تلویزیون به سریال های مدیری و عطاران نیاز دارد
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۴۳۴۳۴
نعیمه نظام دوست با اعتقاد بر اینکه مخاطبان این روزها بیشتر نیاز به تماشای کارهای مفرح و طنز دارند، گفت: تلویزیون مثل گذشته نیازمند آثار هنرمندانی همچون مهران مدیری و رضا عطاران است. آثار این هنرمندان واقعا حس خوبی برای مخاطب ایجاد می کرد. الان هم ضروری است مخاطبان دوباره چنین حسی را نسبت به آثار تلویزیون داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نعیمه نظام دوست که بیشتر به عنوان بازیگر طنز شناخته می شود، این روزها در مجموعه نمایشی «کلبه عموپورنگ» در حوزه کودک و همچنین سریال طنز «زن زنگی مرد زندگی» به ایفای نقش می پردازد.
مدتهاست کار کردن برایمان با ترس و توهم کرونا همراه است
این بازیگر تلویزیون و سینما در گفت وگویی با ایسنا درباره ی دشواری های کار در شرایط کرونا اظهار کرد: مدتهاست کارکردن برای ما هر روز با اضطراب و ترس، توهم کرونا و ابتلاء به آن همراه بوده است، نکند مبتلا شویم، نکند ناقل باشیم و ... . زمانی که جلوی دوربین هستیم چون ماسک نمی زنیم، شرایط، کمی برای ما دشوارتر است؛ البته عوامل پشت صحنه رعایت می کنند اما از آنجا که به هر حال باید کار می کردیم به ویژه کار کودک چراکه از ما خواسته بودند که صد درصد کار «کلبه ی عمو پورنگ» را کار کنیم، این اضطراب همیشه همراه ما بوده است.
«کلبه عموپورنگ» تداعی کننده «شهر قصه» است
وی ادامه داد: ما در اوج کرونا کار کردیم و همچنان سر کار هستیم. سال گذشته که سرکار «بچه محل» بودم و امسال هم سر کار «زن زندگی مرد زندگی» و «کلبه عمو پورنگ» هستم. این روزها «کلبه عمو پورنگ» همچنان ساخته می شود. مدتی دور بودم و تازه به این گروه پیوستم. این مجموعه دقیقا تداعی کننده «شهر قصه» است برای کسانی که از قدیم با آن آشنا هستند. برای بچه ها هم جذابیت زیادی دارد و البته یکی از اهداف ساخت این مجموعه جدا از مفرح بودن کار، این بود که بچه ها با حیوانات مهربان تر باشند و حیوانات را دوست داشته باشند.
نظام دوست که چندسالی است در حوزه کودک با داریوش فرضیایی کار می کند، درباره ی این همکاری گفت: گروه عمو پورنگ در حال حاضر یک برند در تلویزیون محسوب می شوند و این گروه سال هاست در این زمینه کودک کار می کنند. من هم هفت سالی است که به این گروه پیوستم. کار کودک دنیای شیرینی دارد، من که ژانر کاری ام چیز دیگری بود به این حوزه آمدم و عاشق کار کودک شدم.
وی درباره اینکه ساخت «کلبه عموپورنگ» تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ توضیح داد: ساخت این مجموعه تا آبان ماه ادامه دارد و ما همچنان مشغولیم. سال گذشته نیز همینطور بود، در اوج کرونا مشغول کار «بچه محل» بودیم برای اینکه بچه ها را شاد کنیم. اینطور بگویم که واقعا با جانمان بازی کردیم.
عروس بدجنس خانواده
نظام دوست درباره ی مجموعه ی «زن زندگی، مرد زندگی» که در موقعیت طنز ساخته شده است، اظهار کرد: این سریال بیشتر به موضوع خانواده می پردازد و گاهی موقعیت های ظریف طنز در آن وجود دارد. کار کمدیِ آن، روی دوش چندنفر از بازیگران کمدی است اما در کل فضای دوست داشتنی دارد. من در این سریال نقش عروس بدجنس را بازی می کنم؛ البته نقشی که منفور نیست و دوست داشتنی است. فکر می کنم مخاطبان در این شرایط کرونا و فضای دشوار مجموعه را ببینند، به آن علاقمند می شوند.
