده کردستان مشکلات موسیقی سنتی ایران توسط انتشارات موسیقی کوردی موسیقی کردی موسیقی ک خواننده ها دستگاه ها مقام ها رمان ها کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۳۶۲۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب نامداران موسیقی سنندج رونمایی شد
کتاب نامداران موسیقی سنندج به نویسندگی احسان مردوخ روحانی امروز به مناسبت هفته فرهنگی سنندج رونمایی شد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از کردستان، کتاب نامداران موسیقی سنندج به نویسندگی احسان مردوخ روحانی و چاپ انتشارات آمیار، عصر امروز _یکشنبه نهم اردیبهشت_ با حضور شهردار سنندج، اعضای شورای شهر و اهالی فرهنگ و هنر این شهر به مناسبت هفته فرهنگی سنندج رونمایی شد.
احسان مردوخ روحانی، پژوهشگر و نویسنده کتاب نامداران موسیقی سنندج در مورد این کتاب اظهار کرد: با توجه به اینکه سال ۱۳۹۸ شهر سنندج در شبکه شهرهای خلاق موسیقی یونسکو به ثبت رسید، ایده اولیه نوشتن کتاب نامداران موسیقی سنندج نیز به پیشنهاد دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج شکل گرفت که اتمام آن حدود چهار سال طول کشید.
وی افزود: نامدارانی که در این کتاب اسامی آنها آمده شامل خواننده، نوازنده، آهنگساز و مدرس موسیقی هستند که توسط دبیرخانه شهر خلاق موسیقی سنندج انتخاب شدهاند.
نویسنده کتاب نامداران موسیقی سنندج ادامه داد: در این کتاب اطلاعاتی در مورد ۴۰ نفر از اهالی موسیقی و گروه کامکارها که همگی از نامداران موسیقی شهر سنندج هستند به ترتیب حروف الفبا آمده و کتاب به ۳ زبان فارسی، کردی و انگلیسی چاپ شده است.
مردوخ روحانی اضافه کرد: در مورد برخی از نامداران موسیقی سنندج اطلاعات و دادههای بسیار کمی وجود داشت که این جزو سختیهای کار ما بود اما آنچه که آمده سعی شده به درستی بیان شود.
وی خاطرنشان کرد: در جلدهای آتی این کتاب به زندگی سایر نامداران شهر سنندج نیز پرداخته میشود و سعی خواهیم کرد نواقص و ایرادات این جلد را رفع کنیم که امیدواریم این کتاب فتح بابی برای توجه بیشتر به هنرمندان این شهر باشد.
به گزارش ایمنا، علاقهمندان جهت تهیه این کتاب میتوانند به انتشارات آمیار واقع در پاساژ عزتی شهر سنندج مراجعه کنند.
کد خبر 748888