مخاطبان با آثار مدیری و عطاران حس خوبی داشتند
این بازیگر با اعتقاد بر اینکه مخاطبان بیشتر نیاز به تولید کارهای مفرح و طنز دارد، گفت: تلویزیون مثل گذشته دور نیازمند آثار هنرمندانی چون آقای مدیری و آقای عطاران است. آثار این هنرمندان واقعا حس خوبی برای مخاطب ایجاد می کرد. الان هم ضروری است مخاطبان دوباره چنین حسی را نسبت به آثار تلویزیونی داشته باشند و شاهد دنیای خوبی باشند.
از «نوروز ۷۳» تا «ساعت خوش» و ...
نظام دوست که خود علاقه ی زیادی به حوزه طنز دارد، درباره ی آغاز فعالیتش در بازیگری گفت: من علاقه ی بسیار زیادی به حوزه طنز دارم، اما شروع فعالیتم از تئاتر بود. از سال ۷۰ با مجموعه های تلویزیونی وارد عرصه طنز شدم. اولین کارم هم با عنوان «نوروز ۷۳ » مجموعه ای از آقای حسین فردرو بود. سال ۷۳ به گروه «ساعت خوش» آقای مدیری پیوستم و همین طور با کار کمدی پیش رفتم. البته در میانه راه کارهای جدی هم کار کردم اما به دلیل اینکه مخاطبان، من را با کارهای طنز دوست داشتند، ناخودآگاه بیشتر در این حوزه کار کردم. یا اگر فضا جدی بود نقش هایی به من واگذار می شد که رگه هایی از طنز و کمدی داشت.
او درباره ی همکاری با رضا عطاران نیز گفت: من در ساعت خوش، دریایی ها و سینمایی توفیق اجباری و هزارپا با ایشان همبازی بودم و جایشان به نظرم در تلویزیون خیلی خالی است. آقای عطاران و همین طور آقای مدیری آثاری که در تلویزیون ساختند، جزو پربیننده ترین مجموعه ها بود.
خنداندن مخاطب سخت شده است
نظام دوست اظهار کرد: البته مخاطب امروز با چند سال پیش فرق کرده است و شاید به آثار طنزی که سال ها پیش می خندید، حالا نخندد. الان خنداندن مخاطب سخت شده است. آن موقع دغدغه ها کمتر بود. نگاهمان، نگاه دیگری بود. دو شبکه بیشتر نداشتیم و اگر قرار بود یک کمدی پخش شود، معلوم بود که مورد استقبال قرار می گرفت. سر «ساعت خوش» پنج شنبه ها خیابان ها خلوت می شد و می دیدم که عوامل و بازیگران این مجموعه چقدر مورد استقبال مردم قرار می گرفتند و همه راضی بودند. الان بچه ها به دلیل وجود فضای مجازی همه فیلم های دنیا را می بینند و تشخیص می دهند. سلیقه شان عوض شده، در نتیجه با هر چیزی نمی خندند. بر همان اساس هم کمدی ها تغییر کردند. شاید شما الان پرفروش ترین فیلم کمدی تاریخ را مثلا ۲۰ سال دیگر ببینید شاید دیگر نخندید و تعجب هم کنید که چطور پرفروش ترین فیلم شده است.
نعیمه نظام دوست در پایان گفت که برای کار طنز پیشنهادهایی به او شده است اما همچنان به قطعیت نرسیده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: نعیمه نظام دوست نظام دوست عمو پورنگ ساعت خوش درباره ی کلبه عمو بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۴۳۴۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